سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 180 - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)

378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمیه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1631 روز

    باسلام خدمت استاد مریم جان ودوستان عزیزم وای که این توجه برنکات مثبت هرچقدر هم که تکرار بشه کمه چندین روز هست این نجواهای منفی دست از سرم برنمیداره تمرین ستاره قطبی اثلا برام کار نمیکنه هی میگم خدایا چرا پس همه چیز مثل قبل خوب پیش نمیره امروز تو روز شمار این فایلو دیدم بله درسته من اثلا دیگه به نکات مثبت فکر نمیکردم مخصوصا در مورد همسرم وجام زندگیم داشت رو به تلخی میرفت تاعمر داریم باید توجهمون رو نکات مثبت خودمون واطرافیان وزندگیمون وهمه چیز باشه والا دوباره همون آش وهمون کاسه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    توحید خادمی گفته:
    مدت عضویت: 1010 روز

    به نام خدای زیبایی ها،به نام خدایی که سنت او تغییر نمیکنه،

    استاد جان،عزیزم صبح که از خواب بیدار شدم از خداوند هدایت خواستم که توی یک مشکلی گیر کرده بودم،البته مشکل نگم بهتره و اون یک ناخواسته است،چند روزی هست که برادرم با همسرش به مشکل خورده و اون مشکل به زندگی پدر مادر من هم رسوخ کرده،چندین مرتبه جنگ و دعوا و پلیس و شکایت اتفاق افتاده و هر سری به من زنگ میزدن که برم،ولی چون مدار و فرکانس من با اونا فرق داش مدام بعداز پایان دعواها میرسیدم و همه چیز اروم شده بود،از خدا هدایت خواستم که چکار کنم که این صفحه برام باز شد و بهم گفت مجتبی تو باید به زیبایی ها توجه کنی و سپاسگذار باشی تا ازین مخمصه دور باشی،

    اول از خدا میخوام که تمام انسانها رو هدایت کنه و همچنین من و خانواده ی من رو به ارامش برسونه،

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    Serveh گفته:
    مدت عضویت: 955 روز

    سلام وقت دوستان عزیزم بخیر

    اگر کسی میتونه راهنماییم کنه

    این بخش از سایت ( روز شمار زندگی من ) شامل تمام فایلهای رایگان استاد هست که خانوم شایسه عزیز میزارن؟

    چون من خیلی دلم میخواد همه فایلهارو به ترتیب ببینم ممنون میشم دوستانی که میدونن جوابمو بدن

    ممنونم

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      ماریا اکبری گفته:
      مدت عضویت: 1858 روز

      سلام دوست عزیزم وقت شما بخیر

      این بخش شامل همه ی فایل های دانلودی نمیشه،اماشامل بخش بزرگی ازاین فایل ها ،میشه،وشما اگر از فصل اول و باتعهد هرروز بااین روز شمار پیش بری و هرروز دیدگاه بنویسی ،چون این هرروز گوش کردن و هرروز دیدگاه نوشتن کلید اصلی تحول ماست و بسیاری ازما کم لطفی میکنیم و متعهدانه پیش نمیریم

      اگر بتونی این کارو انجام بدی ،یقین بدون ،یقین بودن که همونجور که از اسمش پیداست ،شاهد متحول شدن روزانه خواهی بود

      حالا که هدایت شدی به این سلسله فایل ها پس این هدایت رو غنیمت بشمار و با تعهد از روز اول فصل اول شروع کن و تحت هر شرایطی حتما گوشش کن و دیدگاه بنویس،حتی دیدگاه کوتاه حتی اگر فایل رو به خوبی درک نکردی چندبار دیگه هم گوشش کن و بیا چند جمله ای از درکت بنویس

      همین کار به ظاهر ساده ،طوفان بزرگی از تحول برات به ارمغان میاره

      جدی بگیرش و باعشق پیش برو ،این سلسله فایل ها شامل بخش بزرگ و زیادی از فایل های دانلودی میشن

      من به عنوان شخصی که محصولات زیادی از استادعباسمنش خریدم ،میتونم به جرأت بگم این روزشمار تحول که از فصل یک تا چهار ادامه داره (البته فعلا) هیییییچ چیزی از محصولات کم نداره هیچ،،،بلکه خودش به خودی خود ،صدتا محصوله چون تو متعهد میشی که هرروز رو خودت کارکنی واین تعهد کاری با دنیات می‌کنه که بهت قول میدم سال بعد هیچ ربطی به آدمی که الان هستی نداشته باشی…

      حتما بسیار توحیدی تر،آرامتر،رضایتمند تر،سلامت تر،جوانتر و پرانرژی تر و هزاران تر…های دیگه خواهی بود که همش بخاطر همین ورودی های مناسب و نابی هست که هرروزه باتعهد به خودت دادی و هرروزه دیدگاه نوشتی و خودتو آنالیز کردی و به دنبال بهبود مستمر بودی

      اونوقت این ردپاهای هرروزه، ازت موجودی با فرکانس های خالص میسازه، که میتونی زندگی باکیفیتری درسطح های بالاتر رو تجربه کنی

      پس این هدایت ،در اولین فصل(فصل بهار) از سال جدید رو غنیمت بشمار و برو از روزاول فصل اول متعهدانه شروع کن و پیش برو ….

      پیشاپیش همه ی لذت هایی که قراره بچشی رو بهت تبریک میگم ،این آگاهی های ناب وزندگی ساز گوارای وجودارزشمندت🟢

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        Serveh گفته:
        مدت عضویت: 955 روز

        سلام ماریا خانوم خوش قلب و مهربون

        ممنون ازینکه با جملات زیباتون کلی بهم حس خوب و انرژی مثبت و انگیزه دادین

        حقیقتش من خیلی دلم میخواست شروع کنم از اول دیدن ولی چون رندوم تعدادی از فایلهارو گوش کرده بودم دلم میخواست همه شو گوش کنم که چیزی از قلم نیفته خیلی خوشحال شدم از پاسختون حقیقتا فایلهای رایگان همه ارزشمند هستن

        در پناه خداوند شاد باشید دوست خوبم .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    نوشین نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 2062 روز

    به نام خدای مهربانم ️

    سلام استاد عزیز و مریم خانم

    آخ من چقدر موهای کوتاه شما رو دوست دارم مریم خانم ،این راحتی و سادگی چقدر لذت بخشه ،دلم میخواد موهامو کوتاه کنم در یک زمان مناسب ،

    تبریک میگم به رابطه عالی که دارین،چقدر خوبه همیشه آدمهای با صداقت و با تعهد اطرافتان هستند،عشق در روابطتون را تحسین میکنم ،

    و واقعاً هیچ سنی دیر نیست،تا روزی که زنده این با ید شکر گذار نعمت زندگی باشیم

    خدایا شکرت که امروز صبح زود پا شدم ،شکرت برای سلامتی و بهبودی هر روزم

    چقدر زیبا بود اون قسمتی که درباره اون تیمی که شکست خورد و بعد از شکست شکر کرد که تا اینجا هم رسیده

    خدایا شکرت برای همه چیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1493 روز

    به نام الله هدایتگر

    سلام دوستان دوست داشتنیم

    سلام برخانواده بزرگ عباس منش

    خداروشکرکه تونستم120قسمت روببینم وکامنت بزارم وبعدازاین قسمت فصل 5روشروع کنم

    الهی شکرت

    سن یک عددنیست وادم میتونه توهرسنی که باشه اززندگیش لذت ببره وحالش خوب باشه وبره تودل طبیعت پیاده روی کنه باادم هامعاشرت کنه وکودک درونوخودشوفعال کنه

    یوی ازاقوام ماچندسال پیش فوت کرددرسن98سالگی ولی تازمان مرگش بسیارادم خوش خنده وارام ودوست داشتنی بودومن لذت میبردم بابودن درکنارش چون دل زنده بودوبیماری خاصی نداشت وازنظرمالی هم اوضاع خوبی داشت ودرلحظه زندگی میکرد

    استادمیگن وقتی اینترت نداشتم خودمومعطل نمیکردم ومیرفتم پیاده روی ولذت میبردم وتجربه میکردم اون لحظه رو ودنبال لذت بردن ازنعمت های دیگه خداوندبوده استادعزیزم

    مهم شادبودن ولذت بردن اززندگیه

    من درطول روزسعی میکنم کانون توجه خودموکنترل کنم دوشب قبل به یک تضادی برخوردکردم وحرف های منفی توخونه مازده شدولی من سعی کردم حال خودم خوب نگه دارم وخداروشکراززمان اشنایی بااستادوقتی به تضادی برمیخورم خودم روکنترل میکنم وناخوداگاه حالم خوبه وسریع ناراحت نمیشم مگراون ادامه پیداکنه واین یعنی این که باورهای من بهترشده به لطف الله مهربان

    چون به هرچی توجه کنی اونوبه سمت خودت هدایت میکنی وجهان هستی به افکارماپاسخ میده وماروهدایت میکنه به سمت اون چیزی که داریم بهش توجه میکنم چون مادرهرلحظه درحال هدایت شدن هستیم چه درراه خوب وچه بد

    اگراگاهانه به نکات مثبت توجه کنیم هدایت میشیم به زیبایی هاوفراوانی هاوثروت بیشترواگربه کمبودونداشتن توجه کنیم به اون سمت هدایت میشیم

    استادمیگن وقتی این دوسریال رومیبینیداحساس کنیدعمیقاکه اونجاهستیدوتجسم کنیداون طبیعت رواون صدای پرنده هارواون رطوبت هوارواون دریاچه زیباروووقتی که عمیقا حس کنیدکه اونجاهستیدهدایت میشیدبه سمت همون زیبایی هاوفرکانس خواسته روارسال میکنیدبه جهان هستی

    جایی که دوست داریدباشیدروتجسم کنیدوبنویسیدوحرف بزنیدوتوصیف کنیدجزییات اون روبعدهدایت میشیدبه مسیردرست

    احساس سپاسگذاری عمیق ودرونی باعث اتفاقات بهترتوزندگیمون میشه ودرهای نعمت وثروت به روی مابازمیشه همین که ذوق زده بشیم ازدیدن یک گل وشگفت زده بشیم داریم فرکانس سپاسگذاری روبه جهان هستی ارسال میکنیم

    احساس خوب وسپاسگذاری عمیق توروبه سمت زیبایی های بیشترهدایت میکنه

    اکثرمردم ناسپاسندواولین نشونه ناسپاسی بیماری ومشکلات جسمی ماست که وقتی احساسمون بدباشه مریض میشیم واین اولین نشانه است که بادمواظب باشیم که دراحساس بدنمونیم

    سپاسگذاری مرض بین شیطان باخداست وافرادناسپاس به سمت شیطان هدایت میشن ودرگمراهی به سرمیبرندوافرادسپاسگذارحالشون خوبه وخداوندهدایتشون میکنه وبااون هاحرف میزنه وایده هاروبهشون الهام میکنه

    وقتی درمسیردرست باشه توبه سمت جاهایی هدایت میشی که همه باتودرصلح هستدوصادق هستندوبه تواعتماددارندچون خودت انسان صادق ومورداعتمادی هستی مثل استادعزیزم که با2تاکارمنداین سایت رواداره میکنه وایتقدراعتماددارندکه کنترل نمیکنندکارکردن کارمندشون رووحقوق رودریافت میکنند

    به میزانی که ماروی خودمون کارمیکنیم مادرمداری قرارمیگیریم که به شرایط بهتروادم هاوفرصت های بهترهدایت میشیم

    به سمت ادم های صادق تروباکیفیت ترودرستکارتر

    شکرنعمت نعمتت افزون کند

    کفر،نعمت ازکفت بیرون کند

    شادوپیروزباشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    مهرداد یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 997 روز

    به نام الله

    سلام استاد جان و خانوم شایسته عزیز

    خداراشک میکنم که هر روز صبح که بیدار میشم سریال سفر به دور امریکا رو مرور میکنم و شب هم روز شمار را دنبال میکنم و همیشه زیبایی توی این سایت میبینم.

    نه تنها توی سایت بلکه توی طبیعت محل زندگیم هم هر روز صبح با طلوع افتاب از خونه میزنم بیرون و میرم توی باغهاو طبیعت و از این همه زیبایی لذت میبرم و گلهای رنگارنگ که هر کدوم یه رنگی داره میبینم و با خودم و خدا حرف میزنم به ارامش میرسم روی باورها کار میکنم به فراوانی توجه میکنم که قبلا این همه درخت و کشت و کار و اب نبوده اما الان نه تنها کم نشده بلکه هر سال افراد بیشتری باغها و مزارع خودشون رو ایجاد میکنن و این از منبع بی نهایت خداوند داره به وجود میاد

    اول صبح که توی طبیعت قدم میزنم صدای چهچه پرنده ها رو میشنوم حیواناتی مثل خرگوش و روباه میبینم و تا منو مبینن فرار میکنم و خداراشکر میکنم که برای هر موجودی رزقی گذاشته خودش رزق دهنده هست.

    من خیلی به طبیعت علاقه دارم دوست دارم مثل شما استاد جان توی طبیعت زندگی کنم و اول صبح تا از خواب بیدار میشم برم توژ درختا و چمنها و طبیعت قدم بزنم و از اون طراوت شادابی خنکی ارامش و سکوت صبح لذت ببرم که همه اینها رو هر روز دارم تجربه میکنم

    واقعا طبیعت به انسان ارامش ایمان توکل ‌و شکر گذاری بیشتری میده .

    تا حالا تجربه ای که استاد میگه چند روز با یه چادر و مقداری میوه و خوراکی ساده برید تو طبیعت و کمپ کنید رو نداشتم اما امسال یکی از اهدافم همینکاره و میخام تنها برم یه جایی که هیچ کس نباشه تو خلوت خودم باشم ولی ذهن یه کم مقاومت داره به خاطر ترسها و بکراند گذشته که توی فیلمها دیدیم اما اون لذت شب بیرون خوابیدن و صبح توی طبیعت بیدار شدن بیشتر از ترسهاست .

    همیشه ازادی استاد و دیدن زیبایی های دنیا رو تحسین میکنم که میتونه خیلی راحت و ازادانه از همه چیز لذت ببره

    در پناه الله یکتا شادو موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    ملکه ی هدایت شده گفته:
    مدت عضویت: 277 روز

    سلام خدمت استادای عزیزم

    سپاس گزارم از خدا بایت هدایتم ب صراط مستقیم

    سپاس گزارم از خدا بایت نعمتهای بی‌نهایتی ک هروز بهم داده و میده

    قدر دانی حضور خداوندم در زندگی ام قدر دان نور و برکت عشق خداوندم در زندگی ام

    قدردان حضور شما هستم در زندگی ام قدر دان آشنایی با شما استادای عزیز و گروه تحقیقاتی تون هستم ممنونم از خدا ک بهترین دستانش رو سر راه زندگی ام قرار داده و با آموزه های شما و تلاش گروهتون و ب لطف و هدایت ها نشانه ها راهنمایی ها عشق و محبت خداوندم بهم از تاریکی و نا آگاهی ب نور و آگاهی رسیدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 791 روز

    120مین گام روزشمارزندگی الهی من بااصل شریک خودم خدا.

    به نام خدا وسلام به خدا.

    سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم.

    الهی سپاسگذارم که به من نی نی سالم قدرتمندوثروتمندداده ای.

    استاددیشب نتونستم کامنت بذارم چون ازدیروزصبح ازخانه بیرون رفتم برای بله برون دخترخواهرم که بین منوخواهرم کمی شکرآب بودومن مادرشیری دخترش هستم.

    مراسم به قول خودمون کاغذنویسی به خانه ی دخترخواهربزرگم مراسم برگذارشد.

    ازصبح میزوصندلی برای میهمانهاازکرایه چی آوردن خونه رومرتب کردیم .گل آرایی، بستن غنچه ها،مثل چادرعروس ،وپک کله قند، تیشه قندشکنن ،ودفتروخودکارزیبابرای نوشتن مهریه، ودرخواستهای چندتیکه لوازم خانه عروس خانم ازخانواده آقادامادوکلی گل آراییِ دیگه، براکاپ کیکها، براشاخه نبات آقاداماد،وشاخه نباتهایی که برای میهمانان تهیه دیده بودیم .

    واووووووووچقدرمراسم باشکوه برگذارشد.

    الهی شکرت که دخترهای خواهرم 4ساله ازوقت فوت پدرشون باعموهاشون قهربودن ولی دیشب 2تاازعموهاش وشوهرعمه ودخترعموی بزرگشون که اوهم پدرومادرش ساکن بهشت هستند!همه جمع بودیم.

    وناگفته نماندکه خواهرم عروس دایی جانم هستند.

    ودیشب باخانواده داییم خیلی خوش گذشت چون ماخواهروبرادرمون باهم بودیم.

    الهی سپاسگذارم که دیروزانقدرمشهدوروستاهای اطراف بارش نعمت الهی برف زیبابودکه راههاتقریبابسته بودوعزیزدلم وحاج داداشم وپسردایی هام که عموهای عروس خانم هستندازروستامون ابرده علیاشاندیزبه مشهدبالای 2ساعت طول کشیدکه به مشهدبرسن به چه شب پرنعمتی دمت گرم خداجون.

    لحظه ی ورودخانواده آقادامادعزیزدلم به عنوان پدررضایی دم درب پارکینگ خوش آمدگویی میکرد.

    به محض اینکه ازصفحه ی زنگ آیفون تصویرعزیزدلمو دیدم سریع پریدم توآسانسورکه خودم برم توپارکینگ خوش آمدگویی کنم!چقدرصحنه زیبایی بودآنقدراعتمادبه نفس بالاداشتم والان هم عزت نفسم باآرامش همراه شده خداروشکرمیکنم.

    حالا ازآسانسورپیاده شدم میهمانهاواردپارکینگ شدن منم باشومیز سبزگلدوزی اندازه ی قدش مردونه بودکه جدیدخریدم ویک شلولرکرم شیک پوشیده بودم کفشهای پاشنه دارمشکی، شال پلیسه ی مشکی،

    خیلی موءدب دستم رو،روسینم گذاشتم وسلام وخیرومقدم گفتم:

    وتوی این جمعیت فقط آقادامادوپدرومادروخواهرشون منومیشناختن که من مادررضایی عروس خانمم.

    جمعیت زیادبود! عده ای روباآسانسور؛وعده ای روباعزیزدلم ازپله هاراهنمایی کردیم برن بالا.

    بالاخره تادوتاآقاوخودم آخرین نفررفتیم بالا.

    استادخیلی به حال بودهم مراسممون که خواهرم خیلی سبک سکه طلب کرد14تاسکه تمام بهاروحتی یک انگشترنشون هم براعروس نیاوردن !!!!!!!!!!

    گفتن مافقط حلقه ی ازدواج میگیریم !!!!!!درتوانمون بیشترازاین نیست!!¡!!!!!!!!!!

    خدایاشکرکه آقادامادپسرِسالم وکارکن هست دخترخواهرم باآقادامادهمکارن خیلی تابی نهایتهاخداراشاکرم.

    حالاهمه دورتادورپذیرایی روی صندلی نشستن 60نفرخانم وآقامختلط نشستن سمت دامادیکم مذهبی خیلی مایل به خشک!!!!!!!!!که خانمهاشون چادرهارومحکم به صورت گرفته بودن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    سمت عروس خانم خنثی ومقداری آزادورها!!!!!!!!!!!!!!!!!

    وفقط خانم داداش بزرگم روکه آقادامادازاون بالای مجلس باعروس خانم بوده دیده بود!

    پرسیده که فقط این خانم به تیپ وقیافه ی فامیلای مامیخوره ایشون چه کاره ی شماهستند!!!!!؟.؟؟خخخخخخخخ!!!!

    عروس خانم گفته خانم حاج دایی جانم هستند!!!!!!

    وآقادامادگفته:!!!!

    ولی بقیه فامیلاتون بافامیلای ماتفاوت اززمین تاآآآآسسسسسسممممممماااااااانننننههههههههاااااااست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    دخترخواهرم (عروس خانم به آقاداماد)گفته مااینیم اول هم گفتیم!!!!!!!!!!!

    حالاهمه نشستن به همدیگه نگاه میکنن دخترخواهردیگم میگه خاله بروبه شوهرعمه یادخترعموی عروس بگویگ چیزی بگن ازسکوت دربیان!!!!منم خودموجمع وجورکردم ازپشت سرعزیزدلم وخواهرم مادرعروس خانم کنارهم بودن صداموبالابردم گفتم :اول مجلس شادی روح پدرعروس خانم صلوات .

    وبعدهم چندکلمه خیرومقدم ودعای خیربراخوشبخت شون کردم وآمین گفتن خخخخخخخ.

    استادفامیلای خودمون که منوعالی می‌شناسن!!!

    ولی فامیلای آقاداماد(کُپ)کرده بودن وعموی کوچک عروس که پسردایی خودمون هست شروع کردبه رقصیدن واشاره کردبه خواهرعروس خانم که بیاوسط!!!

    منم باهمون پوششی که داشتم دست پسربزرگموگرفتم رفتیم وسط شروع بع رقصیدن کردیم وازاین طرف هم دست عزیزدلموگرفتم آوردمش وسط بَه، بَه ،بَه عجب شب به یادماندنی بود.

    میهمانان عزیز پذیرایی شدن ورفتم یک چاقووچنگال

    وبشقاب برای آقادامادگذاشتم وبه فامیلاشون نمیشناختم!گفتم براپسرگلم آقادامادخودم میوه شیرینی بذارین!وبعدهم به آقادامادگفتم عاشقتم هردوخندیدیم ومن رفتم برای پذیرایی.

    بعدبه عروس خانم گفته من عاشق این خاله کوچیکه هستم!!¡!!!!!خخخخخخ

    بلاخره خواسته هاشونو،روی دفترنوشتن باصدای بلندخوانده شدبزرگهای مجلس امضاء کردن وپسرداییم که شوهرعمه ی عروس میشه.

    به من گفت: دخترعمه برو دست عروس خانم روبگیربیاربانسکافه پذیرایی کنه تامابراش شاباش بریزیم به جای رقصیدن که سمت دامادموءذب هستند!!!!باپذیرایی پول بریزیم وفامیلای عروس همه رواشاره کردم دست به جیب باشین همه آماده باش بودن.برای پول ریزی براعروس خانم

    ولی فامیلای دامادگفتن ماپول نقدنداریم مگرتعداد

    اندکشون!!!!!!!

    حالامیهمانهای آقاداماد دارن میرن ولی خواهرم برافامیلای خودمون شام ازبیرون تهیه دیده بود.

    من به آقادامادگفتم :شام بمون .

    مادرش راه افتادن گفته بودبریم خونمون .

    عروس خانم گفته بود.نه!ماشام تهیه دیدیم بایدشام بمونی!

    وبعدازرفتن فامیلای آقادامادکل فامیل زن ومردهامون رفتیم وسط انقدررقصیدیم وعروس ودامادرقصیدن وشاباشی جمع کردن.ماشاالله3میلیون براعروس خانم جمع شد.

    ولی آقادامادچقدرجمع کردنمیدونم!؟

    وساعت11شب هرچی اسنپ میزنن که آقادامادبره خونشون مگه قبول میکنن!؟ ازبس که ماشاالله برف بود.

    ازبس که استادرقصیدم هنوزاثرش امشب دروجودم هست وازبس که شادبودم تاصبح بیداربودم وشکرگذاری میکردم .وپشت پنجره تماشا به بارش معجزه آسای برف بودم.

    الهی تاابدهاتوراسپاس که اینقدرزمین وکوه ودرختان وهمه جای شهرمون روتمیزوسفیدپوش کردی ومنم میخوام لباس تقوی بپوشم.

    اشک شوق میریختم ومثل بچه هاذوق میردم!!!!!!!واذان صبح شدونمازخواندم تاصبح ساعت6صبح بیداربودم ومیخندیدم ومیرقصیدم.

    دخترخواهرم بیدارشدپرسیدلیلاچرانمیخوابی!!؟؟؟؟؟؟

    ولی خوب فکرم کمی جای دیگه مشغول بودچون شب آخرمجلس بود.

    خواهربزرگترم ازمن پرسیدعقدمحضرکی هست؟گفتم: نمیدونم! گفت نوه داداش سکته کرده تویک هفته 2بارمخچشوعمل کردن رفته توکُما سریعترعقدکنین باخواهرم مادر عروس صحبت کردیم که زودتربرنامه ی محضرروبچین. هم خیلی خوشحال بودم وهم برای نوه داداشم ،جونه جیگره وعزیزدل همه ی ماست دعای خیرکردم.

    خدایاخوشبختی وسلامتی نصیب همه بگردان آمین عاشق همتونم دیشب نت نداشتم پیام بدم ولی امشب خداگفت: بنویس تاکمکت کنم.خیلی حالم عالیه این حال خوشو براهمتون تقدیم میکنم.واین ردپاروتوی شب برفی گذاشتم که تاسایت بهشتی است این ردپامحکم کوبیده به زمین هست یاحق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: