دیدگاه زیبا و تأثیرگذار یونس عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
یعنی اگر یکی بچه زرنگ باشه و هوشیار باشه و شاخکاشو برای گرفتن اگاهی و گرفتن پیام اماده کرده باشه این فایل کلی اگاهی ها و کلیدهای مهمی داشت :
تو این فایل چند تا موضوع اصلی و مهم عنوان شد :
اولیش که خیلی مهم هست همین قانون ساده سازی کارها ، موضوعات ، حتی قوانین ، تو ذهن هست که به شخصه استاد عباسمنش اینو خیلی خوب انجام میده و منم از ایشون این رو یادگرفتم و جزیی از شخصیتم تبدیلش کردم. یعنی طبق قانون ذهن که ذهن اگر کاری براش پیچیده و سخت بیاد رو انجام نمیده یا بطور مداوم و مستدام اون کار یا اون رفتار مدنظر رو انجام داد و برای اینکه ذهنت رو با خودت همجهت کنی چندین ابزار هست :
که یکیش همین هست که بیای تو ذهنت اون کار رو ، رسیدن به اون هدف رو ، ساده سازی کنی سادش کنی
و یکی دیگه از قدرتمندترین ابزارهایی که ما ادمها در اختیار داریم که بصورت بنیادین و ریشه تفکر ما رو عوض میکنه ، اهرم رنج و لذت هست
و یکی دیگشم این هست که بیای منطق های محکمی برای ذهنت بیاری که اقا این کار ، این نوع رفتار به این دلایل هست ، کاری که واقعا استادانه بطور خیلی حرفه ای ، استاد تو دوره سلامتی انجام میده میاد منطقهای خیلی محکم خیلی عالی برای انجام و تغییر رفتارها به ادم در مورد سلامتی و تغذیه به ادم میده و تجربه خودم همین هست که یکسری از کارها و رفتارهایی که رفته تو وجودم و شده جزیی از شخصیتم دلیلش این هست که اولا سادش کردم و ساده دیدمش و بعد منطقها(دلایل حقیقی)خیلی محکمی هم براش دارم
(البته این اوردن منطق و اهرم و رنج و لذت یه جورایی مثه ضرب دو ضربدر سه میشه مساوی با شش ، و سه ضربدر دو هم میشود شش
عجب مثال قشنگی اومد) مثلا الان پول ساختن تو ذهن خیلی ها ، یا موفقیت مالی بدست اوردن خیلی پیچیده و سخت به نظر میاد
ولی خدا شاهده بدون اغراق برای من به شخصه واقعا ساده و اسان راحته ، اصلا بحث باور و این موضوعات نیست ، واقعیت زندگیم هست ، یعنی همون قبل از آشنایی با قوانین هم اسون و راحت پول میساختم ، شخصا زندگی برام خیلی آسانه روند 26 سالمو که رصد میکنه این موضوع به وضوح بصورت 8k دیده میشه
خلاصه واقعا ساده هست چون قانونشو یادگرفتم و هربار دارم توی عمل به قوانینش بهتر و حرفه ای تر میشوم ، هیچ انتهایی هم در بهتر شد و حرفه ای تر شدن نیست ،
و همون کارهای بالا رو توی ذهنم انجام دادم و نتیجه زندگیمم همین و داره اثبات میکنه ، به لطف الله هر هر چی پول ساختم و هر موفقیتی تا سال 1400 بدستم اوردم یک طرف ، همین سال 1401 تا به همین ثانیه ای که دارم این نوشته ها رو مینویسم یک طرف چندین برابر سال گذشتم و سالهای گذشتم همین امسال پول ساختم و موفقیت های متعددی در حوزه های مختلفی در زندگیم و بیزینسم کسب کردم
(چون خیلی طولانی میشه زیاد بازش نمیکنم و اینم گفتم که تاییدی باشه بر حرفی که زدمو فکتش رو عنوان کرده باشم)
کلا موفقیت واقعا ساده هست یعنی ادمای موفق یکسری ویژگی های شخصیتی دارند که اون ویژگیها اونا داره سوق میدهد به سمت موفقیت و پیشرفت بیشتر ، و ادمی که زرنگ باشه میاد اون ویژگی ها رو پیدا میکند و اونا رو اگر توی شخصیتش نداره ، میاد بذرش رو میکار و بوجودش میاره با چه چیزی توی شخصیتش ایجاد میکنه با تکرار و تمرین زیاد و این و خیلی مهمه و استقامت ورزیدن نسبت به پروسه ایجاد اون ویژگی استقامت ورزیدن یا همون ادنه دادن خیلی مهمه ، و اگر هم که هست تقویتش میکند ، یعنی به همین سادگی ادم خودشو رو به یک آهنربای موفقیت و پیشرفت تبدیل میکند و میشود مصداق همون الرزق و ارزقان ما دو نوع رزق داریم یکیش تو میری دنبالش ، یکیش اون میاد دنبالت ، وقتی اون ویژگیها رو ایجاد کنی موفقیت پیشرفت هست که میاد دنبالت ، به همین سادگی و اسانی
نکته خیلی مهم بعدی که تو این فایل عنوان شد این موضوع خیلی خیلی مهم که ادمی که زرنگ باشه و اصل قوانین رو درک کرده باشه ، هیچ وقت اجازه نمیده نعمتها و زیبایی ها و موفقیتها و هر چیز زیبایی براش تکراری شود جوری که هیچ احساسی نسبت بهشون نداشته باشه و دیگه اون ذوق و شوق و اشتیاق رو نداشته باشه ،
یعنی داشتن شور و اشتیاق و ذوق و کلا داشتن انگیزه به شدت مهم هست که همیشه باید در ادم زنده باشه ، یعنی به مجردی اینکه انگیزه ادم شور و اشتیاق در ادم ضعیف بشود و کم بشود به همون اندازه نتایج ادم در زندگی کم و در نهایت از بین میرود ، یعنی اینم یک مهارتی هست که ادم باید بلد باشه که همیشه انگیزه هاش ، ذوق و شوق و اشتیاقش رو زنده و بالا نگه داره برای موفقیت برای پیشرفت ، برای زندگی رو زندگی کردن
یعنی اینم از همون ویژگیهایی بوده و هست که از استاد یادگرفتم و هربار دارم توی وجود تقویتش میکنم ، یعنی از اول این نبود تو این مسیر سه ساله ای که به لطف الله اومدم ساختمش و دارم هربار بهتر و بیشتر تقویتش میکنم ، کلا بچه زرنگ و باهوشی هستم اون چیزای خوب رو سریع میگیرم و یادش میگیرم و کلی چیز خوب کلی ویژگیهای شخصیتی قدرتمند عاالی از استاد یادگرفتم و دارم یادمیگیرم ، اقا یاد گیری هیچ انتهایی توش نیست
(سپاسگذارم ازت استاد جان برای اینکه یک الگو واقعا عالی و قوی هستی)
، همین همین موضوع یادگرفتن یک توانایی هست که در یک شخصی مثه دوست استاد که هواپیما میسازه بالا و قوی هست و این توانایی یادگیری ، این مهارت یادگیری یکی از همون سرمایه های اصلی ادم برای موفقیت و پول ساختن و پیشرفت هست ، که تو این فایل بصورت نامحسوس عنوان شد و نکته ای دیگه ای به نظرم خیلی مهم هست که تو این فایل بهش اشاره شد
این موضوع که اقا یه سری جاها ، یه سری شهرها یه سری کشورها ، بصورت بنیادین ، یکسری مسائل و موارد ، توشون درست هست ، بصورت آ رِ دی ، درست هست و این من نوعی هستم که باید تغییر کنم و برم تو همون جایی که از قبل از اول درست هست نه که بخوام اونجایی که هستم رو درست کنم ، چون اینکار اصلا شدنی نیست و حتی کار حضرت فیل هم نیست و کار آدم عاقل هم نیست ، ادم عاقل میگه من میرم جایی که از اول یا از قبل همه چیش مهیا هست بسترش فراهم شده من میرم اونجا ؛)
یا تو روابط ، برای انتخاب همسر یا پاتنر ، یه سری ادم هست که بصورت پیش فرض بصورت بنیادین یکسری ویژگی های خوب رو دارند ، و نیاز نیست که مثلا من یک شخصی رو انتخاب کنم که اونو نداشته باشه و بعد بخوام مثلا بیام بهش بگم که اینو درستش کن یا ایجادش کن ، چیزی که خیلیها خیلیها دقیقا این مدلی دارند رفتار و زندگی میکنند یعنی کسی که بصورت بنیادین زندگی رو سخت میبینه و باور داره ، همیشه به مسیرهایی هدایت میشود که دقیقا سختی رو بکشه و فلان جاش پاره میشه تا به یکجایی برسه . نه که اون مسیرشه یا اون تنها مسیرشه ، نه نه تنها به این دلیل که چون فلان ذهنیت فلان باور داشته به اون مسیر هدایت شده
این نکته از این فایل هم خیلی نکته قشنگ و کاربردی بود و یه کلیدی داد در جهت درک بهتر قانون برانگیختگی ، که اقا داشتن ذوق و شوق یعنی با ذوق و شوق و اشتیاق سئوال پرسیدن از ادمها باعث میشه اون وجه قشنگ ادمها رو برانگیخته کرد و باعث ایجاد یک رابطه قشنگ میشود و نکتش این هست که در مورد اون چیزی که طرف مقابلت توش توانایی و تخصص داره و اطلاعات داره ، ازش بپرسی و ذوق و شوق رو در جهت درست و صحیح هدایت کنی که ازش نتیجه درست و صحیح بگیری. یعنی همین درک درست موضوعات و مباحث خیلی مهم هست ، خیلیا برای اینکه مباحث رو درست و صحیح یعنی اون جوری که واقعا هست ، درک نمیکنند باعث گمراهی و عدم نتیجه میشود
و این نکته هم بصورت نامحسوسی یاداوری و تکرار شد که اقا تنها و تنها داشتن علاقه باعث موفقیت و ادامه دادن هست ، که این دوست استاد از بچگی علاقه به هواپیما این داستانا داشته و در مسیر علاقش قدم برداشته و باورهم خوبی هم داشته و ادامه داده ادامه داده و الان رسیده به این نقطه ای که ما دیدمش و همچنین تکرار این حقیقت قشنگ که میشود هم مسافرت کرد و هم پول ساخت ، میشود توی مسافرت هم پول ساخت.
خداوند رو سپاسگذارم که این فایل اگهی بخش رو روزیه من و دوستانم قرار داد
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD463MB43 دقیقه
سلام به استاد عزیزم و مریم جان دوست داشتنی.
میخواستم یه اعترافی کنم من اوایل که فایل هاتون رو میدیدم اصلا حس خوبی به مریم جان نداشتم ولی رفته رفته چنان به دلم نشسته که هر فایل جدیدی میزارید دنبال اینم که صدا یا تصویر ایشون هم باشه واز تجربیاتشون برام بگن این علاقه ام رو فابل قدم ها نسبت به شما پیدا کردم وقتی که از قبل خودتون زمان آرایش کردنتون و اینکه چقدر خود خودتونید ،حرف میزدید رسیدم .
خدارو صد هزار مرتبه شکر این یکی از پاشنه آشیل های من بوده که نسبت به افرادی که نمیشناختم داشتم و الان خیلی بهتر شدم.
استاد نمیدونید که من چقدر تغییر کردم و زندگی ام از تمام ابعادش خیلی فرق کرده.
الان که مینویسم قدم 3 دوازده قدم هستم و همسرم هم روانشناسی ثروت 1 رو گرفتن و باهم استفاده میکنیم.
استاد جان من خیلی اول راهم ولی این قدر به چشمم تغییراتم بزرگه که ممکنه برای بقیه خنده ار باشه ولی من میدونم که چقدر تغییر کردم.
1.آرامش و احساس درونی عالی و سپاس گزاری ام و رابطه ام که کلا با خدا خیلی خوب شده اون پیرمرد اخمو و ریشی دیگه نیست که منتظره من یه کار بد کنم مچم و بگیره.
2.ارتباطم با همسرم بگم شاید باورتون نشه تا همین 3 ماه پیش بعد 14 سال زندگی مشترک ما کارمون دیگه به آخر رسیده بود و همه چی تقریبا تموم شده بود ولی الان چنان عشق و محبت ای بین ما هست که انگار تازه با هم نامزد کردیم.🤭
3.ارتباطم با پسر 5 سالم:بازم تا همین چند ماه قبل به دلیل مشکلات روحی من و …..
پسرم دچار اضطراب شده بود و تیک های عصبی داشت که میبردمش روانکاوی ،میمردم و زنده میشدم تا اون تایم تموم میشد،
ولی الان یعنی از زمانی که من رو خودم کار کردم خود به خود پسرم خوب شد اصلا نفهمیدم چطور یادم رفته بود این قدر که غ ق شادی بودیم به لطف الله.
3.درآمد:من زن خانه دار هستم که یکسالی هست زبان انگلیسی رو با اپلیکیشن تا حدود متوسط یاد گرفتم و تونستم از همین طریق و با فایل روانشناسی ثروت 1 شروع کنم و یه شاگرد گرفتم و تا 10 جلسه کار کردیم و من تونستم طی دوماه 1/200/000 تومان خلق کنم منی که تا حالا پول خلق نکرده بودم،تا اینکه گوشی شاگردم خراب شد و چون مسافت ما حدود 5 ساعت هست دسترسی ارسال درس ها رو با هر روشی که تونستم فر ستاد م ولی از یه جایی حجم فابل ها زیاد شد و گوشی ایشون پاسخ گو نبود و من پیشنهاد آتی بهش دادم که چکار کنه موفق نشد ،
و کلاس رو حدود دو هفته ای کنسل کرده
یعنی ورودی من دوباره صفر شد.
البته همون طور که شما تو اکثر فایل ها گفتید که تضاد ها باعث رشد شما میشن ،من اصلا حالم رو بد نکردم و با خودم گفتم:همون خدایی که برای من اون شاگرد رو آورده شرایط خیلی بهتری رو میخواد برام رقم بزنه پس من ادامه میدم به کار کردن روی خودم و مهارت رو بیشتر میکنم.
اول به فکر ترجمه کتاب افتادم و خیلی جاها تو شهرم پرس و جو کردم ،و از این مسیر به خانمی هدایت شدم که متوجه شدم که اگر من شرایط بهتری رو میخوام ،باید مهارتم رو افزایش بدم .
و تصمیم الانم اینه که خودم مجدد کلاس برم و قوی تر بشم و مطمئن هستم که اون موقع شاگردا هستن که از در و دیوار دنبال من میدوعن و منم که براشون کلاس میزارم وقتم پره🤣
البته این هم بگم که همسرم من رو ساپورت مالی میکنه و حسابم به لطف الله هیچ وقت خالی نیست و این مدت که اصلا یه پولایی میاد ،مثلا یهو همسرم جدای اون مبلغی که در ماه برام میریخت یهو وسط ماه مجدد واریز میکنه،☺
یا پدرم یه پولی میریزه میگه پرتقال ام و فروختم اینم (سور )برای شما 😊
یا یه سری اتفاقات جالب که قبلا جور دیگه و به ضررم تموم میشد ولی الان نه
یه کفش خریدم از یه مغازه ای که خیلی تو شهرم معروفه و از قدیمی های کار چرم هست و من سال ها مشتریشون بودم ،
این بار یه کفش خریدم بعد یکماه زیرش خراب شد ،و بردم همونجا خیلی شرمنده شدن و گفتن ما میفرستم کارخونه براتون درست میکنن به هزینه خودمون.
بعد حدود دوماه زنگ زدن گفتن براتون یه جفت کفش نو میفرستن به خاطر این اتفاق خیلی هم ازم عذرخواهی کردن و سایز کفشم رو خواستن .
4.روابطم با وسایل اطرافم و سپاس گزاری و توجه آگاهانه بهشون ،نمیدونید استاد گل های خونمون دارن از رشد منفجر میشن 😆
چنان رشدی پیدا کردن میگم ببین مریم اینا که همون آب و همون نور و دارن تفاوت تو چیه؟
آفرین شاگرد زرنگ جوابشو بلده تفاوت تو نگاه تو هست تو باور تو تو حس خوبی که بهشون میدی تو نوازش و حرف زدنی هست که هر روز صبح باهاشون داری،و همون قدری که من این کار و میکنم پسر کوچولوم میبینه و اونم میگه و دیگه گله داره خودشه و میترکونه 😊
5.روابطم با خانواده همسرم :
آقا کسی هست که نگفته باشه مادرشوهر این جور،مادرشوهر اونجور و …
من که خیلی کم دیدم دور و اطرافم آره دور و اطرافم چون جهان اطراف من چیزی نیست جز باورهای من همون چیزی که تو باور منه تو جهان اطرافم میبینمش، چطور شد؟همون وقت که حس تنفر و داشتم جز بدی و ناملایمتی نمیدیدم
و همون قدر که حالم اول با خودم و خدام خوب شد و به صلح رسیدن از همون آدم های سه ماه پیش که فقط ناملایمتی و گله و شکایت میشنیدم، الان جز، در و گوهر و خوبی و خوشی و خنده و دل تنگی شون برای من خیلی جالبه و ابراز محبتشون ،خدایا صدهزار مرتبه شکرت.
6.دور شدن دوستان و کسانی که قبلا ارتباط داشتم باهاشون خود به خود رفتن و من الان تنهای تنهام دوست و رفیقم فقط خداست
به نظرم خیلی وقتا تنها بودن هیلی بهتر از داشتن اون دوستایی که مینشستیم دور هم میگفتیم، غیبت میکردیم،و آخرشم هیچی بهمون اضافه نمیشد ،بهتره.
یادمه یه بار آگاهانه کاری کردم که حس کردم خدا قشنگ برام کف زد و گفت منتظر خبرای خوب باش دمت گرم خیلی خوب بود داستان ابنه که یکی از همین دوستان تماس گرفت بعد مدت ها و گفت میخوام یه چی بهت بگم و من درجا پرسیدم که خبر خوبه یا بده؟گفت خوب نیست ،
و تاکید میکنم دوستان آگاهانه گفتم لطفا نگو دوست دارم اگه قراره چیزی بشنوم خبر خوب باشه.خیلی خودم و اون لحظه تحسین کردن و من اصلا آدمی نبودم که دل و جرأت این طور محکم حرف زدن رو داشته باشم ولی انجام دادم.و نگفت و اصلا هم برام مهم نبود که ناراحت بشه یا نشه زنگ بزنه یا نزنه بره یا نره مهم اون علت نفسی بود که آگاهانه با قدرت تمام نخواستم ورودی نامناسب دریافت کنم و کنترل کردم و گفتم ببین مریم جهان هم به تو میگه خوب این مریم ما مثل اینکه از این جنس خبرا رو دوس نداره بچه ها بسیج شید و خبرای خوب و اتفاقات خوب رو براش رقم بزنید ببنید چی میخواد☺
7.در رابطه با تجسم کردن در فایل قدم:
من تونستم با تجسم کردم طی دوهفته فقط واقعا دو هفته شد،ماشینمون رو عوض کنیم با اینکه هیچ برنامه نداشتیم و اصلا پول نداشتیم و همسرم به شدت برای کارش نیاز به ماشین داشت و همیشه این باورمون بود که یه ماشین بخریم بعد اینی که داریم بدیم بره البته استاد الان چون اول راهیم قبلی دادیم رفت یکی بهتر گرفتیم 405 داشتیم 206 خریدیم ولی الان با باور جدیدمون میگیم 206 و نگه میداریم ،یه شاسی بلندم میخریم😊.آره استاد خلاصه که این بار اعتماد کردیم و از خدا خواستیم و البته حواسمون به تکامل هم بود که ما یهو نمیتونیم شاسی بخریم باید کم کم مدل ماشینمون رو ببریم بالا و قصد مون هم 206 بود و این بار با اعتماد به خدا ماشینمون یه مشتری خوب آوند که همکار همسرم بود و گلت تا هروقت که ماشین جدید خریدی زیر پات باشه بعد به من بده و جالبه نا تا لحظه آخر هم دو تا ماشین رو داشتیم و اصلا لطمه ای هم به کار همسرم به خاطر داشتن ماشین وارد نشد.
8.رابطم با آدم های اطرافم :ما یه دوست خانوادگی داریم 12 سال از من بزرگتره که رو حساب علاقه من به ایشون و محبت همیشگیشون به زندگی ما ، من، داداش صداشون میکنم .
من قبلا دختری بودم محجبه سفت و سخت و در خانواده ای با باورهای داغون که اگه یه تار موت بیرون باشه و ….اگه نیم سانت مچ دستت پیدا باشه و…اگه یه نماز صبح خواب بمونی تا شب منتظر اتفاقات بد باش و….بزرگ شدم.و مثل مریم جان که آرایش کردنشون جلوی خیلی از خواسته ها و تفریحات رو گرفته بود ،درمورد من هم برای حجابم این طور بود من این باور رو داشتم و همه هم بهم میگفتن تو که انتخاب کردی چادر،پس باید یه سری محدودیت ها رو هم بپذیری.مثلا با همین دوست خونواده گی مون بیرون میرفتیم و اونا تو جنگل راحت میمیدوییدن یا لب دریا آب بازی ولی من همش به جا نشسته بودم و نظاره گر و خودم و گول میزدم که من از لذت شما لذت میبرم و داشتم توجیه میکردم.
تا این مدت که با شما و سایت شما آشنا شدم و دیدم زندگی شما رو ارتباطتون رو،پوشش اون آدم ها رو و گفتم ببین مریم میشه کنار آدم ها زندگی کرد،بدون اینکه فکر دیگه ای داشته باشن و اون فکر رو هم تو میسازی که باعث بشه به تو آسیب بزنن،و این قدر این هار و با خودم گفتم و فایل های شما این باور رو در من ایجاد کرد دقتی شما یکی رو بغل میکردید و حس و حالتون رو بهش منتقل میکردید نمیدونید چقدر لذت میبردم و تحسین میکردم و نداشتن این احساس گناه رو
استاد تا اینکه خودم تجربش کردم.
با همون دوست خانوادگی مون یه شبی شرایطی جور شد که رفتیم دوتایی بیرون و من تماما حال خوب و انرژی بودم بدون احساس گناه، من آدمی بودم که تا یاد دارم به نامحرم با سر پایین نگاه میکردم چه برسه بغلش کنم و کنار دریا باهاش راه برم، استاد اون شب اولین شب زندگی من بود که فهمیدم چقدر میشه کنار آدم هایی که اونا هم از جنس خدا هستن بود و اون آدم و رفتارهاش با من رو هم خودم ساختم و ما 3 ساعت حرف زدیم فقط از خدا و قرآن و قوانین و فهمیدم که چقدر میشه حرفای خوب زد و به آگاهی همدیگه اضافه کرد و غیبت نکرد ،تا قبل این میگفتم استاد میگه من با دوستم 2 تا 3 ساعت حرف میزنیم تا اینکه باتری موبایلمون تموم میشه اینا چی میگن آخه.
تا اینکه خدا این تجربه هم به من داد .
و من الان مریم ی هستم که 3 ماهه متولد شده نه 31 سال .مریمی هستم که تو همین روزهای کم کلی نتایج بزرگ گرفته و براش باورپذیر که تا اینجا شده پس بقیه اش هم میشه و یا قدرت ادامه میده.
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
بی نهایت از شما استاد عزیز و مریم جان که چطور وصفت کنم ب ای من کلمه صلح رو زنده میکنی و تمامی اعضای خانواده عباس منش سپاس گزارم و از خدای مهربون میخوام که هرلحظه هدایتم کنه به صراط المستقیم اون جاده سرسبز و جنگلی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹