سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 147

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار ناعمه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

تکات مثبت این قسمت:

من با دیدن این قسمت یاد گرفتم احساسات ام رو بروز بدم،هیجانات ام رو مخفی نکنم و خجالت نکشم از برزو خوشحالی و شادی درونی ام توی جمع.  از طرز عکس گرفتن اون انسان ها از فیزیک بدن و میمیک صورت خندان شون میشد اعتماد بنفس رو دید ک نظر مردم براشون مهم نیست و خود خودشونن،و این نقاب نداشتن و خودم بودن چقدر جذاب هست.

از این قسمت یاد گرفتم هیچ کس رو بخاطر طرز لباس نوع آرایش صورت و رفتارش قضاوت نکنم به هیچ وجه و از خنده و خوشحالی مردم خوشحال بشم و بخندم. از این فایل یاد گرفتم به خوشحالی و شادی و زیبایی هیکل و صورت هیچ کس حسادت نکنم بلکه تحسین اش کنم.کلی خانم و آقای زیبا و خوش هیکل دیدم توی این قسمت و تحسین میکنم شون.

اون خانم هایی ک تو بار می رقصیدن،نمونه اش مثلا توی عروسی ها قبلا اگر کسی زیاده روی توی رقص یا شادی یا هرچی ک ب نظر من درست نبود داشت، من تو دلم قضاوتش می کردم و انتفاد می کردم ازش اما امروز یاد گرفتم اگر کسی زیادی خوش بود زیادی رقصید زیادی خندید، منم حال کنم با شادی ایش، چرا که نه ،مگر ما نیومدیم تو این دنیا ک شاد باشیم و لذت ببریم چرا که نه. هر کسی مختار  ک هرنوع لباسی رو بپوشه هر نوع رفتاری رو داشته باشه.

نکته بعدی ثروت و پر بودن اکثریت بارها و مغازه ها هست. نکته بعدی اون آقایی ک با چوب طبل میزد،هم اعتماد بنفس اش جای تحسین داشت برام و هم هنرش.

چه زیبا بودن اون خانم های جوان و شاد و خوش اندام با صورت های زیبا و موهای بسیار خوش رنگ ک سوار اون ماشین بودن و کلی لذت بردن و عشق کردن؛ و چه خانواده های سالم و صالحی ک با هم در کنار هم برای لذت بردن و شاد بودن اونجا بودن

تحسین میکنم شجاعت اون خانم هایی ک امتحان کردن مار رو بندازن گردن شون،و چقدر خوشحال ب دوربین لبخند میزدن. تحسین میکنم اون دسته خانمی ک بدون حس حسادت و یا قضاوت یکدیگر، باهم می رقصیدن و لذت می بردن و آخرین نکته در ثانیه های پایانی،دیدم ک دخترهای جوان ک می رقصیدن به هم علامت شادی و ادامه رقصیدن و خوشحال بودن رو میدن، مثل اون دختر خانمی ک بالای قطار یا اتوبوسی بود و رو ب دخترهای جوان هم سن اش می‌رقصید و اون هام تایید میکردن خوشی رو و هیچ حس حسادت و قضاوتی در کار نبود،این خیلی برام جالب بود.

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 147
    305MB
    19 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

241 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «هما ی سعادت» در این صفحه: 1
  1. -
    هما ی سعادت گفته:
    مدت عضویت: 1826 روز

    سلام به استاد عزیزم ، سلام به مریم خانم شایسته ام …

    سپاسگزار خدایی ام که منو در این مکان و زمان قرار داد، سپاسگزار خدایی ام ، که همیشه در حال هدایت منه ، به سوی آنچه می خواهم …

    استادم باز هم یک فایل زیبا پر از زیبایی و فراغ بالی … من سعی می کردم خیلی جاها خودم رو توی جمعیت تصور کنم ، و عاشق شادی کردنم، اینکه مردم توی خیابون تکه تکه جاها با هم برنامه داشتند عالی بود و چقدر شادی و خندیدن آدم رو زیبا تر تر می کند …

    استادم امروز جلسه ششم قدم دوم می دیدم ، چون دفعه دومم هست ، و چون نداده ام بالاتر رفته خیلی خیلی احساس می کنم ، درک بهتری دارم ، گرچه دفعه دوم خدا می دوند ، من چه احساسی د حال خوبی داشتم ، چقدر شکر گزار بودم ، چون آگاهی ها خیلی جدید بود، با چیزی که زندگی می کردم ،با چیزی که به عنوان حقیقت باور کرده بودم و حالا کاملا ۱۸۰ درجه متفاوت بود …

    استادم فایل درباره توجه به زیبایی ها بود، اینکه شما مرتب درباره ی زیبایی ها صحبت می کردید، اینکه دنبال خوشگذرانی بودید، و قلبتان هدایت می کرد به سوی زیبایی بیشتر …

    استادم من هدایت را ، تکامل و توی شما و مریم جان به راحتی می توانم ببینم ، و چقدر این رشد و تکامل زیباست …

    استادم من وقتی شروع کردم دوازده قدم رو جدی کار کردن به خدای خودم گفتم که خدا دوست دارم با قانون تکامل پیش بروم ، تکامل و با گوشت و خ ن من عجین بشود …

    و هدایت تو و هدایت تو ، اینکه خودم رو توی دوستای تو رها کنم، اینکه ایمان داشته باشم …

    استادم از دو سال پیش که با شما آشنا شدم خییییلیییی متفاوت شدم ، کاملا برعکس به جای توجه به زیبایی های آدما چقدر به ناجالبی توجه می کردم ، الآن چقدر بهههتتتتتر تر تر شدم . ولی مهدیه جونم ، بیشتر تمرین کن، خدای مهدیه جونم هدایت کن مهدیه جونو تا زیباتر ببیند ، شبیه استادش بیشتر بشود ، استاد چقدر لذت می برم ، که دوربینتونم ، مثل خودتون شده ، حتی حرف نمی زنید ، اما این سپاسگزاری و حال خوب رو می تونم ببینم . بشنوم و حس کنم …

    چقدر آدم هایی که جلوی دوربین میان برام جذابتر، اگر بخوام درباره هر کدوم، صحبت کنم ، باید صد تا کامنت بگذارم … و اینکه چقدر می شه توی فایل ها فراوانی دید ، لذت دید ، و اینکه در این شهر چقدر بنده و موزیک بود و همه و همه درآمد داشتند اطراف همه پر بود از آدم …

    و هیچ وقت نمی شود گفت یک کاری اشباع شده ، و دیگر جایی برای کسی نیست ، اتفاقا آدمی میاد، ایده ای میاد ، و برای او نه تنها جا هست ، بلکه تازه جا باز تر می شود برای ورود یک عالمه آدم …

    و اینکه یک چیز دیگر که دوست دارم به خودم ، مهدیه جونم بگم ، استادم خیلی وقته دارم فایل ها رو گوش می دم برای خودم می نویسم و دوست دارم که اینجا بنویسم و هزار بار دیگر تکرار کنم ، اینکه خدا هدایت می کند ، استادم شما هدایای اینجا هستید، هدایتی تمام کارها براتون انجام شده، دوست دارم به مهدیه جونم بگم ، مهدیه جونم ، خودتو توی دوستای خدا رها کن ، بی استرس ، بی ترس ، بدون هیچ حس منفی ای هر چه با ایمان تر بهتر هدایت می شی …

    برای هدایتت ، برای برخورد با این آدم های بی نظیر، برای در فرکانس خوب و در مدار خوب بودن ، به کاری احتیاج نداری او ، هدایت می کند او هدایت می کند ، حرفی در ذهنت قرار می دهد و تو می گویی ،آدم خوبی در مقابلت قرار می دهد، و برایت بهترین کارها رو انجام می دهد، و نکته ای دیگری که دوست دارم باورم بشود ، و یاد بگیرم آینه که شادی درون منه ، خوشبختی درونه منه، ثروتمندی درونه منه ، آرامش، عشق درون منه ، و برای داشتن چنین احساس هایی وابسته ی هیچ اتفاق بیرونی نیستم ، من می تونم در اینجا که خوابیدم ، در اتاق خوابم در حالی که آفتاب دارد غروب می کند تمام احساس های خوب رو تجربه کنم ، و اینکه با تجربه ی این احساس های خوب جهان من را هدایت می کند به اتفاق ها و شرایط بهتر و بیشتر …

    بازم سپاسگزار خدایی ام که در قلب من ، در وجود من در بینایی منه ، او بهتر از من می داند من چی می خواهم ، او برای من از من مهربان تر هست و او جدا از من نیست او منه ، درون منه بیرون منه ، در تمام آدم های اطرافم هست ، اتفاق ها هست …

    و استاد واقعا خدا رو می شد در تمام این تصاویری که گرفتید دید، و اگر بتوانم بینا تر بشوم ، خدا رو در تمام اتفاق های اطرافم می بینم …

    این روزها قلب من ،تمام ارکان من مرتب می گوید به خدا اعتماد کن مهدیه ، به خدا اعتماد کن ، او خدایی است که نه تنها تو را به خواسته ها نزدیک می کند ، بلکه خواسته ها رو بهزار شکل و طریق ممکن و غیر ممکن به تو نزدیک می کند … و مومنان در بهشت زندگی می کنند ، و بهشت نه جایی و مکانیست ، بلکه درون هر فرد سپاسگزار و توحیدی وجود دارد ، هر جائی که فرد مومن و سپاسگزار قدم می زنو اونجا بهشت می شود ، به هرچه نگاه کند ، چرا که فرکانسش فرکانس یهشتی هست …

    استادم ، دوستتون دارم ، فایل هایی که آماده می کنید شگفت انگیزه ، درس هاش عالی هست …و من یاد می گیرم من فرکانس را دریافت می کنم ، باورش رو در وجودم می سازم و در قلبم احساسش می کنم ، توجه می کنم به زیبایی، تمرین می کنم ، تمرین می کنم ، و من در بهشت زندگی می کنم …

    ممنونم برای تهیه ی این فایل های بی نهایت با ارزش …ممنون از خودتون ، مریم خانم سپاسگزار از شما از دور بین و تمام آدمهایی که جلوی دوربین آمدند ، و سپاس گزار از مهدیه جونم که مرتب برای خواسته هاش کنترل ذهن می کند فرکانس مثبت می زند و هرروز در مدار و فرکانس بالاتری قرار می گیرد …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: