استاد حضور شما و مریم جان و همه ی آدم های داخل اون کشتی داره این باور رو بخوبی نشون میده که وقتی مسیر هماهنگ با قانون رو ادامه می دی، آرام آرام همه خواسته هامون محقق می شن. همون اصلی که شما توی دوره قانون آفرینش آموزش می دید.
استاد جان من قبلا ی کم مقاومت داشتم در خواستن و تجسم کردن خواسته هام اما الان مدتیه که دیگه مقاومت ها دارن کمرنگ و کمرنگ تر میشن که اگر برای استاد و مریم جان شده برای من هم میتونه بشه فقط باید مسیر قانون رو ادامه بدم و با تسلیم و سرسپردگی به خداوند اجازه بدم که اون کارها رو برام انجام بده. درگیر چگونگی نباشم و سمت خودم رو انجام بدم و احساسم رو خوب نگه دارم. اوقته که خواسته هام خود به خود اتفاق می افته.
واقعا این صحنه ها این سکوت و این صداها دیوانه کننده اس اما بقول یکی از دوستان، این افکارشون و طرز نگاه آدمها به مسائل هست که ی جایی رو بهشت میکنه یا جهنم .درسته که این مکان ها و این کشتی و این جزیره ها رویایی هستن اما برای کسی که باورهای زیبایی رو بصورت بنیادین در خودش ساخته باشه با لذت همراهه، نه برای هر کسی و این اون نکته ی مهم و کلیدی ماجراست. اگر شما و مریم جان دارین لذت میبرین از بودن اونجا، به خاطر اینه که روی باورهاتون کار کردین. به خاطر همین ی موجودی مثل مرغ یا خروس با اون صداش همون زیبایی رو برای شما داره که اون کشتی با اون عظمت و شکوهش.
پس صرف بودن در یک مکان زیبا مهم نیست، مهم اینه که باورهای درونی ما زیبا باشند تا به قول شما از هر جایی و هر ماجرایی بتونیم زیبایی بیرون بکشیم و روش متمرکز بشیم و در احساس خوب باشیم. این پیام اصلی این فایل هاست برای من که اگر بتونم باورهای قدرتمندکننده ای در وجودم بسازم و بتوانم به خاطر اون باورها از همین جایی که هستم لذت ببرم، اونوقته که طبق قانون لاجرم به جاهای زیباتری هدایت می شم و زیبایی های بیشتری رو تجربه می کنم.
افرادی که اینجا هستند، چقدر لباس هایی با رنگ شاد میپوشن. حتی نگاه کردن به اینهمه رنگ هم روحیه آدم رو عوض می کنه. حالا که صحبت از لباس و دیدن خریدهای شما شد، استاد جان من از وقتی که زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی رو شروع کردم سایزم تغییر کرده و همه ی لباس هایی که اسفند ماه خریده بودم برام گشاد شدن مخصوصا شلوارهام . فکر میکنم از سایز 42 رسیدم 38 .خیلی منتظرم که وقتی یک ماه دگیه برای خرید شلوار میرم، ببینم چقدر سایز شلوارم تغییر کرده .
و اما بعضی از آیه های مربوط به به تسخیر درآمدن دریا :
للَّهُ الَّذِی سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ فِیهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿۱۲﴾جاثیه
وَهُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَهً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ مَوَاخِرَ فِیهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿۱۴﴾ نحل
اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْأَنْهَارَ(ابراهیم 32)
سپاسگزارم استاد. مسافرت با کشتی کروز به جزایر هاوایی هم رفت توی دریم برد من.
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 140477MB31 دقیقه
سلام استاد من …
وای چه پیاده روی خفنی تو دل جنگل صحرا داشتین و کلی نکات زیبا بود که لذت ببرین ماهم از لنز دوربین مریم خانم لذت بردیم
من که تو محل خونمون هستم دوره قانون سلامتی رو دارم استفاده میکنم پیاده روی زیاد میکنم حداقل دوساعت پیاده روی میکنم و استاد (توی اون کشتی کروز زیبا چقدر قشنگ بود رنگ های ساده و شیک همه جور ملیت تو کشتی بود چقدر در و دیوارا ساده ولی فشنگ طراحی شده بودن عشق و لذت و آرامش رو به آدم تلقین میکرد و اون استخر که من عاشق استخر رو شنا هستم خیلی عالی بود) وقتی داشت در مورد تمرکز و توجه حرف میزد یاد خودم افتادم من از وقتی این قانون رو تو دوره دوازده قدم فهمیدم آویزه گوشم کردم تا یه مسله ای پیش میاد فوری نگاهمو برمیدارم فرار میکنم حتی وقتی با دوستی هستم دعوایی یه جا میشه من فوری فرار میکنم و دست دوستمو میگیرم میکشم باخودم اگه مقاومت کرد و خواست ته ماجرا رو در بیاره میزارم میرم و حتی نمیزارم درموردش حرف بزنه توی این مورد واقعا خوبم.
بعد یه چیز دیگه من خونه مون جایی هست که بهش میگن بالاشهر خیابون گرانقیمت ماشینهای گرانقیمت من قبلاً واسه پیادروی قانون سلامتی میرفتم پارک ورزش و پیاده روی میکنم ولی از وقتی تعهد سه برابر کردن درآمدم در طول یک سال رو دادم خدا هدایتم کرد که چرا واسه پیاده روی و دیدن نعمت و ثروت نمیرم خیابون های که مغازه های گرانقیمت و پرفروش داره پیاده روی تو انجام نمی دی.
و حالا هروز یا قبلش یا بعدش یا ورزشهامو میکنم تو پارک بعد پیاده روی میرم تو اون میلیونها کوچه های که خونه های فوق لاکچری دارن ماشین برند دارن هم پیاده روی میکنم هم تحسین میکنم و لذت میبرم
چند بازهم رفتم چهاراه پارکوی که استاد ازش خیلی میگه خونه مون هست میشستم هرماشین مدل بالا رد میشن تحسین میکردم آرزوی خوشبختی میکردم.
دو روز پیش جمعه بود داشتم پیاده روی میکردم تو همون خیابونا و تحسین اینو به خودم میگفتم( قبلاً رو یادته تو این خیابونا قدم میزدی و سگ دو میزدی نه زیبایی میدیدی نه حال خوشی داشتی نه خودتو لایق این ماشینا و خونه ها که چه عرض کنم حتی لایق خونه تو پایین ترین جای تهران هم نمیدونستی) چی شده که الان داری تو همون خیابونا داری قدم میزنی با حال خوش با احساس لیاقت با احساسی اینکه من میتونم از این خونه ها از این ماشینا داشته باشم حتی بعضی خونه هارو نشونه گذاری کردم که بخرمشون تا این حد به قانون ها ایمان آوردم که میتونم داشته باشمشون . و اینو از استادم یاد گرفتم و هروز به خودم یادآوری میکنم چه فکرایی داشتم و چجوری عوض شد استاد سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم ازت
وای خدا چقدر خدارو شکر کردم که منو جایی گذاشته که نیازی ندارم خیلی تلاش کنم که ثروت و نعمت رو باهم یه جا ببینم همینکه بزنم بیرون میبینم درسته هنوز هیچ کدوم از خواسته هام نزدیک هم نشدم و لی مطمعنم با این روند میرسم بهشون
در پناه الله یکتا.