سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 128

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار رویا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

از پشت شیشه های تمیز و کریستالی این هتل زیبا وقتی خانم شایسته داشت این منظره بینظیر پاییزی رو از بلندی نشون میداد که مشرف به درختان وجاده ی اطراف بود انگار در یک نظر میشد همزمان زیبایی های اطرافمون رو بسنجیم. برگ های سرخابی بنفش نارنجی آجری و سبز حنایی با آسمان نیمه ابری ست شده بود پیش خودم میگفتم چقدر خوبه که آدم پشت پنجره ای باشه که مشرف به این زیبایی های طبیعت وانسانی باشه بخصوص شبها نظاره گر از پشت اون پنجره به چراغ های در حال حرکت ماشین ها باشی و محدویتی برای دور دست نداشته باشی.. همیشه دوست دارم که از بلندی البته تا حد همین دید پنجره به بیرون بتونم چنین منظره ای زیبا رو جلوی چشمانم داشته باشم ممنونم خانم شایسته جان که این فضای زیبا رو از این پنجره بنمایش گذاشتی و این برای من یک نوع تصویر سازی و هماهنگی با خواسته ام بود

لابی هتلCOUNTRY واقعا تحسین برانگیز بود . اون مبل راحتی و ساده جلوی TV و شاید هم شومینه که یک فرش رنگ مات هم از زیر اون مبلمان دیده میشد و اون نمای چوبی قهوه ای زیبا با اون بوفه های چوبی وکابینت و راه پله های نرده ای چوبی قهوه ای وپیشخوان و رزوشن لابی فوق العاده زیبا و تحسین برانگیز بود. خانم شایسته داشت لیوان های یکبار مصرف استریل رو از داخل وکیوم خارج میکرد برای کافی وقهوه و بنظرم یک محل گرم و صمیمی رو برام تداعی میکرد بخصوص اون خانواده که در قسمت صبحانه خوری هتل بودند و صدای صحبت کردن اون بچه زیبا مدام میومد و استاد هم اون چمدان وسایل رو برای ترک کردن هتل نشون میداد.. واقعا هر جای زیبایی رو باید برای زیبایی های بعدی ترک کرد و از اون محل خداحافظی کرد و برای تمام اون رفاه و آسایش و آرامش و نعمت و زیبایی ها تشکر و قدردانی کرد و به زیبایی های دیگر و بیشتر و بهتری روانه شد..

تصاویر از دید drone هم بسیار زیباست: درختان رنگارنگ بینطیر پاییزی که یک هارمونی خاصی با رنگ آمیزی های فصل بهار داشت برگ های قرمز و بنفش و کاج های سبز و اون خانه های تکی با فاصله در زمین های بزرگ با چمن های سرسبز اون دریاچه ها و حوضچه های کوچیک و زیبا و اون جاده ای که ماشین ها بدنبال هم در رفت و آمد بودند. چقدر اون پارکینگ ماشین ها زیبا بود و در خط کشی های اوریپ و منظم پارک شده بود و برای این نظم و هماهنگی و تمیزی و فراوانی ماشین ها و اون پارکینگ وسیع و گسترده تحسین کردم و خدارو شکر کردم

اون خانه ویلایی کنار این پارکینگ بزرگ رو تحسین کردم و لذت بردم چون یک لانه ی مرغ و خروس کنار فنس دیواری حیاط سرسبزشون بچشم میخورد و پشت محوطه حیاط هم با نرده کشی سبزیجات کاشته بودند و ماشین شاسی مشکی هم در اون محیط پارک بود و کلی برای این صاحبان این ویلایی ها شکر گزاری کردم . هر چیزی رو که از اون بالا دیدم نعمت بود و نعت و فراوانی و گستردگی و زیبایی و نظم و پایبندی به قوانین. بخصوص در پارکینگ ها این قوانین بوضوح دیده میشد و درتمیزی و نظافت خلاصه در زمین و آسمان تمام قوانین حکمفرما بود.

ورود به ایالت west virginia

پرچم برافراشته و سربلند. پرچم و نماد خوده این ایالت چقدر زیبا بود بنظرم نمادی از صنعت کشاورزی بود. وقتی استاد داشت میگفت که از این کوه های جلوی اون ساختممان هم فیلم گرفتیم یهو چشمم خورد به تابلوی آبی رنگ کنار جاده که نوشته بود BUSES RV’S️➡️ چقدر برام این تابلو جالب بود محل عبور اتوبوس های RV

واقعا چه کوه اعظیمی از درختان رنگ و وارنگ پاییزی که نشان از قدرت و عظمت و فراوانی و زیبایی و تنوع در خلق این نعمت و زیبایی های خداوند رب العالمین فقط در همین یک نقطه از این سرزمین رویایی است. جلوی درب ورودی این ساختمان با تابلویب به توریست ها خوش آمد می گه. وقتی داخل این فروشگاه رفتید عجب محوطه سنگی زیبایی داشت تلفیقی از سنگ و چوب و سقف هرمی شیشه ای زیبا که این نوع و سبک سقف شیشه ای هرمی برای جذب انرژی مثبت خورشیدی است که هم از نورش استفاده میشه و هم اون انرژی مثبت ذخیره شده در اون محیط پخش میش.. عجب مدبرانه به این نکات توجه شده و ساختمانش سراسر از انرژی مثبت ساخته شده و تحسین کردم این نوع از معماری رو و البته وسایل زیبایی که برای شناسایی این ایالت و معرفی جاهای دیدنی این ایالت گذاشته شده بود.

واقعا دارم این سفر رو با تمام اون زیبایی هاش و اون جاده و اون آهنگ های شما لمس میکن. وقتی خانم شایسته صندلی شو میاره جلوی داشبورت ماشین و از نزدیک اون جاده رو فیلمبرداری میکنه دقیقا انگار من خودم اون جلوی ماشین نشستم و دارم توی جاده ی زیبای پاییزی سفر میکنم. چه جاده ی با صفایی. منظره ی بگ گراند ویندوز؛ صدای پرندگان؛ صدای بادی که در برگ ها میوزه؛ صدای جیرجیرک ها؛ صدای علف ها؛ صدای سکوت خداوند که صدای طبیعته؛ گردوهای درشت و پر مغز زیبا ی کنار جاده…

استاد عزیز چه حرف زیبایی در حین رانندگی گفتین گفتید هیچ برگی شبیه برگ دیگه ای نیست. واقعا دقیقا مثل برگ های روزانه ی عمر زندگی ما هر کدام رنگ، شکل، زیبایی و حس خوب خاص خودش رو داره و گرانبهاست.

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 128
    720MB
    46 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

215 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا خداباور» در این صفحه: 1
  1. -
    زهرا خداباور گفته:
    مدت عضویت: 1801 روز

    به نام خدای زیبایی ها

    سلام میکنم به بهترین های زندگیم

    استاد جونم این فایل خیلیییی زیبایی داره و به قول قران اگر تمام دریاها مرکب بشن تمااااام درختان قلم و کاغذ مگه میشه نعمت های خدارو نوشت؟ 🌈🙈✨🥰

    پس چطور اینهمه زیبایی رو تو یدونه کامنت خلاصه کنم؟ 🌜

    من حتی نمیتونم احساسمو حتی در حد تیکه ی اول فایل که برام باور نمردنیه صبح بیدار شم و از پنجره چنین بهشتی رو ببینیم بیان کنم

    حتی به کلام هم نمیشه گفت تا چه حددددد دیوانه کنندست چه برسه به متن کامنت😅👀

    این حسی که قلبم میگه رو گوش میدم و میخوام از تجربیات اخیرم براتون بنویسم و امیدوارم هرکسی کامنتمو میخونه لذت ببره، استاد عزیزم من از دیدن زیبایی های فایلاتون و نگاه زیبابین شما یاد گرفتم که با دیدن یک گل ذوق کنم

    اما با این وجود ذهنم هنوز این برنامه رو داره که فراموش میکنه روزهای خوب رو و خاطرات و اتفاقات هرچند کوچیک بد رو بیشتر به یاد میاره برای همین هم اینجا و هم توی دفترم مینویسم تا فراموش نکنم روز های خوب رو و قبلا وقتی تو دفترم مینوشتم خیلی جالبه هروقت نوشته هامو میخوندم همون احساس شور و شوق دوباره زنده میشد ☺️✨

    یک روز ابری از خونه بیرون رفتم

    قدم زدم☺️

    از خدا هدایت خواستم برای پیاده‌روی بهم هدایت رو بگه از کدوم مسیر برم😁

    اتفاقا از مسیری رفتم که منطقم میگفت ن این سمت که دورتره و حال نمیده اما من به حرف قلبم گوش دادم و اتفاقا یکی از دوستان قدیمیمو که خیلی وقت بود ندیده بودمش ملاقات کردم و خوشحال شدم قلبا از دیدنش و خداوند از طریق اون جواب سوالی که ازش پرسیده بودم رو به من گفت🤩

    هداااااااایت😍😍😍😍😍😃

    بعد دوباره حسم گفت برم پاساژ پیش یکی از دوستام و صحبت کردیم بین حرفامون یک الگویی رو از یک ادم موفق بهم گفت که به باور های من کمک کرد که دخترجون بهونه نیار درس نخوندم و گذشته فلانه از هر لحظه که تصمیم بگیری میتونی موفق بشی

    دوباره ی مغازه ی دوستم رفتم و اونجا گل های خشک شده ای بود که خیلییییییییییی زیبا بودن 🤩🤩جالبه من هدایتی با کسی دوست شدم که اونم خوش ذوقه و زیبایی هاشو باهم تحسین کردیم گل رز آبی قرمز صورتی ☺️☺️☺️

    نم نم بارون میزد و من به جایی هدایت شدم که تاحالا نرفته بودم

    هفت محل و بازارچه تاریخی که من همیشه فقط نصفشو دیده بودم و برام تنها رفتن یکمی ترس داشت اما من امتحانش کردم رفتم تو دل ترسم وای خدایا چقدرررر زیبا بود چقدر لذت بخشه تنهایی قدم زدن زیر نم بارون شاید بالای هزاررررر مرتبه تو وجودم گفتم خدایا شکرتتتتتتت و حتی این احساسی که لبریز شده بود رو به زبون هم میاوردم، درست مثل شما که میگفتید تو اون بندرعباس با اون کتونیه داغون و اون هوای گررررم شما شاکر بودین احساس میکردین لطیف شدید🙈دقیقا لطییییف شدن رو تازه تجربه کردم🍓🤗

    خدایا شکررررررت

    یک کتابخونه هست که از بچگی عاشقش بودم چقدررررر حس خوب تو این کتابخونه موج میزنه

    رفتم اونجا و کتاب هایی که مرتبط با کار مورد علاقمه رو با ارزون ترین قیمت پیدا کردم، 😍😍😍دقیقا متناسب با پولی که من داشتم خداوند هدایتم کرد🥰خداوند به این شکل پاسخ میده رزق میده هدایت میکنه

    چقدر هم صاحب مغازه ادم فوق العاده ایه یک پیرمرد آروم و خیلیییییی پر ارامش مهربون و از چهرش معنویت موج میزنه من قشنگ متوجه میشم فقط یک کتاب فروش نیست اون با کتاب ها داره زندگی میکنه‌ و تا این سن عشقی که به این کار داره باعث شده کتاب فروشیش بهترین و پرفروش ترین تو شهرمون باشه خدایا شکرت بابت چنسن الگوهایی که بهم امید به زندگی میده، 😍😍😍🥰🥰🥰🥰😇🤲🏻💝💝💝💙

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای: