سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 181

سلام به استاد عزیزم و مریم جون همیشه در صلح

وسلام به خانواده الهی و هدایت شده ام

این دومین کامنت من در این سایت روحانی است و در حالی این کامنت رو می نویسم که از شدت شوق اشک می ریزم .واینو بگم من فقط از فایل های رایگان استفاده کردم و حتما بموقع و در زمان مناسب هدایت میشم به خرید محصولات و کار کردن بیشتر روی باورهای خودم.

دوستان عزیزم و اسناد جانم همیشه دلم می خواست نتایج استفاده از فایل های البته رایگان رو براتون بنویسم ونمی دانم با اینکه نتایج خیلی زیاد بود هیچوقت هدایت به نوشتنش نشدم ولی امروز دارم از نتایج معجره سای زندگیم دیونه میشم وباید سریع برم سر اصل موضوع.

من فرهنگی هستم با یک حقوق ثابت و البته یک اجاره خونه هم می گیرم که با توجه به شرایط و مسائلی که برای همسر عزیزم پیش آمده میشه گفت 80 درصد مخارج زندگی بر عهده من بود و هست واونو بگم دو فرزند دارم یک دختر و یک پسر .

دخترم در بهترین مدارس تیز هوشان شهرمان تحصیل کرده بود وبعد بمدت سه سال برای رسیدن به رشته دندان پشت کنکور موند و آخر هم قبول نشد و برای اینکه افسرده نشه تصمیم گرفتیم برای تحصیل به خارج کشور بفرستیم و اینو بگم با دست خالی وبدون هیچ پس اندازی .

تنها کاری که می کردم روی باورهای کار کردم و مرتب تو سایت دنبال فایل های توحیدی بودم و از خداوند هدایت می خواستم تا اینکه دخترم به لطف الله در یکی از بهترین شهرهای ترکیه رشته دندان قبول شد و یکسال از اون دانشگاه مرخصی گرفت و زبان ترکی هم یاد گرفت و و در آزمون تومر قبول شد و‌مدرکش رو گرفت.

و هر روز به رفتن دخترم به ترکیه نزدیک ونزدیکتر می شدیم و من بیشتر به خدا توکل می کردم و هدایت می خواستم که راهی پیدا کنه که بتونم براحتی و بسادگی او نو بفرستم.

خلاصه با حدود 50 یا 60 میلیون که اونم نمی دونم از چه طریقی خداوند در همون هفته آخری برام فرستاد دلار خریدم و یک روز صبح انگار نیرویی به من گفت الان وقتش رسیده اقدام کن با عجله دخترم رو از خواب بیدار کردم و گفتم پاشو بلیط بخر و برو .

واون هم همین کار رو کرد والبته که تنها فرستادمش چون هزینه همراهی با اون رو نداشتم فقط به خدا سپردمش وبهش گفتم برو .حرکت کن تا درها برات باز بشه ویقین داشتم همانطور که برای یوسف درهای بسته باز شد برای فرزند من هم باز میشه. چطوری نمی دونم.

خلاصه بلیط قطار به تهران و بعد هم بلیط به آنکارا و بعد هم با اتوبوس به شهری که قبول شد.

وقتی به شهرش رسید با همون دلارهای کم خودش یک هتل مناسب گرفت و ثبت نام دانشگاه ودنبال خونه برای خودش

من فقط دخترم رو فرستادم و به خدا توکل کردم وهمینطور که مادر موسی فرزندش رو نیل انداخت منم تنها دخترم رو راهی کشوری غریب با کمترین امکانات راهی کردم.

خلاصه بعد از سه روز یک طبقه خونه کوچک ولی بسیار تمیز با همه امکانات که صاحبخونه طبقه پایین خونش بود پیدا کرد واز هتل به اونجا نقل مکان کرد و چی بگم از لطف پروردگار .

صاحبخونه دخترم شده مادر او و بیشتر از من براش مادری می کنه .و دخترم به او مامان می گه و همسرش هم شده پدر او

از وقتی دخترم اونجاست صبحانه و نهار وشام براش تو سینی و با احترام می برن و اینقدر عاشقانه به او محبت می کنندو مواظبش هستند که من وپدرش نمی تونستیم اینقدر ابراز محبت کنیم و من هر ماه با خیال راحت بعد از گرفتن حقوقم و اجاره خونه کوچکی که داریم براش لیر حواله می کنیم و فقط خرج رفت و آمد به دانشگاه و اجاره خونه و.. رو پرداخت می کنه واینقدر پول اضافه آورده که هر چی اینجا براش نتونستیم تهیه کنیم رو از بهترین برندها خریداری کرده(پتو .لباس گرم .و…) و خداوند برای دخترم دو نفر (خانم و آقا) صاحبخانه اش رو فرستاده که از هر نظر مواظب و مراقب او هستند وتمامی امکاناتی که برای فرزندان خودشون رو تهیه می کنن برای دختر من بهتر از اونها در اختیارش قرار می دن

.همه اینها رو نوشتم که فقط بگم بقول استاد عباس‌منش عزیزم که من سپاسگزار آموزش های او هستم حرکت کنید و به خدا ایمان و باور داشته باشید از جایی که فکرش رو نمی کنید امدادهای غیبی به کمکتان می آیند.

سپاسگزار از خداوند و استاد عزیزم هستم که منو با باورهای توحیدی هدایت کرد تا بر ترس هام غلبه کنم و این نتایج بزرگ رو بدست بیاورم.

برای همه شما خانواده بزرگ عباس منش آرزوی سلامتی و ثروت وسعادت در دنیا و آخرت رو دارم .

و در آخر هم بگم من هر روز توجه ام رو فقط روی نکات مثبت زندگیم می گذارم و هر روز جند فایل وهمچنین سریال سفر به دور آمریکا استاد با ارزشم رو دنبال می کنم و در دفتر شکر گزاریم از ایشون و مریم عزیزم و شما خانواده بزرگم سپاسگزاری می کنم.

سلام رضوان عزیزم

خیلی خوشحال شدم که با جواب دادن به کامنتم بهم انرژی دادی.

دقیقا همینطوره اگر با ایمان قدم برداری فرقی نداره فرهنگی باشی یا کارخانه دار (از لحاظ در آمد)

ووقتی فقط روی خدا حساب کنی کاری که من کردم حتما خداوند در زمان مناسب درهایی رو برات باز می کنه که به هیچ عنوان با وضعیت و در آمد ما جور در نمی یاد و فقط می تونی بگی معجزه .

و به قول شما این شد و نشدن ها و باید و نبایدها با توکل معنی نداره.

وباعث افتخاره که با همسر شما همکار هستم و خدا رو برای شغلی که دارم سپاسگزارم شغلی عالی با خدمتی عالی و به روش عالی و برای پاداش عالی در دنیا و آخرت.

در پناه حق شاد و سلامت وثروتمند در دنیا و آخرت باشی دوست عزیزم

سلام یگانه عزیزم

ممنونم که وقت گذاشتی و کامنت منو خوندید .دقیقا همینطوره که گفتید من با آموزه های استادم عباسمنش یاد گرفتم که قدم بر دارم واقدام کنم وبقول شما من یک قدم و خدا 99 قدم بعدی.

چگونگی ش و از چه راهی هم به من ربطی نداره فقط من باید اقدام کنم وشجاعتم رو نشان بدم واو پاسخ شجاعتم را با وفور نعمت پاسخ می ده.و مهاجرت دخترم دقیقا پاسخ به شجاعت و اقدام من بود .

من قبلا فقط این حرف های قشنگ رو می‌شنیدم ولی وقت عمل می ترسیدم. وخدا را شکر از وقتی وارد این سایت شدم و روی باورهای کار کردم شجاعتش رو پیدا کردم وبعدش اقدام و هزاران بار شکر خداوند هم 99 درصد خودش را کامل عمل کرد و بیشتر از انتظار من.

برای شما و همه خانواده عباسمنش ام و خود استاد ومریم جون بهترین ها را می خواهم

سلام به جواد عزیز و پر انرژیم

عزیزم انرژی پاک ومثبتت بر قلبم نشست وممنونم که کامنت منو خوندید و اینقدر با احساس جواب دادید .اره پسرم من مدت‌های زیادی بدون اینکه عضو سایت بشم از فایل های رایگان استفاده می کردم البته نه بصورت جدی .

شاید هنوز آماده دریافت نبودم ولی خداوند منو هدایت کرد که بصورت جدی و با تعهد فایل ها گوش کنم و حدود یک ماه پیش عضو سایت و خانواده پراز عشق وروحانی عباسمنش شدم و باز نمی تونستم کامنت بزارم و برام خیلی مشکل شد که به لطف خدا بازم به ذهن خودم و باورهای اشتباهم پیروز شدم و دومین کامنت رو در این سایت گذاشتم و می خواستم فقط به خودم وبقیه بگم من نمونه ای از هزاران آدمی هستم که با توکل بر ترس‌های حمله کردم و با امید به لطف خدا پیروز شدم .

وحتما منم با دستاوردهایی بیشتر و با ایمانی راسخ تر از قبل در این سایت فعالیت خواهم کرد.

براتون بهترین ها رو آرزو می کنم چون لایق بهترین ها هستید.