دیدگاه زیبا و تأثیرگذار زینب عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
بنام خدایی که بــــــــــشدت کافیست
استاد جان، مریم بانو و دوستان ارزشمندم ســـــــــــلام، عـــــــــــــــاشقتونم
خدای من شـــــــــکرت شکرت شکرت که انتخاب کردم در این مسیر الهی باشم و تو هر بار شگفت زده ام میکنی با زیبایی ها و آسانی ها و نعمت های بیشتر
من عــــــــــاشق قسمت هایی از سفرمون هستم که عکس منتخب فایل های اون تصویر استاد عزیزم و مریم جان باشه، اصلا دیوانه میشم و هـــــــر چی تحسین کنم این رابطه زیـــــــــبای عاشقانه توحیدی رو کم هست، استاد عزیزم و مریم جان نوش تک تک سلولهای وجودتون باشه این رابطه نـــــــــاب
دیشب داشتم یه کلیپی تدوین میکردم و با عشق انجامش میدادم که دیگه چشام دوست داشتن استراحت کنند و گفتن زینب دیـــــــــگه بخوابیم و منم گفتم چشم، یادم رفت سپاسگزاری ام رو بکنم ولی خـــــــدا رو شکر مینم که این سپاسگزار بودن داره هر روز بخش بیشتری از وجودم رو به خودش اختصاص میده و دیشب هم تو خواب و بیداری سپاسگذاری ام رو انجام دادم از اتفاقای خوب کل روزم از حال خوبم، از زمان و مکان های مناسبی که خداوند من رو هدایت کردم که تـــــــا همون چند دقیقه قبل اینکه خواستم بخوابم هم ادامه داشت، تو کامنت های قبلی ام گفتم که یه مسأاله ای پیش اومد تو کارم و مخصوصا با قسمت دهم از دوره روانشناسی ثروت یکم یاد گرفتم که مسائل قراره ظرف وجودی ام رو بزرگتر کنند و بهم یادآوری کنه زینب تو اشرف مخلوقات خدایی پـــــــــس باید رشد کنی این جهان جهان رشد و نعمت هاست یا رشد میکنی یا رشد میکنی تـــــــــــــمام و درک همین یه چیزی که هنوز باید بیشتر و بیشتر تو وجودم بشینه ولی بازم همین الانش شروع شدن باز شدن درها و اتفاقات ناب و بــــــــرکت ها بعد اینکه تسلیم بودن رو انتخاب کردم، دیشب دیدم یکی از همکارانم بهم پیام داده حال و احوال پرسی و شماره کارتت رو بده یه مبلغی باید واست واریز میکردم برای فلان برنامه، درحایل که اصلا نه من ازش خواسته بودم نه اصلا تو ذهنم بود نه حرفی زده بودم، خدایا شـــــــــــــکرت
و اما این قسمت، صبح که بیدار شدم بعد نوشتن ستاره قطبی ام گفتم بیام تو سایت چند تا کامنت بخونم که دیدم اِ قسمت جدید سفرمون هم اومده زود دانلود کردم و با صبحانه ام نشستم نو شجانش کردم، اولش که PLAY کردم برای چند ثانیه فکر کردم حواسم نیست یه فایل دیگه ای رو تو لب تابم پلی کردم بعد گفتم من که رپ ندارم تو لب تابم نوار بالای فایل رو دیدم که نوشته بود سریال سفر دور آمریکا، گفتم پس خودشه بزار پخش بشه ببینیم این قسمتمون چی داره واسمون که ِیاد یگیرم، استاد جان ممنونم که تو این قسمت های سریال های سایت سعی میکنید از هر چیز زیبایی فیلم بگیرید حتی اگر اون چیز جزو علاقمندی شما نباشه مثل همون نمایشگاه ماشین های قدیمی
من سبک رپ رو علاقه ای ندارم ولی از حس و حال نابی که وقتی خواننده اش میخونه لذت میبرم مثل محمدرضا عزیز که وقتی داشت میخوند با تمام وجودش میخوند، چشمهاش ، دست هاش قلبش همه درگیر بودن و نقش داشتن و انگاری تو خلسه میرفت، فقط خودش بود و خدا و چقدر تحسین کردن رو درست انجام میده استاد و باعث برانگیختن بیشتر احساس طرف مقابلش میشه، یاد اون قسمت از زندگی رد بهشت افتادم که دو آقا اومده بودن پرادایش ولی خــــــیلی گارد داشتن برای ارتباط گرفتن ولی چــــــقدر استاد تونست از طریق ارتباط درست کاری کنه اون آقا هر چی عکس داشت تو گوشی اش از خانواده اش رو نشون بده و روز بعد کلی هدیه هم بیاره واسه استاد و مریم جون
خدایا شــــــــکرت برای این خونه زیبامون که هر روز یه حیاط جدید زیباتر رو داری و هر چی میخوای داره، برای شستن لباس هم نمی خواد کلی بند بزاری از فضای خود کمپر هم میتونی استفاده کنی
و اما نوبتی هم باشه نوبت خرید هست اونم چه خـــــــــــــریدی….. کباب اونم از نوع کوبیده اش که قراره برای 8 تا پسر خوشتیپ امـــــــــــــــا گرسنه درست بشه نوش جون کنند :) و مثل همیشه همونطور که از خدا خواستیم در بهترین زمان و مکان بودن را برای این کباب های خوشمزه هم به جایی هدایت شدن استاد و مریم جون که اگر میخوای طعم واقعی نــــــــاب کباب رو داشته باشی باید بری اینجا که یک فروشگاه ایرانی و ارمنی هست با کلی کباب های خوشمزه ای که منتظرن فقط ما بریم بخریم و بزنیم بر بدن
چقدر خانم فروشنده زیبا و خوشرو بود چـــــــــقدر مدل و رنگ موهاش زیباست
و اما بعد خرید این کباب های خوشمزه همراه میشیم با این پسرهای خوشتیپ خوش استایل که وسایل کباب رو هم اینقدر که حرفه ای هستن منقل هم خودشون با خودشون اوردن که خود منقله حرف ها داره واسه گفتن مخصوصا اون آپشنی که خودش یه مسأله مهم رو برای کباب کردن درست کرده با فقط یه تغییر کوچیکِ ساده
چقدر لذت بخش بود و خوشمزه تر این ناهار با همکاری گروهی که نقش اول هم به آقا عرفان عزیز که لباس آشپزی هم بوشیده :)) چه گوشتی بود خـــــــــــدای من چه رنگ و رویی داشت، واقعا جراح هم با این تمرکزی که عرفان عزیز سیخ میکرد کار نمیکنه :)) چـــــــقدر با تمرکز و ظرافتی سیخ میکرد کباب ها رو، دمت گرم عرفان عزیز، نوش وجودتون باشه، انشاله همین کباب ها رو یه در زمان و مکان مناسبش به همراه بقیه دوستانمون بر بدن بزنیم :)
و اما بخش آخر این قسمت از سفرمون و تصاویر نــــــــــــــابی که با درون بچه هیولای فــــــــــوق العاده گرفته شده؛ خــــــــــدایا شـکرت برای این درون فوق العاده که با کـــــــــلی تصاویر نابی که به لطف استاد عزیزم ثبت کرد چــــــــقدر بزرگتر شدم و لذت بردم، خدا جونم من این درون هیولا رو میخوام
و اما ترکیب این فورد و تراک کمپر و این طبیعت نــــــــــابی که با درون ثبت شده و آهنگ محمدرضای عزیز یه ترکیب برنده ای هست که فقط باید لذت برد ازش، چقدرصدای محمدرضای عزیز با این موسیقی زیبا و عرفانی شده، محمدرضای عزیز بــــــــی نهایت تحسینت میکنم که دو ساله فقط شروع کردی ولی داری نتایجش رو نوش جان میکنی مخصوصا این آهنگت که آخر این قسمت پخش شد با این موسیقی عرفانی فوق العاده شده بود و لذت بردم ازش، برکت باشی
هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه خدای وهاب
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD253MB18 دقیقه
به نام خدای یکتا و بی همتا
سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز و تمامی دوستان بی نظیرم
امروز اتفاق قشنگی افتاد که دلم نیومد ثبتش نکنم.
قبلش با تمام وجودم با قلبم از خداوند و استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستی که من رو با شما اشنا کرد سپاسگذارم.خیلی زیاد سپاسگذارم که عکس روی ماه خودتون رو روی فایلها میزارید هر بار که وارد سایت میشیم کلییییی از دیدنتون گل از گلمون بیشتر میشکفه.از دیروز که این فایل رو دیدم مدام با خودم تو دلم برخورد عاااالی اون خانم فروشنده و حس و حال عالی اون جمع دوستانه تون رو تحسین و تجسم میکردم.مدام تحسین همه چیز رو تو ذهنم مرور میکنم حتی بوت های زیبای اون دوستی که کباب رو درست کرد و لباس خوشزنگ اقا ارشیا و وای وای واس اون اهنگ فوق العاده اول فایل و اخر فایل رو تصاویر فوق العاده رویای طبیعت زیبا و خونه سیار و بهشتی شماو این موسیقی که اولین و تنهاترین موسیقی رپی بود که تا به الان عمرم به دلم نشسته بود و با عشق و اشک شادی گوش دادم.چقدر اقای محمد عربی با تمرکز بالا اون تیکه رو اجرا کرد با همون حس و حالی که یه ادمی که عاشقانه داره تکامل کارش رو طی میکنه خوند و به سوالاتتون جواب دادو چقدر عاشق اون پاسخش به شما هستم که وقتی که آمادش باشم .وقتی که امادش باشم .وقتی که امادش باشم.سپاسگذارم که این فایل زیبا رو برامون اماده کردین .واتفاق فوق العاده زیبای امروز که از تحسین زیبایی های این فایل خلق شد.6 ماه پیش که برای کارهای فارغ تحصیلیم اقدام کردم دانشگاه گفت حتما از اینجا رفتم شهر خودم برای لغو تعهداتم اقدام کنم.من اصلا اطلاعاتی راجبش نداشتم .ولی مربوط میشد به آزاد کردن مدرکمون و منم اقدام کردم و گفتن 6 ماه دیگه نامش میاد و امروز روزی بود که اون نامه اومد و من باید کارای اداریش رو شهر خودم پیگیر میشدم.صبح که خواستم برم گفتم خدایا تو فارغ از قوانین دولت ها و ملت ها هر چیزی رو که من بخوام مسیرش رو باز میکنی اگر این برگه قراره انجام بشه خودت مسیرش رو باز کن و این جمله زیای شما که تو من رو ببر و تو من رو هدایت کن.همین که رسیدم سر جاده روستا ماشین های شهرمون بود و رفتم و اقای راننده بدون اینکه من رو بشناسه کرایه رو نگرفت گفت همه چی پول نیست.در صورتی که کلی مسافر دیگه هم داشت.وقتی رسیدم به ادره خانمی که بخش بیشتری از کارم دست ایشون بود قبل از این که وارد بشم از اتاقش اومد بیرون و در ورودی رو با احترام و لبخند زیبایی برام باز کرد. اولین اتاق و اولین امضا رو خواستم بگیرم اون خانم اومد داخل اتاق برای یه تذکر به کارمندش ولی انقدر انقدر قشنگ با کارمندش صحبت کردو تذکر داد که من مونده بودم از این همه شخصیت عالی و لحن زیبا و کلام نافذش و مدام تحسینش میکردم و میخوام از قدرت همین یه ذره تحسین بگم که وقتی خواست امضا هام رو بزنه رو قسمت امضای خودش نوشت به نام خدا و زیرش امضا زد و رو چن تا برگه ای که باید امضا میزد برام همین کار و کرد چقدر اون لحظه حال عجیبی داشتم و خدا رو زیباتر حس کردم اولین باری بود که تو عمرم چنین صحنه ای رو دیدم .وقتی کارم تموم شد گفت عزیزم فامیلیت خیلی قشنگه من هم در جواب گفتم من هم خیلی لذت بردم از کار زیبای شما که بالای امضاتون به نام خدا رو اول نوشتین و کلی برام ارزوهای خوب کرد.انقدر حالم عالی بود و داشتم اشک میریختم و سپاسگذاری میکردم از این اتفاق زیبا که چند تا ایستگاه تاکسی رو پیاده رفتم .تو صف عابربانک کلی افراد جلوتر از من بودن مرد وزن همه با اینکه جلوتر از من تو صف بودن وقتی میخواستن کارشون رو انجام بدن از من میخواستن که من کارم رو انجام بدم و من به صف احترام گذاشتم و تو اون مدت فقط زیباییهای اتفاقات خوبی که از صبح داشتم رو مرور میکردم و همچنان زیبایی های این فایل رو.چقدر این قدرت حس خوب و تحسین زیباییها دنیا رو زیباتر میکنه به حدی که تو بیابون باشی خار رو زیبا میبینی و دورش میگردی و اگه غیر این باشه بهشت باشی و اطرافت پر از گل و بلبل جهنم میبینی.عاشقتونم استاد و از خدا میخوام یه روزی همگیمون تومداری باشیم که تو چنین جمع های دوستانه و زیبایی ببینیمتون.خدا رو هزار خزار هزار بی نهایت سپاسگذارم بابت وجودتون و این جمع و این دوستان اگاهی که هیچ جای دنیا پیدا نمیشن.دوستون دارم
ارزوی سعادت و ثروت و سلامتی و شادی برای همگیمون.خدایا شکرت