https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/10/abasmanesh-17.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-10-28 05:38:332024-02-28 08:01:34سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 121
130نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی💜❤️💛
همه ستایش ها ویژه خداست که آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست، و او حکیم و آگاه است.
سلام به دو انسان بهشتی و سلام به خانواده صمیمی عباس منش👌💐
سلام مجدد به دوانسان بهشتی که بهشتی رو که توقرآن وصف شده با تصاویر به ما نشون میدن ، واقعا چه جوری بایدتشکر کرد، بابت دیدن این همه زیبایی ومخصوصا این دوفایل بی نظیر و بسیارزیبا خداایا شکرت که بادیدن این همه اززیبایی ها به خودم افتخار میکنم که لایق دیدنشونم به خودم افتخار میکنم که عزت نفس بالایی دارم به خودم افتخار میکنم که در چنین جهان بی نظیری هستم وبابت دیدن هر دقیقه ویا بهتر بگم هر ثانیه ازاین فایل ها خداروشاکرم،استادعزیز مریم جان زیبا وبهترین ،که از همه لحاظ تو زندگی عالی هستین ،ممنونم ازتون 🙏🙏
استاد شما در دوسه تا فایل قبل اشاره کردین که از عملکرداتون بنویسین ،در مورد زیباییهای این دوفایل که هممون رو غافلگیروبعبارتی سورپرایزکرد هیچ حرفی باقی نمانده منکه بادیدنشون از ابتدا تا انتها فقط خداروشکر میکردم اونم با احساس عجیبی که فکر کنم( نه مطمئنم) همون احساسی بود که آرامش بهمراه داشت وچقد لذت بخش بود ، کاملا خودم رو در اون فضا دراون محیط میدیدم وبی نهایت لذت بردم،
“وقتی احساس خوبی داشتید و هم جهت و هماهنگ شدید ، زمان پدید آمدن آن رویا نیز فرا می رسد
وکائنات سر تعظیم فرود آورده وبه لطف خداوند از راهی عالی خواسته هایتان را اجابت میکند”
“به لطف الهی همه خواسته هایم به وقت خودش اجابت میشود.”
امادر مورد عملکرد ونتایج باید بگم که من بدون آگاهی از قوانین کائنات ،همیشه ،از دیدن طبیعت وزیبایی هاش لذت میبردم از مسافرت هام ،مهمانی هام و… کلا آدم مثبت بین بودم 😊اما نه با این دقت وجزئیات ، ولی الان که این زیباییهای بی نظیر ووصف نشدنی رو میبینم به همراه آگاهی وتوجه متوجه قانون میشم ومطمئن میشم که قانون درست کار میکنه،قانون توجه وتمرکز بر زیباییها ،قانون تکامل و… بی نهایت خدارو شکر میکنم، چرا که سیر تکامل رو در خودم میبینم که لایق دیدن این حجم از زیباییها هستم .
چه زیبا گفت نیمایوشیج :
هرگز منتظر “فرداى خیالى” نباش.
سهمت را از “شادى زندگى” همین امروز بگیر.
فراموش نکن “مقصد” همیشه جایى در “انتهاى مسیر” نیست!
“مقصد” لذت بردن از قدمهایی است که بین مبدا تا مقصد بر می‌داریم!
خدایا سپاسگزارم به خاطر این سایت و این همه فایل و این همه آگاهی خدایا شکرت🙏🙏🙏
ما انسانها همیشه از تعریف وتشکر حس خوب والبته انگیزه میگیریم برای انجام کارهای بهتر ومفیدتر . وطبق این حدیث امام سجاد(ع): َأَشْکَرُکُم لِلَّهِ أَشْکَرُکُمْ لِلنَّاس.
شکرگزارترین شمااز خداوندکسى است که از مردم بیشتر شکرگزارى کند».اصول کافی
و
از پیامبر اکرم نقل شده :شکر خدا را بجانیاورده است ،آنکس که از مردم (درقبال خدماتش) تشکر نکند.
مطمئنم شما انسان شکرگزاری هستید.خدایا شکر که دراین سایت وبه این درجه از آگاهی رسیدم.
واقعا سپاسگزارم وبراتون آرزوی بهترین هارو دارم .🙏🙏
🌹به نام خالق خالق زیبایی ها🌹 ♥️سلام وصدتا سلام به خالق زیبایی ها♥️
قسمت قبلی سفرنامه کاری کردباما کارستان
یه در جدیدی برامون بازشد وارد سطح جدیدی شدیم هممون باهم احساس میکنم تویه قطاری هستیم هممون🌺
حس همسفر بودن دارم حس تیم بودن احساس میکنم که تویک دنیای دیگه ای سیر میکنیم و دنیارو آب ببره مارو خواب میبره🌺 دنیارو آب ببره قطار ما تبدیل میشه به کشتی نوح و ما بهدمسیر زیبامون ادامه میدیم وهمچنان لذت میبریم🌺ما به ناخدامون اعتماد داریم ناخدامون باخداست وپیام آور شادیه وبه ما یاد داده هرکدوممون ناخدای زندگیمون باشیم🌺ما هر روز یادمیگیریم که چطور تو هرشرایطی بتونیم درمسیر درست با شادی ولذت جلو بریم 🌺هممون یادمیگیریم چطورباکمک ستاره قطبی مسیریابی کنیم ویاد میگیریم که چطور از قطب نمایی که درون همه انسانها وجود داره درست استفاده کنیم🌺ما داریم توجامعه ای زندگی میکنیم که همه جا صحبت از جنگ وجنابت دروغ و فقر وبدبختی و… اما ما نمیبینیم ونمیشنویم🌺
ما یاد گرفتیم حتی از انسانهای منفی هم اعراض کنیم و ما به دنبال خبرخوب هستیم بدنبال زیبایی ها
هر روز هم زیبایی های بیشتر رو در دنیامون خلق میکنیم🌺 فکرشو بکنین دوروبریهاتون درمورد چی صحبت میکنن به چی توجه میکنن تو موبایل چه فیلمهایی رو برای همدیگه میفرستن🌺 حالا ما بچه های این سایت رو ببینید که تو چه دنیای متفاوتی داریم زندگی میکنیم🌺 قطعا دوتا نقطه که با یه زاویه خیلی کمی باهم دارن حرکت میکنن به مرور زمان هرچی جلوتر میرن از هم دورتر میشن و به زودی میبینیم که فرسنگها از هم دور شدن🌺 اما دو خط موازی صدسال دیگه هم از هم دور نمیشن و‌تو‌کل همسیر درکنارهم هستن🌺
امروز که خواستم قسمت۱۲۱رو ببینم همون احساس استاد رو داشتم و دوستداشتم برم یه دور دیگه مناظر رو ببینم🌺 وقتی دیدم هنوز کنار اون مجسمه وداخل پارک هستین کلی ذوق کردم از اینکه هنوز همه جای این بهشت رویایی روندیدیم🌺 واقعا بطور باورنکردی زیبابود
این همکاری انسان وطبیعت باعث شده که منحصر بفرد ترین جایی باشه که خیلیامون تاحالادیدیم🌺 فکرشو بکنین که موبایل نمیتونه اون زیبایی واقعی رونشون بده واگه بریم واز نزدیک اونجا رو ببینیم چقدر فوق العاده میشه وآرزو میکنم هممون بتونیم به زودی به این رویامون برسیم🌺 وباور میکنیم که میتونیم وبهش میرسیم هرکدوممون که باورمون قویتر باشه زودتر بهش میرسیم🌺
واقعا تحسین میکنم به اون فکری که پشت این زیبایی ها هست واین طراحی ها رو دراین مکان رویایی انجام داده🌺 چقدر خلاق هستن این انسانها و چقدر فضاهای متفاوتی رو ایجاد کردن و واقعا احساس روحانی داشت🌺 چقدر از نور خورشید و از تاریکی غارها بخوبی استفاده کردن چقدر از تپه ها واز دره های طبیعی درست استفاده شد🌺 چه پله های زیبایی چقدر آب رو خوب هدایت کردن و از تمام زیبایی های آب حتی از صدای آب درست استفاده شده🌺 اینها انسانهایی هستن که دنباله رو نیستن وپیشرو هستن الهام بخشن وخیلی ستودنیه🌺 اینها از طبیعت الهام گرفتن وبه اون افزودند
حتما اینجا یکی از اون جاهاییه که خدا به خودش آفرین گفته بخاطر آفرینش انسان🌺
چقدر انسان اینجا با احترام قدم میزاره وچقدر قدردان نفس میکشه چقدر هرلحظه با دیدن و بیشتر دیدن وتحسین کردن قدردانی میکنه از خالق این زیباییها که محصول مشترک انسان وطبیعته🌺
چقدر اون خانومها وآقایونی که اونجا با لباس کارگری مشغول بودن درنظر ما مقدس بودن🌺 چقدر شاد و صمیمی ودوستداشتنی بودن🌺
دیدن اینکه یه خانوم با لباس کاراز اون نردبون بلند بره بالای درخت و کارفنی انجام بده برامون رویایی و جدید بود وجالبه مثل‌تمام مناظر پارک زیبابود🌺
چقدر شاد وراضی بودن شاید ما اولین چیزی که بهش فکر کنیم اینه که معلومه چنین جای زیبایی کار میکنن وحتما کلی پول میگیرن که انقدر شادن🌺 غافل از اینکه‌اینجا امریکاست🌺
خدایا آرزو میکنم که ما بتونیم به سطح بالاتری از آگاهی نسبت به زندگی برسیم واز این محدودیتهای ذهنمون که حاصل خانواده وجامعه بسته ماست رها بشیم🌺 استاد بهتون تبریک میگم که وارد تاپ لول زندگی شدید واز همه چی بهترینش رو تجربه میکنید وقطعا هر روز تجربیات جدیدی دارید ودرهای جدیدی از آگاهی براتون باز میشه ومثل قند بهتون لذت میده وشاید بیشتر از مردم امریکا قدردان این نعمتها باشید🌺
از اینکه دارم بجای دیدن برنامه های مخرب تلویزیون واخبار وفیلمهای بدرد نخور چنین فایلهایی رو به خورد ذهن وجانم میدم بسیار قدردان وسپاسگزارم🌺 در ابتدای راه هستیم اما قطعا مسیر مسیر درستیه🌹
همینکه از اون قطار وحشتناک پیاده شدیم وسوار این قطار رویایی شدیم موفقیت بینهایت بزرگیه و کاریکه باید بکنیم اینه که ادامه بدیم وجلو بریم وخوبه که هر کدوم از ما بسهم خودمون کمک کنیم به این قطار تا هم بیشتر لذت ببریم وهم سریعتر برسیم🌺
خیلی از افراد قدردان این موقعیت خاص نیستن وحالا که در مسیر درست هستن در تله عجله کردن میفتن و از قطار به بیرون پرت میشن 🌺 این قطار قوانین خاص خودشو داره همونطور که وارد شدن بهش طبق قوانین بوده🌺
موندن و همسفر بودن مهمترین کارماست🌺 خودش می بردت نباید دست وپای الکی زد و قانون تکامل رو باید درک کنیم🌺 همواره با فکر کردن به حال و روز قبلمون میتونیم به خودمون این نوید روبدیم که درمسیر درستیم و انرژی وانگیزه میگیریم🌺خدارو شکر میکنم که ناخدای ما استاد عباس منش عزیزمون هست واینکه مارو ازمسیرهای خارج اتوبان وزیباتر میبره وقطار ما شادترین قطاره وسرنشینانش بهترینهای دنیان🌺
این سفر چه سفری شد استاد؟! سفری در دل زیباییها سفری بدون شک به یکی از قشنگترین و فوق العاده ترین مناطق این کره خاکی! بحدی زیبایی نشونمون دادید که تاب و توان وصفشون واقعا نیست! انسان فقط دوست داره در سکوت یجا بنشینه و این فایل رو بارها و خاطرات زیباش رو بارها و بارها و بارها با خودش مرور بکنه.
خب در ادامه پیمودن مسیر در شهر زیبای راک سیتی و دیدن اون مجسمه فوق العاده سنگی بهمراه اون نیمکت چوبی بسیار زیبا رسیدیم به تالار شاه کوهستان! نور پردازی های این فضا چقدر حرفه ای و فوق العاده بود از هر جایی استفاده شده بود تا زیبایی اون مکان بهمراه نور های طبیعی و مصنوعی دو چندان بشه و جذاب و جذابتر مسیری که استاد از بین صخره ها پیمودید چقدر شگفت انگیز بود اینقدر بهم این صخره های عظیم نزدیک هستن و فاصله بینشون کمه که نور خورشید هم بزور از بینشون عبور میکنه و بر شگفت انگیز بودن این دیواره های طبیعی و بینظیر دلالت داره. اینکه چه مدت و چقدر با عشق روی باز کردن این مسیرها در دل این صخره ها کار کردن واقعا حیرت برانگیزه! استاد عبارت روحانی بودن رو برای فضا بکار بردن که چقدر هماهنگ بود و انرژی فوق العاده ای از این فضا ساطع میشد که احساس آدمو دگرگون میکرد. ما هم که به نظاره نشستیم این تصاویر رو استاد دقیقا حس شما رو داریم. خدایا شکرت
اون قسمتی که صدای ریزش قطرات آب از روی سنگ های پله کانی رو شنیدم!!! وااای خدایا دیوانه کننده بود! دوست داشتی ساعتها و ساعتها همونجا بشینی و مراقبه کنی و به این نوای زیبای آهنگین ریزش قطرات آب فقط گوش کنی!
نکته مثبت بعدی دیدن خانومهایی بود که مشغول نورپردازی و بستن ریسه به درختان بودند و با روی خوش به استقبال استاد و عزیز دلشون رفتند. چقدر این کشور فوق العادس و چقدر unlimited هست و همه افراد مشغول به همه جور کاری هستن واقعا بدون محدودیت. بقول خانوم شایسته عزیز این زیبایی حاصل رسیدگی مرتب و پیوسته و اجرای ایده های گوناگون بوده. سنجاب خاکستری شیطون و زیبایی رو در مسیر دیدیم که بلوط بر دهان از جلوی دوربینمون رد شد! خدایا شکرت
خب رسیدیم به cavern یا همون فضای غارگونه که ساخته شده و چه مجسمه های زیبا و طبیعی رو بهمراه نوای فوق العاده موسیقی در این مکان شاهد بودیم. تا حد ممکن سعی شده بود تا فضا بنظر طبیعی بیاد و در ذهن بیننده زیبایی و جذابیتش صد چندان بشه. واقعا تحسین بر انگیزن تمام هنرمندانی که این زیبایی رو برامون به ارمغان آوردن و بیادمون میارن که فرصتها و نعمت ها نامحدوده در دل هر چیزی بینهایت فرصت هست اما برای کسانی که باور دارن. نور پردازی فضا ، نوای موسیقی ، و اتاقهایی در دل این غار زیبا و شگفت انگیز که هرکدومشون خاطره ای رو برامون زنده میکردن چقدر فوق العاده بودن! استاد منو برد به دوران بچگیم زمانی که مینشستیم و این کارتونها رو با عشق بارها و بارها تماشا میکردیم ، تقریبا همه مردم با این کارتونا خاطره دارن ، خیلی برام هیجان انگیز بود مرور تمام این خاطرات مثه همون خانومی که داشت با هیجان برای همسرش توضیح میداد کارتونهای : سفید برفی و هفت کوتوله ، سیندرلا ، هانسن و گرتل و شنل قرمزی و جک و لوبیای سحر آمیز و … ممنون از استاد که بر روی تابلویی که تاریخچه ساخت این آثار فوق العاده رو نشون میداد زوم کردن و چقدر جالب بود! در واقع اگر ردست متوجه شده باشم یه خانوم آلمانی بنیانگذار این مکان بوده در سال 1932 و با الهام از شخصیت های کارتونی کتابها این فضاهای بسیار زیبا رو طراحی کرده و یسری مجسمه ها رو هم از آلمان به اینجا آورده. و اینکه راک سیتی از ابتدا بر روی عموم باز نبوده و تحت اختیار ایشون بوده تا اینکه بعدا بروی عموم بازگشایی میشه و قسمتهای زیاد دیگه ای هم که در تصاویر دیدیم به اون اضافه کردن و در ابتدا به این حد از گستردگی نبوده. واقعا فوق العادس و تحسین بر انگیز! واقعا اینکه به این حد از جزئیات بازسازی شخصیتهای کارتونی دقت کرده بودن ، اینقدر ظرافت بخرج داده بودن آدمو به تحسین وامیداشت! آخه من موندم چطوری به این حد از کوچیکی مجسمه ها ، لباساشون ، گلدون روی میزشون ، میز و صندلیاشون و … همه و همه رو ساخته بودن انصافا بینظیره . خدایا ماه رو ببین! چقدر خوشگل بود! بقول استاد انتهای خلاقیتو اینجا شاهد هستیم. یه صحنه خیلی برام جالب بود قایقی که چند نفر ملوان توش نشسته بودن و روی آب بود ظاهرا و حرکتم داشت! یعنی سعی شده بود تا حد امکان همه چیز به واقعیت نزدیک باشه و همین موضوع هم حس فوق العاده ای رو در ناظر ایجاد میکرد. دم همشون گررم واقعا واقعا لذت بردم و حس نابی رو بمن داد این قسمت از فایل خدایا شکرت.
یه تصویر استاد عزیزم برامون گرفتن از آسیاب آبی که درس برام داشت و دوست داشتم راجع بهش بنویسم ابتدا همونطور که دیدیم همگی آسیاب حرکت نمیکرد با اینکه آب هم داشت از بالا روش میریخت اما بمحض اینکه اولین کاسه چوبی از آب پر شد و به سنگین شد باعث شد چرخ شروع بچرخیدن بکنه! اما این پروسه واسه ادامه حرکت چرخ آسون و آسنتر شد و در واقع مومنتوم اولیه ادامه مسیر گردش آسیاب آبی رو بپیش برد ، این در مورد زندگی ما هم صادقه در مورد رسیدنمون به هر خواسته ای قدمای اول به انرژی بیشتری نیاز دارن ولی در ادامه که حرکت میکنیم و ادامه میدیم قدمهای بعدی مثل چرخ آسیاب سریعتر و در زمان کوتاه تری اتفاق میوفتن. این الگو رو همیشه بیاد داشته باشیم ، در مورد شروع هر کار تازه و جدیدی که برامون تازگی داره همینه این درسی بود که بطور عملی از این قسمت گرفتم. رسیدیم به گیفت شاپ فوق العاده ، چه لیوان زیبایی خانوم شایسته عزیز منقش به نقش و نگار و طرح زیبا و نام شهر راک سیتی خیلی زیبا بود. کلاهی که خانوم شایسته برداشتن چقدر فوق العاده بود و طبق گفته استاد چقدر بهشون میومد. در واقع این گیفت شاپ ها چه ایده فوق العاده ای هستن برای فروش تقریبا تمی از کل نمای مکان زیبایی که دیدید رو در یه شاپ جمع کردن و چون در ذهنتون کاملا نقش بسته با حس خوب و یه اشتیاق زیاد میاین برای خرید محصول خیلی نکات ارزشمندی برام داشت. چقدر حس استاد رو دوست داشتم وقتی گفتن ای بابا یعنی رسیدیم به آخر داستان!! دقیقا استاد ما هم مثه شما دوست نداشتیم این داستان زیبا به انتها برسه انگار بر روی ابرها سیر میکردیم با این زیباییها با این همه شگفتی و قشنگی و چه خوب کردید که یه بار دیگه برگشتید و از اینهمه صحنه های فوق العاده حض و لذت و بهره بردید. خدا رو شکر
و اما …. از هر چه بگذریم از درون عزیز نمیشه و نباید گذشت …. خدااای من وااای خدااای من چه تصاویری ، چه رنگ هایی ، چه بینهایتی ، چه شکوهی ، چه عظمتی ، دهان از حیرت باز میمونه و اشک ها جاری میشه با دیدن این حد از زیبایی زبانم قاصره از بیانش و سپاسگزارم خداوند رو که امروز بهم این معجزات و فراوانیها رو بدستان شما نشان داد. از خداوند سپاسگزاریم که ما رو امروز هم با شما دو بنده خوب و فوق العادش در دیدن زیباییها ، در توجه به نعمتها و در حس خوب شکر گزاری بابتشون سهیم کرد.
خدای من من دلم میخاد فریااااد بزنم ازاین همه زیبایی غیر قابل وصف و بینهایت الهی شکر خدای من خدای من چقدر زیباست الله اکبر
همین الان داشتم جلسه سوم قدم هشت رو گوش میدادم و تموم شد و اومدم برای بار چندم ازصیخ این فایل رو نگاه کنم و چه رنگی تو گوشم خورد که ربطش به موضوع قدم هشت جلسه سوم رو بیشتر درک کردم که شما گفتید معنوی ترین کار جهان ثروتمند شدن و فقط یک راه برای رستگاری هست و اونم ثروتمند بودنه یک راه برای آدم خوبی بودن هست و اونم ثروتمند بودنه که دارم میبینم وقتی ثروتمندی لذت بیشتری از زندگی میبری زیبایی های بیشتر ازاین جهان هستی رو بدون دغدغه میبینی اصلا هرجا که اراده کنی میبری چون اونقدر ثروتمند هستی که نگران هیچی نباشی وقتی ثروتمندی با هر سفر یا هر خرید داریارژش خلق میکنی و خودت خوب زندگی میکنی و کمک میکنی جهان زیباتر بشه و کلی آدم حرکت کنند رشد کنند و جهان رو گسترش بدن وقتی ثروتمندی هر جا که بری آنقدر راحت خرید میکنی و کمک میکنی به جریان چرخه ثروت
وقتی ثروتمندی زیبایی های جهان هستی رو بهتر درک میکنی و بهتر لذت میبری و بیشتر به نمایش میزاری تا آدم های بیشتر این زیبایی هارو ببیند و درک کنند و عظمت خالق رو درک کنند داستان مسافرت های شما رو تو کودکی که تعریف کردید دارم با این سفر. شما مقایسه میکنم واقعا ثروتمند بودن چقدر توی کیفیت زندگی تاثیر داره با ماشین خودت هر جا اراده کنی تو بهترین هتل او بهترین رستوران ها بهترین غذا رو میخوری وقتی ثروتمندی اصلا یه هتل پنج ستاره سیار داری واسه خودت (آروی)
و چقدر استاد داره ذهنم منطقی میشه که چقدر ثروت میوتونه کمک کنه من بهتر زندگی کنم و آدم بهتر باشم
چقدر استاد این همزمانی داره به رشد و آگاهی من کمک میکنه خدایا شکرت
استاد جان با کمال افتخار بگم من تمام کارتون هارو دیدم و الان هم علاقه عجیبی به کارتون دارم و تریجحم برای دیدن فیلم فقط کارتون هست 😂😂و مخصوصا کارتون های والت دیزنی که فکر میکنم اکثر اون کارتون ها مال ایشون بود البته الان فهمیدی چون راجبش سرچ کردم اما تو کودکی آنقدر علاقه داشتم به این کارتون ها که نگو و چقدر برام خاطرات زنده شد عاشقتونم من که این زیبایی رو هم برام به تصویر کشیدید شما اونجا اسم کارتون هارو بلد نبودید من اینجا کل داستان رو برای خودم تعریف کردم 😂😂😂
این راک سیدی عجب هیولایی هست استاد که من رفتم و کلی عکس دیدم و راجب معنیش هم سرچ کردم و چند بار این فایل و فایل قبلی رو دیدم و حسابی تجسم کردم 😁
اون فروشگاه رنگارنگ که من عاشق خرید کردن هستم خدایا شکرت
و اون نمای هوایی با درون که دل منو برد و منو دیوانه کرد اصلا من قفل بودی روی اون قسمت آبشار چه از دید درون و چه وقتی شما کنارش بودید اصلا یه حس خاصی داشتم که انگار قلبم بازه باز شد خدایا شکرت و از خدا خواستم که منم این زیبایی ها رو از نزدیک لمس کنم
و عکس های بینظیر شما دوتا عشق که منو دیوانه کرد با اون خنده های زیباتون و ژست های بینظیر که آرامش و صلح عشق توی چشماتون موج میزند خدایا شکرت
استاد جان مریم جان عاشقتونم و به زودی آمریکای زیبا میبینمتون 😘😘😘
بی نظیر بود formidable (فرانسوی است) اصلا زبانم بند آمده که چیزی بنویسم فایل امروز و دیروز عالی بود عالییییییییییییییییییی بود متشکرم از این لطفی که برای فیلمبرداری داشتید
ازدیروز تا این فایل یک لحظه از فایل دیروز نتونستم بگذرم یکسره خدایا شکرت خدایا شکرت از دهنم نیافتاد یکسره فکر میکردم خدای توانانمند من تو چقدر زیبایی چقدر این زیبایی ها را آفریدی اصلا مبهوت شده ام
راستش خیلی هم حالم بد شد به خاطر خودم اصلا یک فکرایی یک ایده هایی به سرم زد که وقتی عملی شد مینویسم احساسم برای خودم ناخوب شد به خودم آینا تو کجایی زندگی عادی این است که استاد دارند نه این زندگی که تو داری.
چرا این زندگی را قبول کردی مگه استاد دو پا دودست نداره تو هم داری مگه همان مغزی که انها دارندتوهم نداری پس چرانتایجمون فرق داره صد هزار بار مگه استاد نگفتند که هر چی هست از باورهای شماست تو کجایی چرا فکرمیکنی اینها را فقط باید ببینی یعنی تو این قدر ارزش داری مگه تو هم آدم نیستی مگه توهم مثل آنها نیستی و اینها خیلی راحت بدست می آید تو چرا زندگی را سخت گرفتی چرا این قدر احساس عزت نفست اشکال داره تو همانی است که خانم شایسته و استاد هستند پس چرا تو این زندگی را نداری اصلا همه مردم دنیا ندارند به من چه یک نفر داره پس میشه اگر نمیشه تو اشکال داری تو قدمهایت درست نیست
اصلا از دیروز تا حالا آدم دیگری شده ام پیش خودم گفتم برو همان کارهای قبلیت را انجام بده همین زندگی را هم داشته باش و فکر کن خیلی عادی هستی تو عادی نیستی آن زندگی عادیه ؛ تو چرا فکر میکنی لیاقت و ارزش زندگی خوبی را نداری چرا وقتی فکر میکنی باورهایت این قدر مشکل دارن حسابی نمی شینی از اول همه را پاک کنی دوباره از اول همان طور که می خواهم بسازی.
زندگی تو که از استاد عزیز بهتر بوده پس چرا ایشان توانستن ولی تو نمی تونی حالم بده از دست خودم از دست افکارم از دست باورهایم انگار که از خودم بدم امده است.
به خودم گفتم انگار عادت کردی اینها را ببینی و دیگران را تحسین کنی پس تو چی چرا فکر میکنی زندگی همینی است که تو داری و می بینی !!!!!!!!!!
باور کنید این دو فایل اخیرتون مرا کوف و یکون کرده است حتی برای دیدن این دو فایل انگار دوست ندارم پلک هم بزنم که مبادا یک میلیونم ثانیه را هم از دست بدهم.
اصلا باورم نمی شه که این جاهای بکر توی این دنیا هست و من به این جا که هستم دل خوش کردم فلانی این طوری کرد فلان روز آن طوری شد و بعد به خودم گفتم این حقمه این طوری فکر میکنی نتیجه اش هم همینه به خودم گفتم می شینی دیگر دربست خفه می شی و صبح تا شب به صورت تاکیدی تر فقط روی باورهایت عمل میکنی و باورمیسازی و همان موقع عمل می کنی هی به خودم گفتم می گی ودارم می گم فقط ساکت شو وا نجامش بده که این کتابی است که وین دایر خواندم که عالیه
بعد به خودم گفتم ایلان ماسک هم که نفر اول پولداترین مرد جهان شد؛ تو کجایی تو که زندگی آن رااز اول تا آخر 20 دفعه خواندی شایدم بیشتر راه درست را هزار بار استاد گفته چرا درگیر خودتی هنوز چرا هنوز اندر خم یک کوچه ای !!!!!!!!!!!!!!!
از فایل 28 آبشار نیاگارا و 86 که اسب سواری در آن جنگل بود این فایل هم به زیبایی آنها و بیشتر از آنها بود.
به خودم گفتم معلوم نیست یک ساعت دیگر هم زنده باشی یا نه؛ هنوز می خواهی همانطوری باشی اگر کسی توانسته یعنی تو هم می تونی خلاصه اصلا من از دیروز آدم دیگری شده ام فعلا هم درونی است و از درونم خبر نداری انگار جنگ هسته ای اتفاق افتاده است اصلا غوغایی در آن است
به خودم گفتم تاابد می خواهی بشینی یکی دیگر بره لذت برده و تو از پشت دوربین ببینی اگر کسی توانسته یعنی تو هم می تونی چرا نمی خواهی بفهمی چرا نشستی هنوز به امید آینده هستی اگر کارت درسته پس چرا نتایجت اینقدر بهتر شده!!!!!
استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم مرسی از این فایل به این گرانبهایی به این ارزشمندی لطفتان برایم خیلی با ارزشه که اینها را برای ما فیلمبرداری میکنید
به زودی استاد خوبم هم ماشین تسلایش را هم می گیرد و می دانم فایلهای زیباتری را هم تحسین خواهم کرد خدایا شکرت
چقدر چرخ فلک قشنگ بود و یا موج دریا که متحرک بود واقعا واقعا با زبان مادی نمی توانم زیبایی آنجا را توصیف کنم برای دوستم تعریف کردم و گفتم من نمی توانم زبانی به تو بگویم آنجا چقدر زیباست و گفتم برو خودت نگاه کن و آدرس سایت را هم دارم
دیروز اس ام اسی برایم فرستاده شد از وارن بافت در مورد بورس و باورهایی که دارد گفتم ببین که بعضی باورهایش خیلی بامن فرق داشت و بعد به خودم گفتم وقتی نتیجه فرق داره به خاطر همان باورهایی است که توداری و آن طوری دیگر داره
اگر استاد و خانم شایسته گلم طوری دیگر زندگی میکنند چون طوری دیگر باور دارند اگر من روی پل دیروزی بودم که خانم شایسته هم رد شدند من هم رد می شدم ولی می دانم کلی طول می کشید که بتوانم باترسم غلبه کنم و از رویش رد شوم باورهایم اینجاها اشکال داره .
خلاصه عزیزانم من آدم دیروزی نیستم از این رو به آن رو شدم یعنی فعلا از درون هست این قدر از دیشب نوشتم که خودکارم داره تمام میشه .
خیلی خیلی سپاسگزارم برای تهیه این دو فایل و همه فایلهای دیگر شما محشرید امیدوارم خیلی خیلی هر لحظه بیشتر بهتون خوش بگذره بیشتر موفق باشید و بیشتر بخندید و زیبایی های بیشتری را ببینید شما لایق بهترینها هستید و محشرید مرحبا و آفرین و درود بر هر دو
خدا رو شکر میکنم که امروز هم فرصت دیدنِ زیباییها و لذت بردن از زندگی در اختیارم قرار گرفته و امیدوارم که بتونم زیباییهای بیشتر و لذت‌های بیشتری رو دریافت کنم.
آمین
اسم این قسمت رو میذاریم: زیباترین ۳۰ دقیقه‌ای که در عمرتان تجربه کردید
تو قسمتِ قبلی من پیشِ خودم گفتم اگر من بودم از این مکان خارج نمیشدم حتی اگر گارد ویژه امریکا هم میومد بازم نمیتونست منو از اونجا بیرون کنه و دوست داشتم بارها و بارها راهروهای اون مکان رو طی کنم و از زیبایی‌هاش لذت ببرم.
چون انقدر زیبایی و انقدر خلاقیت تو هر قدم از این مکان هست که نمیشه با یک بار رفتن همه شو دید.
و منم اگر جای استاد بودم قطعأ یک دورِ دیگه لذت میبردم از این مکان.
اگر از افرادی که به اونجا میان سوال بشه یقینأ اونها هم به یک دور اکتفا نکردن و این لذت رو بار دوم هم تجربه کردن.درست مثلِ ما که از این مکان تو دو قسمت لذت بردیم.اصلا انگار ذاتِ این مکان اینه که ی دور دیگه بزنی.
خدا رو شکر
استاد واقعأ موسیقی بی کلام و آرومی که روی تصاویر میذارید کیفیتِ تصویر سازیِ ما رو صد برابر میکنه و باعث میشه فرکانسِ خالص‌تری به جهان ارسال کنیم و دریافتِ خالص‌تری داشته باشیم.
خدایا شکرت به خاطر داشتنِ دِرون و خلاقیتی که هر روز داره بیشتر و بیشتر بروز میکنه.
واقعأ تصاویر از دید دِرون به من این حس رو میده که خودم دارم اون مکان رو با چشمِ فیزیکیِ خودم تجربه میکنم درست حسِ تجسم و رویاپردازی رو به من میده.
چه ذهن زیبا و خلاقی داشته کسی که این مجموعه رو خلق کرده.
چه ذهنِ مثبتی داشته و با به تصویر کشیدن و خلق کردنِ هر آنچه که بهش احساسِ خوبی میداده تونسته این مکانِ زیبا و جادویی رو خلق کنه.شاید عاشقِ کارتون بوده و از کودکی انقدر با رویاهای کودکانه خودش زندگی کرده و کرده تا این مجموعه رو خلق کرده و تونسته با خلق این مجموعه در مکانی که از دیدِ عموم بدترین زمین میتونسته باشه زیبایی و ثروت خلق کنه.
این باور در ذهنم جا میگیره که اگر از دیدگاهِ عموم و ذهنِ محدود خودم در خانواده بدی به دنیا اومدم،اگر در زمانه به ظاهر بدی به دنیا اومدم،اگر در کشورِ به ظاهر بدی به دنیا اومدم،اگر طبقِ نظر سنجی شرایطی برای رشد در محیطی که من هستم وجود نداره،،، اینها همه نجواهای شیطانِ برای اینکه منو به فقر و گمراهی ببره
در هر شرایطی میشه زیبایی رو خلق کرد حتی در دل سخت ترین شرایط حتی اگر به سختیِ سنگ باشه
میشه از دلِ محدودیت‌ها و در هر محیطی زیبایی و ثروت رو خلق کرد حتی در دل یک روستایی که زمینش سنگیِ و قابل زراعت نیست.
و میشه از ساده ترین چیزها هم به زیباییهای جهان اذافه کرد،هم به انسانها لذت و احساسِ خوب داد و هم ثروت ساخت.
این دو قسمت انقدرررررر برام لذتبخش بود که حس میکنم اونجا رو در واقعیت تجربه کردم و این دو قسمت دو روز از زندگیِ خودم بوده نه فیلم بوده و نه خیال بلکه واقعأ در اونجا بودم.
خدایا شکرت که این قسمت از سفر هم همونی بود که من دوست داشتم دیدنِ دوباره این مکان
در دو هوای مختلف هم نیمه ابری و هم آفتابی
اونجا که روی نیمکت سنگی نشستید تا از صدای اون آبنما لذت ببرید دقیقأ خواسته من بود و درست لحظه ای که وارد شدید به اون قسمت با خودم گفتم من میشینم اینجا و از صدای آب لذت میبرم برای دو سه ثانیه چشمام و بستم و صدای آب رو با لذت به خوردِ ذهنم دادم
خدایا شکرت که هدایتم کردی به این مکان و این امکانات تا زیباییها رو بیشتر و بیشتر تجربه کنم.بی خود نیست که بینِ میلیونها سایت و رسانه من دارم از این سایت تغذیه میشم.قطعأ ذهن و باورهای خوبی دارم که به اینجا هدایت شدم و با توجه و تمرکز بر زیباییها میتونم به زیباییهای بیشتری هدایت بشم و نویدِ این رو به من میده که در مسیرِ تجربه کردنِ این جنس زیباییها هستم.
هر روزِ این سفر داره لذتبخش‌تر و زیباتر میشه به لطف و کرمِ اللهِ هدایتگر و ایمان دارم تمام بچه‌هایی که همراه ما هستند درخواست‌شون اینه که . . .
خدایا همواره ما را در مکان مناسب و زمان مناسب با زیباییهای فراوان قرار بده
برای مسافرانِ این سفر ،زیبایی و فراوانی و لذتِ بیشتر آرزو میکنم
دیشب که دیدم استاد توی اینستاگرام اون کلیپ زیبا رو گذاشتن و نوید زیباییهای بیشتری رو میدن باخودم گفتم یعنی از اینم بیشترررررر؟!!!!! مگه داریم، مگه میشه!!! و جواب اینه که بله. هیچ حد و مرزی برای زیباییها تعریف نشده ، هیچ حد ومرزی توی هیچی وجود نداره .
هیچ نهایتی نیست و هیچ خط پایانی در این مورد وجود نداره.
این قسمت هم بی نهایت زیبایی و بی نهایت درس داشت.
درمورد اون خانم های شاد و خوش انرژی که اونجا کارمیکردند باید بگم چقدر تحسین برانگیز بودند. چقدر انسانهای درمسیری باید باشند که یه همچین جایی دارن کار میکنن عشق میکنن و ثروت میسازن و پول درمیارن.
و همین بین که داشتم بهش فکر میکردم مریم جانم درمورد زیبایی محل کارشون به چه نکته ای اشاره کرد که :
این زیبایی حاصل اینه که مدام دارند بهش رسیدگی میکنند.
این جمله یعنی : اگر ذهن زیبا میخوای، باید مدااااام شاخه های بیمار و هرز درخت افکارتو هرس کنی.
یعنی اگر کنترل ذهن میخوای ، مدام بهش توجه کن. مدام نشانه ها رو دنبال کن، مدام روی ایمان و باورت کارکن مدام قدرت بی نهایت خدارو به خودت گوشزد کن
یعنی اگه مسیر زیبا میخوای، مدام رو زیباییها تمرکز کن، رو نکات مثبت. و…. و…. و نکته اش همین کلمه ی مداومت هست.
اون آسیاب آبی هم خیلی برام جالب بود. من که عاشق نوستالژی بودنش شدم، و چه باحال بود که درست همون لحظه که دوربین رفت روش، شروع حرکتش رو نشون داد. با این حرف مریم جون که:
چرخ اول که راه افتاد دیگه….
بله، دقیقا ،سختیش فقط حرکت اوله، استارت اول رو که بزنی دیگه باقیش استارت نمیخواد و حرکت میکنه.
یاد قدم ها افتادم و یاد حرف استاد که چقدر تاکید میکنن که: تو قدم اول رو بردارر.. قدمهای بعدی بهت گفته میشه… تو حرکت کنننننن، تو ایمانتو نشون بدههههه، باقی مسیر ، نشون داده میشه.
این آسیاب آبی، تمام نیرویی که به کار برد همین حرکت اول بود، که باوجودی که آب رو پایین میریخت و آسیاب هنوز نمی چرخید، از کارنیوفتاد و ادامه داد وانقدر آب ریخته شد تا بالاخره چرخ آسیاب راه افتاد و دیگه نیازی به زور زدن نداشت و دیگه به قول استاد ، چرخ زندگیش انگار روغنکاری شد و خیلی رون می چرخید و البته اون طرف هم آب نباید قطع بشه دیگه. و اون مداومته رو باید درحرکتش حفظ کنه.
امیدوارم که خوب و خوش، و بهترین اوضاع و شرایط باشی
حوری جان فایل نشانه دیروزم، گفتگوی شماره 8 دوستان بود، که اسمش «فقط اولین قدم را بردار» هست.
امروز این فایل، فایل نشانه ام بود که به کامنت شما، و به این جملات هدایت شدم:
اگر ذهن زیبا میخوای، باید مدااااام شاخه های بیمار و هرز درخت افکارتو هرس کنی.
یعنی اگر کنترل ذهن میخوای، مدام بهش توجه کن. مدام نشانه ها رو دنبال کن، مدام روی ایمان و باورت کارکن مدام قدرت بی نهایت خدارو به خودت گوشزد کن
یعنی اگه مسیر زیبا میخوای، مدام رو زیباییها تمرکز کن، رو نکات مثبت. و…. و…. و نکته اش همین کلمه ی مداومت هست.
اون آسیاب آبی هم خیلی برام جالب بود. من که عاشق نوستالژی بودنش شدم، و چه باحال بود که درست همون لحظه که دوربین رفت روش، شروع حرکتش رو نشون داد. با این حرف مریم جون که:
چرخ اول که راه افتاد دیگه….
بله، دقیقا، سختیش فقط حرکت اوله، استارت اول رو که بزنی دیگه باقیش استارت نمیخواد و حرکت میکنه.
یاد قدم ها افتادم و یاد حرف استاد که چقدر تاکید میکنن که: تو قدم اول رو بردارر.. قدمهای بعدی بهت گفته میشه… تو حرکت کنننننن، تو ایمانتو نشون بدههههه، باقی مسیر، نشون داده میشه.
الان هم من در چنین برهه ای هستم… دقیقا دیروز داشتم درباره قدرت خداوند توی عقل کل سرچ میکردم که دیدم الان شما هم توی کامنتت نوشتی مدام قدرت بی نهایت خدارو به خودت گوشزد کن.
الان من مثل همون آسیابم که با وجودی که داره آب میریزه، هنوز حرکت نکرده… ولی من مصمم که اینقدر ادامه بدم که بالاخره اینقدر نیرو بگیرم که راه بیوفتم و دیگه نیازی به زور زدن نداشته باشه…
از خدا میخوام که این بار هم خودش هدایتم کنه و کار رو بر من آسون کنه.
پیامبری که آیات روشن خدا را بر شما می خواند، تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند از تاریکی ها به سوی نور بیرون آورد. و هر کس به خدا ایمان بیاورد و کار شایسته انجام دهد، او را در بهشت هایی که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، درآورد، در حالی که در آنها جاودانه اند. همانا رزق و روزی را برای او نیکو قرار داده است.
خداست که هفت آسمان و نیز مثل آنها هفت زمین را آفرید. همواره فرمان او در میان آنها نازل می شود تا بدانید که خدا بر هر کاری تواناست و اینکه یقیناً علم خدا به همه چیز احاطه دارد.
سلام به استاد عباس منش عزیزم،سلام به استاد شایسته ی شایسته ی تحسین،سلام به رفیق های غار حرا
الهی که حال دلتون عالی باشه و روی فرکانس توحید سوار باشید و غرق عشق بازی با الله…
دکمه ی نشانه ی روزانه برای من،حکمِ یک هادی برای رگلاژ کردن مسیر هر روزه ی من به سمت مدارهای توحیدی بالاتره و وقت هایی که خودم در مدار های خوبی هستم،خیلی وضوح هدایتش بالاست،یک وقتایی هم خودم تو پیچیدگی ام،فقط منو دعوت میکنه به دیدن زیبایی ها و تحسین و آرامش…
یک جمله هم توی کامنت ها خوندم که نوشته بودن،استاد چقدر به جا الله اکبر میگه…اینم برام یک نشونه بود،چون از دیروز درگیر یک آهنگی شدم که از شبکه ی پویای بچه ها پخش شد،انقدر به قلبم نشست که رفتم دانلودش کردم و گذاشتم روی تکرار …
اﻟﻠﻪ دﻳﺪﻣﺖ ﺗﻮی ﻗﻠﺐ ﺷﻜﺴﺘﻪ…
اﻟﻠﻪ ﺗﻮ ﻧﮕﺎه ﭘﺪرای ﺧﺴﺘﻪ!
اﻟﻠﻪ ﻣﻴﮕﺬرم از درای ﺑﺴﺘﻪ…ﺑﺎ ﺗﻮ…
ظهر که نیلا،نیکا رو رسوندم مدرسه،یک احساس خوبی بهم گفت نرو خونه،برو آرامگاه…منم در حالیکه صدای همین آهنگ توی گوشم بود و غرق تجسمات قشنگم بودم،لبیک گویان،رفتم برای مراقبه …
وقتی رسیدم اونجا،دیدم یک بنده خدایی رو دارند روی دستاشون میبرند،خیلی وقت بود به این همزمانی نخورده بودم،همون لحظه یک نگاه به اون تابوت کردم و یک نگاه به آسمون خدا و گفتم ببین خدا،بالاخره منم یک روزی روی دستای این آدم ها به خاک سپرده میشم و برمیگردم پیشت…تو کمکم کن و نزار دست خالی بیام…
میخواستم برم سمت همونجایی که همیشه میشینم،ولی همون احساس خوب و همون ندا اومد که برو جلوتر…برو سمت تابوت …برو میخوام یک چیزی بهت نشون بدم،گفتم چشم ورفتم جلوتر…
دیدم یک روحانی با اسکورت تو تشییع جنازه ست…چند نفر وایسادن دارند باهاش حرف میزنن و عکس میگیرند،چند نفر دیگه هم مشغول حرف زدن با خودشونن،دوسه نفر هم اونورتر دارن با دوربین مصاحبه میکنند…تابوت اون بنده ی خدا هم داشت روی دست سه چهار نفر میرفت سمت منزل ابدی…
قلبم بهم میگفت ببین سعیده،آدم ها همه به فکر خودشونن،حتی اگر بخوان پشت سر جنازه ت بیان،بازم درگیر دنیای خودشونن،این آدم ها همونایین که الان نگران قضاوت هاشونی….ببین…ببین تو آخرش برمیگردی پیش من….منم که برات میمونم …نه هیچ کس دیگه….
کلی حالم خوب شد و لذت بردم ازین گفت و گوی خداوند….وبعد رفتم سمت سنگِ قبر پدربزرگم که اونجا بشینم،نه بخاطر یک مشت استخون پوسیده،بخاطر اینکه خدابیامرز با پول معنویش،جای خوبه آرامگاه دفن شده،اونجا همه ش کبوتر ها میان بالای سرت پرواز میکنندو احساس خیلی خوبه به آدم میدن…
خلاصه تا من نشستم اونجا،یک پسر ده دوازده ساله اومد کنارم،با یک تی کوچیک و یک ظرف خالی مایع لباسشویی که مشخص بود اینجا قبر میشوره،یهویی ازم سوال کرد: خامنه ای بود!؟گفتم چی!؟گفت اونیکه داشتن باهاش عکس میگرفتن خامنه ای بود!؟
منو داری زدم زیر خنده…ازین خنده انفجاری ها :))) خدا خیرم بده که تو قبرستونم آدم نمیشم:)))
گفتم نه پسر خوب،آقای خامنه ای الان تو تهرانه،ایشون احتمالا یا آیت الله نورمفیدی بوده،یا یکی از بزرگان گرگان…
این بچه دید این کسی که اینجا نشسته از خودش دیوونه تره،دیگه نشست کنارم و شروع کرد سر صحبت رو باز کردن،حرف های گنده گنده زدن :)))ازینا که بچه لات های پایین شهر میزنن…آره خامنه ای اینجوری اونجوری….فرمانده سپاه ما اینجوری گفته اونجوری گفته…
با چنان هیجانی حرف میزد،از خودش،از کارهاش،از تجربیاتش…منم سعی میکردم به گفت و گوهاش جهت بدم،گفتم تو که میگی من مدرسه میرم،چرا اینجایی!؟گفت صندلی دوچرخه م خراب شده،اومدم قبر بشورم،50/60 تومن پول دربیارم برم صندلی دوچرخه م رو درست کنم…
نکته ی جالبش برای من این بود که اصلا احساس قربانی بودن و ترحم توی صداش نبود،خیلی عادی داشت بامن حرف میزد،نه اینکه بخواد منو مجاب کنه بهش پول بدم…
بیشتر داشت از دعواهاش توی مدرسه میگفت،من اینو زدم،اونو زدم،برای فلانی چاقو کشیدم…
گفتم ببین تو دوست داری چی کاره بشی؟!
چشم هاش برق زد وگفت:پلیس!من میخوام پلیس بشم…
گفتم خب ببین پسر خوب،اگر میخوای پلیس بشی نباید پرونده ی خلاف داشته باشی،این درگیری هات رو کم کن،کاری به کار بقیه نداشته باش،بزار هرچی میخوان بگن،بگن،تو فقط به هدفت فکر کن…
ولی انگار توی دنیای خودش بود…میگفت نههه فحش مادر دادن،من روی مادرم حساسم،میزنم تیکه پاره میکنم کسی بهشون حرف بزنه…
گفتم مامانت کجاست،میدونه مدرسه نرفتی؟!گفتم فلان رستوران کارگره،بابام میره سر چهار راه،به بابا گفتم بهم پول بده صندلی دوچرخه هم رو درست کنم،گفتم نمیدم،کلا پول نمیده،منم اومدم اینجا برای دوچرخه م پول دربیارم…
دوباره ادامه داد راستی خاله دوسه روز پیش تولدم بود،من به خانوم معلممون گفتم براش کیک میگیرم،ولی مامانم گفت من آخر ماه بهت پول میدم،یک ماه دیگه چه ربطی به تولد من داره!؟میخواد یک ماه دیگه بهم پول بده به چه درد من میخوره!من تولدم الانه!
اون حرف میزد و منم توی افکار خودم غرق بودم،چیزی که برام جالب بود،ذره ای توی صداش حس ترحم نبود،فقط انگار یک آدم امنی رو پیدا کرده بود دوست داشت باهاش حرف بزنه …
راستی اینم گفت،نگاه به گوشی توی دستم کرد گفت خاله این فیکه،نه!؟خنده م گرفت گفتم نه اصله،گفت الکی میگی،گفتم نه باور کن،گفت:عهههه،چند خریدیش؟!گفتم مال چند سال قبله،قبلا خریدم،قبلا انقدر گرون نبود….
اون همینجوری حرف میزد،منم با خدای درونم…گفتم خدایا تو این پسر رو با این عزت نفس،الکی پیش من نیاوردی اگر قراره از دست من بهش کمکی بهم برسه،قلبم رو محکم کن،رفتم سمت قرآن و دیدم هدایت قرآنی کاملا مثبته…
ولی اصلا دوست نداشتم فکر کنه بخاطر حرفاش بهش کمک کردم،گفتم ببین این یکی،سنگ قبر بابابزرگمه،میخوای این رو بشوری؟!منم برم تا عابر بانک پول بگیرم بیام،پول زحمتت رو بدم…
انقدر خوشحال شد گفت جدی میگی؟!چرا زودتر نگفتی،برات میشستمش…
یعنی عاشق این آزادی و رهایی و توحیدی بودنش شدم،که اصلا به هدف قبر شستن و کمک گرفتن نیومده بود از اول…
خلاصه من رفتم سمت عابر،اصلا هم نمیدونستم و نمیدونم پول شستن قبر چقدره،ولی یک مبلغی رو کشیدم و اومدم پیشش،دیدم اصلا برق انداخته سنگ قبر رو….
ازش کلی تشکر کردم و پول رو بهش دادم…تا پول رو دید چشماش برق زد از خوشحالی،گفت خالهههه این خیلی زیاده،گفتم کادو تولدته،برو هم دوچرخه ت رودرست کن،هم حتما، حتما برای خودت کادو بخر باشه!؟
با یک ذوق بی اندازه گفت:باشه و باشه و بعد مثل جت از کنارم رد شد و دوئید به سمت در آرامگاه ورفت..من فقط صداشو میشنیدم که داشت بلند بلند میگفت آخ جوون الان میرم کیک تولد میخرم….
خیلی تجربه این احساس برام خوب بود؛خیلی زیاد….و خیلی خوب این مفهوم رو درک کردم که چرا خدا میگه کمک کردن به دیگران،به خودتون کمک میکنه…و با همون حس و حالِ خوبم،همونجا نشستم و غرق تماشای پرواز کبوترها شدم و انگار صدای این آهنگ رو از آسمون ها میشنیدم….
اﻟﻠﻪدﻳﺪﻣﺖ ﺗﻮی ﻗﻠﺐ ﺷﻜﺴﺘﻪ…
اﻟﻠﻪﺗﻮ ﻧﮕﺎه ﭘﺪرای ﺧﺴﺘﻪ!
اﻟﻠﻪﻣﻴﮕﺬرم از درای ﺑﺴﺘﻪ…ﺑﺎ ﺗﻮ…
اون پولی که خدا به اون بچه رسوند،برای من قدِ پول یک سوپرمارکت هم نبود…ولی برای اون پسر که اومده بود فقط پول درست کردن صندلی دوچرخه ش رو دربیاره…خیلی پول بود …
گفتم ببین سعیده…خدا بخواد کمک برسونه،اینجوری میرسونه…مافوق تصورت…چیزی که اصلا فکرش رو نمیتونی بکنی …
تو اندازه ی مشت خودت درخواست میکنی،اون از لطف و کرمش اندازه ی مشت خودش میبخشه…
به قول استاد،من نمیدونم اون پول برای اون پسر خیر داره یا نه،درست استفاده ش میکنه یا نه،ولی چقدر برای من درس داشت،چقدر برای من احساس خوب داشت،چقدر ایمان منو بیشتر کرد…چقدر بهم یادآوری کرد که ببین خدا میتونه از بی نهایت طریق کمک هاشو برسونه…کافیه تو فقط اون قدمی که سمت خودت هست و بهت الهام شده رو برداری،مابقیش رو بسپار به خدا…اون همیشه شاهکار میکنه ….
خداروصد هزار مرتبه شکر برای فرصت اقامه ی یک صلات دیگه و کنترلِ آگاهانه ی کانون توجه به سمت قدرت برتر…
و به قول مولانا….
هله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند نه که فردات بخواند؟
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا
ز پس صبر، تو را او به سر صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه ره‌ها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند
نه که قصّاب به خنجر چو سر میش ببُرّد
نهلد کشتهٔ خود را، کُشد آن گاه کشاند
چو دم میش نمانَد ز دم خود کُنَدش پُر
تو ببینی دم یزدان به کجاهات رساند
به مثَل گفته‌ام این را و اگر نه کرَم او
نکُشد هیچ کسی را و ز کشتن برهاند
همگی ملک سلیمان به یکی مور ببخشد
بدهد هر دو جهان را و دلی را نرماند
دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالش
به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟
هله خاموش که بی‌گفت از این می همگان را
بچشاند بچشاند بچشاند بچشاند
در پناه نور میسپارمتون…نورِ آسمون ها وزمین…خدایِ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ
سلام به همه بچه های سایت و استاد نازنینم و مریم جان و سعیده خوش قلم و با درایتم
چقدر لذت بردم از خوندن کامنت زیبا تون ،این قسمت چه زیبایی از مولانا رو نوشتید چقدر دلنشین بود و بجا….
سعیده نازنین هم رشته ای و همشهری من امیدوارم در زمان مناسب و مکان مناسب به لطف الله همو ببینیم و چه بهتر از اینکه دوست واقعی و اصیلی از همکلاسی های دانشگاه استاد داشته باشم
نور به قلبت بتابه همیشه
و سپاسگزارم از استاد عزیزم برای این اراده قوی در استمرار داشتن این مسیر زیبا ، این کنترل ذهن قوی این همه الگووو بودنشون
و مهم تر از همه توحیدی بودنشون که ،چقدر همین الگو برداری این مسئله چه درهایی رو به سمت زندگی باز کرده و خداروشکر هر روز زندگی بهتر و بهتر میشه و سرعت رسیدن به خواسته هام خیلی بیشتر شده فقط دارم مومنتوم مثبت و ارامش و توحید رو ادامه میدم …
و هزار الله اکبر از این قانون توجه این درستی قانون واقعا وقتی از قانون توجه درست استفاده میکنیم به قول استاد لاجرم از همون جنس وارد زندگیمون میشه ….من امروز صبح به یک قسمتی از ناهارخوران هدایت شدم(خانه طبیعت) که دقیقا شبیه اون قسمتی بود که مریم جان رفته بودن و از یک برکه پر از ماهی های رنگی و زیبا فیلم برداری میکردن .!!!!هزار الله اکبر درست همون فضا بود یعنی 99درصد اجزا ،رنگ ها،پله ها،برکه سبز پر از ماهی های قرمز و رنگی …
تا این صحنه رو دیدم یادم افتاد من حدودا دوهفته پیش داشتم این فضا رو از سایت دیدم و الان دقیقا در زمان و مکان مناسب هدایت شدم چقدر ایمانم قوی تر شد چقدر باورهام تقویت شد و من کلی این صحنه رو به خودم تحسین و یاداوری کردم که حواسم باشه پاداش کنترل ذهن این چنینهخدایاهزاران بار تو را شکر
واایی خودمو خیلی دوس دارم از وقتی دارم قانون بیشتر درک میکنم به لطف دسته مهربان خدا استاد عباس منش وشما عجیب به قلبم نشستید وقابل تحسین شدید این ایمان خالصتون این اگاهیتون دمتون گرم چقد قلبتون زلال چقد کامنتون لذت بخشه چقد لایک خورده معلومه دیگه از بسا با خودش ریختید روهم عشقو حال کردین دیگه مثل این روز واین خاطره زیبا منم مطمنم میخام این راهو برم مطمنم میخام مثل شما انقد به خدام نزدیک باشم انقد مثل شما رها بالیاقت و ارزشمند
وایی چقد باورهای زیبایی دارید دقیق نمیدونم چیه و چجوری ثبتشون کردی ولی خیلی حسشخوبه قبلا کامنت تون خوندم ولی راستش دارم عاشقتون میشم جدا چقد رابطه با ربم با ادماش جادویی شده چه ادمای رویایی پیدا میکنم مثل شما شکرت که من با شما همراه شدم ومنو بازهم یاده خدام انداختید وچقد لذت داشت این عشق بازی نوش جونتون این مدار الهی وانقد خوشبختی رهایی ات و انقد سرت به زندگیه خودت ولدت میبری
همین الان دارم سوره واقعه رو از شراب بهشتی گوش میدم..
و در این ساعت با خوندم کامنتت و خندیدن با صدای بلند حالمو تعقییر دادی!
امروز در این تاریخ ایده الهامیم وارد شهرتون شد…به یاری الله!…..
ایده ایی که از شهرتون روزهای اول ورودم به این بهشت اغاز شد.امروز در این تاریخ به جایگاهش فرستاده شد…
خیلی خوشحالم ولی هنوز نمیدونم بقیه ماجرا بکجا کشونده شد..ولی خداوند دوروزه پی در پی …تایید کارمو بهم نشون میده
..چه بصورت خواب چه بصورت نور الهی..مدام مدام برام میفرسته تا من قدمهامو بردارم..
به لطف خدا 10 ماه تمرکزی…10 عددد نمونه کار اماده شد….
چه هم زمانی…کلا شده عدد 10….
و من به پاس قدردانی از خداوند یه برنامه عالی برای خودم چیدم..
حیاطمونو آب پاشیدم تمییز:کردم…
ویوی حیاطمون کلا کوه هست..حیاطمون پر از درخت نخل و گلهای رنگ رنگی…
یه اتش زیبا روشن کردم..یه چایی دارچین و گل محمدی درست کردم.
..شروع کردم عشق بازی با خداوند…
یه لحظه خداوند رومو برگردون روی نوک کوه بهم گفت نگاه این پرنده کن…دیدم واضح نمیبینمش…گوشیمو روی دوربین گذاشتم زوم کردم جلو…
دیدم پرنده رنگ ابی…عکسشم گرفتم…رو به قبله داره نگاه میکنه حدودا از عصر تا همین چند دقیقه پیشم همون حالت سکون وایساده بود..
دقیقا قبلا یه شغال هم توی دم دمای غروب تو بلندی کوه دیده بودم…
یادم اون قسمتی اومد که خدا تو قران میگه…
همه کوه ها اسمان و زمین. همه در خداوند رو ستایش میکنند…
یه گله کبوترم با سرعت میرن پشت کوه برمیگردن بالای خونمون…
واقعا بهشت رو به تمام معنا ایتروزا درک میکنم…
یه روز مامانم گفت چرا تو چشمات اینقدر زرد شده…مگه مریضی!؟
سعیده این نور الهی چه کارهایی که نمیکنه…این لطف خداوندی که شامل حالمون شده..احساس نمیکنم توی زندگی زمینی هستم..
یه لحظه خداوند گذشتمو بیادم میاره…
بخودم میگم..خدایا اگه من هدایت نشده بودم باید چکار میکردم…
اینقدر حس سپاسگزاری دارم که عاجز میشم.نمیدونم چجور تشکرش:کنم..
حالم دگرگون میشه…
امروز صبح قبل از اینکه نمونه کارامو بفرستم گرگان…
خواب دیدم تو اتاق کارم پر از سبزی خوردنه..
بعد تو حیاطمون پر از میوه های سبز رنگ بزرگ و کوچیکه اینقدر سبزیجات ترو تازه بود که نگوو…
بازم خداوند روز گذشته کله صبح بیدارم کرد…بعد از نیایش….یه لحظه خوابم برد..بلند بهم گفت از زبان یفرد نزدیکم..1000 هزار عددد نوشته….
منظورش من 1000 کار انشالله کار الهیمو بفروش میرسونم همینجور 1000 بهم میگفت…الله اکبر…
اینقدر اینروزاها از زبان مختلف خداوند برام الهام میرسونه که ..زبانم قاصره از اینهمه لطف بیکرانش…
و در نهایت صحبت شما مهر تایید اخر بود.. بهم گفت بسپار بخودم…تو یمت خودتو خوب انجام دادی بزار منم سمت خودم…
راسی امروز از خدا قیمت میخاستم..سه تا نشانه گذاشتم. اولی همون قیمت تاییدی اومد..و خودم گفتم نه این عدد.بیشتر نزارم…
و بازم چون روی عقلم حستب میکردم ..گفتم خدایا یبار دیگه میخام نشانه رو بزارم.اینبار هر چی تو گفتی میخام تسلیمت باشم و به عقلم رجوع نکنم…
همین الان یه پسر بچه بلند تو کوچه صداش اومد گفت بسم الله الرحمن الرحیم…الله اکبر…
از دقت همزمانیها….
اومد سه تا نشانه رو بندازم..همون عدد اولی تو کف دستم موند..با وجود اینکه سه تا انداختم ..همون عدد اولی تو کف دستم گرفته شد…
و خداوند بهم گفت ارزش کارت همینه..با این عددد شروع کن..منم قیمت نمونه کارا رو فرستادم..
امروز خیلی روز قشنگی برام بود کلی عکس گرفتم و گذاشتم تو صفحه نشانهایم…
و در نهایت میخاستم بفرستم گفتم خدایا تایید کردی..پیام اومد..شما وارد ماجراجویی جدید شدید…
خداوند رو سپاسگزارم که هر لحظه منو هل میده بسمت پیشرفت..اینقدرم میترسم..ولی مدام به خودم نهیب میزنم اگه باایستی میگندی..
فایل اول عزت نفس.الان چهار ماه هست دارم روش کار میکنم…خیلیم ذهنم عجله میکنه که زودتر برم..مرحله دوم .رفتمم ولی بازم برگشتم احساس میکنم هنوز بهش نیاز دارم…
در نهایت سپاسگزار این سایت و اموزشهای استادم ..بعضی موقعها بقول خودت انگار خواب میبینیم..
وقتی افراد نزدیکمو میبینم توی بدو بدو تقلا هستن بخودم نگاه میکنم چقدر حالم خوبه چقدر با خودم در صلحم چقدر کار دارم چقدر بدنم سالمه.چقدر همجا تمییز و مرتبه..
میگم خدایا بزرگترین نعمتی که بهم دادی سعادت و خوشبختی الانم تو این دنیا هست..و اخرتم مدام بهم نشون میدی که خوشبختم..
فقط میدونم باید خیلی مواظب کنترل ذهنم باشم..
سعیده دیگه شب شد.اتشمم خاموش شد..زغال انداخته..یه فلاکسم چایی خوردم…کوه.مونم.. یه کوچلو روشنه ..هوا هم یه کوچولو سرده .ولی حالم خیلی خوبه .هر جا باشی سلامت پر از نور خدا باشی…
سلام ب استاد عزیزم …خانم شایسته عزیز و بچه های نازنین
سپاسگزارم از شما استاد عزیز و خانم شایسته بابت تصاویر زیبایی که همه اش پر از عشق و آگاهی و فرکانس بالا بود ….
بی نهایت زیبایی که شما با دوربین موبایل برایمان ظبط کردید و زیبایی که با دوربین پرنده ( درون ) برامون ظبط کردید ساعتها میشه در باره اش تفکر کرد و نوشت ..
داشتم ب این موضوع می اندیشیدم که برای بالا بردن فرکانس هامون خیلی کارها میشه کرد …
کارهای روزانه ای مثل همین کار شما :
رفتن ب طبیعت …
بازی با حیوانات خانگی ..
رفتن ب مکانهایی که فرکانس بالایی دارند فرکانس های بالاتر همیشه سریعتر هر چیزی رو ب سوی ما میکشانن ….در واقع فرق شما استاد با خیلی از ما بچه ها در اینه که شما ب دانسته هایی که در اختیار ما قرار میدین عمل میکنین ….
کار خاص دیگه ای انجام نمیدین…شما دارین ب چیزهایی که ب ما هم اونا رو اموزش میدین عمل میکنین
فرکانس های ما در حقیقت همان ارتعاشات نا مرئی و نامحسوسی هستن که تمام آفرینش رو شکل دادن ….
ما قدرت خلق سرنوشت خویش را داریم این همان موهبت ارادی و ازاده که خداوند در نهاد ما قرار داده …
فرکانس های بالا ب ادم حس خوبی میدهند زیرا در انها عشق ..نور …اواز …خنده ..هیجان شادی دمیده شده ..
فرکانس های بالا تمام بیماریها و درد و مشکلات ما را تسکین میدهند اما در فرکانس های پایین جز درد و مشکلات و بیماری چیز دیگه ای دیده نمیشه و حس بدی ب ادم منتقل میکنه پس سعی کنیم از فرکانس های پایین دوری کنیم
برای ساختن چنین مجموعه زیبایی فقط ب یه ایده در ذهن نیاز داریم ….ب یه ذهن باز نیاز داریم …در همه جای دنیا چنین مناطق بکری افتاده اما کسی هیچ نگاهی بهش نمیکنه …چون باور نداره که میشود از دل چنین جایی ثروت خلق کرد ….
چی میشه که در کشور امریکا یا بعضی از کشورها این ایده ها عملی میشه و از این مناطق ب ظاهر بلا استفاده ثروت میسازند ایا این لطف خدا بوده که شامل کشور امریکا شده یا اون مغزی که ایده ب ذهنش رسید و اون ایده رو عملی کرد …؟
مسلما آگاهی ب یک اندازه در اختیار همه قرار داده شده ….
آگاهی ایی که برای من بیشتر از همه بود وقتی که از نگاه پرنده از بالا ب پایین میدیدم چقدر تفاوت در نگاه ما انسانها و پرنده تو اسمون هست …
همین طور چقدر فاصله هست بین نگاه ادمهایی با ذهن باز و ادمهایی با ذهن بسته ….
یکی نگاهش ب همه چیز ب وسعت کم هست فقط جلوی پاهاش رو میبینه…
یکی ب دور دستها نگاه میکنه ….
یکی ب همه چیز نگاه منطقی داره …
اما هستن انسانهایی که با دل و قلب خویش میبینن اونا ب نگاه منطقی انسانهای دیگه اهمیتی نمیدند و اونا ادمهایی هستن که همیشه مورد تمسخر اطرافیان خود قرار گرفتن اما اختراعات بزرگی رو در جهان ب ثبت رسوندن افرادی مثل انیشتین …ادیسون …برادران رایت ..هنری فورد …استیوجابز …نیکولا تسلا ..ایلان ماسک …و خیلی های دیگه
انسان با این همه رشد و پیشرفت میتونم بگم در برابر اگاهی های خداوند یه بال پشه هم نیست …واقعا عقل ما در برابر آگاهی خداوند مثل سوراخ کلید دری هست که ما از ان ب اگاهیهای جهان می نگریم …
وقتی نگاه مون مثل نگاه درون اوج میگیره چقدر وسعت دید ما بیشتر میشه….
چقدر نگاه مون ب دنیا متفاوت میشه دیگه مثل قبل فکر نمیکنیم …اگاهی مون رشد میکنه …اینگونه انتخاب مون هم عالی میشه …
هیچ چیز نمیتونه یه عقاب رو از پرواز باز بداره …
هیچ چیز نمیتونه جلوی پرواز و رشد کسی که ب قدرت خداوند و فراوانیهای این جهان ایمان و باور داره رو بگیره ..
پرنده باید از قفس بیرون بزنه و ازاد باشه ……
قفس ما ادما همان ساختارهای قدیمی ذهن مان هست همان الگوهای قدیمی ….فقط کافیه خودمون رو باور کنیم
در واقع هر کدام از ما انسانها جهان را از دریچه ی ارتعاشاتی که خودمان می افرینیم تماشا میکنیم…
جهان هر کدام از ما انسانها شکلی از مدل تصورات ذهنی ماست
ما انسانها در اقیانوسی از انرژی شناوریم ..این انرژیها انتهایی ندارن ..بوده ..هست ..و خواهد بود ..
این ذهن ما ادماست که ب این انرژی که خودمون هم از ان هستیم شکل میده…
هر جوری که ما فکر میکنیم انرژی ب همان شکل در میاد پس این توهم که ب امید روزی که در جهان ادمای منفی نباشن یا روزی برسه جنگ و دشمنی ب پایان برسه خیالی بیش نیست …
زیرا این افکار و ذهن ادماست که ب این انرژی شکل میدن و ما نمیدونیم که در ذهن ادمای دیگه چی میگذره ….ما فقط باید خودمون رو …ذهن مون رو مرتب کنیم ….ب دیگران کار نداشته باشیم …بقیه رو جهان انجام میده …ب خداوند و جهانش اعتماد کنیم …
اگه ما ذهن مون رو بدرستی و هماهنگ با خواسته هامون وفق بدیم بقول استاد هرگز تر و خشک با هم نمیسوزند ….
ان وقت ما هدایت میشیم ب جایی که فقط صلح و صفا و اشتی بر پاست …
فقط شادی و زندگی و چیزهای خوب هست ….
روی دیوار خونه ها سرنیزه کار نذاشتن …خونه همسایه دیوار نداره ….
در واقع جهان ما رو ب چنین جاهایی هدایت میکنه ب شرط انکه ما هم ب خداوند و جهان اعتماد کنیم ….
همیشه عرضه توسط جهان بی نهایته …بی انتهاست …مشکل در تقاضاست …وقتی تقاضایی نباشه عرضه ای هم در کار نیست
خداوند فقیر نیست …بلکه این ذهن ادماست که فقیره ….
یا جهان هر گز مشکل بی ابی یا کمبود غذا نداره …
جهان هرگز با کمبودی مواجه نبوده و نخواهد بود …جهان انباری سر پوشیده از ثروت ….
در جهان تا چشم کار میکنه فراوانی ..نعمت ..برکت …شادی …زیبایی ….هست ..منتهی باید تقاضا کنی …تا خداوند بهت عرضه کنه ….کودک تا گریه نکنه مادر نمیدونه که اون شیر میخواد ….
همه چی ب شکل تصورات ذهنی ما بستگی دارد …برای رسیدن ب همه ان چیزی که ارزویش را داری فقط باید اشتیاق داشته باشی …
عشق داشته باشی …
استاد اگه در همون منطقه پرادایس میموند هرگز این تصاویر زیبا شکل نمیگرفتن ….همه ما همینیم تا حرکت نکنیم چیزی ب ما داده نمیشه ..حتی برای بدست اوردن شادی هم باید حرکت کرد شاید این حرکت فیزیکی نباشه ذهنی باشه اما مهم اون حرکت
بنابراین این عشق در وجود استاد بود که این زیباییها رو خلق کرد شاید در نگاه اول کمی ساده ب نظر برسه ….
اما همه چی در جهان ب شکل ساده رخ میده …
استاد و خانم شایسته از خونه میزنن بیرون و با لذت و عشقی که در دل دارند این تصاویر زیبا رو می افرینن ….
بدون عشق هیچ جادویی وجود ندارد ….
در واقع هسته وجود ما از عشق …
عشق فرکانس خداوندهست ..این خود ماییم که زندگی مان را می افرینیم
من اگه ادم با ارزشی باشم و برای خودم احساس لیاقت مندی کنم جهان ارزشهای بیشتر و لیاقت مندیهای بیشتری رو در مسیر من قرار خواهد داد وادمهای با ارزشی رو در مسیر من قرار میده ..
اگه من از درون احساس بی ارزشی کنم جهان هم ادمهای بی ارزشی رو سر راه من قرار خواهد داد این یک قانون….
همیشه رفتن ب ارتعاش و فرکانس پایین خیلی راحتره تا فرکانس بالا ..
برای رفتن ب فرکانس بالاتر باید هزینه کرد …باید تلاش کرد …حرکت کرد …
فرکانس بالا خود ب خود ب وجود نمی اید ….
مثل استاد خودمون از خونه میزنه بیرون بدنبال شکار فرکانس های خوب و عالی …فرکانس های بالا یی که ما هم جذبش کردیم …
در حقیت همه ما ادما ب هم وصل هستیم …
همه ما از فرکانس بالا اومدیم در این جهان ……..یعنی از فرکانس عشق …
چی میشه که استاد با فیلمبرداری از این مناطق زیبا و بهشتی باعث میشه حس خوبی درون هر انسانی شکل بگیره …؟!
دقیقا بر میگرده ب عصاره وجودی مون که بر پایه عشق بنا شده …وگرنه هر گز با دیدن این تصاویر حس خوبی نمیگرفتیم ….
ما همگی یکی هستیم …
شادی و عشق تنها چیزیه که اهمیت دارد ..
اوردن عشق و شادی ب زندگی ب معنای حضور خداوند هست …در واقع استاد با ارسال این تصاویر زیبا بار دیگر عشق رو در دلهایمان کاشت …
ما هر روز و هر لحظه باید ب ذهنمون خوراک خوب بدیم …
این عشق درون همه ما ادما وجود داره فقط باید تقویتش کرد ….خاکها رو از روش برداشت ….تا خود نمایی بکنه …عشق دلیل متولد شدن و زیستن ماست …
خیلی وقتا کامنتاتون رو تک تک جملات ش رو تو دفترم نوشتم و بارها خوندم و تفکر کردم بس ک پر مغز و تاثیر گذار مینویسین و وظیفه خودم دیدم ک ازتون قدردانی و تشکر کنم که بقول مولا علی « من لم یشکر المخلوق ، لم یشکر الخالق » کسی ک از مخلوق تشکر نکند ناسپاسی خالق را کرده ست»
تحسین میکنم مداومت و استقامت تون رو در این مسیر و فعالیت تون رو در این سایت کهکشانی ک تک تک این کامنت ها چراغ راهی هست برای من و امثال من
من با خوندن کامنت شما یاد کلام خدا افتادم (انالله و انا الیه راجعون)
وقتی از وسعت دید نوشتین خداوند هم با این آیه خواسته همین رو به ما بگه… وقتی دیدمون رو به زندگی وسیع میکنیم مشکلات و همه چی کوچیک میشه وقتی ما انقدر وسعت دید داشته باشیم که ته همه چیز به خدا برمیگردیم اونوقت میفهمیم این جهان عین یه بازیه و برای بزرگترین مشکلات هم غصه نمیخوریم…
همین دیدگاه چقدر آدم رو رها میکنه و به آدم حس آرامش میده
خداوند فقیر نیست …بلکه این ذهن ادماست که فقیره
در جهان بی انتها فراوانی و نعمت وجود داره و انسانها برای تجربه اون باید ذهنشون رو رشد بدن …
واقعا از کامنتتون لذت بردم و تحسین میکنم و تشکر میکنم …
امیدوارم در مسیر لذتها و شادی های دنیا و آخرت ثابت قدم باشید …
سپاس الله ای را ک یکروز دیگه بهم فرصت زندگی کردن و خلق کردن و نوشتن و جاری شدن داد …
میرم سر اصل مطلب
من دیگه طاقت ندارم بقول اندی اوه مای گاااد
بخدا ک منم اشکم دراومد مث اون بنده خدا با این فایلا
سپاس خدایی ک منو هدایتم میکنه ب دیدن و لذت بردن ازین فایلای خفنننننگگگگ بقول استاد خخخ
این فایلای مجیکال و رویاییییییی الهی شکرت چی بگم بخدا زبون آدم بند میاد ازین همه زیبایی واقعا چه ارامشی اینجاست خدای من چه نور پردازی رویایی و خفنگی
چه آفتابی به به برگای طلایی پاییزی رو زمین چه هارمونی رویایی یی خلق کرده تشعشع نور آفتاب از لابلای درختان پاییزی خدایا این همه رو کجای دلم بزارم من چجوری هضم کنم من این همه قشنگی رووووو مخصوصا الان ک دارم بعد دیدن فایل نشانه امروزم این کامنت رو مینویسم ک قسمت ۱۹۳ زندگی در بهشتمون بود ک دیوانم کرد دیوانه بخدا … تلفیق اون فایل و این قسمت از سفر ب دور امریکا یه ترکیب ، ترکیب نه یه معجون بهشتیه بخدااااااوندی خدا قسم …
مگه کار من غیر از اینه ک کانون توجهم رو ببندم ب زیباییها و قشنگی های جهان اطرافم ؟ مگه وظیفه من در طول روز همین نبود ک احساسم رو خوب نگهدارم بواسطه ی تمرکز بر زیباییها و قشنگی ها ؟ خوب چه کاری در دسترس تر از آنالیز کردن و بلعیدن و هضم کردن این فایلای بهشتی اخه هست ؟؟؟ استاد دستتو میبوسم ک اینا رو برامون تهیه میکنی و انقدر ب فکر شیر کردن زیباییها با شاگردات هستی عشقم
با فایل دیروز و امروز سفر بدور امریکا من ک خودم رو کاملا اونجا حس کردم من هرروزم رو با این فایلا شروع میکنم من با استاد و مریم هرروز زندگی میکنم هرچند هرروز کامنت نمیزارم ولی دلیل بر بودنم بر سر این سفره ی بهشتی نیست 🥰😍 الهی صد هزار مرتبه شکرت
هرچند کامنت نوشتن برای من حکم تقدیر و تشکر رو داره حکم صدق بالحسنی کردن رو داره
مگه غیر از اینه ک نوشتن درباره زیباییها ما رو ب زیباییها و قشنگی های بیشتری هدایت میکنه ؟
چقدر قشنگ استاد و مری برای هم استوری تلینگ میکنن وای منننن
مرور بر خاطرات زیبای کودکی …
کارتون سیندرلا
جک و لوبیای سحر امیز
کارتون پسر شجاع
همیشه ب این فکر میکردم بعد از آشنایی با قانون ک سیندرلا چ فرکانسی ب جهان فرستاده ک شده همسر شاهزاده خخخ
دقیقا چه نوع از احساس لیاقتی رو در خودش ساخته و چه لولی از عزت نفس ک اونشب هدایت شده ب جشن پادشاه و هدایت شده ب رقصیدن با شاهزاده و شاهزاده هم یه دل نه صد دل عاشقش شده و ادامه داستان
اخه من هنوزم ک هنوزه فیلم سیندرلا رو میبینم تو Netflix
چه آهنگ با مزه و متناسب با فضایی در حال پخشه اونجا خدای من
چقدر زندگی و رابطه استاد و مریم هیجان انگیز و رویاییه و خاص ! اره خاص بهترین کلمه برای توصیف این رابطه رویایی و تک هست …
ک حتی شبیه شم تو زندگی هیچکس حتی شاگردای خود استاد ندیدم ک ندیدم
کلا نتایج استاد خاص ترین هست …
لایف استایل استاد خاص ترین هست چیزی ک حتی خود امریکایی ها آرزوش رو دارن
و همچنین مریم عزیز ک هم مدار استادمون هست ک اینکه سال رابطه شون و عشق شون پایدار بوده و هست همچنان الهی شکرت
وای خدای من این چرخ و فلک رو ببین منو برد ب دوران کودکی هام
دهه هفتادی ها میدونن داستان این چرخ و فلک های محله ای رو چه ذوقی میکردیم هروقت میومد تو محله مون خدای من چقدر زود بزرگ شدیم این قافله عمر عجب میگذرد…
به به چه ماگ های نایسی چه ظرفای شات مشروبی به به 🙈🤩
چه فروشگاه زیبایی چقدر نعمت و ثروت مرسی استاد ک ما رو آوردی راک سیتی واقعا ارزش هزار بار رفتن و هزار بار دیدن این فایل رو داره
خدا قوت استاد نوش جونتون دور دوم گشت و گذار ازین فضای رویایی
خدایا شکرت بخاطر درون مون چقدر زیباست این ویو یا رب
چه آهنگ ملوییییییی
چه آفتاب نازی
چه خیابونای تمیزی هرچند ک خیابونای اینجا هم ب تمیزی و زیبایی همین خیابوناست …
چقدر درخت هست … چقدر فراوانی هست الله اکبررررررر.
اگر تمام درختان قلم شوند و تمام دریاها مرکب باز هم قادر ب شمارش نعمتهات نیستم رب چشمانم …
منو ببخش بخاطر همه ناسپاسی هام
منو ببخش محبوبم بخاطر همه وقتایی ک احساسم بد بوده
منو ببخش ب بزرگی و عظمت خودت ای فرمانروای جهانیان
منو ببخش ک خیلی جاها با ماندنم در احساس بد اعلام کردم ک وجود نداری … و قبولت ندارم
مرسی ک عباسمنش نامی رو آوردی تو زندگیم ک بهم ثابت کنی رزاقیتت رو بخشندگیت رو وهاب بودنت رو بی منت بخشیدنت رو
ببخش منو ک خیلی جاها رابطه م با غیر تو رو بر رابطه م با تو در اولویت قرار دارم و ضربه ش رو هم خوردم و نوش جونم
وفادارم بهت ب عشقت یگانه محبوب و معشوق من
ای خدایی ک بی حساب میبخشی
از جایی ک ب عقلم نمیرسه بهم حال میدی
ای خالقی ک عاشق تغییر و تحولی و خالق بهار و خزان
ای نقاش ماهری ک منو ب «احسن صور» و زیباترین چهره نقاشی کشیدی
و روزی بسوی تو بازگردانده میشوم
و بقول حضرت عیسی : سلام بر من روزی ک ب این دنیا آمدم روزی ک ازین دنیا خواهم رفت و روزی ک دوباره زنده خواهم شد
نفس عمیییق …
الهی شکرت
راستی خلاقیت تون رو در دقایق آخر فایل بنازم من
چه عکسای باحالی گرفتین از همدیگه
حلالتون اینهمه تجربه قشنگ از امریکای رویایی
و ب امید دیدار …
پیشاپیش هالوین هم مبارک راستی 🎃
کدوی هالوینم رو هم دیشب درستش کردم و آماده ست 🎃
اینم یه بهانه دیگه برای شادی کردن بی دلیل …
ارادتمند استاد عزیزم و مریم عاشق و خانواده صمیمی عباسمنشیم هلنا از نروژ 🇳🇴🤍
سلام هلندی زیبایم .آه که هر موقع تو اوج هستم به کامنت های زیبات هدایت میشم عزیز دلم .دفعه ی قبل به کامنت زیبات که گفتی رابطه ی رویایی تو خلق کردی هدایت شدم چقدر تحسینت کردم وچقدر برا آرزوی خوشبختی کردم .وایمان دارم تحسین رابطه ی تو واستادم من را هدایت می کنه به یه رابطه ی رویایی.امروز با خوندن کامنت زیبا والهیت اشک از چشمانم جاری شد .عزیزم چقدر دلنوشته هات زیباست .واقعا تحسین برانگیزه .عاشقانه دوست دارم وبهترینها رو برات آرزو دارم.
هلنا جان من چی بگم انقد ک قشنگ توصیف کردی همه چیز و خداراانقد قشنگ ستایش کردی زبونم قاصر شد ار این همه تعریف و تمجید تو همزمان ک کامنتو میخوندم منم همون حس و حال تو رو گرفتم با خدای خودم
ممنونم دوست عزیز ک انقد در فرکانس بالا هستید و منم دریافت کردم این فرکانسو
سپاسگذارم از هلنای عزیزو ازتمثیلهای زیباشون و سپاسگذارم از استاد عزیزم و مریم نازنیم برای اینکه این همه زیبایی نشونمون دادن
درپناه الله یکتا باشد شاد و سعادتمند و خوشبخت و سلامت و ثروتمند هلنای دوست داشتنی و استاد عزیزم❤
به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی💜❤️💛
همه ستایش ها ویژه خداست که آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست، و او حکیم و آگاه است.
سلام به دو انسان بهشتی و سلام به خانواده صمیمی عباس منش👌💐
سلام مجدد به دوانسان بهشتی که بهشتی رو که توقرآن وصف شده با تصاویر به ما نشون میدن ، واقعا چه جوری بایدتشکر کرد، بابت دیدن این همه زیبایی ومخصوصا این دوفایل بی نظیر و بسیارزیبا خداایا شکرت که بادیدن این همه اززیبایی ها به خودم افتخار میکنم که لایق دیدنشونم به خودم افتخار میکنم که عزت نفس بالایی دارم به خودم افتخار میکنم که در چنین جهان بی نظیری هستم وبابت دیدن هر دقیقه ویا بهتر بگم هر ثانیه ازاین فایل ها خداروشاکرم،استادعزیز مریم جان زیبا وبهترین ،که از همه لحاظ تو زندگی عالی هستین ،ممنونم ازتون 🙏🙏
استاد شما در دوسه تا فایل قبل اشاره کردین که از عملکرداتون بنویسین ،در مورد زیباییهای این دوفایل که هممون رو غافلگیروبعبارتی سورپرایزکرد هیچ حرفی باقی نمانده منکه بادیدنشون از ابتدا تا انتها فقط خداروشکر میکردم اونم با احساس عجیبی که فکر کنم( نه مطمئنم) همون احساسی بود که آرامش بهمراه داشت وچقد لذت بخش بود ، کاملا خودم رو در اون فضا دراون محیط میدیدم وبی نهایت لذت بردم،
“وقتی احساس خوبی داشتید و هم جهت و هماهنگ شدید ، زمان پدید آمدن آن رویا نیز فرا می رسد
وکائنات سر تعظیم فرود آورده وبه لطف خداوند از راهی عالی خواسته هایتان را اجابت میکند”
“به لطف الهی همه خواسته هایم به وقت خودش اجابت میشود.”
امادر مورد عملکرد ونتایج باید بگم که من بدون آگاهی از قوانین کائنات ،همیشه ،از دیدن طبیعت وزیبایی هاش لذت میبردم از مسافرت هام ،مهمانی هام و… کلا آدم مثبت بین بودم 😊اما نه با این دقت وجزئیات ، ولی الان که این زیباییهای بی نظیر ووصف نشدنی رو میبینم به همراه آگاهی وتوجه متوجه قانون میشم ومطمئن میشم که قانون درست کار میکنه،قانون توجه وتمرکز بر زیباییها ،قانون تکامل و… بی نهایت خدارو شکر میکنم، چرا که سیر تکامل رو در خودم میبینم که لایق دیدن این حجم از زیباییها هستم .
چه زیبا گفت نیمایوشیج :
هرگز منتظر “فرداى خیالى” نباش.
سهمت را از “شادى زندگى” همین امروز بگیر.
فراموش نکن “مقصد” همیشه جایى در “انتهاى مسیر” نیست!
“مقصد” لذت بردن از قدمهایی است که بین مبدا تا مقصد بر می‌داریم!
خدایا سپاسگزارم به خاطر این سایت و این همه فایل و این همه آگاهی خدایا شکرت🙏🙏🙏
سلام دوست خوبم فریبا جان
چقدر نوشته باحالی داری تو . راستش رو بگم خیلی بیشتر از این فایل برام چسبید
شعر زیبای هم که بهش اد کردی خیلی بجا و زیبا بود و ممنون ازت . این شعر رو به تازگی شنیدم و خیلی بهم انرژی داد.
آفرین به این مثبت بودن شما
انشاالله هر روز بهتر از دیروز باشی و بازم سپاس
سلام آقای غریبلو
خیلی خوشحال شدم از تعریف وتمجیدتون در مورد کامنتم
ما انسانها همیشه از تعریف وتشکر حس خوب والبته انگیزه میگیریم برای انجام کارهای بهتر ومفیدتر . وطبق این حدیث امام سجاد(ع): َأَشْکَرُکُم لِلَّهِ أَشْکَرُکُمْ لِلنَّاس.
شکرگزارترین شمااز خداوندکسى است که از مردم بیشتر شکرگزارى کند».اصول کافی
و
از پیامبر اکرم نقل شده :شکر خدا را بجانیاورده است ،آنکس که از مردم (درقبال خدماتش) تشکر نکند.
مطمئنم شما انسان شکرگزاری هستید.خدایا شکر که دراین سایت وبه این درجه از آگاهی رسیدم.
واقعا سپاسگزارم وبراتون آرزوی بهترین هارو دارم .🙏🙏
🌹به نام خالق خالق زیبایی ها🌹 ♥️سلام وصدتا سلام به خالق زیبایی ها♥️
قسمت قبلی سفرنامه کاری کردباما کارستان
یه در جدیدی برامون بازشد وارد سطح جدیدی شدیم هممون باهم احساس میکنم تویه قطاری هستیم هممون🌺
حس همسفر بودن دارم حس تیم بودن احساس میکنم که تویک دنیای دیگه ای سیر میکنیم و دنیارو آب ببره مارو خواب میبره🌺 دنیارو آب ببره قطار ما تبدیل میشه به کشتی نوح و ما بهدمسیر زیبامون ادامه میدیم وهمچنان لذت میبریم🌺ما به ناخدامون اعتماد داریم ناخدامون باخداست وپیام آور شادیه وبه ما یاد داده هرکدوممون ناخدای زندگیمون باشیم🌺ما هر روز یادمیگیریم که چطور تو هرشرایطی بتونیم درمسیر درست با شادی ولذت جلو بریم 🌺هممون یادمیگیریم چطورباکمک ستاره قطبی مسیریابی کنیم ویاد میگیریم که چطور از قطب نمایی که درون همه انسانها وجود داره درست استفاده کنیم🌺ما داریم توجامعه ای زندگی میکنیم که همه جا صحبت از جنگ وجنابت دروغ و فقر وبدبختی و… اما ما نمیبینیم ونمیشنویم🌺
ما یاد گرفتیم حتی از انسانهای منفی هم اعراض کنیم و ما به دنبال خبرخوب هستیم بدنبال زیبایی ها
هر روز هم زیبایی های بیشتر رو در دنیامون خلق میکنیم🌺 فکرشو بکنین دوروبریهاتون درمورد چی صحبت میکنن به چی توجه میکنن تو موبایل چه فیلمهایی رو برای همدیگه میفرستن🌺 حالا ما بچه های این سایت رو ببینید که تو چه دنیای متفاوتی داریم زندگی میکنیم🌺 قطعا دوتا نقطه که با یه زاویه خیلی کمی باهم دارن حرکت میکنن به مرور زمان هرچی جلوتر میرن از هم دورتر میشن و به زودی میبینیم که فرسنگها از هم دور شدن🌺 اما دو خط موازی صدسال دیگه هم از هم دور نمیشن و‌تو‌کل همسیر درکنارهم هستن🌺
امروز که خواستم قسمت۱۲۱رو ببینم همون احساس استاد رو داشتم و دوستداشتم برم یه دور دیگه مناظر رو ببینم🌺 وقتی دیدم هنوز کنار اون مجسمه وداخل پارک هستین کلی ذوق کردم از اینکه هنوز همه جای این بهشت رویایی روندیدیم🌺 واقعا بطور باورنکردی زیبابود
این همکاری انسان وطبیعت باعث شده که منحصر بفرد ترین جایی باشه که خیلیامون تاحالادیدیم🌺 فکرشو بکنین که موبایل نمیتونه اون زیبایی واقعی رونشون بده واگه بریم واز نزدیک اونجا رو ببینیم چقدر فوق العاده میشه وآرزو میکنم هممون بتونیم به زودی به این رویامون برسیم🌺 وباور میکنیم که میتونیم وبهش میرسیم هرکدوممون که باورمون قویتر باشه زودتر بهش میرسیم🌺
واقعا تحسین میکنم به اون فکری که پشت این زیبایی ها هست واین طراحی ها رو دراین مکان رویایی انجام داده🌺 چقدر خلاق هستن این انسانها و چقدر فضاهای متفاوتی رو ایجاد کردن و واقعا احساس روحانی داشت🌺 چقدر از نور خورشید و از تاریکی غارها بخوبی استفاده کردن چقدر از تپه ها واز دره های طبیعی درست استفاده شد🌺 چه پله های زیبایی چقدر آب رو خوب هدایت کردن و از تمام زیبایی های آب حتی از صدای آب درست استفاده شده🌺 اینها انسانهایی هستن که دنباله رو نیستن وپیشرو هستن الهام بخشن وخیلی ستودنیه🌺 اینها از طبیعت الهام گرفتن وبه اون افزودند
حتما اینجا یکی از اون جاهاییه که خدا به خودش آفرین گفته بخاطر آفرینش انسان🌺
چقدر انسان اینجا با احترام قدم میزاره وچقدر قدردان نفس میکشه چقدر هرلحظه با دیدن و بیشتر دیدن وتحسین کردن قدردانی میکنه از خالق این زیباییها که محصول مشترک انسان وطبیعته🌺
چقدر اون خانومها وآقایونی که اونجا با لباس کارگری مشغول بودن درنظر ما مقدس بودن🌺 چقدر شاد و صمیمی ودوستداشتنی بودن🌺
دیدن اینکه یه خانوم با لباس کاراز اون نردبون بلند بره بالای درخت و کارفنی انجام بده برامون رویایی و جدید بود وجالبه مثل‌تمام مناظر پارک زیبابود🌺
چقدر شاد وراضی بودن شاید ما اولین چیزی که بهش فکر کنیم اینه که معلومه چنین جای زیبایی کار میکنن وحتما کلی پول میگیرن که انقدر شادن🌺 غافل از اینکه‌اینجا امریکاست🌺
خدایا آرزو میکنم که ما بتونیم به سطح بالاتری از آگاهی نسبت به زندگی برسیم واز این محدودیتهای ذهنمون که حاصل خانواده وجامعه بسته ماست رها بشیم🌺 استاد بهتون تبریک میگم که وارد تاپ لول زندگی شدید واز همه چی بهترینش رو تجربه میکنید وقطعا هر روز تجربیات جدیدی دارید ودرهای جدیدی از آگاهی براتون باز میشه ومثل قند بهتون لذت میده وشاید بیشتر از مردم امریکا قدردان این نعمتها باشید🌺
از اینکه دارم بجای دیدن برنامه های مخرب تلویزیون واخبار وفیلمهای بدرد نخور چنین فایلهایی رو به خورد ذهن وجانم میدم بسیار قدردان وسپاسگزارم🌺 در ابتدای راه هستیم اما قطعا مسیر مسیر درستیه🌹
همینکه از اون قطار وحشتناک پیاده شدیم وسوار این قطار رویایی شدیم موفقیت بینهایت بزرگیه و کاریکه باید بکنیم اینه که ادامه بدیم وجلو بریم وخوبه که هر کدوم از ما بسهم خودمون کمک کنیم به این قطار تا هم بیشتر لذت ببریم وهم سریعتر برسیم🌺
خیلی از افراد قدردان این موقعیت خاص نیستن وحالا که در مسیر درست هستن در تله عجله کردن میفتن و از قطار به بیرون پرت میشن 🌺 این قطار قوانین خاص خودشو داره همونطور که وارد شدن بهش طبق قوانین بوده🌺
موندن و همسفر بودن مهمترین کارماست🌺 خودش می بردت نباید دست وپای الکی زد و قانون تکامل رو باید درک کنیم🌺 همواره با فکر کردن به حال و روز قبلمون میتونیم به خودمون این نوید روبدیم که درمسیر درستیم و انرژی وانگیزه میگیریم🌺خدارو شکر میکنم که ناخدای ما استاد عباس منش عزیزمون هست واینکه مارو ازمسیرهای خارج اتوبان وزیباتر میبره وقطار ما شادترین قطاره وسرنشینانش بهترینهای دنیان🌺
خدایاااا شکرت عاشقتم
مارو به راه راست هدایت کن🌹🌹🌹🌹♥️♥️♥️♥️🌹🌹🌹🌹
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام بر استاد عباس منش عزیزم
سلام بر خانوم شایسته مهربان
این سفر چه سفری شد استاد؟! سفری در دل زیباییها سفری بدون شک به یکی از قشنگترین و فوق العاده ترین مناطق این کره خاکی! بحدی زیبایی نشونمون دادید که تاب و توان وصفشون واقعا نیست! انسان فقط دوست داره در سکوت یجا بنشینه و این فایل رو بارها و خاطرات زیباش رو بارها و بارها و بارها با خودش مرور بکنه.
خب در ادامه پیمودن مسیر در شهر زیبای راک سیتی و دیدن اون مجسمه فوق العاده سنگی بهمراه اون نیمکت چوبی بسیار زیبا رسیدیم به تالار شاه کوهستان! نور پردازی های این فضا چقدر حرفه ای و فوق العاده بود از هر جایی استفاده شده بود تا زیبایی اون مکان بهمراه نور های طبیعی و مصنوعی دو چندان بشه و جذاب و جذابتر مسیری که استاد از بین صخره ها پیمودید چقدر شگفت انگیز بود اینقدر بهم این صخره های عظیم نزدیک هستن و فاصله بینشون کمه که نور خورشید هم بزور از بینشون عبور میکنه و بر شگفت انگیز بودن این دیواره های طبیعی و بینظیر دلالت داره. اینکه چه مدت و چقدر با عشق روی باز کردن این مسیرها در دل این صخره ها کار کردن واقعا حیرت برانگیزه! استاد عبارت روحانی بودن رو برای فضا بکار بردن که چقدر هماهنگ بود و انرژی فوق العاده ای از این فضا ساطع میشد که احساس آدمو دگرگون میکرد. ما هم که به نظاره نشستیم این تصاویر رو استاد دقیقا حس شما رو داریم. خدایا شکرت
اون قسمتی که صدای ریزش قطرات آب از روی سنگ های پله کانی رو شنیدم!!! وااای خدایا دیوانه کننده بود! دوست داشتی ساعتها و ساعتها همونجا بشینی و مراقبه کنی و به این نوای زیبای آهنگین ریزش قطرات آب فقط گوش کنی!
نکته مثبت بعدی دیدن خانومهایی بود که مشغول نورپردازی و بستن ریسه به درختان بودند و با روی خوش به استقبال استاد و عزیز دلشون رفتند. چقدر این کشور فوق العادس و چقدر unlimited هست و همه افراد مشغول به همه جور کاری هستن واقعا بدون محدودیت. بقول خانوم شایسته عزیز این زیبایی حاصل رسیدگی مرتب و پیوسته و اجرای ایده های گوناگون بوده. سنجاب خاکستری شیطون و زیبایی رو در مسیر دیدیم که بلوط بر دهان از جلوی دوربینمون رد شد! خدایا شکرت
خب رسیدیم به cavern یا همون فضای غارگونه که ساخته شده و چه مجسمه های زیبا و طبیعی رو بهمراه نوای فوق العاده موسیقی در این مکان شاهد بودیم. تا حد ممکن سعی شده بود تا فضا بنظر طبیعی بیاد و در ذهن بیننده زیبایی و جذابیتش صد چندان بشه. واقعا تحسین بر انگیزن تمام هنرمندانی که این زیبایی رو برامون به ارمغان آوردن و بیادمون میارن که فرصتها و نعمت ها نامحدوده در دل هر چیزی بینهایت فرصت هست اما برای کسانی که باور دارن. نور پردازی فضا ، نوای موسیقی ، و اتاقهایی در دل این غار زیبا و شگفت انگیز که هرکدومشون خاطره ای رو برامون زنده میکردن چقدر فوق العاده بودن! استاد منو برد به دوران بچگیم زمانی که مینشستیم و این کارتونها رو با عشق بارها و بارها تماشا میکردیم ، تقریبا همه مردم با این کارتونا خاطره دارن ، خیلی برام هیجان انگیز بود مرور تمام این خاطرات مثه همون خانومی که داشت با هیجان برای همسرش توضیح میداد کارتونهای : سفید برفی و هفت کوتوله ، سیندرلا ، هانسن و گرتل و شنل قرمزی و جک و لوبیای سحر آمیز و … ممنون از استاد که بر روی تابلویی که تاریخچه ساخت این آثار فوق العاده رو نشون میداد زوم کردن و چقدر جالب بود! در واقع اگر ردست متوجه شده باشم یه خانوم آلمانی بنیانگذار این مکان بوده در سال 1932 و با الهام از شخصیت های کارتونی کتابها این فضاهای بسیار زیبا رو طراحی کرده و یسری مجسمه ها رو هم از آلمان به اینجا آورده. و اینکه راک سیتی از ابتدا بر روی عموم باز نبوده و تحت اختیار ایشون بوده تا اینکه بعدا بروی عموم بازگشایی میشه و قسمتهای زیاد دیگه ای هم که در تصاویر دیدیم به اون اضافه کردن و در ابتدا به این حد از گستردگی نبوده. واقعا فوق العادس و تحسین بر انگیز! واقعا اینکه به این حد از جزئیات بازسازی شخصیتهای کارتونی دقت کرده بودن ، اینقدر ظرافت بخرج داده بودن آدمو به تحسین وامیداشت! آخه من موندم چطوری به این حد از کوچیکی مجسمه ها ، لباساشون ، گلدون روی میزشون ، میز و صندلیاشون و … همه و همه رو ساخته بودن انصافا بینظیره . خدایا ماه رو ببین! چقدر خوشگل بود! بقول استاد انتهای خلاقیتو اینجا شاهد هستیم. یه صحنه خیلی برام جالب بود قایقی که چند نفر ملوان توش نشسته بودن و روی آب بود ظاهرا و حرکتم داشت! یعنی سعی شده بود تا حد امکان همه چیز به واقعیت نزدیک باشه و همین موضوع هم حس فوق العاده ای رو در ناظر ایجاد میکرد. دم همشون گررم واقعا واقعا لذت بردم و حس نابی رو بمن داد این قسمت از فایل خدایا شکرت.
یه تصویر استاد عزیزم برامون گرفتن از آسیاب آبی که درس برام داشت و دوست داشتم راجع بهش بنویسم ابتدا همونطور که دیدیم همگی آسیاب حرکت نمیکرد با اینکه آب هم داشت از بالا روش میریخت اما بمحض اینکه اولین کاسه چوبی از آب پر شد و به سنگین شد باعث شد چرخ شروع بچرخیدن بکنه! اما این پروسه واسه ادامه حرکت چرخ آسون و آسنتر شد و در واقع مومنتوم اولیه ادامه مسیر گردش آسیاب آبی رو بپیش برد ، این در مورد زندگی ما هم صادقه در مورد رسیدنمون به هر خواسته ای قدمای اول به انرژی بیشتری نیاز دارن ولی در ادامه که حرکت میکنیم و ادامه میدیم قدمهای بعدی مثل چرخ آسیاب سریعتر و در زمان کوتاه تری اتفاق میوفتن. این الگو رو همیشه بیاد داشته باشیم ، در مورد شروع هر کار تازه و جدیدی که برامون تازگی داره همینه این درسی بود که بطور عملی از این قسمت گرفتم. رسیدیم به گیفت شاپ فوق العاده ، چه لیوان زیبایی خانوم شایسته عزیز منقش به نقش و نگار و طرح زیبا و نام شهر راک سیتی خیلی زیبا بود. کلاهی که خانوم شایسته برداشتن چقدر فوق العاده بود و طبق گفته استاد چقدر بهشون میومد. در واقع این گیفت شاپ ها چه ایده فوق العاده ای هستن برای فروش تقریبا تمی از کل نمای مکان زیبایی که دیدید رو در یه شاپ جمع کردن و چون در ذهنتون کاملا نقش بسته با حس خوب و یه اشتیاق زیاد میاین برای خرید محصول خیلی نکات ارزشمندی برام داشت. چقدر حس استاد رو دوست داشتم وقتی گفتن ای بابا یعنی رسیدیم به آخر داستان!! دقیقا استاد ما هم مثه شما دوست نداشتیم این داستان زیبا به انتها برسه انگار بر روی ابرها سیر میکردیم با این زیباییها با این همه شگفتی و قشنگی و چه خوب کردید که یه بار دیگه برگشتید و از اینهمه صحنه های فوق العاده حض و لذت و بهره بردید. خدا رو شکر
و اما …. از هر چه بگذریم از درون عزیز نمیشه و نباید گذشت …. خدااای من وااای خدااای من چه تصاویری ، چه رنگ هایی ، چه بینهایتی ، چه شکوهی ، چه عظمتی ، دهان از حیرت باز میمونه و اشک ها جاری میشه با دیدن این حد از زیبایی زبانم قاصره از بیانش و سپاسگزارم خداوند رو که امروز بهم این معجزات و فراوانیها رو بدستان شما نشان داد. از خداوند سپاسگزاریم که ما رو امروز هم با شما دو بنده خوب و فوق العادش در دیدن زیباییها ، در توجه به نعمتها و در حس خوب شکر گزاری بابتشون سهیم کرد.
برای همه دوستان خوبم بهترین ها رو آرزو میکنم
بسم الله النور
سلام استاد جان سلام مریم جان
خدای من من دلم میخاد فریااااد بزنم ازاین همه زیبایی غیر قابل وصف و بینهایت الهی شکر خدای من خدای من چقدر زیباست الله اکبر
همین الان داشتم جلسه سوم قدم هشت رو گوش میدادم و تموم شد و اومدم برای بار چندم ازصیخ این فایل رو نگاه کنم و چه رنگی تو گوشم خورد که ربطش به موضوع قدم هشت جلسه سوم رو بیشتر درک کردم که شما گفتید معنوی ترین کار جهان ثروتمند شدن و فقط یک راه برای رستگاری هست و اونم ثروتمند بودنه یک راه برای آدم خوبی بودن هست و اونم ثروتمند بودنه که دارم میبینم وقتی ثروتمندی لذت بیشتری از زندگی میبری زیبایی های بیشتر ازاین جهان هستی رو بدون دغدغه میبینی اصلا هرجا که اراده کنی میبری چون اونقدر ثروتمند هستی که نگران هیچی نباشی وقتی ثروتمندی با هر سفر یا هر خرید داریارژش خلق میکنی و خودت خوب زندگی میکنی و کمک میکنی جهان زیباتر بشه و کلی آدم حرکت کنند رشد کنند و جهان رو گسترش بدن وقتی ثروتمندی هر جا که بری آنقدر راحت خرید میکنی و کمک میکنی به جریان چرخه ثروت
وقتی ثروتمندی زیبایی های جهان هستی رو بهتر درک میکنی و بهتر لذت میبری و بیشتر به نمایش میزاری تا آدم های بیشتر این زیبایی هارو ببیند و درک کنند و عظمت خالق رو درک کنند داستان مسافرت های شما رو تو کودکی که تعریف کردید دارم با این سفر. شما مقایسه میکنم واقعا ثروتمند بودن چقدر توی کیفیت زندگی تاثیر داره با ماشین خودت هر جا اراده کنی تو بهترین هتل او بهترین رستوران ها بهترین غذا رو میخوری وقتی ثروتمندی اصلا یه هتل پنج ستاره سیار داری واسه خودت (آروی)
و چقدر استاد داره ذهنم منطقی میشه که چقدر ثروت میوتونه کمک کنه من بهتر زندگی کنم و آدم بهتر باشم
چقدر استاد این همزمانی داره به رشد و آگاهی من کمک میکنه خدایا شکرت
استاد جان با کمال افتخار بگم من تمام کارتون هارو دیدم و الان هم علاقه عجیبی به کارتون دارم و تریجحم برای دیدن فیلم فقط کارتون هست 😂😂و مخصوصا کارتون های والت دیزنی که فکر میکنم اکثر اون کارتون ها مال ایشون بود البته الان فهمیدی چون راجبش سرچ کردم اما تو کودکی آنقدر علاقه داشتم به این کارتون ها که نگو و چقدر برام خاطرات زنده شد عاشقتونم من که این زیبایی رو هم برام به تصویر کشیدید شما اونجا اسم کارتون هارو بلد نبودید من اینجا کل داستان رو برای خودم تعریف کردم 😂😂😂
این راک سیدی عجب هیولایی هست استاد که من رفتم و کلی عکس دیدم و راجب معنیش هم سرچ کردم و چند بار این فایل و فایل قبلی رو دیدم و حسابی تجسم کردم 😁
اون فروشگاه رنگارنگ که من عاشق خرید کردن هستم خدایا شکرت
و اون نمای هوایی با درون که دل منو برد و منو دیوانه کرد اصلا من قفل بودی روی اون قسمت آبشار چه از دید درون و چه وقتی شما کنارش بودید اصلا یه حس خاصی داشتم که انگار قلبم بازه باز شد خدایا شکرت و از خدا خواستم که منم این زیبایی ها رو از نزدیک لمس کنم
و عکس های بینظیر شما دوتا عشق که منو دیوانه کرد با اون خنده های زیباتون و ژست های بینظیر که آرامش و صلح عشق توی چشماتون موج میزند خدایا شکرت
استاد جان مریم جان عاشقتونم و به زودی آمریکای زیبا میبینمتون 😘😘😘
سلام
بی نظیر بود formidable (فرانسوی است) اصلا زبانم بند آمده که چیزی بنویسم فایل امروز و دیروز عالی بود عالییییییییییییییییییی بود متشکرم از این لطفی که برای فیلمبرداری داشتید
ازدیروز تا این فایل یک لحظه از فایل دیروز نتونستم بگذرم یکسره خدایا شکرت خدایا شکرت از دهنم نیافتاد یکسره فکر میکردم خدای توانانمند من تو چقدر زیبایی چقدر این زیبایی ها را آفریدی اصلا مبهوت شده ام
راستش خیلی هم حالم بد شد به خاطر خودم اصلا یک فکرایی یک ایده هایی به سرم زد که وقتی عملی شد مینویسم احساسم برای خودم ناخوب شد به خودم آینا تو کجایی زندگی عادی این است که استاد دارند نه این زندگی که تو داری.
چرا این زندگی را قبول کردی مگه استاد دو پا دودست نداره تو هم داری مگه همان مغزی که انها دارندتوهم نداری پس چرانتایجمون فرق داره صد هزار بار مگه استاد نگفتند که هر چی هست از باورهای شماست تو کجایی چرا فکرمیکنی اینها را فقط باید ببینی یعنی تو این قدر ارزش داری مگه تو هم آدم نیستی مگه توهم مثل آنها نیستی و اینها خیلی راحت بدست می آید تو چرا زندگی را سخت گرفتی چرا این قدر احساس عزت نفست اشکال داره تو همانی است که خانم شایسته و استاد هستند پس چرا تو این زندگی را نداری اصلا همه مردم دنیا ندارند به من چه یک نفر داره پس میشه اگر نمیشه تو اشکال داری تو قدمهایت درست نیست
اصلا از دیروز تا حالا آدم دیگری شده ام پیش خودم گفتم برو همان کارهای قبلیت را انجام بده همین زندگی را هم داشته باش و فکر کن خیلی عادی هستی تو عادی نیستی آن زندگی عادیه ؛ تو چرا فکر میکنی لیاقت و ارزش زندگی خوبی را نداری چرا وقتی فکر میکنی باورهایت این قدر مشکل دارن حسابی نمی شینی از اول همه را پاک کنی دوباره از اول همان طور که می خواهم بسازی.
زندگی تو که از استاد عزیز بهتر بوده پس چرا ایشان توانستن ولی تو نمی تونی حالم بده از دست خودم از دست افکارم از دست باورهایم انگار که از خودم بدم امده است.
به خودم گفتم انگار عادت کردی اینها را ببینی و دیگران را تحسین کنی پس تو چی چرا فکر میکنی زندگی همینی است که تو داری و می بینی !!!!!!!!!!
باور کنید این دو فایل اخیرتون مرا کوف و یکون کرده است حتی برای دیدن این دو فایل انگار دوست ندارم پلک هم بزنم که مبادا یک میلیونم ثانیه را هم از دست بدهم.
اصلا باورم نمی شه که این جاهای بکر توی این دنیا هست و من به این جا که هستم دل خوش کردم فلانی این طوری کرد فلان روز آن طوری شد و بعد به خودم گفتم این حقمه این طوری فکر میکنی نتیجه اش هم همینه به خودم گفتم می شینی دیگر دربست خفه می شی و صبح تا شب به صورت تاکیدی تر فقط روی باورهایت عمل میکنی و باورمیسازی و همان موقع عمل می کنی هی به خودم گفتم می گی ودارم می گم فقط ساکت شو وا نجامش بده که این کتابی است که وین دایر خواندم که عالیه
بعد به خودم گفتم ایلان ماسک هم که نفر اول پولداترین مرد جهان شد؛ تو کجایی تو که زندگی آن رااز اول تا آخر 20 دفعه خواندی شایدم بیشتر راه درست را هزار بار استاد گفته چرا درگیر خودتی هنوز چرا هنوز اندر خم یک کوچه ای !!!!!!!!!!!!!!!
از فایل 28 آبشار نیاگارا و 86 که اسب سواری در آن جنگل بود این فایل هم به زیبایی آنها و بیشتر از آنها بود.
به خودم گفتم معلوم نیست یک ساعت دیگر هم زنده باشی یا نه؛ هنوز می خواهی همانطوری باشی اگر کسی توانسته یعنی تو هم می تونی خلاصه اصلا من از دیروز آدم دیگری شده ام فعلا هم درونی است و از درونم خبر نداری انگار جنگ هسته ای اتفاق افتاده است اصلا غوغایی در آن است
به خودم گفتم تاابد می خواهی بشینی یکی دیگر بره لذت برده و تو از پشت دوربین ببینی اگر کسی توانسته یعنی تو هم می تونی چرا نمی خواهی بفهمی چرا نشستی هنوز به امید آینده هستی اگر کارت درسته پس چرا نتایجت اینقدر بهتر شده!!!!!
استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم مرسی از این فایل به این گرانبهایی به این ارزشمندی لطفتان برایم خیلی با ارزشه که اینها را برای ما فیلمبرداری میکنید
به زودی استاد خوبم هم ماشین تسلایش را هم می گیرد و می دانم فایلهای زیباتری را هم تحسین خواهم کرد خدایا شکرت
چقدر چرخ فلک قشنگ بود و یا موج دریا که متحرک بود واقعا واقعا با زبان مادی نمی توانم زیبایی آنجا را توصیف کنم برای دوستم تعریف کردم و گفتم من نمی توانم زبانی به تو بگویم آنجا چقدر زیباست و گفتم برو خودت نگاه کن و آدرس سایت را هم دارم
دیروز اس ام اسی برایم فرستاده شد از وارن بافت در مورد بورس و باورهایی که دارد گفتم ببین که بعضی باورهایش خیلی بامن فرق داشت و بعد به خودم گفتم وقتی نتیجه فرق داره به خاطر همان باورهایی است که توداری و آن طوری دیگر داره
اگر استاد و خانم شایسته گلم طوری دیگر زندگی میکنند چون طوری دیگر باور دارند اگر من روی پل دیروزی بودم که خانم شایسته هم رد شدند من هم رد می شدم ولی می دانم کلی طول می کشید که بتوانم باترسم غلبه کنم و از رویش رد شوم باورهایم اینجاها اشکال داره .
خلاصه عزیزانم من آدم دیروزی نیستم از این رو به آن رو شدم یعنی فعلا از درون هست این قدر از دیشب نوشتم که خودکارم داره تمام میشه .
خیلی خیلی سپاسگزارم برای تهیه این دو فایل و همه فایلهای دیگر شما محشرید امیدوارم خیلی خیلی هر لحظه بیشتر بهتون خوش بگذره بیشتر موفق باشید و بیشتر بخندید و زیبایی های بیشتری را ببینید شما لایق بهترینها هستید و محشرید مرحبا و آفرین و درود بر هر دو
Just do it now
بنام خالق زیباییها
سلام به تمام هم‌سفرای عزیزم
خدا رو شکر میکنم که امروز هم فرصت دیدنِ زیباییها و لذت بردن از زندگی در اختیارم قرار گرفته و امیدوارم که بتونم زیباییهای بیشتر و لذت‌های بیشتری رو دریافت کنم.
آمین
اسم این قسمت رو میذاریم: زیباترین ۳۰ دقیقه‌ای که در عمرتان تجربه کردید
تو قسمتِ قبلی من پیشِ خودم گفتم اگر من بودم از این مکان خارج نمیشدم حتی اگر گارد ویژه امریکا هم میومد بازم نمیتونست منو از اونجا بیرون کنه و دوست داشتم بارها و بارها راهروهای اون مکان رو طی کنم و از زیبایی‌هاش لذت ببرم.
چون انقدر زیبایی و انقدر خلاقیت تو هر قدم از این مکان هست که نمیشه با یک بار رفتن همه شو دید.
و منم اگر جای استاد بودم قطعأ یک دورِ دیگه لذت میبردم از این مکان.
اگر از افرادی که به اونجا میان سوال بشه یقینأ اونها هم به یک دور اکتفا نکردن و این لذت رو بار دوم هم تجربه کردن.درست مثلِ ما که از این مکان تو دو قسمت لذت بردیم.اصلا انگار ذاتِ این مکان اینه که ی دور دیگه بزنی.
خدا رو شکر
استاد واقعأ موسیقی بی کلام و آرومی که روی تصاویر میذارید کیفیتِ تصویر سازیِ ما رو صد برابر میکنه و باعث میشه فرکانسِ خالص‌تری به جهان ارسال کنیم و دریافتِ خالص‌تری داشته باشیم.
خدایا شکرت به خاطر داشتنِ دِرون و خلاقیتی که هر روز داره بیشتر و بیشتر بروز میکنه.
واقعأ تصاویر از دید دِرون به من این حس رو میده که خودم دارم اون مکان رو با چشمِ فیزیکیِ خودم تجربه میکنم درست حسِ تجسم و رویاپردازی رو به من میده.
چه ذهن زیبا و خلاقی داشته کسی که این مجموعه رو خلق کرده.
چه ذهنِ مثبتی داشته و با به تصویر کشیدن و خلق کردنِ هر آنچه که بهش احساسِ خوبی میداده تونسته این مکانِ زیبا و جادویی رو خلق کنه.شاید عاشقِ کارتون بوده و از کودکی انقدر با رویاهای کودکانه خودش زندگی کرده و کرده تا این مجموعه رو خلق کرده و تونسته با خلق این مجموعه در مکانی که از دیدِ عموم بدترین زمین میتونسته باشه زیبایی و ثروت خلق کنه.
این باور در ذهنم جا میگیره که اگر از دیدگاهِ عموم و ذهنِ محدود خودم در خانواده بدی به دنیا اومدم،اگر در زمانه به ظاهر بدی به دنیا اومدم،اگر در کشورِ به ظاهر بدی به دنیا اومدم،اگر طبقِ نظر سنجی شرایطی برای رشد در محیطی که من هستم وجود نداره،،، اینها همه نجواهای شیطانِ برای اینکه منو به فقر و گمراهی ببره
در هر شرایطی میشه زیبایی رو خلق کرد حتی در دل سخت ترین شرایط حتی اگر به سختیِ سنگ باشه
میشه از دلِ محدودیت‌ها و در هر محیطی زیبایی و ثروت رو خلق کرد حتی در دل یک روستایی که زمینش سنگیِ و قابل زراعت نیست.
و میشه از ساده ترین چیزها هم به زیباییهای جهان اذافه کرد،هم به انسانها لذت و احساسِ خوب داد و هم ثروت ساخت.
این دو قسمت انقدرررررر برام لذتبخش بود که حس میکنم اونجا رو در واقعیت تجربه کردم و این دو قسمت دو روز از زندگیِ خودم بوده نه فیلم بوده و نه خیال بلکه واقعأ در اونجا بودم.
خدایا شکرت که این قسمت از سفر هم همونی بود که من دوست داشتم دیدنِ دوباره این مکان
در دو هوای مختلف هم نیمه ابری و هم آفتابی
اونجا که روی نیمکت سنگی نشستید تا از صدای اون آبنما لذت ببرید دقیقأ خواسته من بود و درست لحظه ای که وارد شدید به اون قسمت با خودم گفتم من میشینم اینجا و از صدای آب لذت میبرم برای دو سه ثانیه چشمام و بستم و صدای آب رو با لذت به خوردِ ذهنم دادم
خدایا شکرت که هدایتم کردی به این مکان و این امکانات تا زیباییها رو بیشتر و بیشتر تجربه کنم.بی خود نیست که بینِ میلیونها سایت و رسانه من دارم از این سایت تغذیه میشم.قطعأ ذهن و باورهای خوبی دارم که به اینجا هدایت شدم و با توجه و تمرکز بر زیباییها میتونم به زیباییهای بیشتری هدایت بشم و نویدِ این رو به من میده که در مسیرِ تجربه کردنِ این جنس زیباییها هستم.
هر روزِ این سفر داره لذتبخش‌تر و زیباتر میشه به لطف و کرمِ اللهِ هدایتگر و ایمان دارم تمام بچه‌هایی که همراه ما هستند درخواست‌شون اینه که . . .
خدایا همواره ما را در مکان مناسب و زمان مناسب با زیباییهای فراوان قرار بده
برای مسافرانِ این سفر ،زیبایی و فراوانی و لذتِ بیشتر آرزو میکنم
در پناهِ الله سلامت،شاد و ثروتمند باشید
به نام تنها قدرت جهان
سلام
دیشب که دیدم استاد توی اینستاگرام اون کلیپ زیبا رو گذاشتن و نوید زیباییهای بیشتری رو میدن باخودم گفتم یعنی از اینم بیشترررررر؟!!!!! مگه داریم، مگه میشه!!! و جواب اینه که بله. هیچ حد و مرزی برای زیباییها تعریف نشده ، هیچ حد ومرزی توی هیچی وجود نداره .
هیچ نهایتی نیست و هیچ خط پایانی در این مورد وجود نداره.
این قسمت هم بی نهایت زیبایی و بی نهایت درس داشت.
درمورد اون خانم های شاد و خوش انرژی که اونجا کارمیکردند باید بگم چقدر تحسین برانگیز بودند. چقدر انسانهای درمسیری باید باشند که یه همچین جایی دارن کار میکنن عشق میکنن و ثروت میسازن و پول درمیارن.
و همین بین که داشتم بهش فکر میکردم مریم جانم درمورد زیبایی محل کارشون به چه نکته ای اشاره کرد که :
این زیبایی حاصل اینه که مدام دارند بهش رسیدگی میکنند.
این جمله یعنی : اگر ذهن زیبا میخوای، باید مدااااام شاخه های بیمار و هرز درخت افکارتو هرس کنی.
یعنی اگر کنترل ذهن میخوای ، مدام بهش توجه کن. مدام نشانه ها رو دنبال کن، مدام روی ایمان و باورت کارکن مدام قدرت بی نهایت خدارو به خودت گوشزد کن
یعنی اگه مسیر زیبا میخوای، مدام رو زیباییها تمرکز کن، رو نکات مثبت. و…. و…. و نکته اش همین کلمه ی مداومت هست.
اون آسیاب آبی هم خیلی برام جالب بود. من که عاشق نوستالژی بودنش شدم، و چه باحال بود که درست همون لحظه که دوربین رفت روش، شروع حرکتش رو نشون داد. با این حرف مریم جون که:
چرخ اول که راه افتاد دیگه….
بله، دقیقا ،سختیش فقط حرکت اوله، استارت اول رو که بزنی دیگه باقیش استارت نمیخواد و حرکت میکنه.
یاد قدم ها افتادم و یاد حرف استاد که چقدر تاکید میکنن که: تو قدم اول رو بردارر.. قدمهای بعدی بهت گفته میشه… تو حرکت کنننننن، تو ایمانتو نشون بدههههه، باقی مسیر ، نشون داده میشه.
این آسیاب آبی، تمام نیرویی که به کار برد همین حرکت اول بود، که باوجودی که آب رو پایین میریخت و آسیاب هنوز نمی چرخید، از کارنیوفتاد و ادامه داد وانقدر آب ریخته شد تا بالاخره چرخ آسیاب راه افتاد و دیگه نیازی به زور زدن نداشت و دیگه به قول استاد ، چرخ زندگیش انگار روغنکاری شد و خیلی رون می چرخید و البته اون طرف هم آب نباید قطع بشه دیگه. و اون مداومته رو باید درحرکتش حفظ کنه.
درپناه خدای مهربان
پایدار باشید
عاشقتونم❤️
حوری جان سلام
امیدوارم که خوب و خوش، و بهترین اوضاع و شرایط باشی
حوری جان فایل نشانه دیروزم، گفتگوی شماره 8 دوستان بود، که اسمش «فقط اولین قدم را بردار» هست.
امروز این فایل، فایل نشانه ام بود که به کامنت شما، و به این جملات هدایت شدم:
اگر ذهن زیبا میخوای، باید مدااااام شاخه های بیمار و هرز درخت افکارتو هرس کنی.
یعنی اگر کنترل ذهن میخوای، مدام بهش توجه کن. مدام نشانه ها رو دنبال کن، مدام روی ایمان و باورت کارکن مدام قدرت بی نهایت خدارو به خودت گوشزد کن
یعنی اگه مسیر زیبا میخوای، مدام رو زیباییها تمرکز کن، رو نکات مثبت. و…. و…. و نکته اش همین کلمه ی مداومت هست.
اون آسیاب آبی هم خیلی برام جالب بود. من که عاشق نوستالژی بودنش شدم، و چه باحال بود که درست همون لحظه که دوربین رفت روش، شروع حرکتش رو نشون داد. با این حرف مریم جون که:
چرخ اول که راه افتاد دیگه….
بله، دقیقا، سختیش فقط حرکت اوله، استارت اول رو که بزنی دیگه باقیش استارت نمیخواد و حرکت میکنه.
یاد قدم ها افتادم و یاد حرف استاد که چقدر تاکید میکنن که: تو قدم اول رو بردارر.. قدمهای بعدی بهت گفته میشه… تو حرکت کنننننن، تو ایمانتو نشون بدههههه، باقی مسیر، نشون داده میشه.
الان هم من در چنین برهه ای هستم… دقیقا دیروز داشتم درباره قدرت خداوند توی عقل کل سرچ میکردم که دیدم الان شما هم توی کامنتت نوشتی مدام قدرت بی نهایت خدارو به خودت گوشزد کن.
الان من مثل همون آسیابم که با وجودی که داره آب میریزه، هنوز حرکت نکرده… ولی من مصمم که اینقدر ادامه بدم که بالاخره اینقدر نیرو بگیرم که راه بیوفتم و دیگه نیازی به زور زدن نداشته باشه…
از خدا میخوام که این بار هم خودش هدایتم کنه و کار رو بر من آسون کنه.
ازت ممنونم برای کامنتت
در پناه خدا، شاد و موفق باشی
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ
رَسُولًا یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِ اللَّهِ مُبَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۚ وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَیَعْمَلْ صَالِحًا یُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ۖ قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا ﴿١١طلاق﴾
پیامبری که آیات روشن خدا را بر شما می خواند، تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند از تاریکی ها به سوی نور بیرون آورد. و هر کس به خدا ایمان بیاورد و کار شایسته انجام دهد، او را در بهشت هایی که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، درآورد، در حالی که در آنها جاودانه اند. همانا رزق و روزی را برای او نیکو قرار داده است.
اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمًا ﴿١٢طلاق﴾
خداست که هفت آسمان و نیز مثل آنها هفت زمین را آفرید. همواره فرمان او در میان آنها نازل می شود تا بدانید که خدا بر هر کاری تواناست و اینکه یقیناً علم خدا به همه چیز احاطه دارد.
=======================================================================================
نشانه ی امروز من:یک بهمن ماه 1403
قد قامت الصلاهِ کامنتی،قربه الی الله،الله اکبر….
سلام به استاد عباس منش عزیزم،سلام به استاد شایسته ی شایسته ی تحسین،سلام به رفیق های غار حرا
الهی که حال دلتون عالی باشه و روی فرکانس توحید سوار باشید و غرق عشق بازی با الله…
دکمه ی نشانه ی روزانه برای من،حکمِ یک هادی برای رگلاژ کردن مسیر هر روزه ی من به سمت مدارهای توحیدی بالاتره و وقت هایی که خودم در مدار های خوبی هستم،خیلی وضوح هدایتش بالاست،یک وقتایی هم خودم تو پیچیدگی ام،فقط منو دعوت میکنه به دیدن زیبایی ها و تحسین و آرامش…
یک جمله هم توی کامنت ها خوندم که نوشته بودن،استاد چقدر به جا الله اکبر میگه…اینم برام یک نشونه بود،چون از دیروز درگیر یک آهنگی شدم که از شبکه ی پویای بچه ها پخش شد،انقدر به قلبم نشست که رفتم دانلودش کردم و گذاشتم روی تکرار …
اﻟﻠﻪ دﻳﺪﻣﺖ ﺗﻮی ﻗﻠﺐ ﺷﻜﺴﺘﻪ…
اﻟﻠﻪ ﺗﻮ ﻧﮕﺎه ﭘﺪرای ﺧﺴﺘﻪ!
اﻟﻠﻪ ﻣﻴﮕﺬرم از درای ﺑﺴﺘﻪ…ﺑﺎ ﺗﻮ…
ظهر که نیلا،نیکا رو رسوندم مدرسه،یک احساس خوبی بهم گفت نرو خونه،برو آرامگاه…منم در حالیکه صدای همین آهنگ توی گوشم بود و غرق تجسمات قشنگم بودم،لبیک گویان،رفتم برای مراقبه …
وقتی رسیدم اونجا،دیدم یک بنده خدایی رو دارند روی دستاشون میبرند،خیلی وقت بود به این همزمانی نخورده بودم،همون لحظه یک نگاه به اون تابوت کردم و یک نگاه به آسمون خدا و گفتم ببین خدا،بالاخره منم یک روزی روی دستای این آدم ها به خاک سپرده میشم و برمیگردم پیشت…تو کمکم کن و نزار دست خالی بیام…
میخواستم برم سمت همونجایی که همیشه میشینم،ولی همون احساس خوب و همون ندا اومد که برو جلوتر…برو سمت تابوت …برو میخوام یک چیزی بهت نشون بدم،گفتم چشم ورفتم جلوتر…
دیدم یک روحانی با اسکورت تو تشییع جنازه ست…چند نفر وایسادن دارند باهاش حرف میزنن و عکس میگیرند،چند نفر دیگه هم مشغول حرف زدن با خودشونن،دوسه نفر هم اونورتر دارن با دوربین مصاحبه میکنند…تابوت اون بنده ی خدا هم داشت روی دست سه چهار نفر میرفت سمت منزل ابدی…
قلبم بهم میگفت ببین سعیده،آدم ها همه به فکر خودشونن،حتی اگر بخوان پشت سر جنازه ت بیان،بازم درگیر دنیای خودشونن،این آدم ها همونایین که الان نگران قضاوت هاشونی….ببین…ببین تو آخرش برمیگردی پیش من….منم که برات میمونم …نه هیچ کس دیگه….
کلی حالم خوب شد و لذت بردم ازین گفت و گوی خداوند….وبعد رفتم سمت سنگِ قبر پدربزرگم که اونجا بشینم،نه بخاطر یک مشت استخون پوسیده،بخاطر اینکه خدابیامرز با پول معنویش،جای خوبه آرامگاه دفن شده،اونجا همه ش کبوتر ها میان بالای سرت پرواز میکنندو احساس خیلی خوبه به آدم میدن…
خلاصه تا من نشستم اونجا،یک پسر ده دوازده ساله اومد کنارم،با یک تی کوچیک و یک ظرف خالی مایع لباسشویی که مشخص بود اینجا قبر میشوره،یهویی ازم سوال کرد: خامنه ای بود!؟گفتم چی!؟گفت اونیکه داشتن باهاش عکس میگرفتن خامنه ای بود!؟
منو داری زدم زیر خنده…ازین خنده انفجاری ها :))) خدا خیرم بده که تو قبرستونم آدم نمیشم:)))
گفتم نه پسر خوب،آقای خامنه ای الان تو تهرانه،ایشون احتمالا یا آیت الله نورمفیدی بوده،یا یکی از بزرگان گرگان…
این بچه دید این کسی که اینجا نشسته از خودش دیوونه تره،دیگه نشست کنارم و شروع کرد سر صحبت رو باز کردن،حرف های گنده گنده زدن :)))ازینا که بچه لات های پایین شهر میزنن…آره خامنه ای اینجوری اونجوری….فرمانده سپاه ما اینجوری گفته اونجوری گفته…
با چنان هیجانی حرف میزد،از خودش،از کارهاش،از تجربیاتش…منم سعی میکردم به گفت و گوهاش جهت بدم،گفتم تو که میگی من مدرسه میرم،چرا اینجایی!؟گفت صندلی دوچرخه م خراب شده،اومدم قبر بشورم،50/60 تومن پول دربیارم برم صندلی دوچرخه م رو درست کنم…
نکته ی جالبش برای من این بود که اصلا احساس قربانی بودن و ترحم توی صداش نبود،خیلی عادی داشت بامن حرف میزد،نه اینکه بخواد منو مجاب کنه بهش پول بدم…
بیشتر داشت از دعواهاش توی مدرسه میگفت،من اینو زدم،اونو زدم،برای فلانی چاقو کشیدم…
گفتم ببین تو دوست داری چی کاره بشی؟!
چشم هاش برق زد وگفت:پلیس!من میخوام پلیس بشم…
گفتم خب ببین پسر خوب،اگر میخوای پلیس بشی نباید پرونده ی خلاف داشته باشی،این درگیری هات رو کم کن،کاری به کار بقیه نداشته باش،بزار هرچی میخوان بگن،بگن،تو فقط به هدفت فکر کن…
ولی انگار توی دنیای خودش بود…میگفت نههه فحش مادر دادن،من روی مادرم حساسم،میزنم تیکه پاره میکنم کسی بهشون حرف بزنه…
گفتم مامانت کجاست،میدونه مدرسه نرفتی؟!گفتم فلان رستوران کارگره،بابام میره سر چهار راه،به بابا گفتم بهم پول بده صندلی دوچرخه هم رو درست کنم،گفتم نمیدم،کلا پول نمیده،منم اومدم اینجا برای دوچرخه م پول دربیارم…
دوباره ادامه داد راستی خاله دوسه روز پیش تولدم بود،من به خانوم معلممون گفتم براش کیک میگیرم،ولی مامانم گفت من آخر ماه بهت پول میدم،یک ماه دیگه چه ربطی به تولد من داره!؟میخواد یک ماه دیگه بهم پول بده به چه درد من میخوره!من تولدم الانه!
اون حرف میزد و منم توی افکار خودم غرق بودم،چیزی که برام جالب بود،ذره ای توی صداش حس ترحم نبود،فقط انگار یک آدم امنی رو پیدا کرده بود دوست داشت باهاش حرف بزنه …
راستی اینم گفت،نگاه به گوشی توی دستم کرد گفت خاله این فیکه،نه!؟خنده م گرفت گفتم نه اصله،گفت الکی میگی،گفتم نه باور کن،گفت:عهههه،چند خریدیش؟!گفتم مال چند سال قبله،قبلا خریدم،قبلا انقدر گرون نبود….
اون همینجوری حرف میزد،منم با خدای درونم…گفتم خدایا تو این پسر رو با این عزت نفس،الکی پیش من نیاوردی اگر قراره از دست من بهش کمکی بهم برسه،قلبم رو محکم کن،رفتم سمت قرآن و دیدم هدایت قرآنی کاملا مثبته…
ولی اصلا دوست نداشتم فکر کنه بخاطر حرفاش بهش کمک کردم،گفتم ببین این یکی،سنگ قبر بابابزرگمه،میخوای این رو بشوری؟!منم برم تا عابر بانک پول بگیرم بیام،پول زحمتت رو بدم…
انقدر خوشحال شد گفت جدی میگی؟!چرا زودتر نگفتی،برات میشستمش…
یعنی عاشق این آزادی و رهایی و توحیدی بودنش شدم،که اصلا به هدف قبر شستن و کمک گرفتن نیومده بود از اول…
خلاصه من رفتم سمت عابر،اصلا هم نمیدونستم و نمیدونم پول شستن قبر چقدره،ولی یک مبلغی رو کشیدم و اومدم پیشش،دیدم اصلا برق انداخته سنگ قبر رو….
ازش کلی تشکر کردم و پول رو بهش دادم…تا پول رو دید چشماش برق زد از خوشحالی،گفت خالهههه این خیلی زیاده،گفتم کادو تولدته،برو هم دوچرخه ت رودرست کن،هم حتما، حتما برای خودت کادو بخر باشه!؟
با یک ذوق بی اندازه گفت:باشه و باشه و بعد مثل جت از کنارم رد شد و دوئید به سمت در آرامگاه ورفت..من فقط صداشو میشنیدم که داشت بلند بلند میگفت آخ جوون الان میرم کیک تولد میخرم….
خیلی تجربه این احساس برام خوب بود؛خیلی زیاد….و خیلی خوب این مفهوم رو درک کردم که چرا خدا میگه کمک کردن به دیگران،به خودتون کمک میکنه…و با همون حس و حالِ خوبم،همونجا نشستم و غرق تماشای پرواز کبوترها شدم و انگار صدای این آهنگ رو از آسمون ها میشنیدم….
اﻟﻠﻪدﻳﺪﻣﺖ ﺗﻮی ﻗﻠﺐ ﺷﻜﺴﺘﻪ…
اﻟﻠﻪﺗﻮ ﻧﮕﺎه ﭘﺪرای ﺧﺴﺘﻪ!
اﻟﻠﻪﻣﻴﮕﺬرم از درای ﺑﺴﺘﻪ…ﺑﺎ ﺗﻮ…
اون پولی که خدا به اون بچه رسوند،برای من قدِ پول یک سوپرمارکت هم نبود…ولی برای اون پسر که اومده بود فقط پول درست کردن صندلی دوچرخه ش رو دربیاره…خیلی پول بود …
گفتم ببین سعیده…خدا بخواد کمک برسونه،اینجوری میرسونه…مافوق تصورت…چیزی که اصلا فکرش رو نمیتونی بکنی …
تو اندازه ی مشت خودت درخواست میکنی،اون از لطف و کرمش اندازه ی مشت خودش میبخشه…
به قول استاد،من نمیدونم اون پول برای اون پسر خیر داره یا نه،درست استفاده ش میکنه یا نه،ولی چقدر برای من درس داشت،چقدر برای من احساس خوب داشت،چقدر ایمان منو بیشتر کرد…چقدر بهم یادآوری کرد که ببین خدا میتونه از بی نهایت طریق کمک هاشو برسونه…کافیه تو فقط اون قدمی که سمت خودت هست و بهت الهام شده رو برداری،مابقیش رو بسپار به خدا…اون همیشه شاهکار میکنه ….
خداروصد هزار مرتبه شکر برای فرصت اقامه ی یک صلات دیگه و کنترلِ آگاهانه ی کانون توجه به سمت قدرت برتر…
و به قول مولانا….
هله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند نه که فردات بخواند؟
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا
ز پس صبر، تو را او به سر صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه ره‌ها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند
نه که قصّاب به خنجر چو سر میش ببُرّد
نهلد کشتهٔ خود را، کُشد آن گاه کشاند
چو دم میش نمانَد ز دم خود کُنَدش پُر
تو ببینی دم یزدان به کجاهات رساند
به مثَل گفته‌ام این را و اگر نه کرَم او
نکُشد هیچ کسی را و ز کشتن برهاند
همگی ملک سلیمان به یکی مور ببخشد
بدهد هر دو جهان را و دلی را نرماند
دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالش
به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟
هله خاموش که بی‌گفت از این می همگان را
بچشاند بچشاند بچشاند بچشاند
در پناه نور میسپارمتون…نورِ آسمون ها وزمین…خدایِ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ
به نام خداوند رزاق
سلام آبجی
کلا دوست داری اشک منو در بیاریا. یه بار نشد من بشینم کامنت های تورو بخونم و اشکم در نیاد.
چقدر عالی بود، چقدر حال کردم.
واقعا دمت گرم.
دلم گرفته بود کامنت رو که خوندم انگار خدا همه غمامو از دلم برد
اون شعر آخر چقدر حالمو خوب کرد.
یه سوال
چطوری تو همه این های قرآن رو یادته و برای هر چیزی آیه های درست رو مینویسیم
چرا من نمیتونم؟؟؟
خدا بهت خیر بده.
برات مثل همیشه آرزو میکنم خدا بهترین ها رو در بهترین زمان ها بده.
بازم ازت ممنونم
خدایا شکرت
بنام خدای رزاق وهاب و هدایتگرم
سلام به همه بچه های سایت و استاد نازنینم و مریم جان و سعیده خوش قلم و با درایتم
چقدر لذت بردم از خوندن کامنت زیبا تون ،این قسمت چه زیبایی از مولانا رو نوشتید چقدر دلنشین بود و بجا….
سعیده نازنین هم رشته ای و همشهری من امیدوارم در زمان مناسب و مکان مناسب به لطف الله همو ببینیم و چه بهتر از اینکه دوست واقعی و اصیلی از همکلاسی های دانشگاه استاد داشته باشم
نور به قلبت بتابه همیشه
و سپاسگزارم از استاد عزیزم برای این اراده قوی در استمرار داشتن این مسیر زیبا ، این کنترل ذهن قوی این همه الگووو بودنشون
و مهم تر از همه توحیدی بودنشون که ،چقدر همین الگو برداری این مسئله چه درهایی رو به سمت زندگی باز کرده و خداروشکر هر روز زندگی بهتر و بهتر میشه و سرعت رسیدن به خواسته هام خیلی بیشتر شده فقط دارم مومنتوم مثبت و ارامش و توحید رو ادامه میدم …
و هزار الله اکبر از این قانون توجه این درستی قانون واقعا وقتی از قانون توجه درست استفاده میکنیم به قول استاد لاجرم از همون جنس وارد زندگیمون میشه ….من امروز صبح به یک قسمتی از ناهارخوران هدایت شدم(خانه طبیعت) که دقیقا شبیه اون قسمتی بود که مریم جان رفته بودن و از یک برکه پر از ماهی های رنگی و زیبا فیلم برداری میکردن .!!!!هزار الله اکبر درست همون فضا بود یعنی 99درصد اجزا ،رنگ ها،پله ها،برکه سبز پر از ماهی های قرمز و رنگی …
تا این صحنه رو دیدم یادم افتاد من حدودا دوهفته پیش داشتم این فضا رو از سایت دیدم و الان دقیقا در زمان و مکان مناسب هدایت شدم چقدر ایمانم قوی تر شد چقدر باورهام تقویت شد و من کلی این صحنه رو به خودم تحسین و یاداوری کردم که حواسم باشه پاداش کنترل ذهن این چنینهخدایاهزاران بار تو را شکر
سلام سعیده خانم الهی
واایی خودمو خیلی دوس دارم از وقتی دارم قانون بیشتر درک میکنم به لطف دسته مهربان خدا استاد عباس منش وشما عجیب به قلبم نشستید وقابل تحسین شدید این ایمان خالصتون این اگاهیتون دمتون گرم چقد قلبتون زلال چقد کامنتون لذت بخشه چقد لایک خورده معلومه دیگه از بسا با خودش ریختید روهم عشقو حال کردین دیگه مثل این روز واین خاطره زیبا منم مطمنم میخام این راهو برم مطمنم میخام مثل شما انقد به خدام نزدیک باشم انقد مثل شما رها بالیاقت و ارزشمند
وایی چقد باورهای زیبایی دارید دقیق نمیدونم چیه و چجوری ثبتشون کردی ولی خیلی حسشخوبه قبلا کامنت تون خوندم ولی راستش دارم عاشقتون میشم جدا چقد رابطه با ربم با ادماش جادویی شده چه ادمای رویایی پیدا میکنم مثل شما شکرت که من با شما همراه شدم ومنو بازهم یاده خدام انداختید وچقد لذت داشت این عشق بازی نوش جونتون این مدار الهی وانقد خوشبختی رهایی ات و انقد سرت به زندگیه خودت ولدت میبری
بنام خداوند بخشنده مهربان.
سلام و درود به سعیده عزیز….
همین الان دارم سوره واقعه رو از شراب بهشتی گوش میدم..
و در این ساعت با خوندم کامنتت و خندیدن با صدای بلند حالمو تعقییر دادی!
امروز در این تاریخ ایده الهامیم وارد شهرتون شد…به یاری الله!…..
ایده ایی که از شهرتون روزهای اول ورودم به این بهشت اغاز شد.امروز در این تاریخ به جایگاهش فرستاده شد…
خیلی خوشحالم ولی هنوز نمیدونم بقیه ماجرا بکجا کشونده شد..ولی خداوند دوروزه پی در پی …تایید کارمو بهم نشون میده
..چه بصورت خواب چه بصورت نور الهی..مدام مدام برام میفرسته تا من قدمهامو بردارم..
به لطف خدا 10 ماه تمرکزی…10 عددد نمونه کار اماده شد….
چه هم زمانی…کلا شده عدد 10….
و من به پاس قدردانی از خداوند یه برنامه عالی برای خودم چیدم..
حیاطمونو آب پاشیدم تمییز:کردم…
ویوی حیاطمون کلا کوه هست..حیاطمون پر از درخت نخل و گلهای رنگ رنگی…
یه اتش زیبا روشن کردم..یه چایی دارچین و گل محمدی درست کردم.
..شروع کردم عشق بازی با خداوند…
یه لحظه خداوند رومو برگردون روی نوک کوه بهم گفت نگاه این پرنده کن…دیدم واضح نمیبینمش…گوشیمو روی دوربین گذاشتم زوم کردم جلو…
دیدم پرنده رنگ ابی…عکسشم گرفتم…رو به قبله داره نگاه میکنه حدودا از عصر تا همین چند دقیقه پیشم همون حالت سکون وایساده بود..
دقیقا قبلا یه شغال هم توی دم دمای غروب تو بلندی کوه دیده بودم…
یادم اون قسمتی اومد که خدا تو قران میگه…
همه کوه ها اسمان و زمین. همه در خداوند رو ستایش میکنند…
یه گله کبوترم با سرعت میرن پشت کوه برمیگردن بالای خونمون…
واقعا بهشت رو به تمام معنا ایتروزا درک میکنم…
یه روز مامانم گفت چرا تو چشمات اینقدر زرد شده…مگه مریضی!؟
سعیده این نور الهی چه کارهایی که نمیکنه…این لطف خداوندی که شامل حالمون شده..احساس نمیکنم توی زندگی زمینی هستم..
یه لحظه خداوند گذشتمو بیادم میاره…
بخودم میگم..خدایا اگه من هدایت نشده بودم باید چکار میکردم…
اینقدر حس سپاسگزاری دارم که عاجز میشم.نمیدونم چجور تشکرش:کنم..
حالم دگرگون میشه…
امروز صبح قبل از اینکه نمونه کارامو بفرستم گرگان…
خواب دیدم تو اتاق کارم پر از سبزی خوردنه..
بعد تو حیاطمون پر از میوه های سبز رنگ بزرگ و کوچیکه اینقدر سبزیجات ترو تازه بود که نگوو…
بازم خداوند روز گذشته کله صبح بیدارم کرد…بعد از نیایش….یه لحظه خوابم برد..بلند بهم گفت از زبان یفرد نزدیکم..1000 هزار عددد نوشته….
منظورش من 1000 کار انشالله کار الهیمو بفروش میرسونم همینجور 1000 بهم میگفت…الله اکبر…
اینقدر اینروزاها از زبان مختلف خداوند برام الهام میرسونه که ..زبانم قاصره از اینهمه لطف بیکرانش…
و در نهایت صحبت شما مهر تایید اخر بود.. بهم گفت بسپار بخودم…تو یمت خودتو خوب انجام دادی بزار منم سمت خودم…
راسی امروز از خدا قیمت میخاستم..سه تا نشانه گذاشتم. اولی همون قیمت تاییدی اومد..و خودم گفتم نه این عدد.بیشتر نزارم…
و بازم چون روی عقلم حستب میکردم ..گفتم خدایا یبار دیگه میخام نشانه رو بزارم.اینبار هر چی تو گفتی میخام تسلیمت باشم و به عقلم رجوع نکنم…
همین الان یه پسر بچه بلند تو کوچه صداش اومد گفت بسم الله الرحمن الرحیم…الله اکبر…
از دقت همزمانیها….
اومد سه تا نشانه رو بندازم..همون عدد اولی تو کف دستم موند..با وجود اینکه سه تا انداختم ..همون عدد اولی تو کف دستم گرفته شد…
و خداوند بهم گفت ارزش کارت همینه..با این عددد شروع کن..منم قیمت نمونه کارا رو فرستادم..
امروز خیلی روز قشنگی برام بود کلی عکس گرفتم و گذاشتم تو صفحه نشانهایم…
و در نهایت میخاستم بفرستم گفتم خدایا تایید کردی..پیام اومد..شما وارد ماجراجویی جدید شدید…
خداوند رو سپاسگزارم که هر لحظه منو هل میده بسمت پیشرفت..اینقدرم میترسم..ولی مدام به خودم نهیب میزنم اگه باایستی میگندی..
فایل اول عزت نفس.الان چهار ماه هست دارم روش کار میکنم…خیلیم ذهنم عجله میکنه که زودتر برم..مرحله دوم .رفتمم ولی بازم برگشتم احساس میکنم هنوز بهش نیاز دارم…
در نهایت سپاسگزار این سایت و اموزشهای استادم ..بعضی موقعها بقول خودت انگار خواب میبینیم..
وقتی افراد نزدیکمو میبینم توی بدو بدو تقلا هستن بخودم نگاه میکنم چقدر حالم خوبه چقدر با خودم در صلحم چقدر کار دارم چقدر بدنم سالمه.چقدر همجا تمییز و مرتبه..
میگم خدایا بزرگترین نعمتی که بهم دادی سعادت و خوشبختی الانم تو این دنیا هست..و اخرتم مدام بهم نشون میدی که خوشبختم..
فقط میدونم باید خیلی مواظب کنترل ذهنم باشم..
سعیده دیگه شب شد.اتشمم خاموش شد..زغال انداخته..یه فلاکسم چایی خوردم…کوه.مونم.. یه کوچلو روشنه ..هوا هم یه کوچولو سرده .ولی حالم خیلی خوبه .هر جا باشی سلامت پر از نور خدا باشی…
بنا الله که تنها روزی دهنده و نجات دهنده اوست
سلام ب استاد عزیزم …خانم شایسته عزیز و بچه های نازنین
سپاسگزارم از شما استاد عزیز و خانم شایسته بابت تصاویر زیبایی که همه اش پر از عشق و آگاهی و فرکانس بالا بود ….
بی نهایت زیبایی که شما با دوربین موبایل برایمان ظبط کردید و زیبایی که با دوربین پرنده ( درون ) برامون ظبط کردید ساعتها میشه در باره اش تفکر کرد و نوشت ..
داشتم ب این موضوع می اندیشیدم که برای بالا بردن فرکانس هامون خیلی کارها میشه کرد …
کارهای روزانه ای مثل همین کار شما :
رفتن ب طبیعت …
بازی با حیوانات خانگی ..
رفتن ب مکانهایی که فرکانس بالایی دارند فرکانس های بالاتر همیشه سریعتر هر چیزی رو ب سوی ما میکشانن ….در واقع فرق شما استاد با خیلی از ما بچه ها در اینه که شما ب دانسته هایی که در اختیار ما قرار میدین عمل میکنین ….
کار خاص دیگه ای انجام نمیدین…شما دارین ب چیزهایی که ب ما هم اونا رو اموزش میدین عمل میکنین
فرکانس های ما در حقیقت همان ارتعاشات نا مرئی و نامحسوسی هستن که تمام آفرینش رو شکل دادن ….
ما قدرت خلق سرنوشت خویش را داریم این همان موهبت ارادی و ازاده که خداوند در نهاد ما قرار داده …
فرکانس های بالا ب ادم حس خوبی میدهند زیرا در انها عشق ..نور …اواز …خنده ..هیجان شادی دمیده شده ..
فرکانس های بالا تمام بیماریها و درد و مشکلات ما را تسکین میدهند اما در فرکانس های پایین جز درد و مشکلات و بیماری چیز دیگه ای دیده نمیشه و حس بدی ب ادم منتقل میکنه پس سعی کنیم از فرکانس های پایین دوری کنیم
برای ساختن چنین مجموعه زیبایی فقط ب یه ایده در ذهن نیاز داریم ….ب یه ذهن باز نیاز داریم …در همه جای دنیا چنین مناطق بکری افتاده اما کسی هیچ نگاهی بهش نمیکنه …چون باور نداره که میشود از دل چنین جایی ثروت خلق کرد ….
چی میشه که در کشور امریکا یا بعضی از کشورها این ایده ها عملی میشه و از این مناطق ب ظاهر بلا استفاده ثروت میسازند ایا این لطف خدا بوده که شامل کشور امریکا شده یا اون مغزی که ایده ب ذهنش رسید و اون ایده رو عملی کرد …؟
مسلما آگاهی ب یک اندازه در اختیار همه قرار داده شده ….
آگاهی ایی که برای من بیشتر از همه بود وقتی که از نگاه پرنده از بالا ب پایین میدیدم چقدر تفاوت در نگاه ما انسانها و پرنده تو اسمون هست …
همین طور چقدر فاصله هست بین نگاه ادمهایی با ذهن باز و ادمهایی با ذهن بسته ….
یکی نگاهش ب همه چیز ب وسعت کم هست فقط جلوی پاهاش رو میبینه…
یکی ب دور دستها نگاه میکنه ….
یکی ب همه چیز نگاه منطقی داره …
اما هستن انسانهایی که با دل و قلب خویش میبینن اونا ب نگاه منطقی انسانهای دیگه اهمیتی نمیدند و اونا ادمهایی هستن که همیشه مورد تمسخر اطرافیان خود قرار گرفتن اما اختراعات بزرگی رو در جهان ب ثبت رسوندن افرادی مثل انیشتین …ادیسون …برادران رایت ..هنری فورد …استیوجابز …نیکولا تسلا ..ایلان ماسک …و خیلی های دیگه
انسان با این همه رشد و پیشرفت میتونم بگم در برابر اگاهی های خداوند یه بال پشه هم نیست …واقعا عقل ما در برابر آگاهی خداوند مثل سوراخ کلید دری هست که ما از ان ب اگاهیهای جهان می نگریم …
وقتی نگاه مون مثل نگاه درون اوج میگیره چقدر وسعت دید ما بیشتر میشه….
چقدر نگاه مون ب دنیا متفاوت میشه دیگه مثل قبل فکر نمیکنیم …اگاهی مون رشد میکنه …اینگونه انتخاب مون هم عالی میشه …
هیچ چیز نمیتونه یه عقاب رو از پرواز باز بداره …
هیچ چیز نمیتونه جلوی پرواز و رشد کسی که ب قدرت خداوند و فراوانیهای این جهان ایمان و باور داره رو بگیره ..
پرنده باید از قفس بیرون بزنه و ازاد باشه ……
قفس ما ادما همان ساختارهای قدیمی ذهن مان هست همان الگوهای قدیمی ….فقط کافیه خودمون رو باور کنیم
در واقع هر کدام از ما انسانها جهان را از دریچه ی ارتعاشاتی که خودمان می افرینیم تماشا میکنیم…
جهان هر کدام از ما انسانها شکلی از مدل تصورات ذهنی ماست
ما انسانها در اقیانوسی از انرژی شناوریم ..این انرژیها انتهایی ندارن ..بوده ..هست ..و خواهد بود ..
این ذهن ما ادماست که ب این انرژی که خودمون هم از ان هستیم شکل میده…
هر جوری که ما فکر میکنیم انرژی ب همان شکل در میاد پس این توهم که ب امید روزی که در جهان ادمای منفی نباشن یا روزی برسه جنگ و دشمنی ب پایان برسه خیالی بیش نیست …
زیرا این افکار و ذهن ادماست که ب این انرژی شکل میدن و ما نمیدونیم که در ذهن ادمای دیگه چی میگذره ….ما فقط باید خودمون رو …ذهن مون رو مرتب کنیم ….ب دیگران کار نداشته باشیم …بقیه رو جهان انجام میده …ب خداوند و جهانش اعتماد کنیم …
اگه ما ذهن مون رو بدرستی و هماهنگ با خواسته هامون وفق بدیم بقول استاد هرگز تر و خشک با هم نمیسوزند ….
ان وقت ما هدایت میشیم ب جایی که فقط صلح و صفا و اشتی بر پاست …
فقط شادی و زندگی و چیزهای خوب هست ….
روی دیوار خونه ها سرنیزه کار نذاشتن …خونه همسایه دیوار نداره ….
در واقع جهان ما رو ب چنین جاهایی هدایت میکنه ب شرط انکه ما هم ب خداوند و جهان اعتماد کنیم ….
همیشه عرضه توسط جهان بی نهایته …بی انتهاست …مشکل در تقاضاست …وقتی تقاضایی نباشه عرضه ای هم در کار نیست
خداوند فقیر نیست …بلکه این ذهن ادماست که فقیره ….
یا جهان هر گز مشکل بی ابی یا کمبود غذا نداره …
جهان هرگز با کمبودی مواجه نبوده و نخواهد بود …جهان انباری سر پوشیده از ثروت ….
در جهان تا چشم کار میکنه فراوانی ..نعمت ..برکت …شادی …زیبایی ….هست ..منتهی باید تقاضا کنی …تا خداوند بهت عرضه کنه ….کودک تا گریه نکنه مادر نمیدونه که اون شیر میخواد ….
همه چی ب شکل تصورات ذهنی ما بستگی دارد …برای رسیدن ب همه ان چیزی که ارزویش را داری فقط باید اشتیاق داشته باشی …
عشق داشته باشی …
استاد اگه در همون منطقه پرادایس میموند هرگز این تصاویر زیبا شکل نمیگرفتن ….همه ما همینیم تا حرکت نکنیم چیزی ب ما داده نمیشه ..حتی برای بدست اوردن شادی هم باید حرکت کرد شاید این حرکت فیزیکی نباشه ذهنی باشه اما مهم اون حرکت
بنابراین این عشق در وجود استاد بود که این زیباییها رو خلق کرد شاید در نگاه اول کمی ساده ب نظر برسه ….
اما همه چی در جهان ب شکل ساده رخ میده …
استاد و خانم شایسته از خونه میزنن بیرون و با لذت و عشقی که در دل دارند این تصاویر زیبا رو می افرینن ….
بدون عشق هیچ جادویی وجود ندارد ….
در واقع هسته وجود ما از عشق …
عشق فرکانس خداوندهست ..این خود ماییم که زندگی مان را می افرینیم
من اگه ادم با ارزشی باشم و برای خودم احساس لیاقت مندی کنم جهان ارزشهای بیشتر و لیاقت مندیهای بیشتری رو در مسیر من قرار خواهد داد وادمهای با ارزشی رو در مسیر من قرار میده ..
اگه من از درون احساس بی ارزشی کنم جهان هم ادمهای بی ارزشی رو سر راه من قرار خواهد داد این یک قانون….
همیشه رفتن ب ارتعاش و فرکانس پایین خیلی راحتره تا فرکانس بالا ..
برای رفتن ب فرکانس بالاتر باید هزینه کرد …باید تلاش کرد …حرکت کرد …
فرکانس بالا خود ب خود ب وجود نمی اید ….
مثل استاد خودمون از خونه میزنه بیرون بدنبال شکار فرکانس های خوب و عالی …فرکانس های بالا یی که ما هم جذبش کردیم …
در حقیت همه ما ادما ب هم وصل هستیم …
همه ما از فرکانس بالا اومدیم در این جهان ……..یعنی از فرکانس عشق …
چی میشه که استاد با فیلمبرداری از این مناطق زیبا و بهشتی باعث میشه حس خوبی درون هر انسانی شکل بگیره …؟!
دقیقا بر میگرده ب عصاره وجودی مون که بر پایه عشق بنا شده …وگرنه هر گز با دیدن این تصاویر حس خوبی نمیگرفتیم ….
ما همگی یکی هستیم …
شادی و عشق تنها چیزیه که اهمیت دارد ..
اوردن عشق و شادی ب زندگی ب معنای حضور خداوند هست …در واقع استاد با ارسال این تصاویر زیبا بار دیگر عشق رو در دلهایمان کاشت …
ما هر روز و هر لحظه باید ب ذهنمون خوراک خوب بدیم …
این عشق درون همه ما ادما وجود داره فقط باید تقویتش کرد ….خاکها رو از روش برداشت ….تا خود نمایی بکنه …عشق دلیل متولد شدن و زیستن ماست …
براتون بهترینهارو از خداوند مهربان خواستارم …
امیدوارم ب تمام خواسته ها و ارزوها تون برسین
تشکر ….
ب نام خدایی ک تنها نجات دهنده اوست
سلام ب اقا حسین نازنینم هم اسمی استاد عزیزم
خیلی وقتا کامنتاتون رو تک تک جملات ش رو تو دفترم نوشتم و بارها خوندم و تفکر کردم بس ک پر مغز و تاثیر گذار مینویسین و وظیفه خودم دیدم ک ازتون قدردانی و تشکر کنم که بقول مولا علی « من لم یشکر المخلوق ، لم یشکر الخالق » کسی ک از مخلوق تشکر نکند ناسپاسی خالق را کرده ست»
تحسین میکنم مداومت و استقامت تون رو در این مسیر و فعالیت تون رو در این سایت کهکشانی ک تک تک این کامنت ها چراغ راهی هست برای من و امثال من
درود بر شما
سلام ب هلنا خانم عزیز …
ممنون و سپاسگزارم از لطفی که داشتید …شما انسان بزرگی هستید ….
چقدر در تشکرو تحسین کردن دست و دلبازین … مرسی ..این کارتون خیلی ب دلم چسبید و درس بزرگی ازت گرفتم امشب………
این باعث افتخار منه و از وسعت قلب مهربان و بزرگی دلتون هست …..
البته منم در تحسین کردن ید طولانی دارم فکر میکردم من در سپاسگزاری کردن خیلی خوبم …اما حالا میبینم تا ب شما برسم خیلی کار دارم
بعضی انسانها در این موردخیلی خساسات ب خرج میدن …این ترمزیه که خیلی از ادما دارن……
فرکانس سپاسگزاریتون هزاران برابرش ب سمت خودتون بر میگرده ….این یک قانون… انشا الله خزانه الهی همیشه درش بر روی زندگیت باز باشه .
منم از کامنتاتون خیلی درس میگیرم …همه ما اینجا داریم از همدیگه می اموزیم …
براتون بهترینها رو از خداوند مهربان خواستارم
امیدوارم ب تک تک خواسته ها و ارزوهاتون برسین
تشکر …
سلام اقای رجب پور
چقدر زیبا نوشتید واقعا دیدگاهتون رو تحسین میکنم
من با خوندن کامنت شما یاد کلام خدا افتادم (انالله و انا الیه راجعون)
وقتی از وسعت دید نوشتین خداوند هم با این آیه خواسته همین رو به ما بگه… وقتی دیدمون رو به زندگی وسیع میکنیم مشکلات و همه چی کوچیک میشه وقتی ما انقدر وسعت دید داشته باشیم که ته همه چیز به خدا برمیگردیم اونوقت میفهمیم این جهان عین یه بازیه و برای بزرگترین مشکلات هم غصه نمیخوریم…
همین دیدگاه چقدر آدم رو رها میکنه و به آدم حس آرامش میده
خداوند فقیر نیست …بلکه این ذهن ادماست که فقیره
در جهان بی انتها فراوانی و نعمت وجود داره و انسانها برای تجربه اون باید ذهنشون رو رشد بدن …
واقعا از کامنتتون لذت بردم و تحسین میکنم و تشکر میکنم …
امیدوارم در مسیر لذتها و شادی های دنیا و آخرت ثابت قدم باشید …
در پناه خداوند شاد باشید
بسم رب چشم هایم
سپاس الله ای را ک یکروز دیگه بهم فرصت زندگی کردن و خلق کردن و نوشتن و جاری شدن داد …
میرم سر اصل مطلب
من دیگه طاقت ندارم بقول اندی اوه مای گاااد
بخدا ک منم اشکم دراومد مث اون بنده خدا با این فایلا
سپاس خدایی ک منو هدایتم میکنه ب دیدن و لذت بردن ازین فایلای خفنننننگگگگ بقول استاد خخخ
این فایلای مجیکال و رویاییییییی الهی شکرت چی بگم بخدا زبون آدم بند میاد ازین همه زیبایی واقعا چه ارامشی اینجاست خدای من چه نور پردازی رویایی و خفنگی
چه آفتابی به به برگای طلایی پاییزی رو زمین چه هارمونی رویایی یی خلق کرده تشعشع نور آفتاب از لابلای درختان پاییزی خدایا این همه رو کجای دلم بزارم من چجوری هضم کنم من این همه قشنگی رووووو مخصوصا الان ک دارم بعد دیدن فایل نشانه امروزم این کامنت رو مینویسم ک قسمت ۱۹۳ زندگی در بهشتمون بود ک دیوانم کرد دیوانه بخدا … تلفیق اون فایل و این قسمت از سفر ب دور امریکا یه ترکیب ، ترکیب نه یه معجون بهشتیه بخدااااااوندی خدا قسم …
مگه کار من غیر از اینه ک کانون توجهم رو ببندم ب زیباییها و قشنگی های جهان اطرافم ؟ مگه وظیفه من در طول روز همین نبود ک احساسم رو خوب نگهدارم بواسطه ی تمرکز بر زیباییها و قشنگی ها ؟ خوب چه کاری در دسترس تر از آنالیز کردن و بلعیدن و هضم کردن این فایلای بهشتی اخه هست ؟؟؟ استاد دستتو میبوسم ک اینا رو برامون تهیه میکنی و انقدر ب فکر شیر کردن زیباییها با شاگردات هستی عشقم
با فایل دیروز و امروز سفر بدور امریکا من ک خودم رو کاملا اونجا حس کردم من هرروزم رو با این فایلا شروع میکنم من با استاد و مریم هرروز زندگی میکنم هرچند هرروز کامنت نمیزارم ولی دلیل بر بودنم بر سر این سفره ی بهشتی نیست 🥰😍 الهی صد هزار مرتبه شکرت
هرچند کامنت نوشتن برای من حکم تقدیر و تشکر رو داره حکم صدق بالحسنی کردن رو داره
مگه غیر از اینه ک نوشتن درباره زیباییها ما رو ب زیباییها و قشنگی های بیشتری هدایت میکنه ؟
چقدر قشنگ استاد و مری برای هم استوری تلینگ میکنن وای منننن
مرور بر خاطرات زیبای کودکی …
کارتون سیندرلا
جک و لوبیای سحر امیز
کارتون پسر شجاع
همیشه ب این فکر میکردم بعد از آشنایی با قانون ک سیندرلا چ فرکانسی ب جهان فرستاده ک شده همسر شاهزاده خخخ
دقیقا چه نوع از احساس لیاقتی رو در خودش ساخته و چه لولی از عزت نفس ک اونشب هدایت شده ب جشن پادشاه و هدایت شده ب رقصیدن با شاهزاده و شاهزاده هم یه دل نه صد دل عاشقش شده و ادامه داستان
اخه من هنوزم ک هنوزه فیلم سیندرلا رو میبینم تو Netflix
چه آهنگ با مزه و متناسب با فضایی در حال پخشه اونجا خدای من
چقدر زندگی و رابطه استاد و مریم هیجان انگیز و رویاییه و خاص ! اره خاص بهترین کلمه برای توصیف این رابطه رویایی و تک هست …
ک حتی شبیه شم تو زندگی هیچکس حتی شاگردای خود استاد ندیدم ک ندیدم
کلا نتایج استاد خاص ترین هست …
لایف استایل استاد خاص ترین هست چیزی ک حتی خود امریکایی ها آرزوش رو دارن
و همچنین مریم عزیز ک هم مدار استادمون هست ک اینکه سال رابطه شون و عشق شون پایدار بوده و هست همچنان الهی شکرت
وای خدای من این چرخ و فلک رو ببین منو برد ب دوران کودکی هام
دهه هفتادی ها میدونن داستان این چرخ و فلک های محله ای رو چه ذوقی میکردیم هروقت میومد تو محله مون خدای من چقدر زود بزرگ شدیم این قافله عمر عجب میگذرد…
به به چه ماگ های نایسی چه ظرفای شات مشروبی به به 🙈🤩
چه فروشگاه زیبایی چقدر نعمت و ثروت مرسی استاد ک ما رو آوردی راک سیتی واقعا ارزش هزار بار رفتن و هزار بار دیدن این فایل رو داره
خدا قوت استاد نوش جونتون دور دوم گشت و گذار ازین فضای رویایی
خدایا شکرت بخاطر درون مون چقدر زیباست این ویو یا رب
چه آهنگ ملوییییییی
چه آفتاب نازی
چه خیابونای تمیزی هرچند ک خیابونای اینجا هم ب تمیزی و زیبایی همین خیابوناست …
چقدر درخت هست … چقدر فراوانی هست الله اکبررررررر.
اگر تمام درختان قلم شوند و تمام دریاها مرکب باز هم قادر ب شمارش نعمتهات نیستم رب چشمانم …
منو ببخش بخاطر همه ناسپاسی هام
منو ببخش محبوبم بخاطر همه وقتایی ک احساسم بد بوده
منو ببخش ب بزرگی و عظمت خودت ای فرمانروای جهانیان
منو ببخش ک خیلی جاها با ماندنم در احساس بد اعلام کردم ک وجود نداری … و قبولت ندارم
مرسی ک عباسمنش نامی رو آوردی تو زندگیم ک بهم ثابت کنی رزاقیتت رو بخشندگیت رو وهاب بودنت رو بی منت بخشیدنت رو
ببخش منو ک خیلی جاها رابطه م با غیر تو رو بر رابطه م با تو در اولویت قرار دارم و ضربه ش رو هم خوردم و نوش جونم
وفادارم بهت ب عشقت یگانه محبوب و معشوق من
ای خدایی ک بی حساب میبخشی
از جایی ک ب عقلم نمیرسه بهم حال میدی
ای خالقی ک عاشق تغییر و تحولی و خالق بهار و خزان
ای نقاش ماهری ک منو ب «احسن صور» و زیباترین چهره نقاشی کشیدی
و روزی بسوی تو بازگردانده میشوم
و بقول حضرت عیسی : سلام بر من روزی ک ب این دنیا آمدم روزی ک ازین دنیا خواهم رفت و روزی ک دوباره زنده خواهم شد
نفس عمیییق …
الهی شکرت
راستی خلاقیت تون رو در دقایق آخر فایل بنازم من
چه عکسای باحالی گرفتین از همدیگه
حلالتون اینهمه تجربه قشنگ از امریکای رویایی
و ب امید دیدار …
پیشاپیش هالوین هم مبارک راستی 🎃
کدوی هالوینم رو هم دیشب درستش کردم و آماده ست 🎃
اینم یه بهانه دیگه برای شادی کردن بی دلیل …
ارادتمند استاد عزیزم و مریم عاشق و خانواده صمیمی عباسمنشیم هلنا از نروژ 🇳🇴🤍
۲۸.۱۰.۲۱
حکایت همچنان باقیست
سلام هلندی زیبایم .آه که هر موقع تو اوج هستم به کامنت های زیبات هدایت میشم عزیز دلم .دفعه ی قبل به کامنت زیبات که گفتی رابطه ی رویایی تو خلق کردی هدایت شدم چقدر تحسینت کردم وچقدر برا آرزوی خوشبختی کردم .وایمان دارم تحسین رابطه ی تو واستادم من را هدایت می کنه به یه رابطه ی رویایی.امروز با خوندن کامنت زیبا والهیت اشک از چشمانم جاری شد .عزیزم چقدر دلنوشته هات زیباست .واقعا تحسین برانگیزه .عاشقانه دوست دارم وبهترینها رو برات آرزو دارم.
هلنا جان من چی بگم انقد ک قشنگ توصیف کردی همه چیز و خداراانقد قشنگ ستایش کردی زبونم قاصر شد ار این همه تعریف و تمجید تو همزمان ک کامنتو میخوندم منم همون حس و حال تو رو گرفتم با خدای خودم
ممنونم دوست عزیز ک انقد در فرکانس بالا هستید و منم دریافت کردم این فرکانسو
سپاسگذارم از هلنای عزیزو ازتمثیلهای زیباشون و سپاسگذارم از استاد عزیزم و مریم نازنیم برای اینکه این همه زیبایی نشونمون دادن
درپناه الله یکتا باشد شاد و سعادتمند و خوشبخت و سلامت و ثروتمند هلنای دوست داشتنی و استاد عزیزم❤