دیدگاه زیبا و تأثیرگذار علیرضا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
پس از عبور از جاده های شگفت انگیز کوهستانی و پر پیچ و خم دم اژدها در دل این کوهستان ادامه مسیر میدیم تا به یه رودخانه بسیار زیبا و خروشان میرسیم رودی عظیم با آبی شفاف و بسیار خنک! بقول خانوم شایسته رطوبت آب رو میشه حس کرد ، هوا چقدر فوق العادس و فضای پیرامون چه دیدنیست! رودخانه ای چقدر منو بیاد رودخانه کرج خودمون انداخت با اون سنگهای عظیم و جوش و خروش آب از میان اونها واقعا فوق العادس! رستوران کنار رودخانه چقدر تماشایی بود آتشی که بر روی میزها و مابین فضای شیشه ای زبانه میکشید توجهمو بخودش جلب کرد خیلی باحال بود! چقدر فضا مثل همه جا تمیز و زیبا بود همه چیز منظم و مرتب و سر جای خودش قرار داشت. واقعا این مردمان و این کشور بهر جهت فوق العاده و ستودنی هستند.
حالا وقت به پرواز درآوردن drone هست تا زیبایی ها رو از زاویه دیگری به تماشا بنشینیم. این پرنده کوچولو اما بسیار باهوش و تیز پرواز با چشمانی همانند عقاب به پرواز در میاد تا تجربه شگفت انگیزمون رو کاملتر کنه. نوای زیبای موسیقی که همزمان با بلند شدن درون میشنوم چقدر خوب و آرامش بخشه خدایا شکرت … از لحظه ای که درون به پرواز در میاد حس فوق العاده ای درونمون شکل میگیره و تصاویری که بهمون نشون میده واقعا دیوانه کنندس! نور خورشید رو ببینین که چطور بر روی قسمتی از کوه های زیبای جنگلی تابیده و چه تلعلع و انعکاسی داره! جاده های زیبای کوهستانی از این بالا چقدر تماشایی هستن. رنگ و بوی پاییزی گرفتن کوه ها و چقدر زیبا انگار لباسشون رو عوض کردن و لباسی نو با رنگی نو بر تن! مجاورت رود با کوه های زیبا چقدر حس فوق العاده ای داره و اون هوای تازه که با عطر درختان جنگل معطر شده هر بار نفس کشیدنش هوش از سر آدم میبره! واقعا نمیشه عبارتی پیدا کرد برای این حد از زیبایی ها فقط میتونیم سجده شکر بجا بیاریم که یبار دیگه فرصت دیدنشون بما داده شد.
الان جشن هالووینه ، خدایا اون کدو تنبلا رو ببین چه تم زیبایی چیده بودن جلوی رستوران. این گوزن زیبا رو ببین. چه شکوه و عظمتی داره. چه شاخهای زیبایی و چقدر آرام و آسوده در حال صرف صبحانش بود و در ادامه رسیدیم به یک گله گوزن! خدای من باورم نمیشه این همه زیبایی در یکجا جمع شده. این گله گوزن ازاد و رها بین این همه مردم بدون هیچ ترسی خیلی برام جالب بود.
استاد جان صبح زود و در حین نوشیدن لیوان کافی داغ،چه خاطرات جالبی در این پارک ملی فوق العاده واستون مرور شد. همینطور که داشتید با خانم شایسه آروم آروم خاطراتتون رو با هم مرور میکردین، ما هم بیاد آوردیم و مرور کردیم با شما خاطرات سفر به دور آمریکای 1 رو و این نشنال پارک فوق العاده.
از هدایتی که برای جور شدن پارکینگ اسپات برای موندن در 4 of july شدید؛
اونجایی که مایک میخواست آتیش درست کنه؛
از بیاد آوردن خاطرات 4 ام جولای و آقا و خانوم گیتار زن که استاد حتا محل دقیقشونم میدونستن؛
این تیکه از این فایل هم برام درسهای فوق العاده ای داشت نمیدونم دوستان به چهره استاد توجه کردند یا نه؟ موقعیکه داشتن خاطرات زیباشونو بیاد میاوردن چقدر حس خوب و فوق العاده ای داشتن این اون چیزیه که باید بهش توجه کنیم و یاد بگیریم در هر لحظه با خودمون تجربه کنیم ، این همون قانون تمرکز و توجه به نکات مثبت در زندگیه ، این همون قانون احساس خوب = اتفاقات خوبه ، اگر داریم چیزی رو مرور میکنیم به احساسمون توجه کنیم چه در گذشته میخواد باشه و چه در زمان حال و یا آینده.
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 125557MB36 دقیقه
سلام
وای مرسی مرسی از این فیلمبرداری هر دو بسیار بسیار عالی است نمیدانید چه احساس خوبی دارم دلم می خواد تا شب بشینم فقط این صحنه ها را ببینم
با اینکه بسیار آرام و عالی فیلم می گیرید ولی اصلا نمی دانم کجای صفحه را نگاه کنم از چشمم دور نمانه بسیار لذت بخش و عالی عالی است
در مورد گوزن دم سفید که خانم شایسته گفتند برای منم سوال بود رفتم یک سرچی کوچکی کردم اصل این گوزنها برای آمریکا است که الان کشورهای دیگر هم هستند و مدلشان این طوری است.
قبل از اینکه استاد بگویند این رودخانه صندلی می خواست بنشینم وسطش دقیقا چندثانیه قبلش من توی این فکر بودم که استاد هم گفتند
دلم می خواست روی یکی از سنگها بنشینم با یک دفتر و خودکار و حسابی فقط بنویسم و بنویسم و حتی نوع سنگش را هم در ذهنم قرار دادم و کدام سنگ را انتخاب میکنم
صدای آب صدای آب عشق من است فایلهایی را دانلود کردم که از صدای اب و موج دریاست وحرکت آب رودخانه بعضی وقتها می زارم و چشمهایم را می بندم و تجسم میکنم ولی از این فایل نمیشه گذشت که چشمهایم را ببندم.
منم خیلی یاد مایک بودم که استادم گفتندخیلی خوشحالم چون بیشتر فکرهایی که داشتم چندثانیه بعدش از زبان استاد یا خانم شایسته می شنیدم خدایا شکرت
این کشور به طبیعت خیلی اهمیت میدهد و بسیار به آن احترام میگذارد و کمترین خسارت را به طبیعت می گذارد که انسانها هم بتوانند از آن استفاده کنند.
دلم خیلی درون می خواست دیروز رفتم یک تحقیق کردم که توی ایران چطوریه وقیمتش ووو اصلا پشیمان شدم چون حق چنین کاری رانداری احتمالا ارگان فلان و فلان می آیندسراغت که این چیه جاسوسیه یا … بهرحال این هم یک تضادبود که خواسته ام را بیشتر نمایان کرد
یک جایی درشمال ایران سالها پیش که یک همچنین رودخانه ای داشت و کسی هم زیاد باخبر نبود چون هیچ کس نبود ساعتها کنار آن نشستم و با خدا صحبت کردم چقدر مزه داشت ولی آدمهایی که با من بودند اصلا از این کارا خوششان نمی آیدمی گفتند خوب رودخانه است دیگر همین وووو
از زیبایی هایی این فایلها اصلا نمی دانم چی باید بگم خیلی زیباسسسسسسست
دلم می خواست یک کلبه چوبی در بالای درختانش درست می کردم و یک شب آنجا می خوابیدم البته جایی را درشمال ایران پیدا کردم که این طورکلبه هارا اجاره میدهد وبسیارجای دنجی است
خانم شایسته عزیزم عاشقتم که درهر حالتی فیلم میگیریدروی سنگها ووو و آن هم با عشق و علاقه و متشکرم ارزش کارتان پیش من و مطمئنم بقیه دوستان خیلی بالاست متشکرم
وقتی از رمپ میرفتید پایین و صحبت می کردید کلی خندیدم یعنی از طرز صحبتتان کلی خندیدم
من مهمترین عامل پیشرفت استاد عزیز و خانم شایسته گلم را دراین می بینم که این شجاعت ورفتن توی دل ترسها و نایستادن آنها است یعنی یکسره در حال عملگرایی هستند و از هیچی ترسی ندارند که آیا بریم جا پیدا نکنیم چه کارکنیم اگر ماشین پنچر بشه وسط راه چه کارکنیم من یک روزحمام نرم چه کار کنم وووووووووووو
می دانید اگر توماس ادیسون هم می ترسید که بیش از 800 بار امتحان نمیکرد و الان ما در زیر نور ماه کارمیکردیم یا زیر نورشمع. اصلا از اینکه موفق نشه ترس نداشت می رفت توی دلش و همه موفقان کل دنیا را که نگاه کنیم و زندگینامه اشان را بخوانیم بدون ترس رفتن توی دل کارها و بالاخره هم موفق شدند مثلا اگر ادیسون از حرف مردم که نمی تونه و … میترسید که الان ما در این وضع راحت برای روشنایی نبودم و اوههههههههههههههههه از این همه امکاناتی که بعد از گرفتن برق داریم.
* البرت انیشتین می گوید:
گاه می خواهد مرا گیج کند
این منم گیج شده ام،یا دیگران دیوانه اند؟*
قضیه این بوده است که انیشتین با چالش کشیدن اساس تئوری های جاذبه که گفته بود و آن هم اصلا زحمتی برایش نداشته است و همینجوری یک سری حرفها را می زند بعد می بیند که همکارانش خیلی جدی ن را پذیرفته اند و روی آن کار کرده اند. بعدمیگه نمی دانم من دیوانه ام یا اینها دیوانه اند که حرفی که ازنظر من چرته اینها اینقدر جدی گرفتن ودارندرویش کار می کنند اصلا من گیج شدم
کلی تحقیقات انجام شدونتایج بزرگی گرفته شد و این به خاطر این بود که انیشتین اصلا نمی ترسید که حرفش را بزنه و آیا خریدار داره یانه و حرفش را میزد یعنی از شکست ترسی نداشت ودیگر اینکه ریشه این کارش به عزت نفس بر می گرده هر رفتاری که از آن می دانم و اینکه این قدرراحت بوده است و .. به خاطر این بوده است که انیشتین عزت نفس بالایی داشت وتوی دل هر چیزی می رفت و یعنی اوهرکاری را امتحان می کرد مثل ادیسون و دراین سریالها مثل استاد عباس منش عزیزم.
وقتی رشد میکنی وقتی پیشرفت میکنی که هرکاری را امتحان کنی ونترسی البته کسانی که هم فرکانس من هستند حرف مرا می فهمند منظورم این است که از شکست ونشدن نترسی و بری دردل آن نه اینکه مثلا هروئین را امتحان کنی که چه طوریه منظورم خیلی درونی و خیلی بالاتر از این حرفهاست.
تشکر از لطفت هر دو عاشق برای تهیه این فیلمها که بی نظیر هستند.
Just do it now