سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 137

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار زهره عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

استاد شما چند سال پیش توی یه فایل که با جت اسکی رفتید تا دم سد رودخونه تمپا گفتید که شما کسی رو نداشتید که به خارج از کشور سفر کرده باشه و بیاد و از خوبی ها و زیبایی هاش بگه و گفتید که شما به عنوان یکی از اعضای خانوادمون که اومده آمریکا میخواهید زیبایی هارو بهمون نشون بدید تا خواسته های جدید در ما متولد بشه؛

تا کانون توجه مون رو معطوف به زیبایی ها و نعمت ها و فراوانی ها کنیم و به این شکل به سمت تجربه این فروانی ها هدایت بشیم. ممنونم که شدید خانواده ام. ممنون که بهم راه و رسم درست زندگی کردن رو یاد میدید. ممنون که زیبایی ها ی جهان رو بهم نشون میدید. من عاشق آمریکام اما قبل از شما هیچی ازش نمیدونستم. حتی از مهاجرت کردن به آمریکا ترس فوق العاده ای داشتم چون کسی رو نداشتم که این تجربه های زیبا رو داشته باشه و به من باور امکان پذیر بودن رو بده. منبع من تلویزیونو فیلمها بود که دیگه خودتون بهتر میدونید چه باورهایی توی ذهن آدم شکل می گیره و چقدر محدود میکنه ذهن رو. اما امروز خدارو از صمیم قلب سپاسگزارم که این خانواده صمیمی رو دارم.

و اما زیبایی های این قسمت:

از این جزیره ی زیبا هرچی بنویسم کمه. از اون فضای رویایی جاده شروع میکنم که انبوهی از درختان سرسبز با نمایی از اسمون آبی و ابرهای سفید که منظره ی شگفت انگیزی رو خلق کرده بود. چه قدر خیابون ها صاف و تمیز بود. مریم جونم ازتون فوق العاده سپاسگذارم شما چه قدر عالی هستید وقتی فیلم میگرفتید انگار که من بودم که از شیشه عقب ماشین داشتم جاده رو تماشا میکردم انگار که هیچ فاصله ی مکانی نبود من بودم که تجربه میکردم حتی هوای اونجارو احساس میکردم ممنونتونم برای تجربه ی این حس فوق العاده

تو این فایل باز هم قانون رو تصدیق کردم که واقعا جهان دست به دست میده تا انسانهای هم فرکانس کنار هم جمع بشن. چه آدمای فوق العاده ای بودن همسفری هاتون همه اهل شادی و لذت. داشتند به زیبایی ها توجه میکردن و تحسین میکردند. وقتی میدیدم خانمهایی که کمی مسن تر هستند هنوز اون شور و نشاط زندگی رو دارن، لباسای رنگی رنگی خوشگلو شاد پوشیده بودن، لاک قرمزو پر از نشاط زده بودن رها و آزادانه میخندند، عاشقانه در کنار عشقشون بودند، از آب لذت میبرند، از فضا در کنار هم لذت میبرند و درلحظه زندگی میکردند، واقعا لذت بردم و تحسینشون کردم و کلی باورهای خوب در ذهنم شکل گرفت.

در ادامه اینم بگم که خیلی کیف کردم با این ایده که اومده بودن برنامه ی کشتی رو به صورت یه بروشور برای همه ی افراد فراهم کرده بودند. نمیدونم هاوایی به معنی چی هست اما اسم این جزیره رو باید گذاشت جزیره حیات، جزیره زندگی. خدای من هرچی تواین جزیره است داره زندگی و فراوانی رو فریاد میزنه (درختی که با عجله سه ماه به اون قدو قواره و به اون رشد میرسه و تا صد سال زندگی رو تجربه کنه یا درختهایی که برخلاف روتین قانون درختها که ریشه هاشون معمولا تو خاک رشد میکنه روی سطح زمین رشد کردنو به زندگی ادامه دادن. این درختا درس بزرگی به من دادن: اینکه اگر اهل زندگی کردن باشی اگه بخوای که موفق بشی و از بین نری حتما یه راهی برای بودن پیدا میکنی هیچ غیر ممکنی وجود نداره. این جزیره فقط پذیرای فراوانی و نعمت و حیاته. مار تو این جزیره نیست و این جزیره فقط نعمت رو رحمت رو میپذیره. خدایا شکرت

من هنوز مغزم هنگه اون درختاست وقتی مریم جون توضیح داد که یکی از درخت ها به عنوان کاغذ استفاده میشه و اون یکی که تو فاصله ی چند قدمی اش هم هست به عنوان قلم، تنها چیزی که به زبونم اومد همین بود اللـــــــه اکبــــــــــر. خدای من تو چه قدر بزرگی تو چه قدر با تدبیری این جهان چه قدر منظمه که یه درختی هست که کاغذه ویه درختی هست که قلم برای مکاتبه کردن و این دوتا تو فاصله ی چند قدمی همدیگه قراردارن. خدای من من هنوز هنگم کدوم سیاره است که خدا اینقدر قشنگ آماده اش کرده باشه و مسخر انسان باشه؟!

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 137
    397MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

169 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمد حسین تجلی» در این صفحه: 2
  1. -
    محمد حسین تجلی گفته:
    مدت عضویت: 2246 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام و درود به تمام دوستان ارزشمندم ، استاد عباس منش و خانم شایسته‌ی گرامی

    خدا رو شکر به خاطر فرصت یکبار دیگه تصدیق زیبایی ها و نعمت ، یک شکرگزاری دسته جمعی

    یکی از قسمت های سفرنامه که من واقعاً عاشقشم همین قسمته ، اصلا جعبه جادویی احساس مثبت هست برای من و هر بار می بینمش برایم احساس تازگی داره انگار که اولین بار هست می بینم

    دلیلش هم اینه که تو این قسمت شما دقیقاً تجربیاتی رو تجربه می کنید :) که من عاشق تجربه کردنش هستم

    آخه چقدرررر این جاده‌ی ساحلی زیباست چه ویویی داره خدا رو صد هزار مرتبه شکر

    استاد و خانم شایسته‌ی عزیزم ، من اولین بار با شما کشتی کروز رو شناختم و تا قبل از این اصلا نمی‌شناختم همچین مدل سفر و تجربه های جادویی ای که میشه با اون داشت

    و

    چقدرررر خوشحالم که این خواسته هم در دلم متولد شده ، مخصوصاً امسال که دیگه قرار مسئله اصلی زندگیم یعنی نتایج سینوسی در مسائل مالی هم با دوره‌ی هم جهت با جریان خداوند حل کنم و قرار هست ان شا اللهیه سال بسیار بسیارررر پر برکت و پر روزی رو تجربه کنم.

    چقدر ایده‌ی هوشمندانه و جذابی هست که هر روز ، این کاتالوگ ها رو برای مسافر های هر اتاق میارند و به این شکل از برنامه های اون روز کشتی مطلع می کنند

    یعنی من عاشق این تنوع کسب و کارهام که هرررر روز هم داره بیشتر میشه ، یعنی واقعا هر بار دارم می بینم فرصت های شغلی جدیدی رو خداوند در اختیار آدم ها قرار میده و آدم ها خیلی راحت تر پول های بیشتر رو می سازند ، خدایا شکرت

    چقدر عالی این خانم یه میکروفون قرار داده جلوی دهانش ، هم رانندگی می کنه و هم خیلی راحت بدون اینکه حواسش پرت بشه داره برای گردشگر ها هم مناطق و زیبایی هاش رو توضیح میده

    چقدررررر این جزیره فراوانی در اون موج میزنه ، به به آناناس… با اختلاف یکی از خوشمزه ترین میوه های دنیاست که من ارادت خاصی بهش دارم

    میوه های آوکادو چقدر باحال هستند ، تا حالا نخوردم باید یه تستی بکنم ، وای به حال آناناس اگه از اون خوشمزه تر باشه دیگه عشق و مهربونیم رو از اون دریغ می کنم و میام عاشق آوکادو میشم …

    خیلی شجاعت اون دختر نوجوانی که از بالا پرید توی آب رو تحسین می کنم و مطمئن هستم همون موقع ، اون احساس اعتماد به نفس بعد از پریدن ، پاداشش هم گرفت

    خدااااای من چقدررررر این دریاچه کوچولو و این آبشار قشنگه ، چقدررررر همه جای این جنگل‌ تمیز

    چقدر سوپرایز داره انصافاً:))) خیلی جنگل شیطونی هست ها

    ببین یه میوه بهت میده ، شکل خرما با طعم شیر :))

    یه گل بهت میده با طعم آلوچه :))

    کاغذ و قلم میده ، بشینی شکرگذاری هاتو بنویسی و عشششق کنی یا بدهی دست بچه باهاش نقاشی بکشه و خلاصه سرگرم بشه

    یا مثلاً اون گیاه های خجالتی خودش کلی سرگمی و فان هستش

    من از این درخت های زیبا ، شکرگذاری در هر شرایطی و اجرای توحید در عمل رو یاد می گیرم

    این درخت ها غر نزدن و بهونه نیاوردن ، با هدایت خداوند خودشون رو با شرایط تطبیق دادند و طی تکامل رشد کردند

    اینجا اونجایی هست که به انسان بودنم و اشرف مخلوقات بودنم افتخار می کنم

    چرا که من فقط باید از شکرگذاری برای داشته هام شروع کنم و این شکرگذاری تبدیل بشه به روتین زندگیم ، ولی من مثل یک درخت نیازی نیست خودم رو با شرایط تطبیق بدهم بلکه الله مهربانم سخاوتمندانه اجازه‌ی خلق شرایط رو به شکل دلخواهم به من داده

    واقعاً اندکی تأمل… خدایا شکرت برای این لطف و سخاوت شما در حق من ، خدایا شکرت که قدرت خلق زندگیم رو بهم دادی

    این نمایش آخر فایل هم که دقیقاً نمی‌دونم اسمش چیه ولی فکر می کنم همون تئاتر باشه ، هماهنگی اعضای گروه خیلی برای من تحسین برانگیز بود ، شور و شوق و علاقه‌ای که به شغلشون این هنر دارند ، باعث شده که ساعت ها و روز ها تمرین کنند تا بتواند به همچین نمایش خوبی رو داشته باشند

    راستی تا یادم نرفته اون خانم و آقای جوان که دوربین حرفه‌ای عکسای دستشون بود هم خیلی برای من تحسین برانگیز بودند

    دوربین و عکاسی رو خیلی دوست دارم برای همین تا دیدم برایم جالب توجه کرد

    خدایا شکرت برای این همه زیبای و نکات مثبت

    در پناه حق شاد سالم و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    محمد حسین تجلی گفته:
    مدت عضویت: 2246 روز

    به نام خدای مهربان و هدایت‌گر

    سلام به تمامی دوستان عزیزم استاد عباس منش و خانم شایسته‌ی گرامی

    من احساس می کنم قلبم بیشتر با این قسمت های سفرنامه ارتباط برقرار می کنه که شما بدون ماشین رفتید سفر

    من خودم فعلا ماشین ندارم

    و دوست دارم بیشتر با هواپیما یا قطار برم سفر

    چقدر این قسمتی که میرید یه های کینگ خفن تو دل جنگل دارید نکته‌ی مثبت داره

    من فقط به چند تاش اشاره می کنم

    اول اینکه چقدر فرصت قرای خلق ثروت هست

    مثلا همین خانم زیبایی که تور لیدر بود ، هم راننده‌ی ون خودش بود و هم صحبت می کرد و توضیح می‌داد ، چقدر هم در طی پیمایش مسیر خوش اخلاق و مهربون بود

    خدایا شکرت

    دومین موردی که چشمام رو خیلی مورد نوازش قرار داد و بارها و بارها نگاهش کردم و لذت بردم همین خیابان ساحلی بود و تصاویر که خانم شایسته‌ی عزیز ضبط کرده

    خیلیییی خیابان ساحلیش خوشگل بود ترکیب رنگ‌های بی نظیری داره

    لوکیشن های زیادی داشت برای عکاسی و ثبت لحظه های شیرین …

    سومین مورد این بود که این خانم تورلیدر چقدر ساده و کارا ، فقط چندتا سبد خوراکی و اسپری و آب گذاشته بود توی صندوق عقب…

    در عین ساده بودن خیلی قشنگ داشت یه جورایی از افراد پذیرایی هم می کرد ، من بهش میگم مهمون نوازی :))

    چهارمین مورد این بود که چقدرررر این جزیره مثبت و دوست داشتنی بود

    بدون هیچ گیاه سمی و بدون هیچ حیوون خطرناک

    چقدر طبیعت گردی این شکلی لذت بخشه ، خدایا شکرت

    پنجمین مورد این بود که وقتی این دریاچه‌ی طبیعی و آبشار رو دیدم بارها و بارها به خودم گفتم ببین این وسط یه جزیره است ها … ببین خداوند چه کرده است ، الله اکبر… به قدرت و بزرگی خداوند پی بردم و بی نهایت سپاسگزاری کردم ، چون این فقط وسط یه جزیره‌ی کوچک هستش ببین کله کره زمین چقدر شگفتی و زیبایی داره که من می توانم برم بگردم

    به آیات سخر لکم پی بردم … که خداوند چطور زمین و آسمان ها و هر آنچه که هست به تسخیر من (ما آدم‌ها) در آورده ، ان شا الله که همیشه جزو بندگان صالح و سپاسگزار خداوند باشم.

    ششم: چقدر شجاعت و اعتماد به نفس این افرادی رو که از بالا می پریدن و شیرجه میزدن توی آب تحسین کردم ، دمشون گرم

    هفتم: ذوق و شوق و کودک درون خانم شایسته و اینکه اینقدر خودشه و داره برای اون کاغذ و قلم ذوق می کنه تحسین می کنم ، زیباترین رفتار ما آدم ها (به نظر من) اینه که خود واقعیمون باشیم.

    نکته هشتم هم این بود که چقدر‌ استاد عاشقانه خانم شایسته رو تحسین می کرد و این عشق و مودتی که بین شما بود خیلی زیبا بود.

    در پناه خدای مهربان و هدایتگر ، خداوند محافظ مسافر ها باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: