سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 147

به نام عشق زندگی

سلام به‌همگی

اولین نکته ای که به ذهنم رسید این بود که خدایا این سریال با اینهمه هدایت هاش و نعمتهای بیشمار و تجربه های رویایی ش مدتی ست که ذهنم با نجواهاش و عملکرد خودش خیلی اوقات همه این زیبایی هارو برام عادی کرده

وسط این فایل که بودم یهو این اومد به ذهنم که چطور اینهمه تجربه های زیبا رو که آرزو داری اما خیلی اوقات برات عادی شده

پس بیا خودتو درونتو مجدد آپدیت کن و اگر بسمت کمال نباشی میری بسمت زوال

به محض اینکه به این فکرکردم که من دلم نمیخواد نعمتها و زیبایی های خداوند برام عادی بشه بعداز چندثانیه دیدم که استاد داری میگی یادتونه بچها رفتیم اسکیمون مانتن و وقتی اون عکس خانم رو جلدش رو دیدم که نشسته لب رودخونه نشونه اش برا من از همسر آینده ام که خیلی هم رویایی باشه بود و خیلی بهم احساس خوبی داد همون موقع گفتم خدایا شکرت از داشتن این احساس های رویایی که در وجود انسان قرار دادی

و همچنین اون همه زیبایی های دیگه ای که میتونه ما رو خوشبخت کنه اگر خودمون بخواهیم،،

راستی این قسمت و قسمت قبلی متوجه شدم که مریم بانوی عزیز چقدر رنگ پوست صورتت قشنگ تر و با کیفیت تر شده خیلی عالی شدی خداروشکر و همچنین استاد عزیز که خیلی خوب شده

اونجا رو پل اون خانواده مسلمان فکرکنم از کشور عربی بودن اما چقدر خوبه وقتی در یه مکان و سرزمینی که همه جور پوشش ها و دیدگاهها باشه و همه هم باهمدیگه در صلح و دوست باشند

وقتی که همه در این شهر اینقدر شادن و شادی میکنند آدم بهتر متوجه میشه و درک میکنه که چقدر اینا سپاسگذار نعمتهای خداوند هستند و هر جایی یه گروه موزیک مینواخت چقدر مردم هم میرقصیدن و استقبال میکردن

خدای من واقعا در هرکاری میتونه در یه زمان یه مکان ثابت اما جایگاه و نتایج متفاوت مانند اون دختر سیاه پوست که تو خیابون نشسته بود و با دوتا سطل پلاستیکی نت های جاز درام مینواخت

اصلا فرض کنیم اون دختر گفته من فقط همین امشب عشقم کشیده همچین کاری کنم اما درکل میگم که ما در هر شغلی نتایج ها و تفاوت های بسیار زیاد داریم که اینا همه داره بهمون از نشانه های تفاوت باورها میگه،،

مثلا اون پسر که مار غول پیکر میذاشت رو گردن اون دوتا دختره و عکس میگرفتن اگر کسی همچین علاقه ای داشته باشه میتونه از اینجا شروع کنه و از همچین کارهایی پول دربیاره و مریم بانو هم چقدر بامزه یه لحظه بهش دست زد که لمس کنه این یه مار واقعی ست😁😁

خدایا شکرت که ما رو در بهترین زمان و بهترین مکان هدایت کردی جمله ای که استاد عزیز گفت واقعا اگر بتونیم این جمله رو درک کنیم خیلی درس ها برامون داره که البته مفهومش خیلی بزرگتر از این حرفاست چونکه من حتی اون زمانی که این آگاهی ها رو نداشتم خیلی به ریشه این جمله فکر میکردم اما ناخودآگاه، هم در مورد زندگی خودم هم دیگران

اون چندتا دختر خانم‌ شاد که سوار اون وسیله نقلیه که باید رکاب میزدن حالا اسمشو نمیدونم خیلی شاد و پرانرژی بودن چقدر من لذت بردم و نشانه هایی از زندگی مشترک بسیار شاد آینده خودم برام داره که برا خدا کاری نداره که برا منم از اینجور تجربه های بسیار زیبا و حتی رویایی تر بسازه،،

📱☎️📞📱📱چقدر آدم لذت میبره از اینکه وقتی با ایمان و احساس لیاقت و ارزش ابزار با باور درست و لیاقت ابزار کار با کیفیت برا خودش انتخاب کنه و وقتی جایی ابزار باکیفیت میبینه حسرت نمیخوره که چرا من ندارم و ای کاش یه جور دیگه انتخاب باور و لیاقت در خودم میکردم مانند همین آیفون پرو استاد و مریم بانو که چقدر فایل های سفر به دور آمریکا رو با کیفیت بسیار بالا و شفاف برامون آماده میشه،،

خدایا شکرت از تمام این نعمت ها و زیبایی ها خدایا ممنونم قبل از اینکه من پام به آمریکا برسه اما یه عالمه از زیبایی ها،فرهنگ ،نظم،طرز تفکرات و سپاسگذار بودن مردمش خیلی چیزها میدونم و در زمان مهاجرت راحت تر میتونم برم اونجا و آزمون و خطاهای کمتری داشته باشم،،

سپاس از همگی .