سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 153 - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)

به نام خداوند بخشنده ی مهربان😍😍

سلام به استادعزیزم ومریم جان عزیز ودوستان عزیزم دراین سایت🥰🥰🥰

ماشالله خدا حفظتون کنه استاد ومریم جانم، کیف میکنم می بینمتون،خوش تیپای من😘😘😘

دور وگوهر هست که برزبانتون جاری وساری میشه هربار😍😍

عجب جای خفنی بود استاد جای من خالی که عاشق آبگرم و شنا و رودخونه هستم😍😍😍😍

ممنونم که حداقل از تواین سایت مارو میبرید به این جاهای خفنی که خداوند روی زمین مسخر انسانها کرده تا استفاده کنند وکیف کنند خدایی یه تیکه از بهشت بود اینجا، با این درختهای زیبا و چشمه آبگرم و چمنهای سرسبزشو رودی که جاری بود و تپه ها و صخره های سنگی زیبا که شکلهای جالب و قشنگی داشتند😍😍😍 دمتون گررررررررم که باعث میشد ما توجه وتمرکزمون مدام بروی نعمت ها وزیبایی ها باشه…

چواز دل برآید بردل نشیند وگرنه تو فضای مجزای پره از فیلم وعکسهای جاهای قشنگ…

اینکه کسی مثل شما ومریم جان اینجوری با عشق وباصداقت وباتوکل وبرپایه ایمان وخداشناسی وجهان شناسی وانسان شناسی و آگاهی این فایلها برای ما میسازید جای بسی سپاسگزاری داره😘😘😘😘😘

استادجانم میخواستم همین اول تجربمو بگم در مورد توجه به نکات مثبت ودیدن زیبایی ها حتی توشرایط بد و کسب نتیجه های عالی موقعه ای که تمام جهان وآدمهاش انگار دست به دست هم دادن تا بهت ثابت کنن دنیا قشنگ نیست وزندگی سراسر رنج هست وبی عدالتی…

همونطور که تو کامنت های قبلیم گفتم بعد ۲۰ سال زندگی تو تهران،برگشتم به شهر خودم رشت، البته قبلا گفتم از اونجایی که من اکثر اوقات آدم سرخوش و شادی هستم همیشه دنیارو پراز شگفتی می بینم خصوصا منی که دوران کودکیم تو روستا گذشت وکلی خاطره های عالی وناب از زندگی تو طبیعت دارم، واوایل ازدواجمون چنان با ذوق وشوق برای همسرم از اون دوران وزندگی تو استان گیلان و زیبایی هاش میگفتم که ایشون تصمیم گرفت که بیایم ورشت زندگی کنیم، از اونجایی که ایشون متاسفانه جزء اون ۹۸ درصد جامعه هستند اون زمان احساسی تصمیم گرفتند که مهاجرت کنند و وقتی اومدیم رشت نتونستند اینجا بیشتراز چندماه دوام بیارن، میدونید فقط حرف زدن در مورد زیبایی ها کافی نیست، باید دلی باشه، شما میدونید من چی میگم به قول مریم جان که تواین فایل اشاره کردن وقتی چیزی رو خواسته ای رو باتمام وجودش حسش کنی وبا ذوق وشوق وحیرت و عشق وحس عالی درونت بهش توجه کنی اون خواسته بدست اومده وحی وحاضر به حساب میاد ومحاله که بدست نیاد…

همسر من از اون دسته آدمها بود که فقط دوست داشت دلش میخواست که توطبیعت یا جایی سرسبز و با اب وهوای عالی ومعتدل و غذاهای سالم و ….زندگی کنه اما برای اونچه که دوست داشت اما اصلا این چیزهارو نعمت نمی دونست، به جورایی ذوق وشوقی توی وجودش به طور دائمی وجود نداشت برای تغییر سبک زندگی و آگاهی ها وباورهاش، دوست داشت زندگیش تغییر کنه ولی هیچ تلاشی نمیکرد، یعنی فقط در حد حرف میموند واقدام عملی نداشت مثل گذشته ی من😣😣😣 یعنی به نظرمن اصلا آدمیکه فقط حرف میزنه وعمل نمیکنه نمی تونه که پاداش بگیره از جهان وحتی اگه جهان هم پاداشی بهش بده چون تمرکزش روی نا زیبایی هاست وناسپاسی میکنه اون هدیه خداوند وپاداش جهان رو خیلی راحت از دست میده…

در مورد این گفتید که توایران قومییت های مختلف یه جورایی خودبرتری نسبت به قوم وقبیله ای دیگه دارن واقعا درسته استاد جان…

همسرمن تهرانی بودن واصلییت ریشه ی اصفهانی داشتند، با اینکه دوست داشتن تواستان گیلان زندگی کنند و از اینهمه زیبایی وطبیعت و ….لذت ببرن، توهمین چندماهی که اینجا بودن مدام میگفتن این رشتی ها، این گیلانی ها…ما تهرانی ها….ما اصفهانی ها..‌

ما و اینا و…‌ال وبل و…

خب به طبع که ایشون توی تهران ویا خود سفرهایی که به اصفهان داشتیم هم با آدمهای اطرافش همیشه مشکل داشتند و کلا فقط توجه وتمرکزشون روی نازیبایی ها بود،

وقتی کسیکه اینجوری هست توبهشت هم باشه بافرشته هام که باشه باز دنبال ایراد میگرده ….

اینهارو گفتم تا بگم که به واسطه ایشون من شرایط برگشتم به زادگاهم فراهم شد، اگرچه وقتی من وارد سایت شما شدم وقول دادم ۶ ماه ققط وفقط به روش سبک و گفته ی شما وباورهای شما زندگی کنم جهان بی سروصدا ایشون رو از من دور وبعد جدا کرد، من اولش خیلی ذهنم درگیر میشد که چرا این آدم اینهمه نعمت وراحتی رو نمی بینه چرا قدر دان نیست وچرا با کل دنیا در جنگ هست و چرا من انتخابش کردم چرا اصلا این آدم اومد تو زندگیم وچرا رفت!!!

ولی یه مدت که گذشت ومن انقد خودم رو غرق آموزه های شما کردم که برای تمام چراهام یکی یکی جوابی قانع کننده پیدا کردم..

من این پذیرفتم که هرچی توی زندگیم اتفاق افتاده خودم جذبش کردم،درسته که من توی جذب همسرم تونسته بودم باکسی ازدواج کنم که از نظرخودم اون زمان و عموم جامعه.. دارای قیافه وهیکل عالی، وضع مالی عالی و موقعییت اجتماعی عالی، وتحصیلات عالی باشه،اما چون باورهای من نسبت به آقایون بدبود، به خاطر شرایطی که پدرم وبعدهمسر اولم داشت،(اعتیاد والکل و بددهنی و..) یه پکیج کامل باور غلط در مورد مردها توی وجودم همیشه همراهم بود، وهمسر دومم باتمام چیزهایی که از نظر همه حسن هست دارای اخلاق خیلی خیلی بدی بود،متاسفانه 😔

طوریکه سرسوزن مثبت اندیشی من، خوشرویی من تاثیری توی ایشون نداشت ومن فک میکردم دارم با یکی مثل پدرم وهمسرمرحومم زندگی میکنم، کسیکه وقتی ماسک اجتماعیش وچیزیکه عموم ازش میدیدن کنار میرفت تو خانواده و توی زندگیمون لبریز بود از دود و الکل و بددهنی وبدبینی و…

من وقتی تمرکزم رو گذاشتم رو اموزه های شما اینو فهمیدم وگرنه صدسال هم که میگذشت مثل خیلی ها باید می شستم گله وشکایت از خدا و زمین وزمان وتقدیر وسرنوشت که بیا دیدی من بختم سیاهه!!!!

استاد جانم، حالا بگم چطور شد که من کلی زندگیم تغییر مثبت داشته وداره..

من تا دوسال قبل نماز میخوندم وقرآن میخوندم وکتاب وفیلم رازدیده بودم ، کتابهای زیادی مثل ۲۸ روز شکرگزاری خانم راندابرن وچهاراثراز فلورانس رو وکلی کتاب معنونی و موفقییت و روانشاسی و کلی کلاسهای مختلف و…توهر دوره زندگیم این اواخر داشتم،یه جورایی گیج وگنگ بودم، ۸۰ درصد از وجودم حق رو می طلبید قبول داشت و میدونست مسیری که دراون هستم درست هست اما ۲۰ درصد طرز تفکرم وباورهام محدود واشتباه وغلط بود وبا عموم جامعه همراه..!!!

دیگه این اواخر خیلی خسته شده بودم وهمیشه میگفتم خدایا راهی بنما دستمو بگیر تا من بفهمم هدفت از خلقت من چی بوده اصلا چرا اومدم به این دنیا و وظیفه ی من چی هست وچطور می تونم خوشبخت باشم شاد باشم ولذت ببرم….

همیشه اینطور با خدا حرف میزدم ومیگفتم خدایا دقیق بهم بگو برام روشن کن، شفاف بگو، طوریکه من متوجه بشم آگاه بشم ومسیر درست رو برم ،هدایتم کن به مسیری که مستقیم بیفتم تو مسیریکه منوبه خوشبختی وخیردنیا واخرت میرسونه…

وبلاخره خدا جوابمو داد 😍😍😍

شکرالله مهربان، منوباشما اشناشدم ودقیقا شفاف و واضح وروشن و راحت ودلی وباعشق،از طریق شما خداوند منو هدایت کرد به خیر دنیا وآخرت😍😍😍

شما گفتید وبه دلم نشست،شماگفتیدومن باورکردم، شماگفتید ومن عمل کردم، اوایل خیلی سخت بود خب یک عمر اونطوری با اون باورها زندگی کرده بودم، پذیرفته بودم تقدیرم نوشته شده ومن قدرت تغییرش رو ندارم، اما کم کم نشانه ها از راه رسیدن، من فایلهاتون رو دانلود میکردم چندبار میدیدم وبعد صبح تاشب وشب تاصبح خدا شاهده یعنی تاخود صبح این صدای شماتوی گوشم بود، رفت توی ذهنم رفت توی قلبم رفت توی وجودم، عجین شدباتمام وجودم، ومن کم کم افکارم رفتارم گفتارم رنگ وبوی آموزه های شمارو گرفت، اوایل مثل بازیگری بود،فیلمنامه توسط شما برای من نوشته میشد، بعدتوی ذهنم تصویرکشیده میشد، وبعدمیرفت برای اجرا، هی کات وهی کات وهی دوباره از اول، انقد آزمون وخطاء بود تا اینکه تمام اون تجربه های ناب شما شد جزئی از زندگیه من….

تمرین وتمرین وتمرین، رمز موفقییت من تا اینجا بود…

به قول شما جهان به سمت من وخواسته هام کرنش کرد…

به شرط پاکی دل، به شرط ایمان، به شرط صداقت وتوکل و خواستن هدایت از الله مهربان…

داستان اینجوری شروع شدکه شما طوری منو با خداوند و کتابش درگیرکردیدکه من شبانه روز داشتم قرآن رو بدون تعصب وبا دید وآگاهی که شما توتمام فایلهای دانلودیتون به ما دادید میخوندم بعداز یه مدت کار از خوندن گذشت وشد وحی منزل، شد راز ونیاز ، شد مراوده دو طرفه و دوستی وانس والفت عاشقانه،بین من وخدا، می خوندم و اشک میریختم وسپاسگزاری میکردم،ودعاتون میکردم، میگفتم خدایا توچه رحمتی برمن آوردی چه لطف عظیمی برمن داشتی که اجازه دادی تورو بشناسم قانون جهان هستی ات رو بشناسم ونادان وناآگاه از این دنیانرم، وخداوند میدونست که قلب من به روی اونچه که شما میگید نرم خواهد شد، خداوند انتخاب کرده بود که من از طریق شما آگاه بشم، وتمام اون دورانیکه من از هرطریقی داشتم به دنبال کشف قوانین این جهان میگشتم خداوند داشت منو هدایت میکرد تا برسم به شما وآموزه هاتون…

استادعزیزم من واقعا ممنون وسپاسگزار شماهستم، وهمینطور ممنون مریم جان، تمام آنچه که شما به ما آموزش دادید وتواین سایت هست همه اش به صورت عملی توی سریال سفربه دور امریکا وزندگی دربهشت به تصویر کشیده شده، سبک زندگی شما مهر تاییدی شده براونچه که اینهمه سال گفتید، من به الله قسم ندیده بودم کسیکه حرف وعملش یکی باشه، جزء شما…

واز این بابت هر لحظه که یادم بیفته هزاران بارشکر میکنم خداوند رو که منوبا شما آشنا کرد…😍😍😍😍😍💜💚💛❤🧡💙💗

شما دو عزیزی که زندگیتون شاکرانست و حضورخداوند رو میشه تو کل زندگیتون به وضوح حس کرد….❤❤

استادجان شکرالله مهربان، الان که این کامنتو میذارم، هم از نظر رابطه ام با خداوندباخودم باخانوادم وباکل جهان هستی عالیه،شرایط مالیم عالیه وبه لطف الله داره عالی تر هم میشه، شرایط سلامتیم داره هر روز بهترمیشه، وخوشبختی رو باتمام وجودم حس میکنم..😍😍😍

الهی هزاران بارشکر الله مهربان رو…

واینها همه اش به خاطر عمل به آموزه های شماست، من دقیقاهر شبانه روز جایی باید باشم که هستم سایت شما…

جایی که من توش متولدشدم ودارم رشد میکنم، جایی که اگه ازش دور بمونم وفراموشش کنم برمیگردم به جایی که دلم نمیخواد جایی که سالها در نادانی وجهالت وبدبختی گذروندم ومن میخوام که این آرامش وخوشبختی وایمان ویکتاپرستی و ثروت ادامه دار باشه برای همین متعهد هستم به بودنم در این سایت و کامنت گذاشتن، کامنت خوندن،دیدن فایلهایی که باعشق توی سایت برای ما قرار دادیدو میدید وشنیدن صدای دلچسبتون مدام در کل شبانه روز🤩🤩🤩

یه تجربه کوچیک بگم از عملکرد به قانون ودیدن نتایج شگفت انگیز از دیروز که جمعه بود۱۴۰۱/۷/۲۹ بماند به یادگار..

من قبلا ماهیگیری رو از پدرم وبرادرم یادگرفته بودم وکلی هم ماهی گرفتم تواین دوسالی که برگشتم رشت وجاتون خالی نوش جان کردم😋😋😋😋

اما هیچوقت نشده بود که بخوام خودم تمام کارهای مربوط به ماهیگیری رو تنهایی انجام بدم یعنی به چوب ماهیگیری نخ وقلاب و سرب وچوب پنبه بزنم و..‌‌

خلاصه دیروز به لطف الله به همراه پسرم ودوتا از خواهرای عزیزم ۴ تایی رفتیم سفیدرود،(پارک ملی بوجاق) نگم از زیباییهای اونجا که کاش میشد اینجا فیلم وعکسی رو که گرفتم میذاشتم، یعنی دقیقا اون قسمتی که مارفتیم شبیه به پرادایس بود، یه اسب کپی براونی اونجا بود که حتی وقتی صداش میزدم براونی گودبوی،سرشو میاورد بالا و چندلحظه نگاهم میکرد وبعددوباره شروع میکرد به علف خوردن، تو رودخونه پر ماهی های ریز ودرشت، من شروع کردم چوبهای ماهیگیریو آماده کردن،یکی از خواهرام که متاسفانه تو مدار ۹۸ درصد مردم جامعه است تا رسیدیم اونجا گفت خب اینجایی که میگفتی انقد قشنگه همینه این که شبیه به جاهای دیگه ی سفیدروده!!! حالا حوصله داری میخوای بشینی ۶ ساعت نگاه کنی به قلاب که ماهی بگیری!! وای اینجا آشغال ریختن، وای اونجا نشینیم مورچه داره … وای چه بادسردی میاد…چقد کلاغها قارقار میکنن، ای بابا این تهرانی ها همه جا هستند چقد سروصدا میکنن،آومدیم اینجا آرامش داشته باشیم …نزدیک اونا نشینیم و…..‌‌ال وبل و.‌‌‌‌‌‌…..جیمبل😂😂😂😂

ولی من واون یکی خواهرم که خیلی مدارهامون بهم نزدیکه شروع کردیم به تعریف وتمجید، واای خدایا شکرت چقد اینجا قشنگه، چقد این اسب قشنگه، چه خوبه که ماهروقت اراده کنیم می تونیم بیایم اینجا، چقدر مرغهای ماهیخوار کنار رودخونه زیباهستند، چقدر همه جاسرسبزه، چقدر این دوروبر تمشک داره، چقد قارقار کلاغها باحاله، چقدر دسته ی مرغهای مهاجر که دارن از بالای رودخونه رد میشن زیباست، ابرها چقد پنبه ای و زیباهستند وچه نسیم خنک پاییزی میوزه و……..

ودر نهایت به کساییکه مسافر بودن ونزدیک ما نشسته بودن گفتیم ما میخوایم ماهی بگیریم اگه دوست دارید شماهم می تونید از قلابهای ما استفاده کنید وانهام کلی خوشحال شدن وبا ما کلی گفتند وخندیدیم وخوش گذروندیم 😍😍😍

خلاصه که منو وخواهر کوچیکم کلی دیروز بهمون خوش گذشت حتی یکی دوبار نخ قلابمون گیرکرد به علفهای تورودخونه پاره شد، چندروز قبلش بارون بود آب شفاف نبود ماهی هم نتونستیم بگیریم ولی کلی کیف کردیم…

واون یکی خواهرم میگفت خب که چی هی نخ قلاب پاره میکنید هی گیر میکنه هی در میاد بی خیال بابا، حوصله دارید…

ولی من با ذوق میگفتم خدایا شکرت چقدامروز تجربه کسب کردم چه خوب که یادگرفتم خودم چوب ماهیگیری وقلابمو درست کنم….

جاتون خالی چوب جمع کردم وبراشون بلال آتیشی درست کردم و اون وسط همش خواهرم میگفت نمیخواد بوی دود میگیری، نمیخواد میریم بلال آماده میخریم و…

خلاصه دیروز برای من وخواهر کوچیکم یه روز عالی وپراز حس خوب بود ولی برای خواهر بزرگم یه روز کسل کننده وهی میگفت روز تعطیلی به جای خوابیدن واستراحت کردن اومدیم خسته شدیم!!!!!!

واینطور میشه که با متفاوت فکر کردن، با متفاوت عملکردن تو یه جای مشترک، تو یه مکان وشرایط مشترک یکی ذوق میکنه کیف میکنه لذت میبره و حال خودشو عالی نگه میداره و سپاسگزاره …

ویکی همش گلایه وشکایت و به روزمره گیهاش یه روز دیگه اضافه میکنه و بدون لذت بردن از اونچه که به رایگان در اختیارش هست میره تا هفته ای کسل کننده تر رو شروع کنه!!!

اینجاست که معلوم میشه تفاوت کسیکه قوانین رو درک کرده ومیدونه که خودش مسئول صد درصد خوشبخت کردن خودش هست ونه کسی ونه چیزی از بیرون، می تونه ادعا کنه که واقعا داره از زندگیش لذت میبره وخیر دنیا واخرت رو هم بدست میاره…

واونکسی که همیشه گله وشکایت میکنه و هیچ چیز برای خوشبختی نمی بینه در اصل نعمت های خداوند رو نمی بینه واز اینهمه نعمت بی نسیب می مونه وخیر رو برای خودش تبدیل به شر میکنه…

همینجا وهرلحظه آرزو میکنم که هم خواهرم، هم همسرسابقم وتمام کسانیکه میشناسم ونمی شناسم ..کسانیکه دارن نا آگاهانه ومثل گذشته ی من زندگی میکنن به لطف الله مهربان این مسیر قشنگ وراحت و در دسترس رو پیدا کنند به شناخت خداوند وخودشون وجهان دست پیدا کنن تا طعم خوشبختی رو حس کنن، تا هم خیردنیا وهم خیرآخرت نسیبشون بشه انشالله😍😍😍

وهم از خداوند میخوام تا روزیکه زنده ام لحظه به لحظه به شناخت خودش وجهانش و توکل وایمان بهش وصل باشم ونزدیک باشم وهر لحظه شاکرانه وسپاسگزارانه، زندگی کنم واز خودمراقبانی باشم که وعده داده ارامش وآسایش وخوشبختی وسعادت دنیا واخرت رو نسیبشون میکنه😊😊😊

استادجانم مریم جانم بی نهایت دوستتون دارم، چندشب پیش خواب دیدم اومدید ایران، و کلی آدم با کاروانهای تزیین شده وپراز هدایا وچراغونی شده پشت سرتون داشتندحرکت میکردن و خیابون پربود از آدمهایی که از دیدنتون ذوق زده بودن، ومن از نزدیک باهاتون سلام واحوالپرسی کردم، خیلی هم ذوق زده بودم توخواب😍😍😍

انشالله بزدوی ببینمتون هرجای این دنیا که خداوند روزی من کنه…

در پناه امن خداوند شادوسلامت و خوشبخت وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید انشالله😍😍😍