سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 148

سلام مجدد من یک سری کامنت هارو خوندم و اونها جرقه هایی رو تو مغزم زد که گفتم بیام دوباره کامنت بنویسم و البته به شکل هدایتی فایل یک راه حل ساده اما بسار کارا رو هم دیدم گفتم بیام تلفیق این دیدگاهم رو با شما به اشتراک بزارم

اولا اینکه چقدر استاد جونم تغییر کردی من که باورم نمیشه شما همون ادم باشید اصلااااااااااا زمین تا اسمون یک شخصیت و ظاهر دیگه ای دارم میبینم ازتون

فن بیانتون شیوا تر شده روون تر و بدون هیچ مکثی با سلابت و محکم تر قوانین رو میگید اصلا یجور جدی تری حرف میزنید که اجازه ی نفس کشیدن به طرف مقابل نمیدید ادم مسخ میشه درصورتی که تو فایل های قبلیتون با وجود اینکه بی نهایت عالی هستن اما یکی دوبار شاید مکث داشتید شما اون عالی رو ماورای عالی کردید دارید فرازمینی میشید خخخخ

حتی از لحاظ راحتی خب مشخصه تو فایل های این دوسه سال اخیرتون انگار دارید با خودتون و خانوادتون صحبت میکنید و یک احساس دوستانه تری هم به ما منتقل میشه اما خب قبلا بک گراند میزاشتید یا هرچی

استاد جالبه تو اون فایل یک کامنت خوندید که طرف گفته بود من قبلا مقاومت داشتم به شما بگم استاد بعد دیدم عههههههههههه اره منم سالهای خیلی گذشته همین جوری بودم اما حالااااااااااا با افتخار میخوام فریاد بزنم و صداتون کنم بی نظیرررررررترین استاد دنیا عاشقتونمممممممممم

استاد جانم من چقدر تحسین میکنم رابطه ی عاشقانتون رو خدایا شکرت شما بی نظیرید عجب عشقی من دارم به این فکر میکنم که خودم با باورهای محدودکننده و نامناسبم خودم رو از چنین خوشبختی و نعمتی دور کردم ایا ارزش داره وقتی دارم میبینم نتایج چقدر شگفت انگیز و متفاوته چرا باورهامو تغییر ندم

من واقعیتش خودم انتخاب کردم باور هامو

چجوری؟

اینجوری که وقتی شما درمورد قوانین صحبت میکردید من مقاومت های زیادی داشتم و به همون حرف های ادمای دور وبرم گوش دادم به موفقیت های کوچیکشون نگاه میکردم و میگفتم خب اوکی من این ادم رو دوسش دارم هرچی میگه رو قبول میکنم نتایج زندگیشم هرچی هست دوست دارم بهش برسم حتی اون چیزاییش که خوب نیست هم اوکیه

و دیدم اره من یک سری موفقیت هاشو بدست اوردم ولی!!! اون کلیشه هایی که راجع به مرد ها گفته بود باعث شده من الان نتونم هیچ رابطه ی عاطفی برقرار کنم اون نظرات منفیش راجع به مردها باعث شده من اصلا نتونم خوبی های مردهارو ببینم و همش در موقعیت های مختلف کاری و غیره با مرد ها به اختلاف و مشکل و درگیری میخورم

حالا دارم میبینم اون ادمه به مرور زمان به چه اوضاع وخیمی افتاده همه ی اون جمعی که اون صحبت هارو میکردن تماما دچار مشکلات شدید تری به مرور زمان با همسر و همکار و غیرشون پیدا کردن پس از حالا به بعد من ورودی هامو از طرف اونا کنترل میکنم و با بی توجهی به قوی کردن این باور های مخرب پایان میدم حالا میخوام شروع به ایجاد باورهای مناسب کنم

بجای اینکه بگم همه ی مردها بی محبت هستن بگم نهههههه اتفاقا فلانیو فلان پسر چقدررررررر با احساس به پارتنرشون ابراز علاقه میکنن

چقدررررررررررررررررر استاد به مریم جون با لفظ قشنگ محبت و عشق میده ایشون هم که مرده پس چقدر مردهای خوب و سالم تو دنیا هستن

به جای اینکه بگم همه ی مردا خیانت میکنن هیزن و هدفی جز سواستفاده ندارن بگم بابا اگه این جوری بود پس چطور یه عالمه مرد وفادار هست مثل پدر خودم که حتی با وجود مشکلات زیادی که با مامانم داره حاضر نیست با هیچ زن دیگه ای تیک بزنه و دارم میبینم چقدر با یک زن جدی و با چشم و دل پاک حرف میزنه حتی تو کارش

پس همکارم که دخترا خودشون رو میکشتن بهشون یک نگاه کنه ولی متعهد به حلقشه چی مگه اون یم مرد وفادار نیست هست اگر هست پس مردهای وفادار خیلیییییییییی زیادن بی نهایتن

خداشاهده تو فامیل پسری رو داشتیم که من جلوش روسری سر نمیکردم اما اون به من نگاه نمیکردو به دوست دخترش احساس خیلیییی قوی و عشق خاصی داشت

چقدر براش هدیه میگرفت چقدر باهم رفاقت پاکی داشتن تا بهم دیگه رسیدن

چقدر استاد رابطتون خاستنیه من تحسین میکنم و میخوام یک چنین رابطه ای رو خلق کنم

استاد از زمانی که سفر به دور امریکا شروع شد رابطه ی من با اون کسی که باهاش بودم متحول شد

یادمه چقدر از دیدن رابطه ی شما یاد گرفتم بدون ترس بگم عاشقتم بدون اینکه اینده چی میشه بدون انتظار از برگشتن حرفم رابطم خیلی بهتر شده بود و ما به صلح رسیده بودیم دعواها کم شده بود عزت نفسم یک مقدار بالاتر رفته بود و من شجاعت پایان دادن به اون رابطه ای که میدونستم اینده نداره اما وابستگیم نمیزاشت تمومش کنم رو پیدا کردم از اون موقع من ازاد شدم انگار روحم رو تو قفس کرده بودم و حبس شده بود من خودم رو زندانیه اون ادمه کرده بودم

استاد من حتی متوجه شدم ترس از حرف مردم هم میتونه وابستگیو شدیدتر کنه مثلا من غرورم نمیزاشت فامیل بگن اینقدر پسره رو میخواست پسره رهاش کرد رفت بعد میومدم به هر نحوی اون ادمو تو زندگیم نگه میداشتم و تلاش میکردم به دستش بیارم که به بقیه ثابت کنم من ارزشمندم احساس ارزشمندیمو به ادم دیگه ای گره زده بودم که با یک روز نشنیدن صداش من احساس بی ارزشی و پوچی میکردم

الان این زهرا شاید خیلی ایراد داره و باید تغییر کنه اما دست کم یک ورژن بهتر از قبلشه اون تونست خودشو مجاب کنه بگه گوربابای حرف کردم و فامیل من برای خودم و ایندم این رابطه رو تموم میکنم و دیگه هم هیچ کس رو تا این حد تو زندگیم مهم نمیکنم که بخوام از نبودنش حالم بد شه احساس خوب من فقط و فقط به این بستگی داره که به چه چیزهایی دارم توجه میکنم همین!

استاد یک بخش اموزش های غیر مستقیمتون همین فیلم هاییه که ما داریم به صورت واقعی یک رابطه ی عشق بدون وابستگی رو میبینیم و یاد میگیریم

استاد چجوری تشکر کنم ازتون من دارم تمام ترس هامو کنار میزنم و خود واقعیمو با تمام ایرادها و خوبیاش میپذیرم تا بتونم یک منه بهتر با یک زندگیه قشنگ تر خلق کنم امیدوارم خدا حامی و نگه دار ما باشه سفرتون به سلامت

سلام دوستم کامنتت بی نظیر بود تحسینت میکنم خانم مخترع ایول عاشقانه پیشرفتت رو بهت تبریک میگم چایدار بمونه نتایجت راستش یکوچولو حسودیم شد و دارم تمرین میکنم بجای حسادت کردن تحسین و تبریک بگم برای همین با تمام وجودم برات ارزو میکنم بری امریکا و به ارزوت برسی ماشالا به هوش و استعداد فوق العادت تو ریاضی تو میتونی حتی یک زمانی اسمت رو سرچ میکنم تو گوگل مثل مریم میرزاخوانی باعث افتخار ماهستی

من از همین الان خوشحالم و بهت افتخار میکنم دلم میخواد خداوند هم عاشقانه میخواد به موفقیت های بزرگترت برسی چون تو فوق العاده مفیدی برای جهان هستی امیدوارم عشق و علاقه ای که با کامنتت دریافت کردم و دارم بهت برمیگردونم رو تو کلامم حس کنی یا حق