سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 113

به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی

سلام به استاد و مریم عزیزم و همه دوستان هم فرکانسی ام

یه خرید عالی از فروشگاهی در میامی کلی یخ و ابمیوه های خوشمزه و صددرصد طبیعی و دیدن خروس خوشرنگ اونم درست در زمانی که مریم جانم و استاد بودند شما دو عزیز کلا در مدار دیدن مرغ و خروس هستید حالا هر جایی که بشه فقط کنار ساحل ندیدید خخخخخ وگرنه تو شهر هر جایی که ادم به فکرشم نمیرسید اونجا مرغ و خروس باشه ولی بود و شما هم حتما در مدار دیدنش بودید وسط مرکز گرونترین شهر امریکا میامی شما خروس دیدید اونم چه خروس خوشرنگی البته گفتید که کوبایی در این منطقه زیاد هست و مردم کوبا نمادشون مرغ و خروس هست و همیشه همراهشونه و اون اقایی که فکر میکنم کارمند فروشگاه بود چقدر رابطه مسالمت امیزی با پرنده داشت که تو دستش غذا میداد تو این همه شلوغی وسط یه شهر گرون و زیبا ما خروس دیدیم و پرنده ای که از دست اون اقا غذا میخورد چقدر این مردم با فرهنگ و مهربون هستند و به حیوانات علاقه دارند

خداااااای من چه خیابونی پر از برج های بلند و زیبا تمام شیشه چقدر فراوونی و ثروت فاصله برج ها از هم به باریکی یه خیابون بود چقدر نمای زیبایی داشت برج ها چه سازه های زیبایی معماری منحصر به فردی چه نم بارونی رو شیشه ماشین میزد اسمون ابری و زیبا بود و خانم خوش تیپی که با یه تیشرت و شورتک و کوله پشتی پشتش از خیابون گذر میکرد اونم چه خیابونی تا چشم کار میکرد برج های بلند و هیولا تماما شیشه بالکن های زیبا و تمیز رو به خیابون و نمای روبروش هم یه برج هیولا و بلند دیگه و خیابون هم پر از ماشینهای گرون قیمت و زیبا و فوق العاده یه قسمت از کنار یه ساختمونی رد شدید که ستونهای بلند سفید رنگی داشت که رو بروی یه برج بلند و شیشه ای بود این همه برج با این فاصله به این نزدیکی در یک نقطه کنار هم ندیده بودم خدای من چقدر ثروت و فراوونی و زیبایی و مردم ثروتمندی که تو این برج ها زندگی میکنند یه عده ای از افراد هستند که دارند در نهایت ازادی مالی تو این برج ها زندگی میکنند خدایا سیستم مغزی و عصبی من با این افراد هیچ فرقی نداره ولی اونها باورهای قدرتمند کننده و درستی دارند که تونستند هدایت بشند به این همه ثروت و فراوونی در مدار دریافتش قرار گرفتند و در کمال لذت و خوشبختی دارند اونجا زندگی میکنند خدایا ذهن منم ثروتمند کن تا در مدار ثروت قرار بگیرم تبلیغ ایفون ۱۳ رو یه ساختمون که صددرصد جمعیت زیادی از این مردم به راحتی خریدند لابه لای این برج ها هم چشمم به اسمون تمیز و ابری میافتاد فقط خداروشکر میکردم که در این لحظه در مدار دیدن این همه زیبایی و ثروت هستم و تایید و تحسین میکردم که ارهههههه نعمت و ثروت بی نهایته و ابدیه و جهان در هر لحظه در حال گسترش هست چه خیابونهای تمیزی چقدر رانندگی لذت بخشی ادم تو این خیابونها میتونه بکنه فقط ثروت ببینه و تحسین و تایید کنه خدایا منم هدایت کن به زندگی و رانندگی تو این خیابونهای پر از نعمت و ثروت الهی امین

یکی از برج ها نمای بیرونیش یه تیکه حالت بیضی از پایین تا بالا رفته بود یه شکل هندسی خاصی داشت و یه ساختمون هم از پایین لاغر بود از بالا پهن میشد کلا ساختارهای ذهنی من رو در مورد ساختمونهایی که دیدم و اصول ساختمان سازی تغییر داد چه ذهنهایی این نوع از معماری رو طراحی کردند چقدر خلاقیت چقدر توانایی و چه هدایتهایی رو و ایده هایی رو این افراد اجرا کردند فکر کردن به این که چه ابزار و ماشین الات و مصالحی در مراحل سفت کاری و نازک کاری این برج ها به کار رفته خدای من ادم دیوانه میشه چقدر به افراد زیادی به صورت مستقیم و غیر مستقیم این برج سازها سود و ثروت رسوندند این همه گسترشی که ایجاد میکنند این همه ارزشی که خلق میکنند صددرصد مورد حمایت و هدایت پروردگار قرار میگیرند ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست ثروتمندان نزد خدا محبوب و عزیز هستند ثروتمندان دستی از دستان خدا هستند برای گسترش این جهان هستی خدایا من و همه بچه های این سایت رو در زمره ثروتمندانت قرار بده الهی امین

گذر از رو پلی که رو دریا بود و هر دو طرف پل هم تا چشم کار میکرد برج های هیولا بلند و زیبا خدایا چقدر نعمت و ثروت و فراوونی تو این فایل بود خیابونهای اصولی و زیبا خط کشی و رنگ امیزی به رنگ سبز برای عبور با دوچرخه و اسکوتر برای یه فاصله خیلی طولانی و چراغهای روشنایی کنار خیابونها و ماشینهایی که یه قسمتهایی از خیابون پارک بود و یه قسمتی از مسیر هم درختهای سرسبز و دیواره هایی که با برگهای سبز درست شده بود و نرده های سفید رنگ و زیبا کنار مسیرهایی که نزدیک دریا بود در نهایت زیبایی و نظم و هماهنگی بود و استراحت در یک هتل بین المللی و زیبا و نوساز و تمیز در میامی

هتل با یک مدیر رزرویشن مصری به نام اقا کریم با برخورد عالی با استاد و مریم جانم که همیشه در مدار برخورد با بهترین انسانها هستند همیشه افرادی که با شما دو عزیز دل برخورد میکنند افرادی هستند که عشق خدای درونشون رو نثارتون میکنند و بهترین اتاق رو که حتی از اتاق های دیگه گرونتر بود رو به جای اتاقی که شما رزرو کردید بدون اینکه قیمتش رو بیشتر کنند در اختیار شما میزارند شما دو عزیز دل همیشه در مدار ثروت هم هستید و اینجوری میشه که با هزینه کمتر هم بهترین اتاق رو بهتون میدند از بس که لایق بهترینها هستید و به بهترینها هم هدایت میشید تو مدار درست همه چیز به خیر و به نفع شما پیش میره به همین سادگی و زیبایی اتاقی زیبا با امکانات عالی و پیریز کنار تخت و همه چی در کاربردیترین حالت ممکن در دسترس شما بود و بالکن زیبا مشرف به استخر و درختهای نخل بلند که کارت ورود و استفاده از استخر رو هم به شما دادند برخورد با ایرانی ها در امریکای مهاجر پذیر بسیار محترمانه و عالی هست باوری که تو این مستندها بارها و بارها دیدم و در ذهن ما ساخته شد بر خلاف چیزهایی که کاملا برعکس از رسانه ها و جامعه شنیده بودیم خدایا شکرت برای ساخته شدن این باور قدرتمند درباره مهاجرت به امریکا که تو ذهن ما با این مستندها ایجاد شده چقدر خندیدم به اون قسمت که گفتید تو بالکن گیر افتاده بودید منم مثل مریم جانم میتونم از یه همچین راه باریکی تو بالکن عبور کنم و این ویژگی ظریف بودنم خیلی جاها بهم کمک کرده و از این بابت راضی و شکر گزارم و مریم جانم خیلی چابک پله های پشت هتل رو رفتند پایین و کریم اق منگول خخخخخخ رو خبردار کردند و ایشون هم در رو برای شما باز کرده بود عملیات نجات با مریم جانم و اقا کریم انجام شد خدایا شکرت برای اینکه در مدار دیدن این رابطه عاطفی عالی این عشق زیبا بین این دو عزیز دل هستم خدایا ایمان دارم اگر رو خودم کار کنم بقیه کارها رو جهان برای من انجام میده و من در مدار تجربه چنین رابطه عالی قرار میگیرم الهی امین

اسکوتر سواری ساعت ۳ نصفه شب که البته اصلا به اون فضا نمیومد انقدر که جمعیت زیادی بیرون بودند این شهر همیشه زنده و پویا و شاد هست و نشستن جلوی یه رستوران زیر سایبون که دورش با لامپ تزیین شده و سفارش فلافل و کوفته کباب خدای من فلافل وسط میامی امریکا استاد رو یاد فلافل های قم که نزدیک دبیرستانشون بود و میخوردند انداخت البته به فلافل ای قم نمیرسید این فلافلهای کوچولو و ریز اما غذای اصلی کوفته کباب با سیب زمینی سرخ شده دورش با سبزیجات و سس در دو طمع و نون خوشمزه بوده نوش جونتون

گذر از رو پل وسط دریا و نمایی از برج های میامی که نورشون تو تاریکی شب فوق العاده فضا رو رویایی کرده رنگ چراغهای این برج ها افتاده بود رو اب خدایا زیبایی این قسمت رویایی بود تو تاریکی شب از دو طرف برجهای زیبا و بلند با چراغهای زرد و بنفش رو ساختمونها خیلی زیبا بود و تصویرش رو اب چی بگم از زیبایی این قسمت خدایا شکرت شکرت شکرت

پیش به سوی میامی بیچ معروفترین ساحل امریکا خدایا از یه راه عبوری زیبا که اطرافش پر از چمن و گیاه بود تصویر رفت رو ساحل و اون نمای باز از اسمون و تیکه ابرهای طلایی اون انتهای اسمون ابی رنگ چقدر تصویر باشکوه بود و خانم هایی زیبا و خوش اندام با بیکینی های خوش رنگ ازاد و رها افتاب میگرفتند مریم جانم قراره تو این هوای عالی و افتاب شدید تصاویر زمینی رو بگیره و درون بچه هم تصاویر هوایی اما تصاویر دیوانه کننده زیبا بود هواپیما تو اسمون که یه نوشته ای رو نشون میداد YB BEDER و تصویر زمینی از خانم هایی که دراز کشیده بودند زیر افتاب و سایه بونهای ابی رنگ و جذاب تصویری از سه خانم که از جلو دوربین رد شدند با رنگ پوست سیاه و سفید و گندمی کمی اون طرفتر هم دو تا خانم با رنگ پوست شکلاتی با بیکینی های سفید چه تنوع رنگی در پوست این خانم ها دیدیم و خانم و اقایونی که با تیوب تو دریا بودند و خانمی که با لیوان ماگش تو اب دریا بود و دو تا دختر بچه کوچولو که برای خودشون تو ساحل بازی میکردند و یکیشون رو شن تصویر گل میکشید و یه قسمت هم دختر و پسر با هم با این توپهای فوتبال امریکایی ساکر که شکل بیضی بود داشتند تو ساحل بازی میکردند و گروهای چند نفری از خانم و اقا که تو دریا کنار هم ایستاده بودند خوش و بش میکردند و میخندیدند ابرهای پفکی فوق العاده بزرگ کنار هم نزدیک زمین خیلی زیبا بود چه تصویر زیبایی از یه خانم که کلاه افتابگیر کرم سرش بود و از دوش اقایی که عینک افتابی زده بود تو دریا اویزون بود و با هم میرفتند خیلی رابطه زیبایی بود و تحسینش میکنم و تختهایی که تو ساحل باز کرده بودند و روش حوله انداخته بودند و دراز کشیده بودند حسابی افتاب میگرفتند و پوستشون رو برنز میکردند خانم ها و اقایون خوش اندام و زیبا و صدای موج ابی که به ساحل میخوره در تمام مدت فیلمبرداری ادم رو دیوانه و شیدا میکرد همونجور که مریم جانم به استاد گفتند تصاویر عاااااالی بود

حالا درون بچه اومد به میدون خدای من چه تصاویر زیبایی گرفت از بالا سر مردم پروازش رو شروع کرد از جلو یه خانمی رد شد که پوستش شکلاتی و براق بود با بیکینی قرمز که تنش بود خیلی رنگ پوستش خاص و براق و با حال بود و دختر پسرهای کوچولویی که میرفتند سمت دریا و درون در ارتفاع بالاتری تصویر از دریا نشون داد رنگ اب در دور دست ابی نزدیک ساحل سبز و سایبونهای رنگی و چمن های سبز قبل از رسیدن به شنهای کنار دریا و برج ها و اپارتمان های نزدیک ساحل فوق العاده تصاویر زیبایی بود و تصویر از بالای برج رو بالای برج استخر با کلی سایه بون اماااا من عاشق این نظم و هماهنگی تو چیدن این سایبونها بودم سایبونها در هر قسمت رنگش متفاوت بود و همه سایبونهای اون قسمت یک رنگ بود سایبونهای قهوه ای یه قسمت بود یه قسمت هم ابی و سفید یه قسمت طوسی یه قسمت سفید صورتی یه قسمت سفید یه قسمت قرمز و مردم که تو اب و تو ساحل بودند و همگی لذت میبردند در نهایت تمیزی و نظم و ارامش و امنیت و ازادی یکدونه اشغال رو زمین نبود خدایا این مردم چقدر با فرهنگ و تمیز هستند و به هم احترام میزارند ساختمونها و برج های زیبا و درختهایی که هر چقدر به دریا نزدیک میشد بیشتر و پر تر بین ساختمونها دیده میشد خدایا شکرت در مدار دیدن این همه ثروت و فراوونی و سلامتی و ارامش و عشق و زیبایی بودم خدایا شکرت چشمانم لایق دیدن این زیبایی هاست و تحسین و تایید میکنم این همه فراوونی رو و از خداوند میخوام که در مدار دریافتش قرار بگیرم الهی امین استاد و مریم جانم زبانم قاصر از سپاسگزاری هست از شما دو عزیزی که اینطور سخاوتمندانه ما رو هم در دیدن این زیبایی ها سهیم میکنید عزتتون زیاد و ابدی عااااااشقتونم ❤ ❤ ❤❤ خدایا عاشقتم که عاشقمی ❤سودا ❤