استاد شما چند سال پیش توی یه فایل که با جت اسکی رفتید تا دم سد رودخونه تمپا گفتید که شما کسی رو نداشتید که به خارج از کشور سفر کرده باشه و بیاد و از خوبی ها و زیبایی هاش بگه و گفتید که شما به عنوان یکی از اعضای خانوادمون که اومده آمریکا میخواهید زیبایی هارو بهمون نشون بدید تا خواسته های جدید در ما متولد بشه؛
تا کانون توجه مون رو معطوف به زیبایی ها و نعمت ها و فراوانی ها کنیم و به این شکل به سمت تجربه این فروانی ها هدایت بشیم. ممنونم که شدید خانواده ام. ممنون که بهم راه و رسم درست زندگی کردن رو یاد میدید. ممنون که زیبایی ها ی جهان رو بهم نشون میدید. من عاشق آمریکام اما قبل از شما هیچی ازش نمیدونستم. حتی از مهاجرت کردن به آمریکا ترس فوق العاده ای داشتم چون کسی رو نداشتم که این تجربه های زیبا رو داشته باشه و به من باور امکان پذیر بودن رو بده. منبع من تلویزیونو فیلمها بود که دیگه خودتون بهتر میدونید چه باورهایی توی ذهن آدم شکل می گیره و چقدر محدود میکنه ذهن رو. اما امروز خدارو از صمیم قلب سپاسگزارم که این خانواده صمیمی رو دارم.
و اما زیبایی های این قسمت:
از این جزیره ی زیبا هرچی بنویسم کمه. از اون فضای رویایی جاده شروع میکنم که انبوهی از درختان سرسبز با نمایی از اسمون آبی و ابرهای سفید که منظره ی شگفت انگیزی رو خلق کرده بود. چه قدر خیابون ها صاف و تمیز بود. مریم جونم ازتون فوق العاده سپاسگذارم شما چه قدر عالی هستید وقتی فیلم میگرفتید انگار که من بودم که از شیشه عقب ماشین داشتم جاده رو تماشا میکردم انگار که هیچ فاصله ی مکانی نبود من بودم که تجربه میکردم حتی هوای اونجارو احساس میکردم ممنونتونم برای تجربه ی این حس فوق العاده
تو این فایل باز هم قانون رو تصدیق کردم که واقعا جهان دست به دست میده تا انسانهای هم فرکانس کنار هم جمع بشن. چه آدمای فوق العاده ای بودن همسفری هاتون همه اهل شادی و لذت. داشتند به زیبایی ها توجه میکردن و تحسین میکردند. وقتی میدیدم خانمهایی که کمی مسن تر هستند هنوز اون شور و نشاط زندگی رو دارن، لباسای رنگی رنگی خوشگلو شاد پوشیده بودن، لاک قرمزو پر از نشاط زده بودن رها و آزادانه میخندند، عاشقانه در کنار عشقشون بودند، از آب لذت میبرند، از فضا در کنار هم لذت میبرند و درلحظه زندگی میکردند، واقعا لذت بردم و تحسینشون کردم و کلی باورهای خوب در ذهنم شکل گرفت.
در ادامه اینم بگم که خیلی کیف کردم با این ایده که اومده بودن برنامه ی کشتی رو به صورت یه بروشور برای همه ی افراد فراهم کرده بودند. نمیدونم هاوایی به معنی چی هست اما اسم این جزیره رو باید گذاشت جزیره حیات، جزیره زندگی. خدای من هرچی تواین جزیره است داره زندگی و فراوانی رو فریاد میزنه (درختی که با عجله سه ماه به اون قدو قواره و به اون رشد میرسه و تا صد سال زندگی رو تجربه کنه یا درختهایی که برخلاف روتین قانون درختها که ریشه هاشون معمولا تو خاک رشد میکنه روی سطح زمین رشد کردنو به زندگی ادامه دادن. این درختا درس بزرگی به من دادن: اینکه اگر اهل زندگی کردن باشی اگه بخوای که موفق بشی و از بین نری حتما یه راهی برای بودن پیدا میکنی هیچ غیر ممکنی وجود نداره. این جزیره فقط پذیرای فراوانی و نعمت و حیاته. مار تو این جزیره نیست و این جزیره فقط نعمت رو رحمت رو میپذیره. خدایا شکرت
من هنوز مغزم هنگه اون درختاست وقتی مریم جون توضیح داد که یکی از درخت ها به عنوان کاغذ استفاده میشه و اون یکی که تو فاصله ی چند قدمی اش هم هست به عنوان قلم، تنها چیزی که به زبونم اومد همین بود اللـــــــه اکبــــــــــر. خدای من تو چه قدر بزرگی تو چه قدر با تدبیری این جهان چه قدر منظمه که یه درختی هست که کاغذه ویه درختی هست که قلم برای مکاتبه کردن و این دوتا تو فاصله ی چند قدمی همدیگه قراردارن. خدای من من هنوز هنگم کدوم سیاره است که خدا اینقدر قشنگ آماده اش کرده باشه و مسخر انسان باشه؟!
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 137397MB26 دقیقه
قسمت ۱۳۷ سریال سفر به دور امریکا
سلام به استاد عباسمنش عزیز و خوشاستایلم و مریم زیبا و خوشسلیقهم. ❤️ سلام به همه بچههای عزیز سایت. سلام به جزایر رویایی و شگفتانگیز و بهشتی هاوایی. 🙌😍🌴🏞️🏝️
استاد جانم و مریم نازنینم فقط میتونم بگم که عاشقتونم و بینهایت سپاسگزارم که این فایل رو تهیه کردید و رو سایت گذاشتید. خدا خیرتون بده. ❤️😍
من اصلاً دیوانه شدم از دیدن این همه زیبایی خارقالعاده. دهنم باز مونده بود. فوقالعاده بود.
بعضی جاها که آبی پررنگ آسمون و سبزی پررنگ درختها به هم گره میخورد فکر میکردم تو بهشتم.
وسط جنگل، میون اون همه درخت عجیب با میوههای خاص و متنوع، یا نزدیک اون آبشار یاد آیههای قران افتادم. مثل این آیه:
و بشر الذین امنوا و عملوا الصالحات ان لهم جنت تجری من تحتها الانهار: به کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، بشارت بده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاری است.
خدایا شکرت. جزایر هاوایی… یادمه یه بار این اسم رو به عنوان یکی از زیباترین مقاصد گردشگری خونده بودم و گفته بودم کاش یه روز برم. 🤗
حالا الان که اسم جزایر هاوایی رو از زبون مریم عزیزم شنیدم، جا خوردم.
خدایا شکرت. در مدارش قرار گرفتم که تقریباً با فاصله کمی از زمانی که این فایل رو سایت قرار گرفت، تونستم ببینمش و با استاد جانم و مریم عزیز دلم همسفر جزایر هاوایی بشم. ❤️🥺 🌴
استاد اول از برنامهریزی دقیق و بینظیر داخل کشتی بگم که آدم حیرت میکنه. تحسین میکنم برنامهریزان این سفر و متصدیان کشتی رو. برگههای پرینتشده مرتب و دقیق و واضح. با یه نگاه میتونی کل برنامه رو بفهمی. این همه احترام به مسافران واقعاً تحسینبرانگیزه.
از کجای سفر بگم؟ از کدوم زیباییها؟ مگه قابل شمارشه؟
از کدوم زیباییها یاد کنم؟ از اون خانم آبیپوش خوشسلیقه که توی ماشین کنار مریم عزیز ما نشسته و ماسک آبی خوشرنگی هم زده که با لباسش سِت شده؟ 😍
از خود مریم جانم که اینقدر نازنینه و برای اینکه بتونه فیلم بگیره و همه چیز رو در کادر دوربینش داشته باشه، تنها عقب ماشین نشسته و کنار استاد عزیزمون ننشسته؟ ❤️
از آدمای باحال همسفر توی ماشین بگم که یکیشون موهاش سفیده، یعنی مسنه ولی این قدر ثروتمند و اهل ماجراجویی و دلزنده است که اومده همچین سفری؟
از راننده و تورلیدر خانم که خیلی هم جوان و زیبا و خوشچهره است و ضمن رانندگی، با صدای قشنگش توضیحات دقیقی درباره سفر و مقصد میده؟
یا از مناظر بینظیر، آسمون به غایت آبی، لکه ابرهای سفیدِ سفید یا گاهی سفید و طوسی، درختها و چمنها و شمشادهای سبز پررنگ، آسفالت نو و خوب و کاملاً تمیز جاده که انگار همین امروز خطکشی شده و آب و جارو شده؟ از آبی فوقالعاده دریا که تو افق به آسمون میرسید؟
خدایا شکرت. چقدر زیبایی در جهان هست. خدایا شکرت.
چه کار قشنگی. کلی هم تدارک دیدند و براتون تغذیه گذاشتند. الهی من قربونتون برم که شما دوتا از بین اون ساندویچها و چیپسها و… فقط آب برداشتید. یعنی هزارماشاالله به این اراده و عزت نفس. تحسینتون میکنم. 👏❤️
استاد قشنگم با اون کولهپشتی جذاب نایک قرمزرنگش و اون پیرهن زیبای طرح هاواییش. 😍
چه جالب، اسپری ضد حشره… به قول استاد، پســَـــر… ببیــــــن، فکر همه جا رو کردند. 👍😄😍
یعنی اگه این جزایر در ایران بود، احتمالاً آدم سالم میرفت و بعد درحالیکه از نیش پشه کباب شده، برمیگشت. 😂
خدایا شکرت. چقدر نعمت اینجا هست. این همه نارگیل و میوههای دیگه روی زمین و روی درخت، بدون اینکه کسی بخواد حرص بزنه و اونها رو بچینه یا جمع کنه ببره. عاشقتم خدای فراوانی. 🌾
من تا حالا نارگیل این شکلی سبزرنگ ندیده بودم. ممنونم که کلی چیز از شما یاد گرفتم. با شماها کلی سفر رفتم و چیزهایی که تو عمرم و حتی تو خوابم ندیده بودم، در سفر با شما دیدم.
چه درختهای زیبایی. اصلاً زبونم قاصره از به بیان آوردن این همه زیبایی.
فقط باید دید.
و من چندین بار فیلم رو زدم عقب تا یه تصویر رو دوباره و سهباره ببینم، بس که نکته و زیبایی داشت.
خیلی همه چیز زیبا و باشکوه بود. موزهای سبز روی درخت، آواکادوها، بریهایی که داخلشون شیر بود، اون میوه زردرنگی که مریم عزیز دلم گفت مزه ترشاله میده. وای خدایا هزاران بار شکرت.
چه درختهای قشنگ و خارقالعادهای، چه ریشههای هیولایی که همینطور سرتاسر روی زمین کشیده و در هم تنیده شدند.
قربونتون برم مریم نازنین و عزیزم. چقدر با اون لباس قشنگ و سفید که خیلی بهتون میاومد، وسط اون همه سبزی جلب توجه میکردید و زیبا بودید. ❤️ صورتتون از شدت زیبایی میدرخشه. 🥺❤️
وای خدا آناناسها رو. من اولین باره که آناناس روی بوته میبینم. اون گیاه خجالتی رو بگو. 😄 خدایا شکرت.
وای اون آبشار چقدر قشنگ بود. جایی که آب میریخت و دریاچه درست شده بود رنگ آب سبز بود.
مردم چقدر شاد و رنگی پنگی هستند. آدم کیف میکنه. همه لباسای رنگی پوشیدند و هر کسی هر جوری که دلش خواسته پوشیده و نگران نظر و قضاوت بقیه نیست.
مریم قشنگم، شما با اون پیرهن سفید خوشگل خیلی به چشم میآیید و زیبا هستید. با اون جورابشلواری زرشکی که با رنگ کلاهتون و موهاتون سِت میشه و با رنگ کیف کمریتون هم هارمونی داره. 👌👌👌❤️😍
وای اونجا که مریم جون درباره اون دوتا درخت میگه که پوست تنه یکیشون کاربرد کاغذ، و میوه یکی دیگه کاربرد قلم داشته، چقدر زیبا بود، چقدر زیبا بود…
چقدر مریم جون بیریا و بی غل و غش هستند. مثل بچهها زلال و پاک و بیآلایشاند.
و… عاشقتم گفتن های استادم… ❤️❤️ مرحبا به شما دو انسان شریف و عاشق و شاهکار.
یعنی شاهکارید شما. هر چی بگم کم گفتم.
چه آبشار قشنگی و دریاچه کوچولوی سبز و تمیزی. آفرین به جسارت اون دختر و همه کسایی که از بالا پریدند تو آب. من باید یاد بگیرم. و تقریباً همه شنا بلد بودند و قشنگ شنا میکردند. و آب چقدر معتدل بوده که راحت میرفتند تو آب و سردشون نمیشد.
و اما زمان ۲۱:۰۶ فیلم… ❤️❤️❤️🥺🥲
به دقیقه ۲۱ و ۶ ثانیه فیلم که رسیدم چند بار زدم عقب و نگه داشتم و صورت خدایی استاد رو بارها دیدم و تحسین کردم. 🥲❤️ این جور نگاه کردن، که اصلاً نمیتونم توصیفش کنم، از اون نگاههای نایابه. نگاه پر از محبت، عشق، تحسین و یه عالمه انرژی مثبت خدایی. اصلاً از اون مدل نگاههاست که من بدون اغراق میگم خیلی خیلی به ندرت این نگاه رو بین زوجها دیده بودم. بهتره بگم ندیده بودم.
استاد جانم عاشقتونم. چطور این قدر میتونید خوب باشید؟ من در برابر این همه خدایی بودن سر تعظیم فرود میآرم.
خب، استاد که با نگاهشون به مریم جان همهچیز رو به زیبایی و با نهایت عاشقانگی بیان کردند.
و حالا نگاه مریم جان به استاد رو ببینیم:
در دقیقه ۲۱ و ۴ ثانیه، مریم عزیزمون اول دوربین رو میگیرند سمت آسمون و از برگهای درخت در آسمون فیلم میگیرند و از خورشیدی که از لابهلای برگها نمایانه و نور میتابونه.
بعد بلافاصله دوربین رو میآرند روی استاد، که استاد هم اون نگاه بینظیر رو دارند.
و بعد بلافاصله مریم جون دوربین رو میبرند روی آبشار و سرچشمه آبشار و همینطور روی شیارهایی که بر اثر جریان آب روی تختهسنگهای محل ریزش آب ایجاد شده.
این تصاویر پشت سر هم برای من که خیلی پرمعنی بود: استادمون که با حرفهاش مثل خورشید نور میتابونه و باورهای زنگزده و اشتباه ما رو تغییر میده. استادی که مثل آبشار، با همه زلالی و پاکی و قدرت و زیبایی و فراوانی، جاری میشه و همهچیز رو در مسیر خودش پاک میکنه و میتونه حتی بر دلهایی که مثل سنگ سخت شدند هم تأثیر بذاره و اونها رو نرم کنه، به شرط اینکه اون دلها اهل انکار نباشند.
و در مسیر برگشت… من رنگ آبی پررنگ اون دریا رو فقط در نقاشیها دیدم. فقط در کارتونها دیدم. خارقالعاده بود.
و در پایان اون نمایش قشنگ و شاد و پر از رنگ. اجراکنندگان با اون لباسهای رنگی شاد و آوازهای قشنگ. دل آدم خیلی باز میشد با دیدنش.
خدایا بینهایت شکرت.
استاد عباسمنش عزیزم بینهایت سپاسگزارم. ثروت شما داره منشأ خیر میشه. یعنی همونطور که خودتون گفتید، ثروت باعث کمک کردن به دیگران و خیر رسوندن به اونها و گسترش جهان میشه، حالا هم ثروت شما باعث شده ما مجازی به یه همچین سفر فوقالعاده باکیفیت و لاکچری و بینظیری بریم.
مریم عزیزم ممنونم که ما رو در زیباییهای ناب و بیمانند این سفر سهیم کردید. عالی بود این سفر. در خیلی از لحظات من خودم رو اونجا حس کردم، انقدر که خوب بود.
اونجا هم که از کارتون خانواده دکتر ارنست اسم بردید کلی خاطره خوب زنده کردید. من چقدر اون کارتون رو دوست داشتم و همهش دلم میخواست بچه اون خانواده باشم. 😍😂
فکر کنم بیشتر از دو ساعت شده که همینطور نشستم و دارم توی گوشیم تایپ میکنم. گاهی هم فیلم رو عقب زدم و دوباره صحنهای رو دیدم. نمیخواستم تا این موقع بیدار بمونم، ولی وقتی فایل رو دیدم، نتونستم کامنت نذارم یا تا صبح صبر کنم.
الان دیگه ساعت چهار و نیمه. و نزدیکای اذان صبح شده. خدایا بینهایت شکرت. خدایا خودت به بهترین مسیر هدایتم کن.
عاشقتونم استاد و مریم جانم. ازتون بینهایت سپاسگزارم. در پناه خدا سلامت و ثروتمند و سعادتمند و شاد باشید همیشه. ❤️🌈