دیدگاه زیبا و تأثیرگذار مرضیه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
درسهایی که من از این فایل گرفتم
1- استاد همیشه می گن دنیا دنیای فراوانی هاست هر چه زیبایی ببینی از اون زیباتر هم هست هر چه عظمت ببینی از اون عظمت بیشتری هم وجود دارد هر چه شگفتی ببینی از اون شگفت انگیز تر هم هست هر چه آسانی ببینی از اون آسان تر هم هست هر رابطه عالی داشته باشی از اون عالی تر هم هست
پس جهان جهان محدودیت نیست محدودیت در ذهن ماست
با این سفر من برام خیلی خیلی منطقی شد که هر لحظه خداوند زیبایی جدید ی را به ما نشان می دهد فقط ما باید ظرفمان را آماده کنیم و خودمون محدود به یک مقدار ثروت یا یک مقدار موفقیت یا یک مقدار شادی و … نکنیم و همش به قول استاد بگیم از این آسونتر هم می شه.
از این ثروت بیشتر هم می شه
از این موفقیت بیشتر هم می شه
از این رابطه قشنگ تر هم می شه
و از این طریق هر روز روی رشد خودمون کار می کنیم و متوقف نمی شیم و دنبال چالش های جدیدتر در زندگی مون هستیم
2- برای اینکه به نور دست پیدا کنی باید قدت را بلندتر کنی
وقتی دیدم درختها برای رسیدن به نور قدشون را بلندتر کردند دیدم حتی درختها هم دنبال راه هستند که به خواسته هاشون برسند و فهمیدند اگر خواسته شون نور است راهش اینه که قدشون را بلندتر کنند و عملگرایی انجام دادند و فقط فرکانس برای نور نفرستادند و با تغییر باورهاشون که می تونند قد بلندی داشته باشند اگر یکی از درختها تونسته اونها هم می تونند پس دست به عمل زدند و قدشون را بلندتر کردند و به نور دسترسی پیدا کردند طبق قانون بی تغییر خداوند! که هر کس هر چیزی را بخواد بدست می یاره چه خوب چه بد
اگر خداوند را هر لحظه در تمام زندگیت احساس نمی کنی برای این است که رشد نکردی و باید بیشتر روی خودت کار کنی و درونت را بزرگ کنی که بیشتر عظمت خداوند را دریافت کنی و بیشتر بتونی هر لحظه با خداوند در ارتباط باشی
که البته همیشه خداوند با من صحبت می کرد و نشونه هاش را می دیدم ولی متوجه شدم از وقتی روی خودم کار کردم و سعی کردم خودم را رشد بدهم خداوند را بیشتر در تمام لحظه های زندگیم دیدم چون او همیشه هست ولی من به خاطر محدودیت هایم نمی بینم و متوجه نمی شم و فکر می کنم خودم با عقل خودم دارم زندگی می کنم ولی وقتی توجه به عوامل بیرونی را از زندگی ام کم کردم و گاهی حذف کردم و تمرکزم را روی تغییر خودم گذاشتم دیدم که رشد زیادی در درونم پیدا کردم انگار وقتی ظرف وجودیم بزرگ شد تازه قدم به نور رسید و اونو بیشتر دیدم و ازش استفاده کردم چون اون نور همیشه هست مشکل از قد کوچک ماست که اونو نمی بینیم
3- چقدر لذت بردم از عزت نفس مریم جان و رفتار بزرگ منشانه استاد، که وقتی مریم جان داشتند از روی درخت حرکت می کردند حتی درخواست کمک نکردند، حاضر شدند نشسته حرکت کنند ولی خودشون بیاین حتی سختی راه هم پشیمانشان نکرد و این حرکت استاد که اصلا پیشنهاد ندادند که می خوای دستت را بگیرم یا کمکت کنم؟ حتی خیلی راحت مسیر را ادامه دادند و تمرکز نکردند به حرکت مریم جون روی اون تنه درخت.
یعنی ایشون باور داشتند که مریم جان به تنهایی از پس کار خودشون بر میان و نیاز به کمک ندارند و این باور ایشان به مریم جان، چقدر باعث می شه عزت نفس ایشون بالاتر برود و فقط به خودشون تکیه کنند
در حالی که تو رابطه های دیگر دختر خانم حتما درخواست کمک می کنه که دستم را بگیر کمکم کن دارم می افتم!
و یا حتی آقا پسر هم خیلی سریع می گه نه حرکت نکن وایسا من دستت را بگیرم می افتی ها!
ما بیشتر این الگوها را دیدیم
تازه خیلی پسر را هم تحسین می کنیم که به به دیدی چقدر حواسش به دختر بود و اگه اون نبود می افتاد
وای که چقدر توحیدی رفتار کردید لذت بردم می گم که آموزه هایتان که عملی در سفر به آمریکا به ما الگوی درست رفتار کردن در رابطه را به ما نشان می دهد
اتفاقا دیشب داشتم دوباره دوره عشق و مودت را گوش می کردم دقیقا شما می گفتید تمام ورودی هایی که از قبل وارد ذهنتون شده از رابطه بیرون بریزید
واقعا امروز نشونه اش را در رفتار شما دیدم که دقیقا نشان دادید که اصولا چه نوع رابطه ای را دوست دارید رابطه ای غیر وابسته که دو نفر در کنار هم از وجود هم لذت می برند و باعث رشد هم می شوند نه تکیه گاه
درس بعدی گالش های زیبای مریم جان است که بهم ثابت کرد که ایشون با داشتن توان مالی، زمانی که نیازی احساس نکردند خریدی انجام ندادند حتی یادم هست برای تولد، لباس خریدید و می توانستید اگر براتون مهم بود کفش هم بخرید ولی این کار را نکردید
عزت نفس برام اینجا معنی شد که شما هستید که می گید چی دوست دارید؟ نه اینکه برای تایید دیگران چیزی را تهیه کنید و حتی اون کفشی که به پاتون هم هست این احترام را حس می کنه
و نکته ای که گفتید چند سال پیش این عزت نفس را نداشتید و اگر اون موقع بود جور دیگه ای عمل می کردید یعنی اینکه این تاثیر کار کردن روی خود بوده که برای ما هم منطقی بشه اگر نگاهمون جور دیگه ای است باید روی عزت نفسمون کار کنیم و اگر ما هم کار کنیم نتیجه شما را می گیریم
چقدر قشنگ اون گالش ها را توصیف کردید که همراهتون در تمام قسمتهای سفر بوده و انگار ازش قدردانی کردید و نشان دادید که انرژی در همه چیز وجود دارد و شما قدردان تمام نعمتهای خداوند هستید.
از یک طرف هم یاد اون شیطنتتون افتادم. وقتی یلو استون رفتید و همین گالش ها پاتون بود به اون افرادی که داشتند قدم می زدند اشاره کردید و گفتید اینا فکر می کنند ما اینجا رو خوب می شناسیم دنبال ما راه افتادند الان می گن با این گالشاش معلومه بچه کف یلو استونه:) :)
4- از بزرگی ابعاد درختها و عظمت آنها به بزرگی و عظمت خداوند بیشتر پی بردم و فهمیدم آنقدر آفریده های خدا زیاد هستند و آنقدر عجائب خلقت زیاده که ما هنوز نمی دانیم و درک نمی کنیم
تازه اینها عجائب خلقت هستند که چشم ما قادر به دیدن آنها هست و عظمتهای بیشتری در آفریده های خداوند هست که با چشم قابل دیدن نیست و ما حتی از آنها آگاهی نداریم و الله اکبر از این همه عظمت و بزرگی خالق ما
ممنون از شما که باعث می شوید که هر روز یادآوری نعمات خداوند را بکنیم و بیشتر توحیدی شویم و انگار باور اقتدار خداوندمان بزرگتر شود و هی تایید کنیم این عظمت و بزرگی را و سپاسگزارتر می شویم
5- تا اینجا هر چی دیدیم زیبایی بوده و رسیدم به این حرفتون که خداوند فقط خیر و زیبایی می خواهد و اصل جهان بر خیره و تعریفتنون از نور که نور منبع داره ولی تاریکی منبع نداره جایی که نور نیست تاریکی است و تاریکی منبع ندارد می تونی جایی که تاریکه را نور ببری و روشن کنی و نمی تونی جایی که نور داره را با تاریکی تاریک کنی مگر اینکه منبع نور را قطع کنی
و خدا خدای زیبایی هاست و اگر جایی زشتی وجود دارد کار خالق نیست اون زشتی است که ما با از بین بردن زیبایی ها ایجاد کردیم و بیشتر به این مفهوم رسیدم که خداوند خالق زیبایی هاست و اگر در جستجوی زیبایی ها و تحسین آنها باشیم بیشتر به خدا می رسیم که خالق زیبایی هاست
و تازه می فهمم که قانون توجه به نکات مثبت و تحسین زیبایی چطور باعث می شود که زندگی مان زیباتر شود انگار ما به قول شما، دست خدا را باز می زاریم که خودش نقش و نگار زندگی مان را بزند و از جنس خودش که تماما زیبایی است وارد زندگی مان کند ممنون استاد از آموزه های تان و ممنون از شما که حتی در هنگام سفر هم، درسهای تئوری را به صورت عملی و کارگاهی به ما نشان می دهید
با خودم می گم انگار استاد اومدند ایران و برامون هر روز سمینار گذاشتند با این فایلهای سفر به دور آمریکا چقدر تو این مدت رشد کردیم و چقدر نشانه دیدیم در زندگی مان و چقدر تغییر کردیم و بزرگ شدیم قدردان شما و مریم جان هستیم
6- لحظه ای که مریم جان گفتند استاد دو سال پیش کنار اقیانوس آرام عکس انداختند و برای ایشان فرستادند والان اینجا هستند و آرزو کردند که ما هم به زودی آنجا را ببینیم خیلی ایشون را تحسین کردم که اینقدر منطقی کردند برای ما که درخواست بودن در این مکان، برای ایشان هم دو سال پیش از طریق عکس استاد ایجاد شده و الان اینجا هستند
حتی شاید ایشون فقط از دیدن عکس لذت بردند و تحسین کردند ولی طبق قانون جهان، شما وقتی چیزی را تحسین می کنی و زیبایی ها را می بینی از همون جنس یا خودش وارد زندگیت می شه
چقدر تو این مدت قانون جهان، برایم واضح تر شده و منطقی تر شده
ممنون از شما و بدونید هر نکته ای که شما اشاره می کنید در ذهن ما می مونه و جهان به ما هم پاسخ می ده چون من هم همون لحظه فرکانسش را فرستادم و گفتم به گفته مریم جون به زودی من هم کنار اون اقیانوس زیبا خواهم بود نگم براتون که چقدر عاشق دریا هستم و مشتاق دیدارش
7- اونجایی که نحوه انتشار دیدگاه را نشونمون دادید خیلی لذت بردم یعنی همیشه دوست داشتم ببینم صفحه ای که شما کامنت ها را می خونید چطوری است چون یکبار مریم جان اون صفحه را که آپلود می کردند را در فایلهای خیلی قبل نشان داده بودند چقدر خوبه که اینقدر شفاف هستید برای همینه منی که اصلا حوصله لایک کردن نداشتم (زمانی که اینستاگرام داشتم و اهل فضای مجازی بودم) ولی الان دلم می خواد کامنتهای طولانی بزارم
البته این هم تکاملش طی شد چون اوایل که وارد سایت شده بودم نه زیاد کامنت می خوندم نه کامنت می زاشتم ولی بعدش شروع کردم به خوندن کامنت و اثرهاش را در خودم دیدم و بعد شروع کردم به گذاشتن کامنت خیلی تک و توک و کوتاه و دیدم چه تاثیری دارد برای من و باعث می شود چقدر نکات در ذهنم بماند بعد از مدتی که می اومدم کامنتم را می خواندم مثلا وقتایی که یک دوستی پاسخی به کامنتم داده بود کیف می کردم که به به تو چه فرکانس خوبی بودم اونروز که این کامنت را نوشتم و این باعث می شد که در این راه با ثبات قدم بیشتری پیش برم
خدا را شاکرم بابت این آگاهی ها و ممنون از شما استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز که یار و یاور ما اهالی سایت هستید و هر گوشه ای می رسید و لذت می برید فرکانس بودن بچه های سایت را در اونجا برامون می فرستید خیلی دوستتون داریم بهترینها براتون باشه بابت وجودتون خدا را سپاسگزارم
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD420MB26 دقیقه
به نام آفریننده ی توانا
سلام
چه درخت هایی :) کیف کردم از عظمت و راست قامتیشون. چقدر با صلابت و با اعتماد به نفس ایستادند! سینه رو دادن جلو و محکم و زیبا قد علم کردند!
چه حالی میده بین این درختان استوار و کشیده راه بری و نگاهشون کنی. چقدر عظمتشون گیراست.
خدایا شکرت برای تجربه ی راه رفتن توی این تریل زیبا و بین این درختان تنومند. منم جلوی همونی که مریم جان و استاد ایستادند، ایستادم و عکس گرفتم. منم با شما بین این درختان راه رفتم و تحسین کردم. خدا رو هزاران بار شکر برای تجربه ی این جنگل زیبا و تحسین برانگیز.
استاد، توی این 172 قسمت و کلی جایی که همراهتون بودم، متوجه شدم که انگار شما توی طبیعت که میاین یه حال دیگه ای میشین. آرام تر و رقیق تر و متفکر تر. یه حال معنوی خاصی پیدا میکنین. قشنگ مشخصه که درونا مدام دارید شکر میکنید.
عجب درخت هایی! چقدر من لذت میبرم از هر سازه ی باشکوه! چه به دست انسان، چه به دست اون نیروی برتر.
چقدر اون درختی که افتاده بود به قول مریم جان جادویی بود!
واقعا از وقتی عظمت این جهان رو از دوربین شما میبینم، کلمه برای توصیف کم آوردم!
واقعا گاهی ادم نمیدونه چطور اون شگفتی ای که میبینه رو از طریق کلمات ادا کنه.
به قول سعدی:
از دست و زبان که برآید کز عهده ی شکرش به درآید
این جهان انقدر انقدر درون خودش شگفتی داره که واقعا من محو میشم. گاهی یک پرنده یا یک موجود دریایی توی مستند میبینی که زبونت بند میاد. انقدر که زیباست، انقدر که با دقت و با سلیقه طراحی شده!
کلمه ی زیبا واقعا حق توصیف اون شگفتی رو ادا نمیکنه..
واقعا اون نیرویی که تک تک اینارو انقدر با سلیقه و هوشمند طراحی کرده، عجیب چیز خارق العاده ایه..
عجب رودخونه ی زیبایی! واقعا این جنگل زیبایی رو به نهایت خودش رسونده. درختان به اون زیبایی و بعدم که این رودخونه ی زلال. خدایا شکرت واقعا چه آرامشی. چقدر طبیعت آدم رو آروم میکنه و روحش رو جلا میده.
عظمت و زیبایی طبیعت، من رو هم به شدت میگیره و زبانم رو خاموش میکنه. دوست دارم تماما چشم باشم و گوش. انقدر زیباییش من رو مجذوب میکنه که دوست دارم تا جایی که میتونم فقط با تمرکز نگاه کنم. درختان رو، رنگشون رو، شکل برگ ها و تنه شون رو، آب زلال رو، سردیش رو لمس کنم، بافت برگ ها و درختان رو لمس کنم، صدای طبیعت رو گوش کنم، …
جوری که انگار مناظر رو میبلعم.
انگار اینطوری حق مطلب رو ادا کردم و بی توجه از کنار کوچکترین زیبایی نگذشتم.
دوست دارم با تمام 5 حواسم، طبیعت رو احساس کنم.
خدایا. چقدر این تجربه لذت بخش بود. ممنون از خودم برای فرستادن فرکانس این تجربه و ممنون از جهان خارق العاده ی تو.
کفشمو دراوردم و پامو زدم توی اون آب یخ رودخونه ی زلال. به! عجب حس فوق العاده ای بود. گفتم که باید با تمام 5 حسم این طبیعت و تجربه رو احساس کنم.
یه کم سردم شد اما من عاشق این سرمام! سرماشم لذت بخش بود!
چشمم میخوره به سنگ های توی رودخونه. چقدر قشنگن. دستمو میکنم توی آب یخ و یکیشون رو بر میدارم. سیاهه. چه سطح صاف و سیقلی ای هم داره! دلم میخواد سنگه رو بوسش کنم. نمیدونم چرا! نمیدونم چرا اینجا انقدر از تک تک عناصر طبیعت سپاس گزارم! این حس، منو اغنا کرده! انقدر تو این لحظه سپاس گزارم که هر لحظه ممکنه اشک هام جاری بشه!
چشمامو میبندم و یک نفس خیلی عمیق میکشم. این بهترین و پاکیزه ترین و رقیق ترین هوای کره ی زمین رو وارد ریه هام میکنم. احساس یکی بودن میکنم. با تمام این جهان. انگار که منم جزئی از طبیعت اینجام! انگار که منم همین آبم، همین خاکم، همین سنگم، همین هوام.
همونجوری که نشستم کنار رودخونه، از کمر میام عقب و دراز میکشم روی سنگا. خدایا این آسمون دیگه چقدر قشنگه! خدایا چقدر حسم عجیبه.
دستام تو جیبمه و پاهام توی آب و نگاهم به آسمون. چقدر صاف و آبیه. چقدر درخت هایی که سر به فلک کشیدند قشنگن! چقدر به آسمون میان! چقدر من به این طبیعت میام! چقدر من زیباترش کردم! چقدر من جای درستی ام!
خدایا شکرت..
فقط میخوام سکوت کنم که هیچ کلمه ای احساس عمیق سپاس گزاری من رو توصیف نمیکنه.
مثل یک آدم لال که هر چی سعی میکنه نمیتونه چیزی که میخواد رو با کلمات ادا کنه. پس این ادم لال فقط سکوت میکنه. انقدر اون چیزی که میخواد بگه گنده ست و انقدر از گفتنش ناتوانه که فقط لال میشه و سکوت میکنه.
هیچی نمیگه.. هیچی.
چقدر این فایل برای من زیبا بود استاد جان و مریم جان.
اون اهنگ که دیگه اشک منو قشنگ دراورد.
جاده ی زیبای بعد از رد وود و اون اهنگ، انقدر عمیقا حس کردم تمام نعمت هارو دارم که اشک هام سرازیر شد. تمام نعمت ها و آرزو هام در یک آن برام محقق شد..
میدیدم که بچه ها از سرازیر شدن اشک هاشون حین دیدن فایل ها صحبت میکردند، اما خودم تا به حال تجربه ش نکرده بودم..
چقدرم اتفاقا تو همین فایل مریم جان گفتند ایشالا خودتون بیاین و ببینید. یا گفتن خدارو چه دیدی شاید خودتون به زودی بیاین جلوی همین دریا دست تکون بدید و عکس بفرستید!
نمیدونم. هر چی بود. این فایل عجیب برای من خاص بود..