سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 165

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار هانیه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

بسم الله النور

به نام خدایی که عاشقانه هدایت و حمایتم می کنه

به به ما همچنان در یلوستون زیبا و متحیرکننده هستیم و این بخارهای قشنگ و رویایی که جای جای این مکان بلند میشه…چی تو دل زمین هست که اینجور بخارش بلند شده خدایا … چقدر زیباست اون فواره که تشویقش هم می کنین و بیشتر خودش رو نشون میده…..واقعا چقدر باید برای وجود دِرون عزیزدلمون شکرگزار باشیم که این حجم از زیبایی ها رو بهمون نشون میده…دید درون همیشه من رو یاد این میندازه که هانیه تو هیچی نیستی؛ تو نهایت چند متر جلو چشمت و چلو پات رو می بینی؛ خدا اما ماورای این متراژها به همه چی محیط و محاطه…بسپر به اون که از دور می بینه؛ از بالا می بینه؛ هزاران متر و کیلومتر دورتر از چند قدمی الانت رو می بینه و واسه همین بهت میگه این راه رو برو؛ این قدم رو بردار…چون دیده؛ چون می دونه که تهش برات چیه…پس دل بده بهش و تسلیم شو…بسپار خودت رو بهش … هرجا که تردید اومد سراغت و دچار منم منم و من می دونم ها شدی؛ همین دِرون رو یادت بیار و بدون که تو هیچی نیستی و اونه که همه چیز رو می بینه و می دونه

اینهمه زیبایی تو این قسمت ها از یلوستون دیدم؛ حالا دیگه وقتشه از دید دِرون عزیزمون ببینیم و یه نگاه کلی و از بالا به این مجموعه فوق العاده داشته باشیم…خدای من چقدر رنگ ها قشنگن. رودخونه پرپیچ و خم و اون استخرها و حوضچه های آب جوش اطراف با رنگ های زمردی و نارنجی و آبی و … اون درخت های زیبا؛ تریل های چوبی…چه قشنگه که همه اون جزییاتی که بهمون نشون دادین رو اینجوری داریم از بالا و کنار هم به صورت یه مجموعه می بینم…خدایا شکرت برای خلق اینهمه جزییات که در کل اینهمه زیبایی رو به وجود میاره…خدای من…خدای من مبهوتم از اینهمه زیبایی اون استخر رنگی و بخاری که ازشون بلند میشه…مثل تابلوهای رزینی می مونه…مثل طرح های سنگ ….واقعا هم مثل غروب زیباست این سانست لیک …اون دریاچه بزرگ و زلال و بی بو که استاد گفتن؛ چه انشعاب های قشنگ و زیادی هم داره….اوخی چه میوه کاج کوچولوی قشنگی تو دل این جاده پیدا کردین..خدایا با چه نظم و دقتی این میوه رو خلق کردی آخه قربونت برم من …

الله اکبر….الله اکبر…وای خدای من این چی بود من دیدم؟ خدایا شکر برای دِرون والا چطور می خواستم این حجم از زیبایی این دریاچه رو ببینم خداااااا….خدایا باورم نمیشه اینا حقیقت داره…انگار وسط یه فیلم علمی تخیلی هستی..انگار هزاران ادیت زده شده روی این صحنه ها….خدایا چقدر شگفتی توی دنیات وجود داره…چقدر زیبایی وجود داره و من هنوز ندیدم..خدای من…رب بی بدیل من…رب وهاب من…با همه وجودم می خوام بهم آزادی مالی؛ آزادی زمانی و مکانی بدی تا این زیبایی ها رو ببینم از نزدیک. خدایا دنیات خییلی قشنگه و من هنوز هیچ جا رو ازش ندیدم..هنوزخیلی مونده و من میخوام ببینم..خدا جون چطور این رنگ ها و این طرح ها رو زدی؟ بگم هنرمندی؛‌ بگم معماری؛ بگم مهندسی؛ تو همه چیزی…تو توانایی…تو علیمی….خدایا ماها هرکدوم اندازه یه بند انگشت از علم و هنر تو رو هم نداریم و اینهمه به خودمون می نازیم :(((( خدایا لحظه ای من رو به خودم وانگذار….خدایا لحظه ای من رو به خودم مغرور نکن….خدایا همه تویی….همه اعتبار از توست….رب من من رو به درکِ همین برسون که من هیچم و همه تویی …الله اکبر از اینهمه زیبایی

خدایا این تصاویر چقدر ماورای تصوراتم زیبا بود..خدایا انگار دارم یه فیلم انیمیشنی می بینم با هزاران حقه و کلک سینمایی …. رب من از توصیف این حجم از زیبایی ناتوانم…این رنگ ها..اون بارقه های آتش که چندین و چند انشعاب دادن…اون بخارها…خدایا تو دل زمین چه خبره که اینها نمود بیرونیشه؟ :(( خدایا شکرت…بابت بودنم تو این دنیای زیبات شکر….برای بودنم تو این سایت خدایی شکر….برای بودنم تو این مسیر زیبایی بینی شکر….برای وجود ارزشمند استاد و مریم جان که این زیبایی ها رو ثبت می کنن و با ما به اشتراک میذارن شکر

استاد چقدر قشنگ گفتین که اول چشمه های کوچیک و زیبایی های کوچیک رو دیدین و بعد به این حوضجه های بزرگ رسیدین…همینجا هم تکامل رو طی کردین و وقتی با دیدن اون کوچیک ها شگفت زده و ذوق زده و سپاسگزار شدین؛ هر بار به سمت شگفتی ها و زیبایی های بیشتر و بزرگ تر هدایت شدین و پاداش شکرگزاری و توجه به زیبایی ها رو گرفتین.

واقعا منم توجهم به اون کاج های کوچولو جلب شد که کجا رشد کردن و چه جمله نابی مریم جون گفتین … خداوند به هر موجودی فرصت رشد داده …دقیقا همینطوره؛ فقط کافیه از این فرصت استفاده کنیم تا پتانسیل وجودی مون در جهت هدایت الهی شکوفا بشه…..ای جانم چه عکس های قشنگ و خلاقانه ای گرفتین..مخصوووووووصا عکس آخری که استاد دیوونه م کرد…. انگار یه گوی دستتونه و اون بخارها که به نور زیبا ختم شده یه مسیر زیبا و نورانی رو به بالا رو نشون میداد…برای من تداعی این بود که چراغ راه دستتونه …و صدالبته که این چراغ؛ چراغ خداشناسی و توحیده و من بی نهایت خوشحال و سپاسگزارم که شاگردتونم تو این مسیر و این روزها با هدایت های الهی؛ تو این راه پررنگ تر و ثابت قدم تر…..اون گویی که انگار دستتونه و بخارهایی که ازش بلند شده و منتهی به اون حجم نوری میشه که قلبم رو گرم میکنه و راه رشد و نور الهی رو نشون میده ؛ زیباترین تصویریه که حالا حالاها تو ذهنم و قلبم حک شد استاد … رب من هزاران بار شکرت

من عاشقتونم آخهههه که توی نقشه متوجه محل شنا شدین و خودتون رو بهش رسوندین…بازم به هدایت خدا اعتماد کردین و دیدنِ اینکه هیج کسی جز شما نیست منصرفتون نکرد و دارین دنبال راهی برای پایین رفتن و رسیدن به آب می گردین تا ببینین میشه یا نه و خودتون رو صرفا بخاطر الگوهای از پیش تعیین شده (خلوت بودن؛ نبودن جای پارک و …) از تجربه کردن محروم نکردین…رفتین و سنجیدین و وقتی دیدین شرایط برای شنا مهیا نیست؛‌ خودتون رو هم سرزنش نکردین که چرا این راه رو اومدیم؟ اه…اینهمه مسیر اومدیم و نشد شنا کنیم و … زیبایی دیدین و متوجه شدین که توی تابستون این آب مناسب تره برای شنا و اتفاقا مسیر و راه رو برای افراد دیگه باز کردین و بودنتون تو اون منطقه؛‌ راهنمای یه عده دیگه برای اومدن و شنا حتی توی همون آب سرد شد و اینه تفاوت آدمها و احترام بهشون…هرکسی خودش و شرایط جسمی و فیزیکی و روحیش رو بهتر می دونه و قرار نیست دو نفر توی یه شرایط ظاهرا یکسان؛ عکس العمل و رفتار یکسان و نتایج یکسان داشته باشن.

تحسینتون می کنم استاد و واقعا ازتون یاد می گیرم..خدا رو صد هزار بار شکر که یک قسمت فوق العاده دیگه از این سریال و سفر رویایی رو هم دیدم و همراهی تون کردم…کلی زیبایی دیدم..کلی خواسته جدید در من ایجاد شد و کلی درس گرفتم…اشک ریختم و لبخند زدم و قطعا هانیه موحدتری نسبت به همین چند ساعت قبل که هنوز این فایل رو ندیده بودم شدم … و این همونیه که میخوام..هر لحظه ورژن موحدتر و بهتری از خودم بودن

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    353MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

383 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «عادله کیانی فر» در این صفحه: 5
  1. -
    عادله کیانی فر گفته:
    مدت عضویت: 2468 روز

    استاااااااد نازنین من

    با صورتی از خیس از اشک بعد از مدتها با عشق با عشق با عشق براتون می نویسم استاد گرانقدر من

    عشق من، استاد و راهنمای عزیز من

    سپاسگزار رب مهربانم هستم که شما رو به من هدیه داد که چند صباحی که زنده هستم با عشق و سرور زندگی کنم

    استاد گرانقدر من بخاطر همه چیز ازتون ممنونم، منه عادله با قلبی پر از عشق ازتون متشکرم

    با چشم و صورتی خیس از اشک شادی و سپاسگزاری دارم ازتون تشکر میکنم و این فایل بهشتی رو می بینم

    این فایل هم مثل تمام فایل های دیگه پر از عشق و زیبایی بود

    ممنونم ازتون که با عشق به ندای الله گوش دادید و با ذوق برای ما از تجربیاتتون میگید مثل فایل قبلی

    خانوم شایسته عزیزم، ادامه دهنده راه استاد، همراه و همدم شایسته، بانوی پر تلاش و مستمر، بانویی که الگویی، عشقی عشق، هر لحظه دارم ازتون یاد میگیرم هرگز متوقف نشید هرگز، از تک تک رفتارتون الگو برداری میکنم آیی که چقدر الگویی فوق العاده ای هستید تو همه چیز، انقدر سعی میکنم کپی برداری کنم ازتون و چه الگوبرداری درستی

    خدایا شکرت انقدر دارم دقیق روی رد پایی که می زارید پا می زارم که خیلی زیاااد این جمله رو شنیدم که بهم میگن مثل خانوم شایسته…

    الگوی منید بانو جان، قوی جان، عشق جان، عزیز دل استاد فقط نیستید

    عزیز دل همه ما هستید، عاشقتونم

    خوب

    با نام الله مهربانم شروع میکنم به نوشتن از هدایت های بیکرانش، بی نهایتش، می نویسم از قول هایی که خدای مهربان داد این خدای همیشه به موقع، این خدایی که زیر قولش نمیزنه، این خدایی که عاشق بنده های منظبتش هست، کسانی که پیرو قوانینش هستند و بهش عمل می کنند، کسانی که زیر قولشون نمی زنن و متعهد هستند رو هر لحظه شاد میکنه، خدایی که وعده حق داده و عمل کرده، خدایی که خطا نمی کنه و ما هرگز نمی تونیم توصیفش کنیم.

    یادتون هست کامنتای منو؟ کجا بودم؟ یادتونه؟

    بزارید یادآوری کنم

    گیلان بودم، یه شهر بندانگشتی، یه اتاق تاریک، تو تابوت ذهنم، شکست خورده و ضعیف(روحی،جسمی)

    موفقیت معنی نداشت، جسم سالم دور بود، شب و روز یکنواخت و پر از تضاد و مشکلات…

    منو خواهرم شبانه روز خودمونو دوختیم به فایلای استاد، اینکه میگم دوختیم یعنی دوختیم، چسبیدیم بهش سفت و سخت، محیط ایزوله نداشتیم اما به زورم شده بود برا خودمون ایزوله اش میکردیم

    ما از پسش بر اومدیم فایلای رایگان برای ما بذر خوشبختی بود، کاشتیم…

    حالا داره اون بذر بزرگ و بزرگ و بزرگ تر میشه

    دقیق یادم نیست چقدر زمان برد اما طولانی نشد که شاغل شدم و با پولش تونستیم دوره دوازده قدم رویایی رو بخریم و زندگیمونو نجات بدیم.

    شرایط سنگین شد، با پنجاه هزار تومن زدیم بیرون، از یه اتاق نه متری شروع کردیم، از شهرمون کنده شدیم با کمک الله مهربان، رفتیم یه شهر یه کوچولو بزرگتر، هر روز تجسم کردم، فایل گوش دادیم،نوشتیم،رو باورامون کار کردیم، هرچی استاد گفت رو وحی منزل تلقی کردیم،تلاش کردیم، شکیبا مهاجرت کرد رشت، من مشهد، به طرز رویایی و عاشقانه و فوق العاده با شاگرد بسیار مستعد و پر تلاش و پر از ایمان استاد نازنینم ازدواج کردم، کامنتای همو همیشه دنبال می کردیم و برا هم پاسخ می زاشتیم نمیدونستیم قراره ازدواج کنیم حتی روحمونم‌خبر نداشت، ولی جفتمون تو یک خط قرار گرفته بودیم

    عاشقانه ازدواج کردیم و به خواستمون که می خواستیم با یه فرد فوق العاده ازدواج کنیم رسیدیم

    هر موردی که نوشته بودیم رو داشتیم تک تک جملاتی که نوشته بودیم.

    همه میگن تو گیلان اون مشهد چطوری؟ میگن قسمت، ولی ما میگیم تلاش، ما از تابوت ذهنمون دراومدیم، انرژیمون عوض شد، موج فرکانسی فکرامون‌تغییر کرد، تو یه خط و مدار قرار گرفتیم هیچ چیز اتفاقی نیست همه چیز اصول و قانون داره.

    خوب بگذریم…

    همونجور که خانوم شایسته نازنینم گفتن “وقتی که تمرکز می کنی روی نکات مثبت، روی خواسته هات و ذهنتو و کانون توجهت رو کنترل میکنی فارق از اینکه اون بیرون چه خبره، فارق از اینکه قانون ملت ها و شرکت ها چیه خداوند تورو به اون چیزی که میخوای هدایت میکنه”

    زمانی که این اتفاقای عجیب غریب تو ایران اتفاق افتاد من و علی جان سعی کردیم تمرکزمون رو بزاریم روی خواسته هامون، بیشتر از قبل فایل دیدیم ( تو پرانتز بگم که استاد خیلی ممنونم ازتون که سفر کردید و به موقع برامون فایل تهیه کردید بخاطر اینکه سایت شما بهترین منبع برای تمزکر به زیبایی ها و توجه کردن به خواسته هاست، پس این سفرتون و فایلهای ارزشمندی که تولید کردید همزمان شد با وقتی که ما بچه ها بیشتر از قبل بهش نیاز داشتیم)

    خلاصه کنم

    ما هدایت شدیم به سمت آرزومون، رویایی که از بچگی با ما بود و از سن شونزده سالگی من دلم میخواست به این کشور سفر کنم، دیگه فک کنم همه می دونن که من عاشق سفر و مهاجرت کردنم، و آرزوم اینه که مهاجرت کنم و سفر برم به هر آن جایی که رب العامین بگه و خوش بگذره و تجاربم زیاد بشه.

    استااااد

    من الان این کامنت رو دارم از طبقه شونزدهم تو هتلی در امارات در شهر بسیار زیبای دبی می نویسم

    هر لحظه یاد اون تیکه از حرفتون میوفتم که میگفتید تو بندر عباس ظهر جمعه قدم برداشتید برای اینکه به دبی سفر کنید و چقدر معجزه وار شد ادامه داستانش شاگردتونم تونست استاد

    اینجا ماشینایی رو که تو گوشیم هر لحظه عکساشونو نگاه میکردم و میگفتم وای این وای اون، می زاشتم رو بک گراند گوشیم و دارم از نزدیک می بینم، دست می زنم بهشون، سوارشون میشم، باهاشون عکس میگیرم و قطعا خیلی زودم میخرمشون و اون روزم میام میگم استاااد شما تونستید شاگردتونم تونست

    عشق میکنم عشق میکنم که فقط بیام بهتون بگم که استاد شما تونستید و شاگردتونم تونست فقط دلم میخواد ازتون تشکر کنم و دستتون رو ببوسم

    یکی اینکه به آرزوم رسیدم و سفر کردیم به شهری که واقعا فوق العاده اس، هتلی که درش اقامت داریم، صبحانه و غذاهایی که میخوریم، خریدایی که می کنیم و … همه و همه اش رو در ذهنم دیده بودم و هر شب تجسم میکردم

    وقتی هواپیما فرود اومد با خودم گفتم عادله هیچ هیچ خواسته ای نیست که محقق نشه

    ببین ببین که وقتی که تو شکایت نمیکنی، شکرگزاری میکنی هر لحظه و هر لحظه خدا میبینه

    ساکته آره ساکته

    با چشمت نمیبینیش

    ولی شنوا تر از اون نیست

    بینا تر از اون نیست

    یه جوری بهت می بخشه که فقط می تونی بگی خدایا شکرت چون فقط به تو گفته بودمش

    فقط تو شنیده بودیش

    فقط تو می دونستیش

    پس فقط تو دادیش

    نه هیچ انسان دیگه ای، نه هیچ رئیسی، نه هیچ قدرتی

    فقط تو دادیش

    الانم فقط و فقط خودم می فهمم که چه حسی داره رسیدن به آرزویی که همیشه داشتم

    حالا با ایمان بیشتر و صدایی رسا تر میتونم از خدایی حرف بزنم که همه خواسته ها رو اجابت میکنه به شرط ایمان به شرط رعایت قوانین الهی

    .

    .

    کلی هدایت شدیم تو این سفر فوق العاده که البته هنوز ادامه داره

    ما دوتایی بدون اینکه تو این کشور کسی رو‌داشته باشیم سفر کردیم، با تکیه به الله

    خیلی چیزا رو نمیدونستیم و فقط قدم برداشتیم و با اینکه هیچی نمیدونستیم ولی قدم به قدم جلو رفتیم

    ماشین فوق العاده رنت کردیم، هتل فوق العاده عالی با قیمت عالی رزرو کردیم، یک ایرانی که سرآشپز رستوران اینجاست موقع سرو صبحانه منو دیدو گفت ایرانی هستی؟ و ادامه آشنایی و کلی راهنمایی و کمک که واقعا ازش ممنونیم و کلی اتفاقای فوق العاده خوبی که همش لطف الله مهربان هستش و هدایت هاش و البته آموزه های استاد مهربانم.

    من بازم با کامنتی پر از تجربه و حس خوب بر میگردم🦋

    استاد عزیزم خانوم شایسته مهربونم خیلی سپاسگزارم ازتون

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 437 رای:
  2. -
    عادله کیانی فر گفته:
    مدت عضویت: 2468 روز

    سلااااااااااااممممممممممممممممممممممممممممممممم

    هلناااای عزیزززززز

    کلماتم دستی ندارند تا تورو در آغوش بکشند اما همه عشق و گرمی وجودم رو با کلماتم برات می فرستم تا بخونی و بدونی عاشقتم و دلم تنگ شد برای تمام اون لحظات شاد و گریونمون که با هم سپری کردیم

    بخاطر همه اون خاطرات و هدیه هایی که با خودت از اون سر دنیا اوردی همیشه ممنونم

    واقعا ازت سپاسگزارم که برای من نوشتی اشک تو چشمام جمع شد وقتی دیدم کامنت گذاشتی، تجدید خاطره شد برای من و از خدا ممنونم که تو و بقیه بچه هارو اورد تو زندگیم که هر بار با دیدنشون یادم میاد از کجا شروع کردم

    و تو از اون تعداد فرشته هایی بودی که از روز اول با ما بودی و فراموش نمیشی

    امروز تو ابوظبی که بودم بعد از پیاده روی طولانی خسته شدم رو نیمکت ک نشستم یاد تو افتادم که بعد از خستگی تو پارک بدون توجه به نظر بقیه روی نیمکت دراز کشیدی و بهم درس دادی که ارامش خودت از همه مهم تره بدون اینکه نگران نظر و نگاه دیگران باشی

    امروز یادت کردم و الان اومدم دیدم که کامنت گذاشتی

    و بهت تبریک میگم بخاطر اینکه به رویات رسیدی و با مردی که همیشه تصورش میکردی وارد رابطه شدی و آرزو میکنم که هر لحظه تسلیم خدا باشی و اتفاقات لحظه رو بپذیری و قدم برداری

    عاااشقتم هلنای عزیزممم

    به امید روزی که دوباره کنار هم با عشق جمع بشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 51 رای:
  3. -
    عادله کیانی فر گفته:
    مدت عضویت: 2468 روز

    سلام به برادر عزیزم جواد جان عزیز

    امیدوارم حالتون عالی باشه

    جالبه که بعد از کلی گشت و گذار فوق العاده در فراری ورلد که رویام بود دیدنش، سوار رولرکوستر شدن رویای نوجوانیم بود، خوردت غذاهای ایتالیایی، دیدن مردمان ایتالیایی، دیدن پروسه ساخت ماشین های فراری، دیدن درخت های کریسمس، فضای کریسمسی رویایی بود که همیشه همراه من بود همیشه و همیشه تصور میکردم و عکساو فیلماشونو دنبال میکردم و همیشه از خدا میخواستم همشون تو یه روز اتفاق افتاد گرچه جسمم خسته اس اما روحم هنوز هیجان داره و شاده اما میخواستم بخوابم‌که خدا منو کشوند اینجا

    که ازش سپاسگزارم به عجب پیغام زیبایی منو کشوند

    سال نود و هشت یا نود و نه بود که وقتی با پدر و مادرم زندگی می کردم بیشتر اوقات تو اتاقم بودم و فقط فایلای استاد رو تماشا میکردم

    یه فایل استاد داره توجه بر نکات مثبت که ایشون رفتند به فروشگاه بزرگ آیکیا

    من یادم نیست اون فایل رو چندین بار دیدم

    اما هر بار ک نگاه میکردم حس میکردم کنار استاد دارم راه میرم و مثل استاد دارم از دیدن اون همه وسایل خونه لذت میبرم

    و واقعنم لذت میبردم و با شور و شوق نگاه میکردم و از خدا میخواستم

    میگفتم خدااایا منم میخوام منم میخوام برم آیکیا

    امروز دقیقا دقیقا تمی که استاد داشت فایل ضبط میکرد از محصولات آیکیا ویدیو گرفتم

    به فایل دیگه استاد دارن که اونم توجه بر تکات مثبت هست که خود استاد تنها رفتن آیکیا که بهتر فیلم بگیرن از جزئیاتش

    و من بارها اون ویدیورو دیدم و هر بار میگفتم خدایا شکرت خدایا شکرت بخاطر این همه وسایل زیبا با قیمت های منطقی

    و من امروز اونجا بودم

    باورم نمیشد

    فرق داشت نگاه من

    با نگاه بقیه آدمای اونجا

    شاید بقیه به دنبال نرخ اجناس بودن، دنبال خرید کردن بودن

    اما من به دنبال خدا میگشتم

    میخواستم فریاد بزنم

    خدایا شکرت بخاطر قوانین بی تغییرت

    میگفتم خدااایااا شکرتتتتتت

    که از روز اول به حرفای استاد ایمان داشتم بهش شک نکردم که داره دروغ میگه داره بخاطز پول این حرفارو میزنه

    لحظه ای شک نکردم که استاد حرفاش رو هواست

    همش منطق بود و با پوست و گوشت و خونم لمسش کردم

    تا جایی که به حرفای استادم عمل کردم نتیجه دیدم

    خیلی وقتا فایلای استاد رو کنار کذاشتم و درگیر روزمرگی شدم و سیلی های محکم دنیارو خوردم اما هرگز نذاشتم که له کنه منو دوباره هر بار با قدرت برگشتم و فایلارو مصمم تر از قبل دنبال کردم و روی خودم کار کردم

    امروز وقتی قدم میزدم تو آیکیا فقط یاد حرفای استاد میوفتادم

    کههههه توجهههه کنید به چیزی که میخوااااید

    من توجه کردم

    من توجه کردم

    من دیدم

    مطمئن باشید

    بچه هایی که فایلایی سفر به دور امریکارو با عشق دنبال میکنید

    شک دارید که خودتون تجربه اش میکنید؟

    من بهتون قول میدم تک تک چیژایی که استاد تجربه کرده زو تجربه میکنید چون دازید بهش توجه میکنید

    امروز وقتی با عشقم راهی ابوظبی شدیم تو راه داشتم از فرهنگ رانندگی حرف میزدم

    اینکه چقددددر اینجا تمیزه

    چقدر فرهنگ رانندگی بالایی دارن

    وقتی یه عابر میبینن شده دو دقیقه منتظر بمونن بدون اینکه چراغ قرمزی باشه تا فرد رد بشه

    یه آشغال نمیبینی

    وقتی تو لاین سرعتی و پشتت یه ماشینی هست چراغ نمیزنه تند تند که تو بری کنار اون رد شه ندیدم اصلا

    بوق نمیزنن بی خود بی جهت و…

    تو راه فایل استاد رو پخش کردیم

    که دقیقا دقیقا حرفایی که ما داشتیم می زدیم رو استاد در مورد امریکا گفت

    اصا چشمام درشت شد

    گفتم ببین وقتی توجه می زاری روی چیزای درست از جنس همون میاد تو زندگیت بیشتر از همون اتفاق رو تجربه می کنی

    خیلی ازتون ممنونم

    کامنتتون و انرژیتون باعث شد من بیشتر به این لحظات توجه کنم

    خیلی خیلی ازت ممنونم دوست خوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 55 رای:
  4. -
    عادله کیانی فر گفته:
    مدت عضویت: 2468 روز

    سلام زینب عزیزم

    امیدوارم حالت عالی باشه

    دوستان عزیز و فوق العاده

    اصا باورم نمیشه

    چقدر چقدر دوستان جدیدی توی سایت داریم که من ندیده بودمشون و آشنایی نداشتم باهاشون و تعداد کامنتاشون هم ماشالله هزار ماشالله خداروشکر واقعا زیاد بود که نمیشد به تک تک پاسخ بدم و ازشون تشکر کنم اما با تک تکشون احساس عالی گرفتم لبخند زدم تا بنااااگوش با بعضی بغض کردم و با بعضی اشک ریختم

    اما نمیدونم چرا وقتی که کامنت شمارو خوندم نتونستم کامنت براتون نزارم یه احساس خیلی قوی منو میکشونه سمت اینکه برای شما بنویسم

    با اینکه می خواستم بخوابم اما انقدر این انرژی قویه که اجازه نمیده

    زینب عزیزم

    بنده خوب خدا

    خدا خیلی عاشقته ها

    خدا خیلی زیاااد دوستت داره

    خدا هرگز هرگز تنهات نمیزاره

    خدا هرگز بهت دروغ نمیگه، مخفی نمیشه، پشت مشکلاتت قایم نمیشه، خدا همیشه صداتو می شنوه، همیشه تورو میبینه احساست رو درک‌میکنه و تلاش میکنه با نشانه هاش آگاهت کنه

    خدای متعال هر لحظه حواسش بهتون هست هر لحظه

    میدونه چی نیاز دارید، میدونه چی میخواید

    اما

    شما با توجه به قوانینش نتیجه میگیرید

    اگه مسائل اونقدر بزرگ بود که گاهی باعث شد کمرت خم بشه از دنیا نا امید نشو

    نگو دیگه خدا نیست

    نگو دیگه تمومه من خیلی دیگه مونده باورام درست بشه

    من یه چیزی رو لمس کردم تو اوج مشکلاتم

    اینکه یه قدم سمت الله برداشتم

    الله هزار قدم سمت من دویید

    من یه فایل گوش دادم

    بهش عمل کردم

    چجوری عمل کردم؟

    چیزایی که میدونستم ورودی منفی رو به خورد مغزم ندادم

    (خیلی وقتا هم دادم کتکشم خوردم )

    شکرگزاری شکرگزاری شکرگزاری

    هر روز بخاطر ده تا چیزی که بابتش از خدای مهربانم ازش سپاسگزار هستم رو می نویسم

    اگه یه روز نتونم بنویسم پنج مورد می نویسم

    در یخچالو باز میکنم میگم خدایا شکرت

    شیر آبو باز میکنم میگم خدایا شکرت

    راه میرم شکرت

    پول به حسابم جاری میشه میگم شکرت شکرت شکرت

    انقدر زیاده

    هر روز خواسته هامو می نویسم

    چه اینکه در طول روز میخوام چه اتفاقایی رو تجربه کنم چه اینکه در آینده نزدیک چیا رو میخوام تجربه کنم

    دروغ، غیبت، فحش، حرفای منفی، اخبار منفی به حداقل رسیدن به حداقل حداقل

    اگر ناخواسته این اتفاق بیوفته سریع میگم خدایا منو ببخش و سعی میکنم‌تمرکز کنم به داشته هام و خواسته هام

    میخوام بگم

    هرچیزی که بنویسید محقق میشه

    چ زمانی محقق میشه؟

    هر چقدر بهتر تمرکز کنید سریعتر نتیجه می بینید

    هرچقدر حساسانه روی خودتون کار کنید سریعتر همه چیز اتفاق میوفته

    بله منم مشکلات زیاد داشتم

    اما اون لحظات به چشم مشکل نمیدیدمشون

    میگفتم این یه تضاده برای اینکه من قوی تر بشم

    این یه مشکله که من خواستمو شناسایی کنم

    این یه مسئله ای هست که خدا میخواد راه حل پیدا کردنو یادم بده

    این تضاد یه امتحان خداست

    این تضاد اومده منو رشد بده

    و …

    انقدر اینجوری به مسائل نگاه کردم

    که کوچیک و کوچیک تر شدن

    تا جایی که

    دیگه مسئله دیگه خودم نداشتم

    اطرافیانم

    عزیزانم به مشکل بر میخوردن من می شنیدم بهم می ریختم

    میگفتم خدایا الان چیکار کنم

    هرچند ک میدونم هر کسی در مداری که هست با فرکانس و موجی که ارسال میکنه زندگی رو تجربه میکنه اما اون لحظه برای اینکه گریه نکنم و دامان نزنم به مشکلات عزیزانم دعا میکردم

    و از خدا براشون طلب خیر میکردم و میگفتم خدایا خبر خوش بهم بده

    و این اتفاق میوفتاااد

    خیلی زیاد این اتفاق افتاد

    حتی برای عزیزانم

    برات آرزوی عاشقی میکنم

    اینکه قفلی بزنید روی فایلای استاد

    آرزو میکنم برای همه که خودشونو ببندن به فایلا

    از رایگان از لایو مصاحبه سفر به دور امریکا توجه بر نکات مثبت زندگی در بهشت گفتگو با استاد و … پول دوره ها میاد

    به راحتی

    بعد

    خرید

    دوازده قدم

    عزت نفس

    ثروت یک و دو

    سلامتی

    عشق و مودت

    غوغا میکنه تو زندگی آدم

    من با فایلای رایگان درونمو پرورش دادم

    حالمو خوب کردم از حالت افسرده سوئیچ کردم رو حال یه کوچولو بهتر

    بعد اتفاقای خوب افتاد

    باشگاه رفتم بدن ضعیفم قوی شد

    دانشگاه رو بهتر ادامه دادم

    کار پیدا کردم

    پول دراوردم

    دوستای عالی پیدا کردم

    ادمای سمی ازم دور شدن

    بیماری ها از تنم رونده شدن

    بعد دوازده قدم اومد

    که کن فیکون کرد زندگی منو

    بعد که کم کم

    با همسرم تک تک دوره هارو خریداری کردیم و دونه دونه دارم گوش میدم و سعی میکنم تلاش میکنم عمل کنم و نتیجه بگیرم

    به امید روزی که بیاید و برام با عشق بنویسید از اتفاق هایی که بعد از عمل کردن به آموزه های استاد براتون رخ داد

    براتون حال خوب و سلامتی از خدای منان میخوام

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
  5. -
    عادله کیانی فر گفته:
    مدت عضویت: 2468 روز

    سلام به لطیفه عزیزم

    چه اسم زیبایی داری دوست من

    خط به خط خوندم و اشک ریختم و لبخند زدم از این همه مهربانی از این همه عشق و محبت

    کجای دنیا می تونی این حجم از عشق بدون انتظار و محبت وصف نشدنی رو ببینید؟

    خدارو سپاسگزارم که قبل از اینکه این جهان زیباش رو ترک‌کنم این همه عشق و محبت رو تجربه کردم و یاد گرفتم چطور زندگی کنم تا به من لذت بده

    خداروسپاسگزارم که به من اجازه داد تا وارد این سایت بشم، به من اجازه داد گوش کنم سراپا گوش بشم برای تمامی آموزه ها و آگاهی های الهی، قوانین بدون تغییر رب العامین، قوانینی که بنده خوبش استاد عباسمنش تحقیق کرد، تفکر کرد، تفحس کرد، با منطق برای ما ساده اش کرد و منتقل کرد این همه علم فوق العاده رو، که ما با استفاده از این آموزه ها اول به آرامش ذهن، دوم به شادی درونی، سوم به سلامت جسمی رسیدیم

    بعد از استمرار و متکی بودن بر این اصل شاهد نتایج کوچک و بزرگ شدیم، مثل به حقیقت تبدیل شدن رویای کودکی همچون داشتن یک عروسک بزرگ، یک تراش عجیب و غریب، رفتن به بزرگترین شهربازی، خوردن آبنبات و کوکی و …رسیدن به خواسته های نوجوانی قبولی در دانشگاه، فارغ التحصیل شدن، خرید لباس های زیبا، ارتباط با افراد فوق العاده، پیدا کردن دوست صمیمی و عالی و …. آرزوهای جوانی، انجام دادن شغل مورد علاقه، ازدواج موفق،پولسازی، خرید ماشین، خانه، ویلا، کشتی، هواپیما و …

    همه و همه محقق میشن

    کی‌محقق میشن؟ وقتی که کنترل ذهن رو یاد میگیری، افکار‌منفی رو نمی جوی، سعی میکنی به مغزت ورودی مثبت بدی، حالت رو در شرایط به ظاهر منفی خوب کنی و سوقش بدی به چیزی که میخوای، سوئیچ کنی روی خواسته هات

    مثل یک شاگرد موفق فایلاهارو کار کنی و بنویسی و بهشون عمل کنی

    خیلی از بچه ها شنیداری هستن، پس زیاد گوش کن

    یک سری دیداری هستن پس خوب ببین

    یک سری هم تا ننویسن چیزی متوجه نمیشن پس بنویس زیاد بنویس

    وقتایی که روی خودم کار نمیکردم پشت هم برام اتفاق های بد و خبرای بد رخ میداد میدونستم به خاطر عمل نکردن به قانون هست اما بهش اهمیتی نمیدادم و انقد اتفاق بد میوفتاد که میگفتم دیگه نمیتونم ادامه بدم پس باید برگردم به سمت عمل کردن

    تا وقتی نتیجه میاد که عمل کنی شوخی نداره باهات

    قانون قانونه

    لطیفه ی عزیزم

    نمیدونی چقدر از خوندن کامنتت احساساتی شدم، وقتی کامنتت رو خوندم خیلی عجیب یاد اولین کامنتی که داشتم روی سایت می زاشتم افتادم

    که تو چه شرایطی بودم که اصلا نمی تونی تصورش کنی

    و سر مست بودم از اینکه دارم کامنت مینویسم و استاد می تونه بخونتش

    سرمست تر از چیزی که فکرش رو بکنی

    اما در اون لحظه هرگز فکر نمیکردم که انقدر کامنت بزارم و روی خودم کار کنم که از همین سایت یکی نه چندین و چند نفر برای من کامنت بزارن و تشکر کنن هیچ تو دفترشون اسم منو بیارن تو لیست سپاسگزاریشون

    هرگز فکر نمیکردم اما الان خدا هدیه داده خدا پاداش داده

    نمیدونم کامنتم چقدر غوغا در دلت به پا کرد که انقدر عاشقانه برای من نوشتی

    ولی انقدر پیامت در دل من غوغا به پا کرد که نمیدونم چطوری در موردش حرف بزنم

    از خدای خوبم بینهایت سپاسگزارم

    ازت ممنونم رفیق عزیزم بخاطر قلب مهربونی که داری خداروشکر کن

    اینکه خدا به ما اجازه داده الان اینجا باشیم و بنویسیم خداروشکر

    چند وقت پیش دوست عزیزمون که یکی از شاگردای خیلی خوب این سایت بود که کامنتاشو هست، سایت اختصاصیش هم هست سید کاظم فلاح

    دوست فوق العاده ای که باهاش کلی سفر رفتیم و خاطرات خوشی رو گذروندیم

    تو اوج جوونی از این مهمونی دست کشید و رفت تو آغوش الله مهربانی که همیشه عاشقش بود و کسب و کارش خدایی بود، خودش خدایی بود، قلبش خدایی بود و خوب زندگی کرد

    میخوام بگم که زندگی خیلی کوتاهه پس نهایت لذت رو ببر ازش، سر هر چیز کوچیکی سعی کنیم بهم نریزیم، خدا همیشه بزرگتر از مسائلمون هست

    پس سعی کنیم اتفاقات لحظه رو بپذیرم، به دنبال راه حل باشیم و از قوانین پیروی کنیم

    تا شاد زندگی کنیم و شاد از این مهمانی زمینی خدافظی کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای: