سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 165

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار هانیه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

بسم الله النور

به نام خدایی که عاشقانه هدایت و حمایتم می کنه

به به ما همچنان در یلوستون زیبا و متحیرکننده هستیم و این بخارهای قشنگ و رویایی که جای جای این مکان بلند میشه…چی تو دل زمین هست که اینجور بخارش بلند شده خدایا … چقدر زیباست اون فواره که تشویقش هم می کنین و بیشتر خودش رو نشون میده…..واقعا چقدر باید برای وجود دِرون عزیزدلمون شکرگزار باشیم که این حجم از زیبایی ها رو بهمون نشون میده…دید درون همیشه من رو یاد این میندازه که هانیه تو هیچی نیستی؛ تو نهایت چند متر جلو چشمت و چلو پات رو می بینی؛ خدا اما ماورای این متراژها به همه چی محیط و محاطه…بسپر به اون که از دور می بینه؛ از بالا می بینه؛ هزاران متر و کیلومتر دورتر از چند قدمی الانت رو می بینه و واسه همین بهت میگه این راه رو برو؛ این قدم رو بردار…چون دیده؛ چون می دونه که تهش برات چیه…پس دل بده بهش و تسلیم شو…بسپار خودت رو بهش … هرجا که تردید اومد سراغت و دچار منم منم و من می دونم ها شدی؛ همین دِرون رو یادت بیار و بدون که تو هیچی نیستی و اونه که همه چیز رو می بینه و می دونه

اینهمه زیبایی تو این قسمت ها از یلوستون دیدم؛ حالا دیگه وقتشه از دید دِرون عزیزمون ببینیم و یه نگاه کلی و از بالا به این مجموعه فوق العاده داشته باشیم…خدای من چقدر رنگ ها قشنگن. رودخونه پرپیچ و خم و اون استخرها و حوضچه های آب جوش اطراف با رنگ های زمردی و نارنجی و آبی و … اون درخت های زیبا؛ تریل های چوبی…چه قشنگه که همه اون جزییاتی که بهمون نشون دادین رو اینجوری داریم از بالا و کنار هم به صورت یه مجموعه می بینم…خدایا شکرت برای خلق اینهمه جزییات که در کل اینهمه زیبایی رو به وجود میاره…خدای من…خدای من مبهوتم از اینهمه زیبایی اون استخر رنگی و بخاری که ازشون بلند میشه…مثل تابلوهای رزینی می مونه…مثل طرح های سنگ ….واقعا هم مثل غروب زیباست این سانست لیک …اون دریاچه بزرگ و زلال و بی بو که استاد گفتن؛ چه انشعاب های قشنگ و زیادی هم داره….اوخی چه میوه کاج کوچولوی قشنگی تو دل این جاده پیدا کردین..خدایا با چه نظم و دقتی این میوه رو خلق کردی آخه قربونت برم من …

الله اکبر….الله اکبر…وای خدای من این چی بود من دیدم؟ خدایا شکر برای دِرون والا چطور می خواستم این حجم از زیبایی این دریاچه رو ببینم خداااااا….خدایا باورم نمیشه اینا حقیقت داره…انگار وسط یه فیلم علمی تخیلی هستی..انگار هزاران ادیت زده شده روی این صحنه ها….خدایا چقدر شگفتی توی دنیات وجود داره…چقدر زیبایی وجود داره و من هنوز ندیدم..خدای من…رب بی بدیل من…رب وهاب من…با همه وجودم می خوام بهم آزادی مالی؛ آزادی زمانی و مکانی بدی تا این زیبایی ها رو ببینم از نزدیک. خدایا دنیات خییلی قشنگه و من هنوز هیچ جا رو ازش ندیدم..هنوزخیلی مونده و من میخوام ببینم..خدا جون چطور این رنگ ها و این طرح ها رو زدی؟ بگم هنرمندی؛‌ بگم معماری؛ بگم مهندسی؛ تو همه چیزی…تو توانایی…تو علیمی….خدایا ماها هرکدوم اندازه یه بند انگشت از علم و هنر تو رو هم نداریم و اینهمه به خودمون می نازیم :(((( خدایا لحظه ای من رو به خودم وانگذار….خدایا لحظه ای من رو به خودم مغرور نکن….خدایا همه تویی….همه اعتبار از توست….رب من من رو به درکِ همین برسون که من هیچم و همه تویی …الله اکبر از اینهمه زیبایی

خدایا این تصاویر چقدر ماورای تصوراتم زیبا بود..خدایا انگار دارم یه فیلم انیمیشنی می بینم با هزاران حقه و کلک سینمایی …. رب من از توصیف این حجم از زیبایی ناتوانم…این رنگ ها..اون بارقه های آتش که چندین و چند انشعاب دادن…اون بخارها…خدایا تو دل زمین چه خبره که اینها نمود بیرونیشه؟ :(( خدایا شکرت…بابت بودنم تو این دنیای زیبات شکر….برای بودنم تو این سایت خدایی شکر….برای بودنم تو این مسیر زیبایی بینی شکر….برای وجود ارزشمند استاد و مریم جان که این زیبایی ها رو ثبت می کنن و با ما به اشتراک میذارن شکر

استاد چقدر قشنگ گفتین که اول چشمه های کوچیک و زیبایی های کوچیک رو دیدین و بعد به این حوضجه های بزرگ رسیدین…همینجا هم تکامل رو طی کردین و وقتی با دیدن اون کوچیک ها شگفت زده و ذوق زده و سپاسگزار شدین؛ هر بار به سمت شگفتی ها و زیبایی های بیشتر و بزرگ تر هدایت شدین و پاداش شکرگزاری و توجه به زیبایی ها رو گرفتین.

واقعا منم توجهم به اون کاج های کوچولو جلب شد که کجا رشد کردن و چه جمله نابی مریم جون گفتین … خداوند به هر موجودی فرصت رشد داده …دقیقا همینطوره؛ فقط کافیه از این فرصت استفاده کنیم تا پتانسیل وجودی مون در جهت هدایت الهی شکوفا بشه…..ای جانم چه عکس های قشنگ و خلاقانه ای گرفتین..مخصوووووووصا عکس آخری که استاد دیوونه م کرد…. انگار یه گوی دستتونه و اون بخارها که به نور زیبا ختم شده یه مسیر زیبا و نورانی رو به بالا رو نشون میداد…برای من تداعی این بود که چراغ راه دستتونه …و صدالبته که این چراغ؛ چراغ خداشناسی و توحیده و من بی نهایت خوشحال و سپاسگزارم که شاگردتونم تو این مسیر و این روزها با هدایت های الهی؛ تو این راه پررنگ تر و ثابت قدم تر…..اون گویی که انگار دستتونه و بخارهایی که ازش بلند شده و منتهی به اون حجم نوری میشه که قلبم رو گرم میکنه و راه رشد و نور الهی رو نشون میده ؛ زیباترین تصویریه که حالا حالاها تو ذهنم و قلبم حک شد استاد … رب من هزاران بار شکرت

من عاشقتونم آخهههه که توی نقشه متوجه محل شنا شدین و خودتون رو بهش رسوندین…بازم به هدایت خدا اعتماد کردین و دیدنِ اینکه هیج کسی جز شما نیست منصرفتون نکرد و دارین دنبال راهی برای پایین رفتن و رسیدن به آب می گردین تا ببینین میشه یا نه و خودتون رو صرفا بخاطر الگوهای از پیش تعیین شده (خلوت بودن؛ نبودن جای پارک و …) از تجربه کردن محروم نکردین…رفتین و سنجیدین و وقتی دیدین شرایط برای شنا مهیا نیست؛‌ خودتون رو هم سرزنش نکردین که چرا این راه رو اومدیم؟ اه…اینهمه مسیر اومدیم و نشد شنا کنیم و … زیبایی دیدین و متوجه شدین که توی تابستون این آب مناسب تره برای شنا و اتفاقا مسیر و راه رو برای افراد دیگه باز کردین و بودنتون تو اون منطقه؛‌ راهنمای یه عده دیگه برای اومدن و شنا حتی توی همون آب سرد شد و اینه تفاوت آدمها و احترام بهشون…هرکسی خودش و شرایط جسمی و فیزیکی و روحیش رو بهتر می دونه و قرار نیست دو نفر توی یه شرایط ظاهرا یکسان؛ عکس العمل و رفتار یکسان و نتایج یکسان داشته باشن.

تحسینتون می کنم استاد و واقعا ازتون یاد می گیرم..خدا رو صد هزار بار شکر که یک قسمت فوق العاده دیگه از این سریال و سفر رویایی رو هم دیدم و همراهی تون کردم…کلی زیبایی دیدم..کلی خواسته جدید در من ایجاد شد و کلی درس گرفتم…اشک ریختم و لبخند زدم و قطعا هانیه موحدتری نسبت به همین چند ساعت قبل که هنوز این فایل رو ندیده بودم شدم … و این همونیه که میخوام..هر لحظه ورژن موحدتر و بهتری از خودم بودن

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    353MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

383 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آزاده» در این صفحه: 1
  1. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2841 روز

    استاد عزیز و خانم شایسته بزرگوار

    امروز در جستجوی نشانه روزانه ام به این فایل بی نظیر هدایت شدم. از اول تا آخر فایل محو زیبایی و شگفتی این چشمه های آب گرم شده بودم. خصوصا تصویر هوایی که انگار تصویری از فضا و کهکشانها رو که اصلا نمی شناسم داره بهم نشون میده. این تصاویر به من میگفت که چقدر کوچکم و چقدر دانش کمی از جهان اطرافم دارم. چقدر بزرگی و عظمت خداوند رو کم درک کردم و چقدر با چشمان کوچک بین خودم قضاوتهای اشتباهی در مورد وهابیت خداوند دارم. مگر ممکنه این همه زیبایی اون هم روی کره ای که من دارم توش زندگی می کنم باشه و آدمهایی مثل من الان اونجا باشند و تصاویرش رو برای من بفرستند؟

    سپاسگذارم از موزیک مناسب و زیبا و بی نظیر و تکان دهنده ای که از شعر سنایی و صدای دلنشین محسن چاوشی روی این تصاویر گذاشتید. با شنیدن هر یک جمله این موسیقی تمام تنم مور مور میشد. واقعا «نتوان وصف تو گفتن، که تو در فهم نگنجی»!

    یاد حرف استاد در یکی از فایلهای توحید عملی می افتم که می گفتند من هر چه میگذره و خداوند رو بهتر درک می کنم کمتر میتونم توضیحش بدم. این شعر هم دقیقا مصداق همین مفهومه. سنایی در تمام این شعر سعی می کنه خداوند رو توصیف کنه، اما هر از گاهی این نهیب رو به خودش میزنه که اون نمیتونه وصف خداوند رو بگه.

    خوش بحالتون و گوارای وجودتون هر آنچه که از این طبیعت از شگفتی های خداوند می بینید.

    چند روز پیش از خداوند یک سوال خیلی مهم در مورد یک تصمیم زندگی ساز داشتم. چشمهام رو بستم و روی نشانه من کلیک کردم و از ته دل خواستم که هدایتم کنه. خداوند منو به فایل 171 سفر به دور امریکا هدایت کرد. همون فایلی که شما و خانم شایسته در مورد اینکه اگر یک سوالی داری یا میخوای با خداوند خلوت کنی و بهش نزدیک تر بشی برو توی طبیعت و با او خلوت کن. از این هدایت واضح و مستقیم فقط اشک می ریختم.

    فردای اون روز تصمیم به یک سفر یک روزه به جنگلی در نزدیکی خونه ام گرفتم. نمیتونستم چند روز بمونم چون باید دخترم رو به مدرسه ببرم اما میتونستم یک روزه برم و به خودم گفتم بهانه رو باید کنار بزارم و فقط برم حتی شده یک روز. از صبح زود کوله پشتی ام رو پر از آب و غذا و … کردم، یک زیر انداز برداشتم و راه افتادم. اینها رو گفتم که بگم چه شگفتی هایی در همین جنگلی که در نزدیکی خونه امه و تا حالا بارها به اون برای پیک نیک رفتم، دیدم. میخوام بگم همه جای طبیعت زیبا و شگفت انگیزه و هیچ جاییش شبیه به جای دیگه نیست. آرامش و زیبایی و روان بودنی که آدم در طبیعت می بینه الهام بخش خیلی چیزها میتونه باشه. حرکت آرام برگها، وزش آرام نسیم، حرکت آرام ابرها، نم باران، ریزش آرام برگهای پاییزی، پرواز پرنده ها، آواز پرنده ها، صدای آرام و دلنیشین خاک وقتی که روش راه میری، تنوع درختان، تنوع پوشش گیاهی، فراوانی، فراوانی ، فراوانی …

    اینقدر در این جنگل تمشک بود که حد و حساب نداره. شاخه های تمشک روی کف جنگل میان درختان پهن شده و حرکت کرده بودند. انگار فرشی از تمشک بود. بدون اینکه کسی اونها رو بکاره، آبیاری کنه، هرس کنه، کود بده، دستکاری ژنتیکی کنه، گلخونه بسازه، از سرما و گرما محافظت کنه. خدایا یعنی چطور ممکنه که همه کارها اینطور توسط تو داره راحت و بی تقلا و بی زحمت انجام میشه و نتیجه اش نعمت و نعمت و باز هم نعمته.

    شب که برگشتم آدم دیگری شده بودم. انگار چیزهایی رو دیدم و درک کردم که تا بحال ندیده بودم. نه اینکه کار خاصی کرده باشم. نه! من فقط راه میرفتم و هر از گاهی که خسته میشدم از تریل پیاده روی خارج میشدم و به دل درختان می رفتم، زیراندازم رو پهن می کردم، روش دراز می کشیدم و نگاه می کردم. و فکر می کردم. ومی نوشتم، و سپاسگذاری می کردم. هر آنچه را که میدیدم در موردش می نوشتم و انگار که این من نبودم که می نوشت. من اونروز دهها صفحه پر کردم بدون اینکه بدونم چطوری دارم این جملات رو می نویسم.

    طبیعت الهام بخش ترین معجزه ایه که در اختیار ما قرار داده شده. دعای شب و روزم اینه که خدایا به من نشانه هایی بده و منو هدایت کن تا بتونم بیشتر و بهتر بشناسمت!

    سپاس از شما یگانه اساتید من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: