سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 181

به نام زیباترین، فوق العاده ترین، بهترین، بزرگترین و تنهاترین خالق جهان هستی.

به نام نامی او، تک معبود زیبای من.

با عرض سلام و احترام خدمت شما استاد عزیز و نازنینم و خانم شایسته ی بزرگوار و دوست داشتنی (که تجربیات ایشون به آموزه های استاد، بزرگترین الگو برای ماست) و تمامی دوستان عزیزم.

امیدوارم که حال دل و احساس حقیقی همه عالی باشه و همگی در مسیر درست، مسیر حق و توحید گام برداریم.

استاد جان، استاد عزیزم، استاد بزرگ؛

واقعا وقتی در مورد شما با خودم صحبت میکنم از القابی چون بزرگمررررد، سلطااااان، خفنننن استفاده میکنم.

واقعا انسان ارزشمند و تاثیرگذاری هستید که زندگی کلی آدم رو تحت شعاع خودتون، افکار و آگاهی های نابتون قرار دادید.

واقعا از شما و خدا سپاسگزارم؛

از خدا بابت اینکه عباسمنشی را خلق کرد و رسالت آن را در نشر آگاهی هایی که در وجود او و همه انسان ها وجود دارد، قرار داد که به وسیله ی آن کلی آدم دیگر هدایت شوند و در مسیر درست، در صراط المستقیم، در مسیر توحید قرار بگیرند و در این هیاهویی که همه خود و خدای خویش را گم کردند و از آن گریزان اند، یک خانواده از اقصی نقاط جهان در کنار هم جمع شوند و دم از صلح و عشق و زیبایی بزنند؛

عاشق معبود خود باشند و عاشقانه ستایشش کنند.

معبودی که آن را در درون خود یافتند.

و از زندگی لذت ببرند و از دیدن زیبایی های زندگی خود و زندگی دیگران لذت ببرند و آن ها را تحسین کنند و شکرگزارش باشند.

زیرا این جماعت ایمان دارند که طبق قوانین بدون تغییر خداوند تمرکز بر نکات مثبت و دیدن زیبایی ها و تحسین آنها و ذوق کردن بابت آنها، آنها را به زیبایی های بیشتر هدایت میکند و باعث میشود که در مسیر درست بمانند تا دستیابی به نعمات بیشتر.

استاد جان واقعا لذت آن آب گرم در آن هوای سرد و دلپذیر، همچون شما بر دل و جان ما نیز نشست.

یا آن شب تاریک با ستاره هایی زیبا در فضایی مملو از آرامش و سکوت. که با اینکه ندیدیمش ولی با تمام وجود حسش کردم. (در این مورد بگویم که در قسمت های پیش که شما در آن پارک با آن دوستان خوبمان کنار آتش در شب نشسته بودید و کلی لذت بردید، با اینکه این صحنه ها هم فیلمبرداری نشده بود ولی من آن صحنه ها را در ذهنم دیدم و حسشان کردم و لذت بردم. در کل من هر وقت فایل هایتان را میبینم دفترم را برمیدارم و مینویسم که خدایا منم میخوام. این را هم میخواهم.)

یا آن ذوق و شعف مریم جان هنگامی که چشمه خالی بود.

یا بهتر بگویم خداوند برای شما آماده کرده بود تا از آن لذت ببرید.

زیرا این پاداش شماست. پاداش آن فرکانس های خوبی که توسط باور ها و افکار و گفتار و رفتارتان به جهان هستی ارسال کرده بودید.

امیدوارم که خداوند پاداش های بیشتری به شما بده و هر سری بگید که این دیگه تهشه مگه بهتر از اینم میشه و دفعات بعد میبینید که به مراتب خیلیییی بهتر از قبل بوده. این قدرت معبود ماست.

اونجا که آخر فایل مریم جان گفتن که یه آهنگ بزار رو قشنگگگ حسش کردم. در حدی که الان این کامنت رو بفرستم بلند میشم آهنگ میزارم میرقصم. امروز نرقصیدم اصلا.

من وقتی چیزهایی را که از آنها لذت میبرم را در بقیه میبینم، میگویم نوش جونتتتت. نوش جونشششش. خدا بیشترش رو بهش بده.

یا وقتی میبینم که کسی یک ماشین گرانقیمتی دارد میگویم خدا بنز بهش بده. بی ام دبلیو بهش بده. چون من خودم علاقه خاصی به این ماشین ها دارررم. یا وقتی میبینم که سوار بنز و بی ام دبلیو هستند میگم خدا بیشترش رو بهشون بده. بازم بده. زیاد بده. دنیا پر از فراوانیه. آخرین مدلش رو بده. بهترینش رو بده. خدا به کسب و کارشون رونق بده. برکت بده.

که اینم از شما استاد عزیز یاد گرفتم.

که تحسین کنم نعمات زندگی بقیه و بخاطرشون ذوق کنم و از خدا براشون خیر رو طلب کنم که همه اینها باعث جاری شدن نعمت به زندگی خودم میشه.

استاد جان از دیدن زیبایی های زندگی شما،

رابطه ی بینظیر شما با خانم شایسته ی بزرگوار، که هر دفعه میبینم میگم خدایا منم میخوام.

این عشق میان شما مرا یاد عشق میان احمدشاملو و آیدا میندازه. همانقدر زیبا.

وقتی میبینم میشه که یه آدم همفرکانس رو پیدا کرد و اینجوری در کمال عزت و احترام و عشق باهاش کیف کرد.

زد به دل کوه و جنگل و کویر و شن زار (اونم از نوع سفیدش) و صخره و دریا و چشمه ی آبگرم.

باهاش تو دل جاده ها رانندگی کرد و آهنگ گوش داد.

یا اصلا بزنی بقل و برقصی.

کیففف کنی.

لذت ببری.

هر جا دوست داشتی بزنی کنار چند روز بمونی اونجا.

آزادی مالی و زمانی و مکانی و جانی (از لحاظ سلامتی) داشته باشی.

باهاش بری باشگاه.

شب ها به تماشای ستاره ها بنشینی.

باهاش کمپ کنی و کنار هم غذا بپزی و قهوه و چای رودخونه ای درست کنی و صبح بری پیاده روی تو دل جنگل ها،

یا شایدم توی شن زار سفید بشینی با خدا خلوت کنی و هدفگذاری کنی و با خدا اتمام حجت کنی.

خلاصه که هر چی از زیبایی های این رابطه ی رویایی بگم کم گفتم.

داشتن یک پایه ی واقعی در کنار آدم واقعا لذت بخشه.

از خدا میخوام که نعمات و زیبایی های زندگیتون رو هر روز بیشتر و بیشتر کنه چون ما هم، شاگرد همین استادیم و هر چه دستاورد های شما بیشتر باشه باعث افتخار ماست. من خودم که سینه سپر میکنم و با افتخار میگم که شاگرد همچین مرد بزرگی هستم.

مردی که از همه جنبه ها موفق هست.

موفقیت را شما برای من معنی کردید.

چقدر خوشحالم که عضو این خانواده ام که اگر نبودیم، زندگی من هم میشد مانند باقی مردم. مانند عوام.

استاد جان با اینکه من وجترینم ولی از دیدن آشپزی خانم شایسته و لذتی که کنار هم موقع طبخ و سرو غذا میبرید، مرا به وجد میاره.

یعنی اونجایی که میگید بریم که یه غذای مشتی بزنیم بر بدن میگم هوررراااا بریممم.

کاش بیشتر از آشپزی و غذاتون فیلم بگیرید. واقعا لذت بخشه.

استاد جان دیدن زندگی شما از نزدیک واقعا تاثیر عمیقی بر روی باورهای ما میزاره.

که میشود. آقا میشود. بیا ببین شده. اینم سندش. شده. میشه. بخدا که میشه. پس صبر کن برای تو هم تو بهترین زمانش میشه. بزار تکاملش طی شه.

خیلییی تشکر میکنم از شما که با عشق و شکیبایی این سریال ها رو برای ما تهیه میکنید.

خانم شایسته داخل این فایل گفتن امروز 29 اکتبره و الان که من در حال نگارش این کامنت هستم 29 دسامبره و فکر کنم این فایل همین امروز یا دیروز بر روی سایت قرار گرفته.

این فاصله زمانی دو ماهه هم جذابیت های خودش را دارد.

مثلا در فایل قبل که داشتید کامنت های دوستان عزیزم را میخوندید، شما در خانه سکنا گزیده بودید و سفرتان به خوبی و خوشی به پایان رسیده بود ولی با هر بار تدوین فایل ها و خوندن کامنت ها انگار دوباره در آن فضاهای زیبا قرار میگیرید و تمرکزتان روی زیبایی ها تنظیم میشود.

خدا رو خیلیییی شکررر بابت همه چیز؛

بابت شما استاد خوبم و مریم جان،

بابت کلی دوست خوب و با ارزشم،

و این خانواده ی صمیمی.

خوشحالم که بالاخره از این سد عبور کردم و هدایت شدم که اولین کامنتم رو در سایت بنویسم.

و یه مقاومتی هم داشتم که بنشینم و کامنت های دوست هام رو بخونم و بهونه هایی از قبیل اینکه طولانین و حوصلم نمیکشه و اینا.

ولی امروز هم چند تا از کامنت ها رو با عشق خوندم و بهشون امتیاز 5 ستاره رو دادم و هم خودم کامنت نوشتم.

من کامنت ها رو قبل از دیدن این قسمت خوندم و همین باعث شد من به زیبایی هایی که در کامنت ها منشن شده بود بیشتر توجه کنم که شاید اگر کامنتها رو قبلش نمیخوندم انقدر بهشون توجه نمیکردم.

خیلی ممنونم از همه عزیزانی که تا به اینجا کامنت من رو خوندن.

خیلی ممنونم بابت تایم و انرژی ای که گذاشتید.

دوستون دارم.

در ضمن استاد من یه درخواستی داشتم که اگر در فایل هایی که کامنت ها خونده میشه، کامنت من هم خونده شد؛ یه توضیحی بدید بابت این موضوع که از اون موقع که ما شروع میکنیم به تلاش کردن بابت خلق یه هدفی تا بوجود آمدن آن انرژی به شکل ماده تو زندگیمون، اون تایم بین این دو را چگونه و با چه باور هایی صبر و ایمان خود را تقویت کنیم و در مورد تلاش فیزیکی برای خلق اهدافمون هم صحبت کنید که پاشنه آشیل من هستش.

خیلی فایل در این مورد دارید مثل گفتگوی شما با آقای عرشیا که از فایل های اخیر هم هست که به من خیلی انگیزه میده.

مثل فایل حاضری برای هدفت چه چیزی را قربانی کنی؟

و کلی فایل دیگه…

ولی انگار نیاز داریم؛ هم من و هم خیلی های دیگه که از شما دوباره بشنویم که تا بوجود آمدن نتایج اصلی نشانه های کوچک را دنبال کنیم و تحسینش کنیم و بابتشون شکرگزار باشیم تا نتایج بزرگتر نیز خلق شود و تلاش مداوم و تمرکزی کنیم. بالاخص تلاش فیزیکی.

که اگر ما در مدار درست باشیم هدایت میشیم به تلاش فیزیکی ولی خب چرا من انقدر کم میزارم تو تلاش فیزیکی؟ چرا تنبلی میکنم؟ راهکارش چیه؟ چیکار باید کنم برای بهبودش؟

اگر امکانش هست لطفا یه فایل در مورد این موضوع ضبط کنید و فایل هایی که با این موضوع در ارتباط هستن رو در زیر آن منشن کنید تا از اونها هم استفاده کنیم.

اینم جا داره بگم که تو این یکی دوسالی که با شما آشنا شدم، واقعا زندگیم زیرورو شده و الان در 18 سالگی در خدمت شما هستم.

انشالله هر چه زودتر بیام پیشتون و از نزدیک ببینمتون و در آغوش بگیرمتون.

واقعا من هر سری قسمت 160+1 سریال سفر به دور امریکا رو میبینم با تک تک اون عزیزان بغض میکنم و کلی اشک میریزم و خودم رو تصور میکنم که یه روزی میام پیشتون و از عمل کردنم به آموزه هاتون، از انجام تمریناتم و از کلی نتایج کوچیک و بزرگم تعریف میکنم براتون.

خیلی ممنونم از همتون.

خیلی دوستون دارم.

در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید.