سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 175

به نام خداوند جان آفرین که بر من دارد هزار آفرین

سلام به همگی

من اومدم جا همتون خالی بخاطر حرفه کاریم رفته بودم مسافرت دو سه روزه و تمرکزم نداشتم که کامنت بذارم

ولی خداروشکر خیلی خوب بود و برام خوش گذشت داخل اتوبوس که بودم با چندتا از مسافرها خوب شدم و بگو بخند داشتیم و با دوتاشون دوست شدم و بین راه برا شام توقف کردیم رفتیم رستوران و من با یکی از همونایی که دوست شدم رفتیم دوتایی غذا خوردیم و من کباب کوبیده سفارش دادم گفتم برنج نمیخوام چونکه روغن ناسالم استفاده میکنند و من نمیخورم و دوتایی باهم خوردیم و هنوز داشتم میخوردم دیدم اون رفت غذای منم حساب کرد گفتم ممنون میخواستم خودم حساب کنم گفت قابل شما رو نداره و منم ازش تشکر کردم و یا خورده از سوغات شهرمو بهش دادم بابت لطفش و اون گفت من از اینکه دیدم تو داخل ماشین قسمت سقف ماشین شارژر گوشیت رو وصل کردی باعث شدی منم یاد بگیرم و خیلی برام مفید واقع شدی

بااینکه همه میدیدن و یه چراغ آبی داشت که معلوم بود اما اون از من تشکر کرد

منم همون موقع گفتم ببین خدایا شکرت وقتی تمرکزت رو زیبایی ها باشه حتی بابت پیش پا افتاده ترین کارها هم آدمها ازت تشکر میکنند چونکه من همیشه بجای خیلی از سریال های بی ارزش بهترین سریال و کارگردان و تهیه کننده ها و بازیگران دنیا رو خداوند بهم هدیه داده به نام « سفر به دور آمریکا»

و راننده آدم باشخصیت و خوش اخلاق بود مسافرها چقدر قابل احترام و خوش اخلاق و باشخصیت بودن و چقدر با هم گرم میگرفتیم و شوخی میکردیم بااینکه اولین بار همدیگه رو دیدیم

خونه یکی از وابستگان مدتها بود که دعوت نشده بودم اما دیشب که هنوز تو مسیر راه بودم بهم زنگ زدن و دعوتم کردن اما گفتم من که نیستم خب چونکه اگه من بودم اونجا یسری حرفای برخلاف و متضادم بهم میگفتن اما خداوند کاری کرد که من نباشم

استاد عزیز و مریم بانوی عزیز چقدر از این تخت جمشید بازسازی شده در آمریکا لذت بردم و موقع دیدن منم این جمله اومد برزبانم که یکی از اثرهای بجا مانده ایرانی در در خارج از کشور از من خواهد بود که شما باهاش برخورد میکنید و اونجا هم میگید بابت دیدن همچین اثر باارزش از یه هموطن افتخار میکنید

و چقدر ایده خلاقانه ای ست اینکه وقتی آقا داریوش صاحب این نماد باستانی حضور داره در این مکان اون مشعل بزرگ روشن میکنند

چقدر ایده های ساده اما خیلی قشنگ و جالب میشه پیدا کرد و بکار برد

به هرچه توجه کنیم جهان هم همونارو بهمون نشون میده دیشب وقتی تو اتوبوس بودم در جاده تلویزیون یه فیلم گذاشت که در مورد عشق دو زوج بسیار زیبا و عاشق بود به عشق اینجا که نمیرسید اما جالب و عاشقانه بود چقدر من اون طول مسیر جاده رو اصلا حالیم نشد خیلی لذت بردم،،

اینجا که شنیدم از این تور که این آقا میاد از شراب ها و شراب هایی که از دوهزار سال قبل هستند توضیح میده و بابت این توضیحاتش پول میگیره چقدر برام جالبه که ببین از کار ساده و راحتی میشه پول ساخت

یکی دیگه از نکات خوب شما استاد اینه که درسته مثل ما کاری به مشروبات الکی و اینجورچیزها نداری اما نسبت بهش با خودتون در صلحی و فقط نکات موفقیت آمیز و زیباش رو میبینی و چقدر احترام میذاری به دیدگاه هرمسی واقعا این نوع تفکرات و دیدگاهها میشه همون جهانبینی قشنگ و توحیدی که ما باید به عقابد و دیدگاه هرکسی احترام بذاریم

و من مطمئنم کسایی مثل امام علی هم اینچنین بوده که دوست و دشمن دوستش داشتند چونکه از همه چیز رها بوده و با همه جهان در صلح برعکس اون چرندیاتی که کردن تو‌ مغزمون و گفتن اونا یا ما باید بریم با افرادی که در این نوع کارها یا عقایدهای متضاد با ما جنگ کنیم و الان من بهتر درک میکنم که چقدر از آدمها اصلا نه تفکر و باور درستی نه درک درستی از خدا و جهان داشتند و دارند و به همین دلیل هم اون آدمها حالشون خوب نیست و باعث الگوی واقعی و الهامبخش دیگران نمیشند،،

اما استادان عزیزم که اینجور با همه جهان در صلحند و اینقدر همیشه به دیدگاه همه احترام میذارند و دیگرانو تحسین میکنند معلومه اینقدر خود من دوستشون دارم و هرزمان بهشون فکر میکنم حالم خیلی خوب میشه

استادان عزیز منم هیچ زمان کاری با مشروب نداشتم و ندارم اما ازاینکه اینقدر خوب توضیح میدن و اینقدر فضای کارشون مرتب و تمیز

و اینقدر افراد باشخصیتی دارند و برخورد خوب دارند واقعا لذت بردم

اون صندلی که چوب های نوک تیز داشت فکر کنم یه جورایی برا ماساژ یا برا اعتراف کشیدن مجرم ها بوده😁

اما خیلی جالبه

یا اون حالت کمد ایستاده که چوبی هایی مثل سرنیزه به دیواره هاش بود هم خیلی جالبه اما من دقیقا نفهمیدم برا چیه اما بالاخره یه دلیل خاصی و مهمی داشته،،

بازم تحسین کنم آقا داریوش رو که انگیزه بیشتری بگیرم که ایرانی هام میتونند بهترین در جهان باشند و چقدر شما عالی گفتید وقتی یه ایرانی بخواد کاری کنه بلکه به بهترین شکل ممکن هم انجام میده

شاید این حرف ظاهرش خیلی ساده باشه اما برا من یه باور بسیار عالی و انگیزه بخش بود چونکه احساس کردم این یه نشونه از خداوند برا منه چونکه منم به این دلیل تمام کارهام رو گذاشتم کنار و گفتم من تمرکز اصلیم باید فقط رو حرفه کاری خودم باشه و چونکه برام مهم که واقعا بهترین باشم و رشد واقعی داشته باشم

و بازم از کانون توجه دیشب یا یکی از اقوام که چندساله از شهر خودش مهاجرت کرده به تهران و الانم شکر خدا موفقه و دیشب چقدر مانند دیدگاهها و این باورها حرف میزد و به منم مبگفت سجاد واقعا خیلی خوشم میاد که تو هم اینقدر پیگیر هدف اصلی خودت هستی و نخواستی مانند اکثر آدمها دوربری خودمون زندگی کنی و منم خیلی تحسینش کردم و گفتم منم همبنجور همیشه تو رو تحسین میکنم و واقعا برام انگیزه بخش هستی

خلاصه این دو سه روزه که خیلی دسترسی به این کامنتها نداشتم برام خیلی خوش گذشت و لذت بردم و واقعا داشتم حس میکردم جنس کانون توجهم نسبت به موضوعات مختلف،سفر،مردم و….چقدر نسبت به قبلا تغیر کرده و بسمت زیباتری رفته چونکه همیشه اینجا رو جدی میگیرم حتی از غذا خوردنم،،

با توکل به خدا یکی از اثرهای زیبا و ارزشمند بعدی از من هست که مشاهده خواهید کرد

و همچنین این آرزو برا شماها

دوستتون دارم❤️🥰😍🤗.