دیدگاه زیبا و تأثیرگذار علیرضا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
رسیدیم به دریای گمشده. عجب اسمی!
خانوم باحال تور لیدر چقدر زیبا با چند تا سوال ساده، شروع به برقراری ارتباط با افراد کرد و در ادامه داستان خنده دار از مادرشون نقل کردن و یجورایی سعی کردن از قانون ارتباط موثر بنحو احسنت استفاده کنن پیش از اینکه برن سراغ بازدید. چقدر این موضوعات درس داره برای هممون در حوزه بیزینس، در حوزه روابط و هر جایی میتونیم بکارشون بگیریم و نتایج عالی کسب کنیم.
خدای من غار رو ببین. چه عظمت و زیبایی و شکوهی. باورم نمیشه زیر زمین توی غار یسری گیاه باشن که رطوبت و آبشونو از رطوبت غار بگیرن و با نور مصنوعی رشد کنن. چقدر فوق العاده و شگفت انگیزه . سقفش ، دیواره هاش و … . انگار یک گروه هنرمند و سنگ تراش اومدن کل در و دیوارشو تراشیدن. توضیحات خانوم لیدر تور چقدر جالبه و کامل داره تک تک فضاها رو به تفکیک براتون توضیح میده چقدر خوب و عالی داره کارشو انجام میده.
چقدر خندیدم استاد اونجاییکه گفتید یه لحظه برقا رو خاموش کردن و بهتون گفتن دستارو بهم بمالید تا نورانی بشه و شمام باور کردید. چقدر همین موضوعی که استاد گفتید، باورا در ما اینجوری شکل گرفتن و یا شکل میگیرن، نکته داره. اینکه شما به این خانوم اعتماد کردید بعنوان لیدر تورتون و حرفش رو چون باور داشتید به محض اینکه این جمله رو بزبون آورد همگیتون بدون استثنا اونکارو انجام بدید و جالبتر اینکه ایشون میگه هر گروهی رو میبرم بازدید، همین تست رو روشون انجام میدیم و نتیجه هم یکسانه. این تیکه واقعا برام جالب بود و درس داشت. خانوم شایسته دقیقا به نکته جالبی اشاره کردید یه گرند کنیون در دل غار. چقدر تشبیه زیبا و دقیقی!!
اینقدر این فضا رو دوست داشتم که رفتم و سرچ کردم و تاریخچه غار رو مطالعه کردم برای دوستان عزیزم اینجا مینویسم :
در اعماق کوهی در نزدیکی سوئیت واتر در شرق تنسی، بدنه آبی قابل توجهی به نام دریای گمشده وجود دارد. دریاچه گمشده که توسط کتاب رکوردهای جهانی گینس به عنوان بزرگترین دریاچه زیرزمینی آمریکا ثبت شده است، بخشی از یک سیستم غار وسیع و تاریخی به نام غارهای Craighead است.
این غارها از زمان سرخپوستان چروکی شناخته شده و مورد استفاده قرار گرفته اند. هنگامی که اولین مهاجران سفیدپوست در دهه 1820 به دره تنسی رسیدند، غار را نیز کشف کردند و از آن برای نگهداری سیب زمینی و سایر سبزیجات استفاده کردند. دمای ثابت 58 درجه یک سیستم تبرید ایده آل برای مواد غذایی فراهم کرد.
در طول جنگ داخلی، ارتش کنفدراسیون غار را برای استخراج نمک، کالایی که برای تولید باروت ضروری است، استفاده کردند. دفتر خاطرات آن دوره داستان جالب جاسوسی را نشان می دهد که به غار محافظت شده نفوذ کرده و تقریباً موفق شد عملیات انفجار معدن را قبل از دستگیری به انجام برساند. طبق دفترچه خاطرات، او در نزدیکی درخت صمغ بزرگ در ورودی غار مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
کشف غار توسط یک پسر بچه 13 ساله:
در طول تاریخ اولیه شایعات ثابتی درباره وجود یک دریاچه زیرزمینی بزرگ در جایی در اعماق غار وجود داشت، اما در واقع تا سال 1905 کشف نشد. در آن سال پسری 13 ساله به نام بن سندز از دهانه کوچک و گل آلود 300 فوتی عبور کرد. زیر زمین لیز خورد و خود را در اتاق بزرگی دید که نیمه پر از آب بود. اتاق آنقدر بزرگ بود که هیچ نوری در آنجا مشاهده نمیشد. ساندز تا آخر عمرش از توصیف اینکه چگونه گلوله های گلی را تا آنجا که می توانست به داخل تاریکی پرتاب می کرد و چیزی جز پاشیدن به هر طرف نمی شنید، خوشحال بود.
وسعت کامل دریای گمشده با وجود تلاش تیم های غواصی مجهز به تجهیزات اکتشافی مدرن هنوز مشخص نیست. بخش قابل مشاهده دریاچه 800 فوت طول و 220 فوت عرض دارد. قایقهای کف شیشهای که با موتورهای الکتریکی کار میکنند، بازدیدکنندگان را به دریاچه میبرند، دریاچه که با برخی از بزرگترین ماهیهای قزلآلای رنگین کمان در آمریکای شمالی پر شده است. اتفاقاً ماهیگیری مجاز نیست. هنوز هیچ انتهایی برای دریاچه پیدا نشده است.
در ادامه استاد عزیزم توضیحات تکمیلی رو در مورد کشف غار توسط این پسر بچه دادن که حرفشو مردم باور نمیکردن تا 60 سال بعد!! واقعا چقدر جالب تصاویر بینظیر از دریاچه بزرگ کف غار با اون شفافیت بینهایت و ماهی های قزل آلای رنگین کمان که دور تا دور قایق رو گرفته بودن و آدم حس میکرد میتونه با دست بگیرتشون.
شوخیای بامزه ای که خانوم لیدر با مسافرانش میکرد بر جذابیت این بازدید بسیار بسیار اضافه کرده بود. نکته قابل توجه و تحسین برانگیز دیگه تسلط بسیار بالای ایشون به کارش بود که بدون وقفه و پشت سرهم و بسیار رسا و گویا راجع به قسمتهای مختلف به حضار اطلاعات میداد. موقعیکه که استاد بعد از بازدید از ویژگی های شخصیتی خانوم بکا گفتن، واقعا حقانیت قانون بر من ثابت شد که:
هر ویژگی ای که تو داری هر نکته ای که در وجودت هست بعنوان یه انسان ارزشمنده اگه بقول دیگران پر حرفی اگه فلان خصوصیت جسمی رو داری اگر فلان کارو بلدی که بنظر دیگران احمقانس! حرفشونو باور نکن! اگه باورهاتو راجع به خودت و توانمندیهات درست کنی همون ویژگی همون خصوصیت که شاید از نظر دیگران احمقانه باشه شاید اصلا توانایی بحساب نیاد، میشه برگ برنده تو در زندگیت درست مثل خانوم بکا که در جای درست خودش قرار گرفته و داره حال میکنه با کارش و زندگی میکنه.
این قانونه این قانونه که اگه در جای درست خودت باشی اتفاقات و شرایط عالی رو تجربه میکنی مثه استادمون که با کارشون دارن زندگی میکنن مثه خانوم بکا که همین شرایطو دارن. واقعا باید هممون یاد بگیریم که کار و زندگی از هم جدا نیست. کار کنیم و زندگی کنیم و از هردوشون لذت ببریم این باید شعارمون باشه بنظرم تو زندگی.
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 123422MB27 دقیقه
بنام الله که تنها روزی دهنده و نجات دهنده اوست
سلام ب استاد عزیز …خانم شایسته عزیزو بچه های عزیز …
از هوش و اعتماد ب نفس استاد خوشم میاد ….این تصاویر واقعا ادم رو تحت تاثیر قرار میده …
نظام باورهای انسان رو فقط با تحت تاثیر قرار دادن ذهن میشه تغییر داد… خیلی وقتها ب خودمون میگیم میخوام فلان چیز رو تغییر بدم اما تا زمانی که ذهن رو تغییر ندیم هیچ اتفاقی نمیفته …همه چی از ذهن شروع میشه ….
در وصف زیباییهای این فایل نمیشه چیزی گفت ….انقدر که زیباست …فقط باید انرا تماشا کرد…
خیلی زیبا ست ….چقدر متحیر کننده ست ….شهری در عمق ۲۰۰متری زمین با رودخونه و ماهی …! با این همه امکانات ..!
فقط میشه گفت خدای من ……شکرت..
یک گنجینه ای در زیر زمین …
خدا میدونه چقدر از این گنجها در اسمان و زمین و در این جهان نهفته ست که هنوز انسانها کشفش نکردند ….
من احساس میکنم کلا سیاره زمین ما در بین این همه سیارات خودش یه گنجینه ست …
کم کم انسانها دارند بهش میرسند ….بقول استاد میلیون ها سال طول میکشه تا انسان ب تمام اون گنجهایی که خداوند در زمین و اسمان افریده برسه …
شاید هیچ وقت هم نرسه …واقعا جهان انباری سر پوشیده از ثروت و فراوانیست …
خدایا شکرت ….دیوانه کننده ست ..
کی میتونه بیاد این چیزاها رو توضیح بده …؟
یه چنین گنجی زیر زمین باشه …؟! هیچکس..
خدایی که این همه اجرام اسمانی در فضا رو تنظیم و کنترل میکنه این همه گنج در زیر زمین که عقل هیچ ادمی قد نمیده …با هیچ منطقی جور در نمیاد ….خدایا فقط میتونم بگم شکرت ….
خدایی که این همه نشانه برای انسان این اشرف مخلوقات می افرینه و سر راهش قرار میده اون وقت بازم این انسان برای مشکلش که میخواد بسپاره ب نیرویی بالاتر از خودش شک داره …
ادمی که برای ب حرکت در اوردن یه ماشین فکستنیش این همه تلاش میکنه کلی سوخت مصرف میکنه اما میلیاردها ساله که خداوند داره این همه کهکشانها رو ب حرکت در میاره …چه جوری یک چنین خدایی نمیتونه مشکل ما رو حل کنه …؟
واقعا ما انسانها نگران چی هستیم ….؟!
چرا اینقدر مضطرب و نگرانیم ….؟!
همین اضطراب و نگرانی ذهن ما ادما رو نابود کرده ….!
نگران چی هستی …؟
نگران قسطهای بانکی ات هستی …؟
نگران مشکلت در روابط عاطفی ….؟
یا نگران کارها و مشکلاتی که پیش اومده هستی …؟
از همین لحظه بسپار ب خداوند خودش برات حلش میکنه ….
چه جوری حلش میکنه …؟
ما نمیدونیم ….مگه تو میتونی این رودخونه و دریایی که ۲۰۰متر زیر زمین توضیح بدی …؟!
جوری حلش میکنه که فکرشم نمیکنی …قبول کن که همین الانشم خداوند بوده که تمام مشکلاتت رو حل کرده ….
چقدر ادمی در این مورد ناتوان و ضعیف عمل میکنه ….چقدر ادمی در تغییر باورها و پذیرفتن باورهای جدید ضعف داره ….
چقدر باورهای ضعیفی داره …چقدر این ادمی چسبیده ست ….چقدر رها و ازاد بودن و سپردن ب نیرویی برتر براش سخته….
چقدر ادمها ب عقل و منطق خودش مینازن ….
عقل و منطق ادمی در برابر این همه عظمت خداوند چاره ای جز سکوت نداره و باید سر تعظیم فرود بیاره ..
اما با همه این تفاسیر باز موقع سپردن کارها و مشکلاتش ب خداوند ناتوان و ضعیف عمل میکنه …
این همون نقطه کور در زندگی انسانهاست که باید باز بشه …هر کسی این نقطه کور زندگیش رو باز کرده پیروز و موفق شده منجمله استاد ..
هرکسی هر جایی قرار گرفته اون جاش درسته …افرادی که ب خداوند و جهان اعتماد کردند برنده شدن…
اما اونایی که ب منطق خودشون اعتماد داشتن بازنده شدند ….
منطق تو هرگز نمیتونه بپذیره که خداوند چه جوری مشکلاتت رو حل میکنه …
فقط همین یه جمله رو داشته باش که تا الان اون بوده تمام مشکلاتت رو حل کرده …
بگو خدایا شکرت ب خاطر تمام نعمتها یی که ب من دادی …خدایا شکرت …
یه موضوعی که یه ماه پیش برام رخ داده رو میخوام براتون تعریف کنم بی ربط نیست …
یادم میاد یه ماه پیش یه سوالی از خداوند پرسیدم….
گفتم خدایا چه جوری ب خواسته ام میرسم….؟ یا چه کار عملی ایی باید انجام بدم که ب خواسته ام برسم ….؟!
شاید باورتون نشه…
این سوال رو من ساعت ۱۱ظهر از خداوند پرسیدم ساعت ۸شب خداوند توسط دختر بچه پسر عموم که ۹سالش هست و با باباش بطور اتفاقی اومده بودند پیش من پاسخم رو داد ..
تو لحظه ای که باباش داشت با یکی صحبت میکرد یه حسی درونم گفت این سوال رو از این بچه بپرس ببین چه جوابی بهت میده …
گفتم آرشیدا تا حالا شده یه چیزی دوست داشته باشی بعد بدستش بیاری …؟ گفت اره ..
گفتم چه جوری ….؟
گفت من دو سال پیش یه دوچرخه میخواستم … خواستم یه دوچرخه داشته باشم …
گفتم خدایا یه دوچرخه ب من میدی ….؟ اگه یه دوچرخه ب من بدی من دیگه هیچی ازت نمیخوام ….
گفتم خب ب دوچرخه ات رسیدی ..؟ گفت اره ….یه سال بعد بهش رسیدم
گفتم چه جوری بهش رسیدی چی کاری انجام دادی …..؟
باورتون نمیشه …بچه ۹ساله داشت این چیزارو ب من میگفت
دقیقا این جمله رو گفت : هر شب موقع خوابیدن خدارو شکر میکردم …میگفتم خدایا ب خاطر تمام نعمتهایی که ب ما دادی ازت سپاسگزارم …خدایا شکرت ب خاطر تمام این چیزهایی که ب ما دادی ….!!!!!!!!!
باورتون میشه …؟؟؟؟!!!!
این پدر و دختر رفتن من تا ۲۴ساعت تمام داشتم ب این حرفش فکر میکردم ….
گفتم خدایا …این بچه چی میگه دیگه …؟
یعنی چی …؟!!!!!
این چه میدونه این حرفها چیه ….!!
فهمیدم که خداوند از طریق این بچه معصوم داشت با من حرف میزد ….خیلی تحت تاثیر حرفش قرار گرفتم ….
واقعا همینه ….شکر نعمت نعمتت افزون کند ….کفر نعمت از کفت بیرون کند ….
خدایا شکرت …خدایا چه جوری با بندگانت حرف میزنی …؟
خداوند هر لحظه داره از بی نهایت روش با ما ادما صحبت میکنه منتهی اگر در مدار شنیدن این حرفها نباشیم نمیشنویم …نمیبینیم …نمیفهمیم ….صدای خداوند رو نمشنویم چون در فرکانسش نیستیم ….
ب خاطر همینه با این جمله استاد خیلی حال میکنم هر کسی هر جایی قرار گرفته جای درستش همونجاست
تا در فرکانس شنیدن نباشی نمیشنوی ….زور زدن بی فایده ست ….
نمونه اش دریای زیر زمین ….اینا همه اش نمونه بارزیست که خداوند داره با بنده هاش صحبت میکنه ….
ایا ما داریم در بیداری خواب میبینیم …؟!
ایا اینا حقیقت داره …؟
اره حقیقت داره ….ما انسانها همیشه داریم خواب میبینیم ….ما انسانها در بیداری داریم خواب میبینیم
وقتی میمیریم تازه از خواب بیدار میشیم …..
انسانها فقط با حواس پنجگانه شون دارن زندگی میکنن …ادما یاد نگرفتن از تواناییهای دیگه شون استفاده کنن …مثل شهود …تخیل …..الهاماتی که خداوند هر لحظه بهشون میکنه ….
یاد نگرفتن از قدرتهای درونیشون استفاده کنن …این حواس پنجگانه رو همه حیوانات هم دارند ….
تفاوت ما با دیگر مخلوقات خداوند رو باید در چیزهای دیگری جست …
دقیقا در این تواناییهای برتر ذهنی هست …تواناییهایی که یاد نگرفتیم ازشون بدرستی استفاده کنیم انسانها بشدت ب عقل و منطق خود وابسته اند ….
ب خاطر همینه برای مشکلات شون نگرانن …ب خاطر همینه برای بدهی هاشون نگرانن …چون ب خداوند ایمان ندارند …ب خداوند باور ندارند ….
وقتی مشکلاتت رو میسپاری ب خداوند اما هنوز در اعماق دلت نگران و ناراحتی و اضطراب داری یعنی تو هنوز خدای خودت رو باور نداری ….خدایی که ۲۰۰متر زیر زمین چنین عظمتی رو می افرینه . …
خدایی که تو اعماق اقیانوسها و تو اسمونها غذای موجودات زنده رو فراهم کرده …نگران چی هستی …؟
خدایی که استاد عباس منش رو از اون وضعیت مسافر کشی با یه تاکسی ترکیده در گرمای بندر عباس ب کشوری با طبیعتی رویایی و زندگی غرق در نعمات بهشتی میرسونه ..
چه جوری این اتفاقات رخ میده …؟!
کدوم عقل و منطقی میخواد اینارو توضیح بده …؟!
نگران چی هستی …؟!
نگران مشکلت ..؟
نگران قسطهای بانکی ات …؟!
کمی رو ایمانت کار کن ….کمی رو باورهات بیشتر کار کن ….همه اش حل میشه…میشه …با تمرین میشه …اگه استاد تونسته پس همه میتونن….
همانطور که اون باورهای درب و داغون رو در ذهنت شکل دادی حالا باورهای قدرت مند رو شکل بده …..
بهترینها رو از خداوند مهربان براتون خواستارم …
امیدوارم ب تمام خواسته ها و ارزوهاتون برسین
تشکر ….
سلام ب خانم صدیق عزیز…
منم سپاسگزارم از شما دوست عزیز ….همه ما داریم در این دنیا از هم دیگه می اموزیم ….از حس بخشندگی تون بی نهایت سپاسگزارم …
اره درست میگی …
من وقتی این جمله رو از زبان این بچه شنیدم همون لحظه توی دلم گفتم خدایا : این ذره بچه چی داره میگه …
این حرفهای دهن این بچه نیست ..این از جای دیگه داره ب من گفته میشه منتهی از زبان این فرشته کوچولو ….
این بود که ساعتها منو ب فکر فرو برد ….
همون شب موقع خواب تازه دوزاریم افتاد این پاسخ سوالی بود که من حوالی ظهر از خداوند پرسیده بودم که خداوند داشت از طریق این بچه با من حرف میزد …
تازه عجیب تر اینکه این فامیل ما سال در دوازده ماه پیش ما نمیان…..اما اون روز بطور اتفاقی اومده بودند…
شنیدن این حرفهاست که باورهای مارو میسازه…
بهترینها رو براتون از خداوند مهربان خواستارم
امیدوارم ب تک تک خواسته ها و ارزوهات برسی
تشکر …
سلام ب خانم شریعتی عزیز ….
امیدوارم حال دلتون عالی باشه ….شما بی نهایت لطف دارین ….
از لطف تون بی نهایت سپاسگزارم ..
ب نظر من سپاسگزاری ب خاطر هر چی که باشه از یه فرکانس الهی بر خورداره …
اما اینکه حال دلمون از چیزی خوب بشه اما سپاسگزاری نکنیم این خودش یه ترمزه تو وجود ما ….حالا اون چیز که حالمون رو خوب کرده میخواد یه شی باشه یا انسان و یا هر چیز دیگه ای …
سپاسگزاری یه انرژیه که ما اون رو ب خاطر انرژی ایی که دریافت کردیم با منتقل کردن دوباره آن مضاعفش میکنیم که در نهایت ب سمت خود ما بر میگرده و این خیلی خوبه….
منم از کامنتهای شما بسیار اموختم……تحسین تون میکنم ب خاطر کامنتهای زیباتون….ب خاطر اشتیاقی که برای رشد کردن داری لذت بردم … همه ما اینجا داریم از همدیگه درس میگیریم ..
تمام نگرانیهای ما ریشه در ترسهای مون داره …نگرانی و ترس مثل یه لایه ویروسی در وجودمون عمل میکنه و مانع از کار کرد صحیح مغز مون میشه
ب چیزی دوست نداری توجه کنی اما باز داری بهش توجه میکنی …..چرا …؟
چرا ب چیزی که دوست نداری اما بازم ته دلت داری بهش توجه میکنی و احساست بد …چرا ….؟
همه از اون ترسهاست که از ذهن ما شروع میشه …
امیدوارم از کنترل ذهن بالایی بر خوردار باشی …
بهترینها رو از خداوند مهربان براتون خواستارم
امیدوارم ب تمام خواسته ها و ارزوهات برسی
تشکر …
سلام ب شما خانم شریعتی عزیز ..
سپاسگزارم از شما دوست عزیز….از دقت و نظری که ب متن کامنتها دارین لذت بردم ….این متعهد بودن شما ب رشد و توسعه فردی تون رو میرسونه ..
تحسین تون میکنم ب خاطر مداومت و پشتکاری که در این مسیر دارین …
همه ما انسانها هر لحظه مورد هدایت و الطاف خداوندقرار داریم منتهی مشغله های این دنیای مادی مانع از شنیدن الهامات خداوند میشه …
امیدوارم هر روز پرقدرت از دیروز ب مسیرتون ادامه بدین
براتون بهترینها رو از خداوند مهربان خواستارم
امیدوارم ب تمام خواسته ها و ارزوها تون برسین
تشکر ….
سلام ب راضیه خانم عزیز ….
سپاسگزارم از لطف تون …عین حقیقت گفتی …واقعا وقتی ادمی مشکلش رو میسپاره ب خداوند اما هنوز ته دلش نگرانه یعنی هنوز در اعماق وجودش مطمئن نیست و یه جورایی تردید داره …
شک و تردید ناشی از ترسهای ادماست ….شک و تردید تمرکز رو از ادم میگیره … ذهن رو بی قرار و عاجز میکنه …
تردید نگرانی بهمراه داره ……و نگرانی ذهن ادم رو فلج میکنه …خوشی رو از ادم میگیره ..ما با نگران بودن هرگز ب هدفهامون نخواهیم رسید حتی اگر ۱۰۰۰سال عمر کنیم …امیدوارم شادی جز جدا نشدنی وجودت باشه …
بهترینها رو از خداوند مهربان براتون خواستارم
امیدوارم ب تمام خواسته ها و ارزوها برسی
تشکر ….
سلام ب خانم حاج صادقی عزیز ….
امیدوارم همیشه احساس دلتون عالی باشه …بی نهایت سپاسگزارم از لطف شما …محبت دارین شما
شما هم کامنتهاتون زیباست ….
واقعا برای شنیدن صدای خداوند و نجواهای ذهن تمرین لازمه باید انقدر تمرین کنیم تا ب صدای قلبمون که همان خداوند اشنا بشیم …
خداوند درون قلب ما ادماست …
بهترینهارو براتون از خداوند مهربان براتون خواستارم ….
امیدوارم ب تک تک خواسته ها و ارزوها تون برسین
تشکر ….
سلام ب اقای جلالی عزیز…..
سپاسگزارم ب خاطر لطف تون …
نگرانی و اضطراب ادمها ریشه در ترس هاش داره تا با ترسهاش روبرو نشه …تا ریشه ای تجزیه و تحلیل نشه …
تا علت ترس مشخص نشه …
این نگرانی ادامه خواهد داشت …
هر از گاهی دوباره سروکله اش در زندگی ادم پیدا میشه منتهی این دفعه ب شکل دیگه ای ..برنامه ای که ما ب مغزمون دادیم این کار رو برامون میکنه…مغز ما گناهی نداره ما این برنامه رو بهش دادیم … ( مثل کامپیوتر )
مثل یه گیرنده رادیو میگرده و سیگنال ترس رو پیدا میکنه و یه جورایی تو رو میبره رو فرکانس ترس قرار میده …موضوعاتی رو ب یادت میاره که نگرانت کنن ….
تو نمیخوای ب موضوعی که نگرانت میکنه بهش فکر کنی …اما انگار دست خودت نیست ….چون این کار بصورت کاملا اتوماتیک داره در ذهنت انجام میشه
باید ترسها ریشه ای حل بشن …
همه چی از ذهن ما اغاز میشه …
ذهن ما هم با فکر کار میکنه …
از فکر ماست …از الگوهای ذهنی ماست ..از عادت های ماست ..از برنامه های ذهنی ماست ….از ذهن شرطی شده ماست که نگرانی و ترسهای ما تولید میشن …
ترس یه حالتی از ذهنه…که بخشی از ان ب خاطر بقا ما انسانها از زمان خلقت در ما نهادینه شده ست و بخش مخربش رو ما انسانها خودمون در اثر تربیت …محیط…ژن …خانواده ..ب ارث بردیم …و در خودمون شکل دادیم ….
مغز ما نمیتونه تفاوتی بین واقعیت و خیال قائل بشه هرچی که ما بهش بدیم همونو میپذیره ….
علت انکه این همه باورهای اشتباه در جهان شکل گرفته دقیقا ب همین خاطره ….آدما خودشون با افکارشون ایجاد کردند ….افکار ما خالق واقعیتهای فیزیکی زندگی ما هستن ….ایمان هم یه حالتی از ذهنه که ما خودمون با افکارمون ایجادش میکنیم ..
ترس یه باوره که در ما شکل گرفته …. از بس که ما ندانسته و ناخوداگاه با تکرار تقویتش کردیم و نتایجش رو بصورت فیزیکی در زندگی مون تجربه کردیم حالا اون نتایج داره افکار ما رو کنترل میکنن
یعنی افکار ما نتایج ما رو ب وجود اوردند و نتایج ما افکار مارو دارن کنترل میکنن …این روند ادامه داره تا زمانی که ما متوقفش کنیم
در حقیقت ما در یک چرخه اشتباه گیر افتادیم ( باید این چرخه رو متوقف کنیم )
اما با همه اینها که گفتیم میشه موفق شد …میشه مهارش کرد …با کنترل ذهن میشه تمام این مشکلات رو از بین برد…
بهترینها رو از خداوند مهربان برات خواستارم …
امیدوارم ب تمام خواسته ها و ارزوهات برسی …و نگرانیهات برای همیشه باهات خداحافظی کنن
تشکر ….