سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 174

درود فراوان به استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته نازنین.

خدا را قدردان و سپاسگزارم که من را هدایت کرد به نشانه امروز که از حال و هوای خستگی و انرژی پایین بیرون بیام.

امروز صبح که بیدار شدم وقتی میخواستم تمرین فانوس دریایی را انجام بدم، رمق نداشتم. با خودم گفتم بهتره قبل از این تمرین، کامنت یکی از دوستان سایت ، سعیده شهریاری که از شب قبل اومده بود رو بخونم . خیلی وقتها با سعیده هم فرکانس میشم و میبینم چیزهایی که نوشته انعکاس حرفهایی هست که با خودم میگم و تجربه هایی مشابه. کامنت در مورد قسمت 244 سریال سفر به دور آمریکا بود . بعضی جملات سعیده را اینجا میارم : «خدا رو شکر برای فرصت یک روز زندگی دوباره، کدام یک از ما دیشب که خوابیدیم مطمئن بودیم صبح حتما بیدار میشیم؟ خب بیدار شدیم دیگه. این یعنی هنوز فرصت داریم. فرصت بندگی. فرصت دیدین زیبایی ها. فرصت تجسم آرزوها. فرصت زندگی در لحظه.فرصت باز شدن قلبمون به سمت الله.» وقتی این جملات را میخوندم انگار خدا داشت باهام حرف میزد. دقیقا همین جملات را خیلی وقتها به خودم میگم و امروز انعکاسش رو در کامنت سعیده دیدم . و هشداری بود به من که این جهان آینه است و طبق قانون هر فرکانسی که در دنیای مادی ارسال کنیم ، شکل میگیره و به خودمون برمیگرده و میتونیم مشاهده اش کنیم. مثل جملاتی که من بارها دارم به خودم میگم و بعد همون ها رو از زبان یک نفر دیگه میشنوم . و خدا رو شکر میکنم که قانون به یادآوری میشه که خودمون خالق زندگی مون هستیم و به این ترتیب این باور در من قوی تر میشه که ادامه بدم. اگر این جملات به من برگشته و آن را مشاهده کردم بقیه چیزها را هم میتونم به همین صورت در ذهنم تکرار کنم تا بالاخره در دنیای مادی شکل بگیره و من ببینمش و لذت ببرم. مثل داشتن خانه ویلایی در بهترین نقطه ای که خدا برام مهیا میکنه با حیاط پز از گل و گیاه. مثل دریافت ثروت از بیشمار راه که یکی از آن راهها، کار عکاسی و ادیت هست به خاطر علاقه و خلق زیبایی ها. مثل داشتن روابط زیبا و امن و راحت با افراد توحیدی . مثل داشتن ماشین دلخواه. سفرهای لذتبخش در بهترین زمان و بهترین مکان با بهترین همراهان و حال و هوای عالی. مثل دریافت الهامات بیشتر خداوند و درک حضور او که همه چیز است. مثل سلامتی کامل برای خودم و خانواده ام.بعد از خوندن کامنت با اینکه بی رمق بودم تا جایی که شد تمرین فانوس دریایی را که مربوط به روانشناسی ثروت 2 هست را ،انجام دادم و درباره خواسته هام و کارهایی که باید انجام بدم نوشتم و از خدا برای امروز هدایت خواستم و ازش پرسیدم که طبق روال روزهای زوج، آیا به باشگاه برم یا اینکه خونه بمونم ؟ یا امروز عصر را بذارم برای رفتن به باغ و چیدن میوه؟ قلبم بهم گفت برای اینکه انرژی بگیری و هدایت بشی به نشانه امروزت در سایت برو. و من با این فایل زیبا مواجه شدم که بعضی جملات مثل فرصت دوباره برای زندگی، لذت بردن از هر زیبایی کوچک و حرف زدن در موردش تا طبق قانون هدایت بشیم به سمت زیبایی های بیشتر ، حواسمون باشه که جامعه ذهن ما را کنترل نکنه ، دنبال تغییر دیگران نباشیم و……

و خدای من همین جملات در کامنت دوستم بود که از زبان استاد گفتن و چند دقیقه پیش خوندم که مهر تایید بود برای من. که روی این جملات بیشتر تمرکز کنم. خدا به من فرصت دوباره داده برای خلق آنچه که میخواهم پس ادامه بدم و ناامید نشم. اگر رشد دانه در زیر خاک را نمیبینم به معنای این نیست که رشد نمیکنه. یعنی من هم در حال تغیرم و فقط صبوری میخواد و مراقبت . چه جوری ؟ با بستن گوشم از حرفهای جامعه ، تمرکز روی خودم بدون اینکه دنبال تغییر بقیه باشم ، شکرکزاری برای اینکه خدا دوباره بهم فرصت داده که زندگی بهشتی رو خلق کنم و توجه بیشتر به زیبایی ها.

خدایا شکرت وقتی فایل هایی رو در سایت میبینم یا کامنت هایی رو میخونم و میبینم که از طریق اونها با من حرف میزنی و خودت رو به این صورت به من نشون میدی.

قبل از دیدن این فایل به خدا گفتم دلم میخواد زیبایی ببینم تا انرژیم برگرده و حال خوب پیدا کنم . در این فایل تاکید شد روی دیدن قسمت 165 از سفر به دور آمریکا و من فهمیدم که باید خونه بمونم ، امروز باشگاه نرم و این فایل رو گوش بدم. جالبه که دو روز پیش ماشینم یه مشکل کوچک پیدا کرد و استاد در این ویدیو در مورد رسیدگی به ماشین هم صحبت کردن و همین الان خواهرزاده ام زنگ زد. در مورد تعمیر ماشین چیزهایی گفت که توی حرفاش اسم جاده ای رو آورد که تعمیرگاه داشت و به سمت باغمون میره. هنوز درست نمیدونم . میتونه نشانه ای باشه برای رفتن به باغ در بعداز ظهر یا اینکه ماشین را آنجا ببرم. این خداوند هست که ماشین رو تعمیر میکنه نه شخصِ خاصی . و خودش ماشین را به جایی میبره که هزینه تعمیر ،قسمت ِ اون شخص هست. هر چند بارها شده که من تعمیرگاه نرفتم و خودش درست شده. به هر حال خدا هدایتم میکنه و من هیچ دست و پایی نمیزنم. این چیزها را که میبینم اشکم درمیاد که چطور خدا در هر لحظه با من حرف میزنه و چقدر به من نزدیکه. خدایا هزاران بار قدردانم. حالم کاملا دگرگون شد و انرژیم برگشت. وقتی داشتم این کامنت را مینوشتم نجوای شیطان میگفت دیگه لزومی نداره جملات سعیده را اینجا بنویسی. وقتت رو هدر نده و برو سراغ اهدافت. اما من به حرف قلبم گوش کردم و توجهی به وزوز شیطان نکردم و نتیجه اش را هم گرفتم. شاید این کامنت هدایتی هست برای بعضی از بچه های سایت. من برم که قسمت 165 از سریال سفر به دور آمریکا ببینم که با شدت بیشتری به سمت زیبایی ها و خواسته هایم نزدیکتر بشم.

خدا را هزاران بار سپاسگزارم و قدردان شما و بچه های سایت هستم .

زندگی تان سرشار از نور الهی.