سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 132

بنام خدایی که بشــــدت کافیست

ســـلام به همه همسفرانم

خدایا شـــــــکرت برای این چند قسمت سری سوم سفر در آمریکا که از لحظات اولش که استاد و مریم جون قبل از طلوع خورشید از پرادایس با هدف لذت بردن و دیدن زیبایی های دیوانه کننده پاییز به جاده زدن و با هم دیگه کـــــــلی زیبایی های نابی رو نوش جان کردیم، زیبایی هایی که با تحسین کردنشون هم رشد کردیم و هم جوانه های خواسته های جدیدی رو تو وجودمون کاشتیم و یاد گرفتم هر روز بیشتر و بیــــشتر تحسین کنم زیبایی های اطرافم رو که همیـــــــن، یک اصل خیلی مهم هست اگر میخوایم واقعا تغییر کنیم، خدایا شــــکرت برای لحظه به لحظه این سفر و لحظه به لحظه زیبایی های اون از همون اول تا آخرش که استاد نــــــــان استاپ رانندگی کرد الــــبته با همراهی مریم جون که دویست و خورده ای کیلومتر هم مریم جون رانندگی کرد و ایــــــنقدر رانندگی اش هم مثل تمام کارهای دیگه ای بهتر شده که استاد با خیال راحت 40 دقیقه رو خوابید و بعدش هم که رفرش بیدار شد یکی از دوستانشون هم زنگ زدن و یه ساعتی هم با اون صحبت کرد، عـــــــــاشقتم استاد که فرقی نمیکنه فایل رایگان باشه یا محصول، تـــــمام فایلهاتون نـــاب هست، اصلا همین فایلهای سریالها که دیگه زندگی شخصی تون هست با دیدن فـــقط رفتارتون با دیدن کارهایی که میکنید میشه کــــلی درسها گرفت مثل همین تماس دوستتون وقتی که تازه از خواب بیدار شده بودید و بخاطر هم فرکانسی اش با شما در این زمان که بهترین بود برای تماس گرفتن چون شما کاملا free  بودید و می تونستید راحت جوابش رو بدید و یک ساعت تمام با هم صحبت کنید بخاطر رانندگی مریم جون و این یعنی توجه کنم به الگوهای تکرار شونده زندگی ام؛ مثلا خودم یک هفته پیش قبل اینکه برم محل کارم گفتم برم یه کافی بخورم تو کافه ای که به تازگی باز شده بود و دیزاین خیلی زیبایی هم داشت ولی همون سری اول که رفتم خب بخاطر کار کردن روی خودم دیگه خیــــلی راحت ارتباط برقرار میکنم با دیگران خیـــــلی راحت تحسین میکنم دیگران رو واسه همین این سری هم بعد تبریک گفتن به مسئول کافه؛ تک تک چیزای زیبای اونجا رو تحسین کردم از فنجونای زیبا از میزهای چوبی محکم و ساده و زیبا و کـــلی چیزای دیگه ولی قهوه ای که میخواستم که از نوع عربیکا هست و عطر به مراتب بیشتری نسبت به نوع دیگه که روبوستا هست داره واسم درست کرد دون نبود و یه پودر بسته بندی آماده ای بود ولی سری بعد که از همون خیابون میخواستم رد بشم و گفتم برم یه کافی بخورم باز بود ولی برق دشتگاهش مشکل داشت و کـــلی عذرخواهی کرد چون همون سری اول هم طول کشید تا قهوه رو آماده کنه با اینکه بجز من کسی نبود ولی وقتی اون کلی عذرخواهی میکرد من یه لبخند زدم و گفتم زینب حتما نباید اینجا بخوری

اما در مورد یه همزمانی زیبای امروزم وقتی سوار ماشین بودم تو مسیر محل کارم وقتی صحنه آسمون ابری ولی یه نقطه خورشید پشت ابر بود و یه صحنه دیوانه کننده ای رو ایجاد کرده بود ایــــــنقدر کیف کردم گوشی ام رو که اتفاقا یه آهنگی رو که کلماتش ۹۰% اش در تضاده با قانون😂 ولی بخاطر ریتم زیبای اون گوشش میدادم و کلی باهاش ریز میرقصدم تو ماشین😂 خلاصه همین که اون صحنه آسمون و خورشید پشت ابرها رو که اون نقطه رو زرد قناری جذابی کرده بود رو عکس بگیرم دقیقا فـــــقط همون لحظه خورشید کامل از پشت ابرها دراومد و من عکس گرفتم و بعدش زود رفت پشت ابرها😍 البته چهار روزی هست بخاطر تصمیمی که گرفتم و عمل کردم هر روز لحظه قبل طلوع خورشید و هنگام طلوعش رو مــــی بینم و کیف میکنم از زیبایی دیوانه کننده اش. خیلی وقت بود که بهانه سر کار رفتنم رو برای ورزش نکردن میوردم که من فقط پنجشنبه و جمعه معمولا نمیرم پس فقط یکی از همین دو روز رو ورزش کنم که همین دو رو بعضی وقتا اتفاقی می افتاد که اونم نمی تونستم انجام بدم ولی چهار روزه که صبح قبل اینکه برم محل کارم ده دقیقه مونده به ساعت ۶ بیدار میشم و تا شش و چهل ورزش میکنم تو حیاطمون که بزرگه و میشه راحت بدوم در اون حیاطی که قبل اینکه قانون رو بشناسم با اینکه بیشتر ده سال بود که تو این خونه هستیم ولی هیچ چیز زیبایی در اون ندیده بودم ولی الان بابت همین که میشه راحت در اون برای ورزش کردن مانور داد خدا رو شکر میکنم الان دو ساله که وقتی بارون نباشه شب ها میشینم حیاط و کــــلی از زیبایی آسمون شب لذت میبرم و بعد مدتی نشستن بدون اینکه خودم به کسی از اعضای خانواده ام بخوام توصیه ای کنم در این خصوص که بیاید تو حیاط بشینید چیه چسبیدید به تلویزیون کاری که یکی از افتخاراتم بود و وقتی که تازه هم قانون رو یاد گرفته بودم به شکل دیگه ای سعی میکردم انحام بدم ولی هر چی بیشتر روی خودم کار میکردم کمتر و کمتر میشد و این سری درمود تو حیاط نشستن و لذت بردن از زیبایی شب وقتی خودم نشستم خانواده ام بعد مدتی خودشون تصمیم گرفتن بیان بشینن و بعدش ایــــنقدر لذت بردن که هر کی زنگ میزط واسش تعریف میکردن مخصوصا مادرم😍ولی دیگه امسال خودم تصمیم گرفتم کمتر بشینم چون هدفم لذت بردن بود ولی وقتی دیدم همه اش صحبت هایی هست که توجه به نازیبایی هاست آگاهانه تصمیم گرفتم کمتر بشینم

استاد جون و مریم عزیزم سپاسگزارم برای آهنگ های درخواستی که باعث شد کلی آگاهی های ناب رو واسمون تکرار کنید مخصوصا درمورد اهمیت بی نهایتی که سفر و در کل حرکت کردن و هجرت داره مثل آب که اگر راکد بشه میگنده ولی وقتی در حرکت باشه بی نهایت زیبا میشه ما آدما هم همینطوریم

سفر؛ علاج درده و خورشیدی که منتظر هیچ کسی از ما نیست تا بیرون بیاد و خودش بطور طبیعی بیرون میاد مثل جریان بی نهایت نعمتها و ثروتهای این جهان که درستش اینه که طبیعی در زندگی ما باشند اگر باورهای ما در تناسب باشه و ما با این جریان طبیعی هم فرکانس باشیم

و در آخر این قسمت بازم تصاویر هوایی پاییز رنگارنگ دیوانه کننده ای که از چشم دِرون بچه هیولا دیدیم که هر چـــــقدر تحسین کنیم اون رو بازم کم هست خدایا شـــــــــــــکرت

عــــــــــــاشقتونم 😍😘 (ابراز احساساتم یکی از هـــــــیولاترین پاشنه های آشیل عمرم بود اصلا من به خجالتی بودن شهره بودم تو کل فامیل بیرون از فامیل هم که اصلا خـــــــیلی کم من رو میشناختن بخاطر این ویژگی ام ولی الان بعد حدود سه سال بودنم در سایت و کار کردن روی خودم هر روز بهتر و بهتر شدم و الان در ارتباط با دوستانم که همینا هم زمانی وارد زندگیم شدن که من تغییر کردم وگرنه قبلش جنس دوستی ها و ارتباطی که داشتم به داغونی باورهای گذشته ام بود ولی الان دوستای فوق العاده ای دارم که خودشون یه پا الگو هستن از میشود داشتن های نعمتها با هم دیگه و درمورد ابراز احساساتم که گفتم الان حتی بهتر از دوستانی که در شرایط خانوادگی خــــیلی بهتر از من از نظر ارتباطی و احساسی اعضای خانواده با هم بززگ شدن من خــــــیلی راحت تر از اونا حتی ابراز احساساتم رو دارم منی که حــــتی تو پیام هم نیم تونستم احساساتم رو ابراز کنم منی که وقتی شبکه های مجازی ایجاد شدن سعی میکردم ویس نفرستم بخاطر عزت نفس پایینی که داشتم ولی الان هر کسی باشه ترجیحم ارسال پیام صوتی هست الان خـــــــیلی راحت تر ابراز احساستم رو دارم نمیگم دیگه پــــرفکت شدم ولی خـــــــــــــیلـی بهتر شدم و میدونم که این یه پروسه دائمی هست و این بهبود باید دائمی باشه نه موقت

خــــــدایا شکـــــــــــرت

بازم عـــــــــــــــــــــاشقتونم😍😘

هر لحظه مون توحیدی تر و ثرودتمندتر در پناه رب العالمین

میریم بعد نوش جان کردن چند قسمت از سفر دور آمریکا و کـــــــــلی زیبایی های نابش بریمـتا دوباره پرادایس و زیبایی های بی نهایت جاری در اون رو ببینیم و درس هایی که خدا میدونه چی در انتظار ماست پرادایسی که هیچ روزش شبیه روز قبلش نیست و البته که این بخاطر ما هست که آگاهانه تغییر کردیم وگرنه مگه همه میتونن این سریال رو ببینن مگه همه در مدار اون هستن؟ یادمه وقتی زندگی در بهشت تازه شروع شده بود و همزمان شد با ورودم به ۱۲ قدم به خواهر بزرگم گفتم راستی پیشنهاد میکنم این سریال رو ببینی بــــــــی نظیره و اون در جوابم گفت واقعا ممنونم ولی میدونی من وقتش رو ندارم و من اونجا خـــــیلی واضح درک کردم که من فقط مسئول تغییر خودم هستم و نـــــمی تونم و توانایی تغییر هیــــچ کسی دیگه بجزـخودم رو ندارم

بــــــازم عــــــــاشقتونم😍😂

خـــــــــدایا شڪـــــــــــرت

محمد حسین عزیز سلـــــام 🤩

بی نهایت تحسینت میکنم که اینطوری ریزبینانه کامنت های بقیه رو میخونی و اینـــــقدر قشنگ و راحت تحسین میکنی 👏

نمی تونستم به هیــــــــچ وجه بدون اینکه چیزی واست بنویسم و تحسینت کنم بگذرم رفتم پروفایلت رو بخونم تا بیشتر کــــــــیف کنم دیدم درمورد زمان جادویی صبح گفتی و ساعت ۵ تا ۷ صبح که اتفاقا ۵ روزی میشه ۵ و ۴۵ بیدار میشم ورزش میکنم بعدش حموم و بعدش میرم محل کارم درحالیکه تا همین یک هفته پیش تا یه ربع قبل اینکه بخوام برم محل کارم میگفتم بخوابم 😂

هر لحظه ات زیباتر و توحیدی تر باشه در پناه رب العالمین

محمد عــــــــــزیز سلام😍

فقط دوست داشتم بیام بگم نـــــــــــــــــوش تک تک سلولهای وجودت این آرامش نابی که بهش رسیدی

خـــــداروشکر که تو دوره بی نظیر ۱۲قدم هم هستی و فکر کنم رسیدی قدم چهارمت الان

چند روز پیش زدم روی آپشن نشانه امروزم و خودم رو سپردم که نشونه اون روزم رو خداجونم بگه و چی دراومد دوره بی نظیر ۱۲قدم که از اول ۹۹تونستم به لطف الله مهربــــانم بخرم و الان برگشتم از اول نوش جانش کنم

محمد عزیزم بــــــــی نظیر هررلحظه ات تــــــوحیدی تر و نــــاب تر باشه در پناه رب العالمین😘