سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 120

به نام خدا

خدای زیبایی ها ، خدای پر قدرت، خدای یکتا، خدای با نظم ، خدای قانونمند، و رب العالمین.

سلام استاد جان

سلام مریم بانو

آخ جون بازم سفر، اونم با همسفر های ناب.

خدای من متشکرم متشکرم متشکرم متشکرم.

خب فاطمه جون تو که عاشق سفری جمع کن و بیا فقط ابزاری مثل دو تا چشم ، دو تا گوش، و یه قلب که خوب ببینم و خوب بشنوم و خوب حس کنم، آره قبل از سفر خدای درونم میگه اینا رو بردار همراه من شو ببینم چه می کنی.

من گفتم بریم خدا جونم .

یا رب.

استاد متشکرم که منو همسفر خودتون کردین ،

خب فاطمه جون سوار ماشین بشیم با استاد عزیزم و مریم جونم …. آقا بزن بریم…

یه گوشه ای استاد نگه داشت چون می خواد درون بچه رو به آسمون هدایت کنه تا جذابیت‌های خدا رو ببینیم.

آخ جون بازم نشونه، بازم آیت.

به به چقدررررررر سرسبزی، نگاه فاطمه فصل پاییز و نشونه هاش، اون تپه ها رو اون 🗻 کوهها رو ، خدای من شکرت چقققققققدر نعمت چقققققققدر زیبایی، اونجا رو نگاه خورشید رو که خداوند بهش دستور داده بیاد بالا و نور طلایی شو پهن کنه روی این منظره ی زیبا، واااای خدای من شکرت برگهای درختا رو نگاه چقققققققدر زیبا و خوشکل رنگ آمیزی شدن، زرد، نارنجی، سرخ، سبز سبز، خدای من، خدای من شکرت شکرت .

فاطمه جونم اینجا یاد اون آیه ی قرآن می افتی، که خدا میگه نشون های من فقط مومنان می بینن، من به همه‌ی بندگانم نگاه می کنم، اما اونایی که منو می خوان و دوست دارن تو مسیر من باشن، نشونه های منو می بینم.

خب استاد بعداز یه عالمه لذت بردن حالا می خواد درون بچه رو هدایت کنه سمت خودمون و جم ش کنه، ما هم که خیلی حال کردیم با خدا و نشونه هاش،کم کم ، می خوایم سوار بر ماشین بشیم و بریم ، راک سی کی، اگه اسم شو درست گفته باشم،

خب استاد من که خودم رو یه جوری تو ماشین جادادم چون صندلی های عقب هم وسایل داری ، ولی من هر جوری بود خودم رو جا دادم و همراه استاد و مریم بانو شدم و حرکت کردیم، به به چقدررررررر داره بهم خوش میگذره، خب رسیدم ، راک…

خب استاد پیاده شدن مریم بانو هم همین طور، منم پیاده بشم و خودمو جم و جور کنم که بریم دنبال هدایت الله، ببینیم چه خبره…

وارد این فضای در بسته میشیم، بعد دیدم استاد رفت بیرون این فضا، واااااای خدای من چقدررررررر عالی، یه نسیم خنک رو به سردی پاییزی هم داره به صورت م می خوره ، هوا هم بارونی ه، فک کنم تو این مسیر شاهد بارونو بشیم، خب میررررم جلوتر، واااااای خدای من، چه سخره هابی ، و چه 🌳 درختانی چقدررررررر زیبایی، خدای من، فاطمه جونم نگاه این درخت ها چقدررررررر بالا رفتن ، بدون اینکه چیزی مانع شون بشه، اینجا بهم داره یه درسی رو میده که باید بگیرم، و اونم اینکه، ببین چطور ریشه ها شون رو تو دل این صخر ها بردن ، ینی تو هم فاطمه اگه به خدا وصل بشی ، اگه تو مسیر خداباشی تو هم می تونی رشد کنی و بالا بری، از این درخت ها یاد بگیر که وقتی از اون بالا، بالاها این پایین خودشون و گذشته ی خودشون رو نگاه می کنن، خییییییییلی خوشحالن و تونستن هر چیزی که مانع رشدشون میشد رو کنار زدن و به جلو رفتن ، پس ینی منم باید همین کار رو واسه خودم انجام بدم و اتفاقاتی که به ظاهر بد هستن ، یا چالش هابی که وارد زندگیم میشه رو مانع ، رسیدم و موفقیت م نکنم و فقط پیروزی رو از آن خودم بکنم.

خب درس رو از استاد الهی گرفتم و به امید الله ، تو عمل باید بکارببرم، واااای خدای من نگاه ما باید از بین این صخرها ، رد بشیم، من و مریم بانو که راحت رد میشیم ، استاد شما رو نمی دونم ، هی میگم لاغر شو میگی، از بس غذاهای عزیز دلم خوشمزه هست که نمیشه ازشون بگذرم، حالا باید هر طوری که شده رد بشی، خب خدا رو شکر که استاد هم در بین صخرها گیر نکرد و رد شد، با اینکه می دونستم اما دوست دارم سفرمون جالب بشه،

واااای خدای من جشن برگ ریزان رو نگاه، فاطمه جونم ، خدا هم جشن گرفته و برگهای رنگ رنگی رو داره رو سر زمین میریزه، خدایا شکرت چقققققققدر سبز و قرمز و نارنجی هست وقتی تو دل هر صخره یا بوته که نگاه میکنی آثار و نشانه های خداوند رو می بینم، فاطمه جونم گوش کن آواز اون 🐦 پرنده‌ی زیبا که با حال خوب داره می خونه، اینم داره تسبیح خدا رو میگه، خدایا شکرت خدایا شکرت.

فاطمه گوش کن استاد داره میگه، تو دهات ما هم از این صخرها و از این مکان ها،هست اما هنوز کسی بلند نشده که یه مکان توریستی درست کنه، که مردم ایران هم این زیبایی رو ببینم.

واااای خدای من این در، قرمز رنگ چقدر زیباست چه کار خلاقانه ای، وقتی نگاه می کنم همه جای این صخرها خاکستری، و درخت ها هم همه رنگی هستن، این در قرمز رنگ خییییلی خود نمایی می کنه و به دل میشینه خدایا شکرت خدایا شکرت.

خب فاطمه بریم با استاد عکس بگیریم، چقدررررر زیباست این بوته های گل که رنگهای قرمز رنگی دارن ، استاد عکس مون جالب میشه،

استاد اون خونه ها رو نشون میدن که ما با اینکه این همه راه رو اومدیم اما وقتی این فاصله ی کوتاه رو نگاه می‌کنیم ذهن میگه راه به این نزدیکی ، رو ول کردی ، واین همه راه رو اومدی….

فاطمه جون اینجا درس رو بگیر و اونم اینکه، تو اگه این راه های طولانی رو اومدی اما یه عالمه درس رو از استاد الهی گرفتی ، این همه زیبایی و نظم ، این همه کوهسار و درخت و گیاه و نقاشی رنگ ها رو، انواع آواز پرندگان رو ، صدای آب جویبار ها رو آبشار های خروشان همه و همه نشانه و آیت از جانب خداست، خودش در قرآن کتابش فرموده آیت ها و نشانه های من در همه جا از آسمان و زمین هست اگه تو مسیر من بیایی راه رو بهت نشون میدم و چشم و گوش هایی که خوب ببینم و خوب بشنوند بهت میدم، خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت که تو این مسیر هدایت م کردی، و لحظه به لحظه هر چی رو که دیدم همش تو بودی ، چون فاطمه جونم خداوند هرگز دروغ نمیگه و خلف وعده نمیکنه خودش در قرآن گفته اونایی که دوست دارن به سمت من بیان، منم بهترین ها رو زیباترین ها رو بهشون میدم، پس فاطمه جونم خدا رو هزاران و هزاران و هزاران بار سپاسگزارم که امروز هم سفرم کرد با دو فرشته ی نازنین ش، و شادی لذت خواسته ها رو بهم داد خدایا شکرت خدایا شکرت چقققققققدر نعمت ، چقققققققدر نعمت ..

خب ادامه پس فاطمه درس اینجا رو خوب بگیر ، به نشونه ها خوب نگاه ، خوب دقت کن و خداوند رو شکرگزاری کن چرا که به نفع نوشت.

ما رسیدیم به دو راهی، استاد فرمودند که از این راه میریم، خب بریم، واااای خدای من چقدررررررر زیباست رسیدیم به یه پل چوبی که من تو رویاهام خیلی دیده بودم، با اینکه ترس داره ولی همراه استاد و مریم بانو میرم ، خدای من شکرت، از بس زیبایی فراوونه که من یادم رفت اون ترس و تاب خوردن این پل، که فکر می کردم تعادل نداره، واااای خدای من چه وی یو ی قشنگی ، خدایا شکرت خدایا شکرت . خدای من چقدررررررر زیباست خدای من چقدررررررر زیباست، مریم جون دوست داره که عکس بگیره، ولی استاد میگه جون ه مادرت بزار بریم اون طرف پل، خب رد شدیم خدایا شکرت خییییییییلی عالی بود خییییییییلی.

نگاه مریم بانو مثل فرشته بال در آورده و داره از روی پل رد میشه، لباسها ش هم که با رنگ قرمز ، حتی کفش هاش، حتی موهاش ، ست شده خدایا شکرت خدایا ، چقدررررر این تکه که استاد یه فیلم عاشقانه از عزیز دلش می گیره و قربونش صدقه ش ، میشه من لذت بردم ، خدایا شکرت از این رابطه ی صمیمی و دوستانه .

خدایا شکرت خدایا شکرت، چه همسفر های خوب و نابی دارم چقدررررررر باهاشون لذت می برم، توی لحظه به لحظه ی این سفر چیزی غیر از شکر گذاری ندیدم، غیر از تسیح خداوند چیزی نشنیدم، خدای من شکرت، یاد آیه قرآن افتادم که خداوند ، میگه فرشته های آسمانی و زمینی من دایم در حال شکر گزاری و ذکر خداوند هستن، اینجا ست که منم میگم خدایا منم می‌خوام اینقدرررررررر به تو وصل بشم که همش در حال ذکر تو و شکر نعمت های تو باشم. الله اکبر، الله اکبر ، الله اکبر….

باور دارم که اون موقع هست که زندگیم پر از شادی و نعمت و رحمت و برکت و….میشه والای خدای من زندگی چقققققققدر زیباست، اگه به تو وصل باشم، اگه تو مسیر تو باشم.

واااای خدای من شکرت چقدررررر این صخرها زیباست که، این 🦅 عقاب زیبا و دیدنی رو هم اینجا نصب کردن چقدر به این صحنه می خوره، و دلنشین میشه ، این ☁️ ☁️ ☁️ ابرهای خاکستر پر از بارون رو نگاه، این آب های خروشان چه با سرعت میرن سمت پایین آبشار، واااای خدای من چقدررررررر زیباست خدایا شکرت خدایا شکرت.

این تم نم بارون که چقدررررر لذت بخش ه، فاطمه جونم می دونم داری لذت می بری، این دوربین هایی که گذاشتن ، هر کس خواست باهاشون این وی یو ی ، عالی و زیبا رو ببینه، الله اکبر الله اکبر، از کارهای تو ای خدای من،

مریم جون بریم عکس بگیریم چه لوکیشن قشنگی، مخصوصا وقتی با این لباس قرمز داخل این تاب مانند میشی خیلی، خیلی عکس ت عالی میشه ، نگاه فاطمه جونم این گل‌های بالای سرش چقدر زیبان، این چوب طاق مانند هم خیلی جالبه واسه عکس گرفتن اصلأ، اینجا هر جاش که واسه عکس انتخاب کنیم ، واقعا عالیه عالی خدایا شکرت خدایا شکرت.

فاطمه جون این در رو نگاه چطور با طبیعت اینجا هماهنگ شده ، از رنگهای خاکستری و قرمز استفاده کرده معلوم میشه که سازنده ی این در و این مکان آدم خلاقی بوده، خدایا شکرت اینم کار توست ، خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.

واااای خدای من چقدررررررر زیباست نگاه مریم جون چطور از لابه بای این صخره ها راحت رد میشه، اما استاد… استاد به نظر من رژیم بگیر خوبه ، مثل مریم جون راحت مثل یه مداد راحت از هر جایی که بگی از این صخره ها رد میشه، خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.

فاطمه جون هر چی جلوتر می‌رویم این صحنه ها اینقدرررررررر جذابن که آدم رو دیوانه و مبهوت می کنن، اینجا رو نگاه … فاطمه جون یه غار ، بریم جلو آقا بریم … خدای من چقدررررررر زیباست چقدررررررر ما آدم ها قدرتمند هستیم که با تراشیدن راحت می تونیم ، تونل های شبیه. به غار درست کنیم، خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت، استاد او آدم کوتوله رو نگاه با اون نور های رنگی که ساخته ی دست آدمیزاد هست، صورتی، بنفش و … خدایا شکرت من چقدررررررر راحت می تونم خلق کنم . خدایا شکرت چه درس توانایی خوبی بهم دادی، که منم می توانم، می توانم به هر آنچه که می خوام برسم.

فاطمه نگاه کن ببین مریم جون چقدررررررر دقت می کنه به همه چیز ، حتی بالای سرش رو خوب نگاه می کنه و اون پل چوبی رو می بینه، خدایا شکرت خدایا شکرت.چقدر زیبا ست این صخره ها رو نگاه، واااای خدای من این صخره رو نگاه چقدررررر بزرگه اما فکر می کنم با دو یا سه پایه ایستاده و اینقدر محکم ه، خدایا شکرت خدایا شکرت.

استاد نیمکت رو می بینم و واسه استراحت میشینه، اما یه دفه یه ایده ایی میاد تو وجودش که به مریم بانو یادآوری می کنه که یادت باشه تو کارهای نجاریمون ، این نمونه نیمکت هم درست کنیم ،و من اینجا هم یه درس می گیرم، که وقتی به مسیری هدایت میشی خداوند ایده ها رو جلوی راهت قرار میده، خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.حس استاد میگه این طرف رو نگاه ، واااااای خدای من ، خدای من، خدای من، این یارو چطور این صخره رو رو دوشش گرفته و حواسش هست، خدایا شکرت خدایا شکرت، اینجا باز دوباره یاد آیه ای از قرآن می افتند که خداوند می فرماید، آسمان من بر دوش فرشتگانی هست که حفظ می شود، خدایا شکرت خدایا شکرت .

فاطمه جون نگاه چقققققققدر زیباست هر چی جلوتر می رویم آیت و نشونه های خدا رو جذاب تر حس می کنیم، مخصوصا اینجا که استاد عزیزم میگه انگار اینجا بهشت ه، این همه درخت، این همه آب، این همه زیبایی و شکوه و عظمت خداوند، آره استاد منم می خواستم در بین راه اینو بگم استاد ایجا همون بهشتی هست که خداوند وعده کرده، بازم قرآن و نشونه های ، که خداوند فرموده کسانی که هدایت منو می گیرن، و به من ایمان دارند ، تو همین دنیا پاداش می گیرند ، تو همین دنیا لذت می برند، تو همین دنیا با آرامش زندگی می کنن، تو همین دنیا بهشون عزت میدم، خب فاطمه جونم این همه زیبایی که من می بینم از استاد عزیزم و حال خوش ایشون و مریم بانو ینی تو مسیر خدا بودن، ینی یکتا پرست بودن،

فاطمه جون خداوند هرگز دروغ نمیگه ، وعده‌های خداوند همش راست ه، همش حقیقت ه، خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

آفرین بر تو فاطمه جونم تو داری مسیر رو خوب پیش میری ، تو هم داری لایق میشی چون با این فرشته های زمینی همسفر شدی پس ادامه بده به مسیر توحید و یکتاپرستی ،👌👌👌👌🥰🥰🥰 خدایا تو رو سپاس میگم از این همه لطف که به من داری.

خدایا تو رو سپاس که منو وارد این مسیر کردی.

خدایا تو رو سپاس که درس های زندگی رو بهم میدی.

خدایا تو رو سپاس که رب العالمین هستی

خدایا تو رو سپاس که خودم و خودت رو دارم می شناسم.

خدایا تو رو سپاس که حالم فقط با تو خوبه.

خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.

خدایا کمک م کن که فقط و فقط تو بپرستم و

تنها از تو یاری بجویم

یا رب،🥰🥰🥰🌷🌷🌷🌺🌺🌸🌸🌻🌼🍀🍁🥀🌳🌳🌳🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏✨✨✨✨🍂🍂🍂

برای پاسخ دادن وارد شوید

به الله یکتا

دوست من نوید جان سلام.

خدایا شکرت از این همه لطف و محبت، که نوید عزیز بهش اشاره کرد،

در مورد این آیه که منم بارها و بارها با تکرار این آیه رو به رو شدم.

خداوند می‌فرماید::: در زمین سیر کنید، گردش کنید تا ببینید زیبایی ها، نشونه ها ، قدرت من ه ، خدا.

نوید جان متشکرم متشکرم که به ندای ❤️ قلب ت ، گوش کردی و این آیه رو که خدا گفت نوشتی.

حالا می فهمم که یه حسی از درونم ، هی میگه سفر کن ، سفر کن، حتی اگه پارک نزدیک محله ت شده، سفر کن.

آره این خداست که می خواد من بیشتر، بهتر ، درکش کنم حسش کنم تا ایمانم قویتر بشه.

خدایا شکرت خدایا شکرت از درس امروز.

نوید جان متشکرم که این درس رو بهم یاد آوری کردی.

خدایا من به هر خیری از جانب تو ، محتاجم.

یا رب

برای پاسخ دادن وارد شوید