سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 115

بنام تنها خالق تواناییم.

سلام به استاد زیباییم…

این فایل از دیشب تا حالا ستاره قطبی من در نشانهام بود…از خداوند میخام هدایت کنه تا بنویسم !..دستاورد من با این نشانه فایل در این روز رحمتش….خیلی خوشحالم استاد…بابت همه چیز از پروردگارم.خیلی زیاد

واقعا سپاسگزار خداوندم که قانون تکامل رو با برنامه ریزی و حساب شده .ما را هدایت میکنه..احساس میکنم تو اوج آسمانها دارم راه میرم..واقعا شاهد لیاقت خودم در این مدار رو میدونم..

دیشب از خداوند تو دفتر آسمانیم. هدایت خاستم.گفتم خدایا تو خودت منو هدایت کردی تا بیام اینجا تا شکوفا بشم..اون اشرف مخلوقات بودنمو بهت نشون بدم…تو یاریم کردی..یه سوال داشتم راجع به کسبکارم.راجع به خاسته هام…این فایل تمام خواستهامو به واضح بهم نشون دادی…خداوند روز سیزدهم تو یک باغ بزرگ، باهاش سکوت کردم.بهم گفت همه چیز تو این دنیا بهت میدم تو فقط تو مسیرم بمون…همونجا اشک از چشمانم سرازیر شد..

من بعد از آشنایی با شما استاد عزیزم.پیامبر زمانم!تعقییرات بسیار بزرگی تو کسبکارم پیش اومد..من وارد اونچیزی که مورد علاقه ام بود.ولی هیچ ایده ایی براش نداشتم واردش شدم..

ولی بخاطر یسری ترسها..و شرک ورزیدنم اون نعمتها از من گرفته شد.تا اینکه بازم هدایت خاستم این تعقییرات برام پیش اومد…

تو تکه ایی که مریم عزیز اون لباس خوشکل رو به شما نشون میداد..و شما اون داستان مادرتونو تعریف کردین…همین یه هینتی بهم نشون داد….خداوند بهم گفت من میخاستم که تو تو این مسیر بری…نا امید نشو راهت درسته ادامه بده…

چون من کار لباس انجام میدم.وارد دوره تخصصی که دوستداشتم شدم.میدونید چه بود.یه حالت شکی تو ذهنم پیش اومد.اینقدر کنترل ذهن کردم تا اینکه خدا از این طریق بهم نشون داد.

و با داستان قرآنم این فایل هم خوانی داشت..وای استاد عزیزم.واقعا سپاسگزارتونم بابت این سایت بهشیتتون..هر روز زندگیم متحول میشه.هر روز شادی و خوشحالی وارد زندگیم میشه…

زبانم کم میاره از سپاسگزار بودن خداوند…

امروز استارت کارم راه افتاد..چه راه هایی بزام باز شد..تبریک میگم به خودم و پروردگارم..

زبانم کم میاره…تمام خداوند واضح بهم گفت همین نقطعه تو بهش میرسی..وای چه چیزهاییی..الله اکبر…..به یگانگی خداوند ایمان دارم بخدا هر لحظه پاسخگوی زندگی ما هست…بقول هادی عزیزم…

به شرط پاکی دل.به شرط ایمان و باور….

دروازه کار من شروع شد..خدا داند آینده چی میشه…فقط استادم

امروز گفتم و در حین انجام کارم…یادآوری کردم نباید از هول حلیم بیفتم تو دیگ…

چون این موقعه ها خیلی خطرناکه..تو یه فایلیتون به دوست عزیزی که نتیحه گرفته بودن میگفتین…

تمام حرفاتون مثل یه نمایشگری میاد روبروم وامیسه…

گفتم فعلا اول راهی باید آموزش ببینی.نمونه ها رو وارسی کنی..با لذت که استاد گفتن پیش میری…خداوند کم کم با لذت تو رو به تمام خواستهات میرسونه.همون قولی که تو باغ خدادند بهم داد…

استاد از شدت خوشحالی فقط تو سکوت رفتم از این خداوند زیباییم.خیلی سپاسگزارم..

این فایل نماد ثروت بود.نماد رابطه عاشقانه بود.نماد انسانهای پاک بود.(بارش بارن توی دانتان شهر.که ثروتمندا هستن)نمانگر سپردن خودمون به خداوند..عشق .امید.ایمان.توحید عملی.خودشناسی خداشناسی.وووووووو

تو رستورانه چه حرفهایی زدین..من اینجور برداشت کردم..بعضی موقعا یه اتفاقی پیش میاد.از نظر ظاهری شاید اونچیزی که میخاییم نیست..ولی ما باید بزاریم خداوند هدایتمون کنه…همین باعث شد که اون ساندویچ.و اون چیزی که سفارش داده بودین عالی بشه…

چقدر نشون میده شما کنترل ذهنتون عالیه!

این فایل بی نهایت زیبا بود..همیشه سر سپرده الله هستین.در ثانیه به ثانیه زندگیتون شده قوانین بدون تعقییر الهی..استادم فقط از شما و مریم جونم تشکر میکنم هر کاری که انجام میدین دقیقا جواب سوالات ما هست…

از پروردگار بزرگ سپاسگزارم…

قبل از اینکه این پیام رو بزارم تو سایت گفتم خدا میخام اولین نتیجمو در این روز بزرگت بنویسم.تو هدایتم کن…

استادم اینقدر خداوند بهم نشانه داده.اینقدر تو زندگیم طی این مدت عضویتم هدایتم کرده…واقعا کم میارم که بنویسمشون..خیلی خیلی سپاسگزارم.انشالله به همین روز عزیزش و دل شادم..تا ابد ادامه خواهد داشت…

من قید کردم تو دفترم…که فقط با قانون الهی پیش برم حتی برای کوچکترین کارام.

دوستتتون دارم.در پناه خداوتد شاد و آرام باشید.