بخشی از دیدگاه های تعدادی از دوستان عزیزمان به عنوان متن انتخابی این قسمت:
آرزو:
چقدر این کشور پراز انرژی مثبت و امیدواری و حال خوبه.
اصلا چیزی ب عنوان سن براشون مهم نیست توی هر سنی ک باشی کافیه دلت جوون باشه و حالت خوب باشه.
هر تفریح و عشق و علاقه ای رو میتونی انجام بدی. نه اینکه مثل ایران ک طرف ب ۴۰ نرسیده میگه نه زشته از من سنی گذشته مردم چی میگن و هزاران باور مخرب دیگه!
اما آنچه دوربین مریم جان نشون داده توی این کشور، بهت ثابت میکنه ک میشه پیرباشی و مثل دوتا زوج عاشق جوان سفر دوتایی بری با معشوقت.
میشه پیر باشی و کودک درونت و برداری بیاری اسکیت بازی و هیچ محدودیتی برای تو نیست تا لحظه مرگ و هیچکی قضاوتت نمی کنه.
خب عازم سفر ب کلیفرنیا شدیم و چون مثل همیشه توجه برزیبایی ها بود به زیبای های بیشتر هدایت شدیم.
یه نشنال فارست رویایی در شمالی ترین قیمت کلیفرنیا.
چه جاده رویاایی و چ تنوع گیاههی و چ اهنگ زیبایی… منو یاد اولین فصل سفر ب دور امریکا انداخت با اروی
خدای من به چ جای زیبایی هدایت شدیم…
استاد هربار میگم این دیگه ته زیباییه اما یه جای جدیدتر و قشنگتر از راه میرسه چقدر رنگ درختا زیباست و چ سکوت و ارامشی وچقدر اینجا بدون اینترنت در دل این جنگل بدون هیاهو بدون شلوغی کنار این رودخونه با این اب زلال و سنگای بینظیرش ادم میتونه مراقبه کنه و احساس نزدیکی به خدا رو تجربه کنه بدون هیچ عوامل حواس پرتی…
و چ فرکانس بالایی داره و چقدر توی تک تک این زیبایی ها میشه هرثانیه خدارو حس کرد.
سپاسگزار از تراک کمپرهستیم ک این امکان رو برامون فراهم کرد تا توی یه همچنین جاده ای و یه همچین مقصدی اتراق کنیم.
مینا:
استاد به جرات میتونم بگم از تمام فایل هایی که میذارید خصوصا تواین ۸و۹ ماه اخیر..، نشده هر روز توی زندگیم یه تجربه عالی شبیه تجربه های شما نداشته باشم، وهمون موقعه اشک ریزان و ذوق کنان سپاسگزار خدا نباشم.
گاهی انقدر تجربه هام شبیه تجربه های شما ومریم جان هست که داد میزنم وبا شادی وصف ناپذیری میگم خدایاااااا شکرت.
مثل دیروز که برای خرید رفتم بیرون وروز قبلش فایل ۱۶۷ رو دیده بودم اون قسمت اول فایل که مریم جان داشتن از جاده فیلم میگرفتن و پنجره سمت خودشون فیلم یه گله گاو که تعدادشون خیلی زیادبود وداشتن تومزرعه چرا میکردند رو گرفته بودن.
چون روز تعطیل بود ، ما از یه جاده ای رفتیم برای خرید که یه شهر دورتر باشه و توراه دقیقا همون منظره زیبا وتماشایی رو من دیدم.
یه گله گاو که داشتن چرا میکردن ودیگه نگم از زیبایی اون اطراف و رودخونه هاش و درختهای رنگ پاییزش و هوای گرم وعالیش وکه انگار بهاری بود اونم تواین فصل اونم تو شمال پراز بارون، که شد تجربه دیدن ادامه فایلتون توقسمت ۱۶۸ که امروز دیدم وگفتم ببین من دیگه به لطف الله جز زیبایی نمی بینم؟!!!!
یعنی زندگی من شده دیدن زیبایی های فایلهاتون ودیدن واقعی همون زیبایی ها توی زندگیم. کپی برابر اصل.
واین ها هر روز برام تو سلامتی جسمی وروحیم و در ارتباطاتم و درآمدم ورابطه ام با خداوند و در کل زندگیم داره اتفاق میفته.
واین سوال پیش میاد آیا نعمت ها قبلا نبودن؟؟؟؟ وجود نداشتن؟؟؟؟
وباید بگم که چرا تمام این جهان و هرچه الان در اون هست و در زندگی و وجود من هست همیشه بوده، ولی من قدرت درکش رو نداشتم چون نه استاد عباسمنش ومریم جانی داشتم که الگوی کاملی برام باشن ونه درک وشناختی از خداوند وخودم و جهان هستی!!!
عصمت:
زیبایی های این فایل عجیب دلچسب بود. به خصوص اخرش که منو ترغیب کرد چند بار ببینم و تجسم کنم اونجام و حس مثبتم چند برابر بشه.
اون قسمت اخر که جاده باریک بود و انبوه درختا شمارو احاطه کرده بودن،با درختایی که رنگشون قرمز و نارنجیو زرد بود داشت منو انگار دیوونه میکرد.
زمینی که پوشیده شده بود از برگای زرد و خشک که دوست داشتم روشون راه برم و صدای خش خششون رو بشنوم
دوست داشتم اونجا باشم، بین انبوه درختا و جاده باریک زیبا راه برمو نگاه کنم به رنگ دیوانه کننده ی درختا و بعد یهو با اون چشمه سورپرایز بشم. دیگه اون چشمه ته زیبایی اونجا بود .
دیدن این صحنه ها و میلی که توی من ایجاد شد، باعث شد هدایت بشم به پارک نزدیک خونمون و راه رفتمو راه رفتمو صدای خش خش برگارو شنیدمو لذت بردم.
چه قدر قشنگ چه قدر زیبا که همه امکاناتی دارین و در کمال ارامش با اون نگاه توحیدیتون که میگین: اینجا هیشکی نیست ماییمو خدایی که اینجا رو برای ما فراهم کرده؛ قراره چند روز باشین که البته بودینو لذتشو بردین. دوست داشتم اونجا باشم، پاهامو بذارم لب اب و استشمام کنم عطر بهشتی اونجارو و لذت ببرم از سکوت طبیعت و انرژی ای که بهم منتقل میکنه. …
…نوش جانتون این حد از ثروت و رهایی و حال خوب و ارامش و نگاه توحیدیو رابطه ی قشنگ که مبناش توحیده و همه چیزای خوب دیگه
نکته مثبتی که همیشه توجه من رو توی فایلهای شما جلب میکنه، میزان راحتی و آزادی ای هست که مردم دارن. احترام به عقاید دیگران به معنای واقعی که باعث شده هر پوششی هر دینی و هر طرز تفکری آزاد باشه و هم شاد در کنار هم زندگی کنن.
الناز:
چه قدر عاشق هدایتم ، چه خوب تو این سفر با شما فهمیدم هدایت رو ، الان بهتر درک میکنم که لحظه به لحظه ما در حال هدایت هستیم و بنا به فرکانسی که به جهان میفرستیم و کانون توجه ای که داریم خداوند مارو هدایت میکنه به همون سو خوب یا بد، و وقتی توجه به نکات مثبت باشه هدایت میشیم به مکان ها وشرایطی که از اونچه که بهش توجه کردی بیشتر هست…
چه خوب که مخزن آب به موقع تموم شد و خداوند چه زیبا هدایتتون کرد به همچین مکان رویایی که هم جای خالی باشه و این حد از اطمینان و باور های درست واقعا دمشون گرم.
چه قدر من این مردمان نازنین رو تحسین میکنم ، خدای من آخه چه قدر خوبن چه قدر درستن ، دمشون گرم ، چه باور های خوبی درمورد ثروت ، فراوانی ، درمورد خوبی آدمها پشت این سیستم سِلف رجیستری وجود داره ، و چه سیستم راحت و ساده ای هم گذاشتن که هر کسی بتونه انجامش بده ، پاکت ، پول ،انداختن داخل صندوق و تمام ، هیچ کار پیچیده ای نیست و همه چی ساده وراحته
چه قدر این کارشون برای من درس داشت ، اول اینکه یه جورایی ذهن رو تنظیم میکنه که خودت مسئول پرداخت کردن بهای لذتی هستی که از پارک بردی
جمال:
همه میپرسن، شکرگزاری چطوری باید باشه، شکرگزاری کی باید باشه، شکرگزاری چقدر باید باشه …
من میگم شکرگزاری قیافه استاد عباس منش بود موقعی که وارد اون منطقه بکر و عالی تو آخر فایل شد،
اونجا که خانم شایسته زودتر پیاده شده بود و از شما درحال ورودتون با تراک کمپر داشت فیلم میگرفت.
اون چشمهای گرد شده از شدت لذت عمیق که در بطنش شکرگزاری عمیق ناشی از رضایت بینهایت از نعمتهای خداوند رو داشت،
اصلا شکرگزاری واقعی همون احساس لذته،
بنظرمن نیازی به زبون آوردن نیست، لازم نیست بگیم خدایاشکرت، خدایاشکرت، همینکه از ته دل راضی باشیم از نعمتهای خداوند فرکانس شکرگزاری به جهان ساطع میشه،
و این فرکانس نعمتهای بیشتری رو جذب ما میکنه،
بلعکس کفران نعمت هستش، وقتی از نعمتی راضی نباشیم و تو دلمون بگیم ابنکه کمه، اینکه اونیکه من میگم نیست، همون فرکانس کفران نعمت به جهان ساطع میشه بدون اینکه چیزی به زبون جاری بشه.
استاد من نور رضایتمندی رو تو قیافتون دیدم، شماییکه اینقدر رفتی و گشتی و دیدی، ولی با وجود این طوری شگفت زده داشتین نگاه میکردین که انگار اولین باره بهشت رو میبینی، شماییکه محل زندگیتون بهشته.
وقتی داشتین میگفتین چندروزی ماهستیم و صدای آب و خداوند، مغزتون هنگ شگفتیها بود.
خوشبحال شما که اینقدر قدردان نعمتهای خداوندین، خوشبحالتون که شکرگزاری رو بلدشدین، و جشماتون فقط زیباییها رو میبینی. خوشبحالتون که با دیدن زیباییها به وجد میاین، آفرین به شما.
من خیلیا رو دیدم که غرق در نعمتهای مادی هستند ولی باز دلشون خوش نیست، پکرن، افسردن، ناراحتن، چون شکرگزار نیستن، راضی نیستند.
توی دوازده قدم فرمودین خداوند اونقدر میده که شما راضی بشین، تو تفسیر سوره لیل، من میگم چطور همه چی تکاملیه، این رضایتمندی هم تکامل داره، من باید از خوردن یدونه ساندویچ راضی و خوشنود باشم، شکرگزار باشم، تا چلوکباب بهم داده بشه، از خوردن چلوکباب راضی باشم و لذت ببرم، چلوبرگ مخصوص داده بشه، وقتی از اون چلوبرگه لذت بردم و با رضایتمندی شاکر خداوند بودم ، هدایت می شم به نعمت های کیفیت بالاترِ بعدی….
ولی وقتی واسه ناهار ساندویچ دارم و به زمین و زمان فش میدم که این چه وضعشه این چه روزگاریه، از صبح تا شب جون بکن اینم حال و روزمونه و … فردا اونم ازم گرفته میشه،
همونطور که خداوند فرموده از ناسپاسان گرفته خواهد شد و به سپاسگزاران داده میشود.
خدایاشکرت بخاطر تمام هدابتهایت
استاد از شما و خانم شایسته سپاسگزارم که عالی زندگی میکنید و این سبک زندگی رو بهمون یاد میدین.
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD349MB21 دقیقه
یه نفس عمییییق
گونه هایی که از خنکی هوا و بادی که بهش میخوره سرد شده
چشمهام که بسته م و پلکم خنکه
و دستمو از پنجره ماشین بیرون نگه داشتم و با فشار هوا حرکت میکنه….
این تصویریه که اینجا توی این جاده حس لذت مطلق و اینهمه قشنگی بهم میده.
من بوشهر زندگی میکنم، شهری با شرایط آب و هوایی خاص، از بچگی دیدم که هر وقت هوا خوب و دلچسبه، حتی بارونی، مامانم دستشو از پنجره ماشین بیرون میبره و میگه اوفییی ببین چقد خنکه، اینو همیشه خطاب به بابام میگه و از بچگی من ذهنم شرطی شد که مجموع این حرفها و حرکات یعنی لذت، عشق، رضایت….
و من الان با دیدن این اولین نمایی که دیدم از این قسمت سریال این حس بهم دست داد، حس اینکه الان توی این جاده هستم، لذت میبرم، راضیم از همه چیز، و عاشقم.
02:59
میدونی چی به ذهنم اومد
اینکه اینهمه آدم هایی که عاشق سفر هستند و زیاد سفر میرن، اگر بهشون از نظر امکانات و راحتی و تامین بودن بد بگذره که ادامه نمیدن، پس حتما یک سری امکانات در اختیارشون هست که راحت باشند، ببین چقدر کمپر و rv پارک شده توی پارک، یعنی چی، یعنی امکانات هست، هم توی ماشین و اتوبوس ها هم توی پارک هم توی مسیر،،، این فراوانی امکانات، این اهمیت دادن به سفر رفتن شهروندان خیلی خیلی با ارزشه، من واقعا تحسین میکنم ادم هایی رو که اینقدر با کیفیت هستند که جامعه، کشور دولت و یا هر چیزی که بخواهید اسمش رو بگذارید وظیفه خودشون دونستن که با کیفیت براشون امکانات فراهم کنند
واقعا همچنین جامعه ای رو تحسین میکنم، واقعا از خداوندم ممنونم که دارم میبینم این فراوانی و امکانات رو
واقعا ممنونم که قبل از آشنا شدنم با سایت توی ذهنم مرور میکردم همچنین جامعه فهمیده و رشد کرده ای رو، هر وقت که به تضاد میخوردم از قانون که اونموقع چیزی نمیدونستم ولی همش توی خیالاتم همچین جامعه ای رو برای زندگی تجسم میکردم، و الان که دارم بهش فکر میکنم میبینم که احتمالا همین تجسمات و خواسته هام بوده که به سایت هدایت شدم
خداوندم ممنونم عزیزم ممنونم
تحسین میکنم اینهمه آدم هایی رو که دارن هرجوری دلشون میخواد زندگی میکنند، این یعنی آزادی این یعنی آزادی عمل و فراوانی امکانات
واقعا تحسین میکنم واقعا
من بخاطر کمالگرایی که دارم و هنوز نتونستم کامل کنترلش کنم چند روزی هست روی اخلاق و رفتار یک شخصی که خیلی به هم نزدیک هستیم حساس شدم، امروز به خودم اومدم گفتم من که نمیتونم این شخص رو نادیده بگیرم چون توی خونه همه با هم داریم زندگی میکنیم، پس بیام نگاهم رو تغییر بدم
گفتم اوکی
من از این به بعد هر وقت خواستم حرص بخورم، باید
باید به خودم یادآوری کنم که « تحسین میکنم که ادم ها هر جوری دلشون میخواد دارن زندگی میکنند.»
اره
تحسین میکنم
من واقعا تحسین میکنم آزادی عمل رو ، واقعا تحسین میکنم
03:19
چقدر تحسین میکنم که میز و نیمکت همه جا قرار داده شده که همه بازدید کننده ها براحتی اقامت داشته باشند
دیشب داشتم فایل نحوه به حقیقت رساندن خواسته ها رو گوش میکردم، استاد درباره خواسته هایی صحبت کردند که ما به خودمون میایم و میبینیم برای ما یه خواسته س که میخوایم داشته باشیمش، جهان وقتی اون خواسته در ما شکل میگیره به ما نشون میده که یکسری ادم ها دارن بصورت طبیعی و عادی ازش استفاده میکنند
من از دیروز داشتم فکر میکردم که ماشین بخرم و داشتم لیست وسایلی که توی ماشین میخوام همیشه داشته باشم رو مینوشتم، یکیش میز و صندلی سفری بود،،، ببینید این یک خواسته برای منه و بخاطر جامعه ای که دارم توش زندگی میکنم برای ذهنم یک روند عادی شده که باید داشته باشی اگر میخوای راحت جایی اقامت کنی توی طبیعت، ولی الان اینجا توی یک پارک خیلی خیلی بزرگ بصورت خیلی طبیعی و خیلی خیلی خیلی عادی میز و نیمکت هست و اونهایی که میان و ازش استفاده میکنند اصلا حتی بهش فکر هم نمیکنند، چون خیلی طبیعی میدونن که باید باشه، مثل اینکه من بگم خوب طبیعیه که مثلا توی پارک سطل زباله باشه، دقیقا همینقدر طبیعی و بدیهی
واقعا تحسین میکنم
واقعا تحسین میکنم جامعه ای که اینقدر رشد کرده و پیشرفت کرده که ادم ها دغدغه نیازهای اینقدر ساده و روزمره و بدیهی رو ندارن ، میتونند به نیازهای والاترشون برسند.
خداروشکر خداروشکر شما دارید خیلی هوشمندانه و سخاوتمندانه از این نعمت ها تصویربرداری میکنید و بهمون نشون میدید زندگی عادی وجود داره، چجوریه…
و وقتی که میبینیم، براتون واضح و منطقی میشه که میشه داشت، میشه اینطوری زندگی کرد
04:28
به به
استاد واقعا واقعا تحسین میکنم سلامتی تون رو
الان دیدم که توی سایه روشن درخت ایستادید و نور افتاب روی چهره تون میتابه، واقعا این کیفیت پوستتون رو تحسین میکنم واقعا قانون سلامتی رو تحسین میکنم که اینقدر عالی نتیجه گرفتید
خداروشکر
امروز من داشتم ضدآفتابی رو که زده بودم روی صورتم میشستم، رفتم توی افتاب و به پوستم نگاه کردم، از ته قلبم باور دارم که وقتی قانون سلامتی رو بخرم و بهش عمل کنم کیفیت پوستم دقیقا همونی میشه که میخوام، خدایا شکرت
من توی سریال سفر به دور آمریکا هر بار که شما و مریم جون رو میبینم کیفیت پوست و سلامتی و شادابی و تناسب اندامتون رو تحسین میکنم و قانون سلامتی رو تحسین میکنم
اینکه میشود به این کیفیت کامل رسید رو تحسین میکنم
میشود
میشود
05:51
واقعا تحسین میکنم این فراوانیه حسن نیت رو فراوانی درستکاری فراوانی ادم های صالح فراوانی اعتماد به همدیگه فراوانی ادم حسابی رو تحسین میکنم به به تحسین میکنم جامعه ای که پر از آدم حسابیه به به خدایا شکرت
09:06
استاد من همین الان از پیاده روی برگشتم، با دوستم رفتیم، توی ساحل کنار آب نشستیم و از آرامش دریا لذت بردیم، آب نزدیک ساحل همینقدر شفاف و صاف و آرام بود و کم کم که مد آب شروع شد کمی مواج شد، استاد الان بوشهر هوا تقریبا میشه گفت بهاریه
پرنده های مهاجر دارن میان و توی بخش های خاصی از ساحل که شلوغ نیست و رفت و آمد کم هست چندین مدل مختلف پرنده مهاجر میشه دید
شگفت انگیزه استاد واقعا شگفت انگیزه
من عاشق پرنده های مهاجر هستم
عاشق سفر و مهاجرت هستم
12:46
من خودم ادم کمپینگ و سفرهای این مدلی نیستم، هر چند ساعت که لازم باشه میچرخم و گردش میکنم و کیف میکنم ولی باید در نهایت برگردم خونه، هتل یا هر جا، که مرتب منظم و تکمیل باشه، ولی خیلی تحسین میکنم تمام این فایل ها رو که میبینم، من آزادی عمل رو تحسین میکنم
اصلا امشب که توی ساحل قدم میزدم واقعا تحسین میکردم تمام ادم هایی رو که هر جوری دلشون میخواد دارن وقت میگذرونن
واقعا تحسینشون میکنم
واقعا آزادی عمل رو تحسین میکنم
و عاشقشم
خدایا شکرت برای آفرینش آزادی عمل و لذت و آرامشی که بهمراه داره
ببین چقدر قشنگ ریسه چراغ نصب کردن برای محل کمپشون، خیلی هامون هستیم که میگیم اوووو حالا چه کاریه اینهمه کار و زحمت برای دو روز که میخوایم اینجا بمونیم، این نشونه اینه که از مسیر لذت نمیبریم، لذت بردنمون رو وابسته رسیدن به مقصد کردیم
ولی اینجا میبینیم که این زوج که جوان هم نیستند ( خیلیها میگن جوان باشی حال داری و وقت خوشگذرانیه، سن بالا بره دیگه حوصله نیس) این یعنی دل خوش داشتن، یعنی آرامش ذهن داشتن با خود در صلح بودن
به به خدایا شکرت
میخوام با آزادی عمل و آرامش ذهن داشتن زندگی کنم میخوام از هر لحظه لذت ببرم منتظر یک نتیجه یا موقعیت خاص نباشم برای استفاده از زمان و لذت بردنم
16:08
اره اره
من میخوام تقویمم رو با چیزهایی شاد پر کنم
I wanna fill my calendar with happy things
من با دیدن این تصاویر که مریم جون هوشمندانه برامون ضبط کردن، جوری تصویربرداری کردن که انگار خودم دارم این مناظر رو میبینم به به، من تمام عطر و بوی درخت و خاک جنگل رو حس میکنم، نفس عمیییییق، به به خدایا شکرت
یادم به جنگل گیسوم جنگل های کلاردشت و رامسر و جنگل ییلاق نزدیک رضوانشهر میفتم که میرفتم و عظمت و زیباییش اصلا برام غیر قابل درک بود، رودخانه بزرررررگ درختها خیلی بزرگ هوا عجیب دلچسب اصلا فضا باورنکردنی
خداوندم ممنونم که این جنگل ها رو تجربه کردم که الان بتونم این تصاویر رو تجسم کنم
I love my new desires
اره اره من خواسته های جدیدم رو دوست دارم و عاشقانه مشتاق تجربه شون هستم
I feel good
17:47
من اوایل تحصیلم توی بندرانزلی یک تور کوهنوردی رفتم توی فصل پاییز، عاغا شما تصور کن منه بوشهری که تا حالا فصل پاییز جنگل ندیده بودم رفتم و با اون حجم از زیبایی و شگفتی رنگارنگ که فقط توی عکس تقویم ها و اینترنت و … دیده بودم مواجه شدم
هر قدر بگم شگفت انگیز بود کم گفتم
دقیقا همینطوری شبیه استاد چشمهام برق میزد، ذوق زده بودم خیلی خیلی زیاد
الان این زیبایی بکر جنگل پاییزی رو دیدم یادم به اون تجربه م افتاد، خدایا صد هزار بار شکرت که هدایت م کردی تا لذت ببرم
به به خدایا شکرت
خداجونم میدونستی من امروز قراره این فایل ها رو ببینم برای همین به اون تجربه ها هدایتم کردی تا الان بتونم حسش کنم
خدایا شکرت
صد هزار بار شکرت
خداوندم مسیرم رو روشن کن و زندگیم رو پر از لذت و رضایت قلبی کن.
امین