سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 125

به نام الله یکتا

سلااااااااااااااااااااام

همیشه خاطراتی رو برا خودمون زنده کنیم که به ما احساس خوب میده احساس سرزندگی و موفقیت هارو میده و باعث بشه که یادآوری و مرور توانایی ها و استعدادهای عالی رو بهمون منتقل کنه که من همیشه میتونم مانند اون روزهایی گذشته چنین تجربه های موفقیت آمیز برا خودم کسب کنم،

پس من توانام ،من هرروز به زیبایی ها و تجربه های زیباتری هدایت میشم،من میتونم خالق زندگی خودم باشم ،حتی با وجود بعضی از خاطرات بظاهر تلخ اما من میتونم خاطراتی رو به یاد خودم بیارم که بهم کمک میکنه برا ایجاد احساس خوب بیشتر در خودم

برا اثبات به منطق ذهن خودم که من توانایی هرکار و موفقیت دیگه ای رو دارم،،

پس خاطرات خودشون به تنهایی چیز خاصی نیستند اما احساسی که نسبت بهشون داریم مهمه که آیا بعنوان تجربه و درس ازشون یاد میکنیم یا نه،،

استاد وقتی این خاطرات رو مرور کردی باعث چقدر برا هممون این خاطرات زنده بشه که چه اتفاقات شیرین و لذتبخشی اونموقع ها رخ داد و چقدر هممون لذت بردیم و این منطق ذهن هم برامون شد که میبینی استاد و مریم بانو دارند حرفای راست و منطقی رو‌ میگن نه اینکه فقط تلقین کنند و بخواهند تظاهر کنند ما خطرات خوبی رو داریم و توجهمون به زیبایی هاست،،

وقتی deron رفت در ارتفاع آسمان و استاد و مریم مهربان دست تکون میدادن در میان چندتا ماشین توی پارکینگ و این هوای عالی و لذتبخش در میان درختان نشنال پارک بینظیر این تصویر پیامی داشت برام که میشه با آدمهایی ارتباط داشت و تفریح کرد که واقعا احساس خداگونه ای رو بهت داد و میشه در این دنیا خیلی خوب زندگی کرد و با پشتوانه احساس خوبه که میشه به یه عالمه موفقیت ها و دستاوردهایی رسید که شاید بظاهر ربطی به این تصویر و تفریح نداشته باشند اما این قانون زندگیست که این احساس خوبه داره کاری میکنه ما رو به خوشبختی و تجربه های شیرین تری هدایت کنه،،

چه گوزن های زیبایی میتونست الان اینجا حیوونهای درنده هم باشه که این گوزن هارو شکار کنند اما خداوند به چنین مکانی هدایت شون کرده تا ما بتونیم بیشتر ببینیمشون و ازشون لذت ببریم واقعا چقدر شاخ های بسیار قشنگ و جالبی داره خیلی برام لذتبخشه،،

خداروسپاس بخاطر توجه به زیبایی های اینجا باعث شد یکی از درخواستهام به خداوند اجابت بشه اونم چقدر راحت و خودبخود

چندروزی بود با خودم میگفتم کاش میشد چندتا عکس خوب از خودم پیدا کنم یا بگیرم که واقعا عکس های خوبی بشن که پریشب یکی از دوستام همرام تو تمرینات پارک باهام تمرین میکنه بهم گفت بذار من چندتا عکس از خودت و از دوتایی مون بگیرم از زاویه های مختلف و خودمم بلدم که چطور ادیت کنم و قشنگ شون کنم ،گفتم واقعا دمت گرم

دوستان باورتون میشه شاید بعضی ها بگن خب عکس گرفتن دیگه چیز خاصی نیست اما من با گرفتن این چندتا عکس خوبی که گرفتیم از همون لحظه خیلی احساس سپاسگذاری و خوبی دارم انگار یه ماشین یا چندمیلیون پول تو بانک برنده شدم واقعا میتونه با جنس توجه و باورهامون با دریافت کوچکترین نعمتها ما رو به وجد بیاره و ما هرروز زندگی زیباتری رو برا خودمون بسازیم،،

حالا دیگه فکر کنید از دیدن و تجربه این همه درختای سبز،قرمز،زرد،رودخونه خروشان و با سنگهای بسیار زیاد و متنوع و این همه مردمان عالی و این ظرف نوشیدنی روی سکوی سیمانی که روش نوشته NASA و اینقدر مردمان این منطقه چشم و دل سیر و نگاهشون به خداوند هست که هیچکس رازی نمیشه بخواد دست بهش بزنه و ببرتش،،

خدایا بهمون کمک کن تا مانند این نشنال پارک اینقدر باارزش بشیم که دیگران بیایند سمت ما نه اینکه ما بخواهیم دنبال اینو اون با التماس باشیم،،

بلکه خداوند هدایت کنه اون افراد مناسب رو در مسیر ما،،

بازم مثل هرکدوم از قسمتهای قبل فقط نکات زیبا،آموزنده،و هدایت شدنی هارو بهمون داد و مانند همیشه از استاد عزیز و مریم بانوی عزیز و بقیه دوستان در این خانواده تشکر میکنم،،

خدا پشت و پناه همتون باشه.