سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 155

سلام استاد عزیزم و مریم خانم نازنین

استاد من این فایل رو الان دیدم

و همونطور که گفتید میخوام درباره تجربه هدایتم براتون بگم

این تجربه عااالی اینجوری شروع شد:

من تا آخر ماه دارم جابه جا میشم یعنی اسباب کشی ، البته به خونه جدیدم که جزو اولین اهادفم هستش

که داستان زیبای خودش رو داره و بعدا در موردش صحبت میکنم

یه چند وقتیه که برای خرید وسایل نو واسه خونه جدید با همسرم تمام فروشگاه ها رو میگردیم

دو روز پیش میخواستیم بریم برای بازدید از فروشگاه لوازم خانگی تو تهران که صبح زود که از خواب بیدار شدم به خدا گفتم که امروز بهترینها رو برام رقم بزن تا بهترین اتفاقها برام بیافته

خلاصه بعد از صبحونه رفتیم برای خرید به یه فروشگاه خیلی بزرگ تو تهران چون من خونه ام کرجه

رسیدیم به مقصد و چند مدل لباسشویی دیدیم و یه مدلش که چند وقتی میشد در موردش تحقیق کرده بودم و خوشم اومده بود ازش رو اونجا دیدم و از اونجایی که اون فروشگاه جواب تلفنی درست و حسابی در مورد قیمت و موجودی کالا به مشتری نمیده (یعنی میگن باید حضوری تشریف بیارید) ما هم بازدید کردیم و من بین اون همه فروشنده آقا و خانم ، با یه آقایی که مسئول اون قسمت لباسشویی ها بود آشنا شدم و خیلی خوشم اومد از برخوردش تو همین حین یهو یه چیز به دلم گفت شماره اش رو بگیر و من ازش خواستم بنده خدا هم گفت بفرما و شماره اش رو داد فقط گفت تو ساعت کاری پیامک بدم چون نمیتونه صحبت کنه منم تشکر کردم و برگشتیم خونه

تا اینکه دیشب یهو به دلم افتاد گفتم نکنه موجودیش تموم شه …و پیامک دادم بهش که میتونی صحبت کنی

جواب نداد ، ولی دمش گرم بعد از چند دقیقه دیدم از فروشگاه تماس گرفت گفت در خدمتم ، منم گفتم که این لباسشویی رو میخوام که موجودی رو نگاه کرد و گفت ۱۳ تا ازش مونده و یکیش رو برات رزرو میکنم ولی فردا بیا حضوری که برات اوکی کنم منم گفتم شیفت خودت میام و ساعت ۴ بعد از ظهر رفتم اونجا

رفتم اونجا و ایشون هم اومد و زد تو سیستم گفت این مدل رو تموم کردیم و اگه دیشب زنگ نمیزدی

الان موجودی صفر بود و تا شرکت بفرسته تا بیاد طول میکشه تازه افزایش قیمتم میخورد بهش

تجربه من اینو میگه که من صبح از خدای مهربانم خواستم که من رو هدایت کنه و خودش هدایتم کرد

و اون آقا که یکی از دستان خداوند هستش اومد و تمام برنامه های من راست و ریس شد

و من خریدم رو انجام دادم همین جریان چند روز پیش برای خرید فرش اتفاق افتاد

و بازم چند روز قبلش همین جریان برای خرید مبلمان اتفاق افتاد

و چه اتفاق زیبایی که الله یکتا هدایتت کنه و دستت رو بگیره و ببره به سمت بهترین اتفاقات

میدونید چی میگم کار رو بسپاری به خدا دیگه همه چی رو خودش درست میکنه ، انقدر دقیق و حساب شده

که آدم احساس میکنه همه شرایط ، موقعیتها و افراد دست به دست هم دادن تا کارت به راحتی راه بیافته

من قبلا این موضوع رو بارها از زبان استاد شنیده بودم ولی حالا واسه خودم داره اتفاق میافته

این یعنی قانون جواب میده و من دارم نشانه هاش رو تو زندگیم میبینم

و این داستان روزمرگی منه (که کمتر از یک ماه میشه ) یعنی از زمانی که به این سایت هدایت شدم و بصورت عملی دارم رو باورهام کار میکنم و سعی کردم که خدای خودم رو درست بشناسم ، داره برای من اتفاق میافته

خواستم این تجربه رو که خیلی برام خوب بود رو با شما دوستان به اشتراک بذارم

خدایا سپاسگزارم برای بزرگیت

خدایا سپاسگزارم برای عظمتت

خدایا سپاسگزارم برای امنیتت

خدایا سپاسگزارم برای حمایتت

خدایا سپاسگزارم برای همه کارایی که برام انجام میدی

دوستون دارم همفرکانسی های عزیزم

استاد بازم ازتون ممنونم بابت این سایت بینظیرتون

موفق ،شاد و ثروتمند باشید