سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 120

سریال سفر به دور آمریکا قسمت 120

با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

بنام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورهام

خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار

پس اون پاییزی که میگفتین رنگ هاش جادوییه همینه چه وعده ی حقی براستی که این رنگ ها جادویی هستن

میدونم که این لحظات جامه دران اهالی سایت عباس منشه

میدونم که این لحظات لحظات شیداییه

الله اکبر از این همه نقش و نگار زیبا

الله اکبر از این موسیقی که بقول امین عزیز میشینه بر جان آدم

الله اکبر از این جنگل های انبوه با اون رنگ های ترکیبی زیباشون

الله اکبر از اون رودی که به آرامی در جریانه و عجله ای برای رسیدن به دریا و اقیانوس نداره

الله اکبر از اون خورشیدی که بی مزد و منت داره انوار طلاییش رو به همه میبخشه انواری که از خودش سرریز شدن و واسه همین هم توقعی به باز گشت نداره

الله اکبر از اون تک خونه هایی که جهان خودشون رو دارن و کاری ندارن که کی داره کجا زندگی میکنه خودشون هستن و دنیای خودشون فارغ از هیاهوی زندگی دیگران

الله اکبر از اون تضاد سایه و آفتاب که دو قطبی بودن جهان مادی رو داره به تصویر میکشه و جذابیت خاص بودن این تضادها در کنار هم

الله اکبر از این سکوت و آرامشی که میشه با تمام وجود از اون بالا حسش کرد سکوت و آرامشی که همه چیز رو در برگرفته و در اونها جاری شده که ی همچین فرکانسی رو دارن ساطع میکنن

و در این سکوت و آرامش دیدن و نگریستن و گوش سپردن به نوای موسقیه که روح و جسم رو به هم نزدیک میکنه تا اشک ابهت و عظمت رو از دیدگان جسم جاری کنه و مدهوشی و حیرت رو تقدیم ذات وجودی خود و سرسپردگی و تسلیم رو تقدیم ذات احدیت

آره مریم جان این مسیر آدم رو یاد شمال ایران میندازه و االبته یاد اون جنگلی که استاد توی جلسه دوم قدم اول ازش صحبت میکنن ی جاده آسفالت که اطرافش رو درختای سبز احاطه کردن و انسان هایی که سوار بر ی ماشین خیلی خوب دارن به سمت خواسته هاشون حرکت میکنن شاد و خوشحال بدون هیچ زجر و سختی چون جهت یابی رو یادگرفتن به سمت مسیر سهل و آسان رسیدن به خواسته هاشون

آخ مریم جان گفتی بارونک چقدر دلم بارون میخواد خیلی وقته اینجا بارون نزده ان شا الله بزودی تجربش کنیم

از همین جا میشه ی ذرهچیلی بودن هوا رو حس کرد ملس بودنش رو چه حالی میده گردش توی ی همچین هوایی

خدای من اینجا چقدر زیباست .از همون قسمت ورودیش زیبایی داره فریاد میزنه .اون رنگ قرمز درها و سفید ستون ها ترکیبش فوق العاده اس

این صخره ها رو که دیدم یاد مناطق صخره ای اطراف شهرمون افتادم که دقیقا صخره هاش همین جوریه چون ما هم سمت زاگرس هستیم بهار که میشه اون قسمت ها فوق العاده میشه .ی آبشار خیلی زیبا هم از دل همون تخت سنگ ها جاریه که ی آب زلال و شفاف اطرافش جریان داره .چقدر با دیدن اینجا خاطرات خوش بودن توی اون منطقه ی صخره ای برام مرور شد اما بقول استاد جای ی همچین ایده هایی توی اون مناطق خالیه چیزی که میتونه اینجا رو تبدل به ی قطب گردشگری درآمدزا بکنه

عملا آدم رو دیوانه میکنه اینجا .واقعا رویایی رویاییه

چه جمله ی زیبایی رو گفتین مریم جان که زیبایی اینجا از نوع متفاوتیه .آره زیبایی ها هم متفاوتن و این نوع زیبایی رو ما تا حالا ندیده بودیم توی این سریالها

طبق پیش فرض هایی که ما از باغ توی ذهنمون بود فکر میکردیم که اینجا هم ی باغه با ی زمین مسطح که پر از درخته اما الان داریم میبینیم که نه اینجا ی باغه پر از صخره های عظیم الجثه که تک و توک درخت هم از وسط یا کنارشون رشد کرده و خود همین ی تجربه ی جدیدی از باغ بود ی تجربه بینظیر از باغ صخره ای

چقدر با ایده های ساده لذت بردن از این مکان هزار برابر شده و از همون ایده ها داره ثروت هم ساخته میشه

چقدر تنوع هست برای ساختن ثروت و همین چقدر دید ما رو به ساختن ثروت باز میکنه

وای استاد با این شوخی ها بامزتون کلی خندیدم .

همین جا یاد داستان به تضاد خوردنتون در مورد چاقی افتادم تو بندر عباس که اونقدر چاق شده بودین که ی روز فهمیدین دیگه از در کابین نمیتونین رد بشین و همونجا بود که با اهرم رنج و لذت تصمیم گرفتین که دست بکار بشین و با اون تعهد و جدیتی که داشتین تونستین انقدر خودتون رو لاغر کنین که تا سالها بعد همین جوری لاغر موندین

چقدر جالبه که هیچ چیز از بیرون به این مکان اضافه نشده از همون صخره هایی که اینجا بوده استفاده شده و تغییرات ایجاد شده .از درون تغییرات شروع شده همون اصلی که توی تغییر خودمون هس که اگر میخوایم دنیای بیرونمون تغییر کنه باید تغییر از درون شروع بشه

چقدر لذت بردم از دیدن اون دو تا خانمی که با اون سنشون دو نفری اومده بودن برا لذت بردن

چه جالب که هردوتاشون باهم گفتن که اول شما میخواین برین چون ما میخوایم داخلش رو خوب بگردیم چه همزمانی

خدای من از همین جا دلم داشت میلرزید وقتی شما داشتین از روی اون پله معلقه رد میشدین قشنگ درک میکنم ی ذره ترس مریم جان رو

مریم جان چقدر بامزه داشتین راه میرفتین رو اون پله عین بچه ها شده بودین اصلا بهتون نمیاد بزرگسال باشین ماشالا

وای وای وای از اون منظره خدای من چقدر زیبایی توی همین ی جا جمع شده

چقدر این جملتون استاد لذت بردن از حال رو یادآوری کرد برام که گفتین این لحظات رو ببینیم بعد عکس بگیریم .

اصلا اینجا صحنه به صحنش زیباست آدم فقط دوست داره ببینه و لذت ببره جون میده ی عروس و داماد اینجا باشن و دم به دقیقه عکس بندازن اینقدر که لوکیشن داره واسه عکس گرفتن

رسما دیوانه شدیم و رفت

نه استاد اینا اصلا منظورشون شما نیست خخخخخخخ شما که چاق نیستین

حتما استاد دیدن راک سیتی رفت توی لیست خواسته هامون من یکی که با عشقم میخوام این تجربه رو داشته باشم چون بیشتر میچسبه

بله استاد اینجا فقط ی بهشت از اون بهشت هایی بود که شما ازش خبردار شدین و با ما هم به اشتراک گذاشتین

من که خودم خیلی هوس سفر کردم و با این سفرهای شما دارم توی خونه زیبایی های بی نظیر آمریکا رو میبینم و سفرهام رو انجام میدم همون سیروا فی الارضی که قرآن بارها بهش اشاره کرده امیدوارم که اهل تفکر باشم و دیدن اینها یقینم و ایمانم رو به خداوند بیشتر و بیشتر کنه

چقدر اون خانم راحت ارتباط برقرار کرد معلومه که اعتماد به نفسش بالاست که اینقدر راحت با غریبه ها ارتباط برقرار میکنه

چقدر هم خوش تیپ و خوش اندامه

سپاسگزارم استاد عجب حالی پیدا کردیم با این قسمت