https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-01-02 04:17:182023-03-18 23:00:43سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 183
330نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد عزیزم سلام بروی ماهت وسلام بروی شایسته ترین مریم دنیا و همه ی دوستان عزیزم
الان که دارم براتون مینویسم ،بعد از شیفت شبمه و نمیدونم بار چندم هست که من این تیکه ی رقص شما رو نگاه کردم
با اینکه برای کامنت گذاشتن خیلی دست به عصام،ولی حتی تو این حالت که از بی خوابی های دیشب گیجم ،نتونستم جلوی این انرژی درونم رو بگیرم و براتون ننویسم ..
به قول استاد عرشیانفر همین کارا رو میکنی که عااااششششششقتم
یعنی هرچقدر از زیبایی های فایل هاتون بگم کم گفتم امااااا این دقیقه ٢٠به بعد
خیلی باحال بود همه چی ،ترکیب رقص شما با اون رقصنده هیچ کم و کسری نداشت…
مرسی که انقدر خوبی استاد ،مرسی از عزت نفست
چقدر یاد جمله شما تو جلسه ١عزت نفس میفتم که گفتید اگر من توی یک حوزه ای قوی ام باید همون رو بهتر کنم اینجوری اون حوزه های که توش ضعیفم اصلا به چشم نمیاد
ولی شما اصلا تو رقص ضعیف نبودید استاد خیلیم قشنگ بود …
اینکه ما انقدر از همین ٢دقیقه رقصتون کیف کردیم نشون دهنده ی اون عزت نفس و عشق درونتون که مارو ناخودآگاه عاشق شما میکنه …
خلاصه دمتون گرم،عاشقتونم ،دیروز همزمان با دیدن این فایل من رسیدم به خواندن ترجمه سوره فرقان و این آیات که به شدت برام آگاهی دهنده بود براتون مینویسم
گفتند : این چه پیامبرى است که غذا مىخورد و در بازارها راه مىرود؟ چرا فرشته اى به سوى او نازل نشده است تا همراه او بیم دهنده باشد (و ادّعاى او را تأیید کند)؟
و ما پیش از تو هیچ پیامبرى نفرستادیم مگر آن که آنان (نیز) غذا مىخوردند و در بازارها راه مى رفتند، و ما بعضى از شما را وسیلهى آزمایش بعضى دیگر قرار دادیم. آیا صبر و تحمّل از خود نشان مى دهید؟ و پروردگار تو همواره بیناست.
استاد میدونی که این آیات من رو یاد چه کسی انداخت نه ؟عاشقتم :)
قلب های فراااوان رنگی از شمال ایران به شمال فلوریدا
به امید سعادت دیدارتون در بهترین زمان و بهترین مکان
واقعا جذاب بود ،بستنی ،نون بربری ، فرش ایرونی ،خیلی عجیب بود ،ازون چیزی که تصور میکردم هم ایرونیزه تره :))
واای استاد من عاااشق لباستون شدم ،چقد ناازه :*
خداای من بام ال ای چقد زیبا بود ،
با وجود شلوغی ، چه آسمون آبی ای ،چقدم شهر از نمای بالا منظم ،تو یک خطوط مشخص بود.
نمای بال فرشته ، توی شهر فرشته ها ،چقد زیبا بود.
چه رستوران برزیلی جذابی ،به یاد سفر به دور امریکا قبلی افتادم ، تا زمانی که علامت سبز کنار میز بالا بود ،ان لیمیتد گوشت سرو میشد ،انگار این هم همون فرمته :))
خدای من چه فروشگاه ایرونی ای،عزززیزمم
واقعا دلبراست
خدا رو شکر ،چقد خوشحال شدم ازین جنس فروشگاه ها هم تو امریکا هست^^
از بین همه شون ،دیدن جارو ،سنگ پا ،زولبیا ،بامیه،حنا ، خیلی برام جذاب بوود :))
ای جوونم این آکاردئون ها همیشه یادآور رامسر هستن برام ،شنیدنش تو ال ای چقد شیرین بود .
خدااای من استاااد،عاااشقتونم ،عزیزممم ،چقد ناااز همراهی کردین اون خانوم رو توی رقص .
عاالی بودین :
دوستون داارم
عزیزم ،مرتضی
چه سورپرایزی شدیم آخر فایلی .
واای مریم جون مرسی برای فیلم برداری ،چقد زیاااد دلم مهمونی و رقصیدن میخواست این روزها .
من واقعا عاشق این سریالمم در کنار اینکه آگاهی دهنده هست خیلی خیلی هم سرگرم کنندس وای استاد بام لس آنجلس خیلی زیباست فقط اون تیکه که دوربین رفت و اونجا نوشته شده بود Hollywood خیلی ذوق کردم چون من عاشقشم واقعا حس میکنم که بزودی خودم از نزدیک میبینمش کل اون زیبایی ها و مغازه های ایرانی در دل LAیه طرف که واقعا حس خود تهرانو به آدم میده بیشتر از دنس تون ذوق کردم و واقعا تحسینتون کردم که انقدر زیبا اعتماد به نفستون رو به چالش میکشید چون واقعا اینکه آدم بدون برنامه قبلی و یدفه ای بخاد با اون استایل کیوت بسیار زیبا تو یه مجلس رسمی برقصه و درحالی که رقص هم به خوبی بلد نباشه ولی با ذوق این کارو انجام بده و خودشو به چالش بکشه ،استاد احسند بهتون واقعا بهتون تبریک میگم و واقعا فوق العاده بودید و واقعا لذت بردیم و یه جای دیگم که لذت بردم صدای خواننده و اینکه چقدر زیبا لایو میخوندن
استاد اون بستنی اکبرمشتی که دیدین اونجا، شعبه اصلی و واقعیش در طهران، سر خیابون ما بود در بچگی، (آبمنگل) و البته الان هم هست،
استاد یه چیزی بگم که شاید فقط شما باور کنید،
والله قسم عین حقیقت رو میگم
استاد، پریروز صبح همین موقع که کامنت برای قسمت قبلی مینوشتم و اشاره کردم به اون پل زیبا که مثل پل ورسک بود، باورم نمیشد که فرداش خودم از زیر پل ورسک رد بشم و الان شمال و در روستای جوارم، در حال نگاه کردن به کوههای جنگلی روبروم هستم، آفتاب هم داره طلوع میکنه
استاد عزیزم
من این دو روزه واقعاً درک کردم از ته قلبم، که توجه به زیبایی ها و تحسین نکات مثبت، دقیقاً از همون جنس زیبایی رو وارد زندگی آدم میکنه
واقعاً الان هنگم و فقط خدارو شاکرم
استاد،شاید بازم باورتون نشه،اتفاقات عجیبی افتاد برامون بعد از توجه به زیبایی ها ، یعنی دارم نتایجشو میبینم با چشمام،
اول مدارس تعطیل شد که بچه های من بتونن بیان مسافرت
دوم تصمیم به شمال رفتن گرفتیم یه دفعه
سوم از جاده ی هراز رفتیم و خوردیم به ترافیک و دور زدیم اومدیم از جاده ی فیروزکوه بریم
و……….
و یکدفعه من به خودم اومدم و دیدم داریم از زیر پل ورسک رد میشیم
یهو یاد کامنت دیروزم افتادم که برای شما نوشته بودم چقدر این پل زیباس و شبیح پل ورسکه
الله اکبر
بغض کردم و به خانومم گفتم ببین قانون داره جواب میده، بخدا جواب میده، ما کجا، اینجا کجا
الله اکبر
اما،الان با پسرم نشستیم و داریم طلوع خورشید رو میبینیم
خدارا شکر که به سفر دعوت شدی از طرف خدای مهربان واقعا منم خودم این تجربه را داشتم.والان با دیدن این فایلهای ارزشمند به سفر شمال رفتم و جالبه جایی که رفته بودیم از 30تا ویلا بود و همه خالی بود و من و همسرم و دردونه هام بودیم و جالب این بود که تارسیدیم صاحب ویلا گفت تلویزیون را برداشتیم اگه اجازه بدید یه ساعت دیگه میارم براتون و من گفتم ما اصلا احل تلویزیون نگاه کردن نیستیم .
الان هم به سفر شیراز دعوت شدیم .ایشالله همیشه در سفر باشی و تجربه های خوبی را بدست بیاری .
2روز شمال بودیم، حتی تلویزیون رو به برق هم نزدیم،،
الهی شکر بابت این همه نعمت های گوناگون
آقا رسول، والله قسم عین حقیقت رو میگم
ما دیروز در استان مازندران و روستای جوارم ویلا اجاره کرده بودیم و داشتیم سپاسگزاری میکردیم و لذت میبردیم که یکدفعه یکی از دوستان قدیمیم زنگ زد و گفت: من و همسرم و دخترم داریم میریم ویلای خودمون در صومعه سرا(گیلان)
و مارو دعوت کرد که ادامه ی این سفر، بریم ویلای اونا و 3،4روز اونجا باشیم
الله اکبر
حالا در فایل بعدی سفر به دور آمریکا ، توضیحات کامل میدم که چجوری داریم هدایت میشیم به سمت نعمت های بیشتر
الله اکبر ️
این چند خط رو هم نوشتم برای آقا رسول عزیز که دقیقاً متوجه میشه من چی میگم و با هم ، هم مدار هستیم️
خیلی خوشحالم بابت تجربه زیبایی که داشتید،چه جای رویایی ،من که تصور کردم کلی کیف کردم ،حسابی لذت ببرید
مشخصه که هم خیلی پیگیری دیدن این سریال فوق العاده هستید و هم تمرکز و تجسم تون فوق العاده است ،که به این زودی شما هم تجربه مشابه همون طبیعت رو داشتید
همون پل ،همون طبیعت ،و مه
و چقدر رسیدن به همین خاسته های مشابه صحنه های که استاد میزاره ،هر بار برامون مسلم میکنه که راه ما درسته و قانونی جز فرکانس و توجه نیست به شرط کنترل ذهن و توجه به خاسته ها
به شرط اینکه تو دل تضاد هامون هم حالمون خوب باشه و بلافاصله از خودمون بپرسیم این تضاد اومده چی رو بهم بگه ،اینطوری کنترل ذهنمون هم راحت تره، (برای من که اینطور بوده و مدت زمان موندن تو حال بد خیلی خیلی کمتر شده)
و این که تکامل برای رسیدن به خواسته هامون صرفا تکامل از نظر فرکانسیه نه زمان
آرزو میکنم لحظه لحظه زندگی تون با لذت تو ثبت بشه و برسید به تمام خاسته های زیبا تون
سلام و درود به استاد عباس منش و خانم شایسته و همینطور دوستان نازنینم در این سرزمین توحیدی. خدایا همواره هدایتگر و حمایتگر ما باش که جز تو هدایتگری نداریم.
استاد عباس منش و خانم شایسته ممنونم ازتون بخاطر نشون دادن لس آنجلس زیبا و چشم نواز ولی خداییش فلوریدای خودمون یه چیز دیگه است.
My Home Sweet Home
عجب فروشگاه جالبی ، قرمه سبزی و سنگ پا داره. همش داشتم دنبال چی توز موتوری و ساقه طلایی میگشتم تو قفسه ها. استاد خداییش عجب اراده ای داری که با قرمه سبزی وسوسه نشدی. چند روز پیش یکی از دوستان شیرینی خامه ای آورده بود. و من با توجه به آگاهی های قانون سلامتی و سبک تغذیه ای که دارم توی فایلها میبینم میدونستم که اگه شیرینی بخورم بلافاصله حالم بد میشه. شاید بگید خب یه دونه شیرینی که ایرادی نداره . ولی من میدونستم حتی یه دونه اش هم ضرر داره. و اگه فکر کردین من حتی یه دونه شیرینی خورده باشم سععععععخخت در اشتباهید. چون من پنج شیش تا خوردم و گفتم زندگی کوتاه تر از اونیه که بخاطر یه سیکس پک به شیرینی خامه ای نه بگم. (و البته بعدش هم عواقبش رو دیدم ،دوستان شما تکرار نکنید لطفاً)
یه وقتایی آدم باید به راهی که داره میره یه نگاهی کنه، یه بازبینی کنه، ببینه چقدر درسته. وقتی خواستم کامنت بنویسم اولش رفتم سراغ قرآن و از خداوند درخواست هدایت کردم.و آیات 21 تا 23 سوره احقاف اومد. ماجرای قوم عاد و لجبازی با پیامبرشون و مقاومت بر سر تفکرات غلط گذشتگان و عدم پذیرش توحید .وقتی پیامبر میگه خدای واحد رو بپرستید و دست از کفر بردارید من نگرانم عذاب بر شما نازل بشه. (بقول آقایون تو باشگاه بدنسازی: داداش داری اشتباه میزنی) در پاسخ میگن از ما میخوای دست از خدایانمون برداریم؟! (یا بعبارتی دست از تفکرات گذشته) ، اگه راست میگی عذاب رو بفرست. و پیامبرشون میگه من فقط وظیفه داشتم رسالتم رو ابلاغ کنم. علم نزد خداست. ولی خداییش شما هم خیلی جاهلید، نوش جونتون هر بلایی سرتون بیاد. (البته پیامبر اونها به این بی اعصابی من نبود).
تو تجربیات روزمره مخصوصاً توی محل کار دارم میبینم یه عده اکثریت دارن تمام تلاششون رو میکنن یه وضعیت غلط رو حفظ کنن، و تغییرش ندن. با این تفکر که چون ما هم همین روش غلط رو انجامش دادیم شما هم باید انجامش بدین، کی گفته شما برید سراغ یه روش ساده تر. نه نه نه به هیچ وجه. همون روش غلط گذشتگان. خب اگه قرار بود به روش گذشتگان زندگی کنیم انسان هنوز غار نشین بود و با نیزه باید میرفت شکار. این چالش همیشگی وجود داره یه عده زیادی مقاومت میکنن،یه عده کمی هم تلاش میکنن با خلاقیتشون یه تغییر ایجاد کنن. و تمام اختراعات و اکتشافات بشر همینجوری شکل گرفت. توسط اون عده اقلیت.
یه مثال بزنم ؟؟ توی دقیقه 1:58 همین فایل یه هواپیمای عجیبی بالای سر لس آنجلس داره پرواز میکنه ، اسمش V22 Osprey هست. یه پرنده 72 میلیون دلاری محصول مشترک کمپانی بل و بوئینگ. آسپری به معنای عقاب ماهیگیره. ماجرای تولد آسپری برمیگرده به یک چالش. یه حادثه. سقوط هلیکوپترهای CH53 توی طوفان طبس. وقتی ضعف طراحی موتور و ملخ CH53 در برابر طوفان مشخص میشه نه فقط اون رو اصلاح میکنن، بلکه میگن ما به یه پرنده خیلی پایدار تر برای عملیات نیاز داریم . آسپری طراحی و متولد شد، به این مدل هواپیما میگن تیلت روتور. هم هلیکوپتر و هم هواپیما. «این نوع تفکر معتقده هر جا چالشی باشه، یعنی زمینه رشد و پیشرفت من فراهمه، از حوادث درس بگیرم و مسئولیت حادثه رو بپذیرم و ساختار رو اصلاح کنم. منتظر نیست یکی از برون بیاد نجاتش بده». ولی تفکر دومی هم وجود داره که میگه «من کنترلی رو اوضاع ندارم ، اون بیرون باید یه چیزی تغییر کنه،یه نفر بیاد منو نجات بده. یه نفر بیاد یه چیزی بده تا من تغییر کنم». بزرگوار، چه تضمینی هست اگه یه نفر بیاد یه چیزی رو تغییر بده مقاومت نکنی؟؟
ته ته این تفکر به ایمان و شرک میرسه. یکی باور داره که خودش باید قدم برداره، یکی دیگه چون باور داره یکی بهتر و قدرتمندتر از خودش وجود داره اون باید براش کاری بکنه. به زبون میگه خدا ولی چشم امیدش به بنده خداست.
ماجرای آسپری رو شنیدین، حالا ماجرای تامکت رو بشنوید (یا بخونید) جنگنده اف چهارده تامکت ، 47 ساله توی ایران فعاله. یه ضعف بزرگ طراحی توی موتورش داره که باعث میشه تحت یه شرایطی موتورهاش به کلی از کار بیافته. ولی همون تفکر دومی حاضر نیست چیزی رو تغییر بده هر بار به بهانه های مختلف در برابر تغییر مقاومت کرده. (تحریمم کسی بهم هیچی نمیده)
تفکر اول تغییر رو ایجاد میکنه ، «چون باور داره میتونه تغییر ایجاد کنه». تفکر دوم بهانه میاره با اینکه نیروی متخصص ، دانش مهندسی ، مواد اولیه، امکانات و منابع مالی و انرژی رو به اندازه کافی و حتی بیشتر از سازنده در اختیار داره ولی این کار رو نمیکنه. «چون باور نداره که میتونه». ما موتور توربین برای نیروگاه های برق خودمون رو میتونیم بسازیم ،ولی برای هواپیما نمیتونیم بسازیم.
(راستی تا یادم نرفته ، آمریکایی ها هر هواپیمایی میسازن علاوه بر اسم اصلی یه صفت هم بهش میدن، که با اون صفت شناخته میشه، مثل آسپری، تامکت، فانتوم، رپتور ، ایگل ،سوپرهورنت… چون گفتن یه کلمه راحت تر از گفتن تعدادی عدد و حرفه، بجای V- Twenty two فقط میگن Osprey)
فرقی نمیکنه توی کدوم مقطع حساس کنونی باشیم. مقطع حساس کنونی قوم عاد، یا مقطع حساس کنونی سال 2023 همیشه یه عده ای خواهان تغییر هستن و عده ای مخالف تغییر .و نکته همه پیامبران الهی اینه که همشون مردم رو دعوت به توحید میکنن، دعوت به تغییر خود شخص. کسی نیومده با جامعه بجنگه. همه میگن از درون تغییر کنید.
سعدی شیرازی با مفهوم تلاش برای تغییر میگه: «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل ؛ که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم» منظورش اینه که متوقف نشو ، تحت هر شرایطی حرکت کن و ادامه بده، حتی اگه بخوای قدم در راه بیابان بذاری.
(خداییش شیرازی ها همه شون همینجوری عالی و ارزشمند هستن ، سعدی ، حافظ ، لطفعلی خان زند، پروفسور خدادوست و …)
تعجب میکنم چرا یه رصدخانه رو بیخ گوش لس آنجلس ساختن،چون شهرها آلودگی نوری دارن، مخصوصاً یه کلانشهری مثل LA. بهترین موقعیت برای رصد آسمان جاییه که تا 40-50 کیلومتری اطرافش هیچ منبع نوری وجود نداشته باشه.
(6:58 سقف رصدخانه، الهه داداش داری اشتباه میزنی در روم باستان، جهت خنده)
اون رستوران برزیلی چقدر خواستنیه. و چه ایده جالبی داره. با چراغ میگی میخوای ادامه بدی یا نه. سری قبل اون شاخص چوبی سبز و قرمز بود. در کل ایده جالبیه. و یه فیستوال ماشین های BMW قدیمی … خداییش درسته صنعت خودرو آلمان کارش خوبه. ولی نه دیگه به خوبی آمریکا. BMW کلاسیک آخه! اونم تو خاک آمریکا؟ من کاملا با صحبتهای استاد عباس منش موافقم همه چیز نو و به روزش خوبه. تنها ماشین کلاسیکی که دوست دارم فورد ماستنگ کانورتبل (همونی که همه بهش میگن موستانگ ، تلفظش ماستنگ ه ، یعنی اسب وحشی) ماجرای علاقه من به فورد ماستنگ کانورتبل از اونجا شروع شد که زمانی که 14-15 سالم بود با یه کتاب آموزش زبان انگلیسی آشنا شدم ، سه تا سطح داشت. اسمش New American Streamline بود. توی زمانی که نه اینترنت بود و نه شبکه اجتماعی. دروازه آشنایی من با آمریکا مطالب و تصاویر همون کتاب استریم لاین بود. و یه فورد ماستنگ کانورتبل زیبا که روی جلدش بود. کتاب اولش مبدأ بود، دومی توی مسیر و سومی رسیده بود به مقصد. من اگه فستیوال ماستنگ کلاسیک بود حتماً شرکت میکنم.
«مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش ؛ کو به تأیید نظر حل معما میکرد» «دیدمش خرم و خندان قدحِ باده به دست ؛ و اندر آن آینه صد گونه تماشا میکرد» «گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم؟ ؛ گفت آنروز که این گنبد مینا میکرد»
حافظ شیرازی توی اشعارش دست به خلق یه شخصیت زده که اسمش رو گذاشته پیر مغان ، مغ یعنی روحانی زرتشتی، پیر مغان، بزرگ روحانیون زرتشتیه. نماد انسان کامل و آگاه یا استاد و مربی و شاید قدرت شهود قلبی وقتی به خدا وصل میشی . که همیشه ظاهراً حافظ ازش کمک میگرفته. قدح باده ، من فکر میکنم نماد ارتباط با خداست. که وقتی با خدا در ارتباطی میدونی عقل هیچ کاره است، ذهن حرفی برای گفتن نداره. حافظ این ناتوانی ذهن در برابر قدرت شهود الهی رو تشبیه میکنه به مستی و قدح باده. یعنی همون طور که شراب، هوشیاری انسان رو میگیره، ارتباط با خدا هم ذهن نجواگر رو ساکت میکنه. حافظ از پیرمغان میپرسه این ارتباط قلبی با خدا رو کی تونستی بدست بیاری ؟ میگه همیشه بوده،از همون سر آغاز خلقت، خداوند این قدرت ارتباط با خالق رو به همه انسانها داده.
در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید.
ینی من کامنتهای شما رو میخونم از جهان بریده میشم گوش و چشم و حس میشم موقع خواندن واقعا ترکیب قرآن و شعرهای ناب و لفظ و کلامتون همراه شوخ طبعی ترکیبی جادویی درست میشه و شما رو خیلیخیلی تحسین میکنم و سپاسگزارم برای کامنت زیبا و تاثیر گذار و پر از آگاهی…به دستان بی نظیر خداوند میسپارمتون شاد و پاینده باشید
از دیروز دارم دنبال کامنتت میگردم،و برام سوال چی شد حمید جزو اولین نفرها نبود ؟
نگو این یک تکنیک عقب نشینی جهت حمله ی گاز انبری بوده
بابا پسر چه جوری انقدر خوب مینویسی ؟انقدر خوب مثال میزنی ؟انقدر اطلاعاتت کامله ؟هر اصطلاحی که بکار بردی رو ی بار خوندم ،دوبار تلاش کردم درست تلفظش کنم،چهاربار تکرار کردم تا فهمیدم ،مرررررسی به این سلول های خاکستری مغزت با این همه علم و دانش (سوووووت بلبلی بلنددد و کشیده ،همراه با چرخاندن دود اسپند:))))) )
حواست هست چه جوری مدار به مدار داری بالا میری ؟و حواست هست همون طوری که خودت داری میری بالا ،به ماهم کمک میکنی از کجا این قله ی عشق و نور رو فتح کنیم ؟
برادر فرکانسی دورازمن ولی نزدیکتر از کسایی که با چشم میتونم ببینمشون
باید بدونی خط به خط نوشته هات به جانم میشینه و کیف میکنم با خوندنش ….
ممنونم ازت دست قدرتمند خدا،شاگرد زرنگ استادعباسمنش
بزووودی زودددد در زمان و مکان مناسب در اوج موفقیت میبینمت رفیق
سلام و درود فراوان به خواهر مهربون و گرانقدرم سعیده عزیز.
خیلی خیلی قدردان محبتت هستم. سپاسگزارم که ازم تعریف میکنی.
بابت این صفت ابراهیم نشان هم که بهم دادی ازت ممنونم، امیدوارم لایق دریافتش باشم و بتونم مثل ابراهیم (ع) توحیدی باشم و مشرک نباشم. به لطف الهی هدایت شدم به فایل توحید عملی 7 و تصمیم گرفتم یکبار دیگه بحث توحید عملی رو از قسمت اول تا قسمت 7 رو ببینم. اصلاً استاد یه چیزایی میگه انگار اولین باره دارم میشنوم. جنس آگاهی ها شبیه محصولاته. مخصوصاً قسمت 7.
آهان راستی بابت سوت بلبلی و اسپند هم خیلی ممنونم. سپاسگزارم.
ماجرای کامنتم، از این قرار بود که صبح حدود ساعت پنج فایل رو دیدم، ولی یه کمی کسالت داشتم، چند بار کامنت نوشتم و دیدم حالم اصلا مثبت نیست ، ارسال نمیکردم ،گفتم این احساسم رو با کلمات انتقال میدم. خلاصه اش اینکه بعد از کلی کلنجار رفتن گفتم آقا بنویس ، کلا اگه قرار باشه خونده بشه خونده میشه، تو که بخاطر بچه ها کامنت نمینویسی، نگران نباش، جان جانان خودش حواسش به همه چیز هست.
و اینو نوشتم.
از تغییر مدار من گفتی ، حقیقتش من خودم خیلی واضح متوجهش نمیشم. ولی میدونم تو کارت بیسته، خیلی بهتر از من داری عمل میکنی، و به نظرت اعتماد دارم. کامنتت رو هم خوندم خیلی بینظیر نوشتی ، خیلی خیلی ، چقدر عالی به قرآن مسلط هستی. یه به مخیله ام هم خطور نمیکرد بابت رقص استاد اون مصداق قرآنی رو پیدا کنی. خوندمش تعجب کردم. گفتم سعیده چطوری تونست این موضوع و اون آیات رو بهم ربط بده. واقعاً بی نظیری. از طرفی هم اینقدر محصولات رو مسلطی. اینقدر عالی همه محصولات رو تهیه کردی. بهت تبریک میگم نجاتگر بینظیر. یه جایی از کامنتت یه جمله نوشته بودی
(استاد میدونی که این آیات من رو یاد چه کسی انداخت نه ؟عاشقتم)
یاد جلسات درس آقای قرائتی افتادم ، یه چندتا جمله میگفت، یهو میگفت: یه صلوات بفرستین جا داشت آخر اون جمله ات بنویسی یه صلوات بفرستین.
خیلی خیلی متشکر و سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمندت و همینطور پاسخی که سخاوتمندانه بهم هدیه دادی. مجدداً تولدت رو در این سایت تبریک میگم. تازه یکساله شدی و اییینقدررررر عالی هستی ، اگه تا قبل از پایان سال دوم توی پارادایس کنار استاد بودی اصلا تعجب نمیکنم.
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی سعیده مهربان.
چقدر دلنشین چقدر کامل و بی نقص به نکات مثبت توجه کردید. واقعا لذت بردم از این همه اطلاعات.
جالبه من توی آسمون اون مدل هواپیما را که دیدم گفتم این چیه من اشتباه میبینم. چرا این مدلیه. ممنون از شما که اینقدر خوب توضیح دادید.
چه مثال های خوبی زدید برای قانون تکامل. و متاسفانه خیلی از ما ایرانی ها هنوز گیریم و یه تغییر خیلی ساده برای راحت تر کردن کارهارا هم نمیپذیریم. و میگیم نه چون قبلا اینجوری بوده باید همونو ادامه داد.
ولی اونا که تغییر را پذیرفتند و حرکت کردند موفق شدن.
همه ما این تجربه را داریم شاید اولش برامون سخت باشه ولی بعدش نتیجه نشانگر معجزه ها است.
و به قول استاد ما ایرانیها همیشه منتظر یه منجی هستیم که بیاد نجاتمون بده . اینو تو وجودمون و تو مغزمون کردن که یکی باید بیاد نجاتمون بده. توی دینمون هم گذاشتند . منجی عالم
حتی برای دخترامون میگن یه نفر با اسب سفید میاد و تو را خوشبخت میکنه کدوم اسب سفید . خوشبختی از تغییر خودمون شروع میشه و بس.
خیلی ممنونم از لطف و محبت و بزرگواری تون. این موضوع به قول استاد عباس منش هنوز پاشنه آشیل خودم هم هست. اتلاف انرژی و تمرکز روی دیگران. بجاش باید روی خودم تمرکز کنم.
این تفکر کنترل بیرونی و حضور یه منجی بیرونی برای نجات توی همه ارکان زندگی هست. از نجات ملت و سرزمین گرفته تا وعده شاهزاده ای با اسب سفید. به جرأت میشه گفت هیچکس بجز استاد عباس منش تا حالا نگفته آقا کلا بیخیال اون بیرون، افراد شرایط حکومت ، سیاست و… تو بهترین خودت رو ارایه بده، یه شخصیت متعالی از خودت بساز، بقیه اش رو جهان برات انجام میده. صرف نظر از بقیه مردم. «واقعا هیچکس جز استاد عباس منش تا حالا اینو نگفته».
در پناه رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید
سلام خدمت دوست عزیزم اقا حمید خیلی لذت بردم از این همه اگاهی و اطلاعات شما واقعا بهتون تبریک میگم این صحبت ها و اطلاعات شما نشون میده چقد شما هم به منبع الهی وصل هستین و دوستانتون رو هم از این اگاهی ها بهره مند میکنید امیدوارم هر جا هستین موفق و موید باشین و به تمام ارزوهاتون برسین
سلام و درود به شما مجید عزیز. در پناه رب العالمین همواره در بهترین زمان و مکان و شرایط باشید. خیلی ممنونم بابت کامنت ارزشمند تون خیلی لطف کردین زمان ارزشمند تون رو اختصاص دادین برای نوشتن کامنت. سپاس فراوان. در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
دوباره اومدم با یک لبخند بزرگ روی صورتم از خوندن دوباره کامنتت
چرا دوباره؟؟؟
چون صبح خواندنم اما وقت نشد برات پاسخ بذارم که الان اومدم و دوباره خواندنم
پسر چه هیولایی هستی تو
هی بابا خفن
ماشاالله به این همه آگاهی
آفرین به این همه اطلاعات چقدر تحسینت میکنم رفیق و به خودم افتخار میکنم بابت داشتن چنین دوستان هنرمندی حمید جان یاد باشه انشاالله روزی که Osprey خریدی بیای دنبالم و من رو ببری یک دوری بدی (ایموجی خنده)
و قول بدی که بوق هم بذاری بزنم (مجدداً ایموجی خیییلی خنده )
عشششق میکنم وقتی آیه های قرآن یا اشعار مولانا رو میاری و بعد چقدر قشنگ توصیف میکنی شدیداً علاقهمند شدم به اشعار مولانای موحد و خیلی بیشتر از قبل دوست دارم یچبشنوم و راجبش بخونم
این یک نعمت بزرگ هست که خداوند بی منت در اختیارت قرار داده خداروشکر حمید جان خداروشکر
سلام و درود به جواد جان عزیز دل. «بقول سهیل عزیز: چطوری جون دل؟ برقراری عزیز؟ سر کیفی؟» چه درخواست جالبی کردی. میذارمش تو لیست درخواستها از جهان هستی ، شاید آسپری هم سوار شدم. اتفاقاً خیلی به پرواز با هلیکوپتر علاقه دارم. یکی از خواسته هام هست که یاد بگیرم.
بخاطر پاسخ ارزشمندت خیلی خیلی متشکرم که زمان گذاشتی و برام نوشتی. امیدوارم همواره در مدار آگاهی های توحیدی قرآن و مولانا باشی. در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
سلام به شما دوست گرامی، واقعا لذت بردم از خوندن کامنت شما ومثالهای قرآنی که اینهمه باعشق وبا اطلاعات دقیق در مورد هوایپما واشعار حافظ و توضیح در مورد تمام نکاتی که بهش توجه داشتید مارو دعوت کردید به خوندن دیدگاهی که دلچسب وازپرآگاهی بود، شبیه یه مقاله بود برام که هم معنوی و سیاسی و تاریخی و ادبی وعلمی و خلاصه خیلی لذت بخش بود…
خیلی خیلی ممنون و سپاسگزارم بخاطر کامنت سخاوتمندانه تون که لطف کردین بهم هدیه دادین. امیدوارم کامنت های بعدیم توحیدش بیشتر و بیشتر باشه و هیچی از رنگ و بوی سیاست نداشته باشه. هیچی . بقول استاد این موضوع هنوز پاشنه آشیلم هست که باید بیشتر و بیشتر روش کار کنم، ریشه در گذشته ام داره. و به لطف و هدایت الله مهربانی ها ان شاالله همه مون هدایت بشیم به مدارهای بالاتر توحیدی.
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
دوست عزیزم واقعا از خوندن کامنت قشنگت و این اطلاعات عالی که راجب هواپیما ها و داستان هاشون داری را تحسین میکنم و واقعا از اینکه ایه های قران و اشعار شعرا را تفسیر میکنی و استفاده میکنم لذت میبرم. درود به شرفت. بازم ازت سپاسگزارم.
امیدوارم خداوند چیزی رو به قلبم الهام کنه تا بنویسم تا باعث وصل شدن به خودش بشه. خدا رو شکر میکنم که حس خوبی نسبت به کامنتم داری. و این بخاطر فرکانس توحیدی خود شماست. الهی صد هزار مرتبه شکر
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
اول کامنتتون رو که دیدم از ایات قران هست گفتم که این کامنت از اون کامنتای بی نظیر و پر محتوا و بسیار زیبا خواهد بود وخوندنش به ما انرژی و حس خوب میده واقعا از ته قلبم تحسینتون میکنم که اییییینقدر زیبا مینویسید وما هم با تمام وجودمون میخونیم و لذت میبریم از خدا برای شما خیر ، برکت ،ثروت و سلامتی کامل رو خواستارم .
سلام و درود به شما خانم نجفی گرانقدر، سپاسگزارم از لطف و بزرگواری شما. متشکرم که زمان گذاشتین برای نوشتن پاسخ.
لطف و هدایت رب العالمین جانمون هست که بر قلبمون جاری میشه،و همه مون به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم. از دعای خیرتون بسیار بسیار متشکرم و طبق قانون بدون تغییر خداوند ، جهان هستی فرکانس خیرخواهی شما رو دریافت میکنه و تقویتش میکنه و بیشتر از اون رو به خودتون باز میگردونه «به لطف و رحمت مهربانترین مهربانان»
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
همانان که به ناحق از خانه هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی کرد، همانا صومعه ها و کلیساها و کنیسه ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می شود به شدت ویران می شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که او را یاری می دهند یاری می رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست ناپذیر است.
همانان که اگر آنان را در زمین قدرت و تمکّن دهیم، نماز را برپا می دارند، و زکات می پردازند، و مردم را به کارهای پسندیده وا می دارند و از کارهای زشت بازمی دارند؛ و عاقبت همه کارها فقط در اختیار خداست.
نشانه ی امروز من :4/5/١4٠٣
سلام به استاد عباسمنش عزیزم ،سلام به استاد شایسته جانم و به دوستان عزیز و توحیدی من
با اینکه قصد کامنت نوشتن نداشتم و دلم میخواست بعد دیدن فیلم یکم بخوابم اما طبق معمول وقتی قلبم من رو دعوت به نوشتن کرد ،من لبیک گفتم.
من زیر این فایل یک رد پای دیگه هم دارم که لینکش رو همینجا میزارم تا نقشه ی راهم بعدا راحت تر پیدا کنم.
abasmanesh.com
خیلی برام جالب و خوشایند بود که یک سال پیش هم من هیییچ مقاومتی با رقص استاد با اون خانوم رقصنده نداشتم و اتفاقا کلی هم تحسینش کردم،و ازین موضوع فهمیدم که من در اجرای توحید در عمل در زمینه ی روابط خیلی خوبم.
چون دقیقا مثل خانوم شایسته هیچ مقاومتی ندارم با این موضوع که کسی که باهاش در رابطه ی عاطفی ام با خانوم ها ارتباط داشته باشه یا برقصه یا هر گونه ارتباط های اجتماعی معمول که اغلب دیدم چقدر خانوم ها مقاومت دارند رو داشته باشه .
چرا به فلانی خندیدی،چرا بهش نگاه کردی،چرا رقصیدی،چرا…
خداروشکر حتی اون موقع هم که خیلی از توحید سردرنمیاوردم همینجوری بودم،اصلا حساسیت الکی نداشتم و چقدر همین موضوع به آرامش من کمک کرد،به نظر من این رهایی خودش یک عزت نفس بالا و توحید عملی قوی میخواد.
اگر آدمی که باهاش تو رابطه ای ،میخواد با یک صحبت و یک لبخند و یک رقص یا یک گفت وگو از مسیر تعهد عاطفیش خارج بشه به نظرم اون رابطه رو باید کلا گِل گرفت و گذاشت کنار !
اگر در عین آزادی،و ارتباطات معمول پایبند به عشق و وفاداریت موندی اونوقت میتونی بگی واقعا عاشقی وگرنه توهم زدی.
اگر نگرانی که کسی که دوسش داری از دیدن دیگران ،از حرف زدن با بقیه ،یا رقص یا هرچیز دیگه به اصلاح معمول از راه به در میشه و بهت خیانت میکنه،شما نتنها عزت نفس نداری که اتفاقا به شدت شخصیت وابسته داری و هیچ وقت خوشبختی رو تجربه نخواهی کرد.
خداروشکر بخاطر شغلی که داشتم و ارتباط با آدم های مختلف توی شرایط های مختلف خیلی از نظر علم ارتباطات رشد کردم ،من اصلا آدم هارو جسمشون نمیبینم،اونا روح های متعالی با شخصیت های منحصر به فردن نه نیاز های جسمیشون.
تنها همکار من توی شرکت،یک آقاست.
قبلا هم توی محل کار بیمارستانم کلی همکار آقا داشتم که صبح،عصر،شب باهم شیفت میدادیم در صلح و آرامش.
هم کار میکردیم هم میگفتیم،میخندیدیم و…
همون توانایی اجرای توحید در ارتباطات و جدا کردن آدم ها از جنسیتشون به من کمک کرد باور های قوی در این زمینه بسازم،ضمن اینکه یک باور هم از استاد توی قدم نه یاد گرفتم که وقتی داری کار میکنی شرایطتت بهتر میشه،آدم های بهتری میان توی زندگیت ،اینجوری نیست که خدا بفرستت توی آدم های داغون بگه عوضش تورو سالم نگه میدارم،نه!نمیکنه این کارو ! قانون جهان اینجوری نیست!
خب با همین باور ها من همکارم رو میتونم یک همکار توحیدی بینهایت مهربون ببینم که طبق باور هایی که من ساختم،خدا فرستاده ش برای کمک به من.
نه اینکه حالا هرلطفی میکنه من بگم آی این یک منظوری داره!امروز رفتم انبار سفارش گرفتن و فاکتور زدن رو یاد بگیرم صد بار گفت بابا این کار شما نیست،شما نیروی متخصصی برای کارشناسی محصولات ،میگم بابا من میدونم کارم چیه،من خودم میخوام یاد بگیرم ،اینتوبه کردن مریض توی icu هم از وظایف من نبود ولی من بزور لارنگوسکوپ رو میگرفتم که یاد بگیرمش من دوست دارم توی شغلم هرچیزی که هست رو بلد باشم .
اینجوری شد که من نشستم روی مبل جلوی کولر،سفارش ها رو میخوندم از روی برگه،و با تعداد توی جعبه چک میکردم و به ایشون میگفتم که توی سامانه ی لپ تاپ شرکت ثبت کنه ،بعد تموم که میشد ایشون پا میشد میومد جعبه رو از جلوی پای من برمیداشت میبرد یک جعبه دیگه میآورد که من با فاکتور بعدی چک کنم،امروز یاد حرف استاد توی جلسه +١ احساس لیاقت افتادم که وقتی رفته بود توشرکت کشتی سازی بندرعباس و سوپروایزر شد چقدر احساس لیاقتش افزایش پیدا کرد و همه ش به خدا میگفت خدایا تو چه عزت و احترامی به من دادی ،چقدر جایگاه من رو عوض کردی.
الان من خودمو مقایسه میکنم با سعیده ای که توی icu اون همه کار سنگین و اغلب ناخوشایند رو انجام میداد با الان که همه جوری بهش احترام میزارند انگار ملکه ست میگم خدایا من فقط یک ذره روی احساس لیاقتم کار کردم تو انقدر جای منو تغییر دادی ،اگر بیشتر روش کار کنم قراره چه اتفاقاتی بیفته!؟
برای همین دوروزه دارم به جلسه ١و+١ احساس لیاقت گوش میدم و احساس میکنم واقعا خیلی از حرفای استاد رو تازه میفهمم یعنی چی …
امروز از همکارم پرسیدم حاجی کی برمیگرده جزیره؟میخنده و میگه حاجی فکر نکنم دیگه برگرده !!!از وقتی شما اومدی کلا خیالش راحت شد رفت.چقدر الان حاج خانوم خوشحاله همه ش میگفت کاش یک نیرویی بیاد یکم حاجی بیاد پیش ما …
این درحالیکه من فهمیدم یکی دونفر قبل از من هم اومدن توی این شرکت ولی نتونستن انتظارات این مدیرعامل توحیدی من رو برآورده کنند و کوآلیفای نشدن.
حالا در عرض ٢ماه این اعتماد به جایی رسیده که مدیرعاملم با خیال راحت بره پیش خانواده ش و کار رو کلا بسپاره به من،خب من اینارو باید ببینم دیگه.امروز به خودم گفتم سعیده تو الان مدیرعاملی ها:) حواست هست؟تا وقتی تو نبودی حاجی داشته این کارها رو میکرده!این همه سال !
حالا در عرض ٢ ماه شما شدی جانشین مدیرعامل!محض رضای خدا جای اینکه انقدر با چوب کمالگرایی بزنی توی سرت ،یکمم به خودت افتخار کن و خودتو تحسین و حالشو ببر!
خدا میدونه اگر من بتونم این تمرکز رو برای این یک ماه حفظ کنم و دوره ی احساس لیاقت رو یکبار دیگه ،درست مرور کنم،چه بهاری از پس این زمستان خواهد آمد!
چی داشتم میگفتم به کجا رسیدم ؟
اصلا اون چیزی که میخواستم براش کامنت بنویسم رو جا گذاشتم!
درواقع اون مطلبی که میخواستم بنویسم این بود که من توی رقص استاد با اون رقصنده یک چیزی رو نوتیس کردم این بود که استاد درسته با ایشون رقصید ولی کاملا در اوج احترام،در اوج عزت نفس و همچنین با رعایت کامل حد و حدود رابطه بود.
میتونید یک بار دیگه با دقت ببینید که استاد چقدر خوب حتی یک رقص رو هندل میکنه و اصول رو زیر پا نمیزاره،به این میگن یک شخصیت کافی،یک روح آزاد،یک مردی که یک زندگی عاطفی درست و هم مدار و فوق العاده داره و هیچ کمبودی نداره که بخواد بیرون دنبالش بگرده،و همین هم یکی از دلایل آرامش خانوم شایسته ست که حتی پا میشه از پارتنرش فیلم هم میگیره!
چقدر من این هم مداری و آرامش و عشق رو دوست دارم تحسینشون میکنم.
و البته به خودم یک اعتبار و کردیت عالی میدم چون اگر جای خانوم شایسته بودم حتما یا داشتم مثل ایشون فیلم میگرفتم یا با دست زدن تشویقشون میکردم!
این رمز آرامشه،این رمز پایداری روابطه:
توحید،عدم وابستگی ،عزت نفس و البته هم مداری !
خداروصدهزار مرتبه شکر برای خلق یک صلات کامنتی دیگه،گذاشتن یک رد پا و خلق یک نور برای روشن تر شدن مسیر آینده..
استادهای عزیزم دوستون دارم و بهترین الگوی زندگیم هستیدو همیشه و همیشه ازتون یاد میگیرم.
قلب فراوانِ فراوانِ فراوان از جزیره ی زیبای توحیدی کیش
به قول آقای بردبار:سعیده در جزیره در پی معرفت و خودشناسی!
وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَهِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا ۖ وَإِنْ کَانَ مِثْقَالَ حَبَّهٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا ۗ وَکَفَىٰ بِنَا حَاسِبِینَ ﴿4٧﴾ و ترازوهاى عدالت را روز قیامت مینهیم و به هیچ کس کمترین ستمى نمیشود ؛ و اگر [عمل خوب یا بد] هم وزن دانه خردلى باشد آن را [براى وزن کردن] میآوریم ، و کافى است که ما حسابگر باشیم.
سلام به سعیده نورانی
سلام به روی ماهت
وقتی داشتم کامنتت رو می خوندم مطالبی یادم اومد که بنویسم اما صدایی می گفت: برای چی داری می نویسی… صدایی می گفت: تو چون می خوای دیده بشی داری می نویسی… صدایی می گفت: وقتی سعیده پاسخت رو نمیده چرا تو براش می نویسی
یک ساعتی تاخیر کردم برای نوشتن تا مطمئن بشم هدفم از نوشتن چیه؟؟
وقتی مطمئن شدم برای خودم دارم می نویسم… برای اینکه رد پا بگذارم… برای اینکه حالم بهتر بشه…
شروع کردم به نوشتن
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا خودت هدایتم کن برای نوشتن… کلی مطلب اومده تو ذهنم که بنویسم… اما خودت پلن رو بچین که کدوماش باید نوشته بشه… از کدوماش باید اعراض کنم
وقتی داشتم کامنتت رو می خوندم… یاد گذشته خودم افتادم که منم جزو خانمهای حساس بودم… اما با سیلی های جهان در چند تا تضاد، متوجه شدم که باید به اصل آزادی و اختیار آدم ها احترام بزارم…. الان دارم راحت اینو می نویسم… ولی برای درک این مطلب روزها و هفته ها و ماه های سختی رو، پشت سر گذاشتم… ولی با چند تا باور باهاش کنار اومدم…
1. اینکه اگر آدمی که باهاش تو رابطه ای ،میخواد با یک صحبت و یک لبخند و یک رقص یا یک گفت وگو از مسیر تعهد عاطفیش خارج بشه باید فاتحه ی اون رابطه رو خوند.
2. اگر شریک عاطفیت با لبخند و چند بار گفت و گو و … می خواد خیانت کنه یا می خواد ترکت کنه… همون بهتر که از رابطه خارج بشه و بره … چون لایق تو نیست
3. هر کسی حاصل فرکانس های خودشو می گیره… اگر کسی فرکانس بد بفرسته، دامنگیر خودش میشه… تر و خشک با هم نمی سوزن… من فقط باید تمرکزم روی خودم باشه (مرتبط با پیام قرآنی اول کامنتم)
همینا باعث شد من ارامش رو به خودم هدیه بدم
اینا حرف نیست هاااا… در عمل ثابت کردم که دیگه حساس نیستم…
خداروشکر من هم با دیدن این تیکه از فیلم مقاومت نداشتم… و سر تا سر غرق تحسین بودم و کلی ذوق می کردم
ضمن اینکه یک باور هم از استاد توی قدم نه یاد گرفتم که وقتی داری کار میکنی شرایطتت بهتر میشه،آدم های بهتری میان توی زندگیت ،اینجوری نیست که خدا بفرستت توی آدم های داغون بگه عوضش تورو سالم نگه میدارم،نه!نمیکنه این کارو ! قانون جهان اینجوری نیست!
این قسمت از کامنتت رو هم خیلی دوست داشتم…
خدایا شکرت برای این قوانین ثابتت… چقدر این قوانین به ادم آرامش میده
امروز تصمیم گرفته بودم دوباره جلسات اول و دوم لیاقت رو گوش کنم… که از کامنت شما هدایت شدم که حتماً این کار رو انجام بدم
تحسینت می کنم برای این شغلی که خلق کردی… برای این مدیر عامل توحیدی که خلقش کردی…
سعیده جان منم اگر جای خانم شایسته بودم قطعاً همین رفتار رو داشتم… و برای این همه رشد خودم ، می خوام از خدا تشکر کنم که با سیلی هاش باعث شد آرامش رو به خودم هدیه بدم و خودمو تحسین کنم…
من فراموش کرده بودم این قسمت از رشد خودمو که با کامنت شما برام یاداوری شد… مرررسی ازت دختر
استاد عزیزم… مریم جانم الگوی بی نظیر من… مررررسی ازتون که اینقدر عالی دارید به ما اموزش می دید
رب وهابم… من هر چی که دارم از فضل توعه و تو بهم دادی… کمکم کن همیشه اینو درک کنم و یادم باشه
یک سلام آفتابی گرم به خدای روزی رسانم که بهم فرصت زیبای زندگی در امروز را بهم داده.
و سلام به عزیزای دلم، استاد جان، مریمی جان و همه ی دوستای گلم هم پاره هام که اینجا هستند و قابل تحسینن که دنبال زیبایی بیشتر، باورهای قوی تر هستند.
این نکته را دوست دارم بنویسم که هیچ آدمی کامل نیست منم نیستم شما هم نیستی ولی خب داستان اینه که هر روز قراره بهتر بشیم و چقدر خوبه که همینی که هستیم را دوست داشته باشیم با تمام ضعفها، نکات مثبت، همین چهره، همین صدا و اندام و این درک کمکم کرده که بیشتر در صلح باشم با خودم با آدما با محیط پیرامونم که بازم برای من بازتاب دنیای درون منه.
چقدر من ممنونم استاد جانم، گل مریمی جان چقدر عاشق شما هستم من چقدر عشق دریافت میکنم، صلح، انرژی مثبت، چقدر سادگی، صداقت این فرکانس دوست داشتنی را از شما میگیرم.
چقدر وقتی که اینجا هستم حالم بهتره، بیشتر در احساس خوب هستم. خداروشکر
و خداروشکر برای این خداروشکرگفتن ها نوشتن ها و این نوشتن این قسمت، این سفرنامه، الهی شکررر.
الهی شکر برای هر نفس.
عجب هواییه اینجا … اونجاا واووو
بریم سراغ نکات مثبت فایل این قسمت؛ خداروشکر که چشمانی دارم که میتونم ببینم.
+ چقدر باحاله این نکته که توی لس آنجلس انقدرررر ایرانی هست که روی تابلوها فارسی نوشته شده، جنس های توی مغازه، ظاهر دیزاین، ایول و حتی انقدر این داستان شگفت انگیزه که یک میدان به اسم پرژن اسکوئر نام گذاری کردند. چقدر باحال
این موضوع ترکیبش با این درک که اقا جان؛ هر کسی هر جای دنیا به هر موفقیتی رسیده هر کس دیگه ای تو هر جای دیگهای فارغ از هر عامل بیرونی میتونه به همون موفقیت و ثروت برسه! چرا؟ منطقم اینه که چون قانون ثابته و هرگز تغیری نمیکنه، و سیستم عصبی دهنی همه ی ما ادما یکیه اگر یکی تونسته اون احساس لیاقت اون باور ارزشمندی اون باورهای مناسبش را بسازه توی یک مدت به طور مداوم فرکانس های خواستههاش را بفرسته پسسس من هم میتونم ما هم میتونیم.
حالا اینجا یک میلیون فقط ایرانی هست توی همین یک شهر و یک ایالت خدا میدونه و البته اطلاعات آمار گیری امریکا (خنده) چقدر ایرانی هست چقدر ایرانی داره هر ساله مهاجرت میکنن به این کشور فوق العاده مقدس و دوست داشتنی.
یا مثلا تو بحث ثروت استاد شما اشاره کردی که اقا توی ساحل غربی و شرقی فلوریدا هزاران هزار خونه هست که 150 میلیون دلار ارزش دارند و ادمایی که فقط یک روز یک بار در طول هفته برای ویکندشون میان اونجا پس اگر این همه ادم تونستند این همه خونه با این ارزش که پول کمی هم نیست داشته باشند پی چرا من نداشته باشم چرا من نتونم. هومم
کاسکووو
به به بازم فراوانی
چه لباس قشنگی استاد جان خیلی خوشگله مبارکه ایول چقدر شاده هه هه
چقدررر خوبه این گوشیممم همه چی راحته باش)))
و چقدر خوبه این ایرپادز ادینفایر بینظیرر چقدر کارو راحت تر کرده الهی شکرر )))
الهی شکر برای نعمت اینترنت پر سرعت من توی این مدت توی کشور ایران که برای خیلی از دوستان مشکل اینترنت داشتند واقعاا من این مسئله را نداشتم و خداروشکر همیشه بوده و. پر سرعتم بوده. الهی شکر
چقدر این بام ال ای زیباست انصافا
چقدر این جا واقعا احساس میکنم ایرانه اصلا چقدر خوبه
خیلی زیباست اینجا چه اسمونی. پهناور بی نهاین مول نعمت های خداا
الهی شکر)
چقدرررر این ویو فوق العاده است چقدررر ثروت چقدر تنوع چقدر ادم چقدر سلیقه ها چقدر کسب و کار چقدر … از هر چی))
واوو چه موسیقی خفنی ایس مانکی بود اسمش یا دنس مانکی فکر کنم ( خنده ).
الهی شکر خدا جون که این تایمم را دارم به بهترین شکل میگذرونم به شکل ورودی مناسب الهی شکر به شکل نوشتن به شکل دیدن خواسته ها.
چقدر چقدر این بازم ازادی مالی شما را استاد جانم خداروشکر میکنم به خاطرش اگر شما تونستی اگر بی نهایت افراد دیگه تونستند از مسیر عشق و علاقشون بی نهایت ثروت بسازند و در تمام جنبه ها رشد کنند پس من هم میتونم.
چقدر این رابطه ی زیبای شما را خداروشکر میکنم به خاطرش و شکر میکنم که منم یک پایه ای دارم یک عزیزدلی که بی نهایت فوق العاده است واقعا و چقدر تحسینش میکنم که عالی روی خودش کار میکنه، ادم مسئولیت پذیریه، تواناست در خلق ثروت، بسیار شاد بسیار رقاص خوبیه بسیار دوست داشتنی و زیباست، از نظر ظاهری از نظر کلام، از نظر همه چیز. الهی شکررر
راستی پاسپورتمم گرفتم خداروشکر
استاد جان مدرک فنی حرفه اس متصدی کافی شاپمم را گرفتم سه ماه پیشم که سربازی تموم شد
و خداروشکر من به اون خواسته هایی که برای امسال نوشته بودم رسیدم.
و خداروشکر خواستم که در مسیر عشق و علاقه ام باشم شروعش کنم و این کارو کردم خب با باورهایی که دارم .. دارم میفهمم کجا مشکل دارم سرعت رسدم چه جوره خلاصه تو مسیرم اولش یکم کنده ولی مطمئنم جلوتر قراره خیلیییی بهتر بشه اینکه بالاخره پااا گذاشتم روی باورر خیلی بد و زشت و محدودکننده «کمال گرایی ام» پااا گذاشتم خیلی به خودم افتخار میکنم و واقعاا دمم گرم ولی خب کافی نیست و خب باید خیلی بهتر شد خلیییی جااا دارم خیلییی … توکل بر خدا
ان شاا.. که ثابت قدم باشمممم.
خب موسیقی ها را شنیدیم .. بام زیبای ال ای را دیدیم، تو خیابون های ال ای راه رفتیم و حالا خداروشکر که به رستوران برزیلی رفتیم و واقعااا ایده ی جذابی دارن. On / Off
یکی از اون چیزایی که الان بهتر درکش کردم را میخوام با شما خانواده ی عزیزم به اشتراک بذارم و اونم اینه که، من فکر میکردم ته ذهنم که برای تغییر وضعیت مالیم باید دنبال کار خاصی باشم که انجامش بدم و وضع مالیم بهتر بشه در حالی که حالا این درک نامناسب جاشو به این نگاه داده که من برای تغییر وضع مالیم باید دنبال تغییر باورهام باشم توی ذهن من تو ذهن من توی ذهن من توی درون من نه بیرون باشم. و این نگاه خیلی بهم آرامش داده باز، الهی شکررر
واووو پسر ماشین های قدیمی و دورهمی های جذاب BMW هااا از سرتاسر امریکا. خیلی ایده ی باحالیه که اینجور انجمن هایی هست، به نظرم شرکت کردن در این انجمن ها میخواد که در صلح باشی واقعا، میخوام هدایت کنه خدا منو و این چیزی که توی ذهنمه بیانش کنم، خودمم را میخوام مثال بزنم همین الانه خب خیلی مثلا ایونت های گردشگری هست خب ولی دوست ندارم برم و این دوست داشتنه من دارم از حسم میفهمم که از باورهای نامناسب میاد! چرا چون با حس بد میگم نه نمیخوام … در حالی که با باورهای درست میشه رفت و دید و بازم کلی بزرگتر بشیم. حالا نمیدونم تونستیم خوب منظورم را برسونم یا نه ..
ولی خب من اینو دارم درک میکنم که چقدر مردم این کشور بیشتررر در صلحند با خودشون و ادما با تمام تفاوت هایی که دارند..
نکته ی مثبت دوست داشتنی بعدی که خودم کلییی تجربه اش کردم توی سفرهای بک پکینگ و هیچهایکری همین بوده که هر شب یک جا بودم و صبح که بلند میشی میگی اینجا کجاست دیگه، چقدر خداروشکر میکنم که شما استاد جان و مریمی که هر روز دارید این را تجربه میکنید و چقدر رهایید چقدر هر روز دارید بزرگتر میشید چقدر عزت نفستون رشد میکنه. چقدر عالیه الهی شکررررر واقعاااا عاشقتونمم منن
نکته مثبت بعدی دیدن این کشنده ماشین با این ماشین های فوق العاده است منو این صحنه یاد پلیس راه انداخت محل خدمتم، پسر روزی نبود که کشنده ای از بندر که از امارات میان را بار نزنند و بیان اونجا شمال خوزستان و ثبت ساعت کنند و برن به سمت کشور عراق چه ماشین هااااییی بودند و هستند اکثرا توویتا بودند و مقدار کمتر پورش، بنز، جنسیس، فورد. الهی شکر برای این همه فراوانی ثروت و نعمت و واقعا چقدر این خدا را خدایااا تو را سپاس تو را شکررر و ثنا چقدر عالی جهانی را خلق کردی که براساس رشد استوار کردی. و ثروتمند شدن من قطعااا به رشد جهان کمک میکنه. و هر روز داره فرصت های ثروت ساز موقعیت های ثروت ساز بیشتر میشه. همه چیز داره راحت تر و ساده تر و لذت بخش تر داره میشه. الهی شکر
اقا اومدیم فروشگاه ایرانی واوووو چقدر قشنگ محصولات ایرانی را بسته بندی کردند چه حس خوبی اینکه اون سر دنیا نسبت به کشور زیبا و بی نهایت ثروتمند ایران، این همه نوشته ی ایرانی روی محصولات ایرانی ببینی، ببین! این داره میگه که بزرگ فکر کن پادشاه . تو به همه ی خواسته هات میرسی
چقدرررر این کامنت به خودم حال میده اصللااا عالیه عالیه عالیه خداروشکررر واقعااا بهترین سرمایه گذاریه اینکه روی خودت کار کنی. و واقعا فوق العاده است این تمرین توجه بر نکات مثبت چنین فایلی از نوع سفررر … یوهووووو لتس گوووو (اموجی هیجان دو چشم ستاره )) من عاشقتونممممم بچه هاااااا یوهووو عالیه این زندگی این حس و حال …
ای جان جانان
بریم توی خیابون و نوازنده هندمند اقاا دمت گرمم که می نوازی که این عشقق را جاری میکنی توی دنیاا دمت گرمم استاددد که برامون فایل میگیری دمت گرم مریم جان که تدوین میکنی عشق جاری میکنی دم شما گرمم بچه هاا که میبینید می نویسید عاشقتونممم من دم شمااا همم گرم محمدد عالی عالی هستی تو بی نهایت ارزشمنذ بی نهایت فوق العاده عاشقتتممم منن دمت گرم که نوشتی برامون وقت گذاشتی ببینیم.
ای جان دنستووو برمممم استادددد
وایییییییییییی چقدررررررر عالیییییی عاشقتمممم مننن استادددد عزیزممم چه دنسی چه عزت نفسی چه توانایی در کنترل ذهنی ای جانممم واقعااا ممنونم برای این اشتراک گذاری این قسمت فقط)
افرین چقدر این خانم زیباست و خوش اندام عزیزم چقدررر در صلحه که اومده سمت شما و هدایت شدیم ایوللل میشه گفت که عاشق کارشه و شمایی که عاشق کارتون هستید و ادمایی که اینجا هستند بازم عاشق کارشون هستند چون این جهان ادمای هم فرکانس را کنار هم قرار میده.
به به مرتضی … بخوان برامون
رقصیدن عزت نفس میخواد، بسم الله بیو وسط کاا
اره دل به تو بستم .. فقط تو را می پرستم
حالا خانما دست اقایون رقص
حالا حالا
اقایون دست خانما رقص
والا تعادل ( خنده )
اشکله جونومم جومه نارنجی …
اوخ اوخ دلم هوس عروسی کرد والا یک عروسی یک هفته ای از صبح تا شب )
اوووه این اهنگش چقدررررر خوبه ریمیکسش مخصوصاااا کردیه اللههههه الصمد دیوانه میکنه ادمووو بذار دانلودش کنم و …
واوو این اهنگ ترکی یاشاسین یاشاسین فریباا ای فریباا ای فریباا ماشاا…
دمت گرم عمو مرتضی برای صدای قشنگت برای شغلت که مقدس ترین توی دنیای خودت و داری ساد زندگی میکنی و دنیا رو جای بهتری برای زندگی تبدیل میکنی. دلت آباد خونت روشن روحت شاد تنت سالم
سلامممممم ریحانه جووون، من عاشقتمممم عزیز دلم الهی شکر برای وجود ارزشمندت الهی شکر برای امروز الهی شکر برای این فرصت زیبای زندگی الهی شکر برای این حس و حال عالی، الهی شکر که خداوند به یاد ما آورد قوانین ثابتش را و الهی شکر برای اینکه اینجااا هستیم این بهشت این خانواده متفاوت به قول خودت ..
تو چقدر خوشحال شدی؟!
من چقدررر خوشحال تر شدم با دیدن کامنتت برای من یووووهوووووو همه دستاا بالاااا بالاا یار بالا
واقعا این فایل بهم چسبید ( خیلی هممم )
بعد یک لته درست کرده بودم رفتم کنار رود که از وسط شهر میگذره و از سمت ما با خونه 100 متر فاصله داره، زیر آفتابم بودم و هوای عالی با عشق دوباری دیدم و بعد نوشتم واقعااا چسبید واقعا.
من چقدرر تو را تحسین میکنم ریحانه جان که وقت میذاری بها میدی ارزش قائل هستی برای خودت و کار میکنی و میای میبینی و مینویسی و بالاتررش برای بچه ها می نویسی و اون حس و حالیت اون عشقت را حاری میکنی و تحسین تحسین میکنی ایولا به خودت
اره واقعا خوشحالم برای امسالم خیلی معجزه هااا که در اصل در زمان و مکان مناسب بودن ها، توحید و حساب کردن روی خدا بوده را امسال واقعا بیشتررر دیدم، دست های خدا را بیشتر دیدم.
دوست دارم این نکته را هم که دیشب متوجه شدم بهت بگم، که یادته استاد گفت میخوام بیام ایران برنامه اشو بلیطشو و همه چیشو هم گرفته بود ولی به تضاد خورد و نشد … دقیقاااا خدا هدایتش کرد به جایی به ایالت و شهری مثل لس انجلس که جمعیت یک میلیون ایرانی داره و تو اونجا هستی فکر نمیکنی امریکاست! انگار تهرانه … میخوام بگمت ببین خدا یک پلن بهتر برات میچینه وقتی که تو ول میدی دل میدی … اره جانم ( اموجی چشمک )
و حالا این که تو هدایت را بشنوی ببینی و عمل کنی چقدرررر سوددد در سوده تو ببین استاد و مری از اون ور با کلی تجربه های تازه از این ورم ماااا فایل ها را میبینیم چقدرر خواسته ها به وضوح رسیده چقدر در کل خداگونه تر شدیم .
عاشقتوووم مووو های دختر شجاع دل زیباااا ریحان جون
نکته ی بعدی که دوست دارم باهات به اشتراک بذارم در مورد بیزینس و مسیر عشق و علاقه
من نمیدونم تو کامنت بالام نوشتم که یکی دیگه از خواسته ها بعد از خدمت این بود که مسیر عشق و علاقمو در پیش بگیرم …
حالا خب میدونی من یک ماهی هست شروع کردم خداروشکر با تمام باور کمال گرایی که داشتم.
یعنی من موقع شات گرفتن، ادیت هدایت ها را میفهمم میگه از این ور بگیر اونجابگیر این موسیقی اینجا را کات کن اسپید بده بالا و … بذار خلاصه اشو بهت بگم دستاممم یخخخخ زدد خخخخ
پسررررر چقدر زیبا و دلنشین نوشتی. مررررسی که سعی کردی ذرهای از احساس نابت رو به رشته تحریر درآوری، واقعا ابراز احساس بصورت کلمات، بسی کار دشواری است،خوبیه که داره اینه خودت میدونی پس هر کلمه چخ حس و حالی داشتی که اون رو ثبت کردی.
پسرررر (این تکیه کلام رو ناخودآگاه از مریم جون یاد گرفتم. ( ^¿^) این قسمت از کامنت غوغاست.
این نکته را دوست دارم بنویسم که هیچ آدمی کامل نیست منم نیستم شما هم نیستی ولی خب داستان اینه که هر روز قراره بهتر بشیم و چقدر خوبه که همینی که هستیم را دوست داشته باشیم با تمام ضعفها، نکات مثبت، همین چهره، همین صدا و اندام و این درک کمکم کرده که بیشتر در صلح باشم با خودم با آدما با محیط پیرامونم که بازم برای من بازتاب دنیای درون منه.
اگه تمام مردم این نکته رو با جون دل، درک و قبول کنند، همه راحت و آسوده کنار هم زندگی می کردند و هیچ مسئله ای پیش نمیاومد.
بابت دوست و همراه زندگی ات بهت تبریک میگم که همه چی تمومه که شما را به تحسین وا داشته. خدا را شکر کنار هم دور دنیا رو با عشق بگردید و حالش رو ببرید. در پناه حق موفق و موفق تر.
چه اسم قشنگی داری رضوان جان، یک چی توی مایه های Eden هست یا همون «بهشت» که میشه توی همین دنیا هم تجربهاش کرد، و هر کدام از ما به میزان ظرفمون داریم زندگیش میکنیم.
کل داستان اینه که بتونیم باورهای قدرتمند توی زمینه های مختلف بسازیم
من چیز بیشتری نمیخوام بگم اخه امروز تو ستاره قطبیم نوشته که میخوام عملگراتر باشم.
امیدوارم که ثابت قدم باشیم
خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم. عاشقتیممم رب
ممنونم رضوان جانم که برام نوشتی
ممنونم که حستو بیان کردی و چقدر در لحظه ای چقدر جاری هستی، دمت گرم
چقدر قشنگم تحسین میکنی. الهی شکر برای وجود ارزشمندت
عاشقتم من
این نکته را هم که بولدش کردی دقیقا یک تضادی برام پیش اومد همون قبل کامنت، اومدم ذهنمو کنترل کنم خداروشکر این باور این نگاه بهم گفته شد و همینم نوشتمش حالا خداروشکر که تاثیرگذار و الهام بخش بوده.
سلام مائده جان سلام دوست خوبم همینطور که تو از خوندن کامنت بچه ها ذوق کردی من هم الان با خوندن کامنتت عشق کردم عشششق آخه دختر دمت گرم بابت این کلامت سوفلااا
چقدر نگاهت زیباست چقدر پر انرژی هستی و چقدر تحسینت میکنم بابت این مهربونیت امیدوارم که همیشه شاد و موفق و سلامت باشی
چقدر زیبا و چقدر با دقت به نکات زیبای فایل اشاره کردی. چقدر لذت بردم از کامنت پر از درس شما . و رفتم نحوه آشنایی شما با سایت را هم خوندم تا بیشتر باهاتون آشنا بشم.
چه قلم زیبایی دارید و تحسینتون میکنم بخاطر مداری که در آن قرار دارید و دست آوردهایی که هدفتون بود بهش رسیدید. مبارکتون باشه نوش جونتون.
چقدر از این قسمت کامنتتون خوشم اومد:
“برای تغییر وضع مالیم باید دنبال تغییر باورهام باشم توی ذهن من تو ذهن من توی ذهن من توی درون من نه بیرون باشم”
تغییر باورها تغییر باورها و هزاران بار باید به خودم بگم که همه چیز از تغییر باورها شروع میشه.
بازممنونم از کامنت زیباتون.
هر روز موفق تر و شادتر و خوشبخت تر و ثروتمند تر و سلامت تر باشید و با عزیز دلتون مسیر عشق را با عشق طی کنید
سلام و درود پروردگارم به محمد فتحی عزیزم پسر چقدر دلم برات تنگ شده بود برای کامنت هات برای شیطنتهای توی کامنت هات برای شیرین کاری هات برای داستان سفر هات و چقدر خوشحال شدم که کامنتت رو خوندم و لذت بردم پسر بهت تبریک میگم بابت تیک خوردن خواسته هات بابت گرفتن پاسپورتت و انشالله سفرهای خارجیت و مهاجرتت و تبریک ویژه میگم بهت بابت عزیز دلی که کنارته و تحسینتون میکنم دمت گرم پسر خداروشکر که شما دوستان عزیز رو دارم خدایا بینهایت سپاس ای رب من
از قضا همین تایمی که شما کامنت منو داشتی میخواندی، منم داشتم کامنت قشنگ و محبوبتو میخواندم و لذت میبردم جواد جان
الانم از یک دوش گرم تازه دراومدم و یک چهارپایه گذاشتم زیر آفتاب و یک قهوه که بوش دیوونه ات میکنه را گذاشتم جلو پام و دارم برات می نویسیم.
ازت ممنونم که برام نوشتی
و خداروشکر میکنم یکی از نعمت های بزرگ و بی نهایت ارزشمند که خداجون بهم اعطا کرده طبق قانونش، «دوستای فوق فوق العاده است در سرتاسر دنیا»
جواددد جاان
ما خیلی خوشبختیم … بخدا
خیلیی خیلی
من به واسطه ی کارم که علاقمه با ادما خیلی در ارتباطم و میفهمم و میبینم که ادما چه باورهایی دارند چه باورهای محدود کننده ای چه وابستگی هایی چه شرک هایی
بگمممم هاااا ماااا هم کامل نیستیم ولی خب اینا را میدونیم میتونیم تشخیص بدیم یک کنترل ذهنی هست و همین اصلا نوع لذت بردن ما چقدر متفاوت لذت بردنی از دیدن یک سفربه دور امریکا یک فایل چطوریه واووو
خداروشکرررر
ممنونم برای تبریک هات با خودت در صلحی، چقدر قشنگ میتونی موفقیت ادما را ببینی تحسین کنی خیلی فوق العاده است خیلی خداگونه است.
بعد اینکه اهااا این عزیز دل من
وای باورت میشه همین الان قبل نوشتن داشتم به ویژگی های مثبتش فکر میکردم دیدم گوشی گفت دینگ … دینگ. دینگ خخخ
پیام داده یک تیکه از اهنگ بندری برام فرستاده ( اموجی عشق )
من دو تا چیزه که خیلیی توی این ادم بولد یکیش، صبوریش هست یعنی بسیاررر بسیاررر ادم صبوریه و من خودم چنین صبری ندارم حقیقا.
دوم اینکه ادمیه که وقتی به تضاد برمیخوره به جای پایین اومدن انرژیش سریعععع واقعااا سریع خودشو با قانون وفق میده، یک مورد دیگه که الان خیلی بولدش کرده، «شادی و رقص» به توان بی نهایت
الانم که ماشاا.. خوب ثروت خلق میکنه 40-50 را رد کرده از بودن توی مسیر عشق و علاقش و خیلی در صلح ماشاا..
خداروشکررر خداروشکرررر
بازم ممنونم که هستی جواد جوونم و دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل میکنی. عاشقتمممم
سلام محمد عزیزم خیلی خوشحالم بخدا خیلی خوشبختم من که شماها رو دارم
استاد عزیزمون بعد از اینکه از خواب پا میشه کامنت ها رو میخونه اما من هم قبل خواب و هم بعد از خواب واقعا سعی میکنم بیام توی سایت و کامنت های پر از عشق بچه ها و شما زهرا حمید عزیز و خیلی از دوستان گلم رو بخونم و باور چنان انرژی میگیرم مثل الان که حد نداره محمد جان خیلی از کامنت هات خواندنم و عشق کردم خیلی وقتا بوده که تحسینت کردم از ته دل ن ادا بخدا و این کامنتی هم برام گذاشتی از لطف خدای مهربان هست محمد جان واقعا خوشحالم کردی
و در مورد این عشقی که بین تو و عزیز دلت هست واقعا لذت بردم و میبرم وقتی میبینم که دوستانی مثل شما مثل استاد عزیزم چنین عشقی دارند و از بودن کنار همدیگه لذت میبرند واقعا کیف میکنم و تحسین میکنم و میدونم که من هم یک روزی میام و از رابطه خودم و عشقم مینویسم براتون به امید اون روز که باید روی خودم کار کنم تا جهان شخص مورد نظر رو که میدونم از همین سایت رو بهم میرسونه مثل خیلی از دوستان دیگه
خدایاشکرت
ممنونتم محمد جان انشالله زیر سایه الله در کنار عشقت پول بسازی و از زندگی لذت ببری
گل مریمی چقدرررر شمااا زیباییی … چقدر حس خوبی میگیرم از دیدن تصویرت و چقدر با کیفیته، ترکیب لباس رنگ آبی و سفید خارق العاده است چقدررر واقعااا جوونید و چقدر جذاب دمتون گرم عالیییی ( ایموجی هیجان و ذوق و سپاس گزاری و قلب، گل هم اضافه کن ) الهی که همیشه خندون باشید … و شاد …
آقا من خودم اولین نفری بودم که بی نهایت لذت بردم از خواندن کامنتم … خیلیی حال بهم داد بعد اصلا بالا رفتن انرژیم را موقع نوشتن و تمرین توجه بر نکات مثبت حس میکردم و نکته ی دیگه اینکه هدایت را بهتر حس میکنم چون من بدون برنامه ی خاصی سناریویی، شروع میکنم به نوشتن و میگم من قدم برمیدارم خودش قدم بعدی گفته میشه ..
عه شاعر داره میگه ..
Baby, calm down, calm down چه موسیقیه واووو … رقص ملو
حقیقتش من توی مورد کافی شاپ من قبل از اینکه مدرکمو بگیرم هم کافی شاپ راه اندازی کردم (یکبار-پاییز98)، سه بار تا الان train کردم یعنی هنرجو اومده هفت هشتا دست بینظیر خدا و توی اموزشگاه بار سرد و بار گرم را یادشون دادم، و همینطورم مدیر بزرگترین کافه رستوران شهرمون بودم 15 ماهی تا اینکه تیر 400 رفتم خدمت ( به خاطر هدفم با تمام مقاومت هاممم انقدر مقاومت و اصلا نمیخواستم برم من ولی خب دیدن سفر به دور امریکا و مدامم اینکه استاد میگفت من آزادی اهمیت و اولویت اول را داره این خب تاثیر گذاشت روم و اهرمش به مدت و مرور زمان توی تابستان و پاییز 99 در من شکل گرفت تا اینکه با یک تضاد و پیام خدا براش تصمیم گرفتم یک روز نشستم و کلاهمو قاضی کردم و گفتم محمد چی میخوای ؟ هوم … گفتم و گفت مگه رویای تو جهان گردی نیست رویای تو سفر به دور دنیا نیست در کمال ازادی دیدن زیبایی ها و لذت بردن ازشون و به اشتراک گذاشتنشون؟ هوم .. گفتم اره .. گفتم خدایاا من پایه اتم من تسلیمم الانم که دارم اینو مینویسم بغض کردم و باران داره میباره از چشم های قشنگ من … واوو خدای من … خدای من عاشقتمم من .. گفتم میخوام خدایا میخوامش من یکبار زنده ام و زندگی میکنم .. خواسته ها مهمن مقدسن ارزشمندن گفتم قدم بعدی چیه؟ گفت باید بری تو دل بزرگترین ترست .. و من خیلی راحت گفتم چشم و رفتممم و خیلبیییییییییی بزرگگگگگگگ تررررر شدم با رفتنم به سربازی خیلی بزرگتر شدم و حالا اون لحظه که اون خانم مهربون توی پلیس +10 بهم گفت کارت پایان خدمتت لطفا دست کردم تو جیبیم و کارتو دراوردم یک لحظه نگاهش کردم و 15 ماه لحظه ای از ذهنم گذشت و با یک لبخند بهش تحویل دادم، میدونی خانم جووان مریم جان، قهرمانا زاده نشدند، قهرمانا ساخته میشند …. ))))
واووووو چی شد واووو عالییی عالییی اصلاا حال کردم یوهوووو
Believer Believer …. yooo
اما در ادامه، این train ها دو دوره اش توی دل سربازیم بود، 24 ی میگرفتم میومدم برگزار میکردم میرفتم … واقعاا واقعاا خلق ثروت از مسیر عشق و علاقه ات بی نهایت ارزشمند و عزت نفستو رشد دوبله سوبله میده بی نهایتتت شکررر الهی شکر … و وقتی عزت نفست رشد میکنه این کمکت میکنه توی تمام عوامل دیگه جنبه های متفاوت از زندگیت که خداگونه تر باشی.
و همهی داستان های کافه! از سال 96 توی گران ترین خیابون خاورمیانه ( خیابان فرشته) توی یکی از بهترین کافه رستوران های تهرون استارت خورد.
با دیدن ها و تضادها و به وضوح رسیدن ها و ادامه دادنا ….
جا داره از حسن نظرت تشکر کنم از نظر خیلی ها 47 سال خیلی سنه ولی برای من فقط یک عدده
از این همه اعتماد بنفس شما خیلی خوشم اومد و تحسینتون میکنم من خودم نسبتا اعتماد بنفس بالایی دارم ولی الان ی سری چیزهای جدیدتر از شما یاد گرفتم و چه جمله نابی قهرمانا زاده نشدند ، قهرمانا زاده میشند
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و مریم بانوی خوشتیپ و باحال و دوست داشتنی و سلام خدمت همه دوستان هم مدار خودم
محمد جان واقعا دمت گرم با تعریف از فایل چقدر زیبا نوشتی آنقدر که من احساس کردم که چه فایلی دیدنی هست چون من هنوز این فایل رو ندیدم شما آنقدر زیبا نوشتین ممنونم ازت بابت حس قشنگی که راجع به فایل گفتی و خیلی مشتاق شدن برم ببینمش این فایل زیبا رو
اینبار توسط یک خوش احساس و خوش رو و خوش اندام مثل خودش.
خیلی این قسمت از این فایل رو باهاش ارتباط برقرار کردم.
هرچی میبینم سیر نمیشم.
خیلی احساس خوبی داره این خانم رقاص و خیلی خوب راه انتقالش رُ باز گذاشته و من هم خیلی خوب دریافتش کردم.
آخه این کجاش. شانس و اتفاقیه که یه رقاصِ زیبا از بین اون همه رد شه و بیاد دست استاد خوش مدار و خوش ذهن و خوش(هرچی بگم کم گفتم از بسکه تو خدایی ی.) …
بگیره و بروند وسط و با هم اون همه احساس خوب رُ تقسیم کنند.
خیلی لذت بردم استاد، خیلی.
همچنین اون آقای ایرانی که داشت گوشه ی پیاده رُ از ساز زدن لذت میبُرد.
حتی اون خانمی که داشت از یه مکان خارج میشد که ساز گوش نوازی اون آقا رُ شنید و سعی کرد بهش پول بده اما ظرفی ندید و برگشت.
صدای آقا مرتضی هم خیلی خوب بود.کُلی کِیف کردم با آهنگا و صداش .اجرای اولش خیلی به گوشم نشست.
خیلی لذت بردم استاد اونجا که کفتید اگه میدونستم شاید یه لباس مناسب تر میپوشیدم.
این نشان از احترامی هست که به هر مکان متناسب با هاش میگدارید.
و این تصمیمات از پیش گرفته شده برای تمرینِ هر چه قوی و قوی تر کردن عزت نفستون گرفتید.
و علاوه بر نکات مثبت ذکر شده از اون رقاصِ خوش رومون این رُ هم برام جالب اومد که وقتی استاد تصمیم گرفتند که به رقصشون خاتمه بدهند اون خانم هم بدون اِسرار به ادامه ، با یه لبخند و فشردن دستشون احترام متقابل گذاشتند.
با سلام ودرود فراوان خدمت شما دوست عزیز واستاد عزیزم
کامنت شما دقیقا دقیقا همون چیزی بود که من میخواستم بگم منم خیلی زیاد با اون قسمت رقص ارتباط برقرار کردم آخه من یکم اعتمادبنفس پایینی دارم واین فایل باعث شد که به خودم بگم ببین استاد چقدر خوب داره روی پاشنه آشیل هاش کار میکنه تو هم باید بیشتر وبیشتر کار کنی
حقیقتش منم یکی از تمریناتی که استاد درمورد اعتماد بنفس تویه یکی از فایل های رایگان داده بودند که همون نوشتن نکات مثبت خودمون و گفتن اونا به افراد غریبه بود رو چندبار انجام دادم واحساس خیلی خوبی دارم بار اولش خیلی سخت بود ولی چندبار که انجام دادم عالی شد بازم مرسی از استاد عزیزم
یه نکته ی دیگه ای که نظرم رو خیلی جلب کرد اون فروشگاه بزرگ بود چقدر همه چیز داشت اصن خود ایران بود چقدر تمیز بود حتی منم بوی قرمه سبزی و آش رو استشمام کرد مرسی که از هرجایی که میرین فیلم میگیرین عاشقتونم
دیروز که این ویدیو رو گذاشتین نتونستم کامل ببینم فقط چون گفتین که لس آنجلس هست من رفتم سرچ کردم درموردش واااای خدای من عجب جایی هستش چقدر قشنگ چقدر لوکسه اون ماشین های کنار جاده که اصلا عاااالی بود من خیلی دوست دارم همچین جایی زندگی کنم انشاالله خدا هدایتم کنه
همین اول کاری میخوام برم سراغ اصل مطلب که استاااااااد من عاشقتم آخه چرا اینقدر تو خوبی فرشته
من عاشق اعتماد بنفست هستم تا خانمه دستتو گرفت و بلندت کرد سریع استاپ کردم و گفتم باید این نکات رو بنویسم که پاشنه آشیل من هست
و جالبه که بعدش شما دقیقاً همین حرف ها رو زدین ذتا مهر تاییدی باشه برای من و ذهنم
خانم که ازت درخواست کرد بین اون همه آدم شما رو بلند کرد چون مامور بود از سمت خدا که اعتماد به نفس رو در عمل استادمون بهمون نشون بده که اصلاً حرف و نظر بقیه برامون مهم نباشه اتفاقا باید شما رو بلند میکرد چون به قول خودتون هم لباس مناسبی نداشتین هم رقص خوبی نداشتین و البته این نظر خودتون هست ولی بخدا عاشق این رقصتم عشقم عاشق این لباست هستم که پوشیدی اتفاقا در زمان درست در مکان درست با آدم درست برخورد کردین تا به ماهاهم یاد بدین اعتماد بنفس رو در عمل مهم نبودن حرف و نظر مردم در عمل و این پاشنه آشیل خودم هست که الان یک سدی از من شکسته شد تا بهتر بفهمم این موضوع رو تو بی نظیری استاد و خیلی خوب هست که هون لحظه هم مریم بانو داشت فیلم میگرفت این غیر از این هست که لطف خدا بوده برای من و بچه ها؟؟؟!!!و عاشقتم استاد که کات نکردی این تیکه رو و این یعنی توحید چون نظر بقیه اصلا برات مهم نیست
ذهن من میگه :
بابا زشته بیخیال جلوی این همه جمع با این لباس ها رقص هم بلد نیستم من ناسلامتی استاد هستم اون هم با این خانم با این وضع مردم چی فکر میکنند راجب من بچه ها چی میگن
اما ذهن استاد:
پاشو پسر پاشو یک رقصی بکن یک قری هم بریز پاشو شادی رو هدیه بده به بچه ها پاشو عزت نفس و اعتماد بنفس رو به بچه ها(جواد) یاد بده پاشو به بقیه هم بگو که میشه رقص بلد نباشی ولی با یک خانم رقصید و نمرد پاشو با این لباس ها هم برقص که به بقیه هم نشون بدی که میشه با این لباس های خوشگل هم رقصید و هیچ اتفاقی هم نیفته پاشو پسر پاشو
دل به تو بستم (خدا) فقط تورو میپرستم (با ریتم بخونین استاد)
این فرق بین استاد و شاگرد هست دیگ همین چیز ها رو داره استاد توی تمام محصولات و دانلودی ها فریاد میزنه دیگ تا شاید من بخودم بیام و انجامشون بدم و نترسم از محدودیت های ذهنم استاد این فایل بی نهایت نکات مثبت و زیبایی داره که بخوام بگم بخدا فقط یک صفحه بصورت تیتروار فقط نوشتم که توی کامنت هام بیارم اما اینجا نظرم عوض شد اون ها رو دوستان میگن ولی الان که صحبت از محدودیت ها و ترسها شد برام خواستم داستان هفته پیش جمعه رو بگم که برای خودم رقم زدم به لطف الله مهربانم تا به خودم یادآوری کنم که محدودیت های ذهن خیلی کوچیکه و ریز هستند و نباید من رو از رسیدن به خواسته هام باز دارند
بریم سر اصل مطلب:
جمعه به لطف الله مهربان هدایت شدم به کوهنوردی تک و تنها (از بسکه فایل های سفرنامه رو دیدم هدایت شدم خیلی عالی و زیبا بود)
خودم رو سپردم به خدا و گفتم منو ببر به جاهای زیبا و خلوت که خودم و تو تنها باشیم
خلاصه که رب مهربانم هدایتم کرد به مسیر های خلوت و زیبا در صورتی که همه داشتند از یک مسیر میرفتند و من گفتم اون مسیر بقیه هست و من مسیر اختصاص خداوند داره برام درست میکنه و همینطور هم شد
خلاصه داشتم سوت زنان و شکرکنان میرفتم که یهو با یکی از ترس هام که از بچگی همراهم بود روبرو شدم (خخخخ انکار دارم داستان جنایی تعریف میکنم )و اون هم چیزی نبود جز چند تا سگ شیطون فاصله ای که باهام داشتند نزدیک به 200 متر حداقل بود از صدای پارس کردنشان ایستادم واقعا حرکت نکردم دیگ با اینکه فاصله زیاد بود ولی حرکت نکردم حتی خداشاهده میخواستم برگردم ولی گفتم نه جواد این تو بمیری از این تو بمیری ها نیست یا با این ترست روبرو میشی یا باید بمیری
یاد داستان استاد افتادم که توی جنگل صدای خش خش شنید و رفت توی دل ترس هاش(دوره عزت نفس)
خلاصه با کلی کلنجار که قلبم میگفت برو تو میدونی هیچ برگی بدون اجازه خدا به زمین نمیفته اما ذهنم میگفت نه 5 6 تا سگ هستند اگر بگیرنت چی و هزاران نجوای دیگ
خدا شاهده چنین عزمی در وجودم شکل گرفت که دنبال سگ ها داشتم میگشتم تا ببینم کجا هستن حتی مسیرم رو عوض کردم تا برم توی دلشون که پیداشون کردم و رفتم وسطشون نشستم استااااد چنان آرامشی بهم داد چنان بار سنگینی از دوشم برداشته شد که نگو و نپرس جالبه که طفلکی ها تا رفتم سمتشون از من فرار میکردند و نشستم و عشق بازی با ربم
اما بعدش چی شد
ذهنم خیلی این مورد رو کوچیک جلوه میداد اما گفتم پسر خوب همین ده دقه پیش از فاصله 300 متری میخواستی برگردی حالا میگی این کار کوچیک و بی ارزشه ذهنم یک نگاهی بهم کرد و گفت راست میگی ها اینجوری هم خندید خخخ
خلاصه که هنوز این مورد جزو ترسهام هست و نمیگم که از بین رفته اما بهتر شدم خدا رو شکر این عمل یک ایمانی در من بوجود آورد که گفت تو روی من حساب کن بقیش با من و واقعا هم فقط روی خودش حساب کردم و رفتم و اگر به خودم بود که برمیگشتم خداروشکر میکنم واقعاً
و استاد ازت بی نهایت ممنونم که در عمل بهم یاد دادی عاشقتم استاد
منم همچین تجربه ایی از روبرو شدن با ده یا پونزده تا سگ در یک راه میانبر خاکی در صبح زود ،زمانی که آدمی نبود و من تنها بودم و چون برای پیاده روی رفته بودم و کلاه نقاب دار زده بودم ،زمانی متوجه سگها شدم که در فاصله کمتر از دو متر بودم و همه اونها به محض دیدن من از خواب بیدار شدن و اماده حمله شدند اما من همونجا گفتم سایه تو در «حمایت و حفاظت تنها قدرت جهان «رب»هستی نترس و حرکت کن» با هر قدم ترسهام میریخت و من بزرگتر شدم این در حالی بود که صدای خرخر سگها رو میشنیدم و وقتی از اونها دور شدم و برگشتم پشت سرم رو نگاه کردم دیدم همه اونها دارن به من نگاه میکنن اما حتی یکی از اونها جلو نیومد .
این خاطره شما خیلی حس فوق العاده ایی رو در من بوجود اورد و خیلی هم شما و هم خودم رو تحسین کردم .
باور کنید که خیلیها شهامت همچین کاری رو ندارند اما ما با شهامت انجام دادیم .
اینم یکی از دستاوردام بود که کامنت شما بیادم اورد .
سلام به سایه خانم خداروشکر میکنم که این کامنت من شما رو هم یاد خاطره خودتون انداخت و چقدر تحسینتون میکنم بابت این شهامت
باور کنید یک دلیل محکم حرف های استاد هست و یک دلیل دیگ خوندن همین کامنت های دوستان هست چون میبینم که دوستان میرن تو دل ترسهاشون و اتفاقا اتفاقات خوبی هم براشون میفته این باعث میشه که من هم حرکت کنم و به خدا هم اعتماد کنم و خداروشکر نتیجه عالی ای هم داره اعتماد به خدا
چقدر کامنت پر محتوایی بود.از شما سپاسگزارم بخاطر این حد از فهم ودرک قوانین و عمل به آنها.
و اینکه بر ترس خودت غلبه کردی و رفتی تو دل سگ ها .خیلی تحسین برانگیز است.
بچه که بودیم عمویم یه آیه از قرآن روبه ما یاد داده بود که موقع مواجه شدن با حیوانات غیر اهلی یا هر حیوانی که میترسیم بخونیم. اون حیونبه اذن خدا کارمون نداره.
و من این آیه رو موقع رد شدن پیش سگ ها میخوندم.
صُمٌّ بُکمٌ عُمیٌ فَهُم لا یَرجِعونَ﴿18﴾ بقره
آنها کران، گنگها و کورانند؛ لذا بازنمیگردند.
بهرحال کارم رو راه می انداخت.چون محله ما پر است از سگ های غیر اهلی.
ولی الان به لطف الله و آموزه های استادهیچ برگی بی اذن خداوند بر زمین نمی افتد رو سرلوحه کارهام کرده ام. خدایا سپاس گذارم.
مررررسی دوست عزیز که نوشتن کامنت مرا به دوران خوش کودکی برد، چقدر آماده دریافت آگاهی ها بودم و هر کی هر چی میگفت رو باور میکردم. تا دیگه کامل خودم رو گم کردم، ولی خداوند هیچ وقت دست بنده اش رو رها نمی کنه و اون رو هدایت می کنه. ومن رو از اعماق تاریکی ها نجات داد و روز به روز به روشنایی نزدیک و نزدیک تر میشوم.
عجب کامنتی نوشتی خیلی ممنونم ازت و ممنونم از همه ی دوستانی که خاطراتشون رو نوشتن خیلی استفاده کردم
حقیقتش من خودم خیلی ترس دارم از حیوانات همین دیروز بود داشتم جایی میرفتم صبح که دیدم یه سگی از اونایی که دمشون عین گرگها هست داره تو یه متری منه وداره میاد طرفم باورتون نمیشه در جا برگشتم گفتم از یه راه دیگه میرم اما به خودم گفتم نه نمیشه باید راهتو ادامه بدی هر چی که میشه منم تند تند رفتم اونور خیابون بعد با خودم گفت ببین اینهمه آدم چرا من باید بترسم؟ پس این عادی نیست و امروز که کامنت شما رو دیدم بیشتر مصمم شدم که دیگه ترسی نداشته باشم الهی شکرت
در جایی اشاره داشتین به روبرو شدنتون با ترسی که سال ها در ذهنتون باهاش درگیر بودین و رها شدن از اون ترس بعد از رو در رو شدن و بعد کوچک شمردن اون در ذهنتون بود
این تجربه رو هفته پیش من هم داشتم…طبق عادت صبح زود پارک جنگلی رفتم و دو ساعتی بود بین درخت ها و سبزه ها در جای خلوتی راه می رفتم که یکباره دیدم سه چهار تا سگ با سرعت در حال نزدیک شدن به من هستن با صدای پارس بسیار بلند…اولش ترسی تو وجودم افتاد که من تنها هستم و هیچ آدمی در چند کیلومتری من نیست…
شروع کردم به دویدن…
قبلش هندسفری تو گوشم بود و فایل از استاد رو گوش می کردم…
تنها کاری که به نظرم درست اومد این بود که خودم رو آروم کنم و ترس رو کنار بزارم…زمانی که آروم شدم و ایستادم دیدم تمام سگ ها کنار من ایستادن و کمی پارس کردن و برگشتن.
احساس شعف و رهایی زیبایی بهم دست داد که ترس ها در ذهن ما بزرگ هستن اگر باهاشون روبرو بشیم از قول شما کوچک بودنشون رو با تمام وجود احساس می کنیم.
سلام استاد عزیز
سلام بر خانم شایسته خوش ذوق
شروع روز من با یک سفرنامه جذاب شروع شد
جالب اینجا است که من هم الان در سفر هستم و در حال حرکت بسوی حزیره زیبای قشم که این سفرنامه را در حال مشاهده هستم
در ابتدای شروع این سفرنامه عالی وجود اینهمه تابلو و مغازه ایرانی برای من حس فراوانی را به ارمغان می آورد
که چقدر خوب است که هر جا پا بگذاری خدای مهربان هست و دستان او هدایت می کند مارا
استاد عزیز دمت گرم که هر جا می روید اولین کار شما ثبت زیبایی ها است
توجه کردن به نکات مثبت است
دیدن این مناظر زیبا و با این موزیک عالی که بسیار خوش ذوق کنار هم تدوین شده است نه تنها حالت رو خوب می کند بلکه دنیا را بهت می بخشد
جز فراوانی
حس خوب
شکر خدای مهربان
زیبایی
مناظر دل انگیز
هیچ چیز دیگری نمی توان در این تصاویر مشاهده کرد
به به از این رستوران
به به از رنگ این استیک بی نظیر
و چه ایده عالی من از کار این رستوران یاد گرفتم
چقدر کار این رستوران برای من جالب توجه بود
بسیار حال کردم از این کارش و حتما از کارشون الهام و ایده خوبی خواهم گرفت
نمی دانم از این همه ذوقی که وجودم است با مشاهده این همه زیبایی و حس خوب چه باید بگویم
فقط می توانم بگویم که این سفرنامه محشر بود و بی نظیر
باز بگویم که این رستوران ایرانی با محصولات ایرانی و غذای ایرانی جز فراوانی است
جز این است که بگویم خدای من بخاطر این همه فراوانی تو را سپاس
یک درس و یک نکته که از سفرنامه یاد گرفتم کار استاد و رقصیدن او بود این یعنی پاشنه آشیل و عدم مهم بودن حرف مردم برای تو
کاری را انجام بدهی که دوست داری و نگران حرف مردم نباشی
مرسی استاد عزیز از تصاویر زیبا که مرتضی عزیز برایمان در این سفرنامه گنجاندی
حس خوب با مرتضی و آهنگ های شاد او
همه چیز عالی و تمام
فوق العاده و محشر بود
ممنون استاد از این سفرنامه بی نظیر
واقعا عالی بود
ممنون
سپاس از خدای فراوانی ها
استاد عزیزم سلام بروی ماهت وسلام بروی شایسته ترین مریم دنیا و همه ی دوستان عزیزم
الان که دارم براتون مینویسم ،بعد از شیفت شبمه و نمیدونم بار چندم هست که من این تیکه ی رقص شما رو نگاه کردم
با اینکه برای کامنت گذاشتن خیلی دست به عصام،ولی حتی تو این حالت که از بی خوابی های دیشب گیجم ،نتونستم جلوی این انرژی درونم رو بگیرم و براتون ننویسم ..
به قول استاد عرشیانفر همین کارا رو میکنی که عااااششششششقتم
یعنی هرچقدر از زیبایی های فایل هاتون بگم کم گفتم امااااا این دقیقه ٢٠به بعد
خیلی باحال بود همه چی ،ترکیب رقص شما با اون رقصنده هیچ کم و کسری نداشت…
مرسی که انقدر خوبی استاد ،مرسی از عزت نفست
چقدر یاد جمله شما تو جلسه ١عزت نفس میفتم که گفتید اگر من توی یک حوزه ای قوی ام باید همون رو بهتر کنم اینجوری اون حوزه های که توش ضعیفم اصلا به چشم نمیاد
ولی شما اصلا تو رقص ضعیف نبودید استاد خیلیم قشنگ بود …
اینکه ما انقدر از همین ٢دقیقه رقصتون کیف کردیم نشون دهنده ی اون عزت نفس و عشق درونتون که مارو ناخودآگاه عاشق شما میکنه …
خلاصه دمتون گرم،عاشقتونم ،دیروز همزمان با دیدن این فایل من رسیدم به خواندن ترجمه سوره فرقان و این آیات که به شدت برام آگاهی دهنده بود براتون مینویسم
سوره فرقان- آیه 7
وَقَالُواْ مَالِ هَذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعَامَ وَیَمْشِى فِى الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذِیراً
گفتند : این چه پیامبرى است که غذا مىخورد و در بازارها راه مىرود؟ چرا فرشته اى به سوى او نازل نشده است تا همراه او بیم دهنده باشد (و ادّعاى او را تأیید کند)؟
سوره فرقان- آیه 20
وَمَآ أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَیَأْکُلُونَ الطَّعَامَ وَ یَمْشُونَ فِى الْأَسْوَاقِ وَ جَعَلْنَا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَهً أَتَصْبِرُونَ وَ کَانَ رَبُّکَ بَصِیراً
و ما پیش از تو هیچ پیامبرى نفرستادیم مگر آن که آنان (نیز) غذا مىخوردند و در بازارها راه مى رفتند، و ما بعضى از شما را وسیلهى آزمایش بعضى دیگر قرار دادیم. آیا صبر و تحمّل از خود نشان مى دهید؟ و پروردگار تو همواره بیناست.
استاد میدونی که این آیات من رو یاد چه کسی انداخت نه ؟عاشقتم :)
قلب های فراااوان رنگی از شمال ایران به شمال فلوریدا
به امید سعادت دیدارتون در بهترین زمان و بهترین مکان
به نام خدای بخشنده و مهربان
به نام خدای هدایتگر
استاد عزیزم ،مریم جون دوست داشتنی سلام
بریم به وست وود و تیست آو تهران ؛)
واقعا جذاب بود ،بستنی ،نون بربری ، فرش ایرونی ،خیلی عجیب بود ،ازون چیزی که تصور میکردم هم ایرونیزه تره :))
واای استاد من عاااشق لباستون شدم ،چقد ناازه :*
خداای من بام ال ای چقد زیبا بود ،
با وجود شلوغی ، چه آسمون آبی ای ،چقدم شهر از نمای بالا منظم ،تو یک خطوط مشخص بود.
نمای بال فرشته ، توی شهر فرشته ها ،چقد زیبا بود.
چه رستوران برزیلی جذابی ،به یاد سفر به دور امریکا قبلی افتادم ، تا زمانی که علامت سبز کنار میز بالا بود ،ان لیمیتد گوشت سرو میشد ،انگار این هم همون فرمته :))
خدای من چه فروشگاه ایرونی ای،عزززیزمم
واقعا دلبراست
خدا رو شکر ،چقد خوشحال شدم ازین جنس فروشگاه ها هم تو امریکا هست^^
از بین همه شون ،دیدن جارو ،سنگ پا ،زولبیا ،بامیه،حنا ، خیلی برام جذاب بوود :))
ای جوونم این آکاردئون ها همیشه یادآور رامسر هستن برام ،شنیدنش تو ال ای چقد شیرین بود .
خدااای من استاااد،عاااشقتونم ،عزیزممم ،چقد ناااز همراهی کردین اون خانوم رو توی رقص .
عاالی بودین :
دوستون داارم
عزیزم ،مرتضی
چه سورپرایزی شدیم آخر فایلی .
واای مریم جون مرسی برای فیلم برداری ،چقد زیاااد دلم مهمونی و رقصیدن میخواست این روزها .
چقد چسبید ،من واااقعا کلی لذت بردم ،مرسی مرسی :
دوستون دارم
به نام خداوند هدایتگرم به سمت زیبایی ها
من واقعا عاشق این سریالمم در کنار اینکه آگاهی دهنده هست خیلی خیلی هم سرگرم کنندس وای استاد بام لس آنجلس خیلی زیباست فقط اون تیکه که دوربین رفت و اونجا نوشته شده بود Hollywood خیلی ذوق کردم چون من عاشقشم واقعا حس میکنم که بزودی خودم از نزدیک میبینمش کل اون زیبایی ها و مغازه های ایرانی در دل LAیه طرف که واقعا حس خود تهرانو به آدم میده بیشتر از دنس تون ذوق کردم و واقعا تحسینتون کردم که انقدر زیبا اعتماد به نفستون رو به چالش میکشید چون واقعا اینکه آدم بدون برنامه قبلی و یدفه ای بخاد با اون استایل کیوت بسیار زیبا تو یه مجلس رسمی برقصه و درحالی که رقص هم به خوبی بلد نباشه ولی با ذوق این کارو انجام بده و خودشو به چالش بکشه ،استاد احسند بهتون واقعا بهتون تبریک میگم و واقعا فوق العاده بودید و واقعا لذت بردیم و یه جای دیگم که لذت بردم صدای خواننده و اینکه چقدر زیبا لایو میخوندن
واقعا زیبا بوددد .
خداروشکر بابت دیدن این همه زیبایی
،،،،هو،،،،
سلام بر استاد عزیزم و برادر بزرگم،،
اینجا،ایران
روستای جوارم، ساعت 7:05صبح
آقا طهران جلس که میگن واقعاً درسته ها،،
چقدر زیبا و جالب بود فروشگاه های ایرانی،
بربری تازه
بستنی اکبر مشتی
آرایشگاه زنونه
فرش فروشی
و……
خیلی خیلی عالی بود
استاد اون بستنی اکبرمشتی که دیدین اونجا، شعبه اصلی و واقعیش در طهران، سر خیابون ما بود در بچگی، (آبمنگل) و البته الان هم هست،
استاد یه چیزی بگم که شاید فقط شما باور کنید،
والله قسم عین حقیقت رو میگم
استاد، پریروز صبح همین موقع که کامنت برای قسمت قبلی مینوشتم و اشاره کردم به اون پل زیبا که مثل پل ورسک بود، باورم نمیشد که فرداش خودم از زیر پل ورسک رد بشم و الان شمال و در روستای جوارم، در حال نگاه کردن به کوههای جنگلی روبروم هستم، آفتاب هم داره طلوع میکنه
استاد عزیزم
من این دو روزه واقعاً درک کردم از ته قلبم، که توجه به زیبایی ها و تحسین نکات مثبت، دقیقاً از همون جنس زیبایی رو وارد زندگی آدم میکنه
واقعاً الان هنگم و فقط خدارو شاکرم
استاد،شاید بازم باورتون نشه،اتفاقات عجیبی افتاد برامون بعد از توجه به زیبایی ها ، یعنی دارم نتایجشو میبینم با چشمام،
اول مدارس تعطیل شد که بچه های من بتونن بیان مسافرت
دوم تصمیم به شمال رفتن گرفتیم یه دفعه
سوم از جاده ی هراز رفتیم و خوردیم به ترافیک و دور زدیم اومدیم از جاده ی فیروزکوه بریم
و……….
و یکدفعه من به خودم اومدم و دیدم داریم از زیر پل ورسک رد میشیم
یهو یاد کامنت دیروزم افتادم که برای شما نوشته بودم چقدر این پل زیباس و شبیح پل ورسکه
الله اکبر
بغض کردم و به خانومم گفتم ببین قانون داره جواب میده، بخدا جواب میده، ما کجا، اینجا کجا
الله اکبر
اما،الان با پسرم نشستیم و داریم طلوع خورشید رو میبینیم
صدای گنجشک ها و قوقولی قوقوی خروسها و …..
الله اکبر
الهی شکرت
یاحق
علی جان سلام
خدارا شکر که به سفر دعوت شدی از طرف خدای مهربان واقعا منم خودم این تجربه را داشتم.والان با دیدن این فایلهای ارزشمند به سفر شمال رفتم و جالبه جایی که رفته بودیم از 30تا ویلا بود و همه خالی بود و من و همسرم و دردونه هام بودیم و جالب این بود که تارسیدیم صاحب ویلا گفت تلویزیون را برداشتیم اگه اجازه بدید یه ساعت دیگه میارم براتون و من گفتم ما اصلا احل تلویزیون نگاه کردن نیستیم .
الان هم به سفر شیراز دعوت شدیم .ایشالله همیشه در سفر باشی و تجربه های خوبی را بدست بیاری .
ممنونم که من را به فضای دل انگیز شمال بردی.
موید باشی.
،،،،هو،،،،
،،،هُوَ خَیرُالناصرین،،،
سلام و درود به آقا رسول عزیزم
خیلی ممنونم از محبتت برادرجان،،
آقا در مورد تلویزیون گفتی،،
ما هم دقیقاً مثل شما،
2روز شمال بودیم، حتی تلویزیون رو به برق هم نزدیم،،
الهی شکر بابت این همه نعمت های گوناگون
آقا رسول، والله قسم عین حقیقت رو میگم
ما دیروز در استان مازندران و روستای جوارم ویلا اجاره کرده بودیم و داشتیم سپاسگزاری میکردیم و لذت میبردیم که یکدفعه یکی از دوستان قدیمیم زنگ زد و گفت: من و همسرم و دخترم داریم میریم ویلای خودمون در صومعه سرا(گیلان)
و مارو دعوت کرد که ادامه ی این سفر، بریم ویلای اونا و 3،4روز اونجا باشیم
الله اکبر
حالا در فایل بعدی سفر به دور آمریکا ، توضیحات کامل میدم که چجوری داریم هدایت میشیم به سمت نعمت های بیشتر
الله اکبر ️
این چند خط رو هم نوشتم برای آقا رسول عزیز که دقیقاً متوجه میشه من چی میگم و با هم ، هم مدار هستیم️
الحمدالله رب العالمین
اگر شکرگذاری کنید،
بر شما می افزایم
قرآن کریم
یاحق
سلام علی آقای عزیز،دوست هم فرکانسی ام
خیلی خوشحالم بابت تجربه زیبایی که داشتید،چه جای رویایی ،من که تصور کردم کلی کیف کردم ،حسابی لذت ببرید
مشخصه که هم خیلی پیگیری دیدن این سریال فوق العاده هستید و هم تمرکز و تجسم تون فوق العاده است ،که به این زودی شما هم تجربه مشابه همون طبیعت رو داشتید
همون پل ،همون طبیعت ،و مه
و چقدر رسیدن به همین خاسته های مشابه صحنه های که استاد میزاره ،هر بار برامون مسلم میکنه که راه ما درسته و قانونی جز فرکانس و توجه نیست به شرط کنترل ذهن و توجه به خاسته ها
به شرط اینکه تو دل تضاد هامون هم حالمون خوب باشه و بلافاصله از خودمون بپرسیم این تضاد اومده چی رو بهم بگه ،اینطوری کنترل ذهنمون هم راحت تره، (برای من که اینطور بوده و مدت زمان موندن تو حال بد خیلی خیلی کمتر شده)
و این که تکامل برای رسیدن به خواسته هامون صرفا تکامل از نظر فرکانسیه نه زمان
آرزو میکنم لحظه لحظه زندگی تون با لذت تو ثبت بشه و برسید به تمام خاسته های زیبا تون
،،،،هو،،،،
سلام خانم محمدی مهربان
سپاسگزارم از توجه و لطفتون
واقعاً در مورد تضاد و در حالِ خوب موندن، به نکات دقیقی اشاره فرمودین و کامنتتون کلی انرژی های خوب به ما منتقل کرد
امیدوارم به زودیِ زود، استاد دلها بیان ایران و در یک سمینار فوقالعاده ، همه مون در مورد زیبایی ها و حال خوبمون صحبت کنیم
بازم ممنونم و سپاسگزار
یاحق
سلام به دوست عزیزم
چقدر کامنتتون بین این همه کامنت دل نشین بود ، چقدر قشنگ و دلچسب هدایت شدین به زیبایی ها ،
یکم که روی خودمون کار میکنیم میبینیم که چقدر همه چیز سادست و
مسیر سخت مسیر اشتباهه همون جور که استاد میگن همیشه.
چه لحظه ی قشنگی بوده اون موقعی که شما دقیقا همون پل و که تصور میکردین دیدین و ازش عبور کردین …
خدای ما همینقدر قشنگ و دلنشین کارهارو طبق برنامه ریزی طبیعی برای ما جلو میبره ، فقط کافیه به قانونش عمل کنیم .
در پناه خداوندگار زیبایی ها باشید ، ممنون از این کامنت بی نظیرتون ، آرامش منو بالا برد .
،،،،،هو،،،،
سلام خانم صرام
سپاسگزارم از توجه و لطفتون
واقعاً همینطوره که فرمودید
الله یکتا، یکجوری هدایت میکنه که انسان حیرت میکنه
چقدر خوشحالم و شاکر پروردگارم که با دوستانی مثل شما، همسفر هستم در این مسیر زیبا
و چقدر خوشحالم که خداوند متعال ، مارو با استاد عزیزمون آشنا کرد،
لطفاً کامت من در فایل بعدی سفر به دور آمریکا رو بخونید که از ادامه ی زیبایی ها و هدایت های الله مهربان گفتم
سپاسگزارم از لطفتون
یاحق
سلام بر علی آقا و گل پسرش و آفتاب خانم
چقد خوشحالم براتون که سریع هدایت شدید به بهشت زیبا
به طلوع خورشید و صدای پرندگان
و قانون به همین سرعت جواب میده
البته دروغ نگم منم اومدم در تصوراتم اونجا و مطمئن هستم قطعا تجربه زیبایی خواهم داشت زیرا وقتی به قانون توجه میکنی لاجرم هدایت میشی
تبریک میگم حس خوبتون و فرکانس قوی شما زندگیتون سرشار از لحظات ناب الهی آمـــــــــین
،،،،هو،،،،
سلام بر خانم جوانِ مهربان
سپاسگزارم از لطفتون
کامنت شما خیلی خیلی بهم انرژی داد
انشاءالله بزودی زود، شما هم به بهترین مناطق ایران زمین و دنیا، هدایت میشین و برامون از زیباییهای اونجا، میگید و کامنت میزارید
بازم ممنونم
در پناه حضرت رب العالمین باشید همیشه
یاحق
«وَاذْکُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ ؛ قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِکَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ ؛ قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُکُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَٰکِنِّی أَرَاکُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ»
سلام و درود به استاد عباس منش و خانم شایسته و همینطور دوستان نازنینم در این سرزمین توحیدی. خدایا همواره هدایتگر و حمایتگر ما باش که جز تو هدایتگری نداریم.
استاد عباس منش و خانم شایسته ممنونم ازتون بخاطر نشون دادن لس آنجلس زیبا و چشم نواز ولی خداییش فلوریدای خودمون یه چیز دیگه است.
My Home Sweet Home
عجب فروشگاه جالبی ، قرمه سبزی و سنگ پا داره. همش داشتم دنبال چی توز موتوری و ساقه طلایی میگشتم تو قفسه ها. استاد خداییش عجب اراده ای داری که با قرمه سبزی وسوسه نشدی. چند روز پیش یکی از دوستان شیرینی خامه ای آورده بود. و من با توجه به آگاهی های قانون سلامتی و سبک تغذیه ای که دارم توی فایلها میبینم میدونستم که اگه شیرینی بخورم بلافاصله حالم بد میشه. شاید بگید خب یه دونه شیرینی که ایرادی نداره . ولی من میدونستم حتی یه دونه اش هم ضرر داره. و اگه فکر کردین من حتی یه دونه شیرینی خورده باشم سععععععخخت در اشتباهید. چون من پنج شیش تا خوردم و گفتم زندگی کوتاه تر از اونیه که بخاطر یه سیکس پک به شیرینی خامه ای نه بگم. (و البته بعدش هم عواقبش رو دیدم ،دوستان شما تکرار نکنید لطفاً)
یه وقتایی آدم باید به راهی که داره میره یه نگاهی کنه، یه بازبینی کنه، ببینه چقدر درسته. وقتی خواستم کامنت بنویسم اولش رفتم سراغ قرآن و از خداوند درخواست هدایت کردم.و آیات 21 تا 23 سوره احقاف اومد. ماجرای قوم عاد و لجبازی با پیامبرشون و مقاومت بر سر تفکرات غلط گذشتگان و عدم پذیرش توحید .وقتی پیامبر میگه خدای واحد رو بپرستید و دست از کفر بردارید من نگرانم عذاب بر شما نازل بشه. (بقول آقایون تو باشگاه بدنسازی: داداش داری اشتباه میزنی) در پاسخ میگن از ما میخوای دست از خدایانمون برداریم؟! (یا بعبارتی دست از تفکرات گذشته) ، اگه راست میگی عذاب رو بفرست. و پیامبرشون میگه من فقط وظیفه داشتم رسالتم رو ابلاغ کنم. علم نزد خداست. ولی خداییش شما هم خیلی جاهلید، نوش جونتون هر بلایی سرتون بیاد. (البته پیامبر اونها به این بی اعصابی من نبود).
تو تجربیات روزمره مخصوصاً توی محل کار دارم میبینم یه عده اکثریت دارن تمام تلاششون رو میکنن یه وضعیت غلط رو حفظ کنن، و تغییرش ندن. با این تفکر که چون ما هم همین روش غلط رو انجامش دادیم شما هم باید انجامش بدین، کی گفته شما برید سراغ یه روش ساده تر. نه نه نه به هیچ وجه. همون روش غلط گذشتگان. خب اگه قرار بود به روش گذشتگان زندگی کنیم انسان هنوز غار نشین بود و با نیزه باید میرفت شکار. این چالش همیشگی وجود داره یه عده زیادی مقاومت میکنن،یه عده کمی هم تلاش میکنن با خلاقیتشون یه تغییر ایجاد کنن. و تمام اختراعات و اکتشافات بشر همینجوری شکل گرفت. توسط اون عده اقلیت.
یه مثال بزنم ؟؟ توی دقیقه 1:58 همین فایل یه هواپیمای عجیبی بالای سر لس آنجلس داره پرواز میکنه ، اسمش V22 Osprey هست. یه پرنده 72 میلیون دلاری محصول مشترک کمپانی بل و بوئینگ. آسپری به معنای عقاب ماهیگیره. ماجرای تولد آسپری برمیگرده به یک چالش. یه حادثه. سقوط هلیکوپترهای CH53 توی طوفان طبس. وقتی ضعف طراحی موتور و ملخ CH53 در برابر طوفان مشخص میشه نه فقط اون رو اصلاح میکنن، بلکه میگن ما به یه پرنده خیلی پایدار تر برای عملیات نیاز داریم . آسپری طراحی و متولد شد، به این مدل هواپیما میگن تیلت روتور. هم هلیکوپتر و هم هواپیما. «این نوع تفکر معتقده هر جا چالشی باشه، یعنی زمینه رشد و پیشرفت من فراهمه، از حوادث درس بگیرم و مسئولیت حادثه رو بپذیرم و ساختار رو اصلاح کنم. منتظر نیست یکی از برون بیاد نجاتش بده». ولی تفکر دومی هم وجود داره که میگه «من کنترلی رو اوضاع ندارم ، اون بیرون باید یه چیزی تغییر کنه،یه نفر بیاد منو نجات بده. یه نفر بیاد یه چیزی بده تا من تغییر کنم». بزرگوار، چه تضمینی هست اگه یه نفر بیاد یه چیزی رو تغییر بده مقاومت نکنی؟؟
ته ته این تفکر به ایمان و شرک میرسه. یکی باور داره که خودش باید قدم برداره، یکی دیگه چون باور داره یکی بهتر و قدرتمندتر از خودش وجود داره اون باید براش کاری بکنه. به زبون میگه خدا ولی چشم امیدش به بنده خداست.
ماجرای آسپری رو شنیدین، حالا ماجرای تامکت رو بشنوید (یا بخونید) جنگنده اف چهارده تامکت ، 47 ساله توی ایران فعاله. یه ضعف بزرگ طراحی توی موتورش داره که باعث میشه تحت یه شرایطی موتورهاش به کلی از کار بیافته. ولی همون تفکر دومی حاضر نیست چیزی رو تغییر بده هر بار به بهانه های مختلف در برابر تغییر مقاومت کرده. (تحریمم کسی بهم هیچی نمیده)
تفکر اول تغییر رو ایجاد میکنه ، «چون باور داره میتونه تغییر ایجاد کنه». تفکر دوم بهانه میاره با اینکه نیروی متخصص ، دانش مهندسی ، مواد اولیه، امکانات و منابع مالی و انرژی رو به اندازه کافی و حتی بیشتر از سازنده در اختیار داره ولی این کار رو نمیکنه. «چون باور نداره که میتونه». ما موتور توربین برای نیروگاه های برق خودمون رو میتونیم بسازیم ،ولی برای هواپیما نمیتونیم بسازیم.
(راستی تا یادم نرفته ، آمریکایی ها هر هواپیمایی میسازن علاوه بر اسم اصلی یه صفت هم بهش میدن، که با اون صفت شناخته میشه، مثل آسپری، تامکت، فانتوم، رپتور ، ایگل ،سوپرهورنت… چون گفتن یه کلمه راحت تر از گفتن تعدادی عدد و حرفه، بجای V- Twenty two فقط میگن Osprey)
فرقی نمیکنه توی کدوم مقطع حساس کنونی باشیم. مقطع حساس کنونی قوم عاد، یا مقطع حساس کنونی سال 2023 همیشه یه عده ای خواهان تغییر هستن و عده ای مخالف تغییر .و نکته همه پیامبران الهی اینه که همشون مردم رو دعوت به توحید میکنن، دعوت به تغییر خود شخص. کسی نیومده با جامعه بجنگه. همه میگن از درون تغییر کنید.
سعدی شیرازی با مفهوم تلاش برای تغییر میگه: «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل ؛ که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم» منظورش اینه که متوقف نشو ، تحت هر شرایطی حرکت کن و ادامه بده، حتی اگه بخوای قدم در راه بیابان بذاری.
(خداییش شیرازی ها همه شون همینجوری عالی و ارزشمند هستن ، سعدی ، حافظ ، لطفعلی خان زند، پروفسور خدادوست و …)
تعجب میکنم چرا یه رصدخانه رو بیخ گوش لس آنجلس ساختن،چون شهرها آلودگی نوری دارن، مخصوصاً یه کلانشهری مثل LA. بهترین موقعیت برای رصد آسمان جاییه که تا 40-50 کیلومتری اطرافش هیچ منبع نوری وجود نداشته باشه.
(6:58 سقف رصدخانه، الهه داداش داری اشتباه میزنی در روم باستان، جهت خنده)
اون رستوران برزیلی چقدر خواستنیه. و چه ایده جالبی داره. با چراغ میگی میخوای ادامه بدی یا نه. سری قبل اون شاخص چوبی سبز و قرمز بود. در کل ایده جالبیه. و یه فیستوال ماشین های BMW قدیمی … خداییش درسته صنعت خودرو آلمان کارش خوبه. ولی نه دیگه به خوبی آمریکا. BMW کلاسیک آخه! اونم تو خاک آمریکا؟ من کاملا با صحبتهای استاد عباس منش موافقم همه چیز نو و به روزش خوبه. تنها ماشین کلاسیکی که دوست دارم فورد ماستنگ کانورتبل (همونی که همه بهش میگن موستانگ ، تلفظش ماستنگ ه ، یعنی اسب وحشی) ماجرای علاقه من به فورد ماستنگ کانورتبل از اونجا شروع شد که زمانی که 14-15 سالم بود با یه کتاب آموزش زبان انگلیسی آشنا شدم ، سه تا سطح داشت. اسمش New American Streamline بود. توی زمانی که نه اینترنت بود و نه شبکه اجتماعی. دروازه آشنایی من با آمریکا مطالب و تصاویر همون کتاب استریم لاین بود. و یه فورد ماستنگ کانورتبل زیبا که روی جلدش بود. کتاب اولش مبدأ بود، دومی توی مسیر و سومی رسیده بود به مقصد. من اگه فستیوال ماستنگ کلاسیک بود حتماً شرکت میکنم.
«مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش ؛ کو به تأیید نظر حل معما میکرد» «دیدمش خرم و خندان قدحِ باده به دست ؛ و اندر آن آینه صد گونه تماشا میکرد» «گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم؟ ؛ گفت آنروز که این گنبد مینا میکرد»
حافظ شیرازی توی اشعارش دست به خلق یه شخصیت زده که اسمش رو گذاشته پیر مغان ، مغ یعنی روحانی زرتشتی، پیر مغان، بزرگ روحانیون زرتشتیه. نماد انسان کامل و آگاه یا استاد و مربی و شاید قدرت شهود قلبی وقتی به خدا وصل میشی . که همیشه ظاهراً حافظ ازش کمک میگرفته. قدح باده ، من فکر میکنم نماد ارتباط با خداست. که وقتی با خدا در ارتباطی میدونی عقل هیچ کاره است، ذهن حرفی برای گفتن نداره. حافظ این ناتوانی ذهن در برابر قدرت شهود الهی رو تشبیه میکنه به مستی و قدح باده. یعنی همون طور که شراب، هوشیاری انسان رو میگیره، ارتباط با خدا هم ذهن نجواگر رو ساکت میکنه. حافظ از پیرمغان میپرسه این ارتباط قلبی با خدا رو کی تونستی بدست بیاری ؟ میگه همیشه بوده،از همون سر آغاز خلقت، خداوند این قدرت ارتباط با خالق رو به همه انسانها داده.
در پناه جان جانان رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید.
سلام
ینی من کامنتهای شما رو میخونم از جهان بریده میشم گوش و چشم و حس میشم موقع خواندن واقعا ترکیب قرآن و شعرهای ناب و لفظ و کلامتون همراه شوخ طبعی ترکیبی جادویی درست میشه و شما رو خیلیخیلی تحسین میکنم و سپاسگزارم برای کامنت زیبا و تاثیر گذار و پر از آگاهی…به دستان بی نظیر خداوند میسپارمتون شاد و پاینده باشید
سلام و درود به شما خواهر بزرگوار و گرانقدر. از محبت و بزرگواری شما بسیار سپاسگزارم.
ممنونم که این کامنت رو خوندین و برام پاسخ نوشتین.
از درگاه خداوند براتون فراوانی نعمت و ثروت درخواست میکنم، و همواره سلامت و شادکام و ثروتمند و موفق باشید.
سلام بر حمیدعزیز ابراهیم نشانِ همه فن حریف
شعر گفتم دیدی؟
از دیروز دارم دنبال کامنتت میگردم،و برام سوال چی شد حمید جزو اولین نفرها نبود ؟
نگو این یک تکنیک عقب نشینی جهت حمله ی گاز انبری بوده
بابا پسر چه جوری انقدر خوب مینویسی ؟انقدر خوب مثال میزنی ؟انقدر اطلاعاتت کامله ؟هر اصطلاحی که بکار بردی رو ی بار خوندم ،دوبار تلاش کردم درست تلفظش کنم،چهاربار تکرار کردم تا فهمیدم ،مرررررسی به این سلول های خاکستری مغزت با این همه علم و دانش (سوووووت بلبلی بلنددد و کشیده ،همراه با چرخاندن دود اسپند:))))) )
حواست هست چه جوری مدار به مدار داری بالا میری ؟و حواست هست همون طوری که خودت داری میری بالا ،به ماهم کمک میکنی از کجا این قله ی عشق و نور رو فتح کنیم ؟
برادر فرکانسی دورازمن ولی نزدیکتر از کسایی که با چشم میتونم ببینمشون
باید بدونی خط به خط نوشته هات به جانم میشینه و کیف میکنم با خوندنش ….
ممنونم ازت دست قدرتمند خدا،شاگرد زرنگ استادعباسمنش
بزووودی زودددد در زمان و مکان مناسب در اوج موفقیت میبینمت رفیق
قلب فراوان اززز شمال تاااا جنوب
سلام و درود فراوان به خواهر مهربون و گرانقدرم سعیده عزیز.
خیلی خیلی قدردان محبتت هستم. سپاسگزارم که ازم تعریف میکنی.
بابت این صفت ابراهیم نشان هم که بهم دادی ازت ممنونم، امیدوارم لایق دریافتش باشم و بتونم مثل ابراهیم (ع) توحیدی باشم و مشرک نباشم. به لطف الهی هدایت شدم به فایل توحید عملی 7 و تصمیم گرفتم یکبار دیگه بحث توحید عملی رو از قسمت اول تا قسمت 7 رو ببینم. اصلاً استاد یه چیزایی میگه انگار اولین باره دارم میشنوم. جنس آگاهی ها شبیه محصولاته. مخصوصاً قسمت 7.
آهان راستی بابت سوت بلبلی و اسپند هم خیلی ممنونم. سپاسگزارم.
ماجرای کامنتم، از این قرار بود که صبح حدود ساعت پنج فایل رو دیدم، ولی یه کمی کسالت داشتم، چند بار کامنت نوشتم و دیدم حالم اصلا مثبت نیست ، ارسال نمیکردم ،گفتم این احساسم رو با کلمات انتقال میدم. خلاصه اش اینکه بعد از کلی کلنجار رفتن گفتم آقا بنویس ، کلا اگه قرار باشه خونده بشه خونده میشه، تو که بخاطر بچه ها کامنت نمینویسی، نگران نباش، جان جانان خودش حواسش به همه چیز هست.
و اینو نوشتم.
از تغییر مدار من گفتی ، حقیقتش من خودم خیلی واضح متوجهش نمیشم. ولی میدونم تو کارت بیسته، خیلی بهتر از من داری عمل میکنی، و به نظرت اعتماد دارم. کامنتت رو هم خوندم خیلی بینظیر نوشتی ، خیلی خیلی ، چقدر عالی به قرآن مسلط هستی. یه به مخیله ام هم خطور نمیکرد بابت رقص استاد اون مصداق قرآنی رو پیدا کنی. خوندمش تعجب کردم. گفتم سعیده چطوری تونست این موضوع و اون آیات رو بهم ربط بده. واقعاً بی نظیری. از طرفی هم اینقدر محصولات رو مسلطی. اینقدر عالی همه محصولات رو تهیه کردی. بهت تبریک میگم نجاتگر بینظیر. یه جایی از کامنتت یه جمله نوشته بودی
(استاد میدونی که این آیات من رو یاد چه کسی انداخت نه ؟عاشقتم)
یاد جلسات درس آقای قرائتی افتادم ، یه چندتا جمله میگفت، یهو میگفت: یه صلوات بفرستین جا داشت آخر اون جمله ات بنویسی یه صلوات بفرستین.
خیلی خیلی متشکر و سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمندت و همینطور پاسخی که سخاوتمندانه بهم هدیه دادی. مجدداً تولدت رو در این سایت تبریک میگم. تازه یکساله شدی و اییینقدررررر عالی هستی ، اگه تا قبل از پایان سال دوم توی پارادایس کنار استاد بودی اصلا تعجب نمیکنم.
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی سعیده مهربان.
سلام دوست عزیز
چقدر دلنشین چقدر کامل و بی نقص به نکات مثبت توجه کردید. واقعا لذت بردم از این همه اطلاعات.
جالبه من توی آسمون اون مدل هواپیما را که دیدم گفتم این چیه من اشتباه میبینم. چرا این مدلیه. ممنون از شما که اینقدر خوب توضیح دادید.
چه مثال های خوبی زدید برای قانون تکامل. و متاسفانه خیلی از ما ایرانی ها هنوز گیریم و یه تغییر خیلی ساده برای راحت تر کردن کارهارا هم نمیپذیریم. و میگیم نه چون قبلا اینجوری بوده باید همونو ادامه داد.
ولی اونا که تغییر را پذیرفتند و حرکت کردند موفق شدن.
همه ما این تجربه را داریم شاید اولش برامون سخت باشه ولی بعدش نتیجه نشانگر معجزه ها است.
و به قول استاد ما ایرانیها همیشه منتظر یه منجی هستیم که بیاد نجاتمون بده . اینو تو وجودمون و تو مغزمون کردن که یکی باید بیاد نجاتمون بده. توی دینمون هم گذاشتند . منجی عالم
حتی برای دخترامون میگن یه نفر با اسب سفید میاد و تو را خوشبخت میکنه کدوم اسب سفید . خوشبختی از تغییر خودمون شروع میشه و بس.
من سپاسگزار شما و پیام های زیباتون هستم.
در راه خدا موفق و پیروز و شاد باشید
سلام و درود فراوان به شما
خیلی ممنونم از لطف و محبت و بزرگواری تون. این موضوع به قول استاد عباس منش هنوز پاشنه آشیل خودم هم هست. اتلاف انرژی و تمرکز روی دیگران. بجاش باید روی خودم تمرکز کنم.
این تفکر کنترل بیرونی و حضور یه منجی بیرونی برای نجات توی همه ارکان زندگی هست. از نجات ملت و سرزمین گرفته تا وعده شاهزاده ای با اسب سفید. به جرأت میشه گفت هیچکس بجز استاد عباس منش تا حالا نگفته آقا کلا بیخیال اون بیرون، افراد شرایط حکومت ، سیاست و… تو بهترین خودت رو ارایه بده، یه شخصیت متعالی از خودت بساز، بقیه اش رو جهان برات انجام میده. صرف نظر از بقیه مردم. «واقعا هیچکس جز استاد عباس منش تا حالا اینو نگفته».
در پناه رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید
سلام خدمت دوست عزیزم اقا حمید خیلی لذت بردم از این همه اگاهی و اطلاعات شما واقعا بهتون تبریک میگم این صحبت ها و اطلاعات شما نشون میده چقد شما هم به منبع الهی وصل هستین و دوستانتون رو هم از این اگاهی ها بهره مند میکنید امیدوارم هر جا هستین موفق و موید باشین و به تمام ارزوهاتون برسین
سلام و درود به شما مجید عزیز. در پناه رب العالمین همواره در بهترین زمان و مکان و شرایط باشید. خیلی ممنونم بابت کامنت ارزشمند تون خیلی لطف کردین زمان ارزشمند تون رو اختصاص دادین برای نوشتن کامنت. سپاس فراوان. در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
سلام حمید جان
دوباره اومدم با یک لبخند بزرگ روی صورتم از خوندن دوباره کامنتت
چرا دوباره؟؟؟
چون صبح خواندنم اما وقت نشد برات پاسخ بذارم که الان اومدم و دوباره خواندنم
پسر چه هیولایی هستی تو
هی بابا خفن
ماشاالله به این همه آگاهی
آفرین به این همه اطلاعات چقدر تحسینت میکنم رفیق و به خودم افتخار میکنم بابت داشتن چنین دوستان هنرمندی حمید جان یاد باشه انشاالله روزی که Osprey خریدی بیای دنبالم و من رو ببری یک دوری بدی (ایموجی خنده)
و قول بدی که بوق هم بذاری بزنم (مجدداً ایموجی خیییلی خنده )
عشششق میکنم وقتی آیه های قرآن یا اشعار مولانا رو میاری و بعد چقدر قشنگ توصیف میکنی شدیداً علاقهمند شدم به اشعار مولانای موحد و خیلی بیشتر از قبل دوست دارم یچبشنوم و راجبش بخونم
این یک نعمت بزرگ هست که خداوند بی منت در اختیارت قرار داده خداروشکر حمید جان خداروشکر
موفق باشی حمید عزیزم برادر نازنینم
سلام و درود به جواد جان عزیز دل. «بقول سهیل عزیز: چطوری جون دل؟ برقراری عزیز؟ سر کیفی؟» چه درخواست جالبی کردی. میذارمش تو لیست درخواستها از جهان هستی ، شاید آسپری هم سوار شدم. اتفاقاً خیلی به پرواز با هلیکوپتر علاقه دارم. یکی از خواسته هام هست که یاد بگیرم.
بخاطر پاسخ ارزشمندت خیلی خیلی متشکرم که زمان گذاشتی و برام نوشتی. امیدوارم همواره در مدار آگاهی های توحیدی قرآن و مولانا باشی. در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به شما دوست گرامی، واقعا لذت بردم از خوندن کامنت شما ومثالهای قرآنی که اینهمه باعشق وبا اطلاعات دقیق در مورد هوایپما واشعار حافظ و توضیح در مورد تمام نکاتی که بهش توجه داشتید مارو دعوت کردید به خوندن دیدگاهی که دلچسب وازپرآگاهی بود، شبیه یه مقاله بود برام که هم معنوی و سیاسی و تاریخی و ادبی وعلمی و خلاصه خیلی لذت بخش بود…
ممنونم ازتون، در پناه امن خداوند باشد
سلام و درود فراوان به شما
خیلی خیلی ممنون و سپاسگزارم بخاطر کامنت سخاوتمندانه تون که لطف کردین بهم هدیه دادین. امیدوارم کامنت های بعدیم توحیدش بیشتر و بیشتر باشه و هیچی از رنگ و بوی سیاست نداشته باشه. هیچی . بقول استاد این موضوع هنوز پاشنه آشیلم هست که باید بیشتر و بیشتر روش کار کنم، ریشه در گذشته ام داره. و به لطف و هدایت الله مهربانی ها ان شاالله همه مون هدایت بشیم به مدارهای بالاتر توحیدی.
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
دوست عزیزم واقعا از خوندن کامنت قشنگت و این اطلاعات عالی که راجب هواپیما ها و داستان هاشون داری را تحسین میکنم و واقعا از اینکه ایه های قران و اشعار شعرا را تفسیر میکنی و استفاده میکنم لذت میبرم. درود به شرفت. بازم ازت سپاسگزارم.
سلام جواد عزیز
خیلی ممنونم از لطف و محبت شما.
امیدوارم خداوند چیزی رو به قلبم الهام کنه تا بنویسم تا باعث وصل شدن به خودش بشه. خدا رو شکر میکنم که حس خوبی نسبت به کامنتم داری. و این بخاطر فرکانس توحیدی خود شماست. الهی صد هزار مرتبه شکر
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
سلام
اول کامنتتون رو که دیدم از ایات قران هست گفتم که این کامنت از اون کامنتای بی نظیر و پر محتوا و بسیار زیبا خواهد بود وخوندنش به ما انرژی و حس خوب میده واقعا از ته قلبم تحسینتون میکنم که اییییینقدر زیبا مینویسید وما هم با تمام وجودمون میخونیم و لذت میبریم از خدا برای شما خیر ، برکت ،ثروت و سلامتی کامل رو خواستارم .
سلام و درود به شما خانم نجفی گرانقدر، سپاسگزارم از لطف و بزرگواری شما. متشکرم که زمان گذاشتین برای نوشتن پاسخ.
لطف و هدایت رب العالمین جانمون هست که بر قلبمون جاری میشه،و همه مون به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم. از دعای خیرتون بسیار بسیار متشکرم و طبق قانون بدون تغییر خداوند ، جهان هستی فرکانس خیرخواهی شما رو دریافت میکنه و تقویتش میکنه و بیشتر از اون رو به خودتون باز میگردونه «به لطف و رحمت مهربانترین مهربانان»
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ ﴿٣٩﴾
به کسانی که مورد جنگ و هجوم قرار می گیرند، چون به آنان ستم شده اذن جنگ داده شده، مسلماً خدا بر یاری دادن آنان تواناست.
الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا ۗ وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ﴿4٠﴾
همانان که به ناحق از خانه هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی کرد، همانا صومعه ها و کلیساها و کنیسه ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می شود به شدت ویران می شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که او را یاری می دهند یاری می رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست ناپذیر است.
الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوُا الزَّکَاهَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَهُ الْأُمُورِ ﴿4١﴾
همانان که اگر آنان را در زمین قدرت و تمکّن دهیم، نماز را برپا می دارند، و زکات می پردازند، و مردم را به کارهای پسندیده وا می دارند و از کارهای زشت بازمی دارند؛ و عاقبت همه کارها فقط در اختیار خداست.
نشانه ی امروز من :4/5/١4٠٣
سلام به استاد عباسمنش عزیزم ،سلام به استاد شایسته جانم و به دوستان عزیز و توحیدی من
با اینکه قصد کامنت نوشتن نداشتم و دلم میخواست بعد دیدن فیلم یکم بخوابم اما طبق معمول وقتی قلبم من رو دعوت به نوشتن کرد ،من لبیک گفتم.
من زیر این فایل یک رد پای دیگه هم دارم که لینکش رو همینجا میزارم تا نقشه ی راهم بعدا راحت تر پیدا کنم.
abasmanesh.com
خیلی برام جالب و خوشایند بود که یک سال پیش هم من هیییچ مقاومتی با رقص استاد با اون خانوم رقصنده نداشتم و اتفاقا کلی هم تحسینش کردم،و ازین موضوع فهمیدم که من در اجرای توحید در عمل در زمینه ی روابط خیلی خوبم.
چون دقیقا مثل خانوم شایسته هیچ مقاومتی ندارم با این موضوع که کسی که باهاش در رابطه ی عاطفی ام با خانوم ها ارتباط داشته باشه یا برقصه یا هر گونه ارتباط های اجتماعی معمول که اغلب دیدم چقدر خانوم ها مقاومت دارند رو داشته باشه .
چرا به فلانی خندیدی،چرا بهش نگاه کردی،چرا رقصیدی،چرا…
خداروشکر حتی اون موقع هم که خیلی از توحید سردرنمیاوردم همینجوری بودم،اصلا حساسیت الکی نداشتم و چقدر همین موضوع به آرامش من کمک کرد،به نظر من این رهایی خودش یک عزت نفس بالا و توحید عملی قوی میخواد.
اگر آدمی که باهاش تو رابطه ای ،میخواد با یک صحبت و یک لبخند و یک رقص یا یک گفت وگو از مسیر تعهد عاطفیش خارج بشه به نظرم اون رابطه رو باید کلا گِل گرفت و گذاشت کنار !
اگر در عین آزادی،و ارتباطات معمول پایبند به عشق و وفاداریت موندی اونوقت میتونی بگی واقعا عاشقی وگرنه توهم زدی.
اگر نگرانی که کسی که دوسش داری از دیدن دیگران ،از حرف زدن با بقیه ،یا رقص یا هرچیز دیگه به اصلاح معمول از راه به در میشه و بهت خیانت میکنه،شما نتنها عزت نفس نداری که اتفاقا به شدت شخصیت وابسته داری و هیچ وقت خوشبختی رو تجربه نخواهی کرد.
خداروشکر بخاطر شغلی که داشتم و ارتباط با آدم های مختلف توی شرایط های مختلف خیلی از نظر علم ارتباطات رشد کردم ،من اصلا آدم هارو جسمشون نمیبینم،اونا روح های متعالی با شخصیت های منحصر به فردن نه نیاز های جسمیشون.
تنها همکار من توی شرکت،یک آقاست.
قبلا هم توی محل کار بیمارستانم کلی همکار آقا داشتم که صبح،عصر،شب باهم شیفت میدادیم در صلح و آرامش.
هم کار میکردیم هم میگفتیم،میخندیدیم و…
همون توانایی اجرای توحید در ارتباطات و جدا کردن آدم ها از جنسیتشون به من کمک کرد باور های قوی در این زمینه بسازم،ضمن اینکه یک باور هم از استاد توی قدم نه یاد گرفتم که وقتی داری کار میکنی شرایطتت بهتر میشه،آدم های بهتری میان توی زندگیت ،اینجوری نیست که خدا بفرستت توی آدم های داغون بگه عوضش تورو سالم نگه میدارم،نه!نمیکنه این کارو ! قانون جهان اینجوری نیست!
خب با همین باور ها من همکارم رو میتونم یک همکار توحیدی بینهایت مهربون ببینم که طبق باور هایی که من ساختم،خدا فرستاده ش برای کمک به من.
نه اینکه حالا هرلطفی میکنه من بگم آی این یک منظوری داره!امروز رفتم انبار سفارش گرفتن و فاکتور زدن رو یاد بگیرم صد بار گفت بابا این کار شما نیست،شما نیروی متخصصی برای کارشناسی محصولات ،میگم بابا من میدونم کارم چیه،من خودم میخوام یاد بگیرم ،اینتوبه کردن مریض توی icu هم از وظایف من نبود ولی من بزور لارنگوسکوپ رو میگرفتم که یاد بگیرمش من دوست دارم توی شغلم هرچیزی که هست رو بلد باشم .
اینجوری شد که من نشستم روی مبل جلوی کولر،سفارش ها رو میخوندم از روی برگه،و با تعداد توی جعبه چک میکردم و به ایشون میگفتم که توی سامانه ی لپ تاپ شرکت ثبت کنه ،بعد تموم که میشد ایشون پا میشد میومد جعبه رو از جلوی پای من برمیداشت میبرد یک جعبه دیگه میآورد که من با فاکتور بعدی چک کنم،امروز یاد حرف استاد توی جلسه +١ احساس لیاقت افتادم که وقتی رفته بود توشرکت کشتی سازی بندرعباس و سوپروایزر شد چقدر احساس لیاقتش افزایش پیدا کرد و همه ش به خدا میگفت خدایا تو چه عزت و احترامی به من دادی ،چقدر جایگاه من رو عوض کردی.
الان من خودمو مقایسه میکنم با سعیده ای که توی icu اون همه کار سنگین و اغلب ناخوشایند رو انجام میداد با الان که همه جوری بهش احترام میزارند انگار ملکه ست میگم خدایا من فقط یک ذره روی احساس لیاقتم کار کردم تو انقدر جای منو تغییر دادی ،اگر بیشتر روش کار کنم قراره چه اتفاقاتی بیفته!؟
برای همین دوروزه دارم به جلسه ١و+١ احساس لیاقت گوش میدم و احساس میکنم واقعا خیلی از حرفای استاد رو تازه میفهمم یعنی چی …
امروز از همکارم پرسیدم حاجی کی برمیگرده جزیره؟میخنده و میگه حاجی فکر نکنم دیگه برگرده !!!از وقتی شما اومدی کلا خیالش راحت شد رفت.چقدر الان حاج خانوم خوشحاله همه ش میگفت کاش یک نیرویی بیاد یکم حاجی بیاد پیش ما …
این درحالیکه من فهمیدم یکی دونفر قبل از من هم اومدن توی این شرکت ولی نتونستن انتظارات این مدیرعامل توحیدی من رو برآورده کنند و کوآلیفای نشدن.
حالا در عرض ٢ماه این اعتماد به جایی رسیده که مدیرعاملم با خیال راحت بره پیش خانواده ش و کار رو کلا بسپاره به من،خب من اینارو باید ببینم دیگه.امروز به خودم گفتم سعیده تو الان مدیرعاملی ها:) حواست هست؟تا وقتی تو نبودی حاجی داشته این کارها رو میکرده!این همه سال !
حالا در عرض ٢ ماه شما شدی جانشین مدیرعامل!محض رضای خدا جای اینکه انقدر با چوب کمالگرایی بزنی توی سرت ،یکمم به خودت افتخار کن و خودتو تحسین و حالشو ببر!
خدا میدونه اگر من بتونم این تمرکز رو برای این یک ماه حفظ کنم و دوره ی احساس لیاقت رو یکبار دیگه ،درست مرور کنم،چه بهاری از پس این زمستان خواهد آمد!
چی داشتم میگفتم به کجا رسیدم ؟
اصلا اون چیزی که میخواستم براش کامنت بنویسم رو جا گذاشتم!
درواقع اون مطلبی که میخواستم بنویسم این بود که من توی رقص استاد با اون رقصنده یک چیزی رو نوتیس کردم این بود که استاد درسته با ایشون رقصید ولی کاملا در اوج احترام،در اوج عزت نفس و همچنین با رعایت کامل حد و حدود رابطه بود.
میتونید یک بار دیگه با دقت ببینید که استاد چقدر خوب حتی یک رقص رو هندل میکنه و اصول رو زیر پا نمیزاره،به این میگن یک شخصیت کافی،یک روح آزاد،یک مردی که یک زندگی عاطفی درست و هم مدار و فوق العاده داره و هیچ کمبودی نداره که بخواد بیرون دنبالش بگرده،و همین هم یکی از دلایل آرامش خانوم شایسته ست که حتی پا میشه از پارتنرش فیلم هم میگیره!
چقدر من این هم مداری و آرامش و عشق رو دوست دارم تحسینشون میکنم.
و البته به خودم یک اعتبار و کردیت عالی میدم چون اگر جای خانوم شایسته بودم حتما یا داشتم مثل ایشون فیلم میگرفتم یا با دست زدن تشویقشون میکردم!
این رمز آرامشه،این رمز پایداری روابطه:
توحید،عدم وابستگی ،عزت نفس و البته هم مداری !
خداروصدهزار مرتبه شکر برای خلق یک صلات کامنتی دیگه،گذاشتن یک رد پا و خلق یک نور برای روشن تر شدن مسیر آینده..
استادهای عزیزم دوستون دارم و بهترین الگوی زندگیم هستیدو همیشه و همیشه ازتون یاد میگیرم.
قلب فراوانِ فراوانِ فراوان از جزیره ی زیبای توحیدی کیش
به قول آقای بردبار:سعیده در جزیره در پی معرفت و خودشناسی!
بسم الله الرحمن الرحیم
سوره انبیاء – آیه 47
وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَهِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا ۖ وَإِنْ کَانَ مِثْقَالَ حَبَّهٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا ۗ وَکَفَىٰ بِنَا حَاسِبِینَ ﴿4٧﴾ و ترازوهاى عدالت را روز قیامت مینهیم و به هیچ کس کمترین ستمى نمیشود ؛ و اگر [عمل خوب یا بد] هم وزن دانه خردلى باشد آن را [براى وزن کردن] میآوریم ، و کافى است که ما حسابگر باشیم.
سلام به سعیده نورانی
سلام به روی ماهت
وقتی داشتم کامنتت رو می خوندم مطالبی یادم اومد که بنویسم اما صدایی می گفت: برای چی داری می نویسی… صدایی می گفت: تو چون می خوای دیده بشی داری می نویسی… صدایی می گفت: وقتی سعیده پاسخت رو نمیده چرا تو براش می نویسی
یک ساعتی تاخیر کردم برای نوشتن تا مطمئن بشم هدفم از نوشتن چیه؟؟
وقتی مطمئن شدم برای خودم دارم می نویسم… برای اینکه رد پا بگذارم… برای اینکه حالم بهتر بشه…
شروع کردم به نوشتن
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا خودت هدایتم کن برای نوشتن… کلی مطلب اومده تو ذهنم که بنویسم… اما خودت پلن رو بچین که کدوماش باید نوشته بشه… از کدوماش باید اعراض کنم
وقتی داشتم کامنتت رو می خوندم… یاد گذشته خودم افتادم که منم جزو خانمهای حساس بودم… اما با سیلی های جهان در چند تا تضاد، متوجه شدم که باید به اصل آزادی و اختیار آدم ها احترام بزارم…. الان دارم راحت اینو می نویسم… ولی برای درک این مطلب روزها و هفته ها و ماه های سختی رو، پشت سر گذاشتم… ولی با چند تا باور باهاش کنار اومدم…
1. اینکه اگر آدمی که باهاش تو رابطه ای ،میخواد با یک صحبت و یک لبخند و یک رقص یا یک گفت وگو از مسیر تعهد عاطفیش خارج بشه باید فاتحه ی اون رابطه رو خوند.
2. اگر شریک عاطفیت با لبخند و چند بار گفت و گو و … می خواد خیانت کنه یا می خواد ترکت کنه… همون بهتر که از رابطه خارج بشه و بره … چون لایق تو نیست
3. هر کسی حاصل فرکانس های خودشو می گیره… اگر کسی فرکانس بد بفرسته، دامنگیر خودش میشه… تر و خشک با هم نمی سوزن… من فقط باید تمرکزم روی خودم باشه (مرتبط با پیام قرآنی اول کامنتم)
همینا باعث شد من ارامش رو به خودم هدیه بدم
اینا حرف نیست هاااا… در عمل ثابت کردم که دیگه حساس نیستم…
خداروشکر من هم با دیدن این تیکه از فیلم مقاومت نداشتم… و سر تا سر غرق تحسین بودم و کلی ذوق می کردم
ضمن اینکه یک باور هم از استاد توی قدم نه یاد گرفتم که وقتی داری کار میکنی شرایطتت بهتر میشه،آدم های بهتری میان توی زندگیت ،اینجوری نیست که خدا بفرستت توی آدم های داغون بگه عوضش تورو سالم نگه میدارم،نه!نمیکنه این کارو ! قانون جهان اینجوری نیست!
این قسمت از کامنتت رو هم خیلی دوست داشتم…
خدایا شکرت برای این قوانین ثابتت… چقدر این قوانین به ادم آرامش میده
امروز تصمیم گرفته بودم دوباره جلسات اول و دوم لیاقت رو گوش کنم… که از کامنت شما هدایت شدم که حتماً این کار رو انجام بدم
تحسینت می کنم برای این شغلی که خلق کردی… برای این مدیر عامل توحیدی که خلقش کردی…
سعیده جان منم اگر جای خانم شایسته بودم قطعاً همین رفتار رو داشتم… و برای این همه رشد خودم ، می خوام از خدا تشکر کنم که با سیلی هاش باعث شد آرامش رو به خودم هدیه بدم و خودمو تحسین کنم…
من فراموش کرده بودم این قسمت از رشد خودمو که با کامنت شما برام یاداوری شد… مرررسی ازت دختر
استاد عزیزم… مریم جانم الگوی بی نظیر من… مررررسی ازتون که اینقدر عالی دارید به ما اموزش می دید
رب وهابم… من هر چی که دارم از فضل توعه و تو بهم دادی… کمکم کن همیشه اینو درک کنم و یادم باشه
وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ
و من کار خود به خدا وامیگذارم، که او کاملا بر احوال بندگان بیناست.
حَسْبُنَا اللَّهُ سَیُؤْتِینَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ رَاغِبُونَ
«خدا ما را بس است به زودى خدا و پیامبرش از کرم خود به ما مىدهند و ما به خدا مشتاقیم»
سلام خواهر عزیزم سعیده جان
اشکم در اومد با خوندن بیوگرافی شما
چقدر زیبا نوشتین
تمام وجودم به لرزه در اومد
چقدر احساسم خوب شد وقتی که الان حالت خوبه و چقدر خدا رو بابت وجودت و احساس خوب شکر گذاری کردم
اینکه قلبت اینقدر بزرگ ،پاک ،روحانی،زلال هست دیونه وار لذت بردم از خدای خوبم که چکارها که نمیکنه و چقدر روح بزرگی داری
خیلی لذت بردم از کامنت که گذاشتین .تحسینتون میکنم خواهر عزیزم طب شهرتون بینظیر بود .اسکری شات گرفتم از زیبایی کلامتون.
تندرست و سربلند باشی همیشه در درگاه خالق هستیمون .دوستدارم خواهرم ️️
به نام خداوند یکتا، بخشنده، مهربان و هدایتگر
یک سلام آفتابی گرم به خدای روزی رسانم که بهم فرصت زیبای زندگی در امروز را بهم داده.
و سلام به عزیزای دلم، استاد جان، مریمی جان و همه ی دوستای گلم هم پاره هام که اینجا هستند و قابل تحسینن که دنبال زیبایی بیشتر، باورهای قوی تر هستند.
این نکته را دوست دارم بنویسم که هیچ آدمی کامل نیست منم نیستم شما هم نیستی ولی خب داستان اینه که هر روز قراره بهتر بشیم و چقدر خوبه که همینی که هستیم را دوست داشته باشیم با تمام ضعفها، نکات مثبت، همین چهره، همین صدا و اندام و این درک کمکم کرده که بیشتر در صلح باشم با خودم با آدما با محیط پیرامونم که بازم برای من بازتاب دنیای درون منه.
چقدر من ممنونم استاد جانم، گل مریمی جان چقدر عاشق شما هستم من چقدر عشق دریافت میکنم، صلح، انرژی مثبت، چقدر سادگی، صداقت این فرکانس دوست داشتنی را از شما میگیرم.
چقدر وقتی که اینجا هستم حالم بهتره، بیشتر در احساس خوب هستم. خداروشکر
و خداروشکر برای این خداروشکرگفتن ها نوشتن ها و این نوشتن این قسمت، این سفرنامه، الهی شکررر.
الهی شکر برای هر نفس.
عجب هواییه اینجا … اونجاا واووو
بریم سراغ نکات مثبت فایل این قسمت؛ خداروشکر که چشمانی دارم که میتونم ببینم.
+ چقدر باحاله این نکته که توی لس آنجلس انقدرررر ایرانی هست که روی تابلوها فارسی نوشته شده، جنس های توی مغازه، ظاهر دیزاین، ایول و حتی انقدر این داستان شگفت انگیزه که یک میدان به اسم پرژن اسکوئر نام گذاری کردند. چقدر باحال
این موضوع ترکیبش با این درک که اقا جان؛ هر کسی هر جای دنیا به هر موفقیتی رسیده هر کس دیگه ای تو هر جای دیگهای فارغ از هر عامل بیرونی میتونه به همون موفقیت و ثروت برسه! چرا؟ منطقم اینه که چون قانون ثابته و هرگز تغیری نمیکنه، و سیستم عصبی دهنی همه ی ما ادما یکیه اگر یکی تونسته اون احساس لیاقت اون باور ارزشمندی اون باورهای مناسبش را بسازه توی یک مدت به طور مداوم فرکانس های خواستههاش را بفرسته پسسس من هم میتونم ما هم میتونیم.
حالا اینجا یک میلیون فقط ایرانی هست توی همین یک شهر و یک ایالت خدا میدونه و البته اطلاعات آمار گیری امریکا (خنده) چقدر ایرانی هست چقدر ایرانی داره هر ساله مهاجرت میکنن به این کشور فوق العاده مقدس و دوست داشتنی.
یا مثلا تو بحث ثروت استاد شما اشاره کردی که اقا توی ساحل غربی و شرقی فلوریدا هزاران هزار خونه هست که 150 میلیون دلار ارزش دارند و ادمایی که فقط یک روز یک بار در طول هفته برای ویکندشون میان اونجا پس اگر این همه ادم تونستند این همه خونه با این ارزش که پول کمی هم نیست داشته باشند پی چرا من نداشته باشم چرا من نتونم. هومم
کاسکووو
به به بازم فراوانی
چه لباس قشنگی استاد جان خیلی خوشگله مبارکه ایول چقدر شاده هه هه
چقدررر خوبه این گوشیممم همه چی راحته باش)))
و چقدر خوبه این ایرپادز ادینفایر بینظیرر چقدر کارو راحت تر کرده الهی شکرر )))
الهی شکر برای نعمت اینترنت پر سرعت من توی این مدت توی کشور ایران که برای خیلی از دوستان مشکل اینترنت داشتند واقعاا من این مسئله را نداشتم و خداروشکر همیشه بوده و. پر سرعتم بوده. الهی شکر
چقدر این بام ال ای زیباست انصافا
چقدر این جا واقعا احساس میکنم ایرانه اصلا چقدر خوبه
خیلی زیباست اینجا چه اسمونی. پهناور بی نهاین مول نعمت های خداا
الهی شکر)
چقدرررر این ویو فوق العاده است چقدررر ثروت چقدر تنوع چقدر ادم چقدر سلیقه ها چقدر کسب و کار چقدر … از هر چی))
واوو چه موسیقی خفنی ایس مانکی بود اسمش یا دنس مانکی فکر کنم ( خنده ).
الهی شکر خدا جون که این تایمم را دارم به بهترین شکل میگذرونم به شکل ورودی مناسب الهی شکر به شکل نوشتن به شکل دیدن خواسته ها.
چقدر چقدر این بازم ازادی مالی شما را استاد جانم خداروشکر میکنم به خاطرش اگر شما تونستی اگر بی نهایت افراد دیگه تونستند از مسیر عشق و علاقشون بی نهایت ثروت بسازند و در تمام جنبه ها رشد کنند پس من هم میتونم.
چقدر این رابطه ی زیبای شما را خداروشکر میکنم به خاطرش و شکر میکنم که منم یک پایه ای دارم یک عزیزدلی که بی نهایت فوق العاده است واقعا و چقدر تحسینش میکنم که عالی روی خودش کار میکنه، ادم مسئولیت پذیریه، تواناست در خلق ثروت، بسیار شاد بسیار رقاص خوبیه بسیار دوست داشتنی و زیباست، از نظر ظاهری از نظر کلام، از نظر همه چیز. الهی شکررر
راستی پاسپورتمم گرفتم خداروشکر
استاد جان مدرک فنی حرفه اس متصدی کافی شاپمم را گرفتم سه ماه پیشم که سربازی تموم شد
و خداروشکر من به اون خواسته هایی که برای امسال نوشته بودم رسیدم.
و خداروشکر خواستم که در مسیر عشق و علاقه ام باشم شروعش کنم و این کارو کردم خب با باورهایی که دارم .. دارم میفهمم کجا مشکل دارم سرعت رسدم چه جوره خلاصه تو مسیرم اولش یکم کنده ولی مطمئنم جلوتر قراره خیلیییی بهتر بشه اینکه بالاخره پااا گذاشتم روی باورر خیلی بد و زشت و محدودکننده «کمال گرایی ام» پااا گذاشتم خیلی به خودم افتخار میکنم و واقعاا دمم گرم ولی خب کافی نیست و خب باید خیلی بهتر شد خلیییی جااا دارم خیلییی … توکل بر خدا
ان شاا.. که ثابت قدم باشمممم.
خب موسیقی ها را شنیدیم .. بام زیبای ال ای را دیدیم، تو خیابون های ال ای راه رفتیم و حالا خداروشکر که به رستوران برزیلی رفتیم و واقعااا ایده ی جذابی دارن. On / Off
یکی از اون چیزایی که الان بهتر درکش کردم را میخوام با شما خانواده ی عزیزم به اشتراک بذارم و اونم اینه که، من فکر میکردم ته ذهنم که برای تغییر وضعیت مالیم باید دنبال کار خاصی باشم که انجامش بدم و وضع مالیم بهتر بشه در حالی که حالا این درک نامناسب جاشو به این نگاه داده که من برای تغییر وضع مالیم باید دنبال تغییر باورهام باشم توی ذهن من تو ذهن من توی ذهن من توی درون من نه بیرون باشم. و این نگاه خیلی بهم آرامش داده باز، الهی شکررر
واووو پسر ماشین های قدیمی و دورهمی های جذاب BMW هااا از سرتاسر امریکا. خیلی ایده ی باحالیه که اینجور انجمن هایی هست، به نظرم شرکت کردن در این انجمن ها میخواد که در صلح باشی واقعا، میخوام هدایت کنه خدا منو و این چیزی که توی ذهنمه بیانش کنم، خودمم را میخوام مثال بزنم همین الانه خب خیلی مثلا ایونت های گردشگری هست خب ولی دوست ندارم برم و این دوست داشتنه من دارم از حسم میفهمم که از باورهای نامناسب میاد! چرا چون با حس بد میگم نه نمیخوام … در حالی که با باورهای درست میشه رفت و دید و بازم کلی بزرگتر بشیم. حالا نمیدونم تونستیم خوب منظورم را برسونم یا نه ..
ولی خب من اینو دارم درک میکنم که چقدر مردم این کشور بیشتررر در صلحند با خودشون و ادما با تمام تفاوت هایی که دارند..
نکته ی مثبت دوست داشتنی بعدی که خودم کلییی تجربه اش کردم توی سفرهای بک پکینگ و هیچهایکری همین بوده که هر شب یک جا بودم و صبح که بلند میشی میگی اینجا کجاست دیگه، چقدر خداروشکر میکنم که شما استاد جان و مریمی که هر روز دارید این را تجربه میکنید و چقدر رهایید چقدر هر روز دارید بزرگتر میشید چقدر عزت نفستون رشد میکنه. چقدر عالیه الهی شکررررر واقعاااا عاشقتونمم منن
نکته مثبت بعدی دیدن این کشنده ماشین با این ماشین های فوق العاده است منو این صحنه یاد پلیس راه انداخت محل خدمتم، پسر روزی نبود که کشنده ای از بندر که از امارات میان را بار نزنند و بیان اونجا شمال خوزستان و ثبت ساعت کنند و برن به سمت کشور عراق چه ماشین هااااییی بودند و هستند اکثرا توویتا بودند و مقدار کمتر پورش، بنز، جنسیس، فورد. الهی شکر برای این همه فراوانی ثروت و نعمت و واقعا چقدر این خدا را خدایااا تو را سپاس تو را شکررر و ثنا چقدر عالی جهانی را خلق کردی که براساس رشد استوار کردی. و ثروتمند شدن من قطعااا به رشد جهان کمک میکنه. و هر روز داره فرصت های ثروت ساز موقعیت های ثروت ساز بیشتر میشه. همه چیز داره راحت تر و ساده تر و لذت بخش تر داره میشه. الهی شکر
اقا اومدیم فروشگاه ایرانی واوووو چقدر قشنگ محصولات ایرانی را بسته بندی کردند چه حس خوبی اینکه اون سر دنیا نسبت به کشور زیبا و بی نهایت ثروتمند ایران، این همه نوشته ی ایرانی روی محصولات ایرانی ببینی، ببین! این داره میگه که بزرگ فکر کن پادشاه . تو به همه ی خواسته هات میرسی
چقدرررر این کامنت به خودم حال میده اصللااا عالیه عالیه عالیه خداروشکررر واقعااا بهترین سرمایه گذاریه اینکه روی خودت کار کنی. و واقعا فوق العاده است این تمرین توجه بر نکات مثبت چنین فایلی از نوع سفررر … یوهووووو لتس گوووو (اموجی هیجان دو چشم ستاره )) من عاشقتونممممم بچه هاااااا یوهووو عالیه این زندگی این حس و حال …
ای جان جانان
بریم توی خیابون و نوازنده هندمند اقاا دمت گرمم که می نوازی که این عشقق را جاری میکنی توی دنیاا دمت گرمم استاددد که برامون فایل میگیری دمت گرم مریم جان که تدوین میکنی عشق جاری میکنی دم شما گرمم بچه هاا که میبینید می نویسید عاشقتونممم من دم شمااا همم گرم محمدد عالی عالی هستی تو بی نهایت ارزشمنذ بی نهایت فوق العاده عاشقتتممم منن دمت گرم که نوشتی برامون وقت گذاشتی ببینیم.
ای جان دنستووو برمممم استادددد
وایییییییییییی چقدررررررر عالیییییی عاشقتمممم مننن استادددد عزیزممم چه دنسی چه عزت نفسی چه توانایی در کنترل ذهنی ای جانممم واقعااا ممنونم برای این اشتراک گذاری این قسمت فقط)
افرین چقدر این خانم زیباست و خوش اندام عزیزم چقدررر در صلحه که اومده سمت شما و هدایت شدیم ایوللل میشه گفت که عاشق کارشه و شمایی که عاشق کارتون هستید و ادمایی که اینجا هستند بازم عاشق کارشون هستند چون این جهان ادمای هم فرکانس را کنار هم قرار میده.
به به مرتضی … بخوان برامون
رقصیدن عزت نفس میخواد، بسم الله بیو وسط کاا
اره دل به تو بستم .. فقط تو را می پرستم
حالا خانما دست اقایون رقص
حالا حالا
اقایون دست خانما رقص
والا تعادل ( خنده )
اشکله جونومم جومه نارنجی …
اوخ اوخ دلم هوس عروسی کرد والا یک عروسی یک هفته ای از صبح تا شب )
اوووه این اهنگش چقدررررر خوبه ریمیکسش مخصوصاااا کردیه اللههههه الصمد دیوانه میکنه ادمووو بذار دانلودش کنم و …
واوو این اهنگ ترکی یاشاسین یاشاسین فریباا ای فریباا ای فریباا ماشاا…
دمت گرم عمو مرتضی برای صدای قشنگت برای شغلت که مقدس ترین توی دنیای خودت و داری ساد زندگی میکنی و دنیا رو جای بهتری برای زندگی تبدیل میکنی. دلت آباد خونت روشن روحت شاد تنت سالم
سپاس و صدسپاس
شمارو به خدای یکتا می سپارم
میبوسمتون
بفرمایید کافی لته …
عاشقتونم
بابا من دیوانه شدم
این فایل بینظیر فوق العاده کافی نبود
حالا هم کامنتا یکی از یکی بهتر همه عالی
چقد احساسم خوب شده اشکم دراومد اصلا
چقد شما. عالی و کامل نوشتی ومن چقد تحسینت میکنم برای این نگاه زیبابینت از کل فایل با جزئیات نوشتی برامون و من لذت بردم
اونجا که شماهم این خانم زیبا رو تحسین کردی و از زیبایی هاش گفتی، گفتم بابااا ایول من تحسینش میکنم محمد رو
یعنی اصلا بچه های سایت فکرشون رفتارشون عملشون اصلا یه چیز دیگه س تو یه لول دیگه س
خب استاد این باشه معلومه شاگردهم باید چقد عالی باشه
محمد جان تبریک میگم بهت خواسته های امسالت تیک خورد باور کن چشامم لبخند زد
دمت گرم
بسیار بسیار سپاسگزارم
کامنتت خیلی بهم انرژی داد.
سلامممممم ریحانه جووون، من عاشقتمممم عزیز دلم الهی شکر برای وجود ارزشمندت الهی شکر برای امروز الهی شکر برای این فرصت زیبای زندگی الهی شکر برای این حس و حال عالی، الهی شکر که خداوند به یاد ما آورد قوانین ثابتش را و الهی شکر برای اینکه اینجااا هستیم این بهشت این خانواده متفاوت به قول خودت ..
تو چقدر خوشحال شدی؟!
من چقدررر خوشحال تر شدم با دیدن کامنتت برای من یووووهوووووو همه دستاا بالاااا بالاا یار بالا
واقعا این فایل بهم چسبید ( خیلی هممم )
بعد یک لته درست کرده بودم رفتم کنار رود که از وسط شهر میگذره و از سمت ما با خونه 100 متر فاصله داره، زیر آفتابم بودم و هوای عالی با عشق دوباری دیدم و بعد نوشتم واقعااا چسبید واقعا.
من چقدرر تو را تحسین میکنم ریحانه جان که وقت میذاری بها میدی ارزش قائل هستی برای خودت و کار میکنی و میای میبینی و مینویسی و بالاتررش برای بچه ها می نویسی و اون حس و حالیت اون عشقت را حاری میکنی و تحسین تحسین میکنی ایولا به خودت
اره واقعا خوشحالم برای امسالم خیلی معجزه هااا که در اصل در زمان و مکان مناسب بودن ها، توحید و حساب کردن روی خدا بوده را امسال واقعا بیشتررر دیدم، دست های خدا را بیشتر دیدم.
دوست دارم این نکته را هم که دیشب متوجه شدم بهت بگم، که یادته استاد گفت میخوام بیام ایران برنامه اشو بلیطشو و همه چیشو هم گرفته بود ولی به تضاد خورد و نشد … دقیقاااا خدا هدایتش کرد به جایی به ایالت و شهری مثل لس انجلس که جمعیت یک میلیون ایرانی داره و تو اونجا هستی فکر نمیکنی امریکاست! انگار تهرانه … میخوام بگمت ببین خدا یک پلن بهتر برات میچینه وقتی که تو ول میدی دل میدی … اره جانم ( اموجی چشمک )
و حالا این که تو هدایت را بشنوی ببینی و عمل کنی چقدرررر سوددد در سوده تو ببین استاد و مری از اون ور با کلی تجربه های تازه از این ورم ماااا فایل ها را میبینیم چقدرر خواسته ها به وضوح رسیده چقدر در کل خداگونه تر شدیم .
عاشقتوووم مووو های دختر شجاع دل زیباااا ریحان جون
نکته ی بعدی که دوست دارم باهات به اشتراک بذارم در مورد بیزینس و مسیر عشق و علاقه
من نمیدونم تو کامنت بالام نوشتم که یکی دیگه از خواسته ها بعد از خدمت این بود که مسیر عشق و علاقمو در پیش بگیرم …
حالا خب میدونی من یک ماهی هست شروع کردم خداروشکر با تمام باور کمال گرایی که داشتم.
یعنی من موقع شات گرفتن، ادیت هدایت ها را میفهمم میگه از این ور بگیر اونجابگیر این موسیقی اینجا را کات کن اسپید بده بالا و … بذار خلاصه اشو بهت بگم دستاممم یخخخخ زدد خخخخ
«« تمرکز»»» باید تمرکزی بریم جلووو
به نام خدای مهربان
سلام مارکو
پسررررر چقدر زیبا و دلنشین نوشتی. مررررسی که سعی کردی ذرهای از احساس نابت رو به رشته تحریر درآوری، واقعا ابراز احساس بصورت کلمات، بسی کار دشواری است،خوبیه که داره اینه خودت میدونی پس هر کلمه چخ حس و حالی داشتی که اون رو ثبت کردی.
پسرررر (این تکیه کلام رو ناخودآگاه از مریم جون یاد گرفتم. ( ^¿^) این قسمت از کامنت غوغاست.
این نکته را دوست دارم بنویسم که هیچ آدمی کامل نیست منم نیستم شما هم نیستی ولی خب داستان اینه که هر روز قراره بهتر بشیم و چقدر خوبه که همینی که هستیم را دوست داشته باشیم با تمام ضعفها، نکات مثبت، همین چهره، همین صدا و اندام و این درک کمکم کرده که بیشتر در صلح باشم با خودم با آدما با محیط پیرامونم که بازم برای من بازتاب دنیای درون منه.
اگه تمام مردم این نکته رو با جون دل، درک و قبول کنند، همه راحت و آسوده کنار هم زندگی می کردند و هیچ مسئله ای پیش نمیاومد.
بابت دوست و همراه زندگی ات بهت تبریک میگم که همه چی تمومه که شما را به تحسین وا داشته. خدا را شکر کنار هم دور دنیا رو با عشق بگردید و حالش رو ببرید. در پناه حق موفق و موفق تر.
تبریک میگم بخاطر تیک خوردن ویژن هات . خیلی عالیه. خدا را شکر
خیلی لذت بردم ممنون.
چه اسم قشنگی داری رضوان جان، یک چی توی مایه های Eden هست یا همون «بهشت» که میشه توی همین دنیا هم تجربهاش کرد، و هر کدام از ما به میزان ظرفمون داریم زندگیش میکنیم.
کل داستان اینه که بتونیم باورهای قدرتمند توی زمینه های مختلف بسازیم
من چیز بیشتری نمیخوام بگم اخه امروز تو ستاره قطبیم نوشته که میخوام عملگراتر باشم.
امیدوارم که ثابت قدم باشیم
خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم. عاشقتیممم رب
ممنونم رضوان جانم که برام نوشتی
ممنونم که حستو بیان کردی و چقدر در لحظه ای چقدر جاری هستی، دمت گرم
چقدر قشنگم تحسین میکنی. الهی شکر برای وجود ارزشمندت
عاشقتم من
این نکته را هم که بولدش کردی دقیقا یک تضادی برام پیش اومد همون قبل کامنت، اومدم ذهنمو کنترل کنم خداروشکر این باور این نگاه بهم گفته شد و همینم نوشتمش حالا خداروشکر که تاثیرگذار و الهام بخش بوده.
بابا باریکلا بابا ایولا بابا احسنت
بابا دمت گرم بابا اصن دستخوش
بابا حال کردم عجیب
حالا شاید با خودت بگی مائده داره راجب کامنتم اینارو میگه
میخوام بگم کامنتت سرجاش چنان ذوقی درون من به پاکرد که امروز از تمرین برگشته بودم با بدنی کوفته فقط داشتم از ذوق مرگ عجیب تحسین و تشویق و جیغ و هووورا
اون سرجاش عاشقتمممممم عجیب سوفلااااییییی
ولی مهم تر از کامنت میخوام تحسینت کنم هم تورو هم ریحان و آخ که چقد حال میده وقتی بچه های سایت رفیق های توحیدی هم هستن
و اینقد من عشق میکنم از عشق کلی اونورتر که میبینم سوفلایی برای هم ارزش قائل هستین و جواب تکست های همو میدین
و تو از این ور و ریحان و جواد و بقیه هم از اونور
آخه اگه این خانواده عشق نیست پس چیه؟؟!!
آخه اگه این فرکلنس نیس پسچیه
منه مائده از اینور دنیا
دارم با تمام وجودم حس محمد و ریحان ک جواد از سرتاسر دنیا میگیرم که با این حجم از عشق و علاقه دارن برای هم تایپ میکنند و جواب همو میدن
فقط اومدم بنویسم عاشقتونم بچه ها
عاشقتونم عجیب سوفلا
چون عشق میکنم میبینم اینقد بهم احترام میزارید و برای هم ارزش قائلید و اینقد با ذوق و شوق میاین کامنت های طولانی در جواب هم مینیوسید
این اگه نتیجه نیست پس چیه
این اگه فرکانس نیست پسچیه
این اگه قانون نیست پس چیه..
به قول ریحان که گفت استاد که این باشه شاگرد هم همین میشه
عااااشششقتووووونمممممممممممممممممگگمممممممممممممممممممممم
سوفلاییی و سوفلاهااااهاااااا
(زبون مائده)
خدایا صدهزار هزار بار شکرت
شکرت شکرت
سلام مائده جان سلام دوست خوبم همینطور که تو از خوندن کامنت بچه ها ذوق کردی من هم الان با خوندن کامنتت عشق کردم عشششق آخه دختر دمت گرم بابت این کلامت سوفلااا
چقدر نگاهت زیباست چقدر پر انرژی هستی و چقدر تحسینت میکنم بابت این مهربونیت امیدوارم که همیشه شاد و موفق و سلامت باشی
سلام بهترین بنده خدا
سلام بر تو هم فرکانسی قدرتمندم
سپاسگزارم ازت بابت این همه تحسینت فقط میخوام کلی تبریک بگم به تو به خودمون که اینقد آگاهانه داریم میریم جلو و بر اساس قوانین لذت میبریم از زندگی
شجاع ترین پسر
همینجوری با همین فرمون ادامه بده چون من دارم کلیییییی عشق میکنم
تازه میام کلی خبرای خفن خفن میدم بهتون عشقای دلم
چون کلی معجزات پشت معجزات داره برام رخ میده به لطف الله
در پناه الله یکتا
شب و روزت خدایی
Yohoooo
Listen to this amazing music
shots – imagine dragons
I lovvvveee youuuu Dearest, Maedeh yohoo
عاشقتیممم مااااا بینطیررری بینطیررر
عاشق این قلب مهربونتم
عاشق این عکس پروفایل دیوانه کننده اتمم عزیز دل شجاعوم
عاشق این عشقی که جاری
عاشق این کلام پرمحبتت
عاشق این اندام زیبات
عاشق این زیبابینی محشرت
و عااااشق این رب که چه کرده چه موجوداتی خلق کرده و میکنه چقدر عشق؟ چقدر لایق پرستش، لایق عبادت، لایق ول دادن و تو بغلش یک دل سیر لم دادن، نه؟! ..
باعث شدی برم دوباره کامنت ها را بهوانم
باعث شدی بیشتر تو حال خوب باشم
راستی سوفلاها چیه؟
خدااااااااای من
عااااااشقتمممممممممم سوفلاییییییی پسر توحیدی و رفیق توحیدی و شگفت انگیز من
خب از اونجایی که قراره معنی کلمه سوفلا رو بدونی باید بگم سخت در اشتباهی چون معنیشو فقط خدا میدونه و مائده
چون یه چیزی بود بهش گفته شد و مائده سر هر چیزی از این کلمه استفاده میکنه
حقیقتا خودمم نمیدونم معنیش چیه فقط میدونم از شدت هیجان خیلی بالایی که دارم
کلماتی من جمله:اونجوری ،اونطوری، اونجوریا،اونطوریا،سوفلا،سوفلاهااا،زیادااااااا و و و
خلاصه هر جایی توی کامنتا نامی از اینطور حرف زدن اومد
مائده هست و زبون سوفلایی مائده
من شکرگزار الله هستم برای وجوووووودتون
همتون هم تو هم بقیه بچه هااااا
شگفت انگیز در پناه الله یکتا
سلام دوست عزیز محمد جان
چقدر زیبا و چقدر با دقت به نکات زیبای فایل اشاره کردی. چقدر لذت بردم از کامنت پر از درس شما . و رفتم نحوه آشنایی شما با سایت را هم خوندم تا بیشتر باهاتون آشنا بشم.
چه قلم زیبایی دارید و تحسینتون میکنم بخاطر مداری که در آن قرار دارید و دست آوردهایی که هدفتون بود بهش رسیدید. مبارکتون باشه نوش جونتون.
چقدر از این قسمت کامنتتون خوشم اومد:
“برای تغییر وضع مالیم باید دنبال تغییر باورهام باشم توی ذهن من تو ذهن من توی ذهن من توی درون من نه بیرون باشم”
تغییر باورها تغییر باورها و هزاران بار باید به خودم بگم که همه چیز از تغییر باورها شروع میشه.
بازممنونم از کامنت زیباتون.
هر روز موفق تر و شادتر و خوشبخت تر و ثروتمند تر و سلامت تر باشید و با عزیز دلتون مسیر عشق را با عشق طی کنید
چقدر دلم برات تنگ شده بود دختر، مینای نازنینم میدونی چندوقته کامنت های قشنگتو، از حس و حال خوبت نشنیدم!
به به الهی شکر خورشید طلوع کرده پس ( اموجی شوق و ذوق وافر)
عاشقتوممم مووو
مرسی که زیبا بینی
مرسی که برای زیباتر دیدنت وقت میذاری
مرسی که هستی
مرسی که برای من نوشتی
مرسی که داری شاد زندگی میکنی و کمک میکنی دنیا جای بهتری برای زندگی بشه. ( اموجیه دست های تعظیم شده با لبخند )
امیدوارم که خبرهای مالی شگفت انگیزت رو بهمون بگی و برای ما خانواده ی شگفت انگیزت بنویسی، عاشقتیم عاشقتم
لایق بهترین هایی
Love yourself
سلام و درود پروردگارم به محمد فتحی عزیزم پسر چقدر دلم برات تنگ شده بود برای کامنت هات برای شیطنتهای توی کامنت هات برای شیرین کاری هات برای داستان سفر هات و چقدر خوشحال شدم که کامنتت رو خوندم و لذت بردم پسر بهت تبریک میگم بابت تیک خوردن خواسته هات بابت گرفتن پاسپورتت و انشالله سفرهای خارجیت و مهاجرتت و تبریک ویژه میگم بهت بابت عزیز دلی که کنارته و تحسینتون میکنم دمت گرم پسر خداروشکر که شما دوستان عزیز رو دارم خدایا بینهایت سپاس ای رب من
از قضا همین تایمی که شما کامنت منو داشتی میخواندی، منم داشتم کامنت قشنگ و محبوبتو میخواندم و لذت میبردم جواد جان
الانم از یک دوش گرم تازه دراومدم و یک چهارپایه گذاشتم زیر آفتاب و یک قهوه که بوش دیوونه ات میکنه را گذاشتم جلو پام و دارم برات می نویسیم.
ازت ممنونم که برام نوشتی
و خداروشکر میکنم یکی از نعمت های بزرگ و بی نهایت ارزشمند که خداجون بهم اعطا کرده طبق قانونش، «دوستای فوق فوق العاده است در سرتاسر دنیا»
جواددد جاان
ما خیلی خوشبختیم … بخدا
خیلیی خیلی
من به واسطه ی کارم که علاقمه با ادما خیلی در ارتباطم و میفهمم و میبینم که ادما چه باورهایی دارند چه باورهای محدود کننده ای چه وابستگی هایی چه شرک هایی
بگمممم هاااا ماااا هم کامل نیستیم ولی خب اینا را میدونیم میتونیم تشخیص بدیم یک کنترل ذهنی هست و همین اصلا نوع لذت بردن ما چقدر متفاوت لذت بردنی از دیدن یک سفربه دور امریکا یک فایل چطوریه واووو
خداروشکرررر
ممنونم برای تبریک هات با خودت در صلحی، چقدر قشنگ میتونی موفقیت ادما را ببینی تحسین کنی خیلی فوق العاده است خیلی خداگونه است.
بعد اینکه اهااا این عزیز دل من
وای باورت میشه همین الان قبل نوشتن داشتم به ویژگی های مثبتش فکر میکردم دیدم گوشی گفت دینگ … دینگ. دینگ خخخ
پیام داده یک تیکه از اهنگ بندری برام فرستاده ( اموجی عشق )
من دو تا چیزه که خیلیی توی این ادم بولد یکیش، صبوریش هست یعنی بسیاررر بسیاررر ادم صبوریه و من خودم چنین صبری ندارم حقیقا.
دوم اینکه ادمیه که وقتی به تضاد برمیخوره به جای پایین اومدن انرژیش سریعععع واقعااا سریع خودشو با قانون وفق میده، یک مورد دیگه که الان خیلی بولدش کرده، «شادی و رقص» به توان بی نهایت
الانم که ماشاا.. خوب ثروت خلق میکنه 40-50 را رد کرده از بودن توی مسیر عشق و علاقش و خیلی در صلح ماشاا..
خداروشکررر خداروشکرررر
بازم ممنونم که هستی جواد جوونم و دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل میکنی. عاشقتمممم
سلام محمد عزیزم خیلی خوشحالم بخدا خیلی خوشبختم من که شماها رو دارم
استاد عزیزمون بعد از اینکه از خواب پا میشه کامنت ها رو میخونه اما من هم قبل خواب و هم بعد از خواب واقعا سعی میکنم بیام توی سایت و کامنت های پر از عشق بچه ها و شما زهرا حمید عزیز و خیلی از دوستان گلم رو بخونم و باور چنان انرژی میگیرم مثل الان که حد نداره محمد جان خیلی از کامنت هات خواندنم و عشق کردم خیلی وقتا بوده که تحسینت کردم از ته دل ن ادا بخدا و این کامنتی هم برام گذاشتی از لطف خدای مهربان هست محمد جان واقعا خوشحالم کردی
و در مورد این عشقی که بین تو و عزیز دلت هست واقعا لذت بردم و میبرم وقتی میبینم که دوستانی مثل شما مثل استاد عزیزم چنین عشقی دارند و از بودن کنار همدیگه لذت میبرند واقعا کیف میکنم و تحسین میکنم و میدونم که من هم یک روزی میام و از رابطه خودم و عشقم مینویسم براتون به امید اون روز که باید روی خودم کار کنم تا جهان شخص مورد نظر رو که میدونم از همین سایت رو بهم میرسونه مثل خیلی از دوستان دیگه
خدایاشکرت
ممنونتم محمد جان انشالله زیر سایه الله در کنار عشقت پول بسازی و از زندگی لذت ببری
عاشقتم محمد جان
سلام آقا محمد گل
در ابتدا گرفتن پاسپورت رو بهتون تبریک میگم و ان شاالله به بهترین و زیباترین نقاط همراه عزیز دلتون سفر کنید
و تبریک دوم هم بخاطر مدرک کافی شاپ و واجب شد زمان افتتاحیه کافی شاپ ما رو هم دعوت کنید (خخخخخخخ ) براتون خیر و برکت در کسب و کارتون رو آرزومیکنم
به به چه کامنت زیبا و دلچسبی
احساس کردم قوانین برام دوره شده مثل درس تکمیلی تشریح باور توحیدی ، باور فراوانی ، اعتماد بنفس ، تکامل
سپاسگزار الله یکتا هستم که منو به این مسیر و کامنت شما هدایت کرد
در پناه الله یکتا شاد سلامت خوشبخت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید الهـــی آمییییین
گل مریمی چقدرررر شمااا زیباییی … چقدر حس خوبی میگیرم از دیدن تصویرت و چقدر با کیفیته، ترکیب لباس رنگ آبی و سفید خارق العاده است چقدررر واقعااا جوونید و چقدر جذاب دمتون گرم عالیییی ( ایموجی هیجان و ذوق و سپاس گزاری و قلب، گل هم اضافه کن ) الهی که همیشه خندون باشید … و شاد …
آقا من خودم اولین نفری بودم که بی نهایت لذت بردم از خواندن کامنتم … خیلیی حال بهم داد بعد اصلا بالا رفتن انرژیم را موقع نوشتن و تمرین توجه بر نکات مثبت حس میکردم و نکته ی دیگه اینکه هدایت را بهتر حس میکنم چون من بدون برنامه ی خاصی سناریویی، شروع میکنم به نوشتن و میگم من قدم برمیدارم خودش قدم بعدی گفته میشه ..
عه شاعر داره میگه ..
Baby, calm down, calm down چه موسیقیه واووو … رقص ملو
حقیقتش من توی مورد کافی شاپ من قبل از اینکه مدرکمو بگیرم هم کافی شاپ راه اندازی کردم (یکبار-پاییز98)، سه بار تا الان train کردم یعنی هنرجو اومده هفت هشتا دست بینظیر خدا و توی اموزشگاه بار سرد و بار گرم را یادشون دادم، و همینطورم مدیر بزرگترین کافه رستوران شهرمون بودم 15 ماهی تا اینکه تیر 400 رفتم خدمت ( به خاطر هدفم با تمام مقاومت هاممم انقدر مقاومت و اصلا نمیخواستم برم من ولی خب دیدن سفر به دور امریکا و مدامم اینکه استاد میگفت من آزادی اهمیت و اولویت اول را داره این خب تاثیر گذاشت روم و اهرمش به مدت و مرور زمان توی تابستان و پاییز 99 در من شکل گرفت تا اینکه با یک تضاد و پیام خدا براش تصمیم گرفتم یک روز نشستم و کلاهمو قاضی کردم و گفتم محمد چی میخوای ؟ هوم … گفتم و گفت مگه رویای تو جهان گردی نیست رویای تو سفر به دور دنیا نیست در کمال ازادی دیدن زیبایی ها و لذت بردن ازشون و به اشتراک گذاشتنشون؟ هوم .. گفتم اره .. گفتم خدایاا من پایه اتم من تسلیمم الانم که دارم اینو مینویسم بغض کردم و باران داره میباره از چشم های قشنگ من … واوو خدای من … خدای من عاشقتمم من .. گفتم میخوام خدایا میخوامش من یکبار زنده ام و زندگی میکنم .. خواسته ها مهمن مقدسن ارزشمندن گفتم قدم بعدی چیه؟ گفت باید بری تو دل بزرگترین ترست .. و من خیلی راحت گفتم چشم و رفتممم و خیلبیییییییییی بزرگگگگگگگ تررررر شدم با رفتنم به سربازی خیلی بزرگتر شدم و حالا اون لحظه که اون خانم مهربون توی پلیس +10 بهم گفت کارت پایان خدمتت لطفا دست کردم تو جیبیم و کارتو دراوردم یک لحظه نگاهش کردم و 15 ماه لحظه ای از ذهنم گذشت و با یک لبخند بهش تحویل دادم، میدونی خانم جووان مریم جان، قهرمانا زاده نشدند، قهرمانا ساخته میشند …. ))))
واووووو چی شد واووو عالییی عالییی اصلاا حال کردم یوهوووو
Believer Believer …. yooo
اما در ادامه، این train ها دو دوره اش توی دل سربازیم بود، 24 ی میگرفتم میومدم برگزار میکردم میرفتم … واقعاا واقعاا خلق ثروت از مسیر عشق و علاقه ات بی نهایت ارزشمند و عزت نفستو رشد دوبله سوبله میده بی نهایتتت شکررر الهی شکر … و وقتی عزت نفست رشد میکنه این کمکت میکنه توی تمام عوامل دیگه جنبه های متفاوت از زندگیت که خداگونه تر باشی.
و همهی داستان های کافه! از سال 96 توی گران ترین خیابون خاورمیانه ( خیابان فرشته) توی یکی از بهترین کافه رستوران های تهرون استارت خورد.
با دیدن ها و تضادها و به وضوح رسیدن ها و ادامه دادنا ….
عاشقتم)))
ممنونم برای من(خودت) نوشتی.
سلام هم فرکانسی شیطون و مهربون
جا داره از حسن نظرت تشکر کنم از نظر خیلی ها 47 سال خیلی سنه ولی برای من فقط یک عدده
از این همه اعتماد بنفس شما خیلی خوشم اومد و تحسینتون میکنم من خودم نسبتا اعتماد بنفس بالایی دارم ولی الان ی سری چیزهای جدیدتر از شما یاد گرفتم و چه جمله نابی قهرمانا زاده نشدند ، قهرمانا زاده میشند
از اینکه عاشق شغلتون هستید و موفق خوشحالم
در پناه الله پیروز و سلامت باشید
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و مریم بانوی خوشتیپ و باحال و دوست داشتنی و سلام خدمت همه دوستان هم مدار خودم
محمد جان واقعا دمت گرم با تعریف از فایل چقدر زیبا نوشتی آنقدر که من احساس کردم که چه فایلی دیدنی هست چون من هنوز این فایل رو ندیدم شما آنقدر زیبا نوشتین ممنونم ازت بابت حس قشنگی که راجع به فایل گفتی و خیلی مشتاق شدن برم ببینمش این فایل زیبا رو
در پناه حق سلامت و ثروتمند باشید
وایی خدای من.
استادم چند باره انتخاب شد.
اینبار توسط یک خوش احساس و خوش رو و خوش اندام مثل خودش.
خیلی این قسمت از این فایل رو باهاش ارتباط برقرار کردم.
هرچی میبینم سیر نمیشم.
خیلی احساس خوبی داره این خانم رقاص و خیلی خوب راه انتقالش رُ باز گذاشته و من هم خیلی خوب دریافتش کردم.
آخه این کجاش. شانس و اتفاقیه که یه رقاصِ زیبا از بین اون همه رد شه و بیاد دست استاد خوش مدار و خوش ذهن و خوش(هرچی بگم کم گفتم از بسکه تو خدایی ی.) …
بگیره و بروند وسط و با هم اون همه احساس خوب رُ تقسیم کنند.
خیلی لذت بردم استاد، خیلی.
همچنین اون آقای ایرانی که داشت گوشه ی پیاده رُ از ساز زدن لذت میبُرد.
حتی اون خانمی که داشت از یه مکان خارج میشد که ساز گوش نوازی اون آقا رُ شنید و سعی کرد بهش پول بده اما ظرفی ندید و برگشت.
صدای آقا مرتضی هم خیلی خوب بود.کُلی کِیف کردم با آهنگا و صداش .اجرای اولش خیلی به گوشم نشست.
خیلی لذت بردم استاد اونجا که کفتید اگه میدونستم شاید یه لباس مناسب تر میپوشیدم.
این نشان از احترامی هست که به هر مکان متناسب با هاش میگدارید.
و این تصمیمات از پیش گرفته شده برای تمرینِ هر چه قوی و قوی تر کردن عزت نفستون گرفتید.
و علاوه بر نکات مثبت ذکر شده از اون رقاصِ خوش رومون این رُ هم برام جالب اومد که وقتی استاد تصمیم گرفتند که به رقصشون خاتمه بدهند اون خانم هم بدون اِسرار به ادامه ، با یه لبخند و فشردن دستشون احترام متقابل گذاشتند.
خدایا شُکرت از این همه زیبایی و احساس فوق العاده.
با سلام ودرود فراوان خدمت شما دوست عزیز واستاد عزیزم
کامنت شما دقیقا دقیقا همون چیزی بود که من میخواستم بگم منم خیلی زیاد با اون قسمت رقص ارتباط برقرار کردم آخه من یکم اعتمادبنفس پایینی دارم واین فایل باعث شد که به خودم بگم ببین استاد چقدر خوب داره روی پاشنه آشیل هاش کار میکنه تو هم باید بیشتر وبیشتر کار کنی
حقیقتش منم یکی از تمریناتی که استاد درمورد اعتماد بنفس تویه یکی از فایل های رایگان داده بودند که همون نوشتن نکات مثبت خودمون و گفتن اونا به افراد غریبه بود رو چندبار انجام دادم واحساس خیلی خوبی دارم بار اولش خیلی سخت بود ولی چندبار که انجام دادم عالی شد بازم مرسی از استاد عزیزم
یه نکته ی دیگه ای که نظرم رو خیلی جلب کرد اون فروشگاه بزرگ بود چقدر همه چیز داشت اصن خود ایران بود چقدر تمیز بود حتی منم بوی قرمه سبزی و آش رو استشمام کرد مرسی که از هرجایی که میرین فیلم میگیرین عاشقتونم
دیروز که این ویدیو رو گذاشتین نتونستم کامل ببینم فقط چون گفتین که لس آنجلس هست من رفتم سرچ کردم درموردش واااای خدای من عجب جایی هستش چقدر قشنگ چقدر لوکسه اون ماشین های کنار جاده که اصلا عاااالی بود من خیلی دوست دارم همچین جایی زندگی کنم انشاالله خدا هدایتم کنه
امیدوارم همیشه موفق باشید در پناه حق
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان
و دوستان عزیزم
همین اول کاری میخوام برم سراغ اصل مطلب که استاااااااد من عاشقتم آخه چرا اینقدر تو خوبی فرشته
من عاشق اعتماد بنفست هستم تا خانمه دستتو گرفت و بلندت کرد سریع استاپ کردم و گفتم باید این نکات رو بنویسم که پاشنه آشیل من هست
و جالبه که بعدش شما دقیقاً همین حرف ها رو زدین ذتا مهر تاییدی باشه برای من و ذهنم
خانم که ازت درخواست کرد بین اون همه آدم شما رو بلند کرد چون مامور بود از سمت خدا که اعتماد به نفس رو در عمل استادمون بهمون نشون بده که اصلاً حرف و نظر بقیه برامون مهم نباشه اتفاقا باید شما رو بلند میکرد چون به قول خودتون هم لباس مناسبی نداشتین هم رقص خوبی نداشتین و البته این نظر خودتون هست ولی بخدا عاشق این رقصتم عشقم عاشق این لباست هستم که پوشیدی اتفاقا در زمان درست در مکان درست با آدم درست برخورد کردین تا به ماهاهم یاد بدین اعتماد بنفس رو در عمل مهم نبودن حرف و نظر مردم در عمل و این پاشنه آشیل خودم هست که الان یک سدی از من شکسته شد تا بهتر بفهمم این موضوع رو تو بی نظیری استاد و خیلی خوب هست که هون لحظه هم مریم بانو داشت فیلم میگرفت این غیر از این هست که لطف خدا بوده برای من و بچه ها؟؟؟!!!و عاشقتم استاد که کات نکردی این تیکه رو و این یعنی توحید چون نظر بقیه اصلا برات مهم نیست
ذهن من میگه :
بابا زشته بیخیال جلوی این همه جمع با این لباس ها رقص هم بلد نیستم من ناسلامتی استاد هستم اون هم با این خانم با این وضع مردم چی فکر میکنند راجب من بچه ها چی میگن
اما ذهن استاد:
پاشو پسر پاشو یک رقصی بکن یک قری هم بریز پاشو شادی رو هدیه بده به بچه ها پاشو عزت نفس و اعتماد بنفس رو به بچه ها(جواد) یاد بده پاشو به بقیه هم بگو که میشه رقص بلد نباشی ولی با یک خانم رقصید و نمرد پاشو با این لباس ها هم برقص که به بقیه هم نشون بدی که میشه با این لباس های خوشگل هم رقصید و هیچ اتفاقی هم نیفته پاشو پسر پاشو
دل به تو بستم (خدا) فقط تورو میپرستم (با ریتم بخونین استاد)
این فرق بین استاد و شاگرد هست دیگ همین چیز ها رو داره استاد توی تمام محصولات و دانلودی ها فریاد میزنه دیگ تا شاید من بخودم بیام و انجامشون بدم و نترسم از محدودیت های ذهنم استاد این فایل بی نهایت نکات مثبت و زیبایی داره که بخوام بگم بخدا فقط یک صفحه بصورت تیتروار فقط نوشتم که توی کامنت هام بیارم اما اینجا نظرم عوض شد اون ها رو دوستان میگن ولی الان که صحبت از محدودیت ها و ترسها شد برام خواستم داستان هفته پیش جمعه رو بگم که برای خودم رقم زدم به لطف الله مهربانم تا به خودم یادآوری کنم که محدودیت های ذهن خیلی کوچیکه و ریز هستند و نباید من رو از رسیدن به خواسته هام باز دارند
بریم سر اصل مطلب:
جمعه به لطف الله مهربان هدایت شدم به کوهنوردی تک و تنها (از بسکه فایل های سفرنامه رو دیدم هدایت شدم خیلی عالی و زیبا بود)
خودم رو سپردم به خدا و گفتم منو ببر به جاهای زیبا و خلوت که خودم و تو تنها باشیم
خلاصه که رب مهربانم هدایتم کرد به مسیر های خلوت و زیبا در صورتی که همه داشتند از یک مسیر میرفتند و من گفتم اون مسیر بقیه هست و من مسیر اختصاص خداوند داره برام درست میکنه و همینطور هم شد
خلاصه داشتم سوت زنان و شکرکنان میرفتم که یهو با یکی از ترس هام که از بچگی همراهم بود روبرو شدم (خخخخ انکار دارم داستان جنایی تعریف میکنم )و اون هم چیزی نبود جز چند تا سگ شیطون فاصله ای که باهام داشتند نزدیک به 200 متر حداقل بود از صدای پارس کردنشان ایستادم واقعا حرکت نکردم دیگ با اینکه فاصله زیاد بود ولی حرکت نکردم حتی خداشاهده میخواستم برگردم ولی گفتم نه جواد این تو بمیری از این تو بمیری ها نیست یا با این ترست روبرو میشی یا باید بمیری
یاد داستان استاد افتادم که توی جنگل صدای خش خش شنید و رفت توی دل ترس هاش(دوره عزت نفس)
خلاصه با کلی کلنجار که قلبم میگفت برو تو میدونی هیچ برگی بدون اجازه خدا به زمین نمیفته اما ذهنم میگفت نه 5 6 تا سگ هستند اگر بگیرنت چی و هزاران نجوای دیگ
خدا شاهده چنین عزمی در وجودم شکل گرفت که دنبال سگ ها داشتم میگشتم تا ببینم کجا هستن حتی مسیرم رو عوض کردم تا برم توی دلشون که پیداشون کردم و رفتم وسطشون نشستم استااااد چنان آرامشی بهم داد چنان بار سنگینی از دوشم برداشته شد که نگو و نپرس جالبه که طفلکی ها تا رفتم سمتشون از من فرار میکردند و نشستم و عشق بازی با ربم
اما بعدش چی شد
ذهنم خیلی این مورد رو کوچیک جلوه میداد اما گفتم پسر خوب همین ده دقه پیش از فاصله 300 متری میخواستی برگردی حالا میگی این کار کوچیک و بی ارزشه ذهنم یک نگاهی بهم کرد و گفت راست میگی ها اینجوری هم خندید خخخ
خلاصه که هنوز این مورد جزو ترسهام هست و نمیگم که از بین رفته اما بهتر شدم خدا رو شکر این عمل یک ایمانی در من بوجود آورد که گفت تو روی من حساب کن بقیش با من و واقعا هم فقط روی خودش حساب کردم و رفتم و اگر به خودم بود که برمیگشتم خداروشکر میکنم واقعاً
و استاد ازت بی نهایت ممنونم که در عمل بهم یاد دادی عاشقتم استاد
مریم بانو عاشقتم خیلی فوقالعاده و زیبایی بانو
خدا حفظتون کنه شما ها رو برای ما
در پناه الله باشید
به نام خدای هدایتگرم
سلام به دوست گرامی
منم همچین تجربه ایی از روبرو شدن با ده یا پونزده تا سگ در یک راه میانبر خاکی در صبح زود ،زمانی که آدمی نبود و من تنها بودم و چون برای پیاده روی رفته بودم و کلاه نقاب دار زده بودم ،زمانی متوجه سگها شدم که در فاصله کمتر از دو متر بودم و همه اونها به محض دیدن من از خواب بیدار شدن و اماده حمله شدند اما من همونجا گفتم سایه تو در «حمایت و حفاظت تنها قدرت جهان «رب»هستی نترس و حرکت کن» با هر قدم ترسهام میریخت و من بزرگتر شدم این در حالی بود که صدای خرخر سگها رو میشنیدم و وقتی از اونها دور شدم و برگشتم پشت سرم رو نگاه کردم دیدم همه اونها دارن به من نگاه میکنن اما حتی یکی از اونها جلو نیومد .
این خاطره شما خیلی حس فوق العاده ایی رو در من بوجود اورد و خیلی هم شما و هم خودم رو تحسین کردم .
باور کنید که خیلیها شهامت همچین کاری رو ندارند اما ما با شهامت انجام دادیم .
اینم یکی از دستاوردام بود که کامنت شما بیادم اورد .
ممنونم بابت حضور شما و کامنتهای پر محتواتون
پیروز موفق ثروتمندو سلامت باشید
سلام به سایه خانم خداروشکر میکنم که این کامنت من شما رو هم یاد خاطره خودتون انداخت و چقدر تحسینتون میکنم بابت این شهامت
باور کنید یک دلیل محکم حرف های استاد هست و یک دلیل دیگ خوندن همین کامنت های دوستان هست چون میبینم که دوستان میرن تو دل ترسهاشون و اتفاقا اتفاقات خوبی هم براشون میفته این باعث میشه که من هم حرکت کنم و به خدا هم اعتماد کنم و خداروشکر نتیجه عالی ای هم داره اعتماد به خدا
به نام خدای مهربان
سلام دوست عزیز
چقدر کامنت پر محتوایی بود.از شما سپاسگزارم بخاطر این حد از فهم ودرک قوانین و عمل به آنها.
و اینکه بر ترس خودت غلبه کردی و رفتی تو دل سگ ها .خیلی تحسین برانگیز است.
بچه که بودیم عمویم یه آیه از قرآن روبه ما یاد داده بود که موقع مواجه شدن با حیوانات غیر اهلی یا هر حیوانی که میترسیم بخونیم. اون حیونبه اذن خدا کارمون نداره.
و من این آیه رو موقع رد شدن پیش سگ ها میخوندم.
صُمٌّ بُکمٌ عُمیٌ فَهُم لا یَرجِعونَ﴿18﴾ بقره
آنها کران، گنگها و کورانند؛ لذا بازنمیگردند.
بهرحال کارم رو راه می انداخت.چون محله ما پر است از سگ های غیر اهلی.
ولی الان به لطف الله و آموزه های استادهیچ برگی بی اذن خداوند بر زمین نمی افتد رو سرلوحه کارهام کرده ام. خدایا سپاس گذارم.
مررررسی دوست عزیز که نوشتن کامنت مرا به دوران خوش کودکی برد، چقدر آماده دریافت آگاهی ها بودم و هر کی هر چی میگفت رو باور میکردم. تا دیگه کامل خودم رو گم کردم، ولی خداوند هیچ وقت دست بنده اش رو رها نمی کنه و اون رو هدایت می کنه. ومن رو از اعماق تاریکی ها نجات داد و روز به روز به روشنایی نزدیک و نزدیک تر میشوم.
در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند باشی
بنام رب العالمین
سلام دوست عزیز
عجب کامنتی نوشتی خیلی ممنونم ازت و ممنونم از همه ی دوستانی که خاطراتشون رو نوشتن خیلی استفاده کردم
حقیقتش من خودم خیلی ترس دارم از حیوانات همین دیروز بود داشتم جایی میرفتم صبح که دیدم یه سگی از اونایی که دمشون عین گرگها هست داره تو یه متری منه وداره میاد طرفم باورتون نمیشه در جا برگشتم گفتم از یه راه دیگه میرم اما به خودم گفتم نه نمیشه باید راهتو ادامه بدی هر چی که میشه منم تند تند رفتم اونور خیابون بعد با خودم گفت ببین اینهمه آدم چرا من باید بترسم؟ پس این عادی نیست و امروز که کامنت شما رو دیدم بیشتر مصمم شدم که دیگه ترسی نداشته باشم الهی شکرت
در پناه حق باشید
سلام به آقا جواد گل
داداشی دمت گرم خیلی باحال و تقریبا به قول خودت جناهی تعریف کردی .
واقعا که گل کاشتی و تونستی به ترست غلبه کنی و نکاتی که در مورد رقصیدن استاد و پوشی که استاد دوست داره فارغ از مهم بودن نظر دیگران عالی بود .
خیلی استفاده کردم.
ممنونم بابت کامنت ارزشمندت.
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشی
.
سلام دوست عزیز
کامنت شما رو خوندم و بسیار لذت بردم
در جایی اشاره داشتین به روبرو شدنتون با ترسی که سال ها در ذهنتون باهاش درگیر بودین و رها شدن از اون ترس بعد از رو در رو شدن و بعد کوچک شمردن اون در ذهنتون بود
این تجربه رو هفته پیش من هم داشتم…طبق عادت صبح زود پارک جنگلی رفتم و دو ساعتی بود بین درخت ها و سبزه ها در جای خلوتی راه می رفتم که یکباره دیدم سه چهار تا سگ با سرعت در حال نزدیک شدن به من هستن با صدای پارس بسیار بلند…اولش ترسی تو وجودم افتاد که من تنها هستم و هیچ آدمی در چند کیلومتری من نیست…
شروع کردم به دویدن…
قبلش هندسفری تو گوشم بود و فایل از استاد رو گوش می کردم…
تنها کاری که به نظرم درست اومد این بود که خودم رو آروم کنم و ترس رو کنار بزارم…زمانی که آروم شدم و ایستادم دیدم تمام سگ ها کنار من ایستادن و کمی پارس کردن و برگشتن.
احساس شعف و رهایی زیبایی بهم دست داد که ترس ها در ذهن ما بزرگ هستن اگر باهاشون روبرو بشیم از قول شما کوچک بودنشون رو با تمام وجود احساس می کنیم.
پایدار باشید در مسیر مستقیم دوست عزیز️️
سلام جواد جان
دوست هم فرکانسی عزیزم
از کامت بسیار زیبایی که نوشتی خیلی لذت بردم وحرف دل منو زدی
واقعا هربار که میخونمش اشک از چشمانم سرازیر میشه و بغض گلومو میگیره
با این متن زیبا که نوشتی کلی باور مخرب از ذهنم حذف شد ولذت بردم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند وموفق باشی
سلام برادر گلم
سعید جان
بسیار خوشحال شدم که باعث
شدی تا دوباره کامنت خودم رو
بخونم تا دوباره بهم یادآوری بشه
که چه کار ارزشمندی برای
خودمکردم
و چقدر دوباره خوندن این کامنت
بهم کمک کرد
خیلی خوشحالم که تونستم یک
نفر رو دلش رو شاد کنم خداروشکر
ممنونم بابت محبتت سعید جان