سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 168

بخشی از دیدگاه های تعدادی از دوستان عزیزمان به عنوان متن انتخابی این قسمت:

آرزو:
چقدر این کشور پراز انرژی مثبت و امیدواری و حال خوبه.
اصلا چیزی ب عنوان سن براشون مهم نیست توی هر سنی ک باشی کافیه دلت جوون باشه و حالت خوب باشه.
هر تفریح و عشق و علاقه ای رو میتونی انجام بدی. نه اینکه مثل ایران ک طرف ب ۴۰ نرسیده میگه نه زشته از من سنی گذشته مردم چی میگن و هزاران باور مخرب دیگه!

اما آنچه دوربین مریم جان نشون داده توی این کشور، بهت ثابت میکنه ک میشه پیرباشی و مثل دوتا زوج عاشق جوان سفر دوتایی بری با معشوقت.
میشه پیر باشی و کودک درونت و برداری بیاری اسکیت بازی و هیچ محدودیتی برای تو نیست تا لحظه مرگ و هیچکی قضاوتت نمی کنه.

خب عازم سفر ب کلیفرنیا شدیم و چون مثل همیشه توجه برزیبایی ها بود به زیبای های بیشتر هدایت شدیم.
یه نشنال فارست رویایی در شمالی ترین قیمت کلیفرنیا.
چه جاده رویاایی و چ تنوع گیاههی و چ اهنگ زیبایی… منو یاد اولین فصل سفر ب دور امریکا انداخت با اروی

خدای من به چ جای زیبایی هدایت شدیم…
استاد هربار میگم این دیگه ته زیباییه اما یه جای جدیدتر و قشنگتر از راه میرسه چقدر رنگ درختا زیباست و چ سکوت و ارامشی وچقدر اینجا بدون اینترنت در دل این جنگل بدون هیاهو بدون شلوغی کنار این رودخونه با این اب زلال و سنگای بینظیرش ادم میتونه مراقبه کنه و احساس نزدیکی به خدا رو تجربه کنه بدون هیچ عوامل حواس پرتی…
و چ فرکانس بالایی داره و چقدر توی تک تک این زیبایی ها میشه هرثانیه خدارو حس کرد.
سپاسگزار از تراک کمپرهستیم ک این امکان رو برامون فراهم کرد تا توی یه همچنین جاده ای و یه همچین مقصدی اتراق کنیم.

مینا:
استاد به جرات میتونم بگم از تمام فایل هایی که میذارید خصوصا تواین ۸و۹ ماه اخیر..، نشده هر روز توی زندگیم یه تجربه عالی شبیه تجربه های شما نداشته باشم، وهمون موقعه اشک ریزان و ذوق کنان سپاسگزار خدا نباشم.
گاهی انقدر تجربه هام شبیه تجربه های شما ومریم جان هست که داد میزنم وبا شادی وصف ناپذیری میگم خدایاااااا شکرت.

مثل دیروز که برای خرید رفتم بیرون وروز قبلش فایل ۱۶۷ رو دیده بودم اون قسمت اول فایل که مریم جان داشتن از جاده فیلم میگرفتن و پنجره سمت خودشون فیلم یه گله گاو که تعدادشون خیلی زیادبود وداشتن تومزرعه چرا میکردند رو گرفته بودن.

چون روز تعطیل بود ، ما از یه جاده ای رفتیم برای خرید که یه شهر دورتر باشه و توراه دقیقا همون منظره زیبا وتماشایی رو من دیدم.
یه گله گاو که داشتن چرا میکردن ودیگه نگم از زیبایی اون اطراف و رودخونه هاش و درختهای رنگ پاییزش و هوای گرم وعالیش وکه انگار بهاری بود اونم تواین فصل اونم تو شمال پراز بارون، که شد تجربه دیدن ادامه فایلتون توقسمت ۱۶۸ که امروز دیدم وگفتم ببین من دیگه به لطف الله جز زیبایی نمی بینم؟!!!!

یعنی زندگی من شده دیدن زیبایی های فایلهاتون ودیدن واقعی همون زیبایی ها توی زندگیم. کپی برابر اصل.

واین ها هر روز برام تو سلامتی جسمی وروحیم و در ارتباطاتم و درآمدم ورابطه ام با خداوند و در کل زندگیم داره اتفاق میفته.

واین سوال پیش میاد آیا نعمت ها قبلا نبودن؟؟؟؟ وجود نداشتن؟؟؟؟

وباید بگم که چرا تمام این جهان و هرچه الان در اون هست و در زندگی و وجود من هست همیشه بوده، ولی من قدرت درکش رو نداشتم چون نه استاد عباسمنش ومریم جانی داشتم که الگوی کاملی برام باشن ونه درک وشناختی از خداوند وخودم و جهان هستی!!!

عصمت:
زیبایی های این فایل عجیب دلچسب بود. به‌ خصوص اخرش که منو ترغیب کرد چند بار ببینم و تجسم کنم اونجام و حس مثبتم چند برابر بشه.
اون قسمت اخر که جاده باریک بود و انبوه درختا شمارو احاطه کرده بودن،با درختایی که رنگشون قرمز و نارنجیو زرد بود داشت منو انگار دیوونه میکرد.
زمینی که پوشیده شده بود از برگای زرد و خشک که دوست داشتم روشون راه برم و صدای خش خششون رو بشنوم
دوست داشتم اونجا باشم، بین انبوه درختا و جاده باریک زیبا راه برمو نگاه کنم به رنگ دیوانه کننده ی درختا و بعد یهو با اون چشمه سورپرایز بشم. دیگه اون چشمه ته زیبایی اونجا بود ‌.

دیدن این صحنه ها و میلی که توی من ایجاد شد، باعث شد هدایت بشم به پارک نزدیک خونمون و راه رفتمو راه رفتمو صدای خش خش برگارو شنیدمو لذت بردم.

چه قدر قشنگ چه قدر زیبا که همه امکاناتی دارین و در کمال ارامش با اون نگاه توحیدیتون که میگین: اینجا هیشکی نیست ماییمو خدایی که اینجا رو برای ما فراهم کرده؛ قراره چند روز باشین که البته بودینو لذتشو بردین. دوست داشتم اونجا باشم، پاهامو بذارم لب اب و استشمام کنم عطر بهشتی اونجارو و لذت ببرم از سکوت طبیعت و انرژی ای که بهم منتقل میکنه. …
…نوش جانتون این حد از ثروت و رهایی و حال خوب و ارامش و نگاه توحیدیو رابطه ی قشنگ که مبناش توحیده و همه چیزای خوب دیگه
نکته مثبتی که همیشه توجه من رو توی فایلهای شما جلب میکنه، میزان راحتی و آزادی ای هست که مردم دارن. احترام به عقاید دیگران به معنای واقعی که باعث شده هر پوششی هر دینی و هر طرز تفکری آزاد باشه و هم شاد در کنار هم زندگی کنن.

الناز:
چه قدر عاشق هدایتم ، چه خوب تو این سفر با شما فهمیدم هدایت رو ، الان بهتر درک میکنم که لحظه به لحظه ما در حال هدایت هستیم و بنا به فرکانسی که به جهان میفرستیم و کانون توجه ای که داریم خداوند مارو هدایت میکنه به همون سو خوب یا بد، و وقتی توجه به نکات مثبت باشه هدایت میشیم به مکان ها وشرایطی که از اونچه که بهش توجه کردی بیشتر هست…

چه خوب که مخزن آب به موقع تموم شد و خداوند چه زیبا هدایتتون کرد به همچین مکان رویایی که هم جای خالی باشه و این حد از اطمینان و باور های درست واقعا دمشون گرم.
چه قدر من این مردمان نازنین رو تحسین میکنم ، خدای من آخه چه قدر خوبن چه قدر درستن ، دمشون گرم ، چه باور های خوبی درمورد ثروت ، فراوانی ، درمورد خوبی آدمها پشت این سیستم سِلف رجیستری وجود داره ، و چه سیستم راحت و ساده ای هم گذاشتن که هر کسی بتونه انجامش بده ، پاکت ، پول ،انداختن داخل صندوق و تمام ، هیچ کار پیچیده ای نیست و همه چی ساده وراحته
چه قدر این کارشون برای من درس داشت ، اول اینکه یه جورایی ذهن رو تنظیم میکنه که خودت مسئول پرداخت کردن بهای لذتی هستی که از پارک بردی

جمال:
همه میپرسن، شکرگزاری چطوری باید باشه، شکرگزاری کی باید باشه، شکرگزاری چقدر باید باشه …

من میگم شکرگزاری قیافه استاد عباس منش بود موقعی که وارد اون منطقه بکر و عالی تو آخر فایل شد،
اونجا که خانم شایسته زودتر پیاده شده بود و از شما درحال ورودتون با تراک کمپر داشت فیلم میگرفت.

اون چشمهای گرد شده از شدت لذت عمیق که در بطنش شکرگزاری عمیق ناشی از رضایت بینهایت از نعمتهای خداوند رو داشت،
اصلا شکرگزاری واقعی همون احساس لذته،
بنظرمن نیازی به زبون آوردن نیست، لازم نیست بگیم خدایاشکرت، خدایاشکرت، همینکه از ته دل راضی باشیم از نعمتهای خداوند فرکانس شکرگزاری به جهان ساطع میشه،
و این فرکانس نعمتهای بیشتری رو جذب ما میکنه،
بلعکس کفران نعمت هستش، وقتی از نعمتی راضی نباشیم و تو دلمون بگیم ابنکه کمه، اینکه اونیکه من میگم نیست، همون فرکانس کفران نعمت به جهان ساطع میشه بدون اینکه چیزی به زبون جاری بشه.

استاد من نور رضایتمندی رو تو قیافتون دیدم، شماییکه اینقدر رفتی و گشتی و دیدی، ولی با وجود این طوری شگفت زده داشتین نگاه میکردین که انگار اولین باره بهشت رو میبینی، شماییکه محل زندگیتون بهشته.

وقتی داشتین میگفتین چندروزی ماهستیم و صدای آب و خداوند، مغزتون هنگ شگفتیها بود.

خوشبحال شما که اینقدر قدردان نعمتهای خداوندین، خوشبحالتون که شکرگزاری رو بلدشدین، و جشماتون فقط زیباییها رو میبینی. خوشبحالتون که با دیدن زیباییها به وجد میاین، آفرین به شما.

من خیلیا رو دیدم که غرق در نعمتهای مادی هستند ولی باز دلشون خوش نیست، پکرن، افسردن، ناراحتن، چون شکرگزار نیستن، راضی نیستند.

توی دوازده قدم فرمودین خداوند اونقدر میده که شما راضی بشین، تو تفسیر سوره لیل، من میگم چطور همه چی تکاملیه، این رضایتمندی هم تکامل داره، من باید از خوردن یدونه ساندویچ راضی و خوشنود باشم، شکرگزار باشم، تا چلوکباب بهم داده بشه، از خوردن چلوکباب راضی باشم و لذت ببرم، چلوبرگ مخصوص داده بشه، وقتی از اون چلوبرگه لذت بردم و با رضایتمندی شاکر خداوند بودم ، هدایت می شم به نعمت های کیفیت بالاترِ بعدی….

ولی وقتی واسه ناهار ساندویچ دارم و به زمین و زمان فش میدم که این چه وضعشه این چه روزگاریه، از صبح تا شب جون بکن اینم حال و روزمونه و … فردا اونم ازم گرفته میشه،
همونطور که خداوند فرموده از ناسپاسان گرفته خواهد شد و به سپاسگزاران داده میشود.

خدایاشکرت بخاطر تمام هدابتهایت

استاد از شما و خانم شایسته سپاسگزارم که عالی زندگی میکنید و این سبک زندگی رو بهمون یاد میدین.

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    349MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

269 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا زمانی» در این صفحه: 1
  1. -
    رضا زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1960 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز دل

    نمیدونم از کجا شروع کنم

    چقدر تحسین برانگیزه هیکل زیبای استاد واقعا هر بار میبینم دوست دارم تحسینش کنم و عاشقانه از خدا سپاسگزارم و از شما دو عشق سپاسگزارم که کلی هینت من گرفتم از حرفاتون درباره قانون سلامتی و خیلی جالبه هم زمانی ها و دیشب بود که یک نارنگی خوردم اندازه کله ام بود و خیلی جالب بود وقتی خوردم معده ام سریع واکنش داد یا یک سری میوه های دیگه یا بلافاصله بعد غذا ، خیلی جالبه وعده غذاییم کمتر شده ، تمرین کردنم از هفته ای ۴ ساعت و نیم اینا ، رسیده به هفته ای ۱ ساعت و نیم و واقعا نه تو وزنم تغییری ایجاد شده(لاغر اندام ام) نه عضله هام پس رفت کردن ، فقط پشت بازوم کمتر شده شیپش چون مدتیه کار نکردم پشت بازو ولی واقعا لذت میبرم استاد از عضلات سر سینه ام تو آینه نگاه میکنم وقتی گرم میکنم و بالا پایین میپرم بعد این عضلات بالا پایین میره خیلی کیف داره بخدا.

    واقعا غروب و طلوع پاییز انگار متفاوت تر از فصل های دیگه است واقعا زیبایی‌ های خیره کننده تری میشه دید توی این فصل از رنگ برگ ها و اون نور طلایی که توی اینجا افتاده بود روی جاده و جاده رو طلایی کرده بود و یه چیز مهم اینکه قبلا منم میگفتم که میخوام برم فلوریدا اونجا عالیه و شناختی از خودم نداشتم تا اینکه متوجه شدم کوهستانی تقریباً دوست دارم و کالیفرنیا میتونه اون ایالتی باشه که من دوستش دارم و این صحنه ای که دیدم شما رفتین اونجا کمپ زدین و اون رودخونه و اون کوهی از درخت ها و اون سکوت ، مطمئن تر شدم و استاد اینجا هم کلیییییییی زیبایی داره از رنگ برگ های قرمز صورتی و زرد و نارنجی تا هوای تقریباً بهاری که باعث شده یک جا ها مثل عید چمن فسفری در بیاد خیلی بینظیره. اون خانومی که اسکیت سواری میکرد واقعا قابل تحسینه واقعا قابل تحسینه( یاد جمله تون افتادم توجه به زیبایی ها باعث میشه به سمتش هدایت بشیم ، اینو میدونستم ها ولی اصلا درک نداشتم و جدی نمی‌گرفتم ) اون خانوم اسکیت سوار دقیقا اینو داره نشون میده که هدف از زندگی چیه و دلیل به دنیا اومدن ما چی بوده حالا یا تو اون سن بهش رسیده یا از جوونی دنبال تجربه خودش بوده در هر صورت قابل تحسینه ، یاد چند روز پیش افتادم که دو بار اسنپ گرفتم هر دوبار خانوم بود خب سوار اسنپ شدم و تو ذهنم بودم که مثلا رضا حرکات ناگهانی انجام نده😆 احساس اینو بهش بده که من به رانندگیت اطمینان دارم و کلی چیزای دیگه و خداوکیلی رانندگیش عالی بود بعد یکم فکر کردم گفتم دمش گرم واقعا قابل تحسینه که وارد کلی ترسش شده کلا یک سری باور های غلطی در مورد خانوم ها هست مثلا رانندگی و خانوم و چه به این کارا و… یعنی پا گذاشته روی همممممممه این ها و نظر بقیه و مسخره کردن براش مهم نبودخ و با ترس حتی انجامش داده و اینقدر خوشگل رانندگی کرد اصلا حس نکردم که مثلا ترس داره استرس داره ، خیلی شیک

    یا بار دوم یک خانومه بود اون مثل اینکه تازه داشت اینکارو انجام میداد هنوز عادی نشده بود براش یه جا بد دنده عوض کرد و اصلا مثلا پیش خودما نگفتم آخخخخخ یا صورتمو کج کنم مثلا جعبه دنده نابود شد ، اتفاقا تو ذهنم گفتم عیب نداره دمت گرم که وارد دل ترست شدی اصلا خاموش کن اینقدر اون ارزش داره که اصلا اینا مهم نیست و بعد یک کلیپ دیدم تو همین اینستاگرام که اکثرا حاشیه توشه ، اون کلیپ این بود که یک فردی که بادی بیلدینگ کار میکرد تعریف میکرد که یک خانومی با ویلچر وارد باشگاه شد و داشت دنبل دو پوندی میزد کنار بقیه دخترا و اینا … و تنها فرد ویلچری اون بود و میگفت اصلا نتونستم چشم ازش بردارم و موقع رفتن رفتم بهش گفتم که تو الهام بخش من بودی و اون خانوم صورتش باز شد و خوشحال و تعریف میکرد که خیلی الهام بخشه کسی که یک ترسی داره و واردش میشه و انجامش میده تا اینکه یکی تو اون کار عالیه (بدون ترس انجامش داده ، عادی بوده براش)

    و گفتم آره منم باید اینکارو کنم این سری اگه سوار اسنپ خانومی شدم یا دیدم یک فردی بدون در نظر گرفتن نظر مردم کاری داره میکنه بهش تبریک بگم و واقعا برای من خیلی لذت بخشه و اینکاریه که خیلی کم انجام دادم.

    همیشه شاد و سالم و ثروتمند باشید ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: