دیدگاه زیبا و تأثیرگذار زهرا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
سلام استاد بی نظیر و مریم جون دوست داشتنی
چقدر خوشحال شدم وقتی قسمتی از کامنت من رو خوندید . اون نکته ای که نوشته بودم خیلی وقت ها من رو به فکر فرو می بره و خیلی برام تحسین بر انگیزه.
اره استاد دقیقا همین طوره ، اینجا ( ترکیه) هم خیلی خیلی به پرچم شون احترام میذارن و همه جا به پنجره خونه ها همه پرچم شون رو آویزون کردن و به مراسم هایی که برای کشورشون هست ، خیلی اهمیت میدن. حتی از مدت ها قبل ، بچه ها تو مدرسه سرود ملی شون رو می خونن و خودشون رو برای برنامه ها آماده و محیا می کنن.
البته اینم بگم که استاد کاملادرست گفتن. نمیشه بگیم همه این طوری یا اون طوری هستن. مثلا تو آمریکا درصد کسانی که به دولت و رئیس جمهور و … کاری ندارن که اونا براشون چه کار کردن ، خیلی نسبت به ایران بیشتره. اینم به خاطر فرهنگ جامعه ایران هست که اکثرا تو این فضا هستن که دولت رو مقصر بدونن.
همین که مردم تو آمریکا مالیات میدن و بعد این مالیات صرف ساختن مدرسه و زمین های ورزشی بزرگ و رایگان میشه خودش یه نکته ی بسیار مثبته و اینکه اونجا تو دوست داری مالیات بدی چون می دونی که با این کار داری به گسترش جهان کمک می کنی.
خلاصه خیلی خوشحال شدم و اینکه شما کامنت من رو خوندید برای امروزم یه نشانه دیگه برای یه موضوع دیگه بود که خدا امروز اولین نشانه اش رو از این طریق برام فرستاد.
الهی شکرت
استاد در مورد دوره دوازده قدم گفتید و من می خوام بگم که این دوره واقعا رویاییه.
شیوه ی زندگی عالی و بهشتی رو در تمام ابعاد بهت یاد میده. کسانی که از این دوره استفاده کردن و یا می کنن بهتر می تونن این موضوع رو متوجه بشن.
من به عنوان کسی که الان قدم چهارمه و یه آدم کاملا متفاوتی شده ، و مامان باباش قدم دهم هستن و شاهد معجزات پی در پی بوده می تونم بگم که هیچی نمی تونم بگم:) واقعا دوره ی جادوییه.
ما نمی فهمیم ولی خیلیییییی قشنگ این تکامل داره طی میشه و یکی از معجزاتی که برای ما توی قدم اول و دوم رخ داد ، مهاجرت مون به ترکیه بود اونم به طرز باور نکردنی که بارها داستانش رو گفتم.
یعنی من ذره ذره این رو میتونم احساس کنم که خداوند توی این دوره داره از زبان شما با من صحبت می کنه.
و نکته ی بعدی اینه که چون این دوره یکساله است و بچه ها یکسال مداوم با استاد هستن ، در واقع خیلی زندگیشون از این رو به اون رو میشه .
استاد به زودی میرسه اون روزی که از نزدیک میام و تا جایی که بتونم از اتفاقات عالی زندگی مون بعد از استارت دوره دوازده قدم براتون میگم چون اگر بخوام بنویسم باید کتاب بنویسم.
دقیقا روز ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ بود که بابام تصمیم گرفت در روز تولد من و آجیم قدم اول رو بخره و همون روز خرید و تا الان که قدم دهم هستیم. (در واقع مامان بابام قدم ده هستن چون من باید تکاملم طی میشد به دلیل اینکه اون موقع هنوز درک کافی رو نداشتم و ۶ ماه بعد در مدار مناسب برای شروع دوره قرار گرفتم و تا الان که قدم چهارم هستم دارم سعی می کنم خیلی دقیق روی دوره کار کنم ، باور ها رو بسازم و تمرینات رو انجام بدم)
استاد واقعا به خاطر این دوره یک دنیا ازتون سپاسگزارم ، شما خودتون خبر ندارید که چقدرررررر زندگی ما تغییر کرده و چقدر شاهد معجزات خداوند هستیم.
الهی شکرت
وای چقدررررر آزادی مالی و مکانی و زمانی خوبه و میدونم که در مسیر رسیدن به یه همچین جایگاهی هستم .
خیلی ها هستن که آزادی مالی رو دارن ولی آزادی مکانی و زمانی رو ندارن ولی خوشبختانه ما داریم الگویی رو می بینیم که هر موقع بخواد ، هرچیزی رو بخواد می تونه بخره و گزینه های انتخابش به قیمت اون جنس محدود نمیشه.
اصلا چه حس خوبی داره که تو بری یه جایی و دیگه حتی برای یک لحظه هم قیمت ها رو نگاه نکنی یا مثلا نگی خوب فلان چیز رو فلان جا با قیمت کمتر میده پس بریم از اونجا بخریم.
البته من یه نکته ای رو هم اینجا بگم. اگر ما ایمان داشته باشیم که ثروت بی نهایته ، فراوانی هست و خدا رو باور کنیم که از بی نهایت طریق هدایتت می کنه ، بدون نگرانی خرید می کنیم. یعنی باور محدودیت خود ما آدمها اجازه نمیده که آزادی مالی رو تجربه کنیم(البته این به معنای ولخرجی نیست ها) چون خود استاد هم گفتن چیزی که نیاز داریم. اگر ما چیزی که نیاز داریم رو بدون نگاه کردن به قیمت با این باور که ثروت و نعمت فراوونه و خداوند به من وعده ی ثروت بی شمار داده ، خرید کنیم ، خدا از بی نهایت طریق به ما می رسونه و این باعث میشه ما به همون آزادی مالی برسیم.
البته تکامل می خواد و استاد زمانی به این آزادی مالی رسیده که باورهاش رو تغییر داده و واقعا ایمان داشته نه اینکه فقط به حرف بگه که ثروت فراوونه.
در کنار این آزادی مالی ، اینکه شما هر زمان دلت خواست ، هر جا دلت خواست بری و اصلا نگران هزینه ها و قیمت ها و … نباشی فوق العاده است و انشالله همه ی کسانی که در مسیر درست هستن و برای تغییر زندگی شون تلاش می کنن ، تجربه اش کنن و قطعا این اتفاق می افته. به امید الله مهربان
استاد واقعا شما که الان داری اینها رو تجربه می کنی چون ریشه هاش رو ساختیدو از بنا سازه تون درسته و ما داریم میوه هاش رو می بینیم.
نووووووش جوووووونتون استاد عزیزم
عاااااااشقتوووونم و ازتون سپاسگزارم که انقدر سخاوتمندانه رفتار می کنید و مسیر درست رو و قوانین رو خیلی خالص آموزش می دید.
من الان خیلی سعی می کنم آگاهانه فراوانی رو ببینم ، تحسین کنم و به خودم بگم که ببین بی نهایت ثروت و نعمت هست فقط موضوع اینه که به اندازه ی ظرفت می تونی ازشون استفاده کنی نه بیشتر و نه کمتر و این ظرف هم با باور های درست ، با احساس خوب ، با رشد شخصیت و با ایمان به خدا بزرگتر و جادار تر میشه و تو خیلی راحت می تونی از باران رحمت الهی که همیشه بدون توقف در حال باریدن هست استفاده کنی.
الهی شکرت
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
-
دانلود با کیفیت HD438MB29 دقیقه
ملکا ذکر تو گویم، که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره، که تو ام راه نمایی
«خدایا برای نوشتن کامنت از تو هدایت می‌طلبم که راهنمای من باشی»
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته بزرگوار. همینطور سلام و عرض ادب به همه دوستان عزیزم در این سرزمین دوست داشتنی عباسمنش دات کام.
حافظ شیرازی میگه:
«ما بدین در نه پِیِ حشمت و جاه آمده‌ایم
از بد حادثه این جا به پناه آمده‌ایم
رهروِ منزلِ عشقیم و ز سرحدِّ عَدَم
تا به اقلیمِ وجود این همه راه آمده‌ایم»
استاد عباس منش عزیز یه مااااااچ آبدار وسط پیشونی طلبت که هر وقت اومدم آمریکا حتماً ماچت کنم چون حوصله به خرج دادی اون کامنت ۲کیلومتری منو خوندی😂😂😂 باور کنید من در مورد تاریخ ایران خودمون با اینکه رشته دبیرستانم بوده، اینقدر اطلاعات ندارم🤦🤦 همه اش رو بذارید به حساب علاقه من به این سرزمین زیبای آمریکا که بشدت بهش علاقمند هستم. چند روز پیش رفتم یه دکه کنار خیابون دیدم یه آقایی قبل از من خرید کرد یه فندک خرید با طرح پرچم آمریکا، منم رفتم خریدم رو انجام دادم گفتم آقا یه دونه فندک با طرح پرچم آمریکا هم برای من بیارید. بعداً بهش گفتم من اصلا سیگاری نیستم بخاطر پرچمش دارم میخرم😂🤩🇺🇸🇺🇸 فردای همون روز رفتم یه مغازه دیدم یه دستمال گردن اسپرت(اسکارف) و کلاه داره، یه اسکارف با طرح پرچم آمریکا گرفتم، موقع پیاده روی انداختم دور گردنم. درکل
God bless America, Home Sweet Home.
یه قدردانی و تشکر ویژه از خانم شایسته بزرگوار بخاطر خوندن بخشی از اون کامنت بسیار طولانی من😍🤩 بسیار سپاااااااااسگزارم.
استاد عباس منش عزیز، لطفاً خانم شایسته هر چیزی رو میخوان ، براشون بخرید، بعداً آدرس بدین همون فروشگاه براتون ارسال کنه دم خونه، آخه چطوری دلتون میاد خانم شایسته رو ناامید کنید 😂😂😂 این فایل امروز حسابی حالمو خوب و مثبت کرد. خدا رو صد هزار مرتبه شکر. دیشب کنار امواج و نسیم خنک دریا نشستم و یه کامنت طولانی نوشتم برای فایل قبلی ولی لحظه ارسال نت قطع شد. گفتم شاید بخشی از پروسه هدایتم باشه هر چیزی به وقتش انجام میشه.
در مورد احترام به حقوق همدیگه صحبتهای بسیار بسیار زیبایی انجام دادین و چقدر لذت بردم و چقدر دوست دارم توی این چنین فضای ارزشمندی باشم. باور کنید تحت تاثیر فایلهای سایت و سفر به دور آمریکا، موقع رانندگی همیشه برای عابرین پیاده می ایستم تا رد بشن. یا حتی ماشین‌هایی که دارن از فرعی وارد اصلی میشن، وقتی سرعتم آروم باشه همیشه توقف میکنم تا بقیه رد بشن، گاهی اوقات تشکر هم نمیکنن ولی من همیشه میگم من اون کسی هستم که به داشتن یه شخصیت بهتر از خودم نیاز دارم. البته یه وقتایی هم میشه یه سری افراد قانون‌شکن کارهای ناخواسته میکنن و اگه فرصت داشته باشن به آدم حمله هم میکنن، من تو این شرایط تمام تلاشم رو میکنم اعراض کنم. هر چند هنوز کافی نیست و همین مواجهه با ناخواسته هم بخاطر مدار خودمه، امروز با چند تا ناخواسته مواجه شدم، که به شدت عصبی شدم ولی دائماً میگفتم «حمید، حواست هست داری با خودت چیکار میکنی؟ خدایا من به کمک و هدایتت نیاز دارم » حتی توی همون شرایط یه حس درونی بهم می‌گفت «الان چون از یاد خدا غافل شدی که داری این چیزا رو تجربه میکنی»… واقعاً استاد من میتونم قسم بخورم و شهادت بدم صحبتهای شما کاملاً حق و حقیقته، دقیقا هر موقع خودم رو رها کردم و از محیط اطرافم، هر چه بود لذت بردم و کنترل ذهن کردم اتفاقاتِ مثبت وارد زندگیم شد، هر موقع نتونستم خوب اعراض کنم، نتونستم کنترل ذهن داشته باشم نتونستم از شرایط لذت ببرم، چک و لگد و مشت و کف گرگی و«سیکن چوکو زوکی» بود که از جهان هستی به طرفم اومد(حرکت رزمی👆😂😂 خودمم نمیدونم دقیقا چیه، فقط میدونم زوکی رو با پا اجرا میکنن)
اینکه چرا علیرغم دونستن این موضوع هنوز به ضمیر ناخودآگاه من نپیوسته علتش اینه که خودم به اندازه کافی به قانون پایبند نبودم.
دیروز عصر موقع پیاده روی از جلسه اول تا سوم قدم پنج رو گوش دادم. استاد هر چقدر بگم این دوره دوازده قدم گنجه ، گنج . اما من هنوز تکاملم رو کامل طی نکردم. توی قدم پنج استاد عباس منش عزیز میگه« اصلا تلاش سخت و تقلا معنی نداره، نیاز نیست بدویی دنبال نتیجه، تو رها باش، سعی کن از هر آنچه داری لذت ببری، حتی برای مثبت شدن شرایط هم تقلا نکن، فقط لذت بردن و کنترل ذهن، لاجرم نتایج به دنبالتون میاد» این جمله شگفت انگیز بود. چون من برای تحول و دگرگونی و مثبت شدنم هم داشتم تقلا میکردم. برای ساختن شرایط، برای مکتوب کردن قدم‌های دوره دوازده قدم ، برای به موقع تموم کردن هر قدم و رسیدن به قدم بعدی، منم داشتم با استرس و اضطراب تقلا میکردم. دیروز، پریروز بود مجبور شدم کاری رو برای خانواده و دوستان انجام بدم که چندان خوشایند نبود و برام زحمت داشت، بلافاصله گفتم ببین حمید ، یادته استاد عباس منش چی گفت ، یا برای خودت یه کاری میکنی و خودت رو مشغول به کار کردن روی زندگی و شخصیت خودت میکنی یا «جهان هستی تو رو میگیره به کار کردن برای دیگران». همون موقع بود که فهمیدم وقتشه برگردم دوباره سراغ دوره دوازده قدم. هر چقدر بهتون بگم این دوره میتونه زندگی آدم رو تغییر بده بازم کمه،«من تازه قدم پنج هستم» خدا میدونه چه خبرهایی باشه توی قدم دوازده. و نکته مهمش اینه که دوره دوازده قدم تکاملیه. یعنی ذره ذره تغییر رو به صورت تکاملی طی میکنیم، تغییر ناگهانی میشه تخریب، میشه آسیب، ولی تغییر قطره چکانی میشه تکامل ، میشه موفقیت.
یه مثال بزنم«زنگ زدن آهن ، سوختن یه تکه چوب ، و منفجر شدن یه ماده» هر سه تا توی علم شیمی بهش میگن اکسیداسیون، تفاوتشون توی پارامتر زمانیه… پس زمان در تکمیل یک تکامل خیلی نقش مهمی ایفا می‌کنه…
چند وقت پیش داشتم با خودم فکر میکردم که ما در جهانی زندگی میکنیم که پر از قوانین فیزیکی هست و ما هم لاجرم بخشی از این انرژی سیستماتیک هوشمند هستیم که قوانین فیزیک در اون تاثیر گذاره. و دیدم اکثر فرمول‌های فیزیک یه پارامتر « t » در خودشون دارن. شاخصه زمان … برای تکمیلِ هر فرآیندِ فیزیکی، در این جهانِ هستیِ پر از قوانینِ فیزیک که لاجرم ما هم جزوی از اون هستیم نیاز به تکاملی هست که در گذر زمان انجام میشود یا همون «تکامل». فرقی نمیکنه کار روی شخصیت و ساختن باورهای درست توحیدی یا مالی باشه یا ساختن یه رآکتور اتمی پیچیده یا پالایشگاه گاز. همه شون از قوانین فیزیک پیروی میکنند. «و ما هم بخشی از اون قوانین هستیم»
در پناه جان جانان رب العالمین جان عشق همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و سعادتمند باشید
«والله هو الغنی الحمید»«انک انت الوهاب»
«الحمدلله الذی اذهب عنا الحزن»
فاش می‌گویم و از گفتهٔ خود دلشادم
بندهٔ عشقم و از هر دو جهان آزادم
نیست بر لوحِ دلم جز الفِ قامتِ دوست
چه کُنَم؟ حرفِ دِگَر یاد نداد استادم
و بااااااااز هم یه کامنت بیییییی نظییییییر دیگه
سلام و درود به شما زهرا خانم ، چقدر عالی روی خودتون کار کردین و چه خانواده شگفت انگیزی هستید شما، کلمه به کلمه کامنتت از باورهای بسیار بسیار قوی و درست میاد. یه جاهاییش ذهنم مقاومت داشت یه جاهایی رو چند بار دوباره و دوباره خوندم ، اینقدر باورهای عالی داشت.
از درگاه رب العالمین جان عزیز براتون بهترین ها رو در کنار خانواده درخواست میکنم.
سلام و درود به شما
الهی صد هزار مرتبه شکر
الهی صد هزار مرتبه شکر
بخاطر تک تک اتفاقاتِ مثبت زندگی تون. خدا رو شکر که خداوند غم و ناراحتی رو از شما دور کرده «الحمدلله الذی اذهب عنا الحزن» چقدر لذت بردم از کامنت تون و نتایج عالی و طلایی که بدست آوردین. امروز داشتم فایلهای جلسه چهار و پنج قدم پنجم رو گوش میدادم، یه جایی استاد شعر معروف پروین اعتصامی رو خوند، قطعه ۱۲۳ مثنویات. ماجرای اون مسکین که رفت از آسیابان گندم گرفت. و در ادامه یه جمله طلایی گفتن استاد. گفت دیدی یه موقعی از یه موضوعی نگرانی ولی یه دوست یا خانواده هست که بهش اعتماد داری ،مثلا داداش یا پدر یا یه کسی ،میگه فلانی تو به این کاری نداشته باش، اینش با من «مثال استاد این بود، داداشت میاد میگه فلانی تو نگران غذا نباش ، من میخوام آشپزی کنم به روش خودم، تو چیکار داری،من یه غذای خوشمزه برات آماده میکنم» … میگه تو یه چیزی درخواست کردی، یهو میبینی یه اتفاق به ظاهر ناجالب میافته، قاعدتاً آدم باید بهم بریزه ولی اینجا کسی که به قانون آگاهی داره میگه، نه ، شاید ظاهر اتفاق ناجالب باشه ولی من در هر صورت به پلن خداوند اعتماد دارم. این اتفاق به ظاهر ناجالب یک قدم هست برای رسیدن به خواسته من. پس Ok همون جمله همیشگی In GOD we TRUST ما به خداوند اعتماد داریم ، پس به پلن خداوند اعتماد میکنیم چون بی عیب و نقصه.
سپاس از کامنت ارزشمند تون بسیار لذت بردم و بسیار هم راستا بود این کامنت با آموزشهای امروز من در قدم پنجم.
همواره در پناه رب العالمین جان شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.
سلام و درود به شما
خداوند رو هزاران بار شاکرم بخاطر تک تک نتایج و اتفاقات خوب و مثبت زندگی تون.
کامنت بسیار ارزشمندی بود،از درگاه خداوند متعال درخواست ثروت و فراوانی نعمت میکنم براتون. در این مسیر صدها باور بزرگ و کوچک اصلاح میشه،که باعث صدها تغییر در شخصیتمون میشه و نهایتاً اون تغییرات نتایج بزرگتر رو رقم می‌زنه. مثل درختی که شاید هنوز ثمر نداده ولی اون زیر هزاران تار کوچیک و بزرگ ریشه وجود داره. اون درختی که امروز ثمر داره و خیلی بزرگه ، خیلی بیشتر از شاخه ها و میوه هاش زیر خاک ریشه برای خودش ساخته. اون ریشه ها باورهای ماست. باورهای توحیدی و هدایت، باورهای درست مالی،باور بی نهایت بودن نعمتها و ثروت‌ها.
از درگاه خداوند درخواست میکنم شادکام و سلامت باشید و از بی نهایت نعمت و ثروت بهرمند بشین.