سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 183 - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)

330 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه فضائلی گفته:
    مدت عضویت: 1261 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام

    الان که دارم مینویسم احساساتم خیلی دگرگون شده ست . باورم نمیشد این حد از مقاومتی که داشتم پارسال وقتی به این تیکه فایل رسیدم قشنگ یادمه نتونستم ببینم هیچ جوره تو ذهنم نمیرفت میگفتم بابا تو دیگه شورشو در اوردی یه ذره هم که شده رعایت کن یا حتی به خانم شایسته میگفتم تو چراااا هیچی نگفتی

    هیچ وقت باروم نمیشد الان انقدر برام عادی باشه و البته درسها داشته باشه . من حتی فایلو پاک کرده بودم رفتم تو فایلهام و دیدم قسمت 183 نیست گفتم من که همشو دارم این کدوم بوده و دانلودش کردم و فقط میدونم کار خداوند بود دوباره دیدنش. چند روز پیش داستان شمس و مولانارو میخوندم .شمس درویشی هست که میخواد علمشو به مولانا که دیگه ته ته کار درست های اون شهره یاد بده . به این مولانای بزرگ میگه برو و از میخونه شراب بخر و مولانا میره همون وقت شمس از خدا سپاسگزاری میکنه که این با این شخص اشناش کرده .مولانا میره و تو میخونه با اون مستها صحبت میکنه و بعدهم دوتا خمره شراب میخره و پسرش می بینه میگه پدر اینها چیه با اسودگی میگه اینا شرابه . مولانای به اون بزرگی و شهرت به نیکی همچین کاری میکنه اینجوری قربانی میکنه چیزایی که براش مهمه رو و خداوند اینطووور تا الان نام اونو بلند اوازه میکنه

    حالا که این فایلو اون قسمت سه چار دقیقه ایش رو دیدم یاد این داستان چند روز پیشم افتادم برام عجیب بود ولی جا افتادنش برام تو این فایل بیشتر بود . استاد شمارو کلی ادم میشناسند چه راحت و بااعتماد به نفس رفتید جلوی دوربین

    و چی باعث شده بود که قلب من احساس نارضایتی کنه ازینکار؟ از اون پوشش؟ از اون شغل؟ چرا خدا نیومد بهم بگه فاطمه تو چییییکاره ای که انقدر تعصب داری و حتی دلیل تعصب پارسالت رو اصلا الان نمیتونی درکش کنی. انگار سیاهی های تعصب روی قلب من تازه داره جاشو به نور الهی میده . اون نور الهی ای که همه ی ادمهارو فارغ از هرررجوری که هستند دوست داره و هدایتشون میکنه

    انقدر اشکام جاری شدند که دیگه نمیدونم از چی باید بنویسم. میخواستم بگم خدایا چرا منو انقدر متعصب بار اورده جامعه بجاش ترجیح دادم که سپاسگزاری کنم که چطور پرده سیاه تعصب رو کمک کرده تا بردارم از قلبم که دیدن سه دقیقه ی یک فایل تو فاصله یک سال انقدر تفاوت برام ایجاد کرده

    خدایی که مثل خورشید داره به همه ی عالم میتابه . خدایی که به مولانا میگه برو از میخونه شراب بخر تا بهش درس توحید و یکتاپرستی را بده تا بهش بگه میان تو و اونا فاصله ای نیست و نظر دیگران برات اهمیتی نداشته باشه اونی که به تو عزت و رزق میده منم

    هوش را بگذار وآنــــــگه هـــوش دار گوش را بربند وانگه گوش دار

    نه نگویم زانک خــــامـــی تــــو هنوز دربـــهاری تو ندیدستی تموز

    این جهان همچون درخت است ای کرام ما برو چون میــــوه هـــای نیم خام

    سخت گیرد خامــــها مــر شـــــاخ را زانکه در خامی نشــــایــد کاخرا

    چون بپخت و گشت شیرین لب گزان سست گــیرد شـاخ ها را بعد ازآن

    چون از آن اقبال شیـرین شد دهـــان سرد شد بر آدمی مــــلک جـــهان

    سخت گیری وتعـــصب خامی است تاجنین کار خـــــون آشـــامی است

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2043 روز

    چقدر تجربه‌های متنوع و متفاوتی داشت این قسمت خیلی جالب بود آدم باور میکنه که زندگی مثل یه بازیه که تو هر قدمش کلی لذت و عشق و حال و سوپرایز هست و اصلا نیازی نیست نگران و یا منتظر لحظه‌ی بعدی باشیم چون همین‌لحظه‌ای که توش هستیم برامون یه دنیا تجربه یه دنیا درس و یه دنیا زیبایی داره پس چرا باید عجله کنیم که به نقطه‌ی خاصی برسیم شاید بهتر باشه فقط باشیم همین الان همین‌جا با همین امکاناتی که فکر می‌کنیم به درد نخورن شاید این نگاه ماست که دمده شده و اینقدر زیبایی‌ها رو ندیده که عادت کرده شاید همین چیزهایی که الان ازشون شاکی هستیم یه روزی آرزومون بشن به قول معروف ” شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند”

    استاد راستش وقتی اینهمه زیبایی رو توی زندگی شما دیدم خیلی کیف کردم هم اون ماشینا ، که عاشق زیبایی و تمیزی حتی تمیزی موتوراشون شدم، هم اون رقص زیبایی که داشتید و چقدر هم اتفاقا لباستون زیبا بود هم مغازه‌ی ایرانی که چه حس نوستالژی خوبی براتون داشت و خانم شایسته‌ی زیبا و عزیز و …

    به خودم گفتم بیام اینجا درباره‌ی زیبایی‌های زندگی خودم بنویسم ، چون می‌دونم هدف شما اینه که ما زیبایی‌های اطرافمون رو ببینیم و نگاه زیبابین پیدا کنیم، پس من شروع میکنم:

    اتاق من دیوار‌های رنگی قشنگی داره که به انتخاب خودم بوده، بنفش و آبی که هروقت نگاشون می‌کنم دلم وامیشه، فرشی که روی سرامیکا انداختم شاید ده تا رنگ توشه و هارمونی و طرح بی‌نظیری داره اصلا راست قلب خودمه عاشقشم 3تا قفسه سفید بزرگ کتاب دارم که فقط دیدنشون حس خوبی در من ایجاد می‌کنه کنج اتاقم تو قسمت نورگیر زیر پنجره(من تو زیرزمین هستم) یه میز خوشکل دست ساز با یه پارچه ترمه سبز و یه صندلی شکلاتی گذاشتم و روی میز یه شمع هست همیشه ، که صبحا روشنه و حس‌و حال دیوانه‌واری به من میده و اونجا گوشه‌ی دنج منه، میشینم مینویسم گوش میدم کار میکنم لذت میبرم از زندگی و اوج لذت زندگیم رو اونجا و پشت میزم تجربه می‌کنم . تو آشپزخونه کنار گاز یه جعبه فلزی سبز و صورتی هست که توش پر از قهوست یه قهوه روشن خوشبو که صبحا درست میکنم و عاشق بوشم وقتی که صبح زود بیدار میشم و اولین بویی که حس میکنم بوی قهوه‌ی اول صبحمه که یکی از بینظیرترین قهوه‌های دنیاست (فک کنم به خاطر مدار خوبم پیداش کردم) و هر روز یه چیز تازه تو زندگیم کشف میکنم و تازه خانوادم بی‌نظیرترین خانواده‌ی دنیان پدرم واقعن منطقیه و اجازه تجربه زندگی رو به ما میده مادرم اصلا از این مادرا نیست که هی بیوفته دنبالم غذا بخور اینکارو بکن اونکارو نکن من عاشق این بیخیالیشم، برادرم واقعا حالیشه و تنها کسیه که تمام حرفای منو میفهمه ، خواهرم واقعا اعجوبست تا حالا ندیدم یه نفر تا این حد خودش باشه، و یه رابطه‌ی عاشقانه‌ی بینظیر دارم که شاید دو سه ماهی یه بحثی بینمون پیش بیاد ولی بقیه‌ی وقتا همه چیز واقعا رویاییه و درک بینظیری از هم داریم و در عین حال هر دومون عاشق زیبایی‌ها و قوانین جهان هستیم و….

    واقعا نعمتهای خداوند بی‌انتهاست و پایانی نداره

    خدایا شکرت

    استاد بینظیرم و خانم شایسته عزیز واقعا از اشتراک زیباییهای زندگیتون با ما سپاسگزارم

    امیدوارم هر لحظه و هر روز زیبایی‌های بیشتری جلوی دیدگان زیبای شما و بچه‌های سفر به دور آمریکا به نمایش دربیاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1306 روز

    سلام ️

    استاد خیلی تحسین میکنم اعتمادبنفس تون رو،واقعا سپاسگزارم اینکه می بینم چنین استادی دارم که حرف و عمل اش یکی عه، باعث میشه بیشتر و بیشتر تمرینات رو مخصوصا عزت نفس رو مستمر تو زندگیم ادامه بدم،و فکر نکنم با یک بار کار کردن رو عزت نفس ام،همیشه بالا میمونه نع ما باید هر روز ب فکر ارتقای خودمون باشیم و خودمون رو ب چالش بکشیم و بریم تو دل ترس هامون.

    واقعا این اتفاق الخیر فی ماوقع بود،ک همزمان خانم شایسته بتونن فیلم بگیرن،و اون خانم با وجود اینکه ببینه شاید شما زوج هستین نیاد سمت شما برای پیشنهاد،ولی اومد و پیشنهاد داد و ب نظرم باید این اتفاق می افتاد ک ما و هزاران نفر دیگه کلی ازش درس بگیریم

    تحسین میکنم رابطه تون رو،عشق بی قید و شرط تون رو،بدون وابستگی،رها و پر از اطمینان و اعتماد

    استاد اتفاقا بعد از دیدن این فایل،من درخواست همچین فضای شادی رو دادم ب خدا و امروز توی مترو با یک خواننده با صدای خیلی خوب مواجه شدم و تو دلم میگفتم خدایا بیاد نزدیک من بیاد اینجا و اومد و دقیقا بغل من نشست رو زمین و اجرا کرد،و موقع اجراش من زل بهش، با اعتمادبنفس و باحالی ک خود خودم بودم با اهنگهاش میخوندم و پا میکوبیدم و بهش پول هم دادم(ک اینم از تو فایل تون دیده بودم و یه حسی بهم گفت کمک اش کن و من با احترام پول رو گذاشتم براشون،و چقدر انسان های شریف دیگه ای بودن ک کمک اش کردن و باعث رزق و روزی براش شدن و من چقدر خوشحال شدم )

    چقدر تحسین کردم اعتمادبنفس اش رو ک اومده بود وسط خانم ها اجرا میکرد و اوج رو میخوند باصدای بلند،دمش گرم

    خیلی عشق کردم از این همزمانی و از این درخواستم و اون اعتمادبنفسم و در انتهای اجراش بلند گفتم مرسی آقا، ک به کارش حس ارزشمندی بدم

    بهترین استاد عملگرا عاشقتم من،مرسی از شما مریم جون عزیزم

    چقدر بیشتر مصمم شدم ک توی هرشرایطی هر لحظه خود خودم باشم و حرف و نظر دیگران ذره ای برام مهم نباشه(چه حس و حالم چه طرز لباس پوشیدنم) و اولویت اصلی خودم و شادی و لذت خودم باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    بهجت مشفق گفته:
    مدت عضویت: 1753 روز

    سلام و درود به استاد عزیزم، مریم بانو و همه همسفرای خوبم

    استاد چقدرررررررر لذت بردم وقتی دیدم با اینکه چقدر رقصیدن براتون سخت بود ولی به هر طریق ممکنه انجامش دادین و خیلی هم عالی انجامش دادین و اتفاقا خیلی هم زیبا رقصیدین.

    وقتی داشتم این قسمت فایل و میدیدم، ناخودآگاه یه دنیا تحسینتون کردم.

    اینجا دقیقا همون جایی بود که ایمان شما رو تو عمل نشون داد. غلبه بر ترس ها، عزت نفس واقعی این نیست که فقط شعار بدیم. باید تو زمان های حساس عملی ببینیم چند چندیم. میدونم انجام اینکار فوق العاده براتون سخت بود. ولی یه بار دیگه بازم نشون دادید ایمان شما ایمان واقعیست که همراه با عمل است.

    هر کسی یه چیزایی براش سخته که شاید واسه شخص دیگه انقد سخت نباشه. مهم اینه که اونچیزایی که واقعا تو دنیای خودمون ازش ترس و واهمه داریم بریم سراغشو بهونه الکی نیاریم.

    نمیدونین چقدر لذت بردم و فکرمو مشغول کرد که اگه بخوام عزت نفسم و ارتقاء بدم باید همینجوری باشم و تو شرایط یهویی که ازش واهمه دارم، خودمو بندازم تو دلش و بر ترس هایی که تو ذهنم ساختم غلبه کنم، فارغ از اینکه مردم نظرشون راجع به من چی باشه.

    من هر روز تلاشم بر اینه که تا اونجایی که میتونم خود واقعی خودم باشم و به حرف مردم اهمیت ندم و میدونم خیلی باید تو این زمینه تلاش کنم. وقتی اینجور فایلا رو میبینم ایمانم قوی تر و عزمم راسخ تر از همیشه میشه.

    استاد عزیزم خداروشکر میکنم که تو زندگیم دارم از آموزش‌های شما که یه عمر واسه رسیدن بهشون تلاش کردین، بهره مند میشم و خالصانه آگاهی هاتونو و با ما به اشتراک میزارین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    آرزو ملک فر گفته:
    مدت عضویت: 1433 روز

    سلام استاد عزیزم.

    همه نکات مثبت این فایل رو دوستان لطف کردن کامنت گذاشتن اما یه چیزی که شاید کمتر کسی بهش دقت کرد، آخر فیلم و جمله ی آقای مرتضی که گفتن به امید آزادی وطن… وچقد آزادی رو تواین صحنه وبااین جمله میشه بیشتر حسش کرد، خیلی برام جالب بود ومنو به فکر فرو برد…واسه اینکه از موقعی که این شرایط تو ایران پیش اومده 80، 90 درصد آدما حتی جرات اینکه یه استوری از شادی هاشون بذارن رو ندارن، واسه ترس از قضاوت مردم! اما جالبه که مردمی که تو فرکانس خوب باشن با باورهای درست، شادیشون رو دارن وخودشونو محدود نمیکنن و خواسته شون رو میگن و بعد رهامیکنن اما لذت بردن وشادی رو بخاطر این اوضاع کشور ازخودشون نگرفتن.

    اقای مرتضی خواسته ی آزادی وطن رو داره اما خودشو محدود نکرده که آقا بخاطر این شرایط کشورم پس منم بیام خوانندگی نکنم لذت نبرم…. نه، خواسته رو داره اما به شادی و لذتش هم خاتمه نداده. دمشون گرم، انشاالله همیشه سلامت باشن و همینطور دل مردم رو شاد کنن ️.

    ویه چیز دیگه راجع به اعتماد به نفس و به چالش کشیدن خودتون، تحسینتون میکنم ویاد یه خاطره ای ازخودم افتادم که پارسال همین موقع ها بود یه عروسی ای دعوت بودم که به جز خانواده ی عروس هیچکسو نمی‌شناختم، بااینکه دوره ی عزت نفستون رو ندارم اما تو اون مجلس خودمو به چالش کشیدم و رفتم وسط رقصیدم… اولش واسه تصمیم گیری خیلی دودل بودم اما گفتم باید انجامش بدم بخاطر تقویت اعتماد به نفسم وبعد که انجامش دادم اینققققد حس خوبی داشتم که خدا میدونه، چقددد انگار بزرگ تر شدم، رااحت تر شدم… اصلا یه حس عجیبی داشت…

    ودر آخر استاد، از شما وخانم شایسته خیلی ممنونم بخاطر اینکه این صحنه های زیبارو باما به اشتراک میذارید️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    فاطیما گفته:
    مدت عضویت: 1360 روز

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به مریم قشنگم که روز به روز زیباتر میشن

    یه اتفاق عجیبی که هربار میفته اینه که وقتی کامنت مینویسم تا میام بفرستم صفحه میره و من مجبورم از اول کامنتم رو بنویسم

    بماند که خیلی وقتا بیخیال میشدم و نمینوشتم

    انگار این یه امتحانه برای من

    الانم دوباره همین اتفاق افتاد

    ولی مهم نیست

    من

    اینجا

    به خودم تعهد میدم که هر فایلی که گذاشتین اگر صدبارم پاک شد من کامنتم رو بزارم

    چون وقتی فایل ها رو میبینم اتفاقات عالی تو زندگیم بیشتر میشه ولی وقتی کامنت میزارم دیگه دوبل میشه معجزات

    توی این فایل بیشترین چیزی که نظرم رو جلب کرد رقصیدنتون با اون خانوم بود

    کاملا حستون قابل لمس بود

    و چقدر برام شیرین بود که با وجود اینکه مقاومت درونتون بود برای فرار از اون موقعیت ولی موندین

    و تا جایی که توانش رو داشتین موقعیتتون رو تحت کنترل گرفتین

    چقدر نظم اونجا رو دوس دارم

    چقدر تمیزی اون کشور هربار و هربار و هرباااااااااااار به چشمم میاد

    خدای من

    من عاشق اون همه نظمم

    من عاشق اون همه تمیزی و مرتبی ام

    من عاشق این سایتم

    من عاشق خدای مهربونمم که این استاد پرقدرت رو به من داد و عاشق مریم زیبا که هربار به من درس اعتماد به نفس میده

    عاشقتونم

    خیلی دوستتون دارم

    آرامش به زندگی همتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    امیرحسین روشنگر گفته:
    مدت عضویت: 1768 روز

    ای جونننننننننننننننننننننننننننننننننننننم استاد کل فایل یک طرف رقص شما یک طرف خیلی حال داد من با اهنگای مرتضی رقصیدم مخصوصا اهنگ اذری چون من ترک هستم خیلی حال داد واقعا شادی رقص تو وجود ماست تو روح ماست چقدرم تو این چند روز به دوستم میگفتم هوس عروسی کردم چه فایل عالی به موقعی بود چقدر حال کردم دمت گرم بلند شدی رقصیدی با استایل دمپایهای قشنگت ایول فقط ایول دمت گرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    محمدرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1358 روز

    بنام خدای مهربون

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته و بچه های سفر به دور امریکا

    خدا رو شکر باز برای ی قسمت جدید و پر از زیبایی و قشنگی

    و زندگی به سبک هماهنگ با قوانین

    خدایا شکر استاد داشتم فکر میکردم این دوره قانون سلامتی مهمترین خوبیش از بین هزاران خوبی و فایده اش

    یکیش همین پیاده روی هستش که در مورد فواید پیاده روی هم مفصل توی دوره قانون سلامتی توضیح دادین که اصلا پیاده رفتن شده ی اصل هر روزه برام

    و این توی سفر شما چقدر خوبه هم هماهنگ با قانون سلامتی سفر میکنید و کلی پیاده روی میکنید و کلی موقعی که آدم پیاده میره زیبایی هایی رو میبینه که واقعا فقط با پیاده روی هستش که آدم بهتر میبینه زیبایی ها رو

    تحسینتون میکنم قانون سلامتی واقعا شده ی سبک زندگی برا شما دوتا عزیز

    و چقدر روز به روز خوشتیپ تر و جوان تر میشید خدایا شکرت

    این قسمتم پر از درس و پر از قشنگی بود

    چیزی که برام جالب بود فراوانی و ثروت بی نهایت

    چقدر برج بود توی ی قسمت از شهر

    چقدر مغازه های ایرانی با کلی جنس بود

    و چقدر ماشین دیدم کلی فراوانی بود و اون قسمت ماشین های بنز هم که دیونم کرد

    چیزی که خیلی خیلی درس داشت

    اون قسمت به چالش کشیدن اعتماد به نفستون

    با اینکه اهل رقص نیستید بلند شدید فارغ از نظر دیگران و بر این ترس تون غلبه کردید

    خدایا چقدر اون صحنه تحسینتون کردم

    استاد شما نمونه ای در نوع خودتون

    چقدر فکر کردم من برای دیگران زندگی کردم

    چقدر نظر دیگران توی زندگی من زیاد بود قبل آشنایی با این سایت و کار کردن دوره عزت نفس

    چقدر چقدر استاد عالی دارید به سبک خودتون فارغ از نظر دیگران اون طور که راحت هستید زندگی میکنید

    چیزی که از شما درک کردم

    کار هایی که توی زندگی تون انجام میدید کمتر کسی حتی حاضر به امتحانش میکنه و این باعث شده انقد عالی و عالی زندگی کنید

    بار ها شده ی کاری دوست داشتم بکنم ولی به خاطر ترس از حرف مردم و کمبود اعتماد انجام ندادم و بعدش چقدر حالم بد شده

    ولی شما دارید به من یاد میدید از هر لحظه به لحظه زندگی لذت 100درصد رو ببرم که دیگه حسرتی توی زندگی برام نمونه و موقعی که از این دنیا بخوام برم نگم اقا یکم دیگه وایستم لذت ببرم و تجربه کنم چیز هایی که میتونستم انجام بدم ولی ندادم به خاطر ترس از حرف مردم و هزار تا چیز دیگه

    خیلی خیلی از خدا برای وجود شما سپاس گذارم

    که داره مسیر زندگیم عوض میشه

    دارم آروم میشم آرامش اومده تو زندگی و وقتی آرامش بیاد استرس و ترس و نگرانی میره

    استاد عاشقانه دوستت دارم

    ی مرد بزرگ‌ و بخشنده

    ممنون از همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    شیدا نوری گفته:
    مدت عضویت: 1176 روز

    به نام جان جانان

    سلام به عزیزای دلم

    چه فایل عالی و خوبی بود واقعا روزم رو ساختید و کلی شاد شدم و انرژی گرفتم.

    عاشقتونم و بی نهایت سپاسگزارم

    چه نکته های قشنگ و مثبتی داشت این فایل جذاب

    عاشق تمام لحظه هاش شدم انگار با شما همسفر بودم و داشتم اون لحظه ها رو تجربه میکردم.

    واسم خیلی جالب بود که به تمام سلیقه ها احترام میذارید و با وجود اینکه خودتون دوستدار ماشین های آخرین مدل هستید (مثل من) وارد اون شو ماشین های قدیمی شدید و فیلم گذاشتید و اطلاعات جالبی دادید از مردم امریکا که همیشه از این شوهای دارندگان وسایل یک برند و یک مدل خاص دارن.

    وای من عاشق اون سبزی مارکت شدم و لذت بردم از اون همه تنوع و فراوانی و جذابیت و خلاقیت . خیلی دید مثبت پیدا کردم که میشه به امریکا صادرات داشت و برندهای باکیفیت ایرانی توی امریکا طرفدار دارن . همه چیز خیلی دوست داشتنی و جذاب و تمیز و عالی بود . خیییلی لذت بردم .

    اون کاباره تهران و رقص استاد هم که دیگه عااالی بود و خیلی از اون اعتماد به نفس شما درس گرفتم . شمایی که نه رقص آنچنانی بلد بودید و نه لباس مناسب اون فضا رو پوشیده بودید خیلی راحت و در کمال آرامش رفتید و رقصیدید و انرژی گرفتید و حتی تو همون چند لحظه ی کوتاه رقص هم یاد گرفتید .

    منی که خانومم و اگه توی مراسمی به خواست خودم پاشم برقصم ( با اینکه رقصمم خوبه ) ولی چند لحظه ی اول جو فضا اجازه نمیده که رقص دلخواهم رو انجام بدم و به اصطلاح کم کم گرم میشم ولی شما معرکه اید.

    با اون آهنگها هم که رفتم به کودکیم و باهاشون رقصیدم و کلی حالم عااالی شد.

    خداجونم صدهزار مرتبه شکرت به خاطر زیبایی های خلقتت و این احساس های عالیمون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    هانیه حساس گفته:
    مدت عضویت: 1787 روز

    بسم الله النور

    به نام خدایی که عاشقانه هدایت و حمایتم می کنه

    سلام به استاد عزیزدلم، مریم جانم و همه دوست های عزیز سایت

    میریم که یه قسمت هیجان انگیز دیگه از سفر به آمریکا رو ببینیم. با خیابون وست وود لس آنجلس شروع میشه این قسمت که عجیب ایرانه :)) چقدر لذت می برم از این مردم و از این دولت و این آزادی که ایرانی ها می تونن تابلوهای فارسی برای فروشگاه و مغازه ها انتخاب کنن و کسی مشکلی نداشته باشه و حتی اسم یه میدون پرشین باشه..واقعا این حد از آزادی و احترام به همه قومیت ها تحسین برانگیزه و چقدر حس ارزشمندی میده به آدم

    رفتین کاستکو که بعد از خرید از اینترنتش استفاده کنین و فایلها رو آپلود کنین توی سایت..تحسین می کنم اونجا و اون فروشگاه رو که این امکان و آزادی رو فراهم می کنه و کسی بهتون کار نداره که چرا انجا واستادین و اینجا محل خریده و …تحسین می کنم شما رو که در نهایت آزادی زمانی و مکانی سفر می کنین، پول خلق می کنین و اهدافتون رو دنبال می کنین و روتین های زندگی تون رو ادامه می دین و در نهایت آسانی کارهاتون رو انجام میدین

    چقدر سوییشرتتون خوشگل و شاده استاد. تحسینتون می کنم که همیشه هرچیزی حال و حس خوبی بهتون میده می پوشین و درگیر چهارچوب های بیرونی نیستین…تحسینتون می کنم که با اندام زیبایی که برای خودتون ساختین، هرچیزی توی تنتون زیباتر دیده میشه و بهتون بیشتر میاد

    چه مسیری رو پیاده روی کردین..واقعا هردوتون رو تحسین می کنم..چقدر تو این سفر پیاده روی کردین، چقدر خوبه که اینقدر پیاده روی رو برای خودتون لذت بخش کردین و شده سبک زندگی و گردشتون

    بام لس آنجلس هم دیدیم…چه خوبه … اونجا واستی و کل لس آنجلس زیر پات باشه

    عاااااااااشقتونم که اونقدر عاشقانه زوم کردین روی مریم جون و از شیشه عینکش منظره شهر رو نشون دادین…همیشه کیف می کنم وقتی بی خبر روی مریم جون زوم می کنین بدون اینکه خودش خبر داشته باشه … عاشق رابطه تونم

    چقدر جذابه که تو این فصل اونقدر هوا خوبه که اون خانم با شلوارک بیرونه…خدایا می دونم منم تجربه ش می کنم…این آزادی پوشش و این اندام زیبا و متناسب رو..

    چقدر فضای داخل رصد خونه قشنگ بود…چه نقاشی های جالب و خوشگلی داشت…اون هیولا ساعت بود؟ چه مکانیسم عجیب و جالبی داشت…خیلی متوجهش نشدم البته

    بازم از اون رستوران ها که تا وقتی خودت مشخص می کنی ، هرچی بخوای می تونی سفارش بدی…خیلی هیجان انگیزه..خیلییی…قراره منم تجربه ش کنم با حس ارزشمندی زیاد

    عاشقتونم من…با دیدن اون بخش که درخواست گوشت بیشتر کردین یاد دوره عزت نفس و تمرین بی نظیرش افتادم توی هواپیما که خودم هم دو بار با حس عالی انجامش دادم و نگم که چقدر بی نظیره این تمرین و چقدر حس بعدش محشره

    چه جالب اینکه میگین توی آمریکا افرادی که ماشین و موتور و … مشترکی دارن هرچند وقت یه بار جمع میشن و بهم نشون میدن و با هم تبادل نظر می کنن.

    استاد منم مثل شما ماشین های قدیمی رو دوست ندارم و عاشق ماشین های جدیدم. اصالت دارنا اما خب من طرفدار تکنولوژی و زیبایی های نوینم :))

    واقعا این فروشگاه چقدر ایرانیه…تو دل لس آنجلس حنا و سنگ پا آخه؟ :)) چقدر تمیز و زیبا و منظم و پر از تنوع و فراوانیه همه چیز..آفرین به ایرانی های موفق که اینجور با عشق کار کردن…شیرینی های ایرانی و زولبیا بامیه حتی … استاد واقعا هیچکدومشون رو دلتون نخواست؟ چقدر تحسینتون می کنم

    وااااااااااای استاااااد

    من عاشقتونم، تو کاباره تهران چقققققققدر تو شما بی نظیر عمل کردین…بخدا که بی نظیرین. تمرین عزت نفس رو عملی و واضح و پر قدرت انجام دادین و بازم پیش خودتون سربلند شدین. عاشقتونم که برای محک زدن خودتون با لباسی که به قول خودتون مناسب اون فضا نبود، رفتین و رقصیدین…اونم شما که همیشه میگین توی رقص خوب نیستین.

    واقعا عالی بودین و عالی رفتار کردین..خدایا چقدر یاد می گیرم ازتون… واقعا این نکته بیشتر بهم یادآور شد که کار روی عزت نفس، یه فرایند مادام العمر و همیشگیه و هیچ نقطه پایانی نداره…

    اونم تازه شما که اینهمه رو خودتون کار کردین و الگوی هزاران نفرین، بازم توی همچین موقعیت هایی می خوایین بهتر و بهتر عمل کنین و خودتون رو توی عزت نفس و ترس از قضاوت مردم محک بزنین و بازم یه لول بهتر و بالاتر بشین

    واقعا کارکردن روی خودمون هیچ انتهایی نداره و یاد گرفتن از شما هم هیچ پایانی نداره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: