دیدگاه زیبا و تأثیرگذار حوری عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
از شهر “واشنگتن دی-سی” با تمام زیبایی هاش خداحافظی می کنیم به مقصد تجدید میثاق با زیبایی های پارادایس. (شهری که با وجود شلوغی، خیلی انرژی مثبتی داره).
بیشترین چیزی که در این فایل، به چشم میخورد حرکت بسوی هدف و مقصد و لذت بردن از مسیر بود. لذت بردن از کاری که داری انجام میدی و همچنین لذت بردن از تک تک لحظات، حتی لحظات تکراری و قدم های تکراریِ هرروزه.
مهم نیست کجای این مسیر ایستادهای و چه کردهای؛ مهم این است که تنها با احساس خوب، یک گام از همان نقطهای که ایستادهای، جلوتر بروی. مهم اینست که آن یک گام رو هر روز بطور مداوم برداری. همه ما میتوانیم تنها یک گام از موقعیتی که در آن قرار داریم، جلوتر برویم. هر روز، فقط یک گام. پس مهم، مقدار انجام کار نیست. استمرار در حرکت است که از خودِ حرکت هم مهمتر است. در قرآن هم از زمان استمراری برای بسیاری از افعال استفاده شده که گویای اهمیتِ همواره انجام دادن و استمرار در کارهاست.
همونطور که پیشتر هم اشاره کردم، مهمتر این است که از روند لذت ببریم و مقصودم از لذت بردن ، همان احساس خوب داشتن هست که اصله.
استاد درمورد همفرکانسهایی صحبت کردند که در شرایط مناسب در زمان مناسب، تماس میگیرند و یا بالعکس. قطعا برای هرکسی این اتفاق افتاده اما به این فکر نکرده که این، میتونه نشانه ای باشه برای جواب دادن یا ندادن. که البته در همچنین مواقعی، احساس هم میتونه راهنمای خوبی باشه.
چقدر این موضوع برای من درس داره که استادم به تجربه های شخصیشون در زندگی و تکرارِ آنها، انقدر توجه و دقت نظر دارند و آنها را با معیارِ قانون ارزیابی میکنند.
استاد بعد از آهنگ های درخواستی، ارزش هجرت و نیز ممنوع بودن حزن رو یادآوری کردند. همچنین مفهومی عمیق در زندگی به نام: “جریان طبیعی خوشبختی” که به صورت خودکار در جهان جاری است. جریانی که برای بهره مندی از آن لازم نیست هیچ کاری انجام بدی. فقط لازمه که جلوی این جریان رو نگیری. اونوقت به راحتی این جریان تو رو هم با خودش همراه می کنه. مثل خورشیدی که خودش بطور طبیعی و براحتی میآید و بر زندگی ما میتابد و نیازی نیست برای بیرون آوردنش به زحمت بیوفتیم؛ بلکه فقط کافیه که درها رو نبندیم و پرده ها رو نکشیم.
واقعا سپاسگزارم. آخه کدوم استادی میاد در هر موقعیتی و هر لحظه از زندگیش، سفرش، لحظهی رانندگی و به اصطلاح از پشت فرمون بودنش در جاده(با کلی بگو و بخند) و حتی از ترانه هایی که گوش میکنه، استفاده می کنه برای یادآوری قوانین به ما. این لذتبخش ترین نحوه ی تدریس هست که یک استاد میتونه ارائه بده. خوش به حال منه شاگرد
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 132505MB32 دقیقه
به نام رب
تنها قدرت جهانیان
سلام
شروع این قسمت باصدای گرم خانم شایستهی عزیزم چه دلنشین بود و جمله ای که منو یاد اون حرفشون در قسمت ۱۲۷ انداخت که ما از این شهر با تمام زیباییهاش، خداحافظی میکنیم و میریم سراغ زیباییهای بعدی….
خداراشکر که شهر “واشنگتن دی-سی” را به مقصد پارادایس ترک می کنیم(شهری که با وجود شلوغی، خیلی انرژی مثبتی داره).
خدا را شکر که از این همه زیبایی در شهرهای مختلف میگذریم و حرکتی نو را، به سمت زیبایی های بیشتر به مقصد پارادایس، آغاز می کنیم.
و نمایی از جاده را در پیش رو داریم که نمادی از مسیرِ منتهی به هدف و مقصد است.
بیشترین چیزی که در این فایل، به چشم میخورد حرکت بسوی هدف و مقصد و لذت بردن از مسیر بود.
لذت بردن از کاری که داری انجام میدی و همچنین لذت بردن از تک تک لحظات، حتی لحظات تکراری و قدم های تکراریِ هرروزه.
مهم نیست کجای این مسیر ایستادهای و چه کردهای؛ مهم این است که تنها با احساس خوب، یک گام از همان نقطهای که ایستادهای، جلوتر بروی. مهم اینست که آن یک گام رو هر روز بطور مداوم برداری. همه ما میتوانیم تنها یک گام از موقعیتی که در آن قرار داریم، جلوتر برویم. هر روز، فقط یک گام.
پس مهم، مقدار انجام کار نیست. استمرار در حرکت است که از خودِ حرکت هم مهمتر است. در قرآن هم از زمان استمراری برای بسیاری از افعال استفاده شده که گویای اهمیتِ همواره انجام دادن و استمرار در کارهاست.
و همونطور که پیشتر هم اشاره کردم، مهمتر این است که از آن حرکتِ تکراری و مستمر، لذت ببریم.
و اینجا مقصودم از لذت بردن ، همان احساس خوب داشتن هست که اصله
🌹
استاد درمورد همفرکانسهایی صحبت کردند که در شرایط مناسب در زمان مناسب، تماس میگیرند و یا بالعکس.
قطعا برای هرکسی این اتفاق افتاده اما به این فکر نکرده که این، میتونه نشانه ای باشه برای جواب دادن یا ندادن. که البته در همچنین مواقعی، احساس هم میتونه راهنمای خوبی باشه.
چقدر این موضوع برای من درس داره که استادم به تجربه های شخصیشون در زندگی و تکرارِ آنها، انقدر توجه و دقت نظر دارند و آنها را با معیارِ قانون ارزیابی میکنند.
دیالوگ حاج آقا با رانندهی اتوبوس را هم که دیگه معروفش کردید استاد 😄😄😄 و واقعا مثل یک لطیفه شده که هردفعه تعریف کنید ما کلی میخندیم. همینطور از اجرای آهنگهای درخواستی که حتی درمورد متن شعر هم، صحبت کردید.
ارزش هجرت رو یادآوری کردید و ممنوع بودن حزن رو، و خورشیدی که خودش بطور طبیعی و براحتی میآید و بر زندگی ما میتابد و نیازی نیست برای بیرون آوردنش به زحمت بیوفتیم؛ بلکه فقط کافیه که درها رو نبندیم!
کدوم استادی میاد از هر موقعیتی از اتفاقات و لحظات زندگیش، از سفرش، از لحظهی رانندگی و به اصطلاح، از پشت فرمون بودنش در جاده(با کلی بگو و بخند) و حتی از ترانه هایی که گوش میکنه، استفاده کنه برای درس دادن و توضیح و تکرار قوانین جهان؟!!!
این لذتبخش ترین نحوه ی تدریس هست که یک استاد میتونه ارائه بده. خوش به حال منه شاگرد😍
😍
و ماشاالله به شما استاد عزیزم که بالای حدود ۱۵ساعت رو نان-استاپ به حرکت، ادامه دادید. اوریسون میگوید : « دو چیز لازمه موفقیت است؛ یکی دست به کار شدن و دیگری ادامه دادن». همه، دست به کار میشوند اما تعداد کمی هستند که ادامه میدهند.که این ادامه دادن، بستگی به ذهن شخص و گفتگوهای ذهنیاش هم دارد که میتواند برای ادامه، ایجادِ انگیزه کند یا برعکس. این همون نقطه ای هست که انسانهای موفق و ناموفق از هم جدا می شوند.
هروقت دست به کاری زدیم یادمون نره که بغیر از دلایلی که برای ادامه دادن و موفق شدن داریم، همیشه یک سری دلیل هم برای تسلیم شدن وجود داره!
خیلی مهمه که بدونیم دلایل تسلیم شدن، فقط در ذهن ما هستند و این مسئله که توجه و تمرکزمون رو روی کدوم دسته از این دلایل میبریم، تعیین میکنه که ادامه بدیم یا ناامید بشیم. اینجا اگر تسلیم بشویم، در واقع، تسلیم ذهن خودمون شدهایم نه اون موانع. تسلیم ذهنی شده ایم که تمرکز و توجهش را روی دلایل شکست گذاشته .
پس تمرکزمون رو میزاریم روی دلایل موفقیت؛ و بطور مستمر و درجهت خواسته ها گام برمیداریم و درحالی که از دیدنِ این تصاویرِ بسیار زیبای جاده و مسیر لذت میبریم، با احساسِ خوب حرکت میکنیم. حرکت بدون توقف.
و به قول استاد:
«نان-استاپ» ادامه میدیم.
عاشقتونم❤️