سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 123

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار علیرضا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

رسیدیم به دریای گمشده. عجب اسمی!

خانوم باحال تور لیدر چقدر زیبا با چند تا سوال ساده، شروع به برقراری ارتباط با افراد کرد و در ادامه داستان خنده دار از مادرشون نقل کردن و یجورایی سعی کردن از قانون ارتباط موثر بنحو احسنت استفاده کنن پیش از اینکه برن سراغ بازدید. چقدر این موضوعات درس داره برای هممون در حوزه بیزینس، در حوزه روابط و هر جایی میتونیم بکارشون بگیریم و نتایج عالی کسب کنیم.

خدای من غار رو ببین. چه عظمت و  زیبایی و شکوهی. باورم نمیشه زیر زمین توی غار یسری گیاه باشن که رطوبت و آبشونو از رطوبت غار بگیرن و با نور مصنوعی رشد کنن. چقدر فوق العاده و شگفت انگیزه . سقفش ، دیواره هاش و … . انگار یک گروه هنرمند و سنگ تراش اومدن کل در و دیوارشو تراشیدن. توضیحات خانوم لیدر تور چقدر جالبه و کامل داره تک تک فضاها رو به تفکیک براتون توضیح میده چقدر خوب و عالی داره کارشو انجام میده.

چقدر خندیدم استاد اونجاییکه گفتید یه لحظه برقا رو خاموش کردن و بهتون گفتن دستارو بهم بمالید تا نورانی بشه و شمام باور کردید. چقدر همین موضوعی که استاد گفتید،  باورا در ما اینجوری شکل گرفتن و یا شکل میگیرن، نکته داره. اینکه شما به این خانوم اعتماد کردید بعنوان لیدر تورتون و حرفش رو چون باور داشتید به محض اینکه  این جمله رو بزبون آورد همگیتون بدون استثنا اونکارو انجام بدید و جالبتر اینکه ایشون میگه هر گروهی رو میبرم بازدید، همین تست رو روشون انجام میدیم و نتیجه هم یکسانه. این تیکه واقعا برام جالب بود و درس داشت. خانوم شایسته دقیقا به نکته جالبی اشاره کردید یه گرند کنیون در دل غار. چقدر تشبیه زیبا و دقیقی!!

اینقدر این فضا رو دوست داشتم که رفتم و سرچ کردم و تاریخچه غار رو مطالعه کردم برای دوستان عزیزم اینجا مینویسم :

در اعماق کوهی در نزدیکی سوئیت واتر در شرق تنسی، بدنه آبی قابل توجهی به نام دریای گمشده وجود دارد. دریاچه گمشده که توسط کتاب رکوردهای جهانی گینس به عنوان بزرگترین دریاچه زیرزمینی آمریکا ثبت شده است، بخشی از یک سیستم غار وسیع و تاریخی به نام غارهای Craighead است.

این غارها از زمان سرخپوستان چروکی شناخته شده و مورد استفاده قرار گرفته اند. هنگامی که اولین مهاجران سفیدپوست در دهه 1820 به دره تنسی رسیدند، غار را نیز کشف کردند و از آن برای نگهداری سیب زمینی و سایر سبزیجات استفاده کردند. دمای ثابت 58 درجه یک سیستم تبرید ایده آل برای مواد غذایی فراهم کرد.

در طول جنگ داخلی، ارتش کنفدراسیون غار را برای استخراج نمک، کالایی که برای تولید باروت ضروری است، استفاده کردند. دفتر خاطرات آن دوره داستان جالب جاسوسی را نشان می دهد که به غار محافظت شده نفوذ کرده و تقریباً موفق شد عملیات انفجار معدن را قبل از دستگیری به انجام برساند. طبق دفترچه خاطرات، او در نزدیکی درخت صمغ بزرگ در ورودی غار مورد اصابت گلوله قرار گرفت.

کشف غار توسط یک پسر بچه 13 ساله:

در طول تاریخ اولیه شایعات ثابتی درباره وجود یک دریاچه زیرزمینی بزرگ در جایی در اعماق غار وجود داشت، اما در واقع تا سال 1905 کشف نشد. در آن سال پسری 13 ساله به نام بن سندز از دهانه کوچک و گل آلود 300 فوتی عبور کرد. زیر زمین لیز خورد و خود را در اتاق بزرگی دید که نیمه پر از آب بود. اتاق آنقدر بزرگ بود که هیچ نوری در آنجا مشاهده نمیشد. ساندز تا آخر عمرش از توصیف اینکه چگونه گلوله های گلی را تا آنجا که می توانست به داخل تاریکی پرتاب می کرد و چیزی جز پاشیدن به هر طرف نمی شنید، خوشحال بود.

وسعت کامل دریای گمشده با وجود تلاش تیم های غواصی مجهز به تجهیزات اکتشافی مدرن هنوز مشخص نیست. بخش قابل مشاهده دریاچه 800 فوت طول و 220 فوت عرض دارد. قایق‌های کف شیشه‌ای که با موتورهای الکتریکی کار می‌کنند، بازدیدکنندگان را به دریاچه می‌برند، دریاچه که با برخی از بزرگ‌ترین ماهی‌های قزل‌آلای رنگین کمان در آمریکای شمالی پر شده است. اتفاقاً ماهیگیری مجاز نیست. هنوز هیچ انتهایی برای دریاچه پیدا نشده است.

در ادامه استاد عزیزم توضیحات تکمیلی رو در مورد کشف غار توسط این پسر بچه دادن که حرفشو مردم باور نمیکردن تا 60 سال بعد!! واقعا چقدر جالب تصاویر بینظیر از دریاچه بزرگ کف غار با اون شفافیت بینهایت و ماهی های قزل آلای رنگین کمان که دور تا دور قایق رو گرفته بودن و آدم حس میکرد میتونه با دست بگیرتشون.

شوخیای بامزه ای که خانوم لیدر با مسافرانش میکرد بر جذابیت این بازدید بسیار بسیار اضافه کرده بود. نکته قابل توجه و تحسین برانگیز دیگه تسلط بسیار بالای ایشون به کارش بود که بدون وقفه و پشت سرهم و بسیار رسا و گویا راجع به قسمتهای مختلف به حضار اطلاعات میداد. موقعیکه که استاد بعد از بازدید از ویژگی های شخصیتی خانوم بکا گفتن، واقعا حقانیت قانون بر من ثابت شد که:

هر ویژگی ای که تو داری هر نکته ای که در وجودت هست بعنوان یه انسان ارزشمنده اگه بقول دیگران پر حرفی اگه فلان خصوصیت جسمی رو داری اگر فلان کارو بلدی که بنظر دیگران احمقانس! حرفشونو باور نکن! اگه باورهاتو راجع به خودت و توانمندیهات درست کنی همون ویژگی همون خصوصیت که شاید از نظر دیگران احمقانه باشه شاید اصلا توانایی بحساب نیاد، میشه برگ برنده تو در زندگیت درست مثل خانوم بکا که در جای درست خودش قرار گرفته و داره حال میکنه با کارش و زندگی میکنه.

این قانونه این قانونه که اگه در جای درست خودت باشی اتفاقات و شرایط عالی رو تجربه میکنی مثه استادمون که با کارشون دارن زندگی میکنن مثه خانوم بکا که همین شرایطو دارن. واقعا باید هممون یاد بگیریم که کار و زندگی از هم جدا نیست. کار کنیم و زندگی کنیم و از هردوشون لذت ببریم این باید شعارمون باشه بنظرم تو زندگی.

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 123
    422MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

112 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «روف رضایی» در این صفحه: 1
  1. -
    روف رضایی گفته:
    مدت عضویت: 939 روز

    بنام خداوند یکتا وبی همتا

    رسیدیم به دریایی گم شده

    چقدر جالب دریا آن هم دل زیر زمین و توی غار.

    خدای عجب فضا های جالب و متفاوتی

    چقدر این خانم تورگاید شوخ و دوست داشتنی و جذاب بود

    از همان اول می گفت و حرف های خنده دار بیان می کرد و مردم یکسره خنده و نشاط بر لب داشت

    چقدر خوب و جذاب است که این چنین آدمهای در این چنین فضاهای مصروف به کار هستند

    و مردم چقدر دارند از این چنین تجربیات لذت می برند و بهترین تجربه برای شأن محسوب می شود ..

    وقتی از همه خواست که در تاریکی و موقع که برق خاموش است دست های شأن را به هم بیمالد تا روشنایی ایجاد شود جالب و خنده‌دار بود

    چقدر خندیدیم و لذت بردم و همگی داشتند می خندیدند

    چقدر آدم شوخ و جذابی بود .

    فقط یکسره حرف های جالب بیان می کرد

    و چقدر فضا را بیشتر دلنشین و جذاب می سازد با ابن چنین کارهای لذت‌بخش شأن

    و از این غار و ابن تاریخچه شأن چی بگویم

    خدای من چقدر جالب و جذاب بود

    چقدر تصاویر های جالب و جذاب داشتند

    و آدم را به فکر فرو می بردند

    اینجا توی غار آبشار بود

    خدای من چقدر آب زلال و شفاف و پاکیزه داست

    و اینجا ابن دریاچه مانند را بین چقدر باحال و رویایی بود .

    حتی اینجا قایق دیده می شد

    و ابتدای زلال و شفاف و این تصویر قشنگی که ایجاد کرده بود خارق‌العاده بودند.

    و این ماهی های فراوان و قشنگ دیدنش چقدر باحال و رویایی بود.

    و این سرگذشت این خانم تورگاید چقدر جالب بود

    و اینکه اولین شغلی که در زندگیشان انتخاب کرده و آن هم در این غار مردم را لبخند برایشان جاری می سازد

    و چقدر این کارش را دوست دارد که برایش بهترین لحظات است

    من دارم زندگی می کنم و احساس نمی کنم که دارم کار می کنم

    و اینگونه زندگی کردن و کارکردن رویایی است

    وقتی شغل خود را دوست داری داری لذت می بری و حال می کنی

    و می بینم در سطح جامعه افرادی که عاشق کارشان است بهترین نتایج را هم کسب می کند و زندگی باحالی هم دارند

    اما افرادی که مجبور است یک شغلی را بخاطر آن حقوقی که دریافت می کند تحمل می کند آنها از آن کار و زمان و زندگی شأن هم لذت برده نمی تواند

    و این حرفی شأن برای درس بسیار بزرگی داشت

    منم کارم را کم و بیش دوست دارم .

    اما بعضی موقع خسته می شوم و می خواهم که تغیرشغل دهم .

    آن هم بدلیلی که صبح ها خلی وقت باید از خواب بیدار شوم و سر کار خاطر شوم

    و این شیرینی خواب صبح خیلی مرا وسوسه می کند که این شغل را عوض کنم .

    اما وقتی به اینکه من توی این کار خلی چیز ها را آموخته ام فکر می کنم بعدا منصرف می شوم و می گویم که همین شغل خوب است

    و باید خودم یکسری کارهای توی ذهنم ایجاد کنم که این اول صبح بیدار شدن را برایم لذت بخش سازم

    و در این مورد کاری اقدامی کنم

    استاد این فضای بیرون خلی باحال بود

    چقدر جنگل های فراوان و زیبایی بود .

    چقدر رنگ درخت ها زیبا و جذاب بود

    چقدر این کشور دوست داشتنی بزرگ و فراخ است

    و هر کجایش را نگاه کنیم فقط سرسبزی و جنگل و آب را می بینی

    چقدر آدم با دیدن این چنین تصاویر بیشتر لذت می برد و حال می کند

    من امروز بیرون بودم و در مسیر برگشت به سمت اتاق با پای پیاده می اومدم و فایل جلسه دوم دوره عزت نفس را گوش می دادم

    فضا خلی باحال و قشنگ بود .

    آب و هوا قسنگ‌و‌باحالی بود

    ماشین های لوکس و گران قیمت فراوان می دیدم

    و خلی یک احساس خوب و قشنگ داشتم و لذت می برم

    توجه به زیبایی ها حالا تقریبا به یک عادت در وجودم تبدیل شده است و این کار را خلی دوست دارم

    وقتی کسب و کارهای مردم را می دیدم که رونق دارد و مشتری بیشتر دارد لذت می بردمدثو تحسین می کردم

    یکجای آدم دیدم که عجب صف طولانی بود

    اول ندانستم که این صف طولانی برای چیست

    کنجکاو شدم و نگاهش کردم

    متوجه شدم که این صف طولانی برای گرفتن بستنی است

    این بستی فروشی در خیابان باهنر بود .

    از طرف تجریش به سمت نیاوران

    واقعا از دیدن این صحنه لذت بردم و حال کردم

    لحظاتی صبر کردم به این صف طولانی نگاه می کردم و خداوند را سپاسگذاری می کردم

    امشب با دیدن این صحنه خلی لذت بردم و حال کردم

    و چقدر این انسان را تحسین کردم که چی باوری داشته که اینقدر مشتری اینجا تو صف منتظر خریدن بستنی است

    به نظرم کیفیت بستنی مهم نیست

    چون بستنی فروشی زیادی حتی درهمین نزدیکی ها وجود دارد

    اما باور صاحب این مغازه و افرادی که دارند اینجا کار می کند مهم است

    امشب این صحنه خلی درس بزرگی برایم داشت و‌خلی یک صحنه لذت بخش بود

    استاد عزیزم خلی از شما ممنون و سپاسگذارم

    خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: