https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/10/abasmanesh-11.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-10-29 07:14:042022-12-12 08:12:42سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 156
139نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من یک واقعیتی رو بگم قبلا اصلا آرامش درونی و صدای دلنشین خانم شایسته رو متوجه نمیشدم با اینکه فایل ها رو میدیدم
از قبل فایل ۱۵۵ آرامش درونی خودم و با خودم در صلح باشم کار کردم
در این دو فایل انگار دفعه اوله چهره و صدای خانم شایسته رو میبینم و میشنومم
چقدر زیبا خدا منو هدایت کرد به آدمهای هم فرکانسی که فرستادم و این فایل اصلا محو سخنان خانم شایسته و صدای دلنشینشون شدم
حتی خیلی ها تو کامنت مینوشتن که دلنشین و چهره پر از آرامش و با خودشون در صلح هستن ولیمن تو مدار نبودم
و یک نکته زیبا که استاد گفتن سنشون درست نمیدونستن من برداشتم اینه که باورشون اینه که هر روز تازه متولد میشوند و زندگی زیبایی رو خلق میکنن یعنی دیروز و سالهای قبلشون رو رها کردن
یک باور قدرتمند تو صحبت های خانم شایسته پیدا کردم برای کسب کار خودم که تو اهدافم هست و یک راه حل بهم دادن
و مثل یک بچه که لوح سفید در ذهنشون هست و پاک پاک از اول شروع میکنن همون روزشون و اون لوح سفید رو تا اخر شب همش سفید نگه میدارن
دیروز از هیکل خودمو تحسین کردم و لذت بردم از هیکل زیبایی خودم این فایل هدایت شدم به رفتن باشگاه و یا ورزش کردن لذت بیشتری ببرم از هیکل زیبای خودم
اول از همه، چیزی که باعث تحسین من شد در این قسمت و از لحظه شروع شدن فیلم به اون توجه کردم پوست شفاف و صاف مریم جان بود که بابت این موضوع سپاسگزار خدا هستم که یکی از همین نعمت هاش که خیلی از مواقع از کنار اون میگذریم همین پوست سالم و خوب هست که میتونه اینقدر در زیبایی تاثیر داشته باشه …واقعا خداروشکر
نکته دوم که در اواخر صحبت هاشون بود تعریف داستانی بود که یه مادر به فرزندش که خیلی سن کمی داره آموزش میده که دستمالش رو برداره و توی سطل زباله بندازه، این که در آمریکا از سنین خیلی کم به بچه آموزش میدن چطور به حقوق بقیه احترام بگذارن واقعا زیباست و من که قصد دارم بچه دار بشم به زودی به امید خدا سریع از ذهنم گذشت که پس منم از سن خیلی خیلی کم به فرزندم آموزش خواهم داد و همون لحظه چه احساس خوبی پیدا کردم حتی به قول معروف مو به تنم سیخ شد از این حسی که از دلم گذشت.
این قسمت مثل تموم قسمت های دیگه پر از نکته های خوب بود ولی این دو مورد خیلی بیشتر من رو تحت تاثیر قرار داد
ازتون بخاطر این لحظات خوبی که واسمون میسازید سپاسگزارم و آرزوی سلامتی و شادی دارم براتون
کاملا مشخص بود اون مثال خوشگل رو از خودت نگفتی بلکه حس خوب و خدای درونت بهت الهام کرده و همین باعث کزده تا با استاد و مریم جون در حدی هم فرکانس بشی ک کامنتت رو بخونن جالبه من اومقدر ها کامنت نمیخونم خیلی کم ولی اون کامنت شما واسم چشمک زد همون هم برای مریم جون جالب بود😁😁😁
البته منم تو فایلی ک استاد با دوستاشون ملاقات داشتن ی کامنت گذاشتم چون دقیقا روز تولدم این فایل اپلود شد و من با دیدن یک کیک رو صفحه اول سایت سوپرایز شدم🤭😍
بعد کامنت گذاشتم ی جاش در مورد این گفتم ک شما قبلا با دوستتون هم سن میزدین الان 20سال جوون تر شدید برام اینو استاد دقیقا به شکلی ک من تو کامنتم گفته بودم ب زبون اورد😁😁🤩
واقعااااا همینه قانون جواب میده من یک ایرادی رو درونم پیدا کرده بودم که نسبت به خواسته هام احساس حسرت دارم و اونم ابشخورش از روی باور کمبود عزت نفسه و من حس حسادت تو وجودم زیاد بود
ولی اومدم تمرین کردم بجای حسادت تحسین کنم
قبلاوقتی استاد مثلا تو کلاب هاوس با بچه ها صحبت میکرد من میگفتم وای خوش به حالشون عجب نتایجی عجب فرکانس خوبی
ولی در مورد شما احساسم فقط تحسین بود و تحسین
حتی وقتی نوشتید من تجسم کردم استاد داره کامنتم رو میخونه اینقدر این خواسته تو وجودم شکل گرفته بود که منم گفتم پس میشوود و منم میخوام این حس رو تجربه کنم وقتی قسمت 159 رو باز کردم هرلحظه منتظر بودم کامنت من رو بخونن و واقعا هم باور داشتم این اتفاق میوفته و وقتی خانوم شایسته گفت زهرای عزیز نوشتن که…. و بعد تولدم رو تبریک گفتن استاد و خانوم شایسته یک احساسی داشتم که واااااااااااقعا انگار همین لحظه دوباره متولد شدم بال در آورده بودم خدایاشکررررت که دوتا فرشتههه روز تولدم من رو سوپرایز کردن از خوشحالی تو پوست خودم نمی گنجیدم
راستش من شما رو الگوی خودم قرار دادم انقدررر تحسینتون کردم انقدررر احساستون رو تجسم کردم که فکرشو کن کامنتت رو استاد بخونه چه حس قشنگی و بعد برای من هم اینجوری اتفاق افتاد من به خواستم وابسته نبودم خب میشد خوشحال میشدم نمیشد هم ناراحت نمیشدم و این دقیقاااا حرف شماست که میگید رها باش مقاومت نکن
تمام خواسته هامون همین جوری رقم میخوره
الان من درآمد حداقل بین 6 تا 9 تومن میخوام
مجردم 20 سالمه و همه بهم میگن تو دختری خرجت رو باید بابات بده میخوای چکار بشین درس بخون و فلان
ولی من اینو میدونم که اولا باید مولد ثروت باشم و درامد داشته باشم چون واقعا استقلالی که بهم میده باعث میشه عرت نفسمون بره بالاتر
دوما کاری که بهش علاقه دارم درس نیست و رشته ی مورد علاقم هزینه بر هست پس باید ورودی مالی داشته باشم یکی از درخواست هام اینه که از خانوادم جداشم و مستقل زندگی کنم من درامدم 3ونیم بود و به تضاد هایی برخوردم که باید پول بیشتری میساختم
من خیلی وقته این درآمد رو میخواستم اما نمیشد حتی تا یک قدمیش هم میرفتم تلاش هم میکردم اما بدست نمی آوردم چون تمام لذت و موفقیتم رو به این عدد گره زده بودم ولی وقتی اومدم پیش خودم گفتم حالا یا میشه یا نمیشه من این رو میخوام و مینویسمش و شکر گزاری میکنم که بدست اومده الان
تماس کاری دریافت کردم
البته تا قبلش هم 6تومن عدد زیادی بود برام چون من با 3ونیم درامد داشتم میگذروندم و خودم رو لایق عدد بیشتر نمیدیدم و میگفتم اصلا میخوام چکار من که نیازی بهش ندارم
یعنی با وجود تمااام این فایل ها و اموزش هاااا انقدرررر این باور های محدود کننده ریشه داره که من تا قبل از اینکه برم سر کار نفهمیده بودم تا این حد باگ مالی تو باور هام دارم من میگفتم خب مثلا بابام قانون باور ها رو نمیدونه که میگه زندگی سخته پول در اوردن سخته و واسه همین با زحمت و رنج و بی چولی زندگی کرده من که قوانین رو میدونم میرم میترکونم
ولی متاسفانه شاید تونستم کار راحت و درامد بیشتر نسبت به کارم داشته باشم اما انقدررر من از هزار نفر هزار بار شنیده بدم که پول در اوردن سخته که من کار رو ناخوداگاه برای خودم سخت میکردم
ولی مثلا منو شما هیچ بک گراندی راجع به این نداشتیم که واو چقدر کار نشدنیی و سختیه استاد کامنتمون رو بخونه !!! پس تو این زمینه تونستیم کن فیکون رو تجربه کنیم میخواهی میشود در جا خداوند اکسپت میکنه گ مرسی که زمان میزارید کامنتم رو مطالعه میکنید جواب میدید به من خیلی کمک میکنید که بتونم قوانین رو بهتر درک کنم
ممنون و شکر گزار خداوندم که دقیقا مثل شما از سفرلذت میبرم اونقدر همه چیز خوب توصیف میشه انگار دقیقا خود من اونجام همه چیز تو این سفر عالیه تجربیات و نگاه به زیباییها و جاهایی که خود من فقط اسمشو شنیده بودم ولی الان همراه با شما دو بزرگوار میبینم خدا را صدهزار مرتبه شکر بخاطر وجود شما دو عزیز
چقدر تجارب و حرفاتون برام جالب و پرمعنا بودن. مخصوصا مریم جان، اشاره شما به مهاجرتتون از بندر عباس به تهران و شروع کارتون با استاد و تصمیم گیریتون بدون ترس. همین که با قدرت به سمت جلو رفتین و یه کار جدید رو شروع کردین که در اون بقول خودتون هیچ تجربه ای نداشتین. این خودش یک اعتماد به نفس و تصمیم گیری قاطعانه میخواد. اینکه تو زندگی بتونی بر ترس هات غلبه کنی و ثابت نمونی. اینکه اگه شرایط، خیلی خیلی خوبی نداریم بازم تشکر و خداروشکر بگی و مطمان باشی که خدا بازم بهت نعمت میده. مریم جان این خودش برای من یک درس بزرگ داشت که بتونم مسیر زندگیمو بدست خود بگیرم و تسلیم شرایط و تصمیم گیری هایی نشم که تعلقی بخودم ندارن و بفهمم که به حرف قلبم گوش بدم و ذهنم رو کنترل کنم. مریم جان ازت ممنونم بخاطر حرفهای قشنگت تو این جلسه و ممنونم از استاد بخاطر اون صراحت و واقعیتی که بر زبانشون جاریه و انصافا من توی جایی غیر از این وبسایت تا بحال حس نکردم.
از دوستان مهربان در این سایت، هم ممنونم که اینقدر قشنگ توضیح میدن و راهنمایی و نظریات و تجربیاتشونو اینجا میزارن و یک درسی برای همه مون میشه.
با سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیزان دلم
و دوستان عزیزم
استاد عزیزم من خیلی کم متاسفانه کامنت میگذارم و هر دفعه فقط میام میگم که شما نمیدونید چطوری منو بیدار کردید ، از لحظه ای که بصورت اتفاقی در یوتیوب با شما آشنا شدم شخصیت من دگرگون شد ، با باورهای داغون من فقط زجر میکشیدم ولی بعد از اینکه به آموزش های شما تا حدودی عمل کردم به همون اندازه نتیجه گرفتم ، دیدگاهم کلا نسبت به جهان اطرافم و کل خلقت تقییر کرده ، الان من خیلی با گذشت ، آرام ، شجاع ، متوکل ، صبور و سپاسگزار و شاد شده ام و همواره سعی میکم که حفظ بشه
واقعا انقدر مسائل در زندگی من پیش آمده و من با توکل و ایمان و البته با کمک خدا حل کردم که نمیدونم کدوم رو بگم
اینجا فقط میگم که دقیقا یکسال پیش زمانیکه حتی دیگه غذا برای خوردن نداشتم ، همه ی لوازم منزلم رو چه بخشیدم و چه با پایین ترین قیمت فروختم و پا روی ترس هام گذاشتم و با توکل به الله خونه ام که متعلق به خوم بود رو خالی گذاشتم و هدایتی به جزیره کیش اومدم و رفتم رستورانی که در برنامه دیوار آگهی داده بود و مشغول به کار شدم ، میز جمع میکردم ، میزها رو تمیز میکردم و میچیدم و کف زمین تمیز میکردم و سرویس بهداشتی میشستم و در یک کمپ زندگی کردم بسیار غیر بهداشتی بدون امکانت و روزهای سخت رو فقط با خدا حرف زدم و کمک خواستم تا بعد دوماه ونیم مدیرت کل سایت که رستوران هم جزو اون بود به من پیشنهاد شد و چند ماه بعد از آن مجدد کلید های انبارهایی که هر انبار حدود ۳۰ میلیارد جنس داشتند به من دادند که انبار دار هم باشم و اینها لطف الله بود بعد از حدود ۱۰ ماه در یکی از بهترین و زیباترین محله جزیره یک سوییت رهن و اجاره گرفتم و اینها همون راه راستی که شما به من یاد دادید
من داستان زیادی دارم از موفقیت هام که در پیام و کامنت نمیشه نوشت فقط همچنان خودم رو در احساس خوب سعی میکنم نگهدارم و چالش ها رو بگذرونم و نتیجه ایمان و امید و توکلم رو خداوند به من داد و همواره خواهد داد
واقعا لذت بخشه این ترکیب رنگها. چقدر پشت سرتان سبز و زرد هست. این پس زمینه با قرمز لباسهاتون فوقالعاده شده.
شنیدن کامنت های هم فرکانسی هام که قبلا خواندمشان حس متفاوتی دارد. تهران هوا ابریه. صبح یک عالمه ابرهای فلوریدایی داشت و چقدر درختها خوشگل تر میشن. انگار یه آرایش دیگه ای دارن در این هوا.پاییز عاشق،🍂🍂منم عاشق،خدا هم که هست دیگه چی میخوام.
استاد من که مستم بخاطر قانون ، بعد می یایم این فایلها را میبینم مست تر میشوم.یعنی سرخوش میشم عجیب.انگار دنیا رو بهم دادن. خدایا شکرت.برای این همه فراوانی و زیبایی.
دیگه از گارد ویژه نمی ترسم.صبح که میبینمشون توی ذهنم میگم خوشگل کی بودین شماها.😄چقدر امنیت خوبه. حتما هدایت میشم به جایی که امنیتش بیشتره💫.اینجوری زاویه ی دیدم را تغییر میدم.قسمت باشگاه رو تقریبا هر روز میبینم. خیلی انرژی میده بهم. بخصوص چون از اردیبهشت برای رسیدن به یکی از هدفهام در راستای سلامتی و شغلم دارم جدی ورزش میکنم و باشگاه میرم انگیزه هامو بیشتر کرده برای مهاجرت به امریکا. چقدر احساس لیاقت و شایستگی میده.خدایا شکرت برای قوانین تغییر ناپذیرت و ثبات و نظمی که در جهان هست.
خانم شایسته جان شما یک کتابین که صدبار هم خوانده بشید کمه. از بهترین الگوهایم هستید.اندازه ی استاد تحسین تون میکنم. دوستتون داررررررم😊دوست دارم زندگی رو🙂🙂🙂ناامید نمیشم.چون واکنشی نیستم دیگه.دوست دارم زندگی رو.
سلام و درود به اعضای خانواده ام در این سایت مخصوصاً استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته بزرگوار.
قدردان استاد عباس منش و خانم شایسته بزرگوار هستم بابت اینکه ما رو همسفر خودشون کردن و همچنین قدردان دوستان عزیز همفرکانسیم . دوستان عزیزم ازتون ممنونم که اینقدر عالی و ارزشمند روی خودتون کار میکنید و با ورژن بهتری که از خودتون ارائه میدین و کامنتهای ارزشمند تون دست و زبان خداوند میشید برای راهنمایی به بقیه دوستان و اثبات باور اینکه میشود، اگر یه نفر تونسته پس همه میتونن.
سپاس از خانم شایسته بزرگوار که کامنت منو خوندن و سپاس از استاد عباس منش عزیز که در خصوص کامنت من توضیحات تکمیلی ارائه دادن.
خدا رو شاکرم برای هر لحظه و هر ثانیه از عمرم که در مدار هدایت های توحیدی این سایت هستم.
امروز توی مسیر جاده ساحلی بوشهر از جاده تنگستان عبور کردم، یه جایی زدم کنار و از یه کوه رفتم بالا
بالای بالای بالا.
تو اوج تا چشم کار میکرد اطرافم کوه و دشت بود. و صدای سکوت و آرامش و تنهایی. من بودم و جان جانان…
الان بهتر میتونم درک کنم چرا موسی پیامبر ، محمد و ابراهیم علیه السلام برای مناجات میرفتن توی دل طبیعت و یا کوه و غار. حتی استاد عباس منش خودمون هم تنهایی رفتن توی آرامش و سکوت طبیعت برای نوشتن کتابهای ارزشمند شون.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
دوستان عزیزم، از درگاه جان جانان رب العالمین جان عزیز برای همه شما عزیزان درخواست سلامتی و آرامش و امنیت و ثروت و فراوانی نعمت ها رو دارم.
سلام بر همه دوستان عزیزم
من یک واقعیتی رو بگم قبلا اصلا آرامش درونی و صدای دلنشین خانم شایسته رو متوجه نمیشدم با اینکه فایل ها رو میدیدم
از قبل فایل ۱۵۵ آرامش درونی خودم و با خودم در صلح باشم کار کردم
در این دو فایل انگار دفعه اوله چهره و صدای خانم شایسته رو میبینم و میشنومم
چقدر زیبا خدا منو هدایت کرد به آدمهای هم فرکانسی که فرستادم و این فایل اصلا محو سخنان خانم شایسته و صدای دلنشینشون شدم
حتی خیلی ها تو کامنت مینوشتن که دلنشین و چهره پر از آرامش و با خودشون در صلح هستن ولیمن تو مدار نبودم
و یک نکته زیبا که استاد گفتن سنشون درست نمیدونستن من برداشتم اینه که باورشون اینه که هر روز تازه متولد میشوند و زندگی زیبایی رو خلق میکنن یعنی دیروز و سالهای قبلشون رو رها کردن
یک باور قدرتمند تو صحبت های خانم شایسته پیدا کردم برای کسب کار خودم که تو اهدافم هست و یک راه حل بهم دادن
و مثل یک بچه که لوح سفید در ذهنشون هست و پاک پاک از اول شروع میکنن همون روزشون و اون لوح سفید رو تا اخر شب همش سفید نگه میدارن
دیروز از هیکل خودمو تحسین کردم و لذت بردم از هیکل زیبایی خودم این فایل هدایت شدم به رفتن باشگاه و یا ورزش کردن لذت بیشتری ببرم از هیکل زیبای خودم
عشقتون پایدار ❤❤
سلام به استاد عزیز و مریم جان
اول از همه، چیزی که باعث تحسین من شد در این قسمت و از لحظه شروع شدن فیلم به اون توجه کردم پوست شفاف و صاف مریم جان بود که بابت این موضوع سپاسگزار خدا هستم که یکی از همین نعمت هاش که خیلی از مواقع از کنار اون میگذریم همین پوست سالم و خوب هست که میتونه اینقدر در زیبایی تاثیر داشته باشه …واقعا خداروشکر
نکته دوم که در اواخر صحبت هاشون بود تعریف داستانی بود که یه مادر به فرزندش که خیلی سن کمی داره آموزش میده که دستمالش رو برداره و توی سطل زباله بندازه، این که در آمریکا از سنین خیلی کم به بچه آموزش میدن چطور به حقوق بقیه احترام بگذارن واقعا زیباست و من که قصد دارم بچه دار بشم به زودی به امید خدا سریع از ذهنم گذشت که پس منم از سن خیلی خیلی کم به فرزندم آموزش خواهم داد و همون لحظه چه احساس خوبی پیدا کردم حتی به قول معروف مو به تنم سیخ شد از این حسی که از دلم گذشت.
این قسمت مثل تموم قسمت های دیگه پر از نکته های خوب بود ولی این دو مورد خیلی بیشتر من رو تحت تاثیر قرار داد
ازتون بخاطر این لحظات خوبی که واسمون میسازید سپاسگزارم و آرزوی سلامتی و شادی دارم براتون
در پناه خدا
سلام به دو عزیز و دوست داشتنی و دوستان خوبم💜
امروز وقتی تصویر این فایل و دیدم،متوجه شدم که قراره کامنت خونده بشه.
به دلم افتاد که قراره کامنت من هم خونده بشه.
وقتی شنیدم فایل ۱۵۰ هست،گفتم پس احتمالش زیاده
وقتی دیدم کامنت چند نفره،گفتم پس من هم هستم.با انتظار و لذت نشستم پای این فایل،وقتی اسمم اومد خیلی حسم خوب شد و خوشحال شدم.
یادمه که دو سه سال پیش توی کانال لینک کامنت بچه هارو میزاشتین،با خودم گفتم باید یک روز کامنت من گذاشته بشه
و این اتفاق افتاد.
یادمه گفتم کامنتی که میزارم باید کامنت انتخابی بشه،فکر کنم توی سفر به دور امریکای قبلی بود و این اتفاق افتاد.دو سه بار شد فکر کنم.
اینها دلیلش احساسی بود که زمان کامنت گذاشتن داشتم.
اینها دلایل اعتماد به احساسم بود.شناخت حسی که میگفت می شود و میشد.
دنبال سند برای درست بودن حسم بودم.دنبال شناخت اون جنس از احساسم که درست از اب در میومد.
شاید به خاطر اینکه تنها جایی که به جنس احساسم خیلی اعتماد دارم این سایت هست.
چون اینجا همیشه با قلبم هستم،ذهنم خاموشه.
استاد جونم امیدوارم روزی برسه که انقدر نتایجم بزرگ باشه که از نزدیک با شما صحبت کنم.
با هردوی شما.
امیدوارم که به زودی زود این اتفاق هم بیوفته
عاشقتونم💜
سلام عزیزم مبارکت باشه دختر
😍😍😍😊
کاملا مشخص بود اون مثال خوشگل رو از خودت نگفتی بلکه حس خوب و خدای درونت بهت الهام کرده و همین باعث کزده تا با استاد و مریم جون در حدی هم فرکانس بشی ک کامنتت رو بخونن جالبه من اومقدر ها کامنت نمیخونم خیلی کم ولی اون کامنت شما واسم چشمک زد همون هم برای مریم جون جالب بود😁😁😁
البته منم تو فایلی ک استاد با دوستاشون ملاقات داشتن ی کامنت گذاشتم چون دقیقا روز تولدم این فایل اپلود شد و من با دیدن یک کیک رو صفحه اول سایت سوپرایز شدم🤭😍
بعد کامنت گذاشتم ی جاش در مورد این گفتم ک شما قبلا با دوستتون هم سن میزدین الان 20سال جوون تر شدید برام اینو استاد دقیقا به شکلی ک من تو کامنتم گفته بودم ب زبون اورد😁😁🤩
این خیلی قشنگه ک کامنت هامون رو میخونن 😇خداروشکر
باز هم تحسین میکنم این احساس خوبتون رو 💓💓
سلام زهرا جان😍
ممنون از اینکه به کامنتهام ری اکشن نشون میدی
انقدر حست پاک بود که کامنت شما هم بابت همین جمله ای که نوشتی توی فایل کامنتها خونده شد
من وقتی این جمله رو در مورد تولد شنیدم گفتم این حرف زهراست که برای من کامنت گذاشته شه.
حتما این خواسته تو وجودت شکل گرفته
اگه ادم در مورد خواسته هاش مقاومت نداشته باشه به همین راحتی اجابت میشه
این یک الگو خوبه برای اینکه بگردیم دنبال اون حسی که این خواسته پشتش بود و ببینیم جنس حسمون چی بوده و بیایم اون و تو خواسته های بزرگتر هم اجرا کنیم.
به نظرم بزرگترین دلیل انجام شدن این خواسته،رهایی و عدم مقاومته
که متاسفانه ما توی خواسته هایی که برامون مهمه این دو تا اصل کمتر رعایت میکنیم
میتونیم تلاش کنیم که از این حس بیشتر استفاده کنیم.
💜
سلام مجدد به عادله ی عزیزم
واقعااااا همینه قانون جواب میده من یک ایرادی رو درونم پیدا کرده بودم که نسبت به خواسته هام احساس حسرت دارم و اونم ابشخورش از روی باور کمبود عزت نفسه و من حس حسادت تو وجودم زیاد بود
ولی اومدم تمرین کردم بجای حسادت تحسین کنم
قبلاوقتی استاد مثلا تو کلاب هاوس با بچه ها صحبت میکرد من میگفتم وای خوش به حالشون عجب نتایجی عجب فرکانس خوبی
ولی در مورد شما احساسم فقط تحسین بود و تحسین
حتی وقتی نوشتید من تجسم کردم استاد داره کامنتم رو میخونه اینقدر این خواسته تو وجودم شکل گرفته بود که منم گفتم پس میشوود و منم میخوام این حس رو تجربه کنم وقتی قسمت 159 رو باز کردم هرلحظه منتظر بودم کامنت من رو بخونن و واقعا هم باور داشتم این اتفاق میوفته و وقتی خانوم شایسته گفت زهرای عزیز نوشتن که…. و بعد تولدم رو تبریک گفتن استاد و خانوم شایسته یک احساسی داشتم که واااااااااااقعا انگار همین لحظه دوباره متولد شدم بال در آورده بودم خدایاشکررررت که دوتا فرشتههه روز تولدم من رو سوپرایز کردن از خوشحالی تو پوست خودم نمی گنجیدم
راستش من شما رو الگوی خودم قرار دادم انقدررر تحسینتون کردم انقدررر احساستون رو تجسم کردم که فکرشو کن کامنتت رو استاد بخونه چه حس قشنگی و بعد برای من هم اینجوری اتفاق افتاد من به خواستم وابسته نبودم خب میشد خوشحال میشدم نمیشد هم ناراحت نمیشدم و این دقیقاااا حرف شماست که میگید رها باش مقاومت نکن
تمام خواسته هامون همین جوری رقم میخوره
الان من درآمد حداقل بین 6 تا 9 تومن میخوام
مجردم 20 سالمه و همه بهم میگن تو دختری خرجت رو باید بابات بده میخوای چکار بشین درس بخون و فلان
ولی من اینو میدونم که اولا باید مولد ثروت باشم و درامد داشته باشم چون واقعا استقلالی که بهم میده باعث میشه عرت نفسمون بره بالاتر
دوما کاری که بهش علاقه دارم درس نیست و رشته ی مورد علاقم هزینه بر هست پس باید ورودی مالی داشته باشم یکی از درخواست هام اینه که از خانوادم جداشم و مستقل زندگی کنم من درامدم 3ونیم بود و به تضاد هایی برخوردم که باید پول بیشتری میساختم
من خیلی وقته این درآمد رو میخواستم اما نمیشد حتی تا یک قدمیش هم میرفتم تلاش هم میکردم اما بدست نمی آوردم چون تمام لذت و موفقیتم رو به این عدد گره زده بودم ولی وقتی اومدم پیش خودم گفتم حالا یا میشه یا نمیشه من این رو میخوام و مینویسمش و شکر گزاری میکنم که بدست اومده الان
تماس کاری دریافت کردم
البته تا قبلش هم 6تومن عدد زیادی بود برام چون من با 3ونیم درامد داشتم میگذروندم و خودم رو لایق عدد بیشتر نمیدیدم و میگفتم اصلا میخوام چکار من که نیازی بهش ندارم
یعنی با وجود تمااام این فایل ها و اموزش هاااا انقدرررر این باور های محدود کننده ریشه داره که من تا قبل از اینکه برم سر کار نفهمیده بودم تا این حد باگ مالی تو باور هام دارم من میگفتم خب مثلا بابام قانون باور ها رو نمیدونه که میگه زندگی سخته پول در اوردن سخته و واسه همین با زحمت و رنج و بی چولی زندگی کرده من که قوانین رو میدونم میرم میترکونم
ولی متاسفانه شاید تونستم کار راحت و درامد بیشتر نسبت به کارم داشته باشم اما انقدررر من از هزار نفر هزار بار شنیده بدم که پول در اوردن سخته که من کار رو ناخوداگاه برای خودم سخت میکردم
ولی مثلا منو شما هیچ بک گراندی راجع به این نداشتیم که واو چقدر کار نشدنیی و سختیه استاد کامنتمون رو بخونه !!! پس تو این زمینه تونستیم کن فیکون رو تجربه کنیم میخواهی میشود در جا خداوند اکسپت میکنه گ مرسی که زمان میزارید کامنتم رو مطالعه میکنید جواب میدید به من خیلی کمک میکنید که بتونم قوانین رو بهتر درک کنم
درود به استاد عزیزم و خانم مریم شایسته
ممنون و شکر گزار خداوندم که دقیقا مثل شما از سفرلذت میبرم اونقدر همه چیز خوب توصیف میشه انگار دقیقا خود من اونجام همه چیز تو این سفر عالیه تجربیات و نگاه به زیباییها و جاهایی که خود من فقط اسمشو شنیده بودم ولی الان همراه با شما دو بزرگوار میبینم خدا را صدهزار مرتبه شکر بخاطر وجود شما دو عزیز
سلام به همه ی همسفرانم
و دو انسان ارزشمند و دوس داشتنی
عاشقتونمممم
عاشقِ این خلاقیت توی خوندن کامنت ها شدم
هر قسمت یه ایده و روش جدید دارین و هرقسمت به ایده های بهتری هدایت میشید.
(میشود کارها آسان تر و راحت تر شود و نتابج بزرگ تر و بهتر)
برای من خیلیییی جذابه که استاد حرفاشو زندگی میکنه،هرسفرتون راحت تر و لذت بخش تر میشه تحسین تون میکنم استاد و مریم جانم.
عاشق ست کردن لباستون شدم من
چه قدر رنگ قرمز به هردوی شما میاد
چه قدر هرروز چهره تون شاداب تر و جوان تر میشه❤️
چه مناظر زیبایی من از پنجره ی استاد دیدم و لذت بردم، منو برد به جاده های شمال
وااااای من عاشق شمال و جاده های زیباشم
از خدای مهربونم یه سفر پاییزی میخوام با عشقم با احساس خوب،آرامش و شادی ولذت🥰
عاشقِ اینم که شما از دل هر تضادی یه ایده ی جذاب واسش دارید و ازش لذت میبرید
مثه نداشتن حمومم و شرایط ورزشی که یه باشگاه سراسری پیدا کردین، فووووق العاده تمیز
فووووق العاده مجهز و شیک با داشتن بهترین و تمیز ترین حموم ها و داشتن سرعت بالای اینترنت که کارهارو برای بارگذاری فایل ها روی سایت آسان تر کرده.
چه قدر لذت میبرم از اینکه شما دوتا خودتونین
راحت درمورد خودتون حرف میزنید و درهرشرایطی هستین به ساده گی فیلم میگیرین
من عاشقِ رابطه ی بین شما دوتا هستم و اون نگاه زیباتون بهم دیگه و اون عاشقتم گفتناتون.
الهی شکرت برای این سفر رویایی 🌱
سلام به استاد عزیزم و مریم جان
چقدر تجارب و حرفاتون برام جالب و پرمعنا بودن. مخصوصا مریم جان، اشاره شما به مهاجرتتون از بندر عباس به تهران و شروع کارتون با استاد و تصمیم گیریتون بدون ترس. همین که با قدرت به سمت جلو رفتین و یه کار جدید رو شروع کردین که در اون بقول خودتون هیچ تجربه ای نداشتین. این خودش یک اعتماد به نفس و تصمیم گیری قاطعانه میخواد. اینکه تو زندگی بتونی بر ترس هات غلبه کنی و ثابت نمونی. اینکه اگه شرایط، خیلی خیلی خوبی نداریم بازم تشکر و خداروشکر بگی و مطمان باشی که خدا بازم بهت نعمت میده. مریم جان این خودش برای من یک درس بزرگ داشت که بتونم مسیر زندگیمو بدست خود بگیرم و تسلیم شرایط و تصمیم گیری هایی نشم که تعلقی بخودم ندارن و بفهمم که به حرف قلبم گوش بدم و ذهنم رو کنترل کنم. مریم جان ازت ممنونم بخاطر حرفهای قشنگت تو این جلسه و ممنونم از استاد بخاطر اون صراحت و واقعیتی که بر زبانشون جاریه و انصافا من توی جایی غیر از این وبسایت تا بحال حس نکردم.
از دوستان مهربان در این سایت، هم ممنونم که اینقدر قشنگ توضیح میدن و راهنمایی و نظریات و تجربیاتشونو اینجا میزارن و یک درسی برای همه مون میشه.
شاد و سربلند و موفق باشین
با سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیزان دلم
و دوستان عزیزم
استاد عزیزم من خیلی کم متاسفانه کامنت میگذارم و هر دفعه فقط میام میگم که شما نمیدونید چطوری منو بیدار کردید ، از لحظه ای که بصورت اتفاقی در یوتیوب با شما آشنا شدم شخصیت من دگرگون شد ، با باورهای داغون من فقط زجر میکشیدم ولی بعد از اینکه به آموزش های شما تا حدودی عمل کردم به همون اندازه نتیجه گرفتم ، دیدگاهم کلا نسبت به جهان اطرافم و کل خلقت تقییر کرده ، الان من خیلی با گذشت ، آرام ، شجاع ، متوکل ، صبور و سپاسگزار و شاد شده ام و همواره سعی میکم که حفظ بشه
واقعا انقدر مسائل در زندگی من پیش آمده و من با توکل و ایمان و البته با کمک خدا حل کردم که نمیدونم کدوم رو بگم
اینجا فقط میگم که دقیقا یکسال پیش زمانیکه حتی دیگه غذا برای خوردن نداشتم ، همه ی لوازم منزلم رو چه بخشیدم و چه با پایین ترین قیمت فروختم و پا روی ترس هام گذاشتم و با توکل به الله خونه ام که متعلق به خوم بود رو خالی گذاشتم و هدایتی به جزیره کیش اومدم و رفتم رستورانی که در برنامه دیوار آگهی داده بود و مشغول به کار شدم ، میز جمع میکردم ، میزها رو تمیز میکردم و میچیدم و کف زمین تمیز میکردم و سرویس بهداشتی میشستم و در یک کمپ زندگی کردم بسیار غیر بهداشتی بدون امکانت و روزهای سخت رو فقط با خدا حرف زدم و کمک خواستم تا بعد دوماه ونیم مدیرت کل سایت که رستوران هم جزو اون بود به من پیشنهاد شد و چند ماه بعد از آن مجدد کلید های انبارهایی که هر انبار حدود ۳۰ میلیارد جنس داشتند به من دادند که انبار دار هم باشم و اینها لطف الله بود بعد از حدود ۱۰ ماه در یکی از بهترین و زیباترین محله جزیره یک سوییت رهن و اجاره گرفتم و اینها همون راه راستی که شما به من یاد دادید
من داستان زیادی دارم از موفقیت هام که در پیام و کامنت نمیشه نوشت فقط همچنان خودم رو در احساس خوب سعی میکنم نگهدارم و چالش ها رو بگذرونم و نتیجه ایمان و امید و توکلم رو خداوند به من داد و همواره خواهد داد
در پناه رب العالمین سلامت ، شاد و ثروتنمد باشید 🌺
عاشقتونم ❤❤❤
سلام سلام همگی سلام
واقعا لذت بخشه این ترکیب رنگها. چقدر پشت سرتان سبز و زرد هست. این پس زمینه با قرمز لباسهاتون فوقالعاده شده.
شنیدن کامنت های هم فرکانسی هام که قبلا خواندمشان حس متفاوتی دارد. تهران هوا ابریه. صبح یک عالمه ابرهای فلوریدایی داشت و چقدر درختها خوشگل تر میشن. انگار یه آرایش دیگه ای دارن در این هوا.پاییز عاشق،🍂🍂منم عاشق،خدا هم که هست دیگه چی میخوام.
استاد من که مستم بخاطر قانون ، بعد می یایم این فایلها را میبینم مست تر میشوم.یعنی سرخوش میشم عجیب.انگار دنیا رو بهم دادن. خدایا شکرت.برای این همه فراوانی و زیبایی.
دیگه از گارد ویژه نمی ترسم.صبح که میبینمشون توی ذهنم میگم خوشگل کی بودین شماها.😄چقدر امنیت خوبه. حتما هدایت میشم به جایی که امنیتش بیشتره💫.اینجوری زاویه ی دیدم را تغییر میدم.قسمت باشگاه رو تقریبا هر روز میبینم. خیلی انرژی میده بهم. بخصوص چون از اردیبهشت برای رسیدن به یکی از هدفهام در راستای سلامتی و شغلم دارم جدی ورزش میکنم و باشگاه میرم انگیزه هامو بیشتر کرده برای مهاجرت به امریکا. چقدر احساس لیاقت و شایستگی میده.خدایا شکرت برای قوانین تغییر ناپذیرت و ثبات و نظمی که در جهان هست.
خانم شایسته جان شما یک کتابین که صدبار هم خوانده بشید کمه. از بهترین الگوهایم هستید.اندازه ی استاد تحسین تون میکنم. دوستتون داررررررم😊دوست دارم زندگی رو🙂🙂🙂ناامید نمیشم.چون واکنشی نیستم دیگه.دوست دارم زندگی رو.
سلام استاد ارزشمندم و مریم جان بینظیر
دو الماس و بهتره بگم دو جفت باشکوه و بینظیر ( دوستتون دارم )
اول از همه خدای عالم و فرمانروای مطلق زندگی ام رو شاکرم که چنین استادی دارم و یک *نکته مهم همین الان بگم
در مسیر شاگردی و استادی؛
شما و مریم جان لازم و ملزوم هم بودین و هستین
بودن شما به این کیفیت کنار هم
۱. در من خواسته اینکه شاگرد به حقی باشم و درسهامو خوب یاد بگیرم
۲. همراه و همدل خوبی برای خودم باشم
۳. درست مفاهیم رو بفهمم و درک کنم همونطور که هستن ✔🍀😊
چون خوده شما استاد عزیزم در این مهارت ،درک درست قوانین زندگی بسیار کار بلد و خبره هستین یعنی ماهر شدین
و مریم جون عزیز من که خیلی دوستش دارم 😍😍🤗
از اونجایی که یک همراه شایسته در کنار شماست مثل شما به قوانین عمل میکنه
از هردوی شما همزمان می آموزم
۴. ششدونگ حواسم رو به خودم بدم
و روی باورهای بنیادیم بهتر و دقیقتر کار کنم
تا اونچه از رابطه و پول و رشد و پیشرفت میخوام وارد زندگیم بشه
استاد نازنینم سریال سفر به دور آمریکا باورهای درستی در مورد این سرزمین پهناور و زیبا در من ساخته
قدردان شما و خدای شما هستم
و از مریم جان سپاسگزارم که با ضبط همون فایلهای اولیه سفر به دور آمریکا تا به الان
و با اون اشتیاقی که داشته برای اینکار
اشتیاق رو در من هم شعله ور کرده
و این خاصیت بودن در مدار و مسیر عشق و فراوانیه
در این سفر شما که همزمان مصادف شده با تصمیمات و اقدامات جدیدم در این فصل زندگیم
یک نکته مهمی رو شما استاد ارزشمندم گفتین که برام من شاه کلید شده 😍😊🍀
و اون این که من از خدای عالم شادی و لذت و تفریح و رشد و پیشرفت میخوام بدون این که مسیری رو تعیین کنم و تنها این بخوام که مسیرم هموار و آسان باشه
وآی استاد من
شما و مریم جونم سفرها داشتین
تصاویرها از افکار و احساساتتون به تصویر کشیدین
چه سفرهای درونی خودتون با دنیای درونی خودتون داشتین
که حاصلش الان در این لحظات تصاویر و عملکرد هردوی شما فرشته های رب منه
این سفر بینظیره خیلی بکر و تازه تر از سفرهای قبلیتون
چرا ؟
چون این حاصل احترام هردوی شما به قانون تکامله
هربار سفرهای شما کاملتر میشه
کامل از چه نظر ؟ از این جهت که هر بار آزادی زمانی و مکانی بهتر و بیشتری رو تجربه میکنین
هر بار لذت بیشتری رو تجربه میکنین
چون باور قلبی شما اینه که به درسترین زمان و مکان هدایت میشین
و این امر به وضوح و شفافیت حاصل شده
ذهنی که فارغ از نتیجه باشه
ثمره اش همین دیگه 🙂😊😘😘😘😘😘 الهی صدهزار مرتبه شکر
خدایا شکرت که چنین فرشته هایی در زندگی ام وجود و حضور دارن یگانه معبودم شکرت
هر دوی شما انسانهای آرام و متین و منعطفی هستین و این هم حاصل صلح درون شماست
انتخاب وسائل لازم و از هر جهت دقیق برای سفر تیز بینی و زکاوت و باهوشی مریم جون
در انتخاب امکانات سفر
فهم و درک شما و هوشمندی و درایت شما و از همه مهمتره صفت دارندگی شما که با جان و دلم از وهاب عالم خیر عظیم براتون میخوام
تماما علتی شده که این سفرتون رو به این شکل تجربه کنین
از شما هر بار متعهد بودن رو می آموزم
از خدای خودم سپاسگزارم بابت ایده های خلاقانه ای که به شما و مریم جون میده
و چقد شماها لایق و سزاوارین که بلافاصله و در سریعترین زمان ممکن اونها رو به عمل تبدیل میکنین
همون ایمان ابراهیمی
خدای من استاد توحید رو از شما یاد گرفتم
وقتی قبل از سفر گفتین
تمرینهای ورزشی رو در طی مسیر سفر
به شکل هدایتی انجام میدین و میرین و خودتون رو به هدایت الله یکتا میسپارین
بعد در فایل بعدی شما توی یه باشگاه بدن سازی با بهترین کیفیت با امکانات لازم برای اونچه که شما میخواستین فراهم شد
الله اکبر
سبحان الله لا معبود سواک
😢😢😢😍😍😍
جزء به جزء سفر شما پر از حرفه
آخه من چی بگم
توصیف شما از خدا از این سیستم
طوری در زندگیتون گسترده اس که زبانم حقیقتا قاصره از بیانش
به قول خودتون فقط میشه حسش کرد
این ظرف جدید و خدای نو و تازه و بکر
در چهره جوان و شاداب هر دوی شما هویداست
در سلول سلول شما
در تغییر فیزیکی اندامتون
الله اکبر
الهی شکرت خدای من
استاد صدای شما خوش ترین صدای زندگیمه
البته صدای خدای شماست که با خدای من در ارتباطه
اصالت از آنه اوست
و من قدردان وجود گرانقدر شما هستم
که فرکانس صدای شما همراستا با این سیستم عظیمه
دل رو آرام میکنی فکر رو آزاد میکنی
قیل و قال میره کنار
داروی هر روز منی استاد
نفست حقه
خودت هم اینو خوب میدونی
با هربار به تصویر کشیدن زندگیت این ریتم زیبای زندگی
من به دنیای وسیعی هدایت میکنی
نه تنها دنیای من بلکه دنیای تموم دوستای گلم و دنیای این خانواده بزرگ عباسمنش رو بزرگتر میکنی ما رو وصل به فراوانی کردی
خدای من از طریق شما منو هدایت میکنه
با بودنت جهان رو جای قشنگی برای زندگی کردی
الهی شکر به وجود و حضورت استاد نازنینم
الهی شکر به وحود و حضورت مریمی زیبا و دلنشین
استاد؟؟ با پیروی از قوانین و احترام به سیر رشد تکاملی ام
قدمهامو برای مهاجرت برداشتم
و هر چی که جلوتر میرم درک میکنم که کانون توجه خودم رو روی اون قدمی که سهم منه باید بزارم و اون یادگیری زبان انگلیسیه
تا بتونم خودم رو برای دانشگاهها اروپا و آمریکا ارائه بدم چون به تواناییهام ایمان دارم
خب این قدم منه در راستای اونچه حرفه و علاقه ی منه
و صدالبته که دست خدا رو باز میزارم
و از مسیر لذت میبرم و اجازه میدم خدا کار خودش رو بکنه و هدایتم میکنه
استاد جانم این سفرت مثل یه الهام برای من بوده یه وارده روحانی
و من میپذیرمش و تسلیمشم
بازم میگم کلید دادی بهم
و اون اینکه ازش شادی و لذت و عشق و رشد و پیشرفت بخوام
زبان میخونم برای لذت بردن از مسیر
من چه میدونم شاید راه های دیگه ای باشه
برای اونچه در دلم هست و مشتاقشم
اینکه توی هاروارد هوش هیجانی بخونم
فقط میدونم باید در جاده شادی و لذت و دیدن فراوانی ها باشم
خودش میدونه کی و کجا بهم بده
این منم که همواره باید آماده باشم
استاد خواسته ام این که روزی مثل آزاده طیبی
همو ملاقات کنیم
و تو شاد بشی
چون همیشه میگی که از افرادی از شاگردهایی که نتیجه توی دستاشونه خوشحال میشی 😍😊🤗🍀🍀
انگیزه های درونی من لطف و عنایت رب منه
و من با جان و دل قدر داشته هامو میدونم
قدر تو رو میدونم استاد زیبا و نازنینم
سفرت زیر سایه الله یکتا خوب و خوش
عاشق جفتتون هستم
خدایا بر من و عزیزانم آسان کن آسانی ها را
دل ندارم تموم کنم ☺
سفرت مثل نفس کشیدنه هر گوشه اش یه نفس تازه و یک حرف داره
چقد آخه تو وسیع هستی انسان شایسته
استاد جان من 🍀🍀🍀
بنام جان جانان
سلام و درود به اعضای خانواده ام در این سایت مخصوصاً استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته بزرگوار.
قدردان استاد عباس منش و خانم شایسته بزرگوار هستم بابت اینکه ما رو همسفر خودشون کردن و همچنین قدردان دوستان عزیز همفرکانسیم . دوستان عزیزم ازتون ممنونم که اینقدر عالی و ارزشمند روی خودتون کار میکنید و با ورژن بهتری که از خودتون ارائه میدین و کامنتهای ارزشمند تون دست و زبان خداوند میشید برای راهنمایی به بقیه دوستان و اثبات باور اینکه میشود، اگر یه نفر تونسته پس همه میتونن.
سپاس از خانم شایسته بزرگوار که کامنت منو خوندن و سپاس از استاد عباس منش عزیز که در خصوص کامنت من توضیحات تکمیلی ارائه دادن.
خدا رو شاکرم برای هر لحظه و هر ثانیه از عمرم که در مدار هدایت های توحیدی این سایت هستم.
امروز توی مسیر جاده ساحلی بوشهر از جاده تنگستان عبور کردم، یه جایی زدم کنار و از یه کوه رفتم بالا
بالای بالای بالا.
تو اوج تا چشم کار میکرد اطرافم کوه و دشت بود. و صدای سکوت و آرامش و تنهایی. من بودم و جان جانان…
الان بهتر میتونم درک کنم چرا موسی پیامبر ، محمد و ابراهیم علیه السلام برای مناجات میرفتن توی دل طبیعت و یا کوه و غار. حتی استاد عباس منش خودمون هم تنهایی رفتن توی آرامش و سکوت طبیعت برای نوشتن کتابهای ارزشمند شون.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
دوستان عزیزم، از درگاه جان جانان رب العالمین جان عزیز برای همه شما عزیزان درخواست سلامتی و آرامش و امنیت و ثروت و فراوانی نعمت ها رو دارم.