دیدگاه زیبا و تأثیرگذار اسماء عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
سلام استاد عزیزم شب شما و صبح دل انگیز ما بخیر
چند وقت پیش یکم تو حالت خلسه رفته بودم اومدم داخل سایت و نشونه رو زدم ک منو برد سمت یکی از فال های سفر به دور امریکا و در اون فایل متنو یکی از دوستان انتخاب شده بود ک منم تا ی حدودیشو خوندم و اومدم پایین دیدم نوشته خدا همینجاست بین منو تو ساده ساده عین منو تو
رفتم اهنگو دانلود کردمو خلاصه که چقدر این اهنگ خالصه
و الان بعد دو روز شما این اهنگ رو گذاشتید روی یکی دیگ از قسمت های سفر به دور امریکا
خدا همینجاست تو بی کسی هام خدا همه جا بوده برا من خدا همه چیز شده برامن از وقتی که باورش کردم از وقتی که پیداش کردم و اعتقادیو برای خودم ساختم که دیگ بر پایه اجبار و عادت و خانوادم نیست و چقدر خدای من دقیقه چقدر از وجودش تو زندگیم لذت میبرم اینکه خودش منو اورد سمت شما و گفت ببین بنده ی من راه تو اینجاست تو باید راه توحیدو بری الان همه وجودتو شرک گرفته که حالت بده و من اومدم و شروع کردم به ساختن مسیرم و الان جاییم که راضیم کرده یعنی در واقع به قول مریم گلی لعلک ترضی شدم اخیش بعد از یه مدت یکم تو سایت حرف زدم حالم عالی تر شد…
ولی خب من مه هنوز خیلیی راه دارم
استاد جنس فایلاتون فرق داره یه جنس حال خوب کنیه که سوای مابقی دنیاس حس فایلاتون متفاوته یه حس عجیبیه فقط میتونم بگم که دمتون گرم شما واقعا دنیا رو اول برای خودتون تغییر دادی و بعد هم برای ما من واقعا از وجودتون سپاسگزارم این زیبایی هایی که به ما نشون میدید منو خیلی لطیف تر کرده منی که قبلا اصلا دوست نداشتم به طبیعت برم و همیشه در حال غر زدن بودم که چرا باید بریم مسافرت چرا باید بریم تو طبیعت الان فقط تشنه این شدم که پامو بذارم ی جایی که فقط چند تا درخت داشته باشه بتونم خط و خطوط برگارو ببینم بتونم رنگای زرد و نارنجیشونو تو فصل پاییز ببینم و… همین دیشب بود ک به عزیزم گفتم ما باید برنامه داشته باشیم کل شهرمونو کامل بگردیم و واقعا هم همین اتفاق داره میوفته و دلیلش فقط یک چیزه اونم اینکه شما جوری از طبیعت لذت بردید و جوری طبیعت رو به من نشون دادید که من نگاهم کاملا متفاوت شد و تشنه شدم…
استاد این فایلا تهیه کردنشون واقعا زمان بره اینکه تو همین فایل شما از چندین تا جاده فیلم میگرفتید و بعد میکسش کنید ولی شماها این کارو با عشق دارید انجام میدید و میخوام از صمیم قلبم از شما و مریم گلی بابت به اشتراک گذاری این فایل ها تشکر کنم
کاشکی این مسافرتتون بی انتها بود دیگ عادت کردم که تقریبا یک روز در میون یه تیکه از امریکارو ببینم و میدونید جالبیش چیه
اینکه تجربه شما مه هیچ تجربه ما هم از امریکا از خیلی از نیتیو های اونجا بیشتره و اونم به لطف شماست
و خود امریکایی ها چقدر انسان های در صلحی هستن با خودشون اون خانواده ای که نشونمون دادید چقدر حال خوب داشتن از فرزند کوچیکه بگیر تا پدر خانواده چقدر دخترشون در ارامش داشت نقاشیشو میکشید و مادر خانواده حرفه ای بود
از بچگی ی چیزی که خیلی تو فیلماشون دیدم و الانم متوجه شدم ک درسته این بود که همه چیو ساده میگیرن و خودشون بیشتر تلاش میکنند که با خلاقیت مسئله هاشونو حل کنند و احساس میکنم در تجربه کسب کردن عزت نفس بیشتری دارن و جسور ترن اینکه مادر خانواده خودش داره کانترشونو درست میکنه و یه اتوبوس مدرسه رو با خلاقیت به ار وی تبدیل کردن دقیقا مداق این قضیس
و میخوام عزت نفستونو تحسین کنم اینکه هر جا میرید با همه گپ میزنید و تازه لذتم میبرید البته که واقعا دوست شدن با چنین انسان هایی واقعا هم لذت داره و نشون دهنده عزت نفس شما و مریم گلیه
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD409MB25 دقیقه
سلام بر همه عزیزان
موزیک اول فایل بینظیر بود چقدر دگرگون کرد منو چقدر بهش احتیاج داشتم ️
استاد اون قسمتهای زیبایی که از کوه رفتین بالا یسری خاطراتی یاداور شد برام که مرورش برای خودم و شاید بقیه کلی درس ها رو یاداور شه
من و خواهرم چند سال پیش تقریبا اوایل اشناییمون با سایت شما بود خیلی جدی و تمرکزی کار نمیکردیم اما تو سایت شما چرخ میزدیم و چنتا فایلتون و گوش میدادیم بعد همون ابتدای کار که تصمیم گرفتیم ذهنمون و تربیت کنیم جهان گفت بفرما من اماده بخدمتم
یکی از فامیل هامون اطراف تهران ویلا داشتن و هر هفته خانوادگی میرفتن یبار ما و چنتا دیگه از فامیل و دعوت کردن رفتیم و اینقدر اون یکی دو روز به ما و اونا خوش گذشت که هفته های بعدم و کارو دعوت کردن و این همینطور ادامه پیدا کرد بطوری که ما بخودمون اومدیم دیدم نزدیک به دوسال هر هفته چهارشنبه به بعد ما اونجاییم و تقریبا همه کات شده بودن و اکیپ مشخص شده و چکیده موندیم یعنی حتی مادرمم مارو همراهی نکرد و منو خواهرم هر هفته با اونا بودیم خوبیش به این بود هم فامیل بودیم هم پسر مجرد که خانواده صداش در بیاد باهامون نبود و کسی مخالف این موضوع نبود جز دوستان صمیمی هرکدوم از ما که دیگه صداشون دراومدهبود منو خواهرم اوایل که خیلی طولانی شد دیگه رومون نمیشد همینطوری بریم بهرحال خورد و خوراک هم بود و اونا اصلا نمیزاشتن ما ریالی خرج کنیم واقعا بدون منت اما ما یه جاهایی خودمون رومون نمیشد و وقتی مطرح میکردیم فکر میکردن تعارفه و اصلا نمیزاشتن ما ادامه بدیم موضوع و اما بعدش ما شروع کردیم بهانه اوردن که نیستیم و کار داریم خلاصه اونجوری هم چند بار دستگیر شدیم میخوام این نکات و بگم که ما درامدی نداشتیم چون شغلی نداشتیم و همش تو تفریح و شادی خنده بودیم واقعا اون دوسال و خدا به ما جایزه داد نه غیبتی نه انرژی منفی نه کمبودی بهایی که ما دادیم انرژی و شادی خنده و بازی و نفریح بود که هر هفته با خودمون میبردیم و چندبرابرش میکردیم بهایی که اونا میدادن در اختیار گذاشتن ویلای زیبا و بزرگ و پرداختن هزینه های خوراک و اینا ما اون موقع خیلی اشناییت نداشتیم با قانون که بدونیم این نعمتها رو خدا بوسلیه ادمهاش در اختیار ما گذاشته فقط یاد گرفته بودیم به نکات مثبت توجه کنیم اینقدر اونجا به هممون خوش میگذشت برای بقیه کسانی که تو اون محیط نبودن تعجب اور بود ک شما چیکار میکنین تکراری نمیشید برا هم ؟؟ مگه چقدر بازی میکنین و فیلم میبینین و … سوال همه بووود حتی یه هفته هایی ادمهای جدید بهمون اصافه میشد اما چون تو فرکانس ما نبودن میومدن و میگفتن همین؟ چه کار خاصی میکنین در صورتی که ما حتی وقت فیلم دیدنم نداشتیم گهگاهی اونم موقع خواب یه فیلم ولی میشد که هممون پاش خوابمون میبرد اینقدر روزش انرژی تخلیه میکردیم میرفتیم کوه که خیلب مشابه کوههایی که شما اینجا رفتین بود ابشار داشت تو دل جنگل های کوچولو پر برگ تو طبیعت بازی میکردیم طبیعت گردی یه جاهایی که اسیبی به درختا نرسونه اتیش روشن میکردیم دور اتیش میشستیم صحبت میکردیمروزها زود بیدار میشدیم صبحانه چایی اتیشی با املت میخوردیم بازیهای دسته جمعی اب بازی پانتومیم بازی با ورق چون فضا بزرگ بود قایم باشک بازیهای توپی محیط طوری بود که اصلا نمیدیدی کسی بشینه رو زمین استراحت کنه پامون رو زمین جفت نمیشد بعد کم کم انرژی های منفی عوض شدن فرکانسمون و اینکه بسه در کنارش باید کسب و کار هک داشته باشیم خلاصه همه ی اینها باعث بهم خوردن این جمع شد و بعد یه مدت ویلا رو کشریک همبودن فروختن شایدم نفروختن خیلب دیگه باهم در ارتباط نیستیم اما میدونم ک اونجا دیگه نمیرن خودشون بر این عقیده بودن که چشم خوردیم منو خواهرم لبخند میزدیم ما خودمون اون موقع فکر میکردیم نمیشه هم وقت ازاد داشت هم پول داشت هم اینجوری عشق و حال کرد هنوز با زندگی در بهشت و سبک زندگی شما اشنا نبودیم در صورتی که الگو زنده اش همین فامیلمون بود که هم پول داشت هم اخر هفته ها عشق و حالش میکرد
خیلی هم واجب نبود بالا سر کار باشه تلفنی میتونست هندل کنه بعد که دیگه الگوی عالی که در تمام جنبه های زندگی موفق بود کسی مثل شما وارد زندگی ما شد فهمیدیم و یاد گرفتیم هم میتونه روابطتت عالی باشه هم ثروتمند باشی هم ازادی زمانی و مکانی داشته باشی هم سالم باشی هم کارت تفریح و عشقت باشه هم هر لحظه زندگیت همونطور باشه که ما اون دو سال تجربه کردیم تازه به مراتب عالی تر سالم تر با حس و حال مثبت تر با کمبود و فاکتور گرفتن و فراوانی رو دیدن با اینکه میتونی در کنار عشقت همه اینها رو تجربه کنی میتونی بدون وابسته به مکان و زمان یا افراد خاص بودن هر لحظه از زندگیت زندگی کنی و از روزی که هم من هم خواهرم اینو متوجه شدیم داریم هر لحظه باورش و برای خودمون قوی تر میکنیم داریم هر لحظه توحید و تو خودمون بیشتر میکنیم و فهمیدیم که اون ادمها با اونهمه خاطرات خوب رفتن و ادمهای بینظیرتر وارد زندگی ما شدن مکان ها و تحربه های عالی تری داشتیم اینو لازم داشتم به خودم یاداور شم و بمونه برام به یادگار با منطق برای ذهنم
ممنونم استاد عزیزم که زندگی کردن در تمامی جنبه ها رو هر لحظه به ما اموزش میدین ️