سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 184

دیدگاه زیبا و تأثیرگذار مرضیه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

بنام خدای مهربانی که همیشه با من است

سلام به همه شما عزیزان

بیام بازم زیبایی بیشتر بکشیم بیرون از دل زیباییها

کامنت دوست عزیزمون که قطعا بخاطر علاقشون و تضادهایی که بهش برخوردند خیلی با جزییات دقت کردند به ویژگی های این ماشین حین توضیحات استاد و حسابی بهش توجه کردند و طبق قوانین بدون تغیر خدا حتما و صد درصد به این توجهاتشون هدایت خواهند شد.یادم افتاد به مسأله ای که همین چند روز پیش تجربه کردم ماشین خودمون کوییک هست و خواهرم جدیدا یه پراید خریده برای اینکه روزای اولش بود من تا یه مسیری همراهش میکردم دوباره عصر میرفتم دنبالش محل کارش و همراهیش میکردم تا خونه.اینه های من برقی توی پارک دوبل عالیه سنسور پشت داره هشدار میده وقتی داری دنده عقب میری شیشه پاک کن عقب داره راحت تو بارندگی و برف مخصوصا میزنی تمیز می‌کنه گرمایش سرمایشش خوبه و من وقتی پشت ماشین خواهرم نشستم کاملا متوجه این تفاوت‌ها و راحتی ماشین خودمون نسبت این ماشین شدم و همش میگفتم خدایا شکرت من از اول با یه ماشینی که امکانات بهتری داشت نشستم و چقدر بمن کمک کرد برای بهتر شدن رانندگیم و واقعا اذیتی نشدم بعد خواهرم مثلا تو تشخیص فاصله مشکل داشت میگفتم ماشین ما سنسور عقبش هشدار میده بعد تو بارندگی دید شیشه عقب نداشت میگفتم ماشین ما برف پاک کن عقب داره یا گرم نمی‌کرد میگفتم ماشین ما سردی هوا رو توش متوجه نمیشی و الا آخر و همه اینا رو جوری میگفتم که خواسته در دل خواهرم ایجاد بشه و متوجه بشه ا میشه این امکاناتو داشت و تجربه بهتری از رانندگی پیدا کرد و باز بخودم میگفتم ببین ماشین ما هم می‌تونه از این بهتر بشه مثل ماشین استاد خود ران باشه سیستم تنظیم باد تایرها روغن داشته باشه گرمکن فرمون و صندلی داشته باشه این قدر نرم و روان باشه و……

موضوع بعدی موضوع رهایی و عدم کنترل شرایط هست که چقدر موضوع مهمی هست و چقدر می‌تونه لذت زندگی رو چند برابر کنه.زندگی کردن در لحظه و برای همون لحظه فارغ از اینکه گذشته چه اتفاقاتی افتاده چه چیزایی رو از دست دادیم چقدر اذیت شدیم یا غول آینده که قراره بیاد و چه دردسرهایی برامون داشته باشه.

وواقعا استاد استاد این موضوع رهاییه یادمه تو یکی از فایلهای دوازده قدم گفتند من حتی یه روزی همه چیز در حال خرابی و بمباران اینا باشه بخدا میگم خدایا کجا برم که امن باشه منو هدایت کن و میرم اونجا میگیرم می‌خوایم و خیالم راحته جام آمنه اونجا اینا همون باور به خدا و شناختی که از این سیستم پیدا کردی که به پشتوانه اش به این حد از آرامش و اطمینان رسیدی که میتونی اینجور اقدام و عمل کنی.

و یه نکته خیلی طلایی که تو این قسمت گفتند همون موضوع توجه هست که منشا و ریشه تمام اتفاقات زندگی ماست چقدر به یک موضوع اتفاق حرف آدم توجه می‌کنی و برات مهم هست و تو ذهنت میچرخونیش و بهش قدرت میدی که منجر به تجربه زندگیت بشه چقدر این مسأله مهم و حیاتی هست تو خلق شرایط زندگی ما.

و این جمله طلایی که محور اصلی و اساسی تمام جنبه های زندگی ما هست رو اگر همیشه و در هر شرایطی بخاطر داشته باشیم وواقعا بهش مقید و پایبند باشیم مثل استاد که حال خوب مساوی اتفاقات خوب و حال بد مساوی اتفاقات بد دیگه تمام تلاشمون رو میکنیم که ذره ای ازش فاصله نگیریم و دقیقا مطابقش عمل کنیم اونوقت چرخ زندگیمون بشدت روون و روغن کاری میشه فقط با توجه به همین یک اصل و همه چیز در تمام جنبه ها خود به خود مطابق میل و به نفع ما میشه.

موضوع مهم بعدی تعهد استاد به شیوه قوانین جهان هستی عمل کردن هست تعهدی که سالهاست به پشتوانه اون صبحش رو با خواندن کامنت های سایتش شروع می‌کنی کامنتهایی که همچون بوضوح دیدیم چقدر تمرکزش روی زیبایی ها نکات مثبت و مرور قوانین از زوایای متفاوت هست و این شروع زیبا قطعا و صددرصد پایان خوبی هم خواهد داشت و البته که شب رو هم با با همین نوع توجه تمام می‌کنه و سیستم رو میده روی زیبایی ها و حال خوب و فرداش سیستم خودبخود از همون نقطه فعال میشه و خوب نتیجش قطعا یک زندگی پر بار و زیبا در تمام جهات خواهد بود حالا من خودم شاید هزار بار بخودم این تعهد رو دادم که این کارو بکنم تمرین ستاره قطبیم انجام میدم اما بازم افکار منفی لابلاش زیاده اینو از نتایجم میفهمم و همش بخاطر ریشه دار بودن و بهم پیوسته بودن افکار منفیه همون چیزی که مریم جون گفتند یه باور بزرگ رو روش کار می‌کنی اما یه سری افکار کوچولو هست که دور این تنیده و اجازه نمیده به زمین بیوفته و همچنان پابرجاست واووو.

اما استاد با قدرت این مسیر رو ادامه داد مسیر کارکردن روی باورهاش شناخت سیستم و مطابق سیستم عمل کردن همون کاری در مورد سلامتیشم کرد و نتیجه دید همون کاری که در مورد ثروت کرد و نتیجه دید همون کاری که در مورد روابطش کرد و نتیجه دید با امید با ایمان قلبی که همین و است بس سمت من کار کردن روی خودم افکارم و ساختن باورهای هم جهت با خواسته هام هست و خود بخود اعمالی بمن گفته میشه که اگر خوب روی خودم کار کرده باشم و اون ایمان در من شکل گرفته باشه مسلما بهش عمل میکنم و مسلما نتیجه متفاوتی میگیرم اما همه اینها یک روندی داره که باید طی بشه یه بچه باید 9 ماه تو شکم مادرش رشد کنه تا آماده تولد بشه باید چهاردست و پا راه بره تا آماده تاتی تاتی بشه باید آروم آروم بره و بتونه تعادلش رو حفظ کنه که بتونه بدوه و تمام اینها به زمان و ایمان به نتیجه دادن نیاز داره و یادم باشه تا بها پرداخت نکنم نتیجه هم نخواهم گرفت بهاش زمانه بهاش پا گذاشتن روی ترس‌هاست بهاش مالیه بهاش دوری و دل کندن از وابستگی‌هاست و خیلی چیزای دیگه اما نتایجش هم متفاوت از خیلیهاست اگر تو در مسیر عشق و علاقت باشی و هدف مشخص داشته باشی با لذت تمام بهایی که باید رو پرداخت می‌کنی اقدام می‌کنی حرکت می‌کنی و ادامه میدی و ادامه میدی و هر بار یه شخصیت بهتر قوی تر قدرتمندتر تواناتر و حرفه ای تر میشی و از یه جایی به بعد پله ها رو دوتا یکی سه تا یکی میری چون خیلی خوب رشد کردی و جلو رفتی.

موضوع بعدی موضوع بشدت مورد علاقه من تمیزی و نظافت محیط چیزی که مطمئنم حتی آدمایی که رعایتش نمی‌کنند وقتی توش قرار میگیرند بشدت ازش لذت میبرند اصلا یه حس مثبت فوق العاده ای داره خودبخود شارژت می‌کنه.

و همه جا و بارها و بارها این موضوع رو تو شخصیت مریم جون و استاد دیدیم که چقدر آدمهای تمیز و مرتبی هستند و چقدر به این مسأله اهمیت میدند و توجه میکنند و به جایی هدایت شدند که دارند با تموم وجود تجربش میکنند و حالش رو میبرند.چقدر زیبا که به آدمها در هر وضعیت و شرایطی فرصت و مسئولیت داده میشه در خور توانش و اینجوری اون هم احساس ارزشمندی می‌کنه و یه حرکتی انجام میده خیلی این نگاه زیباست که اون شاید نتونه مسائل خاصی رو حل و فصل کنه یا کارهای پیچیده ای رو انجام بده اما این کار رو که می‌تونه انجام بده و چقدر زیباتر که مردم هم احساسی برخورد نمی‌کنند و فیلم بگیرند که های و هوی داره از این بندگان خدا سو استفاده میشه برده کشی میکنند و فلان.

و چقدر خوبه که آدمها از حرف کم کنند به عمل اضافه کنند اگر می‌بینند یه اشغالی ریخته یه ناهنجاری یه جا هست به جای فیلم گرفتم و غرغر کردن و فقط توقع داشتن از دولت و شهرداری و هر جایی تا جایی که می‌توانند به تمیزی اون مکان کمک کنند و یه اقدامی انجام بدند این بزرگترین لطفی هست که آدمها می‌توانند بخودشون بکنند(مثل من که وقتی سطل زباله تو پیاده رو جلو مغازه پر میشه سریع زنگ میزنم به مسئولش پلاستیک بزرگ جور میکنم میدم بهش اونم میاد خالیش می‌کنه و می‌ره این کار که از دستم بر میاد یا اینکه اشغالهام رو میریزم تو جوب جلو مغازه از خودمو نریزم یه وقتایی هم که میتونم میرم اشغالهای توی جوبو می‌روبم میریزم سطل زباله این کار که از دستم بر میاد حداقل.افرین بخودم)و جهانم این رفتارهای زیبای من رو میبینه و هدایتم می‌کنه مثل استاد و مریم جون به جاها و آدمهای تمیز جهان در عین عدالت به تو اعمال و رفتارت رو برمیگردونه.

منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.

سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    571MB
    49 دقیقه
  • فایل صوتی سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 184
    47MB
    49 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

362 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا عطارروشن» در این صفحه: 1
  1. -
    رضا عطارروشن گفته:
    مدت عضویت: 3826 روز

    به نام خداوندی که می توان به او اعتماد کرد

    سلام استاد عباس منش عزیز

    خوشحالم که به سلامت بعد از مدت ها سفر به خانه برگشتید و سپاسگزارم که ما را از برکات سفر خود بهره مند کردید.

    البته باید از شما برای هدیه ارزشمندی که سوغات من از سفر شما بود تشکر ویژه کنم.

    تقریبا یک هفته از انتشار این فایل می گذره و انقدر از محتوای این فایل لذت بردم و دارم استفاده می کنم که لازم دیدم جهت قدردانی از شما استاد عزیز و جاگذاری یک قدم دیگر در مسیر رشد و پیشرفت، درک خودم از این فایل رو به اشتراک بذارم.

    لحظه اول که بنر این فایل رو دیدم متوجه شدم که موضوع این فایل خواندن کامنت های بچه هاست و همون لحظه گول شیطان درونم رو خوردم که گفت: نمی خواد این فایل رو ببینی چون جذابیتی نداره.

    صفحه رو بستم و مشغول کارهای خودم شدم.

    چند ساعت بعد به خودم اومدم و به این موضوع فکر کردم که تا حالا شده فایلی از استاد رو باز کنی و هیچ جذابیتی نداشته باشه؟

    قطعا جواب، منفی بود.

    به سایت برگشتم و این فایل رو دانلود کردم و وقتی مشغول دیدن شدم تازه متوجه شدم که صبح چه کلاهی سرم رفته بود و خودم رو از این محتوای ارزشمند محروم کرده بودم.

    خلاصه با چند ساعت تاخیر در مدار دریافت این أگاهی قرار گرفتم که البته به نظرم بهترین زمان برای من بود.

    بعد از گوش دادن فایل تصویری دیدم نمی شه از این محتوا به سادگی گذشت و فایل صوتی رو دانلود کردم و مشغول استخراج گنج های این فایل شدم.

    بیش از 17 دقیقه فایل صوتی فوق العاده استخراج شد که چند روزه دارم هر روز گوش می دم و سعی میکنم به دستورالعمل های آن عمل کنم.

    اگه بخش دیدگاه امکان ارسال لینک داشت حتما برای استفاده بچه های سایت می فرستادم.

    خوب بریم سراغ درس های این فایل فوق العاده:

    درس اول: هرچه در گذشته اتفاق افتاده رو با بی توجهی کردن باید از ذهن پاک کرد.

    خدا رو شکر بعد از 7 سال استمرار در مسیر یادگیری به این توانایی رسیدم که گذشته رو رها کردم و هرگز به گذشته فکر نمی کنم ولی با شنیدن توضیحات شما متوجه شدم که گذشته فقط مربوط به مسائل سال ها قبل یا ماه های قبل نیست بلکه شامل چند ساعت و چند دقیقه قبل هم میشه.

    وقتی خودم رو بررسی کردم دیدم روی بی توجهی به چند ساعت قبل باید بیشتر روی خودم کار کنم که نتیجه بهتری کسب کنم.

    درس دوم: ذهن خود را مشغول کارهای چند روز اخیر کنید تا از گذشته و آینده رها شوید.

    این درس خیلی مهمی برای من بود و در همین چند روز اخیر هر وقت زنگ خطر توجه به ناخواسته در ذهنم به صدا در می یومد به کارهایی که در یکی دو روز گذشته متوجه شدم باید انجام بشن فکر کنم یا خودم رو مشغول کارهایی کنم که برای ادامه مسیر مورد علاقم در نظر گرفته بودم که باید انجام بشن خودم رو مشغول می کردم. و واقعا تکنیک عالی بود برای رها کردن افکار مزاحم.

    درس سوم: سعی کنید هر روز افکاری در ذهنتان مرور شود که مربوط به کارهای همان روز باشد.

    اینم یک شابلون عالی برای انتخاب افکار که باید خیلی ازش استفاده کنم.

    چند روزه که مراقب افکارم هستم که حول محور کارهای همون روزم باشه و متوجه شدم که چقدر افکار مختلف و بی ربط در ذهنم مرور میشه که مربوط به مسائل و ترس های من از آینده است و دو سه روزه تمرین کردم که افکارم رو حول کارهای همون روز حفظ کنم که البته چندان رضایت بخش نبود ولی قطعا مثل هر کار دیگه ای با تمرین کردن و ادامه دادن عملکرد من بهتر خواهد شد.

    درس چهارم: اگه ذهنتان درگیر مواردی شد که دوست نداشتید باید با نهیب زدن به خودتان سعی کنید از شر افکار مزاحم خلاص شوید.

    اینم یه راهکار عالی و تاثیرگذار برای مقابله کردن با هجوم افکار منفی.

    به نظرم نهیب زدن به خودم برای متوقف کردن فکر کردن به موضوعات ناخواسته تاثیرش بیشتر از این باشه که سعی کنم به موضوعات دیگه توجه کنم تا افکار مزاحم ضعیف و خاموش بشن.

    نهیب زدن به خودم باعث میشه که خیلی سریع تر فکر کردن به افکار مزاحم رو متوقف کنم و این چند روزه از این راهکار استفاده کردم و خیلی راضی هستم و باید بیشتر روش کار کنم که به عادت ذهنی من تبدیل بشه.

    درس پنجم: باید در هر لحظه به موضوعات پیرامون و مربوط به همان لحظه توجه کنید.

    اینم درس خیلی مهمی بود که میتونه مهارت کنترل ذهن رو تقویت کنه.

    موضوعی که بعضی وقتها باعث ایجاد افکار مزاحم در من میشد این بود که مثلا داشتم با دخترم بازی می کردم یا در خیابان رانندگی می کردم ولی به کارهای مربوط به سایت فکر می کردم و چون همون لحظه نمی تونستم کاری انجام بدم احساس می کردم در این شرایط اسیر شدم و آزادی عمل ندارم و حس عجله کردن و پریشانی در من ایجاد می کرد.

    با شنیدن توضیحات شما استاد عزیز باید سعی کنم در هر شرایطی که هستم فقط حواسم به اون شرایط باشه و به کار و …. فکر نکنم. تا حالا فکر می کردم که اگه در هر شرایطی به اهدافم فکر کنم باعث میشه تمرکز بیشتری روی موضوع داشته باشم ولی الان متوجه شدم کار صحیحی نیست و بهتره وقتی در شرایط بازی با بچه ها یا کنار همسرم هستم به موضوعات همون لحظه توجه کنم.

    درس ششم: اگه از لحظه اکنون لذت نبری به این امید که وقتی به خواستم رسیدم لذت بردن را شروع می کنم هرگز به خواسته ات نمی رسی.

    نکته بسیار مهمیه و در این چند ساله سعی کردم به نتایجم توجه کنم و خیلی به خواسته های بعدی و زمان رسیدن یا چطور رسیدن فکر نکنم و خدا رو شکر خوب عمل کردم با اینکه ضعف هایی دارم ولی چون شما در فایل های مختلف روی این موضوع تاکید کردید مخصوصا جلسه اول دوره دستیابی عملی به آرزوها خیلی برام مهم بوده که بتونم به این درس مهم عمل کنم ولی نیازه که بیشتر و بیشتر روی این موضوع کار کنم.

    درس هفتم: افکار بد مثل آتیشه و با هر منطقی دست توی آتیش کنی حتما دستت می سوزه.

    از چند سال قبل که این جمله رو از شما شنیدم متوجه شدم بهانه آوردن برای اینکه چرا حالم بده هیچ فایده ای نداره و باید در هر شرایطی مسئولیت حال خوب داشتن رو به عهده بگیرم.

    البته خیلی تمرین می خواد که واسه حال بد بهانه نداشته باشی چون همیشه بالاخره حال یه دلیلی داره و معمولا هم عامل محرک بیرونی داره.

    برخوردی میشه، اتفاقی رخ می ده، خبری میشنوی و خلاصه بی نهایت شکل وجود داره که تحت تاثیر قرار بگیریم.

    چون به نظر من احساس انسان تحت تاثیر عوامل محیطی قرار داره و هیچ انسانی نیست که بگه برای من اینطور نیست.

    حتی برای پیامبران هم به این شکل بوده و مثال های زیادی در قرآن هست که پیامبران هم تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار گرفتند و احساس شون بد شده که خداوند به آنها هشدار داده که غمگین نباشید یا جاهل نباشید.

    با همه این شرایط همیشه سعی کردم وقتی در معرض هجوم افکاری که احساس بد ایجاد می کنه قرار گرفتم به خودم یادآوری کنم که مهم نیست چرا حالت بد شده مهم اینه که داری خودسوزی می کنی و باید هر طور شده از این شرایط خودت رو خلاص کنی.

    معمولا با فایل گوش دادن ذهنم رو از شر افکار مزاحم رو رهایی از فکر کردن به محرک بیرونی خلاص می کنم.

    به نظرم حتی فکر کردن به آینده و اینکه چه خواهد شده هم یک محرک بیرونیه چون داریم به چیزی فکر می کنیم که دسترسی به اون نداریم و از چند و چون ماجرا اطمینان داریم.

    با اینکه خیلی سعی کردم ترس و نگرانی از آینده نداشته باشم ولی خوب به اندازه ای که تونستم گذشته رو رها کنم در رهایی از آینده موفق نبودم و خیلی دوست دارم که رهایی از آینده رو هم تجربه کنم. باید تجربه اش کنم و از خواستم کوتاه نمی یام.

    نشانه های عالی برای من:

    استاد عزیز وقتی سپاسگزاری های شما رو برای فراوانی نعمت ها شنیدم، خدا رو شکر همه این نعمت ها رو با استفاده از آموزش های شما در زندگی ام دارم.

    تفاوت شرایط فعلی من با شما اینه که میوه های من به درشتی میوه های شما نیست ولی بسیار شیرین و خوشمزه هستند.

    وقتی از نعمت سلامتی اسم بردید یاد شرایط جسمی خودم قبل از آشنایی با شما افتادم و اونو مقایسه کردم با شرایط فعلی ام که اتفاقا امروز همسرم بهم گفت رضا چقدر هیکلت خوب شده داری عین ورزشکارا میشی.

    وقتی از نعمت افراد فوق العاده در سایت اسم بردید خدا رو شکر یاد انسان های عالی و دوست داشتنی شدم که در طی این چند سال در مسیر زندگی من قرار گرفتند و به شکل های مختلف ثروت و نعمت رو وارد زندگی من کردند.

    وقتی از کامنت های طولانی صحبت کردید خدا رو شکر کردم که من هم این شرایط رو تجربه می کنم و هر روز زمان زیادی رو صرف خوندن نوشته های انسان های عاشق خودسازی و درک قوانین می کنم.

    اتفاقا دیروز بود که یکی از اعضای سایت در دیدگاهش نوشته بود که دیروز بعد از نوشتن کامنت وقتی دکمه ارسال رو زدم پیغام خطا نمایش داده که دیدگاه شما بیش از حد مجاز است و مجبور شدم کلی از کلمات رو پاک کنم تا بتونم ارسال کنم. این در شرایطی است که ما برای ارسال دیدگاه محدودیت نذاشتیم ولی این دوست عزیز به قدری زیاد کامنت نوشته که از حد انتظار وردپرس بیشتر بوده و خطا داده.

    وقتی گفتید که در ابتدا سایت عباس منش کامنت های چند کلمه ای داشته کنجکاو شدم که این موضوع رو در سایت خودم بررسی کنم و از نتیجه شگفت زده شدم.

    دقیقا کامت های اولیه سایت من که سال 96 ثبت شده اند در حد چند کلمه بودند ولی امروز کامنت ها چند هزار کلمه ای روی سایت نوشته میشه.

    اونجا که درباره مجانی کار کردن خودتون گفتید و اینکه حتی زمین فروختید که سمینار برگزار کنید من بیشتر از قبل از استادی شما اطمینان حاصل کردم چون به نظر من استاد واقعی کسی است که شاگرانش با استفاده از آموزش های او بتوانند نتیجه بهتر از او کسب کنند و یا حتی اشتباهات و مسائل او را تجربه نکنند.

    من با استفاده از آموزش های شما هرگز نیاز نبود که برای شروع کسب و کارم هزینه کنم و هیچی نفروختم و از صفر شروع کردم و از همون ماه های اول از اجرای ایده های الهامی ام پول وارد حساب من شد.

    اتفاقا یکی از حرف هایی که همیشه به همسرم میگم اینه که از وقتی با استاد عباس منش آشنا شدم هرگز لنگ پول نبودیم.

    قدم به قدم شرایطم بهتر شد و به جایی رسید که هرگز لنگ پول نشدمِ‌، هرگز ورشکست نشدم و هرگز احساس نکردم که همه چی تموم شده و باید از صفر شروع کنم.

    حتی زمانی که دامنه اول من بدون دلیل فیلتر شد و سایت باز نمیشد هم احساس شکست نکردم و با انگیزه روی یک دامنه جدید کار رو شروع کردم و خیلی زود شرایط بهتر از قبل شد.

    سالهاست برای خرید مایحتاج زندگی ام به بهترین شکل ممکن هیچ مشکلی ندارم و هر لحظه هرچی بخوام می تونم بخرم.

    شاید نتونم همین لحظه تصمیم بگیرم و فلان خونه یا باغ و … رو بخرم ولی برای خرید نیازهای روزمره و خواسته های چند ده یا چند صد میلیونی هیچ مشکل و مساله ای ندارم و این در حالیه که سال 93 هر روز با همسرم سر اینکه پول ندارم و نمی تونم بخرم دعوا داشتم.

    قبلا برای خرید وسایل خونه یا خرید دو سه گرم طلا یا کفش و لباس و … باید کلی فکر می کردم و این ماه و اون ماه می کردم تا بتونم خرید کنم ولی خدا رو شکر سالهاست هر وقت بخوایم چیزی بخریم بدون فکر کردن اقدام می کنم.

    الان بیشتر به حرف شما که گفتید واقعا نمیشه نعمت ها رو سپاسگزاری کرد پی بردم.

    وقتی به تغییراتی که در زندگی ام رخ داده توجه می کنم و به این موضوع فکر میکنم که اگه با شما آشنا نشده بودم و همون آدم سال 93 بودم الان چه وضعی داشتم مو به تنم سیخ میشه و نمی خوام بهش فکر کنم.

    ولی چه کنم که نمی تونم سپاسگزار این همه نعمت خداوند باشم. همانطور که قادر به بیان احساسم برای تشکر و قدردانی از شما استاد عزیز نیستم.

    خواسته های زیادی دارم و خوشحالم که تا روزی که زنده هستم شوق و انگیزه تجربه کردن خواسته هام رو دارم.

    وقتی به اطرافیانم توجه میکنم که چطور بی انگیزه و هدف زندگی میکنند و منتظر تغییر حکومت و دلار و … هستند بلکه روزنه ای در زندگیشون ایجاد بشه خودم رو خوش بخت ترین انسان می دونم چون کلی خواسته دارم، کلی امید و انگیزه دارم، کلی برنامه دارم.

    یه وقت هایی تو دلم به خدا می گم: خدایا منو از دنیا نبری تا به خواسته هام برسم و قدرت خلق زندگی ام رو اونجوری که دوست دارم تجربه کنم. ولی بعدش خندم میگیره که با این حساب سن من از نوح بیشتر می شه.

    استاد عزیز به نظرم مهمترین دستاورد من و بچه هایی که از آموزش های شما استفاده می کنند اینه که (ذوق زندگی کردن) در قلب اونها ایجاد میشه.

    در هر شرایطی باشند همیشه ته دلشون امید دارند که می تونند شرایط رو تغییر بدن و همیشه امید به رحمت خداوند دارند.

    چقدر خوبه که امید به رحمت خداوند رو در قلب ما ایجاد کردید. نه با حرف بلکه با عمل کردن. با نتیجه گرفتن با به نمایش گذاشتن زندگی شخصی ات.

    من با اینکه چند سال بود از آموزش های شما استفاده می کردم و فکر می کردم خیلی خوب دارم کار می کنم وقتی سریال سفر به دور آمریکا رو روی سایت قرار دادید تازه متوجه شدم چقدر کج فهمی داشتم که اگه رفتار و عملکرد شما رو به صورت مستند نمی دیدم شاید سالها طور می کشید که خودم به نتیجه عملکرد صحیح برسم.

    واقعا سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا برای من مکمل فوق العاده ای برای دوره های آموزشی بوده.

    یادمه من چند سال اول نسبت به قطع درختان یا کشتن حیوانان به شدت واکنشی عمل می کردم و اگه حتی ناخواسته مورچه ای رو می کشتم احساسم بد می شد ولی وقتی در سریال زندگی در بهشت دیدم چقدر راحت درخت قطع می کنید و دلیلش رو هم گفتید که بخاطر فراوانیه و اگه قطع نکنم نمی تونم از ملکی که دارم لذت ببرم و یا وقتی از مبارزه با حیوانات یا کشتن اون مار صحبت کردید گفتید که: اگه نباید کشته میشد جلوی من ظاهر نمیشد پس وقتی من مار رو دیدم یعنی زنگ خطره و می کشم.

    حالا درسته که من نه نیاز داشتم مار بکشم نه درخت قطع کنم ولی موضوع درک صحیح از قانونه اینه خیلی وقت ها با شنیدن توضیحات شما از اون ور دیوار می افتادم و با دیدن رفتار و عملکرد شما در سریال های مستند سایت به خیلی از برداشت های اشتباه خودم از حرف های شما رسیدم.

    گفتم که هرچه بیشتر بنویسم و از نتایج استفاده از آموزش های شما بگم،‌کمتر می تونم قدردان و سپاسگزار شما باشم و تنها راه ممکن اینه که از خدا کمک بخوام و دعا کنم همانطور که در قرآن وعده داده کار نیک شما را ده برابر می کنیم، خوبی ها و خیر و برکتی که از طریق سایت عباس منش وارد زندگی من شده رو ده برابر از طرف خودش و هزار برابر بخاطر من وارد زندگی شما استاد عزیز کنه.

    در پناه خداوند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 101 رای: