دیدگاه زیبا و تأثیرگزار الهه عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
من عاشقتم استاد بینظیرم که برامون از این بهشت زهرای زیبای این شهر بینظیر فیلم گرفتی و این نکات مثبت و زیبا رو برامون توضیح دادین.
یدن این مقبره ها که همراه با این اهنگ بسیار ارامش بخش همزمان شده بود، بهمون یه دنیا حس الهی و ارامش بخش رو هدیه داد. چقدر این ارامگاه ارامش خاصی رو بهمون میداد، چقدر انرژی الهی و بینظیری داشت و تمام وجودم رو پر از ارامش کرده بود. چقدر با نظم و تمیز و مرتب و بسیار زیبا این مقبره ها رو ساخته بودن. چقدر این چمن ها زیبا و یکدست بودند. چقدر با طرح زیبا و بینظیری این مقبره ها رو کنار هم ساخته بودن و این سادگی که مقبره ها داشتن و رنگ سفید و زیباشون به ادم ارامش میداد. نگاه زیبای این کشور بینظیر امریکا رو به ارامگاه رو دوست دارم. همه چیز رو در کمال سادگی چقدر زیباست. پرچم زیبای این کشور بینظیر همیشه بهم حس خوبی رو هدیه میده.
استاد عزیزم صحبت های زیباتون بهم اگاهی های بینظیری رو هدیه داد: اینکه تا میتونم از تک تک لحظات زندگیم لذت ببرم؛ تا میتونم حس خوب رو به خودم هدیه بدم؛ تا میتونم مهربون و بخشنده باشم؛ تا میتونم در لحظه زندگی کنم و از زندگیم لذت ببرم؛
تا میتونم حس شادی رو به خودم هدیه بدم و با موندن توی احساس خوب، با تمرکز روی نکات مثبت و با ایجاد شخصیت صدق بالحسنی، برای خودم یه زندگی بهشتی رو خلق کنم .
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 122435MB28 دقیقه
بنام الله که تنها روزی دهنده و نجات دهنده اوست
سلام ب استاد عزیز …خانم شایسته عزیز و بچه های عزیز .
کار بسیار پر خطریه پشت فرمون حین رانندگی غذا خوردن چون حواس ادم پرت میشه ..
چقدر فضای بهشت زهرا روحانی بود …
از نگاه من انسانها هر کجا که باشن با هر عقیده و دینی قابل احترامن چون همه ما انسانها از پیش خداوند میاییم جسم ما و وجود ما رو خداوند خلق کرده بنابراین قابل احترامه…و باید ب همدیگه احترام بذاریم … اکثر کشورها سربازان شجاع دارن از ایران خودمون گرفته تا ژاپن و امریکا و بقیه کشورها…
انرژی حاکم در اونجا رو از همین راه دور هم میشد حس کرد …
چه طراحی زیبایی داشت وقتی از بالا میبینیم متوجه این موضوع میشیم …ب نظر من همه اونایی که مردند دوباره بر میگردند ب دنیا منتهی در یک جسم دیگه ای و ب یک شکل دیگه ای…
چون همه چی پیوسته و دائما در حال ارتعاش و هرگز چیزی ب نام مرگ وجود نداره از زمانی که این جملات رو از استاد شنیدم انقدر حس خوبی ب من دست داد که همین حس خوب باعث شد که این مفهوم در ذهن ناهشیارم ثبت بشه و هر وقت راجع ب مرگ و میر صحبت میشه ترس و احساس بدی ندارم چون میدونم که دوباره بر میگردم حالا ب یه شکل دیگه …
اما میدونم مرگی در بین نیست …
همانطور که درختان در پاییز برگهاشون میریزه و نمی میرند و در بهار دوباره برگ های تازه در میارند و از نو زندگی جدیدی رو اغاز میکنن …..ما انسانها هم نمیمیریم ….فکر کردن ب مرگ امید و انگیزه رو از ادمی میگیره ..
.فکر کردن ب مرگ شوق زندگی رو از ادم میگیره …
شنیدن کلمه مرگ در ذهن انسانها واژه ترس رو یاد اوری میکنه و ترس ذهن انسان رو فلج میکنه باید با ان مبارزه کرد و یا یه جوری برای خودمون و ذهنمون باور سازی کنیم که ترسهامون بریزه …
اگه ثروت میخوایم باید وازژه ترس رو از ذهن مون بیرون کنیم چون ترس یه حالت ذهنییه که دشمن شماره یک ادمی محسوب میشه…
ترس قوه ی عقل رو فلج میکنه ….قوه ی تخیل رو نابود میکنه …خود باوری رو درون ادمی میکشه …اعتماد ب نفس رو از ادم میگیره ..اشتیاق رو از ادمی میگیره در واقع برای خیلی از انسانها مرگ یکی از بی رحمانه ترین ترسها ست …دلیلش هم ب خاطر تعصب مذهبی که ادما دارند
اگه بپذیریم که دنیا از دو چیز تشکیل شده انرژی و ماده …..
و طبق علم فیزیک انرژی و ماده هرگز نمیتوانن نابود شوند بلکه از شکلی ب شکل دیگه در میان پس زندگی نمیتواند نابود شود …زندگی مثل دیگر شکلهای انرژی فقط تغییر میکند …
مرگ صرفا یک انتقال …از یک فرکانس ب فرکانس دیگر ….
در واقع بهشت هم یک فرکانس …..
بقول استاد مرگ چیزی یک خواب طولانی نیست …خواب هم چیزی نیست که ادمی ازش بترسه …یک خواب ارام ….
بدین شکل میتوان ترس از مرگ را از بین برد …
عادت ب فکر کردن در مورد مرگ ب جای بیشترین استفاده از زندگی بردن یک فکر مزاحمی ست که انگیزه زندگی رو از ادمی میگیره …
فکر کردن ب این موضوعات ذهن ادمی رو فلج میکنه باید نگاه مون رو در مورد ترس از مرگ تغییر بدیم …..
چیزی که از همه بیشتر در این فایل برام جالب بود دیروز تو کامنتم نوشته بودم : هیچ چیز نمیتونه یه عقاب رو از پرواز باز بداره ..
امروز تو فروشگاهی که استاد رفت با عقاب و نام عقاب روبرو میشیم و استاد میگه من از عقاب خوشم میاد و در نهایت اون عقاب رو خریداری میکنه چقدر حال کردم با این موضوع ……درسته عقاب شیشه ای بود …اما اگه کمی دقت کنیم این همون قانون جذب که با افکار و نوشتن فعالش میکنیم ..
صاحب اون فروشگاه چقدر هنر زیبایی داشتند …. …واقعا هنر مند واقعی بود خیلی لذت بردم …این همون عشقیه که ما ازش تعریف میکنیم وقتی عشق در کارباشه پول و ثروت خودش با پای خودش میاد نیازی نیست تو زور بزنی ….
ثروت مانند استاد با پای خودش میره پیشش در صورتیکه استاد میخواست جای دیگه بره اما سر از اون فروشگاه در میاره …
چقدر حال کردم استاد توی فروشگاه با خانم شایسته ب زبان کشور خودش ( فارسی ) صحبت میکرد… بدون هیچ واهمه ای.
یا مثل خیلی ها که اینجور مواقع میگن ( وا عزیزم یه وقت فارسی صحبت نکنی کلاس ما پایین میاد ) ریلکس با هم دیگه ب زبان فارسی صحبت میکنن …
این رفتارهای استاد هست که من خیلی باهاش هماهنگم و حال میکنم …
وقتی ادم تو یه کشور دیگه با زبان مادری خودش صحبت میکنه اصلا احساس غربت نمیکنه حس خیلی خوبی ب ادم میده مخصوصا یکی هم همزبان پیشت باشه ….مرسی …
چقدر سوالهای خوبی پرسیدید همه چی رو میخواین ریشه ایی جویا بشین رزومه اش رو میخواین بدونین این چقدر خوبه
عالیه عالی….
استاد تمام زندگیش رو با استفاده از قانون جذب ب شکل معجزه وار دگرگون کرده …در واقع این نیرو همان توان دوم ماست که با افکار ما فعال میشه ..در حقیقت قدرت درون ماست ..
این از قابلیت و قدرت ذهن ما ادماست ما بعنوان یک انسان باید این قدرت رو درونمان شناسایی کنیم …
من دیروز در مورد عقاب یه جمله ایی مینویسم و امروز با اتفاقاتی مواجهه میشم که مربوط ب عقاب هست
چگونه این اتفاق میفته ..؟!
شاید این جذب خیلی کوچولو باشه و ب چشم نیاد اما اصول کار همینه …
برای قانون جذب کوچیک و بزرگ معنا نداره ….
محدودیت فقط تو ذهن ادماست که معنا پیدا میکنه… این همه اجرام اسمانی در فضا با قانون جذب دارن حرکت میکنن..
این ما هستیم که قانون جذب رو فعال میکنیم همه چی رو خودمون داریم با کلام مون و با افکارمون ب وجود میاریم اما بیشتر مواقع حواس مون نیست که این کار رو میکنیم ….
بیشتر مردم با این طرز تفکر که موفقیت یک گام مشخص در زمان مشخص است زندگی میکنن اما هیچ چیز از قبل مشخص نیست …
ما فقط با افکارمون و با قدم اولی که همجهت با ان بر میداریم موفقیت رو رقم میزنیم نیاز ب هیچ زور زدنی نیست ….
در کمال ارامش و لذت بردن اتفاقات رقم میخورن برای ما ….
همه چی باورهای ماست ..
اما عقل سلیم ادمی این موضوع رو رد میکنه و قبول نداره …
باید ناباوری را در وجودمون متوقف کنیم
باید فراتر از مرزهای تعیین شده ذهنی مان حرکت کنیم …همه اینها ریشه در زباله های ذهنی مون داره …
منابعی از نیروهای قابل دسترس برایمان وجود دارند که قابل دیدن نیستن و بسیار بزرگ تر و نیرومندتر از منابعی هستن که هم اکنون قابل رویت هستن …
این نیروهای ناپیدا قابل توضیح دادن نیستن تنها با تلاش فردی ب ارزوها و قابلیت کامل خودتان نمیرسید …
هر گاه ب این منبع نیرو وصل میشوید اتفاقات شمارا دیوانه میکند ..
نیاز نیست کاملا انرا بفهمیم تا از ان استفاده کنیم همانطور که لازم نیست درک جامعی از پیچیدگی فیزیک انرژی الکتریکی داشته باشیم تا کلید یک لامپ را بزنیم و سرتاسر اتاق را غرق در نور کنیم ….
اگر اینگونه فکر میکنید که قرار است تمام کار را خودتان انجام دهید بهبود عملکرد شما بصورت غیر واقع گریانه جلوه میکند نیازی نیست این گونه باشد
ب خداوند اعتماد کنید ….
برای اینکه با قانون جذب و تفکر نو اشنا و موفق بشیم نیاز ب ترک ریشه ای بعضی از عادات هایمان دارم چون عادات هایمان اجازه این کار رو ب ما نمیدن ….
چون این قدرت با رفتار و افکار ما رقم میخوره که همان نگرش نامیده میشود …
اگر همچنان ب اتکا کردن ب راهکارها و روشهای قدیمی مان ادامه بدیم در حقیت در یک چرخه ثابت و محدودی گیر کردیم و رشد انچنانی نخواهیم داشت …
اگر شک داریم این همان ترمز ماست …
اگر خواهان پیشرفت و افزایش رشد مون هستیم باید با شدت بیشتری در جستجوی ب کار گیری عادت های جدید مون باشیم
باید دست از تلاش فیزیک بیشتر برداریم و ب اصطلاح دنده رو تغییر بدیم ..
چون پای ما ب اندازه کافی گاز رو فشرده …احتیاج ب دنده جدید داریم که خودرو دور بیشتری برداره …
اگه با همان دنده بریم و فقط گاز بدیم هیچ اتفاقی نمیفته فقط فشار بیشتری ب خودمون و قطعات داخلی خودرو اوردیم
اما خیل عظیمی از انسانها میخوان با سماجت و تلاش بیشتر ب همان مسیر خودشون ادامه بدن ..گاهی یه تفکر نو از هزاران تلاش فیزیکی سخت نتیجه بهتر و بیشتر میده …
ما نیاز ب یه چشم انداز فکری جدید و الگویی مثل استاد داریم که بدون مقاومت نتایج بیشتری رو وارد زندگی مان کنیم کاری که برای استاد جواب داده پس ب هر کس دیگری هم جواب میدهد …
باید ب دنبال الگوهای عملی و فکری جدید باشیم…
کاری که استاد ۱۵سال پیش انجامش داد و این الگو بعد این همه سال هرگز قدیمی و کهنه نشده و هنوز که هنوزه داره براش کار میکنه و موفقیت هاش روز ب روز بیشتر و همینطور از لحاظ جسمی و روحی هم سالم تره …
بزرگ ترین مانع برای غلبه بر فرصت ها اینه که هیچگاه انها را ب چالش نکشیم
شجاعت ب معنای عدم حضور ترس و اضطراب نیست شجاعت اقدام کردن علی رغم وجود ان احساسات است …
پس با نیرو ب پیش میرویم …
خدایا شکرت …
بهترینها رو از خداود مهربان براتون خواستارم …
امیدوارم ب تمام خواسته ها و ارزوهاتون برسین
تشکر ….
سلام ب خانم شریعتی عزیز ….
خیلی زیبا نوشتی …..لذت بردم از دیدگاهت بسیار بسیار عالی بود تحسینت میکنم ب خاطر درک بالایی که از قوانین جهان بدست اوردی …مطمئنم اگه تو همین مسیر ادامه بدی بزودی شاهد شگفتیها در زندگیت خواهی بود …
بهترینها رو از خداوند مهربان برات خواستارم
امیدوارم ب تمام خواسته ها و ارزوهات برسی
تشکر ….