سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 1+160

سلام به خدای عزیزم که مرا هدایت میکند به سمت بهترین ها به سادگی وزیبایی وفراوانی

سلام استاد خوبم ومریم گلی

خدای من جای ما بچه های سایت خالی بود تو جمع شما

چقدر خودم را حس کردم کنارشما که دارم می‌شنوم حرف های شمارو

کاش بودم وشما را بغل میکردم و میگفتم شما هم زندگی مرا تغییر دادید

خدا چقدر قشنگ هدایت می‌کنه انسانها را بدون هیچ مرزی فقط با تغییر باورها وفرکانس نجواهای ذهن را تبدیل به شدن می‌کنه

چقدر حسم عالی شدتا این قسمت رو دیدم از ساعت ۵صبح منتظر این قسمت بودم همش میگفتم دیدار با استاد را این قسمت میذارن

خوش به حال دوستانی که تونستند بیان ولذت ببرند

احساس کردم اومدم پیش شما واشک میریزم ازشوق دیدن شما

مثل همیشه خودتون بودید وراحت مثل پشت دوربین صحبت کردید

این شخصیت شما رو خیلی دوست دارم که مثل انیشتین رفتار میکنید که خودش بود

چقدر صحبت های شما عالی بود چه هوایی چه بچه های عالی که نتیجه گرفتند ولیاقت بهترین جا رو دارند

انگار برام باورپذیر شده که میشه همه چیز به راحتی با هدایت خدا انجام بشه اگر ورودی هام را کنترل کنم به آموزه های استاد با دل و جان گوش کنم چون الگوی من هستید دررسیدن به هر چه که می‌خواین واین من رو قوی تر می‌کنه و انگار سرم را بلندتر ومحکم ترم می‌کنه که میشه

اگر برای استاد شده پس میشه فقط دنبال کاری برو که عاشقشی

استاد این قسمت سوال درثروت دو و قانون آفرینش برام یه باگ گنده بود که هیچ وقت نمی پرسیدم که چطور میشه از این ساده تر ازاین بهتر ازاین پرسودتر درآمد بدست آورد برخلاف بقیه انسانها

اصلا برام خیلی سخت بود که سوال بپرسم

چون ازبچگی اجازه پرسیدن نداشتیم الان میبینم با پرسیدن از درونم جواب میاد خدای درونم قشنگ جواب میده قدم به قدم بهت میگه اول میگه برو این کار رو کن دیگه هیچی نمیگه رفتی و انجام دادی وحرکت کردی بقیه اش هم میگه اگر ایمانت را نشون ندادی دیگه هیچی نمیگه همون چشمه الهام است که خشک میشه

استاد. اینقدر این چند روز کارکردم روی ذهنم که چطور درآمدم را افزایش بدم که به خدا جواب اومد اینقدر راحت به دفعه گفت برو مغازه بزن وبا اینکه مقداری از پول رو نداشتم رفتم وحرکت کردم وازخودم شروع کردم وجور شد

استاد من از وقتی که باشما وقبل ازشما با گروه عرشیان فر آشنا شدم می‌نوشتم سپاسگزاری میکردم اول فقط لفظی بود هیچ حسی نداشتم به گفتن ونوشتن نعمت های که داشتم بعد کم کم عاشق سپاسگزاری شدم اولش ده تا از نعمت ها رو نوشتن برام سخت بود بعد کم کم یه صفحه دوصفحه نوشتم

نزدیک ترین فرکانس به خدا سپاسگزاری هست ونعمت ها رو افزایش میده

استاد جان فانوس دریایی برام معجزه کرده هرروز ساعت ۵به شوق این فانوس دریایی بلند میشم وبعد سپاسگزاری ودفتر خواسته هام

مکتوب کردن که در قرآن اومده وبرام حجت است که هرچه می‌نویسم میشه

استاد فایل های شما رو شب میذارم تو گوشم ومیخوابم وجوابم را در خواب ها میگیرم ویه سوال خیلی درگیرم کرده بود .جوابش را میخواستم ازخدا

چندشب پیش خواب دیدم که بخش اول ثروت دو قسمت آخرش رو مبخوندید وزیر مکتوب کردن خط کشیده شده بودوایمانم به حرف هاتون بیشترشد که باید بنویسم ومکتوب کنم

انگار مثل بچه هایی که اومده بودند من هم دارم صحبت میکنم ولی با نوشتن

ایمان دارم که من هم از نزدیک شما رو میبینم ولذت میبرم ازدیدن شما ومریم جونم

چقدر مکان زیبایی بود اون پارک خدای من همه چیز عالی

خداوند مارا در بهترین مکان و زمان ودرمیان شرایط وافراپ درست هدایت می‌کنه وچقدر همه چیز رویایی بود

بسیار لذت بردم ازاین قسمت وبچه هایی که مهاجرت کردند وجسارت نشون دادند آفرین

خدارامارا هدایت کن به سمت بهترین افراد و بهترین مکان و بهترین استاد.