سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 160

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار مصطفی عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

بنام خداوند وهاب خودم

سلام خانواده صمیمی عباسمنش

استاد سلام و خداقوت بخاطر ضبط و تدوین این فایل…

چی بگم اصلا

من از آخر شروع میکنم از صحبت‌های زیبای مریم جان عزیز. چقدر قشنگ توضیح دادی مریم جان که اون استمرار ۴ و۵ ماهی که داشتی شما را در شرایطی قرار داد تا این تجربه بصورت واقعی در زندگی شما رخ بده…چقدر بهتر متوجه شدیم کامنت نوشتن و توجه به نکاتی از این دست زیبایی‌ها چقدر میتونه از همین تجربیات را وارد زندگی ماها بکنه. واقعا خداوند رو سپاسگذارم بخاطر تجربیات شما و به اشتراک گذاشتن این تجربیات.

و بازم سپاسگذاری میکنم از تهیه و تدوین این فایل‌ها که در آخر در اختیار ماها قرارش میدین.

چقدر زیبا بود این چشمه آب گرم و چه آب داغی داشت که همچنان ازش بخار میزد بیرون

من چشمه آب گرم بلیران تو شمال ایران بودم استاد و چقدر منو یاد اون تجربه‌ام انداختین…که البته تجربه اون سفر هم به لطف تمرکزی بود که روی فایل‌های شما داشتم. و دقیقا اون صحنه ای که آب رودخونه و آب گرم باهم قاطی میشن رو تجربه کردم..دقیقا یکیش سرد سرد و یکیش گرم گرم و باز اینا باهم یکی میشدن…

اون بوی گوگرد رو منم توستم حس کنم واقعا تجربه زیبایی بود فقط آخرش بعد آب گرم ساعت هاتون رو خوب بشورید این مواد معدنی میشینن لا بند و درز ساعت

درخت‌های زیبا و رنگ نارنجی و زرد و سبز و انبه شون رو که دیگه نگو…چقدر زیبا بودن…مخصوصا که اون گل‌های سفید و قرمز و زرد و صورتی رو میبینی که واقعا ناخودآگاه فقط میگی خدایا شکرت…واقعا براستی بالا را نگاه کنی خدا میبینی…پایین را نگاه کنی خدا میبینی…

واقعا چقدر نعمت‌های خداوند در اختیار ماست و اونم بصورت کاملا رایگان…

اینهمه خدمت کنن و سرویس بدن اونم بگن برای استیت هست و هزینه نمیخواد….واقعا خدایا شکرت

از پهناوری این کشور زیبا هم که نگم چقددددر بزرگ و اندلس هست که هرچی میروی و میروی بازم باید بری انگار

چقدر توصیف تون از کوه‌ها زیبا بود استاد که میگین هرجا کوه باشه هوا دماش فرق میکنه و ما چشمه داریم، رودخونه داریم…

من همش تو فکرم بود افغانستان که راهی به آب نداره…یعنی دریا و دریاچه‌ای نداره پس اینهمه رود پرآب تو این کشور از کجا میاد…نگو عقل محدود من فقط میگفت آب تو دریاست…

نگو سرچشمه همون دریا از جایی دیگریه..

انگار بازم لازمه یاد بگیرم خدا از جایی که فکرش رو نمیکنی میتواند ببخشد..

یه آیه‌ای هست تو قرآن میگه کوه‌ها عین میخ زمین رو مستحکم میکنن شاید منظورش همینه که زندگی رو پرمعناتر و غنی‌تر میکنن یا مستحکم میکنن

سفرهای پی در پی شما استاد به خیلی جاها واقعا آموزندس که از رشته کوه‌های زاگرس و ترکیه و ….گفتین و حالا هم هی زیبایی های بیشتر رو تجربه میکنید…

چه تراک خوب و راحتی ..اونجایی که دقیقا گفتین خوبی تراک اینه که میشه دور زد دقیقا فهمیدم راجع به چی دارین صحبت میکنین که هرجایی میتونین برین و هیچ محدودیتی الان ندارین…آفرین به این طرح و ایده هوشمندانه.

فقط استاد یه بررسی از کمپر برامون بزارید چون بررسی شما خَیلی خاص‌تره

این رابطه زیبا شما رو تحسین میکنم که اینقدر با هم بگو بخند دارید و حالتون خوبه و کارهاتون روی برنامه است و اینقدر هر دوتون فان هستید و لذت این سفر بیشتر میشه مخصوصا اون صحنه‌ای که مریم جان راجع به آب گرم توضیح میداد با اون لباس قرمز قشنگش و چه فیلم برداری و کیفیت دوربینی تو این یه تیکه داشتیم که فقط مریم جان تصویرش واضح بود و بک گراندش بلر شده بود و اینم کیفیت دوربین خفن مون هست که زیبایی فایل رو چندبرابر میکنه.

از اون نوشته روی کوه با رنگ سفید دقیقا میشد بفهمی کجای این محوطه هستی هرچند آخرش با درون بچه دید خوبی به محوطه پیدا کردم و بیشتر فهمیدم چیا کجا هستن.

این تریل های چوبی رو هم خیلی قشنگ ساختن که تا آخر مسیر ادامش دادن و چقدر تمیز و یه دست بود.

خدایا هزاران بار شکرت بخاطر زیبایی‌های بدون انتها

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    560MB
    36 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

337 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه فضائلی» در این صفحه: 3
  1. -
    فاطمه فضائلی گفته:
    مدت عضویت: 1273 روز

    به نام خدای مهربانممم

    واااای سلااااام استاد جان و مریم عزیزدلم

    چقدر حسش قشنگ بود این فایل . اصلا دیوانه شدم ازین همه حسی که گرفتم. لحظه لحظش دیوونه کننده بود برام خدایا شکرت

    استاد چه سرشونه های هیولایی ساختی . دمت گرم واقعا

    این جاده مثل اولهای جاده چالوسم هست تونل ها و کوهستانش. چقدر احساس خوبی داد

    بیشتر از همه چیز برای من احساس متعلق به جایی نبودن و در سفر بودن و پویا بودن جذابه . من سفر رفتنام یا دیدن سفرهای شما همیشه اینکه این احساس پرواز و متعلق به جایی نبودن رو بهم میده برام از همش زیباتره

    از خیلی سال هست که یعنی از بچگیم عاشق رفتنو گشتن بودم . این سبک زندگی برام قشنگ ترینه

    خدایا شکرت که دارم میبینم انسانهایی هستند به سبکی که من عاشقشم زندگی و سفر میکنند و این یعنی اصلا چیز غیر ممکنی نیست . مخصوصا ماشینای افرود و کمپ زدن . فقط میتونم بگم چقدر احساساتم رو برانگیخته میکنه فایلای قبلی اروی حالت اسپرتیش رو نداشت و به خواسته ی من نزدیک نبود ولی این خود خواستمه و خیلییییییییی عشقه . دیدن و تصور کردنش

    سفر دو نفره و زدن ب کوه و کمر مخصوصا جایی که رسیدید به کوهها . من دیوونه ی کوههای بکر و ورزشم

    راجب احساس دارم مینویسم یه چیزی بگم که ازتون تشکر کنم استاد . من تازه عزت نفس رو تهیه کردم و رو جلسه اول موندم مات و مبهوتشم هنوز اینقدر که زیباست . استاد جایی که میگفتید هرجوری که هستید خودتون رو با تمام وجود بپذیرید بگید درسته احساساتی ام مثل دوستم قوی و فلان نیستم عوضش در هنر خیلی خوبم . استاد حتی اگه اون تیکه ی در عوضش رو که البته منم در هنر خیلی خوبم و باعلاقم رو کنار بزارم بازم پذیرفتن خودم با احساسات گرمم برام یه دنیا بود . همیشه فکر میکردم این ضعفه و سرکوبش میکردم دلم میخواست ی جور دیگه ای باشم و حالت عصبی داشتم ولی من احساسم رهاست یعنی باید رها باشه اینطور میشه که وقت اب رودخونه رو حس میکنم دیگه انگار نیستم . وقتی میرم بالای کوه از تنهایی و حس خنکاییش دیوانه میشم حتی گاهی اشکم در میاد از این همه حسی که طبیعت یا حتی گاهی دیدن خلاقیتهای هنری اینقدر حسم رو برانگیخه میکرد ولی من سرکوبش میکردم چون خیلیا اینطوری نبودن

    استاد همون جلسه اول بود گفتید بپذیر و این انقدرررر بهم ارامش داد که خودم باشم و بهش افتخار کنم و این ضعف من نیست ونبوده . پذیرفتنش نهایت قدرتم میشه

    ممنونم ازت استاد و خدای عزیزم که چار روز متوالی میگفت دوره رو بخر و من خریدم

    من تنها فیلمی که می بینم کارتون انشرلی هست . این کارتون خود قانونه . آنشرلی با هر چیز کوچیکی حسش خوبه و تجسم میکنه و نمیزاره چیزی حالشو خراب کنه . انقدر عجیب داره قانون حس خوب رو به بچها یاد میده و اینکه همه چیز وفق مرادش میشن

    دیشب به دوستاش بلوط شگفت انگیز هدیه داد و گفت هر وقت ببینیش حالت خوب میشه و شاد میشی

    حالا اینجا استاد با همسر عزیزش تو استخر ابگرم . چه حس خوبییههه سرباز و کوهستانی اصلا تجسمش دیوانه کنندست و مریم عزیزم انقدر زیبا گفتی چیزی که با عشق تو ذهنت می پرورونیش گم نمیشه هیچوقت . منم همون سفر اول رو که دیدم مسافرت یکماه پیشم خیلییییی شبیه شد . سوار شدن به اسب سمند ورودخونه ها و غروبهای دریا که فکرکنم تو قسمت 104 زندگی در بهشت دیدم

    در اخر سپاسگزار این خدای جدیدمم . اون خدای مچ بگیر و عقده ای که منتظر کوچیکترین گناه من بود خیلی وقته رفته . این خدای جدید میگه چی دوس داری؟ فقط لطفا لذت ببررررررر

    این خدای جدید سریع الاجابه . این دوهفته بهش گفتم کار شرکتی میخوام جوری برام ردیف میکرد . به حددددی از جایی که فکرشو نمیکردم بود که من اولاش فقط اشک میریختم ازین همه جوابش بهم

    مثل کاتالوگ شده بود برام . وضعیتی که میگن کار نیست برای من انتخابی بود . من بدون سابقه کار

    نمیدونم بعد ازینکه عزت نفس رو ادامه دادم قراره چه اتفاقای خوبی بیفته ولی خوشحالم از الان . بقول خودتون وقتی ادم به خودباوری میرسه به خداباوری میرسه . دوست دارم یه روزی منم بنویسم که رو شونه های خدا نشستم

    تیکه هایی از دعای عرفه تو کانال دیدم دوست دارم بنویسمش . خیلی بهم احساس نابی میده:

    خدایا من مشتاق تو هستم و به ربوبیت تو گواهی میدهم . اقرار دارم به اینکه تو صاحب اختیار منی و بازگشت من بسوی توست

    خدایا به اچه در اسمان و زمینت از پدیده های خلقت پدید اوردی بیدارم نمودی . به سپاسگزاری و یادت اگاهی ام دادی طاعت و عبادتت را بر من واجب نمودی

    خدای من ای ان که با بردباری اش از گناهان بزرگ گذشت . ای ان که با فضلش نعمت ها را کامل ساخت . ای ان که با کرمش گسترده و فراوان عطا کرد . ای توشه ام در سختی ها . ای همراهم در تنهایی . ای فریادرسم در گرفتاری ها و ای سرپرستم در نعمت ها

    خدایا اگر بخوانمت اجابتم نمایی و اگر از تو درخواست نمایم عطایم کنی و اگر اطاعتت کنم قدردانی فرمایی و اگر به شکرت برخیزم بر نعمتم بیفزایی(تو همه چیزو فقط برای خودمون میخوای انقدر که عاشقمونی)

    معبودم کدامیک از نعمت هایم را به شماره در اورده و یاد کنم یا برای کدامیک از عطاهایت به سپاسگزاری اقدام کنم در صورتیکه انها ای پروردگار من بیش از انست که حسابگران بتوانند انهارا بشمارند یا دانش حافظان بدانها رسد

    خدایا قرار ده بی نیازی را در ذاتم و یقین را در دلم و اخلاص را در عملم و نور را در دیده ام و بصیرت را در دینم

    خدا یار و یاور همتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    فاطمه فضائلی گفته:
    مدت عضویت: 1273 روز

    سلام عزیزممم

    قطعا زیبایی درونی خودت رو دیدی عزیزدل

    ممنونم ازت که برام نوشتی .

    دقییییقا انشرلی خود قانونه . عزیزم انقدر که نمیزاره حسش بد بشه اون قسمت مهمونی که کارت دعوت رو درست کرد با برگ با اعتماد به نفس و این فرکانسو دوستاش حس کردن و تمسخر که نکردن هیچ کلی هم ذوق کردن . اصلا عجیب همه چیز باور خودمونه

    واقعا دست سازندش درد نکنه

    من که اصلا دلم میاد نبینمش

    برات شادی های هر لحظه رو از خدا خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    فاطمه فضائلی گفته:
    مدت عضویت: 1273 روز

    سلام عزیزم

    ممونم ازت که انقدر زیبا نوشتی .

    جمله ی اخرت رو بخون دوباره که خیلی قشنگههه ” حس ازادی از یه نفر دیگه بودن و رها بودن انقدر فوق العادست که وقتی تجربش میکنی دیگه دوستداری فقط همینو ادامه بدی ”

    این یکی از قشنگترین هدیه هایی بود که گرفتم این روزا از استاد . پذیرفتن خودم با تموم احساسم

    حست رو درک میکنم چون منم این تجربه رو داشتم که باید ترسم بریزه از سگ . اولها که پشت گوش مینداختم چون میگفتم مسئله ی پررنگی نیست ولی یکی از فایلای زندگی در بهشت قسمت 7 یا 8 انگار . خانم شایسته میگفت این ترسا درسته بی ربطن ولی مثل پیچکن و من با تمام وجودم خیلی راحتتر از چیزی که فکرشو کنم رفتم تو دل ترسم و تقریبا یک ماه پیش صبح کنار ساحل قدم میزدم و سگها داشتن حتی دعوا میکردن ولی نترسیدم . حتی بعدش یکیشون با دهن باز دنبالم میومد و من باش صحبت میکردم که چیشده که احساس کردم چیزی برای خوردن پیدا نکرده و وقتی رسیدم به ماشین براش نون بردم

    یا ترس از رانندگی

    کلا ترس خیلیییی بارش سنگینه . وقتی میزارمش پایین میبینم اخیش چقدر راحتم بابا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: