دیدگاه زیبا و تأثیرگذار رویا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
از پشت شیشه های تمیز و کریستالی این هتل زیبا وقتی خانم شایسته داشت این منظره بینظیر پاییزی رو از بلندی نشون میداد که مشرف به درختان وجاده ی اطراف بود انگار در یک نظر میشد همزمان زیبایی های اطرافمون رو بسنجیم. برگ های سرخابی بنفش نارنجی آجری و سبز حنایی با آسمان نیمه ابری ست شده بود پیش خودم میگفتم چقدر خوبه که آدم پشت پنجره ای باشه که مشرف به این زیبایی های طبیعت وانسانی باشه بخصوص شبها نظاره گر از پشت اون پنجره به چراغ های در حال حرکت ماشین ها باشی و محدویتی برای دور دست نداشته باشی.. همیشه دوست دارم که از بلندی البته تا حد همین دید پنجره به بیرون بتونم چنین منظره ای زیبا رو جلوی چشمانم داشته باشم ممنونم خانم شایسته جان که این فضای زیبا رو از این پنجره بنمایش گذاشتی و این برای من یک نوع تصویر سازی و هماهنگی با خواسته ام بود
لابی هتلCOUNTRY واقعا تحسین برانگیز بود . اون مبل راحتی و ساده جلوی TV و شاید هم شومینه که یک فرش رنگ مات هم از زیر اون مبلمان دیده میشد و اون نمای چوبی قهوه ای زیبا با اون بوفه های چوبی وکابینت و راه پله های نرده ای چوبی قهوه ای وپیشخوان و رزوشن لابی فوق العاده زیبا و تحسین برانگیز بود. خانم شایسته داشت لیوان های یکبار مصرف استریل رو از داخل وکیوم خارج میکرد برای کافی وقهوه و بنظرم یک محل گرم و صمیمی رو برام تداعی میکرد بخصوص اون خانواده که در قسمت صبحانه خوری هتل بودند و صدای صحبت کردن اون بچه زیبا مدام میومد و استاد هم اون چمدان وسایل رو برای ترک کردن هتل نشون میداد.. واقعا هر جای زیبایی رو باید برای زیبایی های بعدی ترک کرد و از اون محل خداحافظی کرد و برای تمام اون رفاه و آسایش و آرامش و نعمت و زیبایی ها تشکر و قدردانی کرد و به زیبایی های دیگر و بیشتر و بهتری روانه شد..
تصاویر از دید drone هم بسیار زیباست: درختان رنگارنگ بینطیر پاییزی که یک هارمونی خاصی با رنگ آمیزی های فصل بهار داشت برگ های قرمز و بنفش و کاج های سبز و اون خانه های تکی با فاصله در زمین های بزرگ با چمن های سرسبز اون دریاچه ها و حوضچه های کوچیک و زیبا و اون جاده ای که ماشین ها بدنبال هم در رفت و آمد بودند. چقدر اون پارکینگ ماشین ها زیبا بود و در خط کشی های اوریپ و منظم پارک شده بود و برای این نظم و هماهنگی و تمیزی و فراوانی ماشین ها و اون پارکینگ وسیع و گسترده تحسین کردم و خدارو شکر کردم
اون خانه ویلایی کنار این پارکینگ بزرگ رو تحسین کردم و لذت بردم چون یک لانه ی مرغ و خروس کنار فنس دیواری حیاط سرسبزشون بچشم میخورد و پشت محوطه حیاط هم با نرده کشی سبزیجات کاشته بودند و ماشین شاسی مشکی هم در اون محیط پارک بود و کلی برای این صاحبان این ویلایی ها شکر گزاری کردم . هر چیزی رو که از اون بالا دیدم نعمت بود و نعت و فراوانی و گستردگی و زیبایی و نظم و پایبندی به قوانین. بخصوص در پارکینگ ها این قوانین بوضوح دیده میشد و درتمیزی و نظافت خلاصه در زمین و آسمان تمام قوانین حکمفرما بود.
ورود به ایالت west virginia
پرچم برافراشته و سربلند. پرچم و نماد خوده این ایالت چقدر زیبا بود بنظرم نمادی از صنعت کشاورزی بود. وقتی استاد داشت میگفت که از این کوه های جلوی اون ساختممان هم فیلم گرفتیم یهو چشمم خورد به تابلوی آبی رنگ کنار جاده که نوشته بود BUSES RV’S️➡️ چقدر برام این تابلو جالب بود محل عبور اتوبوس های RV
واقعا چه کوه اعظیمی از درختان رنگ و وارنگ پاییزی که نشان از قدرت و عظمت و فراوانی و زیبایی و تنوع در خلق این نعمت و زیبایی های خداوند رب العالمین فقط در همین یک نقطه از این سرزمین رویایی است. جلوی درب ورودی این ساختمان با تابلویب به توریست ها خوش آمد می گه. وقتی داخل این فروشگاه رفتید عجب محوطه سنگی زیبایی داشت تلفیقی از سنگ و چوب و سقف هرمی شیشه ای زیبا که این نوع و سبک سقف شیشه ای هرمی برای جذب انرژی مثبت خورشیدی است که هم از نورش استفاده میشه و هم اون انرژی مثبت ذخیره شده در اون محیط پخش میش.. عجب مدبرانه به این نکات توجه شده و ساختمانش سراسر از انرژی مثبت ساخته شده و تحسین کردم این نوع از معماری رو و البته وسایل زیبایی که برای شناسایی این ایالت و معرفی جاهای دیدنی این ایالت گذاشته شده بود.
واقعا دارم این سفر رو با تمام اون زیبایی هاش و اون جاده و اون آهنگ های شما لمس میکن. وقتی خانم شایسته صندلی شو میاره جلوی داشبورت ماشین و از نزدیک اون جاده رو فیلمبرداری میکنه دقیقا انگار من خودم اون جلوی ماشین نشستم و دارم توی جاده ی زیبای پاییزی سفر میکنم. چه جاده ی با صفایی. منظره ی بگ گراند ویندوز؛ صدای پرندگان؛ صدای بادی که در برگ ها میوزه؛ صدای جیرجیرک ها؛ صدای علف ها؛ صدای سکوت خداوند که صدای طبیعته؛ گردوهای درشت و پر مغز زیبا ی کنار جاده…
استاد عزیز چه حرف زیبایی در حین رانندگی گفتین گفتید هیچ برگی شبیه برگ دیگه ای نیست. واقعا دقیقا مثل برگ های روزانه ی عمر زندگی ما هر کدام رنگ، شکل، زیبایی و حس خوب خاص خودش رو داره و گرانبهاست.
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 128720MB46 دقیقه
به نام خداوند دانای فرزانه
ای معبود و ای تنها قدرت برتر عالم !
دوباره فرصت پیدا کردم تا سریال زیبای سفر به دور آمریکا رو تماشا کنم .
این بار ، قرعه به نام ، قسمت 128 از سریال سفر به دور آمریکا افتاد .
خدا رو صد هزار مرتبه شکر …
پروردگارا ازت ممنونم که منو هدایت کردی به دیدن این زیبایی ها…
خدایا تو را هزاران بار شکرت ، که با یک گوشی موبایل میشه ، کلی از زیبایی ها و نعمت ها تو دید . در زمان های قدیم اصلا به این نحو نبود .
کسی نمیدونست که مثلاً اون سر کره ی زمین چه خبره .
مثلاً شخصی اگر تو تهران هم زندگی میکرد ، نمیدونست که در ایالت زیبای west Virginia کلی جنگل وجود داره .
یا حتی شخصی که در یک روستای دورافتاده زندگی میکرد ، نمیدونست که ، تهران چه نوع خونه هایی داره .
اما الان ، برای مثال : خود من ، در یک استان محروم زندگی میکنم . یکی از استانهای کویری کشور . اما میتونم همون زیبایی که یک فرد تو تهران داره از ایالت زیبای west Virginia میبینه رو ببینم .
میتونم تو همون جایی که هستم ، زیبایی هایی که خانم مریم شایسته عزیز و دوست داشتنی از ایالت زیبای west Virginia تصویر برداری کرده رو تو گوشی موبایلم ببینم و بتونم ، به زیبایی ها توجه کنم . بتونم اون زیبایی که میبینم رو ، ساعت ها براش کامنت بنویسم .
هیچ تفاوتی نیست ، بین اون فردی که در خیابان فرشته ی تهران ، در محله ی الهیه ، در پنت هوس خودش ، با گوشی آیفون این سریال رو میبینه و من که تو خونه مون ، تو گوشی شیائومی همون زیبایی ها رو میبینم .
اصل داستان اینه که توجه کنیم به زیبایی های این فایل .
اصل داستان اینه که توجه کنیم به نکات مثبت این فایل .
اصل داستان اینه که در مورد این زیبایی ها ، بنویسیم .
اصل داستان اینه که به خواسته ها مون توجه کنیم نه به زشتی ها .
در مورد اون چیزی هایی که قراره ، در زندگی داشته باشیم ، فکر کنیم .
خوب بریم سراغ زیبایی های نهفته در قسمت 128 سریال زیبای سفر به دور آمریکا .
باز هم مریم خانم شایسته عزیز ، این کدبانوی پارادیس ، گوشی بدست ، در حال ضبط زیبایی هاست . عاشقتم ، خانم مریم شایسته . شما عشق و علاقه ی بچه های سریال زیبای سفر به دور آمریکا هستید .
خیلی خیلی دوست تون دارم و از صمیم قلب امیدوارم که از زندگی لذت ببری .
این بار از قاب پنجره ی اتاق هتل . از پشت شیشه ی پنجره ، دیدن رنگ های برگ درختان ، دیدنی است .
فصل پاییز با سردی و زیبایی اش فرا رسیده . سپاسگزار همین الله مهربان هستم که در زمان مناسب و در مکان مناسب ، دو شخصیت ماجراجوی سریال زیبای سفر به دور آمریکا رو هدایت کرد به ایالت زیبای west Virginia .
رنگ برگ درختان رو که میبینم ، نمیتونم ازش دل بکنم .
سبز
زرد
بنفش
زرشکی
آجری
قهوه ای
اگه بخوام دقیق توصیف کنم ، ما تو این تصویر با طیف وسیعی از رنگ های پر کنتراست مواجه هستیم .
پر کنتراست بودن برگ های درختان ، وقتی نور خورشید روشون میتابه ، چشم انسان رو خیره میکنه به خودش .
من همیشه عاشق اون کیفیتی بودم که در مورد محصولات آمریکایی صحبت میشد .
هتل زیبایی که دو شخصیت دوست داشتنی داستان ما ، رزرو کرده بودند ، چقدر تر و تمیز بود . مرتب و منظم .
اون بخش که کافی دم کرده بودند ، جای تحسین داشت . معلوم بود که اهمیت بالایی برای مهمان قائل هستند . لیوان های کاملاً پلاستیک پیچ شده ، که جای هیچگونه نگرانی ، بابت کثیف بودن نداره .
وای میمیرم ، برای اون کافی . بعد صبحانه ، یه فنجون قهوه تازه دم .
اون لیوان کاغذی رو برداری ، اهرم رو فشار بدی ، تا اون مایع مشکی خوشبو بیاد بیرون و بعد نوش جان کنی …
البته تو این تصویر که خانم مریم شایسته داشتن ، قهوه برای خودشون سرو میکردند ، کلاه قرمز زمستونی که روی موها شون کشیده بودند ، چقدر زیبا بود .
لازمه تا با یک پوشش گرم ، به استقبال زیبایی های زمستونی ایالات
پر از درخت west Virginia بری .
همانند یک صفحه آبرنگ میمونه ، انگاری اون نقاشه ، با خلاقیت خودش این زیبایی ها رو در این ایالت ، کشیده . همون نقاش زبر دست ، که تمام این دنیا رو داره مدیریت میکنه .
زیبایی های ثبت و ضبط شده با لنز های دوربین درون بچه ، از ارتفاعی بالاتر از سطح زمین ، یه حس و حال دیگه ای داره .
تپه ها و دامنه های کوه ، پر از درخت . این جنگل ، تو فصل پاییز و زمستان ، زیبایی های خارقالعاده ای داره .
تصاویری که از زاویه ی بالای آسمون آدم میبینه ، غیر قابل توصیف هست .
چقدر دلنواز ، چقدر تنین انداز میشه اون موزیک بی نظیر country road
وقتی با لحن منحصر به فردش ، میگه west Virginia
پارکینگ بزرگ رو داشتم نگاه میکردم . با خطوطی همانند خطوط تو جاده های اصلی ، فضای مناسب رو برای هر خودرو فراهم کرده بودند .
هر خودرو مشخص بود به چه صورت باید پارک بشه .
برای من جای شکرگزاری داشت . که حتی یک خودرو هم نامنظم نبود . همه سر جای خودشون پارک شده بودند .
خط های سفید رنگ و مورب ، چه فضای عالی رو رقم زده تا خودرو ها ، داخلش پارک بشن .
وای ، هتل رزرو شده ، توسط استاد عباس منش و خانم مریم شایسته رو ببین ، بام شیروانی ، رنگ خاکستری ، پارکینگ کوچک ، اما بسیار بسیار تمیز . اسمش هم زیباست ، country
من همین فایل رو چند بار تماشا کردم اما متوجه نشدم که اسم هتل چی بود ، امروز اسمش رو دیدم .
ولی واقعاً در لوکیشن بی نظیری احداث شده . فقط دلم میخواد ، یکی از سوئیت ها شو ، رزرو کنم ، تا اول صبح که از خواب بیدار میشم ، پنجره رو باز کنم ، اون هوای خنک زمستونی رو ، روی صورتم حس کنم ، اون تنوع و طیف وسیع و عظیم رنگ های برگ درختان رو از نزدیک ببینم . خصوصاً اون رنگ زرشکی . اون بوی خاص مخصوص جنگل و انبوهی از درختان رو بشنوم . خدای من چه لذتی میده .
یه فنجون قهوه دم کنی ، صندلی رو روبروی جنگل ، پشت پنجره بذاری ،
بشینی روی صندلی ، همون جوری که داری قهوه رو مینوشی ، از رنگ های زیبای برگ درختان لذت ببری . بوی گرم قهوه و جنگل رو استشمام کنی . ابر های سفید که تو آسمون آبی ، معلق هستند رو ، نظارهگر باشی .
خدایا چه لذتی داره ، این زندگی ….
ای معبود من !
ای تنها قدرت برتر!
تو را هزاران بار سپاس . منو وارد مسیری قرار دادی ، که همش عشق و لذته .
از رابطه ی رویایی استاد عباس منش و کدبانوی پارادیس بگیر تا تک تک صحنه های زیبای کشور آمریکا .
آرزوی خوشبختی و موفقیت دارم برای استاد عباس منش و کدبانوی پارادیس .
چقدر رابطه ی بین این دو شخصیت ، رویایی هست .
پروردگارا ازت سپاسگزارم که الگوی مناسبی برای زندگی ، بهم نشون دادی . هزاران بار تو را شکرت …
بعد از ترک هتل country ، رسیدیم به visitor center ایالات
زیبای west Virginia .
معماری بی نظیر ، دیوار های سنگی که با سیمان بند کشی شده ، همانند اهرام مصر . همانند یک تمدن قدرتمند .
نیمکتی که در ورودی visitor center گذاشتند رو ببین ، پایه های اونم با سنگ کار کردند . آخ آخ ، جون میده بشینی روش ، یه پا تو بذاری روی اون پای دیگه ات و فقط به دیوار های سنگی نگاه کنی . خیلی خیلی کیف میده . هر وقت از زیبایی سنگ ها سیر شدی ، رو تو برگردونی ، اون سمت جاده ، روبروی ورودی این visitor center ، از رنگ های زیبای درختان تو فصل سرد سال ، لذت ببری . به قدری این زیبایی ها انسان رو ، جذب خودش میکنه ، که یادش میره ، الان زمستونه و هوا هم سرده . فقط دوست داره ، با همین زیبایی ها زندگی کنه .
درست میگفتند که کشور آمریکا خیلی پیشرفته است .
در ورودی هر ایالت یک visitor center بنا شده . تا اطلاعات جامع در خصوص مکان های دیدنی ، در اختیار توریست قرار بده .
الان هم ، در visitor center ایالات زیبای west Virginia هستیم .
از تمیزی و مرتب بودن که نگم . واقعاً تمیز و منظم هست .
یک قفسه ی کامل ، مخصوص مکان های دیدنی west Virginia .
به صورت کاملاً دقیق ، مکان های دیدنی اینجا رو ، تو همین قفسه گونجوندن .
یه خورده اونور تر ، قفسه های ، ترشیجات ، مربا و انواع عسل رو میتونین ببینین .
همین طور قفسه هایی که مملو از لیوان ، ماگ و فنجون هست .
یا حتی میتونی بری قسمت لباس ها ، از اونجا هم دیدن کنید .
مثل استاد عباس منش و خانم مریم شایسته که نفری یک تیشرت خریدند .
روی هر کدوم نوشته بود .
country road take me home
خیلی خیلی زیبا بود . مبارک تون باشه .
همین visitor center به تنهایی ، نماد زیبایی بود . براحتی میتونی ،
اون بروشور های مکان های دیدنی رو بخونی .
از قفسه های ، ترشیجات ، مربا و عسل دیدن کنی .
لیوان ها و فنجون ها رو ببینی .
لباس بخری …
خلاصه میشد ، لحظاتی رو لذت ببری …. بدون اینکه بخوای هزینه کنی .
واقعاً دیوانه کننده است ، جاده ی زیبای country road .
جاده ی عریض ، دو طرف انبوهی از درختان ، و در بالا سر آسمان آبی پر از ابرهای سفید خوشکل .
خدایا چه پاییز ملکوتی حکم فرما شده .
رنگهای زیبا . هر کدوم از درختان ، یک رنگ مختص به خودش رو داره .
یکی رنگش سبزه .
یکی رنگش قهوه ای .
یکی رنگش زرد .
یکی رنگش آجری .
یکی رنگش قرمز .
یکی رنگش گلبهی .
این گونه مکان ها ، فقط برای این خوبه که ماشین رو بزنی کنار ، یک جا پارک کنی . تنهای تنها ، شروع کنی به یک پیاده روی طولانی مدت .
به قدری مسیر پیاده روی زیباست که ، حتی فکر طولانی بودن مسیر هم به ذهن انسان خطور نمیکنه .
گوشی موبایل رو هم تو دست داشته باشی و از هر زیبایی که میبینی عکس بگیری .
صدای دلنشین پرنده ها رو گوش کنی .
نوت گوشی رو باز کنی و هزاران کاراکتر از زیبایی های این مکان ، بنویسی .
هر قدمی که برمیداری ، به خودت میگی: خدایا شکرت . چقدر اینجا ملکوتی است . میخوام امشب رو هم همین جا ، بخوابم . دوباره فردا صبح که از خواب بیدار شدم ، به پیاده روی ادامه بدم . چون دیروز سیر نشدم ، از اون زیبایی ها .
خدایا تو را هزاران بار شکرت ، واقعاً فضای روحانی داره اینجا . چقدر زیباست . خارقالعاده است !!!
من اینجا رو دیدم ، رد دادم . ( دیالوگ استاد عباس منش )
جمله ی هماهنگی بود با اون ویوی زیبا .
من هم اگه اونجا بودم ، حتماً عکاسی میکردم . یک عکس رمانتیک که نور خورشید ، تمام زیبایی ها و جزئیات رو نشون میده .
یک عکس برای ویندوز . یا مثلاً برای بکگراند موبایل .
بذارین از این صحنه ، بیشتر براتون تعریف کنم …
روی سطح زمین ، علف های بینهایتی رشد کرده اند ، اما به صورت کاملاً یکسان ، اصلاح شده اند . عین همون زمین های فوتبال که بازیکنان برای یک بازی ، روی چمن هاش میدوند .
در آسمان پهناور و بی انتهای خداوند ، ابر های بیشماری دیده میشه . رنگ ابرهای امروز سفیده ، انگار خبری از باران نیست و شاهد یک روز آفتابی هستیم .
هوای لطیف ، هوای مطلوب که حتی کوچکترین نویز رو هم نداره ، برای تصویر برداری .
جنگلی مملو از درختان زیبا ، با برگهایی در رنگ های متعدد و گوناگون .
این مجموعه از زیبایی دست به دست هم داده تا تصویری که من توصیف کردم ، پدید آید .
این منظره فقط برای این کار خوبه :
کفش تو در بیاری ، با پای برهنه ، یواش یواش روی سطح چمن ها ، پا بذای . اینقدر نرم و لطیف هستند این چمن ها ، که عصب های کف پا ، با پر قو اشتباه میگیرند . به پشت سر که نگاه میکنی ، میبینی اون جایی که پا تو گذاشته بودی ، چمن ها ، پایین تر از بقیه ی جاها هستند .
الان دیگه موقع اینه که چشم ها مو ببندم ، دست ها مو باز کنم ، و هوای نرم و لطیف این محیط رو استشمام کنم .
روی سطح زمین ، دراز بکشم ، به آسمان آبی و ابر های سفید ، نگاه کنم .
شهر رو ببین ، انگار میدونستند که قراره ، استاد عباس منش و خانم مریم شایسته ، از این خیابون رد بشن . انگاری یک نفر بهشون خبر داده ، که اینجا رو تمیز کنید .
اما اینگونه نیست و نخواهد بود .
خلق و خوی این موجودات خداوند بخشنده ، از بنا ، بر همین اساس و بر همین اصل پایدار بوده .
رفتار هایی با همین مضمون ، در شخصیت و رفتار ، یکایک بندگان بی نظیر آمریکا ، درست شده .
اعمالی که خیلی ساله ، در وجود شون شکل گرفته و در هر نسل ، حی داره ، قوی تر و مستحکم تر میشه .
خدا جونم ، من هم دوست دارم از همین جنس ، شخصیت ها در زندگیم تجربه کنم .
با همین جور ، رفتار ها ، محاصره بشم .
از دیدن همین اعمال و رفتار ها ، شکرگزاری کنم .
تمیز بودن ، نظم و انضباط داشتن این خیابون از این شهر زیبا ، برای من کلی درس داره .
کلی جای سپاسگزاری داره .
میشه چند دقیقه ای رو ، شکرگزاری کرد .
فقط اون مکان های مشخص شده برای توقف و پارک خودرو ها رو ، وقتی میبینم ، لذت میبرم از این نظم .
خطوط کاملاً پر رنگ ، ماشین ها ، همگی با کیفیت .
عین این میمونه که از بالا داری به یک ماکت ، نگاه میکنی ، که سازنده تمام جزئیات رو مشخص کرده .
این همه زیبایی ، این همه نظم و تمیزی ، در زیر آسمان همیشه آبی ، در زیر آسمانی پر از ابرهای سفید خوشکل ، دیدنیه .
حس کنجکاوی ام ، میگه :
ببین ، برو تمام خیابونا و کوچه های این شهر رو بین .
برو ببین تو اون خیابونا و کوچه ها چه خبره .
برو از نظم و انضباط خیابونا و کوچه های اطراف دیدن کن .
همین لحظه ، این جمله تو ذهنم نقش بسته :
فرمون ماشین رو بچرخون و با زیبایی ها ، خودت رو محشور کن .
استاد عباس منش ، نمیدونم توجه کردین یا نه ، در سمت راست خیابون ، یه خودروی Chevrolet corvette با رنگ قرمز ، پارک شده .
در دقیقه ی 44 . 30 این تصویر رو میتونید ببینید .
خیلی خیلی ، ماشین زیبایی هست . خدایا شکرت چقدر این خودرو زیباست .
آرزوی موفقیت دارم برای تک تک پرسنل شرکت Chevrolet
انشاالله که همیشه موفق و ثروتمند باشند .
انشاالله که بتونن با کیفیت ترین محصولات رو تولید کنند .
پرچم زیبای کشور آمریکا رو میبینم ، پشت یک مغازه ی بزرگ نقاشی شده ، وقتی وارد پیچ خیابون میشیم ، این تصویر فوق العاده زیبا ، کاملاً به چشم میاد .
جاده ی country road همانند یک تونل طولانی میمونه .
شاخ و برگ های درختان در بالای جاده به هم رسیده اند . حتی آسمان زیبا هم دیده نمیشه .
به هر سمت مینگرم ، فقط با طیفی از رنگ های گوناگون مواجه میشم .
میتونم بگم در محاصره ی زیبایی های خداوند هستیم . اما به جای کمک خواستن ، میخوام بگم :
ای الله مهربان ، بذار تا همچنان در محاصره ی زیبایی هایت ، بمانم .
آخه هیچ جا به اندازه ی اینجا ، زیبا نیست .
میخوام ، اینجا بمونم و افتادن برگ های زیبای درختان رو در فصل پاییز ببینم .
میخوام روی اون برگ های خشک درختان که لب جاده دیده میشه ، راه برم . از صدای خش خش شون لذت ببرم .
جابجایی برگ های درختان با نسیم ملایم رو شاهد باشم .
انگاری خداوند گروه معماری خودش رو فرستاده و دستور داده تا جاده ی country road به همین شکل ساخته بشه .
استاد عباس منش ، ساندروف سانتافه تو بزن ، بذار اون نسیم خنک پاییزه ، تمام کابین ماشین رو پر کنه . منم سر پا بایستم ، دست هام رو به دو طرف باز کنم ، از برخورد خنکی هوای پاییزی ، سر مست بشم .
از بوی عطر مطبوع جنگل ، سیر بشم . از نگریستن به رنگ برگ های پاییزی ، سوی چشمانم تقویت بشه . اشک های شوق ، از دیدگانم سرازیر بشه . بشم مست و خراب .
پروردگارا تو را هزاران بار شکرت که دوباره منو هدایت کردی به دیدن این زیبایی ها …
خدایا شکرت که زیبایی های کشور آمریکا رو تو گوشیم دیدم و از نوشتن لذت بردم .
پروردگارا سپاسگزارم برای فرصتی که بهم دادی ….
به نام خداوند بخشنده مهربان
وای …………………………………………………………………………….
دوباره سریال سفر به دور آمریکا
این بار فایل زیبای شماره ی 128
خدایا تو چقدر جهانت بزرگ و گسترده است که 128 جلسه از زیبایی های کشور آمریکا رو بچه های سریال زیبای سفر به دور آمریکا ، دیدند اما هر فایل متفاوته با فایل قبلی .
هر دقیقه فرق داره با دقیقه ی بعدی .
همیشه به خودم میگم :
این دو شخصیت ماجراجوی سریال سفر به دور آمریکا چقدر هم فرکانس و هم مدار هستند .
چقدر هر دو یک هدف مشترک و مقدس رو دنبال میکنند .
چقدر هر دو پایه ی انجام یکسری از امور هستند .
چقدر هر دو تلاش میکنند تا زیبایی ها رو شکار کنند ، تا منی که در این سر کره ی زمین ، تو کشور ایران تو یک استان کویری و محروم ، از زیبایی های ثبت شده لذت ببرم و یجورایی اینجا احساس کمبود نکنم .
زیبایی های آمریکا رو ببینم و لذت ببرم .
خدایا شکرت که این تکنولوژی در اختیار انسان هست و میتونه کلی بهش کمک کنه . بابت این موضوع ازت سپاسگزارم که با یک گوشی میشه این همه احساس لذت رو به انسان داد .
خوب ، امروز رو از این هتل زیبا در ایالت west Virginia در دل جنگل شروع میکنیم .
جنگلی که تا دور دست ها ، تا جایی که چشم کار میکنه ، فقط درخت دیده میشه . درختان سرو بلند قامت .
درختانی که همه جا رو پوشوندن با برگ های ، سبز ، زرد ، نارنجی ، قهوه ای…
تپه هایی که همه جاش رو فقط و فقط همین زیبایی ها احاطه کردند . نمیشه ازش گذشت اونم در این فصل که موقع دیدن این همه زیبایی هست .
نمیدونم چرا در گذشته اینقدر فکر و ذهنم در مورد کشور آمریکا خراب بود . واقعاً نمیدونستم که کشور آمریکا همچین زیبایی هایی داره .
اینقدر وسعت داره . حتی یک بار هم نشنیده بودم که مردم این کشور خیلی زیاد برای خودشون ارزش قائل هستند . همیشه تصورم از آمریکا یک کویر برهوت و بی آب و علف بود . دقیقاً همون چیزی که در فیلم های وسترن دیده بودم .
یا حتی در مورد خانواده و روابط ، تنها چیزی که من شنیده بودم این بود که اونجا اصلا رابطه ای وجود نداره . رابطه ها شون همون چیزی هست که تو فیلم های پورنو گرافی دیدید .
این صحبت ها رو من دوران مدرسه از معلم مون شنیدم . چون اون فرد رو خیلی قبول داشتم تمام دروغ هایی که گفت رو باور کرده بودم . انسانی بود که با دروغ میخواست خودش رو یک انسان کامل نشون بده . شایدم میخواست وقت کلاس رو الکی بگذرونه . نمیدونم با چه منظور و هدفی این کار رو میکرد . ما هم که عاشق این بودیم تا یک موضوع خارج درسی صحبت بشه .
البته که اون زمان ، اینترنتی ، نبود و من هم اونقدر برام سوال پیش نیومده بود که برم در مورد کشور آمریکا تحقیق کنم . فقط چون دیدم همه باهاش بد هستند ، منم پیش خودم میگفتم : راست میگن .
اما زمانی که من این دست از فایل ها رو دیدم اصلاً باور نمیکردم که رو چه حسابی من اون همه دروغ رو باور کردم . یکسری انسان هایی که هیچ اطلاعات درستی ندارند و فقط میبینند یک نفر آگاهی کاملی نداره ، تلاش میکنند تا اون شخص رو هم فکر شو خراب کنند ، فقط به خاطر اینکه خودشون با اون کشور بد هستند .
اما بگذریم بریم سراغ اصل و ریشه .
دیگه گذشته ها هر چی بوده گذشته …
نمیدونی خانم مریم شایسته وقتی از داخل چهارچوب پنجره ی اتاقت اون درختان رنگی رنگی رو نشون دادی چه لذتی بردم . خصوصاً اون درختی که با رنگ زرشکی وسط اون همه زیبایی ، وسط اون همه درخت ، خودنمایی میکرد .
اما حالا در لابی هتل . یک محیط گرم و خونگی . خانم شایسته عزیز اون کلاه قرمز گرم و پاییزی که روی سرت کشیدی ما رو کشته . اما همون چیزی که هوس کرده بودی و از بچگی عاشقش بودی ، بهش هدایت شدی . یک کافه ی داغ و محشر قبل از بیرون رفتن . نوش جان مریم خانم . نکته ی مثبت هم اونجا بود که تمام لیوان های یکبار مصرف مخصوص کافه رو با پلاستیک کاور کرده بودند . این خیلی نکته ی عالی بود . نشان از ارزش بالایی هست که برای مهمان قائل هستند .
من هیچ جایی این خلاقیت رو شاهد نبودم . که تا این اندازه نکته سنج باشند و ارزش ایجاد کنند . این ارزش قائل شدن برای من قابل تحسین و تمجید هست . خدای مهربونم چقدر این مردم کشور آمریکا شریف هستند . چقدر انسان های ارزشمندی هستند .
نوبتی هم که باشه ، نوبت به پرواز در اومدن نماینده ی بچه های سریال زیبای سفر به دور آمریکا است ، درون بچه . که میتونه با اون هوش مصنوعی که ازش استفاده میکنه ، بهترین تصاویر رو ضبط کنه . تصاویری خارق العاده از زوایایی دگر . زوایایی که چشم انسان قادر به دیدن شون نیست . اکنون با مشاهده ی زیبایی ها شاهد و گواه قدرت الله یکتا هستیم . اللهی که زیبایی و سجایای این ایالت رو یکجا در هم تنیده . میلیون ها اصله درخت و نهال رو نظارهگر هستیم . همانند یک رنگین کمان به چشم میان .
زرد
قرمز
آجری
قهوه ای
زرشکی
سبز
تلفیقی از زیبایی و هنر خداوند . گویا الله همانند یک نقاش زبر دست همه ی رنگها و طرحهای زیبا رو یکجا گنجانده . در زیر سقف آسمان پهناور ، آسمانی با ابر های معلق . آسمانی آبی که زیبایی های این نقاشی رو به تعادل رسونده .
ای نقاش زبر دست ، نقاشی ات در این فصل سرد سال هم زیباست .
چه هم زمانی و تایم مناسبی رو الله مهربان بوجود آوردی تا این دو شخصیت دوست داشتنی داستان ما در این فصل اینجا حاضر باشند و از نزدیک شاهد این همه زیبایی باشند . واقعاً که هیچکس قادر همچین کاری نیست . همانا که قادر و رحمان مطلق توئی و بس .
خدای بزرگ ، سرد بودن هوا چه زیبایی رو خلق کرده . این ها همه قدرتت رو نشون میده که در فصل سرد سال ، در فصل پاییز هم ، زیبایی رو ببینیم . همون درختانی که در بهار سبز و خرم دیده میشن و زیبا هستند ، این بار در فصل پاییز هم با تغییر رنگ برگ ها شون باز هم زیبایی بیافرینند اما در رنگ و طرح های متغیر و متفاوت .
همون درختان رنگارنگ ، اما اینار از زوایایی متفاوت ، اونم از زاویه ای که اتوبان از وسطش رد میشه . کنار دستش هتل و اون پارکینگ بزرگش رو میبینیم .
هر موضوعی که در این کشور دیده میشه ، همه اش با نظم و انضباط هست . از یک پارکینگ بگیر تا یک کسب و کار عظیم . نظم و انضباط اینجا هم نشان از فرهنگ درست و ارزش قائل بودن برای خود و محیط زندگی است . همون ارزشی که من با اینکه خیلی تجربه ی زندگی در شهر های دوران دانشجویی رو دارم ، هیچوقت ندیدم . هیچ وقت ندیدم که حتی اون دانشجویی که درس خونده و تحصیلات بالایی هم داره تا این اندازه ارزش قائل باشه برای خودش و محیط زندگیش .
این مردم آمریکا واقعاً که خیلی از موارد مثبت تو خون و رفتار شون ثبت شده . اصلاً دست خودشون نیست که انجام ندن . خودکار اون کار خوبه ، صورت میگیره .
من تو یکی دیگه از کامنت هام ذکر کردم که وقتی پست چی میاد و بسته پستی رو دم در میذاره ، دیگه هیچ کس کنجکاوی ازش سر نمیزنه . یعنی تا این اندازه به حریم شخصی و خصوصی افراد ارزش قائل هستند . به خداوندی خدا من فقط تو همین فایل ها این موضوع رو دیدم . یا خیلی از موضوعات دیگه .
تو فایل شماره ی 140 از سریال زیبای زندگی در بهشت ، دیدم که درون از بالای اتومبیل های متوقف شده ، پشت چراغ قرمز تصویر گرفته بود . تمام اون ماشین ها یک فاصله ی مشخص و معین رو رعایت کرده بودند . همه شون تا ماشین جلویی 2 تا 3 متر فاصله داشتند . خدا شاهده هیچ جایی ندیدم و نشنیدم که این موضوع رو بگن . فقط داخل همین فایل ها شاهد این قضیه بودم . من یک نفر که تا الان جایی ندیده بودم . ( این خیلی خیلی موضوع مهمی هست . )
استاد دستتون درد نکنه که همچین فایل هایی درست میکنید و من و خیلی از افراد دیگه ، کلا ذهنیت مون تغییر میکنه . دیدن تفاوت زیادی داره با شنیدن . میتونید این فایل رو تماشا کنید . شاید خیلی از شما دوستان این موضوع رو توجه نکرده باشید .
visitor center West Virginia
خوب رسیدیم به ورودی ایالات west Virginia نکته جالب این بود که تو ورودی هر ایالت یک visitor center ایجاد شده تا به مسافران توضیح کامل و جامع در مورد همه چیز اون ایالات بدن .
مثلاً :
صنایع دستی
تنوع زیستی
گردشگری
مکان های دیدنی
و …
این هم نشون دهنده ی ارزش بالایی هست که برای انسان هایی که داخل خاک آمریکا زندگی میکنند ، قائل شدند . این قضیه خیلی برام جالب بود که همه ی ایالات ها همچین چیزی دارند .
خدایا شکرت چقدر این کشور پیشرفته است .
چقدر همه چیز رو نظم و انضباط هست .
حساب و کتاب کاملاً دقیقه .
وای خدای من ، با سنگ های لاشه چه دیوار ها و ستون های عظیم و زیبایی درست کردند . خیلی خیلی نمای زیبایی داره این ساختمون .
در داخل هم همون سنگ های لاشه رو روی دیوار ها میبینم . سنگ ها و سیمان های لابلاش چه پترن تکرار شونده ای درست کرده . جون میده واسه عکاسی .
الله اکبر ، جاده ای آسفالته که از دو طرف محاصره شده با درختان بلند قد . انگار این جاده ، مسیر رسیدن به بهشته . بهشتی که هنوز واردش نشده ، محو زیبایی اش شدیم . رنگ های برگ درختان ، جاده ی آسفالته ، بلند بودن درختان ، آسمان پهناور آبی و سفیدی ابرهای این آسمان ، دست به دست هم داده تا اینجا ، با بهشت جاویدان خداوند یکی بشه . همان بهشت که در کتاب کلام الله از ویژگی هایش نام برده .
نمیدونم شاید من هم این جایی که استاد عباس منش و مریم خانم وایستادن رو تو بکگراند لپ تاپ یا کامپیوتر دیدم ، نمیدونم . شاید هم جای دیگه ای بوده . اما به هر حال آدم محو و دیوانه ی سکوتش میشه . ای کاش اونجا بودم ، روی اون چمن های کوتاه و تازه اصلاح شده دراز میکشیدم ، نفس عمیق میکشیدم ، به درختان روبرو خیره و از سکوتش لذت میبردم . چند تا برگه برمیداشتم و با دستخط زیبای خودم با خط هما ، زیبایی های گوشه ای از جهان خداوند رو یادداشت میکردم . ساعت ها مینوشتم .
آخر متن هم یاداشت میکردم : خدایا شکرت که منو به این زیبایی هدایت کردی . صمیمانه سپاسگزارم که این فرصت رو بهم دادی .
بعد از اتمام اون برگه ها حسابی روی اون چمن ها قدم میزدم و از عطر مطبوعش ، استشمام میکردم . هر بار نفس هام رو عمیق تر از قبلی .
اینقدر اونجا میموندم تا سیراب بشم . خدای بزرگ چقدر اینجا زیباست …. رویاییه … خارقالعاده است …. خیلی خیلی زیباست …
خدایا ازت متشکرم که فرصتی بهم عطا کردی تا زیبایی های این فایل از سریال سفر به دور آمریکا رو ببینم .
خدایا تو را هزاران بار شکرت …