سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 119

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سودا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

انتخاب مسیر برای رفتن به شمال آمریکا یا شمال شرق. در شمال یه قسمتی هست که کشتی نوح رو طبق چیزی که تو کتاب مقدس نوشته شده ساختند بهمون سایز و ویژگی که تو کتاب اومده و اصلا شکل کشتی تایتانیک که یه موزه هست نیست و در شمال شرق هم انتخاب شد برای دیدن کشاورزی متفاوت و کاملا همگام شده با طبیعت که پدر علم کشاورزی و دامداری در موردش خیلی خوب توضیح داده کتاب‌ها نوشته و ثروت خلق کرده که تو روانشناسی ثروت کمی در موردش استاد جان توضیح دادید ولی من حتما در موردش تحقیق میکنم تا بیشتر بدونم

بین انتخاب یه مسیر ۴ساعته از بزرگراه و یه مسیر ۷ ساعته از جاده فرعی استاد این جاده فرعی رو با دوبرابر زمان بیشتر انتخاب کردند تا به هدفشون که لذت بردن از مسیر نه صرفا رسیدن به مقصد هست برسن و طبیعت بکر وزیبای که یه لحظه مریم جانم با اشاره استاد نشون دادند چه رودخونه و درختهای زیبایی تو مسیر بود

استاد جان موضوعی که دوستان تو کامنتها در مورد تکاملی اومدن مریم جانم جلو دوربین می‌نوشتند رو من هم خونده بودم ولی الان با این توضیحات زیبا و کاملی که دادید درک کردم که این موضوع در مریم جانم به خاطر سبک زندگی خانوادگی و فامیلی که داشتن حل شده بوده. ولی نیاز بود تا این تکامل تو ما بچه های سایت طی بشه تا آماده دیدن این آزادی چه تو ساحل دریا و سبک پوشش مردم و چه در مورد مریم جانم بدون هیچ قضاوتی باشیم و فقط اصل رو تو این فایلها ببینیم. قانونی که شما در عمل دارید اجرا می‌کنید رو ببینیم و اگر لایق دیدن این همه زیبایی و آگاهی شدیم چون درخواستی بود که از خداوند داشتیم و مریم جانم از طریق سوال‌هایی که ایمیل میشد و جواب دادند به این درخواست با این فیلمبرداریها جواب دادند و نشون دادن عملی اجرا کردن قانون تو زندگی چقدر زیاد به رشد ما کمک کردند و شما خودتون چجوری قانون رو در عمل تو زندگیتون دارید عالی اجرا می‌کنید

اما استاد جان الان با این توضیحات کامل شما در مورد رانندگی بسیار سخت و نیاز به تمرکز زیاد رو با اروی برام قابل درک شد که چرا مقاومت داشتید که مریم جان فیلم برداری کنند. به خصوص که این کار هم تمرکز زیادی میخواست و مریم جانم خیلی زیاد به شما کمک می‌کردند و همراه و همپای شما بودند اما با همه این سختی‌ها چقدر زیبا بود که هم شما و هم مریم جانم به هم کمک کردید و دل به دل هم دادید و تونستید همه چیز رو درنهایت هندل کنید و سفر به دور آمریکای یک رو بسازید و این تاثیر زیبا رو تو بچه ها ایجاد کنید که نتایج بچه ها انگیزه شما رو به ادامه این مسیر راغب کرد و انشالله با خرید یه ون زیبا به راحتر و لذت بخش تر شدن مسافرت‌ها هدایت میشید

استاد شما در مورد خصوصیات خوب مریم جانم از جمله همراهی و کمک کردن ایشون تو همه زمینه ها به شما منعطف بودنشون تمیز و منظم بودنشون آرمش درونی وصلح با خودی که مریم جانم دارند، پایه بودنش برای تجربه هر چیزی، نداشتن حساسیت زیاد وسواسگونه، داشتن ذوق واقعی از دیدن هر چیز زیبا و مستقل بودنشون تو سفر و کلی ویژگی‌های مثبتی که ایشون دارند گفتید و بارها وبارها من تو این مستندها دیدم و همیشه تحسین کردم و به خودم این ویژگی‌ها رو یادآوری کردم و کاملا درک کردم که این ویژگی های ایشون چقدرررررر تاثیرگزار بوده تا این همه تجربه های فوقالعاده و لذت بخش رو باهم دیگه داشته باشید

این ویژگی ها رو من تا حدودی در خودم دارم وب ا دیدن این مستندها سعی کردم بیشتر و بیشتر در خودم ایجاد کنم و به این نتیجه رسیدم که برای اینکه لایق داشتن رابطه عاطفی عالی و زیبایی مثل شما بشم. باید این لیاقت رو با تعییر شخصیتم و عملکردم و بهبود دائمی خودم ایجاد کنم تا در مدار تجربه این نوع رابطه ایده آل و تجربیات بی نظیر قرار بگیرم و همیشه دارم سعی میکنم مثل مریم جانم عمل کنم خداوند هم کمکم میکنه و هدایتگرم هست.

من خودم بارها تو زندگی اطرافیانم و دوستانم دیدم که نداشتن این ویژگی‌های درست و غر زدن و حساس بودن وسواس داشتن مستقل نبودن چقدر تو روابط ضربه زده و تجربیات اونها رو محدود کرده و هربار این موضوع رو اهمیتی که داره رو به خودم یادآوری کردم البته همونجور که استاد اشاره کردید آقایونی هستند که روحیه حمایتگر دارند و از اینکه بیشتر مسئولیت‌ها رو در مورد خانمها انجام بدند مسئله ای ندارند البته گاها اونها هم از اداا اطوارهای زیادی هم خسته میشند وکم میارند و بحث و ناراحتی به وجود میاد

استاد شما این ویژگی‌ها رو تو افراد متفاوت با توجه به تجربیاتی که تو سفرها با بچه های جلسه داشتید به دست آوردید و خوب گفتید که اصلا موضوع پول نیست حتی تو شرایطی که وضع مالی آنچنان خوبی هم نداشتید کنار عزیز دلتون تونستید نصف شهرهای ایران رو بگردید وبعد ترکیه و اروپا واین ویژگی مثبت و ذوق کردن و لذت بردن شما دوعزیز دل از هر زیبایی شما رو به این همه زیبایی و تجربیات لذت بخش هدایت کرده این قانون توجه و تمرکز بر نکات مثبت و زیباییهاست که شما رو به این نقطه از جهان و زیبایهاش رسونده

استاد شما فایل رایگانی در سایت دارید به اسم “آسان گیر کارها که از روی طبع…” که چند روز پیش نشانه امروز خواهرم بود که من هم در مدار شنیدنش بودم که چقدر بی نظیر بود این فایل و مقاله بی نظیری داشت که من این مقاله رو نت برداری کردم و میخوام بارها بخونمش. چه‌قدر نکات اساسی تو اون مقاله هست که ویژگی و نکاتی که افراد اگر میخوان آسان گیر باشند رو میتونند تو خودشون ایجاد کنند که توصیه میکنم دوستانم این فایل بی نظیر رو ببینند. استاد من از همون ابتدا عاشق این ویژگی شما بودم و این تقسیم کار زیباتون با خداوند اینهمه همزمانی شما در زمان و مکان مناسب بودنتون و کلی اتفاقات که دیگران فکر می‌کنند از شانس خوب شماست که اتفاق می‌افته اما من میدونم به خاطر ساختن این ویژگی آسان گرفتن کارها و خونسرد و رها بودن شماست.

در آخر استاد این ویژگی سپاسگزاری کردن، قدرشناسی و احساس مهم دادن به افراد تو رابطه و شخصیت تحسینگر شما هم ویژگی بسیار بسیار بسیار مهم واساسی هست که کمک میکنه که مریم جانم با ذوق وشوق وانگیزه بیشتری با شما همکاری کنه. البته همین روحیه هم در مریم عزیزم هست که این همه رابطه زیبایی رو با هم دارید یک عشق بدون وابستگی سرشار از آزادی و احترام وامنیت وشادی و توکل به خداوند رو دارم تو رابطه شما میبینم.

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 119
    719MB
    47 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

189 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حسین رجب پور» در این صفحه: 1
  1. -
    حسین رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 2003 روز

    بنام الله که تنها روزی دهنده و نجات دهنده اوست

    سلام ب استاد عزیزم ..خانم شایسته عزیز و بچه های عزیز

    خیلی با شخصیتت حال کردم استاد …

    دقیقا همون چیزیهایی که در مورد شخصیت درونی شما حدس میزدم درست از اب در اومد …

    احساس میکنم یکی از دلایلی که جذب شخصیت شما شدم همین موضوعات هست حالا که شفاف تر راجع ب خصوصیات اخلاقی و رفتاری تون صحبت کردید بیشتر خوشم اومد

    از حریم و فاصله ای که بین شما و خانم شایسته هست لذت میبرم …

    حریمها بین شما و خانم شایسته ب خوبی رعایت میشه …

    مطمئنا خودتون این خانم با چنین ویژگی های اخلاقی و رفتاری رو در قبلا ذهنت ساختی که جذبش کردی

    همونطور خانم شایسته هم متقابلا چنین اقایی با چنین خصوصیات اخلاقی و رفتاری رو قبلش در ذهنش ساخته که جذب کرده …

    هر دو در یک فرکانس و در مدار همدیگه بودین که جذب هم شدین و این چنین از بودن در کنار هم لذت میبرین

    هیچ فیلم بازی کردن و ادا در اوردنی در کار نیست …

    هر دو همدیگه رو با چنین خصوصیات اخلاقی پذیرفتید و قبول کردید و هیچ زور زدن و ب زور تحمل کردنی در کار نیست ب خاطر همین که این قدر تو دل برو شدین و بچه ها دوستون دارن و همه ارزو میکنن که چنین زندگی با چنین رابطه ای با همسرشون رو تجربه کنن …

    هر دوتاتون دوست داشتین چنین رابطه ای رو …هیچ اجباری هم در کار نیست …

    میخوام از یه باور مخربی که قبلنا داشتم مربوط میشه ب ۲ سال پیش بگم شاید ب بچه هایی که در فضای اون موقع من هستن کمکی کرده باشه

    بر میگرده ب ذهن ما ادما :

    موضوع از صدای درون ذهن ما ادما که از زمان خلقت ما با ما زندگی میکنه شروع میشه…

    این صدا نماینده همون گفتگوهای درون ذهن ماست .. این صدا همون تصاویر ذهنی ماست …که اتفاقات زندگی ما رو رقم میزنه و اکثر ادما نسبت بهش بی تفاوتن و اون صدا رو جزئی از خود واقعی شون میدونن …

    اما اون صدا خود واقعی ما نیست…

    ۲سال پیش وقتی که چنین فایل هایی رو از استاد میدیدم صدای درون ذهن که با ما صحبت میکنه میگفت :

    نه بابا از این خبرا نیست …بشنو باور نکن …

    همه ما با این صدای درون ذهن مون اشنا هستیم چون هر روز و هر لحظه با ما صحبت میکنه و این صدا در واقع همان گفتگوهای درون ذهن ماست که شرایط زندگی ما رو رقم میرنه ….

    واقعا وقتی صدای درون ذهن ادما رو ولوومش رو زیادتر کنیم بطوریکه خودشون نشوند و برای کسان دیگه ای در جای دیگه ای قابل شنود باشه …چه حقایقی که رقم نمیخوره ….چه توهماتی که از توی سر ادما مثل زباله و اشغال ب بیرون ریخته نمیشه ……طوریکه اگه خودش بشنون شاید دیوانه بشن …

    اما این صدای درونی :

    قبلنا فکر میکردم خانم شایسته بشدت از شما میترسه و از شما حساب میبره …

    توی فایلها خیلی ب این موضوع فکر میکردم و همش روی این مسئله زوم بودم بعد یه مدت ب این نتیجه رسیدم که آقا اگه هم خانم شایسته از استاد میترسه خودش دوست داشته که تو این رابطه بمونه و بترسه …..هیچ اجباری در کار نبوده ….ب من چه ..!

    اون دوست داره ….بنابراین من ب جای اینکه توجه و تمرکزم رو بر روی این موضوع که خانم شایسته از استاد میترسه بذارم میام از چنین رابطه ای که با همدیگه دارند لذت میبرم برای خودم باور سازی میکنم …

    چون ذهن ( مغز ) ما نمیتونه تفاوت واقعیت و تخیل رو از همدیگه تشخیص بده و اگر من بتونم از این فرصت استفاده کنم و چیزهایی که از این فایلها پخش میشه رو باور کنم و برای خودم باور سازی کنم ب تمام خواسته ها و ارزوهام میرسم …اصلا ما بچه ها ب همین خاطر اینجاییم که باور سازی کنیم …

    من میتونم از طریق حواس پنجگانه خودم که ورودی های مغز من رو شکل میدن خوراک خوب بدم ب مغزم …چه کاریه …

    چون مغز انسان هر چی رو بپذیره و باور میکنه بهش میرسه …

    بنابراین اگر هم اونا دارن نقش بازی میکنن اگه من از نقششون خوشم بیاد و این زندگی و این رابطه جز ارزوهام باشه و مدام زندگی و رابطه استاد و خانم شایسته رو در ذهنم تجسم کنم و تحسین کنم میتونم از نقش و ادا در اوردن اونا جلوی دوربین ب باور قدرتمندی برسم

    یعنی باور سازی کنم که اقا میشود …..میشود چنین زندگی با چنین رابطه ای رو ساخت ….چرا میشود …؟

    چون یکی مثل استاد توانسته است …پس من هم میتوانم …

    میشود چنین زندگی رویایی رو ساخت …

    مگه باور سازی چطوری صورت میگیره …؟

    وقتی مطلب ..یا موضوعی رو مرتب ببینی …بشنوی و توی ذهنت تکرارش کنی و مغزت و ذهنت اون رو بپذیره باور سازی رخ خواهد داد و طولی نمیکشه تو هم وارد چنین زندگی و رابطه ای با فرد رویایی خودت میشی …. چون اون رو باور کردی . ..

    مگه برای باور سازی مثلا باید دانشگاه بریم ..؟ یا کوه بکنیم …؟

    باور اون چیزیه که من انرا در ذهنم تجسم میکنم و میبینم و دیگران انرا نمیبینن…ب این میگن باور…..

    چیزی که دیگران انرا نمیبینن ….و بعد جهان انرا وارد زندگی من میکنه فقط من …چون نگاه من با بقیه فرق داشت چون چیزی که من در ذهنم میدیدم بقیه انرا نمیدیدن…

    اما دفعات بعدی هم که فایلها رو تماشا میکردم اون صدا بازم میومد سراغ من …دست بردار نبود …..خیلی تلاش کردم …ماه ها تلاش کردم تا تونستم کمی اون صدا رو از سرم محو کنم با محو شدن و کم زور شدن اون صدا بود که احساس خوب سروکله شون تو زندگی من پیداشد و از اون موقع ب بعد بود که نتایج یکی یکی از در میومدن تو خونه و زندگی من ….

    امکان داره خیلی های توی این سایت مثل من اینجوری فکر میکردن یا میکنن …

    اما اگه نگاه من متفاوت از بقیه باشه و بپذیرم و در ذهنم تجسم کنم اون اتفاق وارد زندگی من هم خواهم شد چیزی که دیگران نمیتوانن انرا در ذهنشان ببینن بنابراین اتفاق خوبی هم در زندگیشان نمی افتد …

    من کاری ب نگاه بقیه ندارم من ب خودم کار دارم ..من اومدم اینجا که رشد کنم نیومدم که وقتم رو ب هدر بدم …

    کسی که هر روز این فایلهای سفر بدور امریکا و سریال زندگی در بهشت رو میبینه و تو دلش میگه : نه بابا از این خبرا نیست عباس منش فکر میکنه بچه ها متوجه نمیشن داره ادا در میاره و فیلم بازی میکنه

    یا کسی که مرتب بدنبال گرفتن سوتهایی از عباس منش و خانم شایسته در فایلها میگرده و اصلا با این نگاه و با این نیت اومده این سایت شده و با این تصاویر و فایلها ب اصطلاح حال نمیکنه

    از همینجا من بهش میگم که اقا وقت خودت رو الکی اینجا ب هدر نده …برو سراغ زندگی خودت چون این کارها برات نون و آب نمیشه ….

    نه تنها برات رشدی نمیاره بلکه میزنی همون یه مقدار باوری هم که داشتی رو نابود میکنی این جا جای تو نیست ….

    چرا دونفری که در کنار همدیگه توی زندگی شون دارن لذت میبرند من باید توهم بزنم که اونا دارند فیلم بازی میکن …؟!

    حالا که مغز من تفاوت بین واقعیت و تخیل رو تشخیص نمیده چرا از این فرصتی که خداوند ب من داده نهایت بهره رو نبرم …؟ چرا اینجوری فکر نکنم که اونا دارند از کنار هم بودن لذت میبرند ..؟!

    وقتی ب همین سادگی میشه باور ساخت … وقتی توی جهانی زندگی میکنیم که هر چیزی رو باور کنی از همون جنس اتفاقات وارد زندگیت میکنه چرا باورهای خوبی نسازیم که در زندگی مون لذتشو ببریم ….؟!

    اینجا در این سایت حرف اول و اخر رو ( باور ) میزنه ….

    ما هم میتونیم باور خوب بسازیم …هم میتونیم باور مخرب و خانمان بر انداز بسازیم …..قدرت انتخاب و ساخت باورها در دستان خودمون هست ….

    حرف اول و اخر رو احساس خوب میزنه ….اشتیاق میزنه …هیجان …ذوق و شوق داشتن ب زندگی ب هدف داشتن ب رشد و پیشرفت در مدار درست میزنه …

    که میشود …میشود …اگه استاد توانسته یه چنین زندگی و چنین رابطه رویایی رو با عزیز دلش درست کنه یعنی اینکه تو هم میتوانی و این بازی ها رو بذار کنار که همه اش نقش و ادا و فیلم در اوردن هست ….

    وقت خودت رو الکی نگیر اینجا ….

    زندگی تو زمانی تغییر میکنه که باورهای تو تغییر کنن …

    زندگی تو زمانی تغییر میکنه که افکار تو تغییر کنن ….نگاه تو تغییر کنه …

    زندگی تو زمانی تغییر میکنه که با دیدن زندگی استاد عباس منش و خانم شایسته ب احساس خوب واقعی برسی ….تاکید میکنم احساس خوب واقعی …نه احساس خوب کاذب ..نه الکی خوش

    اگه با همون باورهای قدیمی و درب و داغون خودت میخوای اینجا باشی و با همون احساس زنگار بسته ات میخوای اینجا وقت بگذرونی هیچ ب کارت نمیاد فقط داری وقتت رو میگیری

    از زمانی که این جمله رو از شما استاد عزیزم شنیدم که : هر کسی هر جایی قرار گرفته اون جاش درسته یه چیزی مثل بمب توی ذهنم منفجر شد

    خیلی از موضوعات و مشکلات زندگیم با شنیدن و فکر کردن ب این جمله حل گردید …موضوعاتی که ساعتها ذهنم درگیرشون بود و هیچ کسی هم پاسخ مناسبی براش نداشت ….

    بنابراین خیلی راحت تونستم بپذیرم هر کسی هر جایی قرار گرفته اون جاش درسته وهیچ اشتباهی در جهان رخ نداده و نخواهد داد

    این خود ادما هستن که با افکارشون با ذهنشون زندگی شون رو رقم میزنن..ادما دوست دارند بدبختی رو …ادما دوست دارند بیچاره گی رو …ادما دوست دارند بخورند زمین بعد بقیه رو مقصر قلمداد کنن ….

    ادما این چیزارو دوست دارند اما نمیخوان بپذیرند بنابراین صحبت کردن و بحث کردن باهاشون که تو اینجا جات درسته و بعد اونا در جوابت میگن نه بی فایده ست …بچسب ب زندگی خودت و لذتشو ببر …..

    اما این فکر پوچ که خانم شایسته یا هر شخص دیگه ای از روی ترس یا نیاز در کنار کس دیگه ای زندگی میکنه و با هم رابطه عاطفی دارند یه فرافکنی ایی بیش نیست ….

    چرا ب جای فرافکنی منفی ….نیاییم فرافکنی مثبت نکنیم …؟

    ذهن ما انقدر قدر ت داره که از هیچ همه چی ب وجود میاره …

    وقتی میگیم از هیچ …..یعنی همین توهم زدنهای ما …..

    یعنی چیزی که در واقعیت وجود مادی نداره اما ما بصورت توهم و نامرئی در ذهنمون اون رو خلق میکنیم ….

    چرا ب جای انکه منفی فکر کنیم مثبت فکر نکنیم ؟

    این رابطه میخواد ب نفع هر کی که باشه …اون طرف خواسته …اون دلش خواسته که الان در کنار ایشون باشه ….ب من چه …؟ ب تو چه …؟! اون خودش دوست داره …

    بر فرض مثال اگه الان داره زجری رو توی زندگیش تحمل میکنه ….اگه الان داره حقارت رو توی زندگیش تحمل میکنه ..اگه داره سختی ایی رو در کنار فردی تحمل میکنه………. خودش دوست داره و اون رو پذیرفته …ب من چه …

    من باید بر روی موضوعات بهتری تمرکز کنم ….چون توجه و تمرکز منه که داره اتفاقات رو ب سمت من جذب میکنه …زجر کشیدن دیگران بر روی کیفیت زندگی من هیچ تاثیری نداره

    ما مسئول ذهن دیگران نیستیم ….

    ما مسئول ذهن خودمون هستیم ….

    ما مسئول افکار دیگران نیستیم هر کسی هر فکری میکنه ب خودش مربوطه …

    در نهایت وقتی چنین برداشت و گفتگوی ذهنی درون ذهنم راجع ب دیگران دارم …

    وقتی چنین تصاویر ذهنی و چنین گفتگوی ذهنی راجع ب دیگران در ذهنم دارم وقتی چنین فرافکنی هایی نسبت ب بقیه در ذهنم انجام میدم

    مطمئنا منم دارم چنین موضوعاتی رو ب زندگیم جذب میکنم

    یعنی دارم ب جهان میگم : لطفا چنین موضوعاتی رو وارد زندگیم بکن چون من خوشم میاد ….توجه و تمرکز من داره میگه …

    ما با توجه و تمرکزمون اتفاقات رو ب زندگی مون جذب میکنیم

    زیرا این گفتگوهای درونی انسان هست که زندگیش رو جذب میکنه …

    جهان و دیگران فقط صدای زمزمه ای که ما در خفا شکل میدیم رو انعکاس میدن..

    دو چیز یا دو نفر زمانی میتونن کنار همدیگه قرار بگیرن که با هم در یک فرکانس باشن و با هم مطابقت داشته باشند در این صورت امکان نداره چنین چیزی …

    باید تصورات مون و تجسمات مون رو باسازی کنیم …..باید از قدرت تخیل مون بدرستی استفاده کنیم و از توهمات ذهنی مون که در هر لحظه ب خاطر ناتوانی در مهارت کنترل ذهن مون رخ میده جلو گیری کنیم …

    ما میتونیم زندگی مون رو بسازیم ب شرط انکه خودمون بخوایم …و خواستن اولین شرط و از همه مهمتر اینه که با اشتیاق درونی ما و از درون ما جرقه میخوره و گرنه از این دست فایلها اگه هزاران بار هم ببینیم ولی مقاومت ذهنی داشته باشیم که اینا همه اش دروغ و ادا در اوردن هیچ اتفاقی در زندگی مان رخ نخواهد داد …

    برای ساختن زندگی خوب باید ذهن مون رو بشناسیم و از پس کنترلش بر بیاییم ….

    امیدوارم زندگی تون همچنان شاد و باداوم باشه…

    از استاد عزیز بابت مطرح کردن چنین مطالبی و چنین گفتگوهایی بی نهایت سپاسگزارم

    بهترینها رو از خداوند مهربان براتون خواستارم سفرتون همچنان زیبا و پر از شادی ..

    امیدوارم ب تمام خواسته ها و ارزوهاتون برسین …..

    جهان خیلی ساده کارها رو انجام میده اگه ما بچه ها تمرین کنیم و خیلی ساده همه چی رو بپذیریم و باور کنیم جهان هم خیلی ساده تر از اون چیزی که بقیه فکرش رو میکنن ثروت و فراوانی رو وارد زندگی مون میکنه …

    ( با عرض پوزش از استادعزیز ..خانم شایسته و بچه ها )

    تشکر …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای: