سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 1+160 - صفحه 28

467 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2201 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو مهربانم

    سلام به تک تک دوستان هم فرکانسی ام در خانواده بزرگ و صمیمی عباسمنش

    خدایا شکرت برای اینکه با استاد عباسمنش آشنا شدم.

    خدایا شکرت برای بودن در این سایت و فضا و اتمسفری که منو هربار رشد میده، مکانی که به من کمک میکنه تا خوب زندگی کنم و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کنم.

    خدایا شکرت برای وجود تک تک آدم ها و دوستانی که وجود دارند تا ازشون انگیزه بگیرم، ببینیم و باورهام قوی بشه کــــه مــــیـــشـــود💪

    برای اونا شده پس میشه برای منــم مـــیشه هرآنچه اونا تونستن و شده. منم میتونم داشته باشم، تجربه کنم.

    خدایا شکرت برای همه ی اتفاقات و آدم ها و دستان خداوندی که منـــو درمسیر توحیدی عمل کردن، ساختن باورهای توحیدی کمکم میکنن تا در این هیاهو به بیراهــه نروم.

    چقدر این فایل رو دوست دارم، چقدر حس این فایل بالاست، چقدر فرکانس شادی و عشق این فایل و جمع رو میشه حس کرد، چقدر دوست دارم بارها و بارها بازم ببینم و تصور کنم. چقدر این لحظه رو دوست دارم چقدر این اتفاق در درون منو بیشتر برای حرکت و رسیدن به خواسته هام شارژ میکنه.

    چقدر از این فایل میشه باورها رو قوی تر کرد، چقدر میشه حال خوب و حس خوب و سوختی برای ادامه مسیر گرفت.

    خدایا شکرت که برای بارها میتونم ببینم.

    خدایا شکرت برای اینکه با اینکه اونجا نبودم اما اون روز دورهمی همه ی فکر و خیالم اونجا بود و چقدر خداروشکر میکنم که در فرکانس دیدن این دورهمی و این اتفاقات ارزشمند هستم.

    دیدن استادی که سال ها با تصویرش، با صداش، با حرف ها و مسیری که باز کرده زندگی میکنی و بعد میشه این اتفاق بیفته، این ایده اجرا بشه و از نزدیک استادت رو ببینی و در آغوش بگیری و با نتیجه هات و حضورت در اونجا ازش قدردانی و تشکر کنی، برای خودم این آرزو و خواسته رو خیلی خیلی میخوام، برای هرکسی که دوست داره این اتفاق رو تجربه کنه و این احساس رو تجربه کنه از خدا میخوام.

    خدایا چقدر خوبه وجود مریم جان عزیز، همراه و عشق شایسته استاد که فیلمبرداری میکنه و عشق میده و عشق میپاشه و عشق رو منتشر میکنه واقعا ازت سپاسگزارم مریم شایسته عزیزم.

    خدایا با تماس تصویری میشه با استاد صحبت کرد.

    خدایا چقدر باحال بود اون دوست عزیزی که دفترش رو باخودش آورده بود و باعث شد استاد جان درباره نوشتن، تمرین انجام دادن صحبت کنه.

    خدایا چه سفری شده، چه دیدارهایی شده،.

    دم اون دوستـــی که سه هفته هست اومده آمریکا گـــرم

    دم اوت دوستـــی که سه ماه هست که اومده آمریکا گـــرم.

    خدایا چقدر خوشحالی

    چقدر شادی

    چقدر عشق

    چقدر اقدام های عالی

    چقدر…..

    بارها بارها سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم برای این همه از همه از شما و ازخداوندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    Ali reza nasabi گفته:
    مدت عضویت: 2078 روز

    سلام سلام . سلام به استادم ، به خدای استادم ،به خانوم شایسته عزیز و به همه ی عزیزانم در این سایت الهی .

    واقعیتش اینه که من همیشه اگر گردهمایی از ایرانیان آمریکا میدیم یا میشنیدم (البته الان آگاهانه نه میبینم نه میشنوم )همه وهمه روی موارد منفی تمرکز داشتند ولی اینبار با هدایت خدا و چشم گفتن استاد به هدایت الله این گردهمایی یکی از زیبا ترین ، مثبت ترین و انگیزه بخش ترین های ایرانیان آمریکا بود و خدا میدونه که تا چند سال اثرات مثبتش می‌ماند. خیلی خیلی خوشحال شدم دوستی رو دیدم که استاد با ذوق و شوق در برنامه نتایج دوستان از دستاوردهای بزرگش صحبت کرد و این بار هم به صورت حضوری برای حضار از تجربیات قشنگش از دریچه چشمان و ذهن زیبا بینش صحبت کرد و قله های جدیدی رو برای همه ترسیم کرد واقعا تحسینش میکنم بخاطر اینکه با دیدن زیبایی های لس آنجلس و نشون دادنشون به استاد حتی نظر ایشون رو هم در مورد اونجا عوض کرد آفرین به تو (نان پدر ، شیر مادر حلالت دلاور ) . من هم اسم آمریکا رو عمری کار شنیده بودم ، اما از وقتی با استاد آشنا شدم و محدودیتهای ذهنم رو کمرنگ کردم و فهمیدم که باید اول توی کشور خودم به رفاه و آسایش کامل یا به قول استاد آزادی مالی ،مکانی و زمانی برسم بعد اگر خواستم به یه کشور دیگه مهاجرت میکنم نه فرار میکنم، نه پناهنده میشم . نظرم نسبت به آمریکا و مهاجرت عوض شد . و بعد از آشنایی با آموزه های استاد برای دومین بار مهاجرت کردم اما اینبار من دنبال مهاجرت نبودم بلکه بخاطر خودم و بخاطر تخصصم از من درخواست شد که مهاجرت کنم . استاد در مورد نوشتن مواردی که باخاطرشون شکر گذار هستیم صبح و شب گفتن ، من سعی میکنم شکر گذار باشم اما الان مصمم شدم که هر روز بنویسم و استاد کار رو راحت کرد که حتی چند خط بنویسید کافیه من فکر میکردم حتما باید حداقل یکی دو صفحه بنویسم که خودم راضی بشم اما الان همون چند خط هم خوبه چون مینویسم و حالم خوب میشه و تمرکزم میره روی داشته هایی که بابتشون قدر دانم . ممنونم استاد خوبم .

    در پناه ربّ العالمین شاد و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    زهراء گفته:
    مدت عضویت: 3475 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام سلام

    سلام استاد عزیزم و استاد بزرگوار

    سلام به همه ی دوستان

    این فایل یک تاثیر شگرف روی من داشت که میخاستم بنویسم

    وقتی پلی کردم چند دقیقه که گذشت دیگه نمیتونستم اصلا بشینم استاپ کردم و پاشدم اصلا از شدت هیجان انگیزه نمیتونستم بشینم یک نیروی بزرچی در وجودم شکل گرفت

    شروع کردم با خودم حرف زدن گفتم ز را ببین ببین این ادمهارو همت کردن متعهدانه کار کردن و هنوز کار میکنن حرکت کردن اونقدری که از ایران اومدن امریکا و ساختن ساختن زندگی که میخاستن.ببینشون چقدر پیشرفت کردن

    و چقدر ارامش در وجود این محفل احساس میشد که حاصل ایمان و توحیده

    و چقدر این دوستان و در راس اونها استاد و مریم لطیف دوست داشتنی و در صلح بودن

    اینها خودشون بودن بی هیچ نقابی

    چقدر اخلاق استاد خوبه هم باوقار و هم متواضع و خیلی تاثیرگزار

    ماشالله

    این فایل باز به من یاداور شد که این تمرینات این مسیر نتیجه میده اگه سفت و سخت بچسبی

    و این فایل به من نهیب زد که پاشو مجدّانه و متعهدانه زندگیتو بساز اونطور که میخای

    خدایا شکر

    بارها و بارها باز باید ببینم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    فاطمه ابراهيمي گفته:
    مدت عضویت: 1977 روز

    سلام به همه ، استاد سلام مریم عزیز سلام

    خدایا شکرت ، مرسی استاد که این جلسه رو برقرار کردین ، من‌که نبودم ولی کاملا درک میکنم حس اون افرادی که اونجا بودن ،

    وای اونی که ۳ هفته اومده بود امریکا تازه ،

    چقدر آدم خوش بخت اونجا بود ..

    ادمای موفقی که عمل کردن و نتیجه رو دیدن،

    خوش ب حال بعضیاشون که به آسونی تونستن ،

    اون جواهر فروش که در عین این که آدم موفقی بود با خدا هم بود ،

    اینا همون چیزایی هست که ما باید ببینیم که میشه میشه آدم هم خیلی سطح بالا و خفن باشه هم با خدا ، کی گفته این دو تا از هم جدا هستن

    اون سوالی که مطرح کردین که همش برای انجام هر کاری ، میپرسید : چه طور راحتر میشه؟ چه طوری آسون تر میشه ؟

    خیلی مهم ‌ و جالبه بهش فکر نکرده بودم

    بعد از دیدن این فیلم هم کمی ناراحتم هم سپاس گذار ،

    ناراحتم که میگم پس من چی من کی میتونم یه روز موفق بشم و بگم …

    از طرفی هم خوش حالم که میگم ببین شده برای توام میشه حستو خوب نگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    لیلا سلامتی گفته:
    مدت عضویت: 1063 روز

    سلام استاد نازنینم سلام ب دوستان هم فرکانسی ک آنقدر راحت و غیرتمندانه ب سمت شما هدایت شدن

    استاد با دیدن این فایل و شنیدن نتایج دوستان بی وقفه اشک از چشمام جاری میشه😭😭😭

    چقدر قشنگ اون دوستمون گفتن ک وقتی رفتم سفارت ب خودم گفتم اگر عباسمنش تونسته پس من هم میتونم

    استاد آنقدر ذوق زده هستم آنقدر حرف دارم اما دیگه نمی تونم بنویسم

    خدایا شکرت بابت این همه نتایج این همه رضایت لبخند قشنگ بچه ها آنقدر صداقت جاری هست ک تو قلبم نفوذ. میکنه

    😭😭😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    محمدجواد امیرآبادی گفته:
    مدت عضویت: 1039 روز

    سلام و درود بر استاد عزیز و خانم شایسته عزیز

    و تمامی دوستان خوش قلب

    من واقعا از این همه لطف و محبت خداوند سپاس گذارم که این همه زیبایی رو در مسیر من و همه دوستان قرار میدهد

    من یک نتیجه خیلی جالب از همین فیلم های سفر به دوره آمریکا داشتم این بود که من خیلی دوست داشتم به سفر برم و همچنین سفر با هواپیما ولی من مدرسه داشتم و از اون جایی که امسال هم انتخاب رشته من هست و خیلی سال حساسی نسبت به سال های قبل به شکلی ناگهانی

    و خیلی خیلی عجیب موقعیت به وجود اومد که

    من به همراه مادرم رفتیم به سفر که هر دوتا با هواپیما رفتیم و اولین بارم بود که با هواپیما سفر کردم و خیلی خوشحالم که تونستم یکی از بی نهایت خواسته هام رو برآورده کنم

    و بگم فقط کافی اون خواسته ای که داری بر آن تمرکز کنی و همه چیز برات فراهم میشه

    اینشالله با ایمان به خداوند و تلاش به آمریکا من و همه دوستان هم فرکانس سفر کنیم و با استاد عباس منش ارتباط برقرار کنیم

    خیلی سپاسگزارم خداوند و مادر و پدر عالی و استاد عباس منش و خانم شایسته و همه دوستان که تلاش می کنند به موفقیت برسند

    در پناه خداوند بلند مرتبه و مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    مهدی حکمتی گفته:
    مدت عضویت: 1796 روز

    سلام میکنم به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته و تمامی دوستان ارزشمندم

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت این اتفاق زیبا، چقدر احساس خوبی پیدا کردم بابت این دورهمی، انگار منم اونجا بودم، میدونم میرسه یه روزی که شما رو از نزدیک میبینم استاد جان

    نوشتن معجزه میکنه، هر روز که از خواب بیدار میشیم  بنویسیم دوست داریم اون روز چه اتفاقاتی برامون بیفته و سپاسگزاری کنیم

    باید بریم توی مسیر علاقه‌مون و الگوهایی که توی اون زمینه موفق شدن رو پیدا کنیم، همین . . . دیگه کاری نداشته باشبم که از چه مسیری موفق شده، مسیرها متفاوته، خدا ما رو از هر مسیری که مناسب ما بدونه هدایت میکنه

    خیلی ممنونم اول از خدا و بعد از شما استاد و خانم شایسته‌ی عزیز بابت اینکه این فایل رو برامون آماده کردین و این جمع حال خوب کن و دوست داشتنی شکل گرفت

    ان‌شاءالله به فضل خدا همیشه همگی شاد و موفق و خوشبخت باشیم

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت🙏❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    barone paeizi - rosa گفته:
    مدت عضویت: 3082 روز

    امروز یهو به سرم زد که سایت رو باز کنم و چیزی که نظرم رو جلب کرد این بود.

    «یه تصویر از آدم‌های با صورت‌هایی خندان و حضور استاد و مریم جون بین اون‌ها.»

    می‌دونستم که استاد تو سفر هست ولی چون به‌تناوب سایت رو چک نمی‌کنم نمی‌دونستم این جمع شدن برای چی هست.

    فقط یه کلیک برای هدایت شدن به صفحه مربوطه فایل کافی بود.

    فایل رو پلی کردم و دیدم.

    جمع شدن افرادی که از آموزه‌های استاد تو مسیر درست هدایت شده بودند. اینکه چه جوری دور هم جمع شده بودند زیاد تو اصل قضیه فرق نمی‌کند. قشنگیش این بود که عده‌ای تونسته بودند استاد رو از نزدیک ببین.

    بغض گلوم رو فشرد. چه حس قشنگی. اشکم دراومده بود.

    با خودم گفتم: رویا تو هم همچین خواسته‌ای داری مگه نه؟

    اولین نفری که دیدم هم‌صحبت با استاد بود یه رویای دیگه بود که از ذوق دیدن استاد اشکاش جاری بود. حتی نمی‌تونست راحت صحبت کنه. انگار که من بودم.

    با خودم نجوا کردم: «رویا، تو هم تجربه این موقعیت رو می‌خوای دیگه؟؟ باور کن می‌تونی»

    تصویر بعدی دختری بود که با لبخند زیباش انرژی رو از طریق این امواج بهم رسوند. دفتر به دست کنار استاد بود و می‌گفت که ایده‌هاش رو نوشته و به خودش تعهد داده که ثروتمند‌ باشه.

    چقدر ثروتمند بودن خوبه؛ مثلاً تو جنبه مالی که نه‌تنها محتاج کسی نیستی حتی می‌تونی به بهترین شکل به دیگرون ببخشی.

    تو جنبه احساسی که به دیگران محبت کنی.

    تو جنبه دانش و آموزه‌ها که به دیگرون هم یاد بدی و …. تو همه جنبه‌های دیگه ثروتمند باشی.

    ثروتمندبودن، غنی بودن واقعاً حس خوبیه

    و چقدر اون دختر خوش‌لبخند با اون دفتر خوش‌رنگش که می‌دونم صفحه‌به‌صفحش چیزای قشنگ توش نوشته چقدر حس خوب بهم داد و یه حس قشنگ‌تر بودن دست‌خط استاد تو یه برگه اون دفتر.

    حس کردم اون دفتر، دفتر خودمه و چقدر این حس شیرین بود.

    به خودم گفتم: «رویا تو چقدر وقت برای نوشتن می‌ذاری. تو که قدرت نوشتن رو قبلاً دیده بودی. پس بازم ادامه بده. یه جایی یه روزی همه این خواسته‌ها جواب می‌ده.»

    برای همین دوباره قلم به دست گرفتم و بنویسم مثل اون دختر زیبا با اون لبخند زیباش و اولین چیزی که خواستم برام اتفاق بیفته دیدن استاد از نزدیک بود. فقط اینکه باید تلاش کنم تا فرکانسم رو تغییر بدم تا برسم به اون حدی که بتونم استاد رو ببینم.

    با خودم نجوا کردم که: «رویا تو می‌‌تونی. این لحظه. این حال. این شرایط. این اتفاق‌ها رو نبین. این حقوق پایه وزارت کار رو نبین که نمی‌دونی باهاش کجای زندگیت رو سروسامون بدی که حتی برای رفتن یه مسافرت خیلی کوتاه هم هی دودوتا چهارتا می‌کنی که مبادا از جای دیگه کم بیاری. اینا رو نبین که اینا همشون یه سده. یه سده در برابر خواسته‌هات. وقتی بخوای و این آرزو در دلت افتاده پس قراره اتفاق بیفته؛ و می‌افته؛ و به جایی می‌رسی که هیچ‌کس باور نمی‌کنه جز خودت. چون به خدا و به چیزهایی که گفته ایمان داری.»

    فیلم رو پلی کردم که ادامه‌اش رو ببینم.

    استاد با یه پسری خوش‌وبش کرد که خوشحال بود از دیدن استاد و جمله استاد که «آقا 3 هفتس اومده آمریکا»

    خدای من. تو کی این خواسته رو برای خودت بولد کرده بودی که سه‌هفته‌ای جواب داده. نرسیده به آمریکا این اتفاق برات افتاده؛ و دقیقاً همون لحظه که این جمله از ذهنم گذشت خانم زیبایی گفت «شما فرکانست خیلی خوبه. من 3 ساله اومدم و الان به این خواسته‌ام رسیدم.»

    : «رویا تو هم می‌تونی. این اتفاق برای تو هم دور نیست….»

    و باز یه خانمی که 3 ماه اومده بود امریکا. چقدر خوشحال، چقدر راضی. فقط سرنخ‌ها رو دنبال کرده بود و رسیده بود.

    در ادامه صحبت‌های استاد برام جذاب بود:

    اینکه دنبال بیزینسی برم که توش علاقه دارم و یه الگو پیدا کنم که تو همون کار موردعلاقه من داره موفقیت کسب می‌کنه؛ و مدام این رو برام بولد کنم که از کاری که موردعلاقم‌ هست می‌شه پول ساخت و درآورد.

    به دیگران و حرف‌هاشون توجه نکنم که این چه کاریه و امکان نداره جواب بده یا مگه می‌شه ازش پول ساخت.

    شاید اوایل کمی سخت باشه اما از یه جایی به بعد جهان منو تو مسیر درست قرار می‌ده. مثلاً‌ آدم‌هایی که سر راهم میان با ورودی‌های مناسب که باعث می‌شن ایمانم نسبت به درست بودن اون قضیه قوی‌تر بشه.

    * برام جالب بود که استاد با این همه مثبت‌نگری وقتی وارد اون ایالت شده بودند و می‌تونستن مثبت خلق کنن باز به حرف عرشیا اعتماد کردند و ـ بابت نگاه مناسب عرشیا و بالا بودن پذیرشش درباره عالی بودن اون منطقه ـ تجربیاتی متفاوت‌تر و زیباتر رو جذب کردند.

    و چه جالب که استاد این قضیه رو به تمام مسائل دیگه زندگی ارتباط دادند که می‌تونیم ازش الگوبرداری کنیم.

    واقعاً درسته این قضیه. کافیه کمی دقت کنیم. به این حرف استاد پی می‌بریم و کامل می‌پذیریم. اگه از ورودی‌های ناخوشایند اخبار ناخوشایند دریافت کنیم؛ اگه روی اون‌ها تمرکز کنیم قطعاً هرچی پیش‌میاد نتایج ناخوشایند به همراه داره؛ اما اگه با دید باز و مثبت و از ورودی‌های مثبت اتفاقات رو ببینیم همه چیز‌های خوب پیش میاد.

    حتی از دل به ظاهر بد‌ترین موقعیت‌ها می‌شه اتفاقات و نتایج عالی خلق کرد. دیدم که می‌گم. همون‌طور که استادم بارها نتایجش رو گفته بود.

    مثلاً‌ همون دوره کرونا که استاد بهش اشاره کرد. چقدر آدم‌ها نگران بیماری بودند. ترس از مریض شدن و اگه شدن چه کنن؛ و این ترس باعث مریضی‌ خیلی‌ها شد و خیلی‌ها هم از ترس مریض شدن اذیت شدند.

    دقیقاً این اتفاق برای اطرافیانم که نگران بودند افتاد و چقدر سخت بود براشون.

    خود من الان تمام تلاشم این هست که از ورودی‌های مثبت انرژی‌ مثبت بگیرم.

    مثلاً همیشه تو همکارا دنبال اونی هستم که غیر از خوبی صحبت نمی‌کنه و اگه بالاجبار جایی باشم که حس کنم جو خاکستریه و انرژی‌های منفی تو فضا ساطع‌ شده؛ اون لحظه هنذفیری رو می‌ذارم تو گوشم یا یه موزیک شاد گوش می‌دم یا صحبت‌های استاد رو. احوالات من باید رو به بهبود باشه.

    * یه تیکه جالب دیگه از صبحت‌ها این بود که دنبال روش موفقیت دیگرون نباشم.

    اینکه موفقیت رو برای خودم قابل لمس کنم و به راه و روشش فکر نکنم. چون اگه تو اون مسیری که بهش فکر می‌کردم به یه مشکل برسم سرخورده می‌شم.

    چیزی که تو مسائل مشابه برام پیش اومده بود. پس یادم نره من رویا هستم یه آدم خاص و متفاوت مثل همون اثر انگشت که خدا فقط برای من یه دونه قرار داده. پس یه مسیر خاص هم به من نشون داده می‌شه برای موفقیت.

    فایل رو دوباره پلی کردم. چه جالب؛ همین الان هم استاد تو دقیقه 14م به این نکته اثرانگشت اشاره کرد. «هممون مسیر موفقیتمون مثل اثرانگشتمون خاص هست.»

    یادم باشه روی امکان‌پذیر بودن یک کار توجه کنم. مسیر خیلی درست مثل یه فرش قرمز جلوی پام پهن می‌شه و کافیه من روش قدم بذارم.

    با خدای خودم نجوا کنم که به ساده‌ترین شکل، به زیبا‌ترین شکل، به بهترین شکل و لذت‌بخش‌ترین شکل هدایتم کنه و ایده‌ها رو یادداشت کنم؛ و می‌دونم که خودش بهترین هدایت‌گر هست و راه‌هایی ساده و آسون جلوی پام می‌ذاره که می‌گم «اااا رویا!!! چرا اینو ندیده بودی؟؟؟»

    و چقدر خوشحالم که در آخر نظاره‌گر تصویری از یک جمع شاد و سلامت و امیدوار بودم.

    خوشحالم براتون که تونستید به این موقعیت برسید؛ و سپاس‌گزار خدایی هستم که این شرایط رو مهیا کرد من به این فایل رسیدم.

    و سپاس از استاد و مریم‌بانو….

    در زیر پرتو نگاه عاشق خدا همیشه شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    موگه محمدزاده گفته:
    مدت عضویت: 3448 روز

    به نام خدای مهربان و هدایتگرم

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و همه ی اعضای فوق العاده خانواده ی صمیمی عباس منش

    خدا میدونه چند بار این قسمت را دیدم، pause کردم، اشک هام را پاک کردم، اشک هایی که سر ذوق از درونم میجوشه و از چشم هایم بیرون میاد، چقدر تحسین میکنم همه ی این دوستان فوق العاده ام را که انقدر فرکانس بالایی داشتند و در مدار نزدیک به استاد جان و مریم جان بودند که در این گردهمایی شرکت کردند. و خاطرات شیرین سال های گذشته که در ایران با استاد و بچه ها وقتی کلاس های حضوری می آمدیم یا تورهای یک روزه در دل طبیعت یا کویر و در انتها دقیقا به همین شکل عکس یادگاری میگرفتیم، سخته خیلی سخته ولی دارم تلاش میکنم که اشک های از سر ذوقم به اشک های حسرت تبدیل نشه و بیشتر باعث این بشه که همچنان با قدرت بیشتر به مسیرم ادامه بدم، وقتی این فیلم را دیدم آرزو میکردم که ای کاش مثل همه ی این بچه ها شما و مریم جان را به آغوش میکشیدم و اشک های خوشحالی ام را پاک میکردم، هزاران هزار بار در ذهنم این تصویر را دیدم و بابت آن شکر گزار خداوند بودم و ایمان دارم روزی من هم در یکی از پارک های زیبای امریکا شما را به آغوش میکشم، دیدن این فیلم و بچه هایی که به راحتی مهاجرت کرده اند دوباره موتور من را روشن کرد که موگه نباید نا امید بشی، درسته که از مسیر express entry نشد مهاجرت کنم ولی با تمام وجودم ایمان دارم که حتما و یقینا حکمتی در کار بوده است و به قول استاد عزیز تر ازجانم الخیر فی ما وقع و اگر خداوند دری را ببند صد در صد در بهتری را برای ما باز میکند، حتما باید از مسیر بهتری مهاجرت کنم و شاید کشور دیگری به جز کانادا خدای مهربان برای من در نظر گرفته است. باز هم از خدای مهربانم خواستم مرا در بهترین زمان در بهترین مکان قرار بدهد تا از بهترین مسیر به خارج از ایران هدایت شوم، خداوند متعال که تمام کائنات را میبیند و ناظر به همه چیز است، پس او به طور حتم میداند بهترین مسیر برای من چه مسیری است.

    من هم مثل اون دوست عزیز اصفهانی ام سال هاست که به خداوند میگویم زندگی من هیچ ربطی به آدم ها و موقعیت های داخل ایران ندارد، سال هاست که فکر میکنم با اکثرایرانی های داخل کشور چه خانواده ام چه دوستانم چه همکارانم هم فرکانس نیستم و با تمام وجودم از خداوند مهربانم خواهش میکنم من را به سرزمینی که ساکنان آنجا هم فرکانس با من باشند هدایت کند.

    استاد عزیزم چقدر صحبت های شما برای حال امروز من خوب و کافی بود، این که فرمودید به یک مسیر گیر ندهیم شاید مسیر دیگری برای من باز شود، من هم امروز به خودم گفتم مهم نیست که از مسیر کاری نشد، امروز با تمام قدرت به خودم گفتم تو به گوش دادن فایل های استاد و خواندن زبانت ادامه بده و مطمئن باش خدا مسیر را برایت باز میکند، مسیر را هموار میکند تا به قول استاد سوت زنان و با خوشی مسیر آسفالت شده را بروی نه این که از سخت ترین مسیر و با تحمل سختی بروی، من منتظرم و صبر میکنم تا بالاخره درها به روی من باز بشود و ایمان دارم آن روز خیلی دور نخواهد بود.

    استاد عزیزم 14 سال پیش فهمیدم که پیامبر زمانه من شما هستید و شما با سخنان و درس هایی که به ما میدهید ما را هدایت میکنید به راه راست، راه کسانی که خداوند به آنها نعمت داده است و نه گمراهان، انشاالله که به آرزوی دیرین خود یعنی دیدار دوباره استاد عزیزم برسم، الهی آمین.

    سپاسگزارم برای این قسمت فوق العاده که روی سایت قرار دادید و ممنونم از استاد جانم و مریم عزیز که با تولید بهترین محتوا در سایت، موتور ما را روشن میکنند تا با قدرت بیشتری به مسیر ادامه بدهیم.

    در پناه الله یکتا شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    سیده خدیجه هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1059 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جام عشق🫶🏻

    خدیجه هستم

    همیشه با گوش دادن فایلهای استاد و دیدن چهره های ماهتون انرژی های خوبی دریافت میکنم و به جرات میگم هرروز صبورتر و و آگاه تر از قبل میشم

    این تغییرات در من، از دید دیگران مشهود هست و مخصوصا برای خودم خییییییلی مشخصه که چقققققدر با خدیجه قبلی متفاوت هستم😍

    خدای مهربان رو سپاسگزارم که در این مسیر قرار گرفتم و همچنین از شما که مسیر اصلی رو برای ما روشن تر میکنید 🫶🏻🙏🏻🫶🏻🙏🏻🫶🏻🙏🏻🫶🏻🙏🏻🫶🏻

    میبوسمتون😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: