سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 180

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار سِودا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی

سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیزم

بررسی دیدگاههای منتخب از فایل 168 مستند سفر به دور آمریکا تشکر و قدردانی میکنم از اینهمه نظرات زیبا و پر محتوای دوستان در این قسمت که به نکات مثبت فوق‌العاده عالی اشاره کردند و توضیحات تکمیلی استاد در مورد این نظرات زیبا که آگاهی های بیشتر رو در اختیار ما میزارید

موضوع مهمی که آرزو جان در مورد سن گفتند استاد واقعا این باور اشتباه که سن که رسید به پنجاه فشار میاد به چند جا ابتدا به شکل یه حرف خنده دار گفته میشه ولی در پس این خنده یه باور عمیقی هست که بر اثر تکرار تو ذهن ایجاد میشه و طبق این باوری که ایجاد شده با افرادی مواجه میشی که تو سن کمتر از پنجاه سال بسیار دل مرده افسرده ،غمگین و بیمار و حتی از کار افتاده هستند ولی دیدن این مستندها واقعا باورهای من رو تغییر داد اینهمه انرژی مثبت و قدرت بدنی و شادابی و فعالیت فیزیکی و توحیدی بودن مستقل زندگی کردن تو سنهای بسیار بالا منو به این الگو رسونده که این یه بازی ذهنی هست اونها واقعا ابتدا در ذهن خودشون ،خودشون رو توانمند میبینند و با توکل به خدا حرکت میکند بدون هیچ وابستگی تو سن بالا بارها تو این مستندها دیدیم که چقدر عالی تو هر محفل شاد و با هر قشر جوانی همراه هستند تو هر طبیعت و زیبایی و جشن و شادی با لباسهای رنگی و شاد با قدرت و با نشاط حضور دارند و لذت میبرند روحیه عالی دارند تو سن بالا حتی افراد بازنشسته رو دیدیم که داوطلبانه میان تو طبیعت و به طبیعت رسیدگی میکنند اطلاعات مهم و زیبای اون فضا رو در اختیار مردم می زارن و زندگی رو تا آخرین روز زندگیشون زندگی میکنند و این الگو چقدر زیبا به من این باور رو داد که با روحیه عالی با توانمندی توحیدی و با احساس خوب بدون وابسته شدن به کسی تو سن بالا هم روی پام خودم بایستم البته با این دوره سلامتی اصلا آدم پیر نمیشه همیشه سالم و پرانرژی و خوش اندام و زیبا می مونه خداروشکر که در این مسیر همین اتفاق افتاده و من خیلی جوانتر و زیباتر خوش اندام تر پرانرژی ترم خداروشکر

موضوع بعدی نداشتن اینترنت تو اون فضا زیبایی بود که شما کمپ کردید البته توضیح دادید که اینترنت استارلینک همراهتون بود اما اگاهانه تصمیم گرفتید که بدون اینترنت بدون هیچ محدودیتی خودتون رو با فعالیتهای دیگه ای سرگرم کنید و لذت ببرید و این پیاده روی هایی که اول صبح و حتی آخر شب داشتید فعالیتهایی متفاوت و عالی بود که لذت زیادی رو برای شما داشت تجربه های عالی داشتید داشتن اینترنت و استفاده از موهبتهای عالی خوبه ولی در صورت نبود اینترنت هم میشه فعالیتهای عالی رو ایجاد کرد و خودت رو محدود و یا ناراحت نکنی بلکه با برنامه ای زیبا از لحظات زندگی لذت برد به خصوص در فضایی رویایی مثل اینجایی که شما بودید و نهایت لذت رو بردید باید رها بود و از زندگی لذت برد

موضوع بعدی قدرت کانون توجه هست که استاد جان توضیح دادید که چطور اگاهانه سعی میکنید به زیباییها توجه کنید و حتی اگر جایی یه نکته منفی گفته میشه شما بهش توجه نمی کنید اگر تو یه برنامه آموزشی و یا اطلاعات دادن باشه شما اگاهانه اون قسمت رو رد میکنید و فقط به زیباییها توجه میکنید راجع به نکات منفی نه صحبت میکنید نه فکر میکنید نه تو ذهنمون میگردونید و از خودتون شخصیتی جویای زیباییها و قشنگیها ساختید و طبق قانون بدون تغییر خداوند لاجرم به زیباییهای بیشتر و بیشتر هم لاجرم هدایت می شید و تو این همه مستندی که آماده کردید حتی یک هزارم درصد هم اتفاق ناجالب نیافتاده و اگر هم بوده شما اعراض کردید و در موردش اصلا حرف نزدید این انتخاب اگاهانه و تصمیم درستی که گرفتید فقط به زیباییها توجه کنید اینهمه زیبایی و قشنگی رو برای شما آورده و این تصمیم اگاهانه من هم بوده که فقط با توجه کردن به این مستندها به این سایت و نوشتن در موردش در مدار زیباییها و اتفاقات فوق‌العاده عالی باشم و واقعا الان بیشتر و بیشتر زیباییها رو میبینم و اتفاقات خوب روابط بهتر و رشد بیشتر و آرامش و سلامتی بیشتر رو داشتم و این روند همچنان ادامه داره خداروشکر

نکته بعدی تجسم کردن خواسته ها هست این کیفیت عالی در تجسم با حواس پنجگانه خودت در فضایی رویایی مثل این بهشت خودت رو تجسم کنی با حس بویایی بوی عطر درختان رو حس کنی با حس لامسه طراوت و خنکی هوا رو حس کنی با حس شنوایی صدای اب رودخونه و آواز پرنده ها رو و صدای خش خش برگها رو زیر پاهات بشنوی با چشم زیبایی ها رو رنگ برگ درختهای پاییزی رو ببینی کمک گرفتن از این حواس پنجگانه در تجسم احساس خوب بیشتر رو ایجاد میکنه و این فرکانس تو رو به این تجسم هدایت میکنه مثل شما استاد جان که اینکار رو تو ایران انجام دادید و عاشق جنگل و فضای سبز بودید و الان خونتون وسط یه جنگل بز رگ و سرسبز و خونه ای چوبی که روی یه دریاچه زلال هست زندگی میکنید استاد شما اونموقه با دیدن عکس اینهمه تجسم عالی داشتید واقعا ما با دیدن این مستندها کار راحتری برای تجسم همه خواسته هامون داریم و میتونیم تجسم قویتری داشته باشیم حتما با این فرکانس های زیبا مثل شما استاد جان هدایت میشیم به زیباترین جاهای دنیا همون طور که دوستان بارها گفتند چقدر به جاهای زیبا مثل همینجاهایی که شما رفتید هدایت شدند

نکته مهم بعدی سپاسگزاری عمیق قلبی هست که همون صلاه توجه به نعمت هایی هست که بینهایت و ابدی هست و درک این موضوع که ما در جهانی زندگی میکنیم که به افکار ما پاسخ میده نه فقط حرفهایی که لق لقه زبان ما هست ما رو به درک بیشتری میرسونه که شکرگزاری باید با تمام وجود و عمیق و قلبی باشه و این نوع سپاسگزاری بر نعمت های ما می افزاید و ما رو به جایی میرسونه که راضی و خشنود باشیم وگرنه افراد زیادی رو خود من دیدم که صبح تا شب تسبیح به دست هستند و کلمات عربی رو میگند و هیچ درکی از معنیاون ندارند همین معنی ایاک نعبد و آیاک نستعین رو که در نماز میخوندن رو هم نمیدونن به همین دلیل هیچ احساس خوشبختی ندارند حالشون خوب نیست راضی نیستند صلاه درک همون لحظه و دیدن اون زیبایی و زندگی در لحظه رو به همراه داره و این یعنی خوشبختی رسیدن به احساس خوب و شادی از دیدن نعمت های همون لحظه از کوچکترین نعمتی که داری لذت بردن یعنی خوشبختی چیزی که افراد زیادی درکش نمیکنند چون ناسپاس هستند در حالی که شکرگزاری قلبی تو رو به نعمت های بیشتر هدایت میکنه «مرز بین هدایت الهی و گمراه شدن با نجوای شیطان مرز بین شکرگزاری و ناشکری هست شیطان از طریق ناسپاسی میتونه به راحتی انسان رو گمراه کنه » شکرگزاری قلبی جادو میکنه و انسان رو غرق نعمت میکنه نعمت فقط پول نیست سلامتیه،دوستان عالیه ، آرامش و خواب ارومه ،آزادیه «نکته کلیدی اینه که هربار که با دیدن نعمتها و زیباییها به شکرگزاری عمیق قلبی می رسیم باید به خودمون بارها یادآوری کنیم که این شکرگزاری عمیق قلبی منو داره به نعمتها و زیباییهای بیشتر میرسونه من هدایت میشم به زندگی راحتر و رویایی تر زیباتر و چرخ زندگیم رونتر میشه »

سپاسگزاری هدایت خداوند رو آشکار میکنه اکثر افراد ناسپاس هستند به همین دلیل درگیر مشکلات مالی ،بیماری ،خانوادگی هستند احساس خوب سپاسگزاری اولین تاثیرش رو روی جسم میزاره کارکرد درست سیستم گوارشی معده و کلیه و قلب همه اعضا بدن سالم و عالی کار میکنند و ناشکری هم اولین نشانه اش تو سیستم بدن اختلال ایجاد میکنه معده درد ،سردرد ،و گرفتگی عضلات و این روند نامناسب مشکلات بیشتر رو میاره استاد جان سپاسگزاری تیم مراکش بعد از باخت هم که گفتید دسته جمعی سجده شکر به جا آوردند که تا این مرحله رو رفتند و موفق بودند چقدر مثال زیبایی از شکرگزاری در هرلحظه و دیدن نعمتها بود

نکته بعدی این حد از اعتماد و اطمینان بخشی به مردم و دادن احساس ارزشمندی و لیاقت هست که وقتی سیستم پرداخت پول در استیت پارکها و نشنال پارکها به صورت سلف رجیستر هست هم از نظر روانشناسی خیلی تاثیر گزار هست که تو تلاش میکنی با حساسیت بیشتر تو این استیت پارکها و فروشگاه های بزرگ که این سیستم هست تو درستکار باشی و با دقت بیشتری با محاسبه دقیق قیمتها رو پرداخت کنی البته هدایت شدن به این جور فضاها که انقدر سیستم بر پایه اعتماد متقابل پایه گذاری شده نتیجه بودن در مسیر درست کارکردن روی خودت هست این یه مسیره که وقتی تو آدم قویتر ،اگاهتر ،رشد یافته تر ،درستکارتر ،باایمانتر و صادقتری میشی بهش. قدم به قدم هدایت میشی این که تو به محیط کاری هدایت میشی که نیاز نیست بیان بالای سرت و هر لحظه به توکارت رو بگند و تو با مسولیت پذیری با درستکاری کار رو انجام بدی و ساعت کاری رو درست خودت محاسبه کنی وقتی تو یه چنین سیستمی و با یه چنین کارفرمایی که به تو اعتماد داره کار میکنی یه علامت و نشونه هست که تو مسیر درستی هستی و استاد جان این سایت الهی داره با این عظمت و ارزشی که خلق میکنه با دو تا کارمند درستکار و صادق و مسئولیت پذیر کار میکنه که در ایران هستند و شما گفتید که چطور کارهای مالی شما رو در ایران دوستان شما یا خانواده با اعتماد کامل شما انجام میدند و ریال به ریال پول شما رو درست محاسبه میکنند و همه اینها به خاطر بودن شما در مسیر درست کارکردن روی خودتونه و نکته مهم اصل و اساس و اولویت شما در داشتن صداقت هست که همیشه صادق بودید و با افراد صادق و درستکار و هم فرکانس کارکردید و همه اینها نعمتها بزرگی هست که شما لایق شدید و دارید امروز باز هم به خودم این نکته رو یادآوری کردم که اگر میخوام. به جای درست و آدمهای درست هم مدار باشم و کار کنم باید سعی کنم مثل شما استاد جان صادق باشم و اولویتم صداقت باشه

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    305MB
    47 دقیقه
  • فایل صوتی سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 180
    45MB
    47 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «اسداله زرگوشی» در این صفحه: 7
  1. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1296 روز

    سلام و درود خدمت استاد عزیز، خانم شایسته و همسفران گرامی

    در ابتدا جا دارد تبریک عرض کنم خدمت آرزو خانم؛ مینا خانم؛ عصمت خانم ؛ الناز خانم و آقا جمال که کامنت هاشون در این قسمت انتخاب و خوانده شد و تشکر ویژه ای داشته باشم از این عزیزان که نگاه زیبایشان زمینه ایراد توضیحات بیشتر و عمیق تر استاد در این زمینه شدند تا ما این آگاهی ها و نکات مهم را در یافت کنیم.

    در ادامه به نکات مهمی که استاد در توضیح کامنت این عزیزان بیان کردند، می پردازم که مرور و یادآوری دوباره ای باشه برای خودم و استفاده عزیزان در سفرنامه و سایت.

    1- همه ما تا بحال این جمله را احتمالآ شنیده ایم که سن یک عدد است ولی خداوکیلی چقدر آنرا باور داریم و آنرا باور کرده ایم؟!! حال چقدر این جمله را شنیده یا زمانی که با این قوانین آشنا نبودیم گفته ایم یا شنیده ایم که «از سن و سالش خجالت نمیکشه!!» یا « نکن زشته!» یا «مردم چی میگند؟!» و جملاتی مشابه ریشه در این باور محدود کننده دارد که هر چقدر سن ما بیشتر می شود؛فرصت تجربه کردن و لذت بردن ما از زندگی کاهش پیدا می کند!

    بخاطر داریم والدینی که وقتی بچه هاشون ادای آدم بزرگترها رو در می آوردند و کلمات قلمبه سلمبه می زدند ؛ به شدت تشویقشان می کردند و آنر با ذوق و شوق برای دیگران تعریف می کردند یا به دیگران نشان می دادند. این مثالی بود برای این گفته استاد و آرزوی عزیز که اینجا افراد بر خلاف آمریکا خیلی زود از لحاظ ذهنی خودشان را پیر می بینند! این جمله یعنی احساس جوانی یا پیری بیشتر مقوله ای ذهنی است تا مقوله ای جسمی و دلیل آن نیز ریشه در تربیت ، آموزش و باورهای مخربمان دارد که نمونه آن در این مثال ذکر شد. و چه خوب است این باور را در خودمان تقویت کنیم که برای شروع کردن؛ برای تجربه کردن؛

    برای لذت بردن و در یک کلام برای زندگی کردن هیچوقت دیر نیست حتی اگر یک ثانیه از عمرمان باقی مانده باشد.

    2- ادامه صحبت های استاد در مورد کمپ کردن و آگاهانه استفاده نکردن از اینترنت ماهواره ای منو یاد جملات کلیدی که خانم شایسته در خصوص لزوم کمپ کردن و تنها بودن در طبیعت بیان کردند انداخت. اینکه وقتی ما یکسری دلبستگی ها به آدمها؛وسایل ؛ شرایط و … داریم و ذهن خودشو میبنده که بدون آنها قادر به زندگی کردن نیست ولی وقتی آگاهانه خودشو به چالش میکشه متوجه میشه آنها فقط محدودیت های ذهنش بوده اند و آنوقت نگاه و ذهنش باز می شود و نگاه دیگری به مسائل پیدا می کند.

    3- وقتی نگاهمان به «زیبائی» ها باشد؛ لاجرم دنیا نیز زیبائی های یشتری را نشان مان خواهد داد.این جهان می تواند به بهترین شکل پاسخ دهد به افکارمان؛ وقتی که مثبت باشیم و وقتی هم که منفی باشیم می تواند به بدترین نحو اتفاقاتمان را رقم بزند.

    وقتی که آدم آگاهانه تمرکز می کند به دیدن زیبائی ها به دیدن قشنگی ها و در مورد آنها فکر میکنیم؛ صحبت میکنیم و به آنها توجه می کنیم؛ جهان طبق قانون بدون تغییر خداوند، ما را هدایت می کند به تجربه زیبائی های بیشتر.کنترل ورودی های ذهنمان خیلی مهم است. زیرا همه چیز از جایی شروع میشود که داریم بهش توجه می کنیم. اگر دور و برمان چیزهای نازیبا هست سعی کنیم آگاهانه بهشون توجه نکنیم؛ اگاهانه اخبار گوش نکنیم؛ با آدم های منفی و آدمهایی که دائمآ گله و شکایت می کنند رفت و آمد نکنیم آنوقت شخصیت ما خود بخود و اتوماتیک به گونه ای می شود که جویای زیبائی هاست؛ دنبال قشنگی هاست و زندگی هر روز معجزه است و هر روز زیبائیه!. اگر سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت و فایلهای مشابه را به دقت نگاه کنیم و ببینیم و توجه کنیم به زیبائی ها و نکات مثبت آن و با جزئیات (مثل صدای خشش برگ ها زیر پا یا وزش باد و…)در موردش بنویسیم؛آنگاه هدایت خواهیم شد به دیدن زیبائی ها بیشتر؛ به مسافرت های اینچنینی؛روابط زیباتر و عاشقانه تر؛ سلامتی و خوشبختی بیشتر و این یک قانون است و همه ما هم آنرا تجربه کرده ایم ولی خیلی راحت فراموشش می کنیم زیرا به راحتی اجازه می دهیم اتفاقات بد؛ ناخواسته ها؛ غیبت کردن و غیبت گوش دادن ها؛ انتقادها و … تمرکزمان را ببرند سمت خودشان و طبق قانون به هر چیزی توجه کنیم؛ اساس آنرا وارد زندگیمان می کنیم.

    4- هر چقدر که بتوانیم صحنه زیبایی را که می بینیم از قدرت تجسم و خیالمان بهره و کمک بگیریم و در ذهنمان تجسمش کنیم؛احساسش کنیم؛ لمسش کنیم و به جزییات بیشتری مانند صداها و دمای هوا و… توجه کنیم تا بتوانیم عمیق تر در ذهنمان تجربه اش کنیم؛ به همان نسبت فرکانس قوی تری را به جهان هستی ارسال می کنیم که ما را هدایت کند به آن تجربه و تجربه هایی مشابه آن و هم اساس با آن.به قول عصمت عزیز وقتی که زیبائی ای میبینیم خودمان را غرق کنیم توش! و کاملآ حسش کنیم، جوری که احساس کنیم آنجا هستیم. اینجور خیلی سریعتر هدایت می شویم به این مکانهای زیبا و به این مکانهای فوق العاده، کاری که استاد وقتی که ایران بودند دائمآ انجام می دادند با اینکه چنین سریالهایی را در اختیار نداشتند.

    5- دنیا به شکرگزاری و احساسات واقعی ما پاسخ می دهد نه به آنچه لق لقه زبانمان شده است و حتی نمی دانیم که چه چیزی می گوئیم. همه چیز در «احساس » ما نهفته است. هر کاری، هر چیزی؛ هر عملی و هر گفته ای احساس ما را تغییر ندهد مانند چیزی است که اصلا اتفاق نیفتاده است!و عملآ از قانون استفاده ای نمی کنند.

    6- زیبائی ها را در لحظه زندگی کنیم و لذت ببریم از دیدن هر زیبائی تا زیبایی برایمان تکراری و عادی نباشد و بخودمان همزمان یادآوری کنیم و نجواهای ذهنی انجام دهیم که این زیبائی ها و احساس عالی من را به سمت زیبئی های بیشتر و احساس عالی تر هدایت می کند.

    7- ویژگی که شیطان از آن برای گمراه کردن انسان ها یا انسان های گمراه در قرآن استفاده می کند، «ناسپاسی» است.

    «سپاسگزاری» مرز بین شیطان و خداست! کسی که سپاسگزار است به سمت خداوند و کسی که ناسپاس است به سمت شیطان هدایت می شود. این جمله را استاد باید با طلا نوشت از بس معنای ژرف و عمیقی دارد و می تواند کلید زندگی ما باشد و درهای نعمت و ثروت را به رویمان باز کند و زندگیمان را دگرگون کند! زیرا همانطور که شیطان به خداوند می گوید اکثر ما انسان ها آدم های ناسپاسی هستیم!

    شیطان می گوید: من میتوانم تنها کسانی را که ناسپاسند، افسارشان را در دست بگیرم و به هر سمتی که خودم دوست داشته باشم هدایتشون کنم!

    خیلی مهم است سپاسگزاری که می کنیم از ته دلمان باشد و آنرا در وجودمان «احساس» کنیم. و کلید مهم اینست که به خودمان هم بگوئیم (نجوای ذهنی) که این سپاسگزاری و احساس خوبی که دارم فقط خدا می داند که من را به سمت چه نعمت های بیشتری هدایت می کند و چه درهای بیشتری را به رویم باز می کند و چقدر چرخ زندگی من را روغن کاری و روانتر می کند تا قشنگتر و روان تر و نرم تر حرکت کند.

    الله اکبر از این جملات که گفتید استاد! به خدا سوگند این جملات الهی اند! به خدا سوگند من خدا را هنگام شنیدن و نوشتن این جملات می بینم و احساس می کنم! به خدا سوگند این حرفها توحیدی اند! جنس این جملات؛ جنس این سخنان؛ پیام این حرفها برای ما از اساس متفاوت از حرفها و سخنان دیگر است! از همان جنس سخنی که خداوند در مورد قرآن دارند و اصلآ الان دارم این حرف و این قیاس خداوند را می فهمم و درک می کنم! اشکهایم بی اختیار جاری شده اند و دکمه های کیبورد در جلویم تار و درخشان و رقصان می شوند؛یه حس عجیبی دارم استاد که از بیانش عاجزم؛ الله اکبر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 210 رای:
  2. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1296 روز

    سلام نجمه عزیز، ممنون از حوصله و وقتی که گذاشتید و خوشحالم که مطالب اشاره شده، مورد استفاده شما قرار گرفته است. هر چند بگفته شما خط به خط و کلمه به کلمه این فایل پر از آگاهی های ناب و نکات مهم است و بقول استاد گرانقدر ما هر چقدر این فایل رو گوش کنیم باز چیزهایی رو متوجه می شویم که قبلآ هرگز متوجه شان نشده ایم. بخصوص دقایق پایانی این فایل که من بقدری منقلب شده بودم که نتوانستم مطالب و نکات مهمش را بنویسم.

    برایتان سلامتی و شادی و ثروت و آرامش خدایی آرزومدم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1296 روز

    سلام حمید عزیز و دوستداشتنی، خوشا به سعادتت که اینقدر سخاوتمندی و دل بزرگی داری که به راحتی احساست را بیان میکنی و برای دوستان عزیز سایت کامنت مینویسی و احساس و نظرت را از کسی دریغ نمی کنید.و من این شخصیت و بزرگیت را تحسین میکنم و سعی میکنم از آن الگو بگیرم.

    حمید جان باور کن که چندین بار کامنت زیبایت را خواندم و در دلم تحسین کردم و حتی از صفحه گوشیم اسکرین شات گرفتم که پیام زیبا و نگاهت را داشته باشم و بخوانم بارها و بارها، بخصوص آیه های قرآنی با معانی زیبایشان و اشعاری که انتخاب کرده بودید و توضیح داده بودی همه و همه عالی بودند و برایم درس آموز بود. حتی متنی که از کامنت من انتخاب کردید برایم تازه بود و من دوباره رفتم و متنی که نوشته بودم را خواندم، انگار که من ننوشته بودم!

    حمید جان گاهی وقتها فکر میکنم دلیل هدایت من به سمت استاد همین دلی بودنمان است، چیزی که از بین استادهایی که داشتم این مساله نزدش برایم بیشتر از هر چیز دیگری بولد شد.

    بقول کامنت یکی از دوستان سایت من برای افزایش درآمد و ثروت اینجا آمده بودم ولی الان دستانم به گردن خداوند آویزان است!

    من برای شروع همزمان دوره رویاهایی که رویا نیستند و روانشناسی ثروت یک بی تابی می کردم و حالا میبینم چقدر دلیل نداشته های من نبود ایمانم است و چقدر بیشتر از هر چیز و هر کس دیگری بی تاب تقویت باورهای به خداوند هستم، چقدر این روزها بر خلاف انتخاب های قبلیم(دوره عزت نفس، دوره رویاهایی که رویا نیستند و روانشناسی ثروت) محتاج باورهای توحیدی ام! و خودم را آماده آگاهی های آن دوره میبینم و گره و هموار شدن بیشتر مسیر زندگیم را در تولد و نگاهی از نو به خداوند در زندگیم بعنوان منشا همه ثروتها و خوبی ها دارم و تا این حضور را قوی و قویتر نکنم نمیتوانم بر نجواهای ذهنم مسلط شوم و مسیر آینده را هموارتر کنم و اینروزها این مساله را عینآ در زندگیم تجربه کردم که ثروت دل دادن به خداست، ثروت در دستان پر قدرت خداست که اتفاقاتی پیش پایت می گذارد که لاجرم در ثروت قرار میگیری حتی اگر نخواهی! مانند چیزی که استاد در آگاهی های توحید عملی به آن اشاره کردند.

    باز هم ممنونم از شما و همه عزیزانی که کامنت نوشتند و دیدگاه های فوق العاده شان را ابراز کردند.

    حمید جان راه روشنی که جلویمان هست را از دور میبینم و قطعا با ادامه این مسیر درست و عمل کردن به راهنمایی های این پیغمبر زمان، درهای بیشتری از نعمت، زیبایی، خوشبختی، سعادت، سلامتی و ثروت برایمان گشوده خواهد شد و این قانون خداست و رخ دادن آن برایمان گریز ناپذیر و لاجرم است. باز هم کامنت زیبایت بی اختیار اشکهایم را جاری ساخت، برایت بهترین ها را آرزومندم که بهترینی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1296 روز

    با سلام و تبریک سال نو خدمت شما دوست عزیز

    این اولین کامنتی است که در سال جدید مینویسم و چقدر خوب است و خوشحالم که شروع کامنت نوشتنم با «سپاسگزاری» است. سپاسگزاری از خداوند وهاب و بخشنده که روز به روز بیشتر به من می بخشد و روز به روز مرا بیشتر با قانونمندیهای هستی سورپرایز می کند.

    سپاسگزارم از استاد عزیز و ارزشمندم که چراغ راه من در این مسیر زیبا است. و از وقتی با ایشان آشنا شدم زندگی برایم معنا یافت.

    سپاسگزار مریم عزیزم که با تسلطی که بر مباحث و دورها و قانونمندیهای جهان دارد؛ نکات و کلیدهایی را در اختیارمان قرار می دهد که راحتتر و بهتر بتوانیم گام بر داریم و آسان شویم برای آسانی ها.

    و سپاسگزار شما خانم حجتی هستم که وسیله شدید تا من یکبار دیگر کامنتم رو بخونم و خداوند از کامنت خودم نشانه امروزم را به من نشان دهد!. از ابتدای تعطیلات قصد داشتم برای اولین بار چند روز را در طبیعت به تنهایی کمپ کنم و برنامه ام این بود که دیروز اینکار را انجام بدم ولی نشانه هایی که دریافت میکردم منو از این کار منصرف ساخت و دلیل آن دیروز با کاهش دما و بارش باران الهی بود و متوجه شدم اگه من در آن شرایط اقدام میکردم قطعا بعلت بارندگی و سرما شرایط مساعدی نداشتم و ممکن بود با یک تجربه بد خودم را از تکرار این موهبت الهی در آینده محروم کنم.

    پیدا کردن این نقطه هم کاملا هدایتی اتفاق افتاده و من بعد از اینکه چند مکان را در روزهای گذشته بررسی و بازدید کردم این مکان را که وقتی توسط خواهرزاده امبهم پیشنهاد شد دیدم دقیقآ صحبتهای استاد در اولین کمپینش برام تداعی شد زیرا این مکان نیز مانند مکان استاد تقریبا در داخل قبرستان قرار داره و امروز که هوا عالی و آفتابی است بعد قصد داشتم، بعد از اذان حرکت کنم و در همین لحظات اول صبح خداوند نشانه اش را با خواندن نوشته خودم در این قسمت سفرنامه و تائید استاد و مریم جان به لزوم کمپ کردن وخلوت کردن با خودمان و خدایمان به من نشان داد و تائیدی بود بر انجام این سفر در امروز.خدایا شکررررت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1296 روز

    سلام جمال عزیز؛ سال نو رو بهتون تبریک میگم و تحسینتون میکنم که در این ایام و روزهای بهاری که خداوند لطف و نعمت بی کرانش را بی دریغ در اختیارمان قرار داده و آغوشش را به گرمی با بهاری زیبا برویمان گشوده؛ در مسیر الهی و رشد هستی و دارید روی خودتان کار می کنید و این کار قطعآ زیبائی بهار را دو صد چندان برایمان خواهد کرد.

    ممنونم که بخش هایی از کامنت من و صحبت های استاد را در کامنتت آورده بودی و باعث شدی که من کل کامنت ودرسهای این قسمت را دوباره مرور کنم و تائید دوباره ای باشه برام که هر چقدر این فایلها را ببینم هر چقدر این کامنت ها را بخوانم و هر چقدر آنها را دائمآ به خودم یادآوری کنم باز هم کمه و این کاریست که باید همیشه و هرروز انجامش بدم.

    خدا رو شکر بابت استاد گرانقدر ؛ خدا رو شکر بابت مریم عزیز؛ خدا رو شکر بابت این سایت الهی و خدا رو شکر بابت این دوستان توحیدی و ناب.سپاسگزار همگی تون هستم.یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1296 روز

    سلام و درود سعیده عزیز

    نمی دانم چه بگویم و از کجا بنویسم.اما نه، من برای تو نمی نویسم! دارم برای خدا می نویسم با اشک های جاریم!

    قصد نداشتم کامنتی در قسمت فایلهای عمومی بنویسم! اینروزا به لطف تابستون و تغییر ساعتها یربع به شش صبح سمت سازمانمون راه میفتم (سازمان مدیریت و برنامه ریزی) سعی میکنم در فاصله زمانی تا رسیدن به محل کار از فرصت استفاده کنم و به فایلهای استاد گوش بدم. امروزم هم ایرپادمو تو گوشم گذاشتم و فایل چرا با وجود تلاش فراوان به خواسته ام نرسیدم 2 رو پلی کردم.همزمانم غرق افکارم می شدم و تو حس وحال خودم کامنت برای این جلسه می نوشتم و میگفتم این مثال و من دارم یا این اتفاق واسه افتاد و باز بخودم گفتم باید تمرکز تو بذاری رو این دوره ای که تهیه کرده ای (دوره کشف قوانین زندگی) و افکارمو دست به سر کردم و مشغول انجام کارهام شدند که خدا رو شکر امروز قسمت عمده کارهامم انجام شد و بقول استاد دستهای خداوند به کمکم اومد و آسان شدم برای آسانی ها.

    نزدیک های ظهر بود (میخوام سرتو درد بیارم خخخ) سری به سایت زدم صفحه باز شده سایت همواره جز صفحات باز شده کامپیوترمه. سایت و رفرش کردم که ببینم پیام دیشبم که باعث شد دیر بخوابم و دیشب سه ساعت فکر کنم بیشتر نخوابیدم تائید شده یا نه. آخه میدونید چیه صبح معمولا 4:30-4 بیدار میشم یکی از تعهدهای دوره کشف قوانین تعهد 30 روزه برای نوشتن چیزایی است که دوست داریم امروز خلق کنیم به محض بیدار شدن از خواب است. و من امروز نشانه گذاشته بودم که یکی از خواسته هام اینست که همین امروز کامنتم در سایت تائید بشه( تمرین کدنویسی خلق خواسته ها).

    خودت که بهتر می دونید کامنت های محصولات چون نسبت به کامنت فایلهای رایگان کم هستند معمولا هر روز رو سایت نمی آیند بخصوص اگه کامنت مربوط به جلسه قبل باشه. ولی رفرش کردم دیدم تائید شده و خدا رو شکر کردم که خواستم خلق شده و تیک سبز رنگ جلو لیست 7 تایی که صبح نوشتم زدم.بلافاصله دیدم چشمک آبی کنار اسمم ظاهر شد.با اینکه نیم خیز شده بودم که برگردم خونه دوباره نشستم و خیره شدم به آن نقطه آبی، هر وقت این گوی آبی واسم روشن میشه خدا رو تصور میکنم که داره نگاهم میکنه! دوست نداشتم خاموش بشه، غرق احساس خوشی شدم اون به من ذُل زده بود من به اون! احساسش می کردم که داره محیط اطرافمو رصد میکنه منم آرام بودم آرام.به حال خودم برگشتم رو اون صفحه کلیک نکردم، یه صفحه دیگه باز کردم که این نور از من گرفته نشه با اینکه وقت رفتن بود و هی تعلل می کردم. کنجکاو بودم ببینم کامنت کیه؟ تو لیست کامنت ها ؛ کامنت سوم چهارم بود.چون چند روز پیش ارسال شده بود.

    کامنتت رو باز نکردم چون میخواستم این چشم خدا رو تو صفحه لبتابم هم امروز ببینم و نگاش کنم و از طرف دیگه دوست نداشتم با عجله کامنتتو بخونم واسه همین صفحه رو بستم و سمت منزل حرکت کردم. بعد خوردن نهار و استراحتی کوتاه چایی دم کردم اومدم کامنتتو بخونم. با هواندن کامنتت هر لحظه به سمتی کشیده میشدم؛ هی کامنتو خوندم، هی نوشتتو از سر می گرفتم، نمی دونم چایی خوردم یا اشک!

    هر جمله ات برام یه چیزی رو تداعی می کرد، اون نشانگر آبی نبود که به من ذُل بزنه بلکه اومده بود با من حرف بزنه!

    هر کدوم از حرفات کدهایی بودن که یه چیزی رو تو ذهنم روشن می کردن.

    خدا گفت پاشو برو دفترچه تمرین صبحتو بیار. گفتم چشم. گفت مگه ننوشته بودی امروز دوست داری یه اتفاق غیر منتظره برات بیفته؟ گفتم چرا!!! گفت تیکشو بزن خوب.گفتم چشم و با خودکار سبزم تیک سبز خلق خواستمو زدم. یه نگاهی به 7 خواسته امروزم انداختم دیدم 6 تاش خلق شده! خدا رو بازم شکر کردم.

    دوباره به کامنتت برگشتم؛ یه کامنت از یه عزیز بهشتی در جواب یه کامنت مربوط به 6 ماه پیش که 5 روز تو راه مونده تا امروز برسه و خواسته تو خلق کنه. بازم ایمان نمی آوری؟

    یاد حرفای صبح با خودم افتادم، با هر خطی که خدا برایم می خواند اشک ریختم. داشتی صبح با خودت چی نجوا می کردی؟!! مگه تو همون کسی نبودی که شاکی بودی از دوستانی که نتیجه گرفتن ولی دیگه نمیان کامنت بزارن و زکات آگاهیشان را بپردازند؟! نمیان از نتایجشون بگند و به بچه ها خیر و کمک برسونند. آنوقت به همین راحتی زیر پرچم شیطان رفتی که من متعهدم به دوره؟ تو که هنوز هیچ نتیجه ای نگرفتی داری اینجور زیر پوستی خودتو از بقیه جدا میکنی اگه شرایط و موقعیت دیگران و داشتی که خدا رو بنده نبودی!

    هنوز ایمانت آنقدر قوی نشده که بفهمی با شیطان حرف میزنی یا با من!!

    دوره داری داشته باش، تعهدت رو بیشتر کن نه عملت رو!

    این تصمیم تصمیم شیطان بود.من تسلیمم از راه کجم بر می گردم و بجای تعهد عملم را بیشتر میکنم. اگه اصل برای من همینست پس از فرعیاتت بزن. حق نداری از این دریای رحمت که برایت فرستادم خودت را محروم کنی، آره تو خودتو محروم کردی؛ میفهمی خودتو آنوقت میخوای با چیک چیک آب خودتو سیراب کنی!

    مگه چشم خدا نخواستی، چشمتو باز کن تا ببینی.

    سعیده جان این فایل نشانه آنروز تو بود و این کامنتت جواب امروز خدا به من!

    بر دستانت بوسه میزنم که کلام خدا رو برام جاری کردن.

    …آقا اسدالله یادتونه بهم گفتید قلبتون میگه …شما …من …حمید امیری… آره عزیز یادمه خوبم یادمه، قلب آدم دروغ نمیگه چون من نگفتم خدا گفته. مطمئنم در این مسیر زیبا در زمان مناسب و در مکان مناسب دوستان هم فرکانسی رو ملاقات میکنم. من و تو حمید تقریبآ مدت حضورمون تو این سایت خیلی بهم نزدیکه و این هم فرکانسی قطعآ از قبل وجود داشته.

    نتایج ما نسبت به زمانی که داریم رو خودمون کار میکنیم عالیه و مطمئنم با ادامه این روند ظرف وجودمون بزرگ و بزرگتر میشه فقط نباید عجله کنیم و به نجواهای ذهنمان که میخواد این نتایج و کمرنگ یا ناچیز جلوه بدن بها بدیم.

    نشانه های خداوند داره از زمین و آسمون میاد برام…

    و فقط بهم میگه به مسیرت با قدرت ادامه بده …بزار غرق نعمتت کنم …

    غرق نعمتی سعیده جان؛ غرق نعمتی! وقتی خدا رو داری چی نداری؟؟! و وقتی خدا رو نداری چی داری؟؟!

    مثل من نباش و راه شیطان و به وجودت ببند!

    اینقدر موجه سراغت میاد که نفهمی. اینقدر از سر دلسوزی و خیر خواهی و ادای خدا رو در میاره که مو نمیزنه با خداوند!! مثل زهر که وقتی اثرش رو گذاشت متوجهش میشیم!!

    و پناه میبرم به خدا از شر شیطان. که اگر او پادزهر نمی فرستاد معلوم نبود سر از کجا درآورم و حکایت نوشدارو بعد مرگ سهراب میشدم.خدایا من به هر آنچه از جانب تو بهم برسه فقیرم یارب؛ دریاب مرا.

    این آیه برای شما مینویسم …نه از منظر عقل …که با انرژی هدایت … خدایا شکرت که مرا لایق این کامنت کردی؛ خدایا شکرت که نشانه هاتو به من نشان دادی؛خدایا شکرت که مرا لایق فضل خودت ساختی و خدایا شکرت بابت هر دم حضورت در زندگیم…خدایا شکرت که جرفهایت را از طریق این بنده بهشتی ات به من رساندی تا از غافلان نباشم.

    حرفهام مثل همیشه طولانی شد سعیده جان ببخشید.

    قدردان و سپاسگزارت هستم که پیام خدا رو به من ابلاغ کردی؛ امیدوارم لایق محبت هایت باشم و آرزو میکنم خداوند هزاران برابر این آرامش و احساس خوبم را به زندگیت بیفزاید و در این مسیر زیبا لحظه ای ما را به خودمان وا نگذارد.با تقدیم بالاترین سپاسها و احساس های ناب و قلب فراوان از قلل زیبای زاگرس تا بهشت سرسبز شمال. ایام بکامتان عزیز.درود بر شما تا سلامی دگر. یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  7. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1296 روز

    سلام و درود فاطمه عزیز

    خوشحالم که اینقدر خوب اصل رو از فرع تشخیص دادی!

    وقتی به منبع و سرچشمه دسترسی داشته باشی همیشه سیرابی!

    وقتی که توحید اصل و اساس اهداف ما باشد آنوقت هر هدفی دست یافتنی است!

    ممنونم با یادآوری و نکات خوبی که بهم یاد دادی. برایتان در این مسیر زیبا آغوش گرم خداوند را آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: