اگر تجربه «خلوت با خود در طبیعت» را داشته ای، در بخش نظرات این فایل، درباره برکت های این خلوت بنویس؛
بعنوان مثال:
چقدر خودت و توانایی هایت را بهتر شناختی؛
به چه درک بهتری از آنچه در زندگی می خواهی، رسیدی؛
وضوحی که از اهداف خود بدست آوردی؛
چقدر الهامات را بهتر دریافت کردی؛
سوالهایی که از خداوند پرسیدی و هدایت هایی که از او طلبیدی و پاسخ هایی که دریافت کردی؛
ایده هایی که برای حل مسائل ات و پیشرفت در زندگی ات دریافت کردی؛
ترس هایی که بر آنها غلبه کردی؛
وابستگی هایی که از آنها جدا شدی؛
و جسارتی که به خاطر این تجربه در وجودت ایجاد شد تا قدم های جدی ای برای تحقق اهدافت برداری؛
تجربیات شما، الهام بخش و راهنمای میلیون ها نفری می شود که در طی زمان نوشته های ثبت شده ی شما در این صفحه را می خوانند.
اگر هم تا کنون این تجربه را نداشته ای، بعنوان تمرین در صلح بودن با خود، برنامه ای برای خلوت با خودت در طبیعت در نظر بگیر و سعی کن چند روز را به تنهایی با وسایلی ساده، در طبیعت با خودت خلوت کنی.
این کار کمک می کند به شناخت بهتر شما از خودت، اهداف و خواسته هایی که داری یا بهبودهایی که باید در زندگی خود ایجاد کنی؛
سپس تجربیات خود از برکت های این خلوت را در بخش نظرات این فایل بنویس.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD434MB26 دقیقه
بنام خدای زیباییها و طبیعت و سکوت
سلام خدمت استادبزرگوارم ومریم خانم عزیزم
وخانواده عزیز عباسمنش
این قسمت از سفربه دور امریکا روح منو باخودش برد اینقد که من عاشق جنگل وجاهای بکرهستم
نمیدونم ازکجا شروع کنم پس اجازه میدم قلبم خودش بنویسه ….
بوی برگهای پاییزی وچنار وکاجهای بلند جنگلی که خیلی عاشقشم وبلافاصله منو یاد تجربه قدم زدن تو باغات اطراف شهرمون انداخت …به خودم گفتم الهام تو هنوزم میتونی از دیذنیهای شهرت لذت ببری طبیعت خدا طبیعته همه جا هست همونطور که استاد همیشه اشاره میکنندبه این موضوع ..
مخصوصا رودخونه که سنگهای کف ش معلومه وآبش خنکه خیلی شبیه رودخونه یه جای دیدنی تو شهرمونه که اتفافا درختای چنار اطرافش زیاده
…فقط اینجا خیلی شلوغه و متاسفانه به تمیزیش رسیدگی نمیکنن …
وخیلی لذت بردم وتعجب کردم ازینهمه رسیدگی به طبیعت درامریکا که حتی جاهای بکر تو جنگلم هواسشون هست ..خدایا شکرت چقداین مردم هم به خودشون هم به طبیعت احترام میذارن..وصدالبته لذتش هم نصیب خودشون میشه
و همچنین امنیت بالایی که داره یعنی دوساعت تمام بری دورازوسایلت و برگردی وببینی همه چی سرجاشه…فوق العاده س بخدا
اینقد آب رودخونه تمیزه که بااطمینان میشه باهاش غذا پخت ونوشید ونگران سموم مواد شیمیایی ناشی از زباله ومردابش نباشی ….!بی نظیره خدایا شکرت
صدای پرنده ها موقع طلوع خورشید ونور ملایم صبحدم وسط جاده جنگلی …خدای من عالی بود میتونستم حسش کنم حتی بوی خاک وبرگ وخنکای جنگل رو …
خدایا شکرت
وصحبتهاتون درمورد رفتن به دل طبیعت که باعث میشه ادم جسورتر بشه و به خودش و خدا نزدیکتر
و الهامات رو خیلی اسونتردریافت میکنه ،من هیچوقت تجربه شو نداشتم ،
خیلی دوست دارم تجربش کنم وهمیشه به بلاگرهای سفر خانم ،خصوصا ایرانی غبطه میخوردم وتحسینشون میکردم ،،،نمیدونستم استادم خودش اخر این مدل سفرهاست و حتی جزو تمرینات دوره عزت نفس سفربه تنهایی تو دل طبیعته
…اینقد ذوق زده شدم که دارم تو ذهنم برنامه ریزی میکنمو میگم الهام بخوای نخوای باید ازترست بگذری واماده بشی برای این تجربه فوق العاده چه باهمراه چه بی همراه
. گرچه مسافرت تنهایی میرم که اکثرا خونه فامیل مهمونم ومیدونم این حساب نمیشه 😅ولی
چه تو سفر وچه طبیعت رفتم با دیگران ،همبشه تنهایی از جمع جدا میشم ومیرم کوه و جاهای دیدنی رو میگردم ومدتی رو توسکوت ودیدن طبیعت خدا سپری میکنم و از گشت وگذار تو مکانهای تاریخی و طبیعی غافل نمیشم
حتی تو خونه هم یه اتاقی بالاخونمون داریم که هم به سمت شمال باز میشه هم پنجره بسمت جنوب و ازونجایی که اطراف شهرمون کوه هست من منظره فوق العاده ای از کوه رو دارم که کوهی که سمت شماله منو یاد گرند کانیون ایالتهای امریکا میندازه مخصوصا موقع غروب که سرخابی رنگ میشن هم میتونم طلوع رو ببینم هم غروب رو وباد شمال که وارد اتاق میشه وازپنجره سمت جنوب اتاق خارج میشه شبها به ستاره ها نگاه میکنم وصدای جیرجیرکها رو بوضوح میشنوم ونگاشون میکنم چون خونمون از خیابون فاصله داره وپرنده ها پرستو وگنجشک وبادخورک که همیشه میشنوم وزاغی و کبوتر یاکریم و صدای مرغ وخروس همسایمون رو ..ودرخت نارنج ونخل همسایه هامون که میبینم .ولذت میبرم وبارها خدارو شکر میکنم برای این داشته های اطرافم …
الانم تنهانشستم و داره بارون میاد یه بارون بی وقفه از دیشب و ازرصبح هزار بار خدارو شکر میکنم برای این بارون زیبا وحس وحال پاییزی
ومن حس میکنم به خدا نزدیکترم واینجا میام کتاب میخونم مراقبه میکنم فکر مبکنم مینویسم ..
ازپارک نزدیک خونمون که دیگه نگم براتون که چقد قشنگه باوجود کوچیک بودنش …وصحنه های پاییزی زیباش
اینارو گفتم که بگم حتی اگر واقعاکسی شرایط رفتن به دل طبیعت رو نداشته باشه میشه از چیزای کوچیک اطرافمونم لذت ببریم و حضور خدارو حس کنیم …
همیشه ودرهمه حال
والبته که تجربه سفربه دل طبیعت به تنهایی برای من ودوستانی که تجربه شو نداشتن یه چالشه برای گذشتن از ترسهامون و ایمان به خدا ودریافت الهامات بیشتر چون تاوقتی من میدونم یه ترسی تو وجودمه هنوزبه رشد تکاملی که میخوام نرسیدم وباگذشتن ازین ترس فرکانسم تغییر میکنه وتو مدار بالاتری قرار میگیرم برای دریافت نعمات بیشتر والهامات جدیدتر
سپاسگزارم 🌹🌹🌹🙏🙏