سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 171 - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

313 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    احمد رضا عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 2007 روز

    سلام بر تو ای استاد

    سلام بر تو ای خانم شایسته

    استاد من چند تا الهام دارم البته کمه ولی همین گوش دادنش تحولی ایجاد کرده

    استاد اول اینکه چه خوووبه که من سعی میکنم تو این زمان ذهنم کنترل کنم واقعا کار سختیه ولی باید انجام بدم چون پاداشی زیبا و عالی دارد

    من چند سالیه تو شغل صنایع دستی هستم وقتی دوره 12 قدم شروع کردم الهام شد که بیا بیروون ولی من شدید مقاومت داشتم

    ولی اون الهام فقط میگفت بیا بیروون

    تو جلسه سوالات قدم اول میگین وقتی اولین کار اینه که اون مغازه یا رابطه یا کاری که دوسش نداری قطع کنی باید این کار بکنی تا قدم بعدی بهت گفته بشه

    این جمله منو رشد داد من انجام دادم و قدم بعدی این خواسته داشتم علاقه واقعی ام را پیدا کنم

    استاد هدایت خواستم و طبق معمول هدایت آمد

    اون چیزی که میخاستم پیدا کردم واقعا

    استاد من الان 6 ماه وارد رشته سینما شدم

    ولی چون علاقم زیاده و کمک خواستم و هدایت بقیه میگن تو انگار 3 یا 4 ساله داری کار میکنی ولی من خودم میدونم از کجا آب میخوره

    من یه تمرین داشتم به نام شخصیت شناسی برای کلاس من شخصیت یه همکلاسی هایم را نوشتم ولی میگفتم یه چیزی الهام کن که کامل بشه

    استاد صبح که بلند شدم تمرین ستاره قطبی انجام بدم خداوند الهام کرد شخصیت نوشابه ای فقط همین گفت خداوند

    من رفتم و دیدم این شخصیت جوریه که اگه یکم باهاش بحث کنی یهو از کوره در میره

    😁😁😁 اونجا فهمیدم چرا گفته نوشابه ای

    وقتی گفتم که من اسم این شخصیت گذاشتم شخصیت نوشابه ای مربی گفت آفرین چه خوبه اسمش

    همونجا سپاس گذاری کردم از خداوند و از خدا سپاس گذاری کردم که شما الهام شنیدن را برای من راحت کردی.

    استاد جان من دارم برنامه ریزی میکنم برای این حرکت که تنهایی جایی برم و خلوت کنم با خودم

    نکته آخر اینکه من در قدم دوم یه صفحه آرزوها درست کردم و ماه آینده داره برام واقعی و قابل لمس میشه و میخام این باور محکم تر کنم که هر چیزی که بتونی تجسم کنی صد در صد اتفاق میفته

    سپاس بابت این سایت زیبا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    حسین امیدی گفته:
    مدت عضویت: 2354 روز

    سلام و عرض ادب

    منم همیشه دوش آب سرد میگیرم ، البته آروم آروم آب سرد رو به بدنم میزنم ، مثلا اول آب سرد رو به دستام بعد به سینه ام میزنم تا به مرور با دمای آب اوکی شم ، بعدش واقعا آدم احساس شادابی و تازه بودن میکنه

    خداوند رو شکر میگم که در این دنیای زیبا فرصت تجربه کردن زندگی رو به ما داده تا از نعماتش استفاده کنیم و لذت ببریم

    تجربه من در طبیعت گردی:

    من خیلی علاقه زیادی به کوه دارم ، اوایل که میرفتم وقتی شیب رو میدیم حتی فکر نمیکردم میشه از این شیب رفت بالا ، اما با برداشتن اولین قدم ها متوجه شدم که نه اتفاقا چقدر راحته و قرار نیست زمین بخوری

    و برای برگشت از بالای کوه به پایین هم کمی ترس داشتم اما وقتی شروع کردم دیدم واقعا لذت بخشه و چقدر باعث میشه که ذهنت در انتخاب مسیر درست باز بشه ، اینکه مثل یه پازل یا حل معما نگاه میکنی بهترین مسیر کدام هست و هرلحظه باید پای خودتو کجا بزاری تا بیای پایین ، آدم ابتدای کار میترسه از اینکه زیر پاش خالی شه ، ولی یه کسی هست همیشه هوای تورو داره و اجازه نمیده زمین بخوری ، خداوند در تمام حالات هوای مارو داره و گرمای دستش رو همیشه میتونیم پشت خودمون احساس کنیم

    وقتی جمعه ها کوه میرم مردم خیلی خوش رفتار هستن تغریبا 90 درصد آدم هایی که از کنارم رد میشن به من میگن خسته نباشی آفرین که تا اینجا اومدی بالا و علت اینکه من 22 سالمه و خیلی جذابم و خوب شاید خوششون میاد با من صحبت کنن ؛)

    به هرجهت لطف و محبتی که عزیزان به من دارن همیشه منو شگفت زده میکنه و این حجم عظیم عشقی که به بنده داده میشه واقعا برام از زیبا ترین چیز هایی که تجربه کردم

    اونا انسان هایی ورزشکار و با شخصیتی هستن که هر صبح جمعه میان کوه تا انرژی طبیعت رو دریافت کنن و بعضی هاشون عطر های فوق العاده ایی هم میزنن

    از سمت ولنجک به توچال که میرم زیاد باحال نیست ولی از سمت دربند به بالا واقعا آدماش بینظیرن

    وقتی برمیگردم همیشه از کنار کاخ سعد آباد رد میشم ، این کاخ حاجی بینظیره ، یعنی شما بیا مثلا کاخ باکینگهامو بزار کنارش باور کن 6 هیچ میزنه

    اتفاقا این جمعه گفتن برگ ها رو به مدت یک هفته جمع نمیکنن و موقعیت فوق العاده ایی ایجاد شد برای عکس های پاییزی

    این کامنتو توی این نقطه به پایان میرسونم و متشکرم از کینگ حسین عباسمنش که باعث شد به این زیبایی ها توجه کنم

    love you guys❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    میترا ربیعی گفته:
    مدت عضویت: 1810 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان بی‌نظیر و فوق العاده 😍 و همه ی هم فرکانسی های خودم

    اول از همه بگم که من امروز تو دفترم تو تمرین ستاره قطبی خواسته بودم که وقتی میام تو سایت استاد یک فایل جدید برای سفر به دور آمریکا گذاشته باشن

    و ببینم که خداروشکر هدایت شدم به قسمت 170 و 171 😍

    من‌ تا الان تجربه خلوت با خودم در طبیعت رو برای چند روز متوالی نداشتم ولی خوب شده که با یه گروه

    شب رو تو جنگل بگذرونیم و برام سکوت جنگل ، و اینکه حتی صدای نفس های خودتم میشنوی تجربه ی جالبی بوده ..

    چقدر من استاد و شما مریم جان رو تو این سفر تحسین میکنم که اینقدر شجاعانه میرین تو دل ترسهاتون 😍

    توی این جنگل زیبا و رویایی در کنار هم پیاده روی میکنید و تمام تمرکزتان روی زیبایی ها و قانون این جهان هست

    و اینقدر با خودتون و جهان اطرافتون در صلح هستید که طبیعت هم روی خوشایند و زیباش رو به شما نشون میده و هیچ خطری نیست …✅️

    با خدا مشورت کردن یه چیز دیگه ست و بعد از گفتن این جمله ی استاد، رسیدن به خورشید و پیدا شدنش از لابه لای درختان …فوق العاده بود ترکیب این کلام استاد و دیدن خورشید از زاویه دید شما و با دوربین شما 😍

    چقدر میتونه تجربه ی بی‌نظیری باشه ، که تو طبیعت خودت باشی و خدای خودت و ازش بخوای که برای تصمیمات مهم زندگیت تو رو هدایت کنه

    و با توکل و ایمان راه ها رو برای دیدن و شنیدن هدایت خداوند باز بزاری …و رها باشی …

    من اینو در شما و مریم جان به وضوح حس میکنم

    که خیلی رها هستید و توکل و ایمان در روبرو شدن با ناشناخته ها در رفتار و کلامتون موج میزنه …خدارو صد هزار مرتبه شکر 🙏💕

    استاد منم چند ماهی هست در دوره قانون سلامتی همراه شما هستم و نتایج فوق العاده ایی داشتم و

    شما و مریم جان رو تحسین میکنم که اینقدر پر انرژی هستید خداروشکر …

    بعد از 2 ساعت پیاده روی برسی به خونه ی خودت 😍یک ماشین رویایی در دل جنگل و برگ های پاییزی زیبا … من بندر عباس زندگی میکنم و کمتر صحنه های پاییزی و ریختن برگ ها رو میبینم اما وقتی مریم جان دوربین رو آوردن رو برگ ها یک لحظه احساس کردم دارم روی اونا قدم میزنم و خش خش برگ ها …وای خدای من 😍فوق العاده ست

    استاد ….دقیقا منم سرمایی بودم قبلا و اگر یکم سردم میشد حتی لحظه ایی نمیتونستم بخوابم …ولی از وقتی که دوره قانون سلامتی شروع کردم احساس میکنم دمای بدنم هم تنظیم شده دیگه نه خیلی گرمم میشه نه خیلی سردم …😍

    و باز هم از شما متشکرم برای دوره فوق العاده قانون سلامتی…

    استاد الحق که شما از هر چیزی بهترینش رو دارید خداروصد هزار مرتبه شکر …عجب ساعتی هم ارتفاع رو نشون بده …هم قطب نما ، هم دمای آب و هم تا 200 متر زیر آب،ضد آب باشه …😍

    و حتی باطری هم نمیخواد و با نور خورشید کار میکنه

    عالیه …عالی 😍👍👍چقدر میشه که کارها سهل و آسون باشه

    چقدر این صحنه زیباست که شما داخل تراک کمپر هستید و کتری روی اجاق در حال جوش اومدن …منظره روبرو یک رودخانه ی زیبا و زلال و درختان پاییزی و اینطرف از پنجره مریم بانو با عشق در حال آماده سازی یه غذای فوق العاده و هماهنگ با بدن 😍✅️

    خدارو صد هزار مرتبه شکر..

    پریدن تو رودخونه ایی که آبش یخ هست 😍…

    واقعا شجاعانه بود …بسم رب شهدا و صدیقین…😍

    وای من از همین جا یخ بودن آب رو حس کردم

    عالی بود عالی 👍👍👍😍😍

    این سفر به دور آمریکا بی‌نظیره ..انگار که لحظه به لحظه اش رو دارم خودم تجربه میکنم

    استاد در آخر اینم بگم من مدت ها بود یه تصویر که خیلی دوستش داشتم روی بکگراند گوشیم بود ولی نمیدونستم دقیقا کجاست فقط از دیدنش لذت می‌بردم..تا اینکه تو همین سریال سفر به دور آمریکا

    اون چشمه های آب گرم که رفته بودید و از بالا فیلم برداری کردید …تا دیدم گفتم وای خدای من ، همون تصویره روی گوشیم هست همون رنگ های آبی لاجوردی و سبز و زرد و نارنجی …و حتی همون مسیر چوبی که شما روش حرکت می‌کردید و برام جالب بود که چطور توسط دوربین شما و کلام شما هدایت شدم به اونجا و فهمیدم کدوم نقطه از این جهان بزرگ هست

    شما بی نظیر هستید واقعا ممنونم 😍💕💕🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    Serveh گفته:
    مدت عضویت: 977 روز

    سلام خدمت استاد محترم و خانوم شایسته مهربون من اولین بارمه دیدگاه میزارم حدود یک دو هفته هست با استاد و سایتشون آشنا شدم و دارم فایل های رایگان رو گوش میدم فعلا که دارم روی ورودی هام کار میکنم ولی حسم خیلی خوبه مخصوصا وقتایی که میام و فایل های شمارو گوش میدم خیلی امیدوارم به آینده خواستم این دیدگاه رو بزارم تا خودم رو بیشتر از اعضای این سایت بدونم و حس کنم کنار آدم های موفق و فوق العاده اینجا هستم خدارو شاکرم که مسیر درست رو در پیش گرفتم و امیدوارم روزی برسه بیام اینجا و از رسیدن به همه آرزوهام با ذوق و شوق تعریف کنم منم مثل شما آرزومه یه روزی سفر برم و حتی درامد و زندگیمو با سفرم هماهنگ کنم یه سفر طولانی ممنون کنارمون هستین 🙂

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    نگار صادقی گفته:
    مدت عضویت: 1967 روز

    سلام بر شما استاد گرامی و مریم عزیز

    سلام به همه شما دوستان هم فرکانسی

    من حدود سه سال است که در سایت عضو هستم و بسیاری از فایل های رایگان داخل سایت رو دیدم همچنین دوره سلامتی رو خریداری کردم و واقعاً معجزه اون رو در خودم دیدم اما اولین بار است که جرات نوشتن رو به خودم دادم شاید بخاطر زیبایی های است که در این فایل دیدم و صحبت بسیار زیبای استاد که گفتن باید رفت توی دل ترس هامون

    خدایا شکرت بخاطر این همه زیبایی

    خدایا شکرت که امروز جرات نوشتن رو به من دادی

    خدایا شکرت که با شما استاد عزیز آشنا شدم و میتونم بیشتر خدای خودم رو بشناسم اون هم به وابسته شما استاد گرامی که یکی از دست های خداوند روی زمین برای من هستید

    خدایا شکرت خدایا شکرت

    من با خانواده بسیار به دل طبیعت می‌رویم ولی هیچ وقت تنها نرفتم و نمیدونم اصلا میشه یه خانم تنها بره توی دل طبیعت یانه ؟

    ولی واقعاً دوست دارم که تجربه اش رو داشته باشم حتی اگر شده برای یک ساعت تنها برم و در طبیعت خلوت کنم و این قول رو به خودم میدم که حتما انجامش بدم .

    بهترین ها رو برای تک تک شما همراهان عزیز ، استاد گرامی و مریم جون دارم

    در پناه خداوند یکتا شاد و سلامت و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    سایه گفته:
    مدت عضویت: 1464 روز

    به نام خدای هدایتگرم به سمت زیباییها

    سلام به استاد عزیزم و مریم جونم 🖐️🌸

    استاد من تجربه خلوت و تنهایی در طبیعت رو نداشتم ،اما خیلی دلم میخواد شرایطی بوجود بیارم که بشه و من بتونم چند شبی را با خودم در خلوت باشم .

    اما استاد من قبل از اشنایی با شما هرگز هرگز تنها نبودم و هیچوقت هم تنهایی رو دوست نداشتم ،اما بعد از اشنایی با شما و قوانین و شناخت بهتر خداوندم بسیار تمایل دارم که تنها باشم و باوجود دو تا بچه ایی که دارم که کوچیک هم هستند ،اما سعی دارم ی شبهایی رو تنها در خونه بمونم و با خودم و خدای خودم خلوت کنم .

    چقدر این تنهایی و همنشینی با خداوند منو بزرگ کرد

    _.مثل توانایی من از رها شدنم از وابستگی هام (همسرم ،بچه هام )

    _من همیشه ترس از تنهایی و تاریکی (حتی در محیط خونه و با وجود همسایه ها)داشتم و الان کامل ترسام رفته . خدایا شکرت

    _ترس از قضاوت دیگران و خانواده همسرم که چرا تنها مونده خونه و این موضوع و اهمیتش کامل در من حل شده و بلطف خدا قضاوت دیگران از من ،تاثیری بر روند زندگیم نداره

    _تمرکز بیشتر برخودم و رفتارهام پیدا کردم و بیشتر نقاط ضعف و قدرتم رو پیدا کردم

    _باخدای خودم ارتباطی صمیمانه تر برقرار کردم و خیلی روی لیاقتم برای هم صحبتی با خدا کار کردم و چقدر راحت هدایتهاشو حتی در کوچکترین کارهام دریافت میکنم .

    اینها همه از برکات تنها شدنم هست ،اونم فقط در محیط خانه و چقدر بزرگتر میشم. روزی که بتونم در طبیعت تنها باشم برای چند روز .

    استاد عجب طبیعتی ،عجب سکوتی،عجب انرژی بیکرانی،نورخورشید و تولد رنگهای ناب .

    صدای پرنده ها ،درختان کاج سربفلک کشیده چقدر خودم رو در اون جنگل دیدم ،چقدر موقع پیاده روی به اینطرف واونطرف جاده رفتم و به نوع برگها و نوع چوبها و علفها دقت کردم ،چقدر سرمو بالا کردم و اسمان رو از اون زاویه دیدم ،چقدر هوا رو بوکشیدم ،چقدر از حس کردن سرما برروی پوست صوررتم لذت بردم چقدر دور خودم با دستان باز چرخیدم و خدا رو شکر کردم چقدر صدای سکوت جنگل و گاهی نغمه پرندگان روحم رو نوازش داد ،چقدر احساس خوبی رو تجربه کردم از بوی کاج و سرو تازه ،چه حس نابیه که با عشقت در این فضای ملکوتی قدم بزنی و از نعمتهات بگی

    خدااااایاااااا شکررررررت 😍😊

    خدای من مریم جون منم عاشق راه رفتن برروی برگهای پاییزیم و اون صدای گوش نوازش .

    استاد بدون شک منم تجربه میکردم شنا در رودخانه 11درجه رو و لذت میبردم و ترسهامو نابود میکردم .

    عجب ساعت هیولایی . واقعا داشتن امکانات آرزوی هرانسانیست و تحسین میکنم این حد از امکانات و پیشرفت و ثروت خدایا شکرت

    و دوباره حرکت کنیم بسمت مسیرهای هدایتی خداوند و بدون شک خداوند مسیرها و مقصدهای زیباتری رو برای کسانی که توجه میکنند به زیبایی در نظر گرفته و من چقدر خوشحال‌ومشتاقم برای دیدن زیبایی های بیشتر

    عااااشقتووونم استاد توانمندم

    عاشق خالق اینهمه زیبایی هستم

    عاشق خالق اینهمه فراوانی هستم

    عاشق خالق اینهمه نعمت هستم

    خدایا شکرت شکرت شکرت

    💛💛💛💛🧡🧡🧡🧡❤️❤️❤️❤️🍁🍁🍁🍁🍁🌾🌾🌾🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    مصطفی نازی کلیشمی گفته:
    مدت عضویت: 1634 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد و مریم عزیز

    توی شهری که من زندگی میکنم به گفته آدم ها خیلی جای دیدنی و طبیعی نداره. اما من توی همین شهر جاهایی رفتم و عکس و فیلم گرفتم که به خیلی ها و خانواده که نشون میدم باورشون نمیشه. واقعا امکانات طبیعی همه جا هست. فقط ما باید در مدار قرار بگیریم تا هدایت بشیم.

    شاید 5 سال پیش بود که من با دوستام زیاد میرفتم کوه. خیلی لذت بخش بود. ما صبح زود وقتی هوا هنوز تاریک بود میزدیم به دل کوه و تا غروب توی کوه ها بودیم.

    اوایل حتی با دوستان هم که میرفتم ترس داشتم. ترس از گم شدن، ترس از حیوانات، ترس از تاریکی، ترس از پرت شدن از کوه، ترس از برف و یخ زدگی و هزاران ترس بی مورد دیگه که ترمزی بود و نمیذاشت این همه زیبایی رو تجربه کنیم.

    اما من و دوستام با هم به دل این ترس ها رفتیم. و بسیار بزرگ شدیم. انشالله هرجا هستند سلامت و سالم باشند.

    اما بعد از این که این ترس ها ریخت و بارها با هم رفتیم و حتی شب توی کوه کمپ کردیم، کم کم من میلی درم بوجود اومد که تنهایی هم تجربه کنم.

    الان که قانون رو میدونم میفهمم دلیلش چی بوده. خب افرادی که من باهاشون کوه میرفتم خیلی بچه های خوبی بودن، اما وقتی من شروع به خودشناسی کردم، فاصله فرکانسی من با اون ها زیاد شد. کم کم دیگه اذیت میشدم باهاشون میرفتم کوه. و چون من کار کردن روی خودم رو ادامه دادم، به طرز جادویی و بدون اینکه بخوام زور بزنم اون ها از زندگی من دور شدن، محل کارشون تغییر کرد، یکی شون ازدواج کرد و رفت یه شهر دیگه، یکیشون رفت شهرستان خودشون و…

    خب ما همیشه با هم کوه میرفتیم، اما الان دیگه کسی نبود. من خودم تنهایی رفتم. واقعا ترس داشت ولی من انجامش دادم. و شاید باور نکنید وقتی تنهایی کوه رفتن رو تجربه کردم، احساس کردم که من تا حالا کوه نیومده بودم و الان واقعا انگار اومدم کوه. اون خلوتی که داشتم. کنار آبشار میرفتم ساعت ها تنها میشستم و فکر میکردم. با خدا حرف میزدم. برای خودم صبحونه درست میکردم. به تنهایی غروب ها آتیش روشن میکردم و کنارش میشستم و لذت میبردم. چقدر توی تنهایی با خودم دوست شدم و به صلح رسیدم. چقدر آزادتر بودم. وقتی با جمع میری توی دل کوه، یکی میخواد از یه طرف بره، یکی زودتر بره بالا، یکی میخواد تا ساعت خاصی برگردیم خونه، خلاصه هر کسی یه سازی میزنه و باید هماهنگ شد با جمع. اما توی تنهایی دیگه زمان مهم نیست، هر وقت هر جا خواستی میتونی وایسی و از زیبایی لذت ببری و با خدای خودت خلوت کنی و واقعا توی اون حالت وصف ناشدنی:

    میشود با این خدا پرواز کرد

    سفره دل را برایش باز کرد

    خدایا صد هزاران مرتبه بابت این تجربه نزدیکی سپاسگزارم.

    در مورد پریدن توی آب هم من تجربه ای دارم که میخوام این جا بنویسم.

    یه بار با یکی از دوستام و خانوادشون رفته بودیم سمت شهرستانشون طرفای تفرش، من و دوستم دوچرخه هامون رو هم برده بودیم که توی دل جاده های خاکی و کوهستانی اون جا سواری بگیریم و لذت ببریم. خلاصه ما دوساعتی رو دوچرخه سواری کردیم و رفتیم توی دل کوه، اون بالا یه دریاچه بود که محلی ها بهش میگفتن استخر. آبش خیلی سرد بود، منم به خاطر دوچرخه سواری گرمم شده بود. به دوستم گفتم میخوام بپرم توش. دوستم مقاومت داشت و گفت نرو خطرناکه و ازین صحبت ها. یه جایی بود که هیچ کس نبود، لباسم رو در آوردم و پریدم توی آب سرد. چقدر لذت بخش بود. حدود 15 دقیقه توی آب دریاچه توی بالای کوه داشتم شنا میکردم. دوستم ازم فیلم هم گرفت و دارمش. شجاعتم توی این موارد خیلی خوب هستش. تجربه بی نظیری بود. خلاصه رفتیم خونه و همه به قول خودشون اون استخر رو میشناختن، وقتی دوستم تعریف کرد که من رفتم شنا کردم. همه شکه شدن. یکسری ها میگفتن کار خیلی خطرناکی کردی یا اینکه میگفتن یخ نکردی اون آبش خیلی سرده و…

    اما نمیدوستن که من چه لذتی بردم، چه شجاعتی پیدا کردم، چه ترسی از من ریخته شد، و چه حالی کرد جسمم.

    بعدها بازم این کار رو توی تنهایی توی یه رودخونه تست کردم. آب رودخونه در حدی سرد بود که فقط 3 ثانیه میتونستی پاتو بذاری توش. فضاش هم جوری بود آبشار از بالای کوه میومد و میریخت توی یه چاله بزرگ. آب تا حدود گردنم بود. رفتم و 10 دقیقه توی اون آب یخ شنا کردم. بسیار آبش سرد بود. اول که پریدم یه شکی بهم دست داد، اما بعد از 20 ثانیه عادی شد و بسیار لذت بخش شد. کسایی که این تجربه رو دارن میفهمن که چی میگم. آدم قبل از این که بپره توی آب فکر میکنه بره توی آب یخ میکنه. اما اصلا این طور نیست. و این از قابلیت بدن انسان هستش که خداوند به بهترین شکل برای هر شرایطی آمادش کرده. خدایا شکرت.

    جالبه من اون آبگرمی که استاد میگن رو هم رفتم، خیلی جای باحالی هستش. دوران دبیرستان بودم که با خانواده رفتیم. خیلی باحال بود. این جوری بگم که یه حموم صحرایی بی نظیر هستش. حتی سقف هم داره و پوشیده شده است! خدایا شکرت

    دمت گرم استاد خاطرات خوب رو یادم آوردی و امیدوارم تجربیاتم کمک کنه دوستان هم به دل ترس هاشون سری بزنن و انقدر به خطرات فکر نکنن. اگر به خطرات فکر کنیم هرگز حرکتی نمیکنیم و درنتیجه از این همه زیبایی و لذت بی بهره میمونیم.

    شاد و پیروز و موفق در پناه الله مهربان باشیم.

    خدایا سپاس از تو پایانی ندارد.

    خدانگهدار دوستان.🦋🍁🌴

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    فهیمه مقاتلی گفته:
    مدت عضویت: 2535 روز

    به نام خداوند مهربانم

    سلام به استاد عزیزم و مریم جونم و تمام دوستان بهشتی من در این سایت الهی

    خدا رو شکر میکنم که امروز هم توانستم همسفر شما عزیزان باشم

    خدا رو شکر میکنم امروز هم در آرامش و شادی و خوشبختی و سلامتی و حس خوب و قلبی باز دارم کامنت مینویسم

    خدا رو شکر میکنم امروز در شهرمون بندر دیر اینقدر هوا عالیه عالیه بهشته هوا ابری و بهاریه نه سرده و نه گرمه و آسمون آبی روشن با ابرهای زیاد و یه آرامش خاصی تو هوا هست و صدای زیبایی پرنده هامون یه بلبل داریم یه قناری دارند برام میخونند و صدای بلبل هاو گنجشک های بیرون توی حیاط واقعا دیوانه کننده است خدا رو شکر که این حس عالی دارم و می‌توانم با شما به اشتراک بزارم ما در بندر زمستون نداریم این 3 ماهه که همه جا زمستون ما بی‌نظیرترین هوا رو تجربه میکنیم خدا رو شکر بخاطر این نعمت و این هوا

    چقدر این فایل معنوی و پر از درس و زیباییه همینطور که دارم مینویسم دلم می‌خواهد اشک شوق از این همه خوشبختی که دارم تجربه میکنم بریزم

    چقدر این مسیر خاکی پیاده روی روحانیه یه مسیر نامحدود که هر چقدر بخواهی میتونی پیاده روی کنی و دور تا دورت درختان بلند و سرسبز و اون طلوع زیبایی خورشید چقدر زیباست و اون سکوت طبیعت چه آرامش بخشه خدا رو شکر همینطور که دارم مینویسم اون حس بودن در اون فضا رو و اون حس طراوت رو دارم لمس میکنم، بخدا ذهنم اینقدر داره این زیبایی ها رو مرور میکنه که دستم عقب میمونه از نوشتن این همه زیبایی و حس معنوی که الان دارم

    با حرف های استاد که گفتند در مورد خاطرات که تنها به طبیعت رفتید بنویسید کلی خاطرات به یادم اومده که از حس خوبش قلبم باز شده تا حالا همچین تجربه ای اینقدر معنوی نداشتم

    من در بندر درسته جنگل و طبیعت سر سبز نداریم ولی یه دریا بینطیر زیبا و آرامش بخش داریم بخدا این لحظه شیرین یاد آوری خاطرات با روح و روانم بازی میکنه من به مدت 6 سال خونه ام قشنگ روبه رو دریا بود درسته فقط یک سال آخر تجربه زیبای پیاده روی و خلوت کنار دریا داشتم اما بگم که 5 سال قبلش الکی و بیهوده هدر دادم از ترس اینکه تنها برم اتفاقی برام بیوفته به ساحل نمی‌رفتم ولی بعد از 5 سال یه روز فایل انگیزشی توی سایت که میگه بلند شو و حرکت کن راس ساعت 6 صبح صدای زنگ بیدارت میکنه این فایل منو تغییر داد من برای اولین بار صبح زود که هنوز هوا روشن نشده بود رفتم کنار دریا در ساحل پیاده روی کردم، کنارم دریا بود روبه روم کوه بود بعد طلوع خورشید خیلی خیلی حسش خوب بود همه جا سکوت و آرامش بود و اینقدر میرفتم تا به جنگل های حرا جایی که درختچه های کوچک کنار ساحل سبز میشه میرفتم کلی لذت می‌بردم و توی آسمون هم ساعت 6صبح هواپیما پرواز می‌کرد میرفت سمت دبی هر روز نگاش میکردم مطمن هستم یه روز با اون هواپیما به دبی سفر میکنم باور میکنید بعد از اولین پیاده روی همش منتظر بودم صبح بشه و برم پیاده روی اصلا دوست نداشتم یک روز رو بدون رفتن کنار دریا هدر بدم خیلی خیلی حسش خوب بود این تجربه که داشتم دوست داشتم برای شما هم تعریف کنم

    یه تصمیم بزرگ دیگه که با همسرم گرفتیم در حالی بود که با همسرم رفته بودیم در دریا شنا کنیم ما توی خونه آپارتمانیمون با کلی امکانات و زیبایی زندگی می‌کردیم ولی آدمهای نزدیکمون که در اون ساختمون بودند تمرکز شون بر روی مشکلات و بیماری و کلی چیزهای ناجالب بود خیلی دوست داشتیم از اون خونه بریم درسته خیلی او منطقه زیبا بود و وابسته به خونمون بودیم ولی گفتیم باید بزور از اون خونه بریم تصمیم گرفتیم بدون مقدمه بریم شیراز زندگی کنیم ولی خداوند اینقدر با نشونه واضح در شیراز با ما حرف زد گفت شما برید اول تکاملتون طی کنید از اون خونه کنده بشید بعد برید شهر یا کشور دیگه ما هم برگشتیم ولی بخاطر اینکه وابستگی به اون خونه، از اون خونه دل نمیکنیدم و روز جمعه مرداد ماه امسال در حالی که توی دریا بودیم گفتیم خدا میخوایم از این خونه بریم، کمکمون کن پا روی ترس ها و وابستگی هامون بزاریم خودت کمک کن راحت بریم، بخدا باور نمی‌کنید خدا طوری کمک کرد همون روز نقل مکان کردیم و طی 2 روز در خونه جدید ویلایی مستقر شدیم الان هم با اینکه از دریا دورتر شدم ولی اینقدر این حس خوبی که از حیاطمون دارم که انگار در بهشت زندگی میکنم بخدا دلم نمیخواد این تجربه شیرین خونه مستقل با حیاط با صدای زیبایی پرنده ها و آرامش و خوشبختی که همراه همسرم و دخترم رو با هیچ چیز عوض نمیکنم

    این فایل اینقدر خاطرات زیبا و عالی رو به یادم آورده که دلم می‌خواهد ساعت ها بشینم و بنویسم حتی این فصل سال من و همسرم و دخترم میریم اطراف شهرمون یه جایی کوه هست یه جای دنج دور تا دورش کوهه و آرامش و سکوت و فقط صدای خودمون اکو میشه خیلی لذت بخشه و یه نم نم بارون میومد این تجربه پارسالم هست امسال هنوز نرفتیم تازه هوا خوب شده آن شالله در همین روزها میریم دباره تجربه میکنیم🥰🥰🥰

    یه حس خوبی از این خاطرات داشتم دوست داشتم اینجا بنویسم، آن شالله که هممون با کمک خدا بهترین لذت های این دنیا و آخرت رو تجربه کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      عزت السادات هاشمی گفته:
      مدت عضویت: 1407 روز

      سلام فهیمه عزیز من چهار سال جنوب زندگی کردم اول ریز و بعد کنگان عالی بود چه دوستان خوبی اونجا داریم که تابستونا به ما که شمال هستیم سر میزنند ، یادش بخیر بارونای تندش که سیل راه مینداخت و بعدش آفتابی که همه چی رو گرم میکرد،همیشه خوش باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سمیه زحمتکش گفته:
    مدت عضویت: 1659 روز

    سلام برخدواند بی همتا که هدایتم میکند به سادگی وزیبایی به سمت فراوانی ها وزیبایی ها واسان می کند برای آسانی ها

    خداراسپاس گزارم بابت دیدن این قسمت که یه قسمت متفاوت و روحانی بود برام که بیشتر به درون خودم بروم و بهتر خدا و جهان هستی را بشناسم

    استاد جانم ومریم جان گلم سپاس بابت فیلم این قسمت توضیحات کامل شما انگار خدا از زبان شما صحبت میکرد

    زمانی که پیاده روی میکنید انگارمن هم کنار شما دارم پیاده روی میکنم انگارروحم به پرواز درمیاد ودرک میکنم صحبت های شما را

    می‌خوام با هدایت الهی تجربه خودم را از سفروالهامات بگم

    اول از همه باید بگم سفر من رو رشد داد بزرگ کرد وازدلبستگی وابستگی به خانه ووسایل وشهرم رها کرد

    از زمانی که پندمیک که فکر میکنم سه سال هست میگذره موقعیتی شد که با همسرم از نیمه شب هفته ای دوسه بار به شهرستان ها می‌رفتیم الان که استاد تواین فایل گفتند دارم متوجه میشم چی میگن که سفر کنید تا الهامات را دریافت کنید

    ساعت سه یا چهار نیمه شب وقبل از اذان که درمسربودیم من بدون اینکه بدانم یا بخواهم درسکوت ودرون خودم باخدا حرف میزدم و ستایش میکردم خدارا واشک می‌ریختم

    انگار حرف ها راهم خود جان جانان میزد خودم تعجب میکردم که این حرف ها از کجا آمده

    گویی صیقل داده میشدم پیوتر میشدم هرسفر

    الهامات عجیب که به ذهن من منطقی نبود ولی قلبم موافق بود

    بعضی شب ها که شاید دوست نداشتم بلند شم از رختخواب وذهنم می‌گفت بگیر بخواب کجا میخوای بری ولی قلبم می‌گفت پاشو برو وبلند میشدم وانگار نیرویی بلند میکرد جسمم را وراهی سفرم میکرد

    تو این سفرها پول وثروت برام بیشتر شد پول های که تا قبل از سفر نداشتم میوه وهرچه میخواستم همسرم می‌خرید با هم ساعت ها در ماشین حرف می‌زدیم اون هم با نیسان چقدر تجربه خوبی بود

    یکماه پیش به سفر یاسوج نورآباد رفتیم ویه سوالی داشتم که نوشته بودم وزیر بالشت گذاشتم وازخدا جوابش خواستم تو سفر الهام شد که مغازه بزنم وگفتم همینه این جواب سوالم هست

    عید امسال پژو پارس که از اسفند درست کرده بودیم خراب شد بدون هیچ دلیلی ومن خیر دیدم وهیچ حرفی نزدم در مورد خرابی ماشین ونق نزدم وگفتم حتما خیر هست وله همسرم گفتم حالا که ماشین خرابه ودرتعمیرگاه هست با نیسان بریم سفر ومثل یه کمپر بود برام جا برای خواب رفتیم درمسیر همسرم رفت برای کار وماهم درپارک غذا آماده کردیم وچقدر با بچه هام لذت می‌بردم وحرف می‌زدیم وبعد درمسیر یه جنگل با درختان بلوط اتراق کردیم وشب خوابیدیم چقدر حال داد چقدر لذت بردیم

    واقعا میشه از همه چیز لذت برد وقتی که تسلیم باشی خداخم بهترین ها را برات رقم می‌زنه

    چقدر دوست دارم چند شب برم به جا خودم وخدا بدون اینترنت بدون گوشی مثل اجدادمون خلوت کنم با خدا وسکوت کنم تا خداحرف بزنه به جای اینکه من حرف بزنم

    استاد. جان من که درس ها آموختم از شما ومریم جان چقدر با سایت شما رشد کردم با دوره قانون آفرینش چقدر نعمت سرازیر شده برام باز دارم از اول برمی‌گردم وبخش یک را گوش میدم وانگار باز پول وثروت ونعمت دوباره داره می‌باره

    قسمت آب تنی شما چقدر لذت بخش بود اون غلبه برترس که واهی است و باید بری تو دلش

    واب تنی مریم جون واقعا آفرین به این جسارت

    من هم این آب را ببینم هیجان دارم بپرم ونمی تونم بشینم وازاین آب زلال بهره ببرم

    انگاربزرگ تر شدم ومدارم داره بالا می ره حس میکنم قوی تر شدم تسلیم ترشدم

    وخداراسپاس که با شما آشنا شدم چون قلبم باحرف های شما هماهنگه

    واقعا این قسمت را چند بار میبینم تا به این مکان ها هدایت شم چون عاشق سفر ومهاجرتم

    تا نگردی آشنا

    زین پرده رمزی نشنوی

    گوش نامحرم نباشد

    جای پیغام سروش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1714 روز

    ب نام هدایتگرم ب خواسته هام

    ب آسانی و زیبایی

    و سلامی با عشق ب استاد عزیزم

    و خانوم شایسته مهربان و دانا

    چقد خوشحالم میتونم ی فایل دیگه

    ببینم فایلی که هزاران میلیارد می ارزه

    و قرار پر از نکات مثیت باشه برام

    تا الان هدایت خداوند نبوده تنهایی برم جایی

    شایداین دید زیبایی که شما توی این فایل گفتید نداشتم وگرنه زودتر هدایت میشدم

    در اولین فرصت میرم حتمن با ایمان ب خدا و صحبت با خدا

    پیادع روی توی این جنگل زیبا و

    مسیر ترید زیبا که اخرش ب خورشید میرسه

    چقد بی نظیر خدای من

    و خیلی قابل تحسین هستین ازچادر در جنگل های شمال

    تا رسیدن ب این جنگل زیبا در آمریکا با این کمپر زیبا

    خدایا شکرت چقد خواسته خوب شکل میگیره و خوب اجابت میشه

    واقعن بخاییم در مسیر درست باشیم

    همین جا هم مکان زیاد باید رفت و حرکت کرد

    باید برم و این نباشه فقط کامنت بنویسم

    باید برم و میرم

    و همینجا تجربمو میام مینویسم

    و میشه رفت و الهامات خوب دریافت کرد مثل پیامبر که میرفته و مثل استاد که ایران بوده میرفته

    تنهایی سفر کردن باعث میشه از وابستگی ها دور شد

    وقتی سوالی از خداوند داریم با خدامشورت کردن بهترین چیزه

    و برای تصمصم بزرگ با خدا مشورت کردن ی چیز دیگس و بهترین الهامات ب ادم میشه

    و بهترین تصمیام گفته میشه و نوشته میشه روی کاغذ

    برنامه ام این در اولین فرصت برم و استفاده کنم

    از موضوع و برم

    و درهدایت الله در زندگیم بهره ببرم

    چقد مسیر این ترید زیباس

    چقد خونتون زیباس

    چقد جای عالی هدایت شدین

    و تحسین میکنم مریم جان برای رسیدن ب یکی دیگه از خاسته هاش و راه رفتن روی این برگهای زیبا پاییزی که من هم ارزوم هست همیشه و لذت میبرم از صدای برگهای پاییزی

    چقد این بهشت زیبا روخونه جنگل واقعن سپاسگزارم ازتون برای این فایل زیبا

    و سپردن وسایل و تراک کمپر ب خداوند مهربان

    تنگس قانون سلامتی 👏👏👏

    تحسین میکنم اینقد اندام زیبایی درست کردین با این گردنبد زیبا

    و دمتون گرم برای این دوره سلامتی که بی نظیر بود واقعن😍🙌

    چقد ساعت زیباس و چقد امکانات عالی داره

    تحسین میکنم ثروتتون که از هر چیزی بهترین نوع ان را میخرید

    چقد داخل کمپر زیباس خدای من😍

    و بال مرغ غذای ساده لذت بخش👏

    و شکر گزاری برای زرد چوبه ایران

    و تحسین میکنم شجاعت خانوم شایسته قبل شما رفتن داخل اب

    و ابی که اینقد سرد شجاعت داشتن و زود تر رفتن داخل اب

    تحسین میکنم شجاعت شمارو استاد

    که در تمام مراحل زندگی اینجوری

    ب دل ترسها حمله کردید

    و نتایج بی نظیرتون نماین دهنده این هست

    واقعن تا این حد سرد بودن اب حس کردم

    در صورتتون و اینقد با شجاعت برای ما ضبط کردن این فایل ها

    واقعن که شما بی نظیرید و خودتونید عالی هستین

    بعد از حمله ب ترس ها گرفتن نتیجه عالی

    و گرم شدن هوای بیرون

    و شامپو زدن در دل همون ترس

    و دیدن زیبایی های مو نداشتن

    واقعن باید مثل شما بود در هر لحظه از زندگی و اینقد زیبایی هارو دید و تحسن کرد

    سه روز فوق العاده از روزهای خداوند

    و چقد برای من نوعی درس داشت این فایل ها

    چقد هدایت الله ب صورت عملی دیدم در زندگی شما

    چقد هدایت ب زیبایی بهترین مکان ممکن شمارو اورد

    واقعن عالی هستن چقد زیباست این فضا

    چه عکس زیبایی برای بگ گراند

    خدای من مگه میشه اینقد زیبایی

    این کمپر چقد زیبا

    چقد کیفیت گوشی عالی اینقد تصاویر زیبا ضبط میکنه

    چقد برای ما هم این تجربه خوب بود

    و انشالا خداوند قسمت همون کنه

    چقد حس کردم در اون مکان هستم و لذت بردن از این سفرنامه ها

    استاد تحسینتون میکنم برای این آزادی زمانی مکانی که دارید

    استاد تحسینتون میکنم برای این ثروتی که دارید

    تحسینتون میکنم برای این کمپر زیبایی که دارید

    تحسینتون میکنم برای این روابط عاشقانه ای که دارید

    تحسینتون میکنم برای این اندام فوق العادن که درست کردید

    تحسینتون میکنم این سلامتس که دارید

    تحسنتون میکنم برای این حال خوبی که دارید

    تحسینتون میکنم برای رابطه توحیدی که دارید

    تحسینتون میکنم برای آرامشی که در زندگی دارید

    تحسینتون میکنم برای این باورهای قدرتمند کننده ای که دارین

    تحسینتون میکنم برای استفاده درست از فرکانس ها و رسیدن ب خاسته هاتون ب اسانی و زیبایی

    تحسینتون میکنم برای توجه ب زیبایی هایی جهان و هدایتتون ب این جاهای زیبا

    چقد من حال خوبه

    چقد استاد حال خوب کارارو انجام میده و نمیدونستم و تازه بهش رسیدم

    در چه مکان خوبی دارم این کامنت مینویسم

    چقد کامنت بچه ها رو این فایل زیبا بود

    خدایا شکرت چقد همه چیز زیباس

    خدایا شکرت برای اجابت درخاستم و

    شروع دوباره این سریال

    اصلن عاشقتووووووونم❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: