سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 171

اگر  تجربه «خلوت با خود در طبیعت» را داشته ای، در بخش نظرات این فایل، درباره برکت های این خلوت بنویس؛

بعنوان مثال:

چقدر خودت و  توانایی هایت را بهتر شناختی؛

به چه درک بهتری از آنچه در زندگی می خواهی، رسیدی؛

وضوحی که از اهداف خود بدست آوردی؛

چقدر الهامات را بهتر دریافت کردی؛

سوالهایی که از خداوند پرسیدی و  هدایت هایی که از او طلبیدی و پاسخ هایی که دریافت کردی؛

ایده هایی که برای حل مسائل ات و پیشرفت در زندگی ات دریافت کردی؛

ترس هایی که بر آنها غلبه کردی؛

وابستگی هایی که از آنها جدا شدی؛

و جسارتی که به خاطر این تجربه در وجودت ایجاد شد تا قدم های جدی ای برای تحقق اهدافت برداری؛

تجربیات شما، الهام بخش و راهنمای میلیون ها نفری می شود که در طی زمان نوشته های ثبت شده ی شما در این صفحه را می خوانند.

اگر هم تا کنون این تجربه را نداشته ای، بعنوان تمرین در صلح بودن با خود، برنامه ای برای خلوت با خودت در طبیعت در نظر بگیر و سعی کن چند روز را به تنهایی با وسایلی ساده، در طبیعت با خودت خلوت کنی.

این کار کمک می کند به شناخت بهتر شما از خودت، اهداف و خواسته هایی که داری یا بهبودهایی که باید در زندگی خود ایجاد کنی؛

سپس  تجربیات خود از برکت های این خلوت را در بخش نظرات این فایل بنویس.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

دوره عزت نفس

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    434MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

313 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه(نرگس) علی پور» در این صفحه: 1
  1. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1342 روز

    بنام تنها خالق زیبایی ها.

    این فایل زیبا یکی از نشانهای امروزم بود.

    خداوند بهم الهام کرد تا بیام در مورد این فایل زیبا بنویسم.

    استاد عزیزم.از روزای اولی که من با برنامه شما آشنا شدم..بخاطر طبیعت زیبایی که خداوند به ما هدیه داده.

    اتفاقا حیاط خلوت ما دقیقا با کوه زاگرس متصل هست..

    من هربار که وارد این فضا میشم هزاران بار شکرگزار خداوندم.

    الان در این فصل بخاطر هوای گرم منطقه جنوب.بهار این کوه زیبا هست.انواع گونه های گیاهان در این کوه رشد میکنه.همه امکاناتی در این فضا دارم.اینقدر این کوه زیباست.که تمام سطح رو پوشیده از درخت که اینم با همکاری چند تا از همسایه هامون کاشت شده.واقعا فضاش بکر….فقط من تنها بیشتر به این فضا علاقمندم.اون تعداد افراد خیلی کم در روز تعطیلاتی باشه .وارد این محیط میشن.

    میخام بگم نعمتی که خداوند بهم داده.از آب بارانی که در سنگهای کوه جمع میشه تا گونه های داروهای گیاهی گرفته تا گلهای شقایق.وووو خیلی تنوع هست.در فصل بهار.درونتو پر از عشقخداوند میکنه.برای من این تجربه هست..چایی آتیشی ووووو واقعا کیف دیگه داره..

    استاد عزیزم چون این فایل نشانه بود میخام از معجزاتم در این کوه رو بنویسم.(الله اکبر)الان تمام موهام سیخ شده.خداوند در قلبم میگه زودتر بنویس.

    من از روز اول اینقدر این فایلا در درونم رخنه کرده بود..حس پرواز داشتم.انگار روی زمین احساس خستگی میکردم..فقط بهم الهام میشد برو بالای کوه..و من یه زیرانداز با یه نور پر قوی داشتم میرفتم تو دل تابستون بالا مینشستم.

    با وجودی که اصلا از این برنامه الهام خبر داشته باشم.چون اول اموزشم بود.اصلا توان تو محیط ایزوله نداشتم..

    و خداوند این استمرار و این با خود صلح بودنم را دید..و مورد الهامات خداوند قرار گرفتم.

    یه شب خیلی خسته بودم.چون عطش اینراهو داشتم.احساس گرفتگی داشتم.حدودا ساعت 8شب.این حدودا بود..

    یه لحظه سروم برگردوندم نوری از دل ابرا برام روشن شد.همونجا هدایت خداوند بهم رسید.

    چقدر همه چیز در زمان و مکان مناسب بود شب ابری که ذهنم نکنه این نور ستاره یا نور هواپیما باشه…

    چقدر ذهن چموشه.ولی من از صمیم قلبم وارد الهامات خداوندم شد..نور الهیم را دریافت کردم.(الهاماتم با نور برام روشن میشد)

    و اینقدر عاشق این تنهایی شدم.اینقدر این اموزه های شما روم تاثیر گذاشته بود.منی که در تمام عمرم از جای تاریک میترسیدم.بدون هیچ ترسی بدون تکاملم در این نقطعه.همونجا بر ترسم غلبه کردم.همجا برام شده بود بهشت.

    نمیگم نبود ..خیلی ضعیف شده بود.میرفتم حایی مینشستم که بیشتر بتونم با خداوندم بیشتر در آرامش باشم.و نمیگم اونجا میخوابیدم.ولی بدون استثنا هر عصر تا س 10شب خودم با خداوندم کنار همدیگه بودییم.

    و این هنوز ادامه داره..استاد عزیزم.خودش بهم میگه ظهرو برو.ساعتشو بهم مبگه برو به مکانت.یا الان نمیخواد بری.

    خودش بهم میگه.من کلا طبق دستورات الهی کار میکنم.انشالله که ادامه دار باشه.

    اینقدر تو این خلوت کوه بزرگ شدم بزرگ شدم تمام رشدم در این مکان شکل گرفت..

    یه بیماری درونی از بچگیم داشتم.به حمد خداوند کاملا برطرف شد.چون خیلی اذیت میشدم.(بازم الهام خداوند بهم رسید).

    یه سردرد عصبی داشتم.اینم همینجور.

    با خودم در صلح رسیدم اینقدر ارام شدم.از شدت خوشحالی در این کوه واقعا زبانم کم میاره.تمام این سنگها.پرنده ها.غروب.آب داخل سنگها.پوشسای گیاهی همه باهام صحبت میکنن.

    حدودا یکماه پیش.یه تخت سنگی دیدم .بازم هدایت الله بهم گفت.نگاه این تکه سنگ کن.

    دقیقا یفردی داشت میخندید…

    در قسمت بالا قرار گرفته بود.کاش میشد تصویر میزاشتم.و یه فردی بود دقیقا لبه پرتگاه..دقیقا شکل یه آدم خشن.دهان بهم ریخته..خیلی جالب بود..

    و این صحبت شما..راجع به شادی و خشم داشتن.

    تمام الهامات من در این سایت بهشتی شما نقطعه روشن شدنش.از این کوه شروع شد.

    و دیروز بازم هدایت..بعد از بارندگیم بود..هوا ملس.یه تخت سنگی هست دقیقا مثل تختخواب.دراز کشیدم در آفتاب زیبا..و آب خوش مشرب در کوه.که دقیقا کنار مکانم بود نوشیدم.

    و بعد اومدم تو گرمای خورشید یه استراحت کوچک کردم.

    استاد عزیزم سه نشانه از خواستمو بصورت واضح دیدم.اینقدر این مکان روحانی بود.که این زیبایی ها به وجه اومده بودم.

    واقعا بهشت رو در ثانیها حس میکردم..

    کلی دارو گیاهی چیدم و لذت میبردم.

    واقعا الان طمع زندگیمو میچشم.

    قبلا هر موقع میرفتم کوه حتما باید گروهی میرفتیم.ولی الان دیگه اون ادم قبل نیستم.

    تنهایی خیلی با خداوند صحبت میکنم.چون معجزات خداوند خیلی بزرگم کرده.

    نمیگم که الان خواستم بدست اومده ولی نشانهاشو خیلی واضح بهم الهام میکنه.

    و تکاملم داره روز به روز واضحتر میشه.

    خدا رو هر لحظه شکر میکنم.بابت این زیبایی.که ار صبح از خواب بلند میشم ویوی کوه چشم اندازم رو سرشار از عشق الهی میکنه

    و ممنونم ااین نعمت بیکرانش..واقعا ممنونشم بابت این فایل نشانها که خیلی بزرگم کرده

    استاد عزیزم.من همیشه زندگیم راکد و پر از خلا بود.همیشه این سوال تو ذهنم بود!

    به هر چی علاقمتد بودم.

    از مستقل شدن.از دانشگاه رفتن و تمام خواستهام در حد خودم با لطف الهی بدست آوردم..

    از ته درونم بابت تمام نعمتهاش سپاسگزارم.که در هر دوره ایی از زندگیم همه چیزو تجربه کردم.

    و میخام بگم.بازم بعد خواستهام احساس پوچی و بی ارزشی میکردم.یجورایی خاستهام ارضام نمیکرد..اصلا….بهیچ عنوان.نمیگم بدم بودن.ولی اون خلا صداش بیشتر بود.

    همیشه وجود خداوند برای من سوال بود.

    همیشه با خودم میگفتم من باید چکار کنم که خداوند بخنده.

    یا چکارایی که اشتباه خداوند بهم خشم نشون میده.

    حس تنهایی.اگه میخاستم بیام کوه.حتما باید با چند نفر میومدم..احساس تنهایی در هر لحظه از زندگیم داشتم.

    همیشه میگم کسی که با خودش در صلح نباشه.هیچ وقت زتدگی خوبی در هیچ برهه ایی از زندگیش نداره..بنظر من مثل یه حیوان که فقط بفکر خوردن و خوابیدنه

    الان موجودیت اشرف مخلوقات بودنمو حس میکنم.استادم از تمام وجودم دوستتون دارم.من خلا درونیمو پر کردم.من خود قبلیمو زیر آوراه ها خاک کردم

    و این نشانه امروزم چند روزه خداوند بهم الهام میکنه بیا نتیجه قبلتو یادآور شو.که در چه برهه ایی در زندگیت بودی..بقول هادی من هیچ ربطی به آدم قبل ندارم.

    منم همیجور…

    من نجات یافتم از چاه درونیم.من اومدم خواستهام.و موفقعیتامو پیدا کنم.

    ولی اول از همه بخداوندم رسیدم.خداوندمو پیدا کردم.به موجودیت خودم رسیدم.

    اعتماد بنفسم در تمام جوانب زندگیم بدست اوردم..حل مسایلمو دیگه از کسی نمیخوام خودم به تنهایی انجام میدم.خیلی از جوانبای زندگیم.خداوندم در کوه الهاماتاشو بهم رسوند.و گفت ادامه بده مسیرت درسته.

    آدمهای منفی زندگیم کلا حذف شدن

    نگرشم از اطرافم تغییر کرد.

    نمیگم که خیلی خوب شدم.ولی به حمد الله خیلی بهتر شدم.

    رابطه خرابم به آشتی و به بهشت تبدیل شد

    از نحوه کارکرد در تمام زندگیم تغییر کرد.

    نوع چیدمان اتاقم تغییر کرد

    طی این تعداد عضویتم اینقدر تحولات من زیاده به لطف الله !واقعا زبانم کم میاره از سپاسگزاری خداوندم.

    استاد عزیزم واقعا سپاسگزارتونم.از شحاعتتون که غلبه بر ترستون داریید.

    از توع نگرش شما دو عزیز بهشتی..از اون اندام زیباتون از اون پوست زیباتون

    انشالله یه روزم من دوره سلامتی رو بخرم.

    من فعلا خریدم از کتابای شما بوده.هر بار میخونمش نسبت به مدارم.اون درکمم کاملا متفاوته…

    ابن فایل خیلی زیبا بود.و این روندم در کوه ادامدار هست هر نوقع که خداوند بهم الهام میکنه.به محضی که بگه من لباس میپوشم وارد این مکان میشم.

    چون میام پایین.درونم گسترش پیدا میکنه.

    من من در پایان صحبتم.بازم تشکر از شما و الهاماتی که بهتون گفته میشه و میایین راجع به قانون صحبت میکنید.و درون ما رو بیشتر گسترش میدین.

    وارد این مکانهای زیبا میشین.

    بسیار ثروتمتد بودن شما رو تحسین میکنم.که در هر جنبه ایی.نسبت به آدمهای مختلف جهان.جدا عمل میکنید

    که من این صحبت خداوند را در یکی از آیه قران راجع به سیستمی بودن قانون جهان.

    چیزی که بیشتر مردم طبق عادتهای گذشتگان فکر میکنند.و عمل میکنن

    در پناه الله شاد و سلامت و پایدار باشید

    سپاسگزار این فایل زیبای سفر به دور امریکا هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: