سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 148 - صفحه 3

سلام به استاد جانم و مریم زیبای خودم و همه بچه های مثبت و بی نظیر سایت که از خوندن نظراتتون واقعا لذت میبرم

اقا من اومدم یه دستاورد و رونمایی کنم اول🙈 قسمت قبلی سفر به دور امریکا رو من پریشب ساعت حدود ۱۲ دیدم نظر گذاشتم خوابیدم روز بعد که دیروز باشه ساعت پنج صبح بیدار شدم و نشستم فایل مصاحبه با خانم ازاده طیبی و از اول تا اخر دیدم خیلی تحسین کردم خیلی و عصر همون روز من دوتا رابطه جدید در ریاضی برای اولین بار درجهان کشف کردم مثل رابطه فیثاغورس ک در کتاب ها چاپ میشه و جز روابط ریاضی هستن منم دیروز به دو تا رابطه رسیدم سریع زنگ زدم به یکی از شماره هایی ک قبلا رئیس اداره بهم داد در حوزه اختراع و انقدر استقبال کردن که انوار چندساله همو میشناسیم خودشون و معرفی کردن با شماره شخصیشون بهم زنگ زدن گفتن خودشون ۵۴ تا اختراع دارن و از بحث ثبت اختراع مدتهاست اومدن بیرون ولی الان توی کار مهاجرت و مسابقات بین المللی اختراع هستن تا گفتن مهاجرت گفتم خودشه منم شروع کردم گفتم چه جالب من مهر اینده هدفم آمریکاس قرار تنظیم کردیم گفتن برم اهواز مدالها و همه چیز و نشونم بدن تا اماده شم روابطی که کشف کردم و در مسابقات بین المللی لهستان شرکت بدم امروز یک شنبس قرارمون برای شنبه هفته آیندس چون منتظرم پدرم از تهران بیاد باهم بریم

استاد یه چی دیگه بگم؟ استاد من خیلی خوش شانسم از وقتی قانون و با شما به زعم خودم دریافت و استفاده کردم استاد من دوسال پیش که پندمی شد من مشغول تغییر رشته بودم چون با تصمیم پدرم رفته بودم تجربی و با اموزه های شما و لطف خدا موفق شدم با تصمیم خودم تغییر رشته بدم توی شهر ما فقط یک مدرسه رشته ریاضی وجود داشت هیچ انتخابی جز اون مدرسه نبود و من تعریفای خیلی خیلی بدی از اون مدرسه شنیده بودم خیلی بد که میگم یعنی افتضاح که دختراش فلانن معلماش فلانن مدریش فلان…. بماند که همه کار کردم برم مرکز استان درس بخونم وقتی شهرمون اینجوریه ولی نشد من اون موقع به خدا گفتم من دیگ نمیدونم من میخوام برم رشته ریاضی بدون اینکه پامو توی این مدرسه بزارم همه گفتن چی میگی مگه میشه ابن حرفا چیه میزنی دیوونه ای مگه ولی شد خدای من انجامش داد و پندمی شد من رفتم رشته ریاضی بدون اینکه وارد اون مدرسه بشم نگم که چقدر مدیر اون مدرسه خانم بی نظیری بود چقدر من توی اون مدرسه بدون حضور فیزیکی مقام های استانی و کشوری کسب کردم و کنکور دادم و فارغ التحصیل شدم یه پیج اموزش ریاضی زدم نتایج کنکور ک اومد من فقط هدفم شهر تهران بود از ۱۵۰ انتخابی که هر فرد حق انتخاب داشت من ۹ تا معماری زدم و همون ۹ تا رو نیوردم خیلی شوک شدم ولی بعدش خودمو کنترل کردم گفتم می مونم میخونم واسه دی ماه ولی پیجمو چیکار کنم من تازه شروع کردم نمیخوام ببندمش ولی کنکور هم تمرکز لیزری میخواد و این اتفاقات افتاد و کل ایران فیلتر شد الان خب شاید خیلیا بگن تو مقصری😂😂😂😂ولی نه این همون چیزیه که استاد و مریم جانم همیشه میگن خدایا مارو در زمان مناسب در مکان مناسب قرار بده….

بماند که بعدش خواب دیدم که یه صدایی گفت من میبرمت آمریکا دانشگاهت اونجاس اماده باش بیدار ک شدم شوک بودم من نه اطلاعاتی داشتم نه راهشو بلد بودم فقط میدونستم تو مقطع دکتری بورسیه میگیرن رفتم تهشو دراوردم پشت سر هم نشونه اومد و بالاخره دانشگاه یک جهان درخواست میدم و اصلا متوجه نبودم ک بدون اینک متوجه بشم رزومم هم ساخته شده من مخترعم ۵ تا ایده جهانی دارم دیروز دوتا رابطه کشف کردم و…..

یه دستاورد دیگه هم بگم🙈استاد من یه اموزشی رو ارائه دادم برای اولین بار در جهان توی مسابقه ملی شرکتش دادم بعد مسئول گفت هیچی واسه من تو سامانه نیومده درصورتی ک واسه من اومده بود با موفقیت بارگذاری شد منم خودمو کنترل کردم گفتم اشکال نداره حتما خیریتی بوده انشالله شما و سایر بچه ها در مسابقات بدرخشید با ارزوی موفقیت….. بعد دو روز بهم پیام داد وای دختررررررر اومد اومد فایلت باورت میشه گفتم خداروشکر 😂🙈همینقدر ریلکس

بعد دوباره بهم گفت فکر نکنم قبول کنن چون تو امسال دبیرستانت و تموم کردی بابد دانش آموز باشی حتما گفتم اشکال نداره حتما یه خیریتی هست انشالله مسابقه بعدی الان که داشتم این فایل جدید امروز و میدیدم یهو زنگ زد که شما پذیرفته شدی برای پس فردا اماده باش بیا قراره ازت تقدیر کنیم بری برای مرحله کشوری گفتم الله اکبر خدایااااااااا داری چیکار میکنی…..

یدونه دیگ هم بگم😂🙈استاد من کلا ادم شکموییم اندامم خوبه ها خوش اندامم ولی خیلی شکموام اصلا اش و حلیم و اینا که اصلا سیرم نمیکنن گوشت خوار هم نیستم کلا چندشم میشه از گوشت و تخم مرغ انقد گوشت نخوردم یکم ک میخورم حالم بد میشه بوش که بهم بخوره هم همینطور یه مدتی بود خیلی اشتهای کاذب داشتم شبا ساعت ۱۱ هوس پیتزا با سس و سالاد میکردم 😂😂😂یعنی تایم بود بدنم هرشب میخواست اکثر اوقاتم میگرفتم میخوردم این اواخر شدیدتر شده بود طی روز هم میخواست همه جور غذایی هوس میکردم حتی کنسرو لوبیا هم هوس میکردم یعنی عین زن باردار بودم😂😂😂😂اون مدت من یکم از شما فاصله گرفته بودم بعد که برگشتم به شما و مخصوصا فایلای اخیرتون ناخودآگاه اشتهام کم شده منم فقط دوست دارم در روز یه وعده بخورم تاااااااازه دلمم میخواد تخم مرغای مریم جون و امتحان کنم دیروز مامانم گفت بزار تخم مرغ درست کنم صبحونه بخوریم گفتمش باشه باورتون میشه گفتم باشه😂😂😂😂قشنگ رفتین تو پوست و خون ادم همینقدر موثر😂

اقا اینم بگم بعد میرم دیگه😂🙈من پدر بزرگم حدود دو ماه پیش فوت کردن دو هفته پیش چهلمش بود، من همیشه برام تحسین برانگیز بود که استاد میگفت من وقتی فرزندم و از دست دادم چند روز بعدش سمینار داشتم همیشه تو ذهنم این بود که اقا چجوری و جالبه من اولین پنج شنبه بابابزرگم خود پنج شنبه صبح ساعت ۹ مجری برنامه مولفین کتاب بودم رفتم اجرا کردم باهاشون خندیدم و برگشتم با اینکه عمیقا ناراحت بودم اصلا هم متوجه نشدما چند روز بعد گفتم عه نگاه کن همون چیزی که استاد میگفت و تونستم منم انجام بدم و چقدر باز شما و خودم رو تحسین کردم

توی مراسم فایل ما بی انتها هستیم اگه اشتباه نکنم خیلی بهم کمک کرد اینکه راجب مرگ و حادثه پلاسکو بود خیلی به خودم مسلط بودم انقدر که بهم تهمت بی خیالی و اینک بابابزرگشو دویت نداره زدن چون همه میزدن تو سرشون من فقط دوبار گریه کردم یه بار تو خونه یه بار هفته اول سر مزار…..

بماند ک این چهل روز افکارم خیلی مسموم شدن محیط های غیبتی که بود اتفاقاتی که میوفتاد حرفایی ک میزدن ولی به محض تموم شدنش باز خودمو پبدا کردم و شروع کردم به سمپاشی و گوش کردن مداوم فایلا الانم هنوز هر هفته میرن سر مزار ولی استاد اصلا قبول ندارم اخه کسی اونجا نیست کجا میرن روح که تو اسمونه از جسم که چیزی نمونده بعد مزار تا شهر ما یه ساعت فاصلس یه ساعت برو یه ساعت برگرد…. 😑

مرسی ازتون بابت فایلاتون من هر نتیجه ای ک گرفتم از فایلای رایگان بوده هنوز چیزی نتونستم بخرم ولی میدونم اگ بخرم بارون رحمت و تجربه میکنم تقریبا ۱۰ روز دیگ تولدمه کیک تولدم و انتخاب کردم نماد ثروته همش عکس پول روشه میخوام روش بنویسم ثروت مند شدن باشکوه است

استاد جونم مریم جونم عاشقتونم دل تو دلم نیس کی مهر اینده بیاد من فقط سریع بیام فلوریدا پیش دوتا عشق خودم

عاشقتونم