دیدگاه زیبا و تأثیرگدار ریحانه عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
چقدر این فایل پر بود از باورهای قدرتمندکننده بود: باورهای قدرتمندکننده درباره طی کردن تکامل؛ نگاه کردن به مسائل از زاویهای متفاوت از اکثریت مردم؛ ” می تواند از این هم ساده تر و بهتر باشد” و…. باورها و ایده هایی که با این سوالِ رشد دهنده در ذهن شروع شدند: چجوری از این راحتتر؟! چجوری از این ساده تر و لذتبخشتر و بهتر؟!
و زمانی که میپذیری از این ساده تر و بهتر هم میشود ، اینجاست که ایده ها یکی یکی از راه میرسن. شما دونه دونه انجامشون میدی و ایده بعدی بهت گفته میشه. مسائل رو یکی یکی حل می کنی و رشد می کنی.
استاد اونجایی که گفتید ما در یک شرایط فوقالعاده به این مزرعه رسیدیم، این پاسخ جهان به باورهایی هست که شما آگاهانه در ذهن خودتون این باور رو ساختید که خداوند در بهترین زمان، ما را به بهترین مکان هدایت می کند.
نکته مثبت بعدی این بود که: وقتی اون آقاهه داشت چغندر ها رو برداشت میکرد ، چقدر با گشاده رویی برخورد کرد و حالشو که پرسیدید گفت عالیم و چه لبخندی بر لب داشت. از کاری که میکرد لذت میبرد و با عشق کار میکرد ، چقدر همین چند ثانیه فایل برام درس داشت .
چقدر میشه تکامل رو توی این تصاویر دید. از یه زمینی که اول چندان بزرگ نبوده و پر از سنگ و ناهمواری بوده و ظاهرا کاربرد خاصی نداشته، با تمرکز گذاشتن، قدم به قدم از مساحت کم شروع شده و با طی کردن تکامل در طی این سالها، الان تبدیل شده به مزرعه با وسعت 1000 جریب. هر چی که بتونی بهش فکر کنی، توی این مزرعه وجود داره. فراوونم هست. از مرغ و جوجه و چندین فضای عالی که براشون طراحی شده، تا گاو و گوسفند و خرگوش و خوک و مرغابی و این سیستم های طراحی شده برای آب و غذا و الکتریک فنس و عسل طبیعی اصل و کشاورزی و انبار های کود و علوفه و تولیدات گوشت و تخم مرغ و…..
نکته مثبت بعدی: اینکه صاحب این مزرعه، مزرعه رو به یک مکان توریستی هم تبدیل کرده که مردم می تونن بیان بازدید و ایده بگیرن تا جایی که شما راحت با ماشین اومدید و گشتید. همچنین این مزرعه دار اینهمه کتاب نوشته برای اینکه ایده هاش و تجربه هاش رو با دیگران هم به اشتراک بگذاره ،چقدر برای من درس داشت. این عمل از یه باورهایی مثل: باور احساس لیاقت، باور به فراوانی و اینکه قضا برای همه به وفور هست و اگه من ایده هام رو به بقیه یاد بدم، نه تنها مشتری من کم نمیشه بلکه من رشد هم می کنم.
چقدر تحسین میکنم صاحب این مزرعه آقای Joel Salatin که با ایده های ساده، بدون مواد و کود شیمیایی این مزرعه داری موفق رو انجام داده چون تونسته با فکر کردن به اینگه چطور از این بهتر؛ چطور با کیفیت تر؟! و با این باور که: «میشود در عین اورگانیک بودن، گوشت ها و مرغ و تخم مرغ های با کیفیت عالی تولید کرد که هم کسب و کار سودمندی داشت و ثروت ساخت و با همون قوانین ساده طبیعت کارها رو به راحتی انجام داد»
همچنین ایشون الگو شدنش برای یه عالمه کشاورز در سراسر جهان که از ایشون الگو بگیرن.
استاد چقدر اون جایی که گفتید: ما همینجوری اومدیم تو و اصلا کسی نیومد بگه شما چرا اومدین و…. چقدر این جمله باور به امنیت و نگاه صلح آمیز به جهان رو تداعی می کنه. چقدر تحسین برانگیزه این احساس صلح و امنیت. راستش اصلا یه چیز عجیبی بود برام چون همیشه شنیده بودم که: نا امنیه و باید صد جور قفل و دیوار کشی و از اون شاخگوزنی ها بالای دیوار بذاری و… بخصوص حالا که کسب و کارت به یه جایی رسیده…
چقدر این مزرعه تمیز و مرتب بود ، همه چیز جای خودش بود و دیدن این تصاویر این باور رو به آدم می داد که: نوع کسب و کار مهم نیست. همه کارها پتانسیل ساختن ثروت رو دارن. در نتیجه میشود با انجام کاری که به آن علاقه داری، هم زندگی لذت بخشی داشته باشی و هم ثروت بسازی.
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 129701MB46 دقیقه
هبه نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیزم
مزرعه پونصد هکتاری جو سالاتان polyface در ابتدای ورود یه فروشگاه کوچولو که خیلی زیبا و جمع و جور بود تاب چوبی که بیرون درست کرده بودند کفشهای پاره ای که گلدون شده بود از یه چیز بلا استفاده به زیبایی استفاده شده بود گل زیبایی کاشته بودند و داخل فروشگاه هم چند تا دونه لباس که تو رگال آویزان بود کلاه و کتابهایی که جو سالاتان نوشته بود در چندین جلد که به فروش می رسید و بیرون فروشگاه کمی اونطرفتر یه عالمه مرغهای سفید مشکی و سفید طوسی تو یه قفسه بزرگ کنار این قفس فنس کشی شده بود و سقفش هم با پارچه های برزنتی کاملا پوشیده شده بود سیستم آبیاری قطره ای که داخل سزای که نصفش زیر زمین بود و کاملا جاش محکم شده بود و براشون هم تو ظرف مخصوص خودشون که فلزی بود ریخته شده بود و.با خرده های چوب که اونجا رو پوشونده بودند و کلسیم لازم برای بدن مرغها هم با استخوانهای که از گاوها کف زمین ریخته بود تامین میشد و یه محیط امن و تمیز برای مرغ و خروسها بود
یه قسمت از زمین گلخونه بود که داشتند چغندرهای برداشت شده رو تو سبد میچیدند و آبگرمکن زغالی بیرون گلخونه که بهش اب وصل بود و چوب های خرد شده کنارش رو میریختند داخلش و بخار آب و درجه کنارش هم کاملا نشون میداد چقدر دمای آب هست ۱۸۰ درجه فارنهایت و کامیونهای پر از چوب که کمی اونطرف تر با اره کاملا تو اندازه هایی که میخواستندکه خرد میکردند
یه قسمت دیگه این زمین کندوهای عسل که پر از زنبورها بود که عسل رو تولید میکردند
یه قسمت زمین هم مرغابیهای سرحال و درشت که داشتند تو اون سطل آبی که تو زمین کار گذاشته بودند وای قطره ای بهشتی وصل بود ابتنی میکردند ویکیشون از همه بزرگتر پدرش در بود به قول مریم جانم هد مرغابی ها بود و فنس الکتریکی که دور لونشون بود و سیستم برقیش هم با سولار کار میکرد
یه قسمت دیگه خوراکهای سفید قهوه ای و مشکی که تو خاکها حمام خاک می گرفتند کارشون قفس خرگوشهایی که خیلی زیبا یکی شون سفید مشکی بود دور چشماش و دور دهنش مشکی بود و سیستم اب پستونکی و ظرف غذا هم پر بود وبه مقدار مصرفشون پایین میریخت و زیر قفس هم طوری بود فضولات رو زمین می ریخت و کمپوست میشد و انبار علوفه های سبز کنارشون که عطر علوفه تازه به نظرم محیط رو خوش بو میکرد
یه قسمت دیگه زمین هم گوشتهای ارگانیک که فریز شده و بسته بندی شده بود
کمی اونطرف تر زمین هم جمع گوسفندهای زیبا سفید رنگ که داشتند علف و چمنها رو می خوردند
محوطه ای که گاوها داشتند چِرا میکردند و دورشون هم با یک سیم الکترونیکی حصار کشی شده بود
قسمت با حالش مرغ خروسهای تخم گذار و مرغ خروسهای گوشتی بودند که خیلی تمیز چیکن تراکتور داشتند که چرخ و دسته قابل حمل و جابجایی داشت پله برای رفتن به داخلش درست کرده بودند مثل چیکن سالهایی که شما تو پارادایس درست کرده بودید سیستم اب و غذا و محل تخم گزاری کاملا ساده و زیبا و کارا بود چقدررررررر باحال که همشون خیلی خونگرم و مهربون دنبال شما دو عزیز دل می دویدند قشنگ انگار به استقبال شما اومدنش چقدر پروتون جمع شدند وبه پاهاتون نوک میزدند چقدر باحال بود تا دست میکشیدید پشتون میخوابیدند حسابی یاد چوم چلکها رو زنده کردند اون قسمت که مرغ خروسهای دیگه ای بودند هم خیلی جالب بود که همشون میدویدند سمت شما اگر اون فنس الکترونیکی نبود حسابی دورتون رو شلوغ تر میکردند و استاد جان براشون کردید و گفتید که چقدر و نشون کارهاشون بیشتر از مرغ های پارادایس هست و این نشون میده چقدر تغذیه طبیعی و فضای طبیعی دارند رشد میکنند با اینکه پارادایس هم برای مرغها فضای عالی هست ولی باز هم این مرغ خروسهای مزرعه آقای جو زندگی منطبق تری با طبیعت دارند و رشد بیشتر و بهتری دارند
چقدر صحنه ای که با دیدن درون و شنیدن صدای درون می دویدند زیر چینم تراکتورها ومخفی می شند باحال بود خیلی جالب بود چقدر قشنگ پناه گرفتند همشون باهم میرفتند زیر چیکن وقتی درون دورتر شد با هم بیرون میومدند خیلی صحنه زیبایی بود
اما تصاویری که با درون گرفتید خیلی رویایی بود واقعا بهشت بود این بزرگی وسعت زمین و درختهای زیبا با برگهای پاییزی وسط زمین و کلی مسیرهایی که برای عبور ماشین و مردم خیلی زیبا و تمیز وسط این وسعت بزرگ زمین درست کرده بودند خیلی کادر بندی زیبایی در مسیرهای زیبایی این جاده رو درست کرده بودند و اون وسعت بزرگی که زمین پر از چمنهای سبز رنگ وزیبا بود چقدر منظم این زمین رو قسمتی برای نگهداری حیوونها و قسمتی برای گلخونه و کشاورزی و تولید عسل مشخص کرده بودند
یک عشق و علاقه به انجام کار کشاورزی باعث میشه فردی به اسم جو سالاتان سالها پیش بیاد و یه زمین سنگ سلاخی وبلا استفاده رو با کمترین قیمت به بخره و خودش تمام این سنگها رو از یه زمین پونصد هکتاری جمع کنه و بیاد بدون هیچ سرمایه ای با یه نگرش جدیدی بدون استفاده از ماشین آلات صنعتی و مواد شیمیایی یه کشاورزی و دامداری کاملا منطبق و هماهنگ با طبیعت رو راه بندازه ایده های الهامی رو اجرا کنه وآرام آرام به صورت تکاملی مسیرش رو با عشق ولذت و علاقه طی کنه و بشه یه فرد موفق و ثروتمند که ایده هایی که اجرا کرده رو در ده ها جلد کتاب منتشر کنه و ساعتها مصاحبه کنه و در مورد ایده ها و افکارش توضیح بده الگو بشه برای میلیونها کشاورز در آمریکا ودر کل دنیا این میشه عشق به کار که ثروت رو به صورت طبیعی وارد زندگی میکنه رزق به دنبالت میاد وتو فقط از انجام کارت لذت میبری و بنابراین توووووووو خوشبختی
سیستمی که بدون زدن کمترین آسیب به طبیعت داره کار میکنه و محل زندگی وکار جو و خانواده نسلهای بعدش شده و چقدر زیبا خانوادگی کار میکنند و ثروت خلق میکنند و چه ایده جالبی رو تو فصل تابستون داند برای بازدید و خرید محصولات ارگانیک تور برگزار میکنند و کتابهای منتشر شده رو میفروشند حتی برای سرگرمی بچه ها هم جای بازی با سنگها و ماشینهای پلاستیکی کشاورزی داشتند اله کلنگ و تاب با لاستیک ماشین نیمکتهای چوبی همشون خیلی باحال وساده بود چقدر آرامش عجیبی داشت اون فضا اون وسعت بزرگی و سرسبز و زیبا و عطر و بوی زیبای طبیعت خیلی حس آرامش خوبی به آدم میده روح و ذهن انسان تو این طبیعت به هماهنگی می رسه و احساس خوبی رو داری
حتی بدون داشتن زمین هم میشه کشاورز شد با کار کردن رو یه زمین بلا استفاده و بهبود دادن و تولید محصول کنی و سود برسونی به صاحب زمین
ثروت ساختن تو مسیر مورد علاقه خیلی راحته خیلی لذت بخشه و چون داری لذت میبری هیچ عجله ای برای انجام کارها نداری به آرامی پیش می ری و ثروت و رزق به دنبالت میاد
مثل استاد جان که با عشق به کاری که بهش علاقه داشتند پرداختند و الان ثروت و موفقیت و خوشبختی ولذت رو دارند و الگو میلیونها نفر افرادی هستند که هدایت شدند به این مسیر الهی
واشنگتن دیسی ایالت بعدی هست که شما میرید فعلا در هتل زیبا و تازه ساخت و تمیز در یک شب بارانی اقامت دارید سفر پر خیر و برکت وپر از شادی و عشق و لذتی رو تا الان داشتید منتظر دیدن زیباییهای بعدی هستیم عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی